Forwarded from بنياد فرهنگی دكتر علی شريعتی
🔷🗒علی شریعتی از واقعیت تا انتظار
🖋مهرشاد ایمانی
📰روزنامه شرق / پنجشنبه / 30 خرداد 1398
🔆چند دهه از درگذشت شريعتی میگذرد و همچنان ديدگاههای او محل تحليل جامعهشناسان، انديشمندان و حتی سياستمداران قرار دارد. برخی او را يك مصلح بزرگ اجتماعی میدانند كه توانست در عصر خود و حتی تاكنون تأثير مهمي بر جامعه خود بگذارد و برخي نيز افكار او را چندگانه و نامنظم ميدانند؛ به نحوي كه چنين ميگويند كه شريعتي نتوانست نسبت خود و افكارش را با جامعه پيرامونش به درستي تبيين كند. اما هرآنچه هست، تمام اينها درباره شريعتي نيست بلكه برخاسته از انتظارات گروههاي مختلف از شريعتي است. يعني در بازخواني شريعتي همواره يك تعارض اساسي ميان واقعيت شريعتي و انتظارات وجود دارد كه گاه اين دو در مفاهيمي با يكديگر همپوشاني پيدا ميكنند و گاه منفك از يكديگر حركت ميكنند. براي مثال موافقان ليبراليسم شريعتي را مخالف ليبراليسم و به تبع آن نافي دموكراسي معرفي ميكنند. گزاره نخست آنها درست است و شريعتي را با هيچ قيدي نميتوان در چارچوبهاي ليبراليسم گنجاند و اين در حيطه همگامي انتظارات و واقعيت شريعتي قرار ميگيرد اما از سوي ديگر نتيجه علت و معلولي ايشان نادرست از آب درميآيد زيرا به همان ميزان كه ميتوان به قطعيت گفت كه شريعتي ليبرال نبود، ميتوان تأكيد كرد كه يكي از مهمترين دغدغههايش تحقق دموكراسي بود. او در تبيين انديشه ديني در مواجهه با خوانش سنتي از دين سعي كرد كه عنصر مردم را از متون فقهي بيرون بكشد و ثابت كند كه امر الهي با حقوق عامه تعارضي ندارد؛ يا آنكه يكي از ابتداييترين بحثهاي او مشخصا در حسينيه ارشاد در نقد رژيم وقت، دفاع از آزادي و انتقاد از محدوديتهاي اِعمالشده بود. از سوي ديگر منتقدان او همواره كوشيدهاند تا دموكراسي را الزاما در ليبراليسم جستوجو كنند كه اين نيز محل انتقاد است؛ بنابراين انتظار منتقدان آن است كه آزادي تنها در راستگرايي يافت شود اما واقعيت آن است كه شريعتي با خوانشي چپ خصوصا در حوزه اقتصادي به آزادي باور داشت.
🔆يا آنكه در خوانش تأثير شريعتي بر انقلاب واقعيت آن است كه نتيجه حاصله و رويكرد افراطي بعضي از جريانها همه آن چيزي نبود كه شريعتي به آن باور داشت اما نتيجه حاصله سراسر منتسب به باورهاي شريعتي ميشود؛ در حالي كه انقلاب اسلامي سال 57 بيش از آنكه برآمده از جزئيات تئوريزه باشد، برآمده از رويدادهاي ايام انقلاب بود و هر گروهي به سهم خود تأثيرگذار بود؛ خواه گروهي با اقدامات مسلحانه و خواه با انديشهورزي چپ، راست يا ديني.
🔆به هر روي شريعتي هر آنچه بود در آينه تاريخ سياسي و انديشهاي معاصر انكارشدني نيست و تأثيراتش چنان عميق بوده كه پس از چهار دهه از انقلاب اسلامي هنوز مورد توجه انديشمندان است. البته نبايد از اين نكته غافل شد كه ديگر شريعتي آن متفكر اسطورهاي انقلابي نيست و مردم با دورشدن از فضاي انقلاب قدري واقعيتر با او برخورد ميكنند؛ برخلاف انديشمندان كه چه در نقد و چه در مدح او شريعتي برساخته و نه شريعتي واقعي را مدنظر قرار ميدهند. خاليشدن نام شريعتي از وجه اسطورهاي از قضا بد هم نيست زيرا قدري نقد درباره او را واقعيتر ميكند.
#بازتاب_مطبوعات
#روزنامه_شرق
#چهل_دومین_یادمان_شریعتی
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
📌برای مشاهده مطالعه کامل متن به آدرس زیر و یا گزینه instant view مراجعه کنید
https://telegra.ph/علی-شریعتی-از-واقعیت-تا-انتظار-06-20
🖋مهرشاد ایمانی
📰روزنامه شرق / پنجشنبه / 30 خرداد 1398
🔆چند دهه از درگذشت شريعتی میگذرد و همچنان ديدگاههای او محل تحليل جامعهشناسان، انديشمندان و حتی سياستمداران قرار دارد. برخی او را يك مصلح بزرگ اجتماعی میدانند كه توانست در عصر خود و حتی تاكنون تأثير مهمي بر جامعه خود بگذارد و برخي نيز افكار او را چندگانه و نامنظم ميدانند؛ به نحوي كه چنين ميگويند كه شريعتي نتوانست نسبت خود و افكارش را با جامعه پيرامونش به درستي تبيين كند. اما هرآنچه هست، تمام اينها درباره شريعتي نيست بلكه برخاسته از انتظارات گروههاي مختلف از شريعتي است. يعني در بازخواني شريعتي همواره يك تعارض اساسي ميان واقعيت شريعتي و انتظارات وجود دارد كه گاه اين دو در مفاهيمي با يكديگر همپوشاني پيدا ميكنند و گاه منفك از يكديگر حركت ميكنند. براي مثال موافقان ليبراليسم شريعتي را مخالف ليبراليسم و به تبع آن نافي دموكراسي معرفي ميكنند. گزاره نخست آنها درست است و شريعتي را با هيچ قيدي نميتوان در چارچوبهاي ليبراليسم گنجاند و اين در حيطه همگامي انتظارات و واقعيت شريعتي قرار ميگيرد اما از سوي ديگر نتيجه علت و معلولي ايشان نادرست از آب درميآيد زيرا به همان ميزان كه ميتوان به قطعيت گفت كه شريعتي ليبرال نبود، ميتوان تأكيد كرد كه يكي از مهمترين دغدغههايش تحقق دموكراسي بود. او در تبيين انديشه ديني در مواجهه با خوانش سنتي از دين سعي كرد كه عنصر مردم را از متون فقهي بيرون بكشد و ثابت كند كه امر الهي با حقوق عامه تعارضي ندارد؛ يا آنكه يكي از ابتداييترين بحثهاي او مشخصا در حسينيه ارشاد در نقد رژيم وقت، دفاع از آزادي و انتقاد از محدوديتهاي اِعمالشده بود. از سوي ديگر منتقدان او همواره كوشيدهاند تا دموكراسي را الزاما در ليبراليسم جستوجو كنند كه اين نيز محل انتقاد است؛ بنابراين انتظار منتقدان آن است كه آزادي تنها در راستگرايي يافت شود اما واقعيت آن است كه شريعتي با خوانشي چپ خصوصا در حوزه اقتصادي به آزادي باور داشت.
🔆يا آنكه در خوانش تأثير شريعتي بر انقلاب واقعيت آن است كه نتيجه حاصله و رويكرد افراطي بعضي از جريانها همه آن چيزي نبود كه شريعتي به آن باور داشت اما نتيجه حاصله سراسر منتسب به باورهاي شريعتي ميشود؛ در حالي كه انقلاب اسلامي سال 57 بيش از آنكه برآمده از جزئيات تئوريزه باشد، برآمده از رويدادهاي ايام انقلاب بود و هر گروهي به سهم خود تأثيرگذار بود؛ خواه گروهي با اقدامات مسلحانه و خواه با انديشهورزي چپ، راست يا ديني.
🔆به هر روي شريعتي هر آنچه بود در آينه تاريخ سياسي و انديشهاي معاصر انكارشدني نيست و تأثيراتش چنان عميق بوده كه پس از چهار دهه از انقلاب اسلامي هنوز مورد توجه انديشمندان است. البته نبايد از اين نكته غافل شد كه ديگر شريعتي آن متفكر اسطورهاي انقلابي نيست و مردم با دورشدن از فضاي انقلاب قدري واقعيتر با او برخورد ميكنند؛ برخلاف انديشمندان كه چه در نقد و چه در مدح او شريعتي برساخته و نه شريعتي واقعي را مدنظر قرار ميدهند. خاليشدن نام شريعتي از وجه اسطورهاي از قضا بد هم نيست زيرا قدري نقد درباره او را واقعيتر ميكند.
#بازتاب_مطبوعات
#روزنامه_شرق
#چهل_دومین_یادمان_شریعتی
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
📌برای مشاهده مطالعه کامل متن به آدرس زیر و یا گزینه instant view مراجعه کنید
https://telegra.ph/علی-شریعتی-از-واقعیت-تا-انتظار-06-20
Telegraph
علی شریعتی از واقعیت تا انتظار
روزنامه شرق / پنجشنبه / 30 خرداد 1398 مهرشاد ايماني چند دهه از درگذشت شريعتی میگذرد و همچنان ديدگاههای او محل تحليل جامعهشناسان، انديشمندان و حتی سياستمداران قرار دارد. برخی او را يك مصلح بزرگ اجتماعی میدانند كه توانست در عصر خود و حتی تاكنون تأثير مهمي…
Forwarded from احسان شريعتی Ehsan Shariati
🔷🔸راه سوم: رفرمیست یا رفرماتور؟
📌گفتگوی احمد غلامی، سردبیر روزنامه شرق، با احسان شریعتی (محورهایی از مصاحبه + فایل متن کامل مصاحبه در پیوست بصورت pdf)
🔸دركی كه ما الان از «حدود-و-مرز»های كشورها داریم آن زمان مطرح نبوده است. ایران باستان یعنی اقلیم یا منطقه¬ای که از نواحی، اقوام، با فرهنگهای متنوعی (زبان، دین، هنر، سبک زیست و تولید و درجه رشد علمی و فنآوری و تاریخ گوناگون) ساختهشده و مرکب بوده است.
🔹 ...یكی از عوامل عدم مبارزه با فساد، نبود شفافیت است. نبود رسانه¬ها و مطبوعات آزاد در شکل¬گیری فساد خیلی موثر است. ترس از انتشار اخبار و اطلاعات و رسیدن آن به مردم، میتواند مانع از فساد باشد. وقتی نظارت نباشد، دیكتاتوری و استبداد میآید و فساد هم ایجاد میشود.
🔸مشارکت خیلی پایین خواهد بود چرا که اکیپ دولت نتوانسته به انتظارات مردم از نظر اجتماعی و معیشتی بهخوبی پاسخ گوید و تورم و گرانی و..، در اوج است. قدرت خرید مردم، حداقل دوسوم، کم شده و اکثریت جامعه در وضعیت بحران معیشتی است. بدبیاری بینالمللی هم که با آمدن ترامپ بهوجود آمده، بنبستهای دیپلماتیک در تحریمهای گسترده هم بی¬تاثیر نبوده است. سرخوردگی عمومی و ناامیدی¬ محسوسی در بین جوانان وجود دارد. به نتیجه نرسیدن موارد سادهای، مثل رفع حصر و حبس زندانیان سیاسی-عقیدتی که با احکام سنگین ۳۰ سال تا ۵۰ سال حبس مواجه میشوند..
🔹 ... با ساختارهای مُدرن نمادهای خوب-و-بد گذشته را تفکیک و تعمیر، یعنی بهتعبیر هگلی، «حفظ-و-حذف» یا «رفع» کنیم؛ واین همان راهکار اصلاحگری اساسی «رفرماتورها» است و نه «رفرمیستها» !
#راه_سوم
#رفرمیست
#رفرماتور
#روزنامه_شرق
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
📎فایل کامل مصاحبه
📌گفتگوی احمد غلامی، سردبیر روزنامه شرق، با احسان شریعتی (محورهایی از مصاحبه + فایل متن کامل مصاحبه در پیوست بصورت pdf)
🔸دركی كه ما الان از «حدود-و-مرز»های كشورها داریم آن زمان مطرح نبوده است. ایران باستان یعنی اقلیم یا منطقه¬ای که از نواحی، اقوام، با فرهنگهای متنوعی (زبان، دین، هنر، سبک زیست و تولید و درجه رشد علمی و فنآوری و تاریخ گوناگون) ساختهشده و مرکب بوده است.
🔹 ...یكی از عوامل عدم مبارزه با فساد، نبود شفافیت است. نبود رسانه¬ها و مطبوعات آزاد در شکل¬گیری فساد خیلی موثر است. ترس از انتشار اخبار و اطلاعات و رسیدن آن به مردم، میتواند مانع از فساد باشد. وقتی نظارت نباشد، دیكتاتوری و استبداد میآید و فساد هم ایجاد میشود.
🔸مشارکت خیلی پایین خواهد بود چرا که اکیپ دولت نتوانسته به انتظارات مردم از نظر اجتماعی و معیشتی بهخوبی پاسخ گوید و تورم و گرانی و..، در اوج است. قدرت خرید مردم، حداقل دوسوم، کم شده و اکثریت جامعه در وضعیت بحران معیشتی است. بدبیاری بینالمللی هم که با آمدن ترامپ بهوجود آمده، بنبستهای دیپلماتیک در تحریمهای گسترده هم بی¬تاثیر نبوده است. سرخوردگی عمومی و ناامیدی¬ محسوسی در بین جوانان وجود دارد. به نتیجه نرسیدن موارد سادهای، مثل رفع حصر و حبس زندانیان سیاسی-عقیدتی که با احکام سنگین ۳۰ سال تا ۵۰ سال حبس مواجه میشوند..
🔹 ... با ساختارهای مُدرن نمادهای خوب-و-بد گذشته را تفکیک و تعمیر، یعنی بهتعبیر هگلی، «حفظ-و-حذف» یا «رفع» کنیم؛ واین همان راهکار اصلاحگری اساسی «رفرماتورها» است و نه «رفرمیستها» !
#راه_سوم
#رفرمیست
#رفرماتور
#روزنامه_شرق
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
📎فایل کامل مصاحبه
Forwarded from احسان شريعتی Ehsan Shariati
🔷🔸پیروی از سنت شریعتی
🔸🔹همیاری با آسیبدیدگان سیل اخیر در استان خوزستان
📌آنچه که می خوانید گزارشی از فعالیت های بنیاد شریعتی در مناطق سیل زده کشور در گفتگو با احسان شریعتی
🔸پس از گذشت حدود پنج ماه از وقوع فاجعه سیل اخیر و پیامدهای آن در استانهای گلستان، لرستان، خوزستان، کارگروه «امداد- پوران (شریعتی)»، متشکل از تلاشگران داوطلب مدنی در امر امدادرسانی به هموطنان آسیبدیده، به همت کمکهای نقدی مردمی، براي چند روستا از توابع شهرستان شادگان در استان خوزستان دستگاههاي تصفیه آب نصب و راهاندازی كردند. تلاش این کارگروه در امدادرسانی به یاد تلاشهای دکتر شریعتی و همسرش، پوران شریعترضوی، در امر همیاری اجتماعی چنین نامگذاری شده و یادآور نقش این دو شخصیت در بزنگاه فاجعههای طبیعی مانند زلزله است. اين بنياد با توجه به محدودیتهای قانونی و ضرورت شفافیت کامل در زمینه مالی، با همکاری «انجمن حمایت و یاری آسیبدیدگان اجتماعی» (احیا)، توانست اين اقدام را در مناطق سيلزده خوزستان انجام دهد.
🔹احسان شريعتي، مدير بنياد شريعتي، دراينباره به «شرق» گفت: «بر اساس تحليلهايي كه در اين زمينه انجام شد متوجه شديم مشاركت عمومي و وسعت آسيبها درخصوص اين حادثه نسبت به حوادث قبلