اكنون، ما و شريعتی
1.41K subscribers
1.31K photos
198 videos
86 files
1.41K links
چشم‌اندازِ نوشريعتی
Download Telegram
🔸🔹خاطرات محمدجعفر یاحقی


🔸دانشجوی رشته ادبیات در دانشکده ادبیات مشهد و شاگرد شریعتی
محمدجعفر یاحقی، استاد ادبیات دانشگاه فردوسی مشهد، اخیرا در گفت‌وگویی با خبرگزاری ایبنا به ذکر خاطراتی از سال‌های دانشجویی خود در دانشکده ادبیات مشهد و اساتیدی چون شفیعی کدکنی و شریعتی پرداخته است. بخشی از این گفت‌وگو که خاطرات وی از شریعتی را شامل می‌شود در زیر می‌آید:

🔸از کلاس‌های جذاب صحبت کردید و معتقد هستید که فضای آموزشی باید به شکلی باشد که برای دانشجو جذابیت ایجاد کند. در زمان دانشجویی کلاس‌های کدام استاد چنین ویژگی داشت و باعث می‌شد تا از حضور در کلاس درس لذت ببرید؟

🔹در زمان دانشجویی ما کلاس‌های دکتر شریعتی به همین شکل بود و هیچ‌ گونه قاعده و قانونی نداشت. او هروقت دلش می‌خواست به کلاس می‌آمد؛ تا هر زمان که دلش می‌خواست کلاس را ادامه می‌داد؛ اصلا هر چیزی که دوست داشت آموزش می‌داد؛ از همه این‌ها مهم‌تر سر کلاس حرف‌های قشنگ و جذابی می‌زد که دانشجویان از شنیدن این حرف‌ها هیچ وقت خسته نمی‌شدند.

🔹چرا حرف‌های او برای شما دانشجویان جذاب بود؟

🔸دکتر شریعتی کاراکتر خاصی داشت. شاید شما تعجب کنید اما او سر کلاس رسما سیگار می‌کشید و این کار را ترک نمی‌کرد. هرگز دفتر حضور و غیاب نداشت. شریعتی قدرت تجزیه و تحلیل‌اش و ارتباط آسمان و زمین‌اش خیلی قوی بود. او بهترین کسی است که از ادبیات در جهت پیشبرد اهدافش استفاده کرده است و حتی ما ادبیاتی‌ها نتوانستیم از ادبیات به اندازه او برای پیشبرد کار و نفوذ کلام‌مان استفاده کنیم. بنابراین ادبیات به او خیلی کمک کرد. او قادر بود صحبت‌های معمولی و پیش‌پاافتاده که همه می‌دانستیم را به شکلی بیان کند که حتی مخالفان نیز جذب او شوند. در دهه 40 دانشجوی دکتر شریعتی بودیم و در آن زمان 99 درصد دانشجویان به شکل رسمی کمونیسم بودند؛ حتی کسانی مثل من با دیدگاه میانه‌رو و خنثی انگشت‌شمار بودند، به شکلی که اصلا دیده نمی‌شدند؛ اما بد نیست که بدانید همان بچه‌های چپ چنان جذب‌ صحبت‌های شریعتی می‌شدند که حرف او را قبول می‌کردند. شریعتی آسمان و ریسمان را شرق و غرب را به هم ارتباط می‌داد و از حرف‌های کهنه مسائل جدید و تازه می‌ساخت. مجموعه این عوامل است که آن کاراکتر را می‌سازد و او را به یک انسان فوق‌العاده تبدیل می‌کند.

🔹چقدر از آن ویژگی‌های دکتر شریعتی در کلاس‌های درس شما نیز نمایان است؟

🔸من هرگز نمی‌توانم نمونه‌ای مثل شریعتی باشم؛ اما خودم سعی می‌کنم که دانشجویان را محدود نکنم تا شرایط برای آنها سخت شود. شاید من قدرت تجزیه و تحلیل شریعتی را نداشته باشم؛ اما سعی کردم تا از ادبیات به شکل خوب و مناسبی استفاده کنم.

(منبع: خبرگزاری ایبنا)

#مصاحبه
#یادها_خاطرات
#بنیاد_دکتر_علی_شریعتی

🆔 @Shariati_SCF

ادامه گفتگو در لینک زیر 👇👇

http://drshariati.org/?p=21053&preview=true
🔷🔸مصاحبه با مجله «کرگدن» در مورد پاریس


🔸پاریس پایتخت تجدد در گفتگو با احسان شریعتی استاد فلسفه/ او فرانسه را وطن دوم معنوی خود می‌خواند و به خوبی با مظاهر فرهنگی و اجتماعی این شهر آشناست

🔹تولد اگزیستانسیالیسم در کافه‌های پاریس

محسن آزموده

🔸پاریس به شهر نور شهره است، میعادگاه عشاق، دلدادگان و شاعر پیشگان، در عین حال پاتوق روشنفکران، هنرمندان، نقاشان، سینماگران و صد البته گردشگران. بزرگترین شهر اقتصادی اروپا و پنجمین شهر اقتصادی جهان از نظر تولید ناخالص ملی. برخی آن را عروس شهرهای دنیا می خوانند، و بسیاری از شهرهای دیگر دنیا را به لحاظ زیبایی و جذابیت با آن مقایسه می کنند. همیشه مملو از مسافر و گردشگر و زندگی است. پاریسی که ما امروز می شناسیم، به رغم تاریخ کهن، محصول نوسازی بارون هوسمان در میانه سده 19 میلادی است، پایتخت مدرنیته. تعبیری که دیوید هاروی، فیلسوف جغرافیایی چپ برای آن به کار برده است. پاریس شهر انقلاب کبیر فرانسه، کمون پاریس، شورش ها و جنبش های پیاپی، پرسه زنی های بودلر و جشن بیکران همینگوی است. روشنفکری ایرانی نیز از دیرباز نگاهی رمانتیک و مشتاق نسبت به پاریس داشته و در گورستان مشهورش پرلاشز شماری از نام آوران عرصه فرهنگ ایرانی چون صادق هدایت و غلامحسین ساعدی و رضا دانشور خفته اند. رفت و آمدشان نیز به این شهر کم نبوده است. شورش اخیر جلیقه زردها در ماه های اخیر بار دیگر پاریس و فرانسه را در سر خط خبرها آورده است و چهره ای متفاوت از این شهر را برای ما آشکار ساخته است. این بار از جشن و شادی و سرور خبری نیست و آنچه می بینیم و می شنویم، شورش و اعتراض و سرکوب است. به راستی اما پاریس کدام است؟ شهر دلدادگی و روشنفکری یا اعتراض و نارضایتی؟ احسان شریعتی، پژوهشگر و استاد فلسفه، در دانشگاه سوربن درس خوانده و سال های متمادی در پاریس زندگی کرده است. او فرانسه را وطن دوم خود می خواند و به خوبی با مظاهر فرهنگی و اجتماعی این شهر آشناست. برای آشنایی با این شهر پر چهره با او گفتگویی صورت دادیم که از نظر می گذرد.

#مصاحبه
#مجله_کرگردن
#حوادث_پاریس
#احسان_شریعتی


@Dr_ehsanshariati

📌برای مطالعه مصاحبه به آدرس زیر و یا گزینه instant view مراجعه کنید.


https://telegra.ph/پاریس-پایتخت-تجدد-در-گفتگو-با-احسان-شریعتی-استاد-فلسفه-او-فرانسه-را-وطن-دوم-خود-می‌خواند-و-به-خوبی-با-مظاهر-فرهنگی-و-اجتماعی-این-01-01
* سرمقاله سایت بنیاد فرهنگی شریعتی:
نامه دکتر شریعتی به مهندس بازرگان


متهم به «بی‌قیدی هنرمندانه»ام!

تاریخ نامه: ۱۳۴۷

 مهندس بازرگان طی نامه‌ای از شریعتی می‌خواهد که در پروژه‌ی تحقیقاتی در باره عاشورا و نیز نشست‌هایی در باره بیعت که قرار بوده است به همت انجمن مهندسین برگزار گردد مشارکت کند . این نامه در سال ۱۳۴۷ در جواب این درخواست نوشته شده‌است.

این نامه برای اولین بار در اسفند ۱۳۷۳، یک ماه پس از مرگ مهندس بازرگان در نشریه ایران فردا به چاپ می‌رسد. از همین رو در هیچ یک از دو مجموعه آثار شریعتی که به نامه‌های او اختصاص دارد چاپ نشده است.( مجموعه آثار ۱ با مخاطبهای آشنا و مجموعه آثار ۳۴ نامه‌ها

📌ادامه درلینک سایت بنیاد 👇👇👇

http://drshariati.org/?p=15900

#مصاحبه
#نامه‌ها
#مهندس_مهدی_بازرگان
#بنیاد_دکتر_علی_شریعتی

🆔 @Shariati_SCF
 🔷🔸«خود، خدا، خلق»

 🔆«مصاحبه احسان شریعتی با مجله کرگدن پیرامون آثار دکتر علی شریعتی»


🔹شریعتی پارادایم حاکم زمان خود را هم نقد می‌کند و کارهایش چند وجهی است. این چندساحتی بودن افکار و آثار شریعتی باعث می‌شود که ما در دوره‌های بعدی هم شاهد استقبالی از کار او باشیم.


🔸 «کویریات» دکتر شریعتی، در‌واقع، فرازمانی یا فرادورانی است. چون به مسئله‌ای انسان‌شناختی و هستی‌شناختی می‌پردازد.

🔹وقتی ما واژهٔ «نوشریعتی» را به‌کار می‌بریم، می‌کوشیم گفتمان جدیدی از کلام شریعتی بسازیم که بتواند به مسائل و بحران‌های کنونی پاسخ گوید.

🔸پیشرفت‌ها پاره‌ای هستند؛ به‌این معنا که در بخشی پیشرفت می‌کند و بخشی ممکن است پسرفت کرده باشد. و در مجموع، نمی‌توانید بگویید حتما پیشرفت تام و عام کرده‌ایم


🔹یک برداشت عمومی‌ این است که شریعتی «معلم انقلاب» بوده، در حالی‌که او ناقد «انقلاب‌های زودرس» هم بود، و مخالف هرگونه حاکمیت تئوکراتیک به‌معنای روحانی‌سالاری.


🔸شخصیت فردی‌ شریعتی «در کویریات» نشان داده می‌شود، یعنی وقتی که «برای خود می‌نویسد»، نوشته‌هایی صمیمی‌ و شخصی‌تر.


🔹«مذهب علیه مذهب»، «جهت‌گیری طبقاتی اسلام» و «تشیع علوی و تشیع صفوی»، و..، که آثاری هستند که نقد سنت دینی می‌کنند


🔸از این منظر یعنی تاثیرشناسی Impact Study به کار شریعتی نگاه کنیم، بی‌شک او بنابر اجماع و هم‌رأیی موافق و مخالف، تاثیرگذارترین روشنفکر تاریخ ایران از نظر رابطه با توده وسیع مردم و میزان تاثیرگذاری است.


🔹فراسوی تمامی تلاش‌های فکری و حوادث اجتماعی، متون ادبی و معنوی شریعتی، به دلیل زیبایی هنری و اخلاص وجودی خاص خود، هماکنون به‌ گنجینه و میراث ادبیات کلاسیک ایرانی و عرفانی ملی و دینی پیوسته‌اند.

#مصاحبه
#مجله_کرگدن
#احسان_شریعتی


@Dr_ehsanshariati


📌برای مشاهده مطالعه کامل متن به آدرس زیر و یا گزینه instant view مراجعه کنید

https://telegra.ph/خود-خدا-خلق-06-17-2
‍ ‍‍ 🔷🗒در گریز دائمی از دست تقلیل‌گرایان

🎙🖋مصاحبه سوسن شریعتی با مجله آنگاه(شماره۸)

📌تاریخ: پاییز ۱۳۹۷

 

🔆مجله آنگاه که هر شماره با موضوع خاصی منتشر می‌شود هشتیمن شماره (پاییز ۱۳۹۷) خود را به مسئله‌ی پدیده‌های عامه‌پسند اختصاص داده است. در این شماره، با عنوان «کرانه‌های عامه‌پسندی»، گفت‌وگویی پیرامون عامه‌پسندی علی شریعتی با سوسن شریعتی به چاپ رسیده که در ادامه بخش هایی از این مصاحبه به شرح ذیل امده است.


🔆برای اینکه بدانیم شریعتی کدام الگوست، باید قبل از هر چیز به متن شریعتی برگردیم. پیش از این‌که به سرنوشت شریعتی در اجتماع طی ۴۰ سال اخیر نگاه کنیم، باید ببینیم تعریف خود او چیست؟ این پارادوکس هایی که اشاره شد در متون شریعتی هم وجود دارد. این پارادوکس قبل از این‌که پارادوکسی مربوط به پروژه اجتماعی باشد، یک پارادوکس اگزیستانسیال است. پارادوکس میان «من» و «دیگری». شریعتی از همان اول با شناسایی یک «منِ» تنهایِ ایزوله بی‌ربط به جامعه، کارش را شروع می کند. وضعیتی که هم در نوشته‌های جوانی اش از آن صحبت کرده و هم در آخرین نامه ای که کمی قبل از مرگش در سال ۱۳۵۵ خطاب به فرزندش احسان نوشته است: از تضادی صحبت می کند که میان «وضعیت انسانی» و «جایگاه اجتماعی»‌اش وجود دارد. در همین نامه می نویسد: وضعیت انسانی‌ام  به  «من» می‌گوید: «ادبیات»، «هنر»، «فلسفه»، «تنهایی»، «پشت‌کردن به مردم»، «حال به هم خوردگی از جمع» و… ولی در عین حال «جایگاه اجتماعی» ام به من می‌گوید: «مردم»، «ضرورت جمعی» . شریعتی بیشتر از هر کسی آگاه است که این تنش قرار است چه بلایی بر سرش آورد. 


🔆وقتی که می‌گوید کتاب «کویر» میوه ممنوعه است و در نتیجه خوردنش را به عموم توصیه نمی‌کنم، یعنی چه؟ به نظر می اید سخن از جنسی از آگاهی است که روشنفکر را محکوم به تنهایی می‌کند؛ تفکر اقلیت است. در عین حال و علی رغم چنین تفکیکی میان خود و دیگران، روشنفکری است که درد مردم دارد و از ضرورت تغییر سخن می گوید و می خواهد شنیده شود. پارداوکس کار روشنفکری و به خصوص پروژه و وضعیت انسانی شریعتی در همینجاست: قرار گرفتن در یک ناهمزمانی. 


🔆آن چیزی که شریعتی را مثل هر تفکر دیگری عوام‌زده می‌کند، نه عوام، که به قول شریعتی، درک نیمه‌کاره و نیم‌بندِ به قول شریعتی «نیمه‌تحصیلکرده» و «نیمه‌روشنفکر»ها از شریعتی است. یعنی تبدیل یک تفکر پیچیده و غامض به سه، چهار،پنج تا فرمول دو دو تا، چهار تا و تکرار آن. مثلا گفتن اینکه: «شریعتی متفکر بازگشت به خویش است؛ بازگشت به خویش یعنی ارتجاع و واپس گرایی»؛ «شریعتی منتقد غرب بود، غرب یعنی مدرنیته ، پس شریعتی متفکری بود ضد مدرن؛» «شریعتی منتقد دمورکاسی های لیبرال بود پس شریعتی متفکری بود ضد دموکراسی» فس علیهذا…  برعکسش را هم می شنویم: «شریعتی گفت «فاطمه، فاطمه است، حضرت فاطمه نماد حجاب برتر است پس شریعتی طرفدار حجاب اجباری است»؛ «شریعتی گفت مذهب، پس یعنی دین بهتر از بی‌دینی است و نتیجه اینکه حکومت دینی بهترین است »، «شریعتی طرفدار نهضت است و انقلاب؛ انقلاب یعنی خشونت پس شریعتی تئوریسین خشونت است» و…. اینها کلیشه‌هایی است که نه عوام بلکه همان مخاطب‌های نصفه و نیمه روشنفکر و با درک نصفه و نیمه کاره از او گسترش دادند و  پروژه و تفکر او  را تبدیل به یکسری فرمول‌های ساده و پیش پا افتاده کردند تا راحت تر بتوان منتفی کرد و یا بهانه ای ساخت برای بسیج به نفع این یا آن جبهه.

📌برای مطالعه کامل این مصاحبه به لینک زیر مراجعه کنید👇

https://drshariati.org/?p=23847#more-23847


#مصاحبه
#سوسن_شریعتی
#مجله_آنگاه
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی


🆔 @Shariati_SCF
‍ ‍‍ 🔷🔸تلويزيون تيشه به ريشه خود نزند


📌گفت‌وگوی (تلفنی) «اعتماد» با احسان شريعتي درباره نقش «رسانهٔ ملی» که در صفحه اول امروز این روزنامه با عنوان «تلويزيون تيشه به ريشه خود نزند»، به‌صورت خلاصه منتشر شده است:

🔸ابتدا بايد دانست كه سياست تبليغاتي و خبري هر قدرت و كشور و نهادي چيست؟برخي رسانه‌ها «حرفه‌ای»تر اند و براي اثبات آن، خود را حقيقت‌جو نشان مي‌دهند و براي اعتبار خود از جناح‌ها و صداهاي مختلف استفاده مي‌كنند. در كنار اين‌ها‌، رسانه‌هايي هم هستند كه خط تبليغاتي و ايدئولوژيك آشكاري دارند و به روشی بدوی یا ابتدايي موضع مي‌گيرند. برای نمونه، خود خبرنگار از كسي كه از او پرسش مي‌كند، بيشتر موضع دارد! اين رويكرد که حرفه‌اي نيست رسانه را بي‌اعتبار مي‌كند. پس در ابتدا ديد سياست خبري و فرهنگي عمومي كه صداوسيماي ملي تعقيب مي‌كند، چيست؟ متاسفانه از گذشته خط خاصي بر صداوسيما حاكم بوده كه حتي نمي‌توان گفت اين خط كل حاكميت است بلكه چيزي جناحي است.
🔹 اگر برنامه تاريخي فكري و حتي فرهنگي از رسانه پخش شود، چون از يك خط خاص پيروي مي‌كند، بي‌اعتبار است و این حتي در خنثي‌ترين بحث‌هاي علمي و فلسفي و مذهبي و عقيدتي هم اين خط رسوخ كرده و سانسور ايجاد مي‌كند. مثلا يك برنامه تاريخي از تلويزيون پخش مي‌شود اما مثل كتاب‌هاي درسي آموزش و پرورش، نوعي تحريف تاريخ در آن وجود دارد كه به دليل سلايق و تحليل‌هاي خاص، اين خط فرمايشي بايد اعمال شود.
🔸 به قول فرانسوي‌ها «ایماژ دو مارک» یا برچسب برند تبليغاتي هر كالايي مهم است: با رويكردهايي كه صداوسيما دارد روي آن هم اين مهربر پیشانی آن خورده و به دليل خطي بودن و زنده نبودن برنامه‌ها نمي‌توانيد در تلويزيون شركت كنيد. پيش از اين برنامه‌ها و مستندهاي مختلفي را ديده‌ايم كه در آنها حرف‌هاي فرد تقطيع مي‌شود و ماهيت موضوع تغيير مي‌كند. مستندي در سينما ساخته مي‌شود درباره بازرگان، حتی با دوستان او، که عليه بازرگان است! روشنفكران و نيروهاي فرهنگي به تلويزيون نمي‌روند، چون اين برچسب كه تلويزيون جاي معتبري نيست، وجود دارد. ممكن است از شما سوءاستفاده شود يا حرف‌هاي‌تان ناقص بيان شود. حنای اینگونه سیاست‌های فرهنگی مسخرهٔ استفاده از روشنفکران و دگراندیشان علیه همدیگر و در انتها علیه خودشان، دیگر رنگی ندارد!
🔹 اين روش ابتدايي در موضع‌گيري‌ها بویژه در مسائل علمي و عقيدتي و..، روش حرفه‌ای نيست. بحث از جايگاهي است كه يك رسانه رسمي دارد و مدعی است که «ملی» است. اگر صداوسيمای ملی بي‌اعتبار باشد، يعني استدلال شما سست و شكننده است و خودتان دارید تيشه به ريشه خود می‌زنيد! به‌جاي فيلترينگ و پارازيت برنامه‌هاي معتبرتری بسازند و از منتقدان دعوت كنند در آنها شركت كنند تا مدافعان اصلي کشور افكار عمومي باشند و مثلا جنگ‌طلبان و توطئه‌گران موفق نشوند و گرنه باخته‌اند. و در صورتی مي‌تواند اعتباري در جهان ايجاد كند که به قول مردم «ميلي» نباشد بلکه ملی - يعني براي همهٔ مردم- باشد. شما مي‌بينيد كه يك روحاني كه تسلطي بر تحقیق تاريخی ندارد هر هفته در تلويزيون از تاريخ مي‌گويد و آن‌را تحريف مي‌كند. ده‌ها مثال ديگر هم در اين زمينه وجود دارد كه نوعي كاريكارتور از رسانه مي‌سازد.
🔸 اين رویکرد ساده-و-سطحي‌اندیشانهٔ خطی-تبلیعاتی در ساير برنامه‌ها هم ديده مي‌شود: در زمينه مذهبي مي‌بينيم كه در همه اعياد و ولادت‌ها و رحلت‌ها از يك نوع برنامه‌سازي استفاده مي‌شود؛ تلويزيون در برنامه‌هاي مناسبتي بيشتر سراغ سبك مداحي هيجاني مي‌رود و كمتر به محتوا اهميت مي‌دهد درحالي كه بايد تاريخ وقايع را بررسي كند و اطلاعات به مخاطب بدهد كه به‌طور مثال حضرت فاطمه كه شخصيت مهم تاريخ اسلام است، چه كسي بوده است، اما حجمي از مناسبت‌ها و مراسم بي‌محتوا در دهه فاطميه از صداوسيما پخش مي‌شود. در برنامه‌هاي علمي و هنری از نوابغي که داريم و در جهان مي‌درخشند، در تلويزيون حرفي به ميان نمي‌آيد. فيلم‌هاي ما در جشنواره‌ها جايزه مي‌گيرند اما در تلويزيون خبرشان منعكس نمي‌شود.
🔹 بحث يك مسوول و يك نفر و برنامه نيست. يك رويكرد و سياست عمومی و غالب در اين رسانه است كه باعث مي‌شود برای من روشنفکر و محقق نوعی كسر شأن باشد كه آنجا بروم. وقتي گزارش‌هاي غلط در تلويزيون انعكاس يابد امر به مسوولان مشتبه مي‌شود كه همه‌ چيز خوب است. رويكرد امروز تلويزيون «پروپاگاند» است، يعني ترويج و تبليغ عقايد از پيش پذيرفته كه مشكلش اين است كه بر اثر تكرار امر را بر خود گوينده مشتبه مي‌كند.

📌لینک کامل مصاحبه در سایت روزنامه اعتماد

http://www.etemadnewspaper.ir/fa/main/detail/128318/تلويزيون-تيشه-به-ريشه-خود-نزند

#رسانه_ملی
#مصاحبه
#روزنامه_اعتماد
#احسان_شریعتی

@Dr_ehsanshariati
‍ ‍‍ 🔷🔸امید و نومیدی ( رفراندم و انتخابات)

📌مصاحبه احسان شریعتی با پایگاه اطلاع رسانی جماران (محورهایی از مصاحبه + فایل متن کامل مصاحبه در پیوست):

🔸»... امروزه نه روش‌های خشونت و قهرآمیز شبیه انقلاب مسلح و جنگ خارجی و فروپاشی جواب می‌دهد نه روش‌های اصلاحی مصلحت گرا و پراگماتیستی موفق است، بدین معنا که با ورود به سیستم و با اجازه و به‌سبک چانه‌زنی در بالا بدون پشتوانه مردمی، دست به اصلاحات زد. بلکه «راه سومی» باید دنبال شود که خیلی هم یافتش سخت است زیرا همیشه در پس ذهن ما فقط دو راه و دوگانهٔ «رفرم و انقلاب» وجود داشته است. متاسفانه راه سوم را نتوانسته‌ایم بیابیم ...«

🔹» ... معنای «راه سوم» این است که ما روش آگاهی رهایی‌بخش (اصلاح‌گری اساسی و ساختاری) را در پیش گیریم، یعنی در همه زمینه‌ها، از دیپلماسی گرفته تا قدرت دفاع نظامی و محیط زیست و..، چشم‌اندازهای درست و علمی و عملی را شناسایی کنیم و این بدیل را از طریق رسانه و فضای مجازی، آموزش-و-پرورش و هنر-و-ادبیات، و حضور و مشارکت در عرصهٔ اجتماعی و سیاسی، به جامعه عرضه کنیم ...«

🔸» ... باید از نیرویی که سالم باشد و بخواهد اصلاحاتی اساسی انجام دهد، حمایت کرد. من نوعی باید ببینم جامعه یا همین نیروهای اصلاح‌طلب چه چشم‌انداز فکری‌ای را تعقیب می‌کنند؟ تعیین این چشم‌اندازها کار روشنفکر بوده و امروز دچار اختلال شده است. متاسفانه اصلاح‌طلبان درون قدرت هیچ چشم‌انداز جدی‌ای ارايه نداده‌اند و اگر چند سوال اساسی و استراتژیک از بسیاری از آنها شود، گاه از پاسخ عاجز می‌مانند. برای نمونه، وقتی از آنها پرسیده شود که در قدرت چگونه می‌خواهید با مافیاهای مختلف از زباله، ماشین، ساخت-و-ساز، دیپلماسی و ..، و در برابر اینان که می‌خواهند نظم و مناسبات و تفاهم‌های خود را به شما تحمیل کنند، مقابله کنید، از پاسخ درمی‌مانند ...«
🔹» ... منظور از شعار «نه شرقی، نه غربی» این بود که نه دیکتاتوری شرقی و نه استثمار-و-استعمار غربی، بلکه مدل و راه سومی که انسانی، اسلامی و ایرانی، باشد. مدلی که در آن عدالت و آزادی همراه هم و معطوف به توسعه و تعالی باشند ...«
🔸» ... روشنفکران جامعه به این صفت بهترست وارد قدرت دولتی یا سیاسی نشوند. من روشنفکر باید از نیروی فکری و نیروی مردمی و اجتماعی‌ای که می‌توانم داشته باشم، استفاده کنم ...«

#امید
#انتخابات
#رفراندم
#مصاحبه
#احسان_شریعتی

@Dr_ehsanshariati
🔷🔸راه‌های برون‌رفت از «استبداد شرقی»

🔹🔸گفتگو روزنامه شرق با احسان شریعتی


🔸- تا کنون درمورد تحلیل ساخت سیاسی ایران نظریات متعددی از سوی متفکرانی نظیر مارکس، ویتفوگل، وبر و متنسکیو مطرح بوده است. مطابق این نظریه¬ها، چنین است که روند مشروطه کردن قدرت در ایران به معنای مقید یا محدود کردن قدرت، به دلایلی از جمله شکل نگرفتن طبقات مستقل از قدرت یا سرزمین¬های کم¬آب و پهناور، با نوعی انسداد مواجه می‌شود. تحلیل شما از این نظریه‌ها و نتیجه‌ی حاصل از آن‌ها چیست؟

🔹این نظریات در نقد آنچه «استبداد شرقی» می‌نامند، عناصر عینی از جمله جغرافیا، اقتصاد، و یا دلایل ساختار سیاسی و اقتصادی را بیان می‌کنند، قابل تأمل اند و باید به آن‌ها اندیشید و در تحلیل جامع‌تری به‌کار گرفت؛ اما به‌طور کلی در نقد مجموعه‌ی این دسته از نظریات می‌توان این پرسش را هم مطرح کرد یا به آن مظنون بود که این‌ متفکران غربی دچار بینش اوریانتالیستی یعنی شرق‌شناسانه- به همان معنای ادوارد سعیدی- شده‌اند که درواقع بخشی از این تحلیل‌ها برساخته‌ی تخیلی از مفهوم «شرق» است. شرقی که غرب از یونان باستان تا کنون در دوره‌های گوناگون تخیل می‌کرده است. همچنان‌که «غرب» در ادبیات و فرهنگ ما نیز یک گفتمان برساخته است. شرق و استبداد شرقی هم بیشتر یک گفتمان یا یک تصور تخیلیِ برساخته‌ای از شرق بوده است.

🔸به خصوص وقتی مفهومی می‌شود؛ یعنی از حالت عناصر و المان‌های عینی مثل جغرافیا و ساختارهای عینی اقتصادی و سیاسی و حقوقی خارج شده و به مقولات و مفاهیم متصلب ذاتی مثل شرق و غرب تبدیل می‌شود درواقع فرهنگ‌گرایانه یا تمدنی یا دینی می‌شود و این تصور را پیش‌می‌آورد که گویی در شرق استبدادی ذاتی به‌نام استبداد «شرقی» مستمر بوده، همچنان¬که این تصور ایدئولوژیک برساخته وجود دارد که مثلا در غرب همواره دموکراسی و یا چنان که هگل می‌گوید ثبات برقرار بوده است و تمدن‌های شرقی بر شن (در بیابان) بنا شده بودند.

🔹و در برابر، خط مستقیمی از آتن تا کنون کشیده می‌شود و «گویی» نطفه‌ی دموکراسی که با تساوی در برابر قانون (ایزونومی) در آتن به¬وجود آمده تا کنون تداوم و تکامل یافته است. حال آنکه هم در عصر باستان و هم در قرون وسطی و هم در دوران مدرن و معاصر در مقاطعی دموکراسی به محاق رفته و انواع نظام‌های سیاسی برآمده و واژگانی مانند جباریت(تیرانی)، دیکتاتوری(آمریت موقت دوران بحران)، ولایت مطلقه (قدرت تام پاپ) ، و .. تا توتالیتاریسم‌های مدرن جملگی نه یک رشته واژه بل‌که فراورده‌های واقعی «غربی» اند!

🔸پس نباید فراموش کرد که گرایش قوی و مسلطی در غرب همواره خواسته گفتمانی ایدئولوژیک «پیرامون» شرق تخیلی و فانتزی بسازد. و در برابر شاهد استمراری در مورد دموکراسی غربی بوده‌ایم و برای نمونه با محدودپذیری قدرت توسط طبقات اشراف و سپس متوسط از شکل فئودالی تا کنون مواجه بوده ایم و در شرق چنین نبوده است.
منظورم این است که نخستین کار باید این باشد که تصورات ذات‌گرایانه را از این نظریات زدوده شود. زیرا واقعیت تاریخی اول این‌است که میان دوره‌های مختلف انقطاع‌ها یا گسست‌های تاریخی جدی وجود دارد، و دوم این که هم در غرب و هم در شرق، همواره چالش‌های درونی و روندهای متضاد و پارادوکسیکالی وجود داشته اند.

🔸و سوم این که مفاهیم شرق و غرب نسبی اند و می‌دانیم که کره‌ی زمین گرد است و برای نمونه، ژاپن در غرب آمریکا واقع است و آمریکا در شرق ژاپن است؛ و یا «مغرب» در تمدن اسلامی از مراکش در شمال افریقا تا اندلس و اسپانیا بوده است در برابر مشرق از ایران تا هند.پس اول یکی باید خود را مرکز عالم بپندارد و دیگران را در شرق و غرب خود شناسایی و معرفی کند. و از اساس باید از خود بپرسیم چرا ما «شرق» هستیم؟ از کی ما شرق شده‌ایم؟ ما شرقِ کدام غرب ایم؟ آنها طرف غرب کدام شرق اند؟ شرق و غرب «دیگری» یکدیگر میشوند؟ اما امروز در عصر جهانی‌سازی و «گلوبالیزاسیون»، شرق و غرب بیش از پیش به هم وصل می‌شوند و در اقصی‌نقاط شرق دور غربی‌ترین کالاهای صنعتی تولید می‌شود و کشوری مانند ژاپن مظهر و نماد پیووند غربی-شرقی می‌شود. از همین-جاست که معنای جغرافیایی نیز زیر سؤال می‌رود تا می‌رسیم به درهم‌آمیختگی سپهرهای فرهنگی که به قول هانری کربن «غربی‌هایی داریم که شرقی‌اند و شرقی‌هایی داریم که غربی‌تر از غربی‌هایند!»


@Dr_ehsanshariati


#روزنامه_شرق
#مصاحبه
#استبداد_شرقی
#راه_دموکراسی_سازی
#راه_برون_رفت


🖇ادامه گفتگو در لینک وبسایت احسان شریعتی

http://ehsanshariati.org/PostView?Action=Post&ID=43
🔷🔸«مقتضیات دیپلماسی ملی در قبال تحولات امریکا کدامند؟»

📌 احسان شریعتی، گفتگو (پایگاه خبری جماران)

🔷🔸« ما به‌عنوان شهروندان و روشنفکران مستقل جامعهٔ ایران از منظر منافع و مصالح ملی و مردمی به این تحولات، خواه تنش‌ها و خواه توافق‌ها، می‌نگریم و نه جنگ و تحریم خانمان‌برانداز را می‌خواهیم و نه سازش و بده‌بستان‌های پنهان و غیرشفاف این و آن را. اکثریت مردم ایران و آمریکا تاکنون بارها نشان داده‌اند که مذاکره و توافق آشکار و قانون‌بنیاد مبتنی بر حقوق و معاهدات بین‌المللی و مصالح ملی و منطقه‌ای بر مبنای معیارهای صلح و آزادی، عدالت و توسعه، را می‌خواهند.»

#آمریکا
#انتخابات
#نژاد_پرستی
#ترامپ
#بایدن
#دیپلماسی_ملی
#مصاحبه
@Dr_ehsanshariati

📌لینک کامل گفتگو در وبسایت رسمی احسان شریعتی

http://ehsanshariati.org/PostView?Action=Post&ID=1052
🔷🔆بنیاد شریعتی بر آن است تا در ادامه‌ی سمینار سال جاری (در زمانه عسرت زیستی)، تعدادی از مقالات و گفت‌وگوهایی که در ۱۰ سال اخیر در سایت بنیاد منتشر شده و به نحوی با موضوع آن مرتبط است در فضای مجازی با مخاطبان به اشتراک بگذارد.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔷🔆شریعتی و عدالت
🎙گفت‌وگو با احسان شریعتی

🔆منبع: ماهنامه ایران فردا
📌تاریخ: خرداد ۱۳۹۸


🔆اتفاقاً شریعتی مفهوم توسعه را حتی در شکل سرمایه‌داری آن که بازاری پولدار شود، مورد توجه قرار داده است. گفته می‌شود شریعتی زهد را تبلیغ می‌کرده و از پول بدش می‌آمد. شریعتی بازاری‌ها را تشویق می‌کرده و به دنبال تساوی فقر نبوده. اما بینش عدالت‌خواه و اکثریت‌گرا باید به یک جامعه متوازن از نظر طبقات برسد. جامعه امروز ما بی‌رویه رشد کرده و سرمایه‌داری وحشی در ایران حاکم است که در غرب هم دیده نمی‌شود.

📌برای مطالعه کامل مصاحبه به لینک زیر مراجعه شود.
http://drshariati.org/?p=23966

#زمانه_عسرت
#مصاحبه
#عدالت_اجتماعی
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی

🆔 @Shariati_SCF
🔷🔸از مسگر آباد تا امام زاده عبدالله

🎙مصاحبه با دکتر غلامرضا شریعت رضوی(برادر بزرگ آذر شریعت رضوی)

📌به مناسبت 16 آذر روز دانشجو

🔹تاریخ: 15 آذر 1358

🔸16 آذر سال 1332 بود. درست چند ماه از کودتای ساختگی 28 مرداد که از طرف سیای آمریکا ایجاد شده بود می گذشت. تهران حکومت نظامی بود و قرار بود که نیکسون (آن وقت معاون روزولت بود) بیاید ایران. تمام عناصر ضد دولتی تجهیز می شدند که یک تظاهرات وسیعی بر علیه نیکسون تدارک ببینند. به این دلیل محل تمام تظاهرات ضد دولتی دانشگاه تهران بود. از مدت ها قبل علاوه بر اینکه دانشگاه توسط سربازان شاهی محاصره شده بود در داخل محوطه دانشگاه هم سربازان بودند. حتی در کریدور دانشکده ها هم رفت و آمد می کردند.
*روز 16 آذر من با برادرم از خانه بیرون رفتیم. من سال 4 پزشکی بودم و در بیمارستان پهلوی سابق کارآموزی می رفتم و ایشان می رفت دانشکده. آن روز گویا در یکی از کلاس های دانشکده که مشغول درس بودند[دانشجویی] برای چند نفر از سربازانی که در اطراف پنجره کلاس بودند -آنطور که بعد خودشان گفتند -شکلک درآوردند و یا به قول خودشان اهانت کردند. آنها موضوع را به افسرشان گفتند و افسرشان به هنگامی که استاد مشغول درس دادن بود وارد کلاس می شوند و قصد داشتند که دانشجوی مورد نظر را با خودشان ببرند . استاد اعتراض می کند و می گوید مادامی که کلاس رسمیت دارد و تمام نشده شما حق دستگیری اینان را ندارید.ولی آن ها به زور متوسل می شوند و خشونت می کنند که باعث می شود استاد با اعتراض کلاس را ترک بکند و می رود نزد رئیس دانشکده . زنگ دانشکده هم بی موقع به صدا در می آید
🔹 دانشجوها از کلاس خارج می شوند و در کریدور مرکزی دانشکده فنی جمع می شوند و شروع می کنند به اعتراض کردن و شعار دادن بر علیه رژیم. از جمله برادر من، شهید مهدی [آذر] شریعت رضوی- که همیشه در تمام تظاهراتی که بر علیه دستگاه در آن زمان به پا می شد شرکت می کرد و از هر فرصتی برای رسوا کردن رژیم شاه استفاده می کرد- شروع می کند به به شعار دادن بر علیه شاه و دستگاه و اعتراض کردن بر علیه وضع موجود که افسر گارد محافظ دانشگاه دستور تیراندازی می دهد و دقیقا برادر ما هدف گیری می شود. به طوریکه دفترچه ای که در جیب بغل ایشان بوده و لباس و کارت تحصیلی اش را به ما دادند آثار گلوله که دقیقا به قلبش نشانه گیری کرده رویش هست و ایشان با آن 2 نفر از یارانش احمد قندچی و مصطفی بزرگ نیا در اثر اصابت گلوله نقش بر زمین می شوند.
* دانشجو ها متفرق می شوند و بعد این 3 نفر - که در همان لحظات [اول] نمرده اند چون هنوز بعد از خوردن گلوله بر علیه شاه شعار ادامه داشته و آثار سر نیزه که به پای مهدی فرو می کنند وجود داشته- بالاخره به وسیله کامیون های ارتشی منتقل می شوند به بیمارستان ارتش. پزشکی که در آن بیمارستان بوده و بعد برای ما نقل نقل کرده اند( برادرش از همدوره ای های ما بود تعریف می کرد ) وقتی که می خواستند این اجساد را از کامیون خارج کنند، کف کامیون خون ایستاده بود. به طوری که همان روز مرحوم قندچی و بزرگ نیا منتقل می شوند به امامزاده عبدالله و آنجا به خاک سپرده می شوند.ما بعد از اینکه از بیمارستان می خواستیم برگردیم گفتند که دانشگاه شلوغ شده و یک عده از دانشجویان را تیر زده اند. به هر حال ما رفتیم بیمارستان ارتش، جواب درستی ندادند و بعد جسته و گریخته گفتند که این سه نفر شهید شده اند و منتقل شده اند به گورستان. ما رفتیم گورستان مسگر اباد ، دیدیم که سرباز هست و ما را راه ندادند و گفتند که خوب اگر اینجا آوردند، دفن شده اند. روز بعد شنیدیم که خودشان شبانه برده اند ددرگورستان دفن کرده اند. بعد توسط یکی از آشنایان از مسگر اباد آوردیم امامزاده عبدالله و پهلوی قندچی و بزرگ نیا دفن کردیم.»


#شریعت_رضوی
#جنبش_دانشجویی
#مصاحبه
#اکنون_ما_شریعتی

🆔@Shariati40
🔷🔸از احتضار اصلاح‌طلبی مصلحت‌گرا تا تولد اصلاح‌گری اساسی

🎙مصاحبه احسان شریعتی با پایگاه خبری جماران

🔹«...وارد فاز سرنوشت‌ساز نهایی برای کشور شده‌ایم. به‌گونه ای که یا وارد یک راه‌حل اصلاح‌گرایانهٔ ساختاری برای برون‌رفت از وضع فعلی می‌شویم یا همه چیز به‌معنای بد کلمه از هم می‌پاشد ...»

🔸«...اقلیت فعال در غیاب اکثریت در بدنهٔ انتخاباتی در رأی‌گیری شرکت می‌کند و نمایندگانش به مجلس و دولت راه می‌یابند...»

🔹«...از مشکلات نظام در دوران پساانقلاب این بود که بخش‌های گوناگون و در مقاطع مختلف، اصل «مسئولیت مشترک» را نمی‌پذیرفتند...»

🔸«...امروز با یک جناح و دولت و نظام مواجهیم و مردم آن‌را به‌عنوان یک شخصیت واحد «مسئول» امور می‌دانند...»

🔹 «...آزادی به‌معنای واقعی وجود می‌داشت، دیگر نباید زندانی «سیاسی» داشته باشیم...»

🔸«...دور از انتظار نیست که شرایط جنگی بهانه‌ای برای بسته‌تر شدن فضای سیاسی نسبت به گذشته شوند و آزادی‌های بیان و رسانه محدودتر شوند...»

🔹 «... پیشتر به دلیل دوگانگی، هم در عرصهٔ بین المللی و هم در داخل، طرف‌های مذاکره و همچنین مردم داخل احساس می کردند که می‌توان و می‌بایست به تقویت گرایش اصلاح و اعتدال در درون قدرت در برابر تندروی و افراط و استبداد و ارتجاع پرداخت...»

🔸 «...راه‌کار مقابله با چنین شرایطی متشکل‌شدن جامعهٔ مدنی و مطرح ساختن جدی‌تر مطالبات روشن و ممکن، علمی و عملی در کشور است...»

🔹«...امروز اگر گفته‌های شخصیت‌های برجستهٔ اصلاحات را در دههٔ ۸۰ با آغاز دههٔ ۶۰ مقایسه کنید، به نتایج قابل‌تأملی می‌رسید. آن‌هنگام این جریان بیشتر در مقابل به‌اصطلاح آن‌روز «لیبرال‌ها» قرار داشتند اما پس از این‌که با همان معضلات عملی و اجرایی مواجه شدند فهمیدند که بسیاری از مواضع گذشته اشتباه و افراط و تفریطی بوده است...»

🔸«...این پرسش اساسی در اپوزیسیون مطرح است که آیا اساسا نظام کنونی اصلاح‌پذیر است؟ ضعف این موضع اینست که موضوع را ذاتی می‌کند. در حالی‌که به‌نظرم این به روابط قوا، تناسب نیروها و موقعیت‌های مشخص برمی‌گردد که امکان اصلاحات به وجود آید یا خیر؟...»

🔹«...در ایران با نوعی روحانی‌سالاری مواجه هستیم، روحانیت شیعه اما هیچ‌گاه مرجعیتی واحد مانند واتیکان نداشته و همیشه امکان برداشت‌های مختلف در عالی ترین سطوح سلسله‌مراتب آن وجود داشته و دارد...»

🔸«... پشتوانهٔ تغییرات یا اصلاحات اساسی حتما باید جنبش‌های اجتماعی باشند. در سطح اجتماع، جنبش‌های مدنی معلمان، کارگران، روزنامه‌نگاران، زنان و سایر جنبش‌های اجتماعی که در زمینه‌های گوناگون اجتماعی و زیست‌محیطی و..، حضور دارند که از سوی نظام به‌رسمیت شناخته نشده‌اند...»

🔹«...همچنین، باید احزاب مختلف، نظیر احزاب و سازمان‌های ملی‌ و آزادیخواه و چپ به‌رسمیت شناخته شوند. احزاب و گرایشات سیاسی گوناگون برغم هر مذهب و مسلکی....»

🔸 «...در هر جمهوری دموکراتیک در جهان امروز دین و ایدئولوژی افراد علی‌القاعده ملاک گزینش و ترجیح دولتی نیست...»

🔹 «...دلیل درونی اش به خاطر همان سنت دیرین استبدادی ۲۵۰۰ سالهٔ کشور ماست که عرض شد. ما ۲۵۰۰ سال در نظام‌های شاهنشاهی و خلافت‌ها و سلطنت‌های مطلقه بسر برده‌ایم ...»

🔸«...امروز دیگر در مرحله‌ی به‌لحاظ کیفی متفاوتی هستیم که خط‌مشی دیگری فراسوی اصلاح‌طلبی به‌معنای متدوال پیشین را می‌طلبد که آن‌راشاید بتوان نوع تازه‌ای از آگاهی رهایبخش معطوف به اصلاحات ساختاری انقلابی خواند...»



📌متن کامل مصاحبه با پایگاه خبری جماران می توانید در وبسایت احسان شریعتی مطالعه فرمایید.

🖇https://ehsanshariati.org/PostView?Action=Post&ID=1116

#مصاحبه
#جماران
#اصلاحات_مصلحت_گرا
#اصلاحات_ساختاری
#احسان_شریعتی

@Dr_ehsanshariati
🔷🔸غیاب روشنفکران کم سعادتی جامعه است

📌صد سال روشنفکری ایرانی در گفتگو احسان شریعتی با روزنامه اعتماد

🔹. روشنفکران به طور خاص کسانی هستند که از کار سنتی فرهنگی خود خارج می شوند و در جامعه مداخله می کنند و با اینکه به‌شکل تخصصی و حرفه‌ای سیاستمدار یا اقتصاددان نیستند، اما در جهت‌گیری اجتماع و اقتصاد موضع می‌گیرند. روشنفکران از جمله در تاریخ ایران کسانی هستند که «ایده»های نو و اندیشه‌های تازه برای جامعه می آورند. اما تفاوت روشنفکر با متفکر و فیلسوف این است که به نقد قدرت («گفتن حقیقت به قدرت») می‌پردازد یا قدرت به او می پردازد!

🔸. تاریخ روشنفکری در ایران را نیز باید «دورانی» دید: یک دوره آغازین داریم که «منورالفکران» هستند و به تنویر افکار می‌پردازند و ایده های نو می‌آورند. پارادایم حاکم شیفتگی نسبت به تجدد است. سرخوردگی ناسیونالیستی نسبت به قدرت‌هایی خارجی، به علاوه ورود اندیشه‌ی سوسیالیستی و مقاومت فرهنگی مشروعه‌خواهان، زمینه‌های دوره یاس و سرخوردگی نسبت به غرب و تجدد، را فراهم آورد. پس از تا به امروز که امیدواریم به نوعی رویکرد نقادانه و تفکیکی و تعادل نسبت هویت ملی و فرهنگی و به تجدد و غرب از دیگر سو رسیده باشیم.

🔹. تجربه های تلخ گذشته باعث غلبه ی نوعی نگرش منفی نسبت به امر تشکل و تحزب شده و موجب گردیده که جامعه ایران از تشکل نایافتگی صنفی و سیاسی رنج ببرد.

🔸. نقادی جنبش روشنفکری به این معنا نیست که روشنفکران تصمیم‌گیرنده بودند، آنچنان که مخالفین روشنفکران در بین اقشار حاکم می‌گویند که روشنفکران بودند که جامعه را منحرف کردند و آنچه بر سر ما آمده، تقصیر ایشان بود.

🔹. در شناخت فرهنگ خودی ضعیف بودند. نشانه این ضعف را در ترجمه می توان دید... همچنین روشنفکران در دوره های انسداد سیاسی تمایل داشتند که در خود بخزند و زبانی زرگری (ژارگون) بین روشنفکران در حلقه های بسته فکری رایج شود.

🔸. حتی اگر روشنفکران ناقد سلیقه عام هستند و با عوام گرایی و پوپولیسم و عوام فریبی یا دماگوژی مخالف، وظیفه دارند که با جامعه گفتگو کنند تا برای جامعه امکان مفاهمه را فراهم کنند و افق های جدیدی را برای آن بگشایند.

🔹. در عرصه روشنفکری نیازمند روشنفکرانی هستیم که هم محلی(local) و هم جهانی(global) هستند... پس همچنان به ضرورت روشنفکر به معنای متفکر متعهد باور دارم. زیرا این روشنفکران هستند که بازتولید معنا می کنند و چشم انداز می سازند و هویت تاریخی را حفظ و منتقل می کنند و برای جامعه نوآوری و دگربودگی پدید می آورند. بنابراین ما به روشنفکر به این معنا نیاز داریم.

#سنت
#مدرنیته
#اندیشه
#روشنفکری
#مصاحبه
#احسان_شریعتی

@Dr_ehsanshariati

📌مطالعه کامل متن این مصاحبه به وبسایت احسان شریعتی مراجعه فرمایید

https://ehsanshariati.org/PostView?Action=Post&ID=6140
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔷🎥گشت اکراه

🔹🔸 مصاحبه احسان شریعتی با پایگاه خبری معاصر خصوص بیانیه‌ی نه به حجاب اجباری


#حجاب_اجباری
#گشت_اکراه
#مصاحبه
#احسان_شریعتی

@Dr_ehsanshariati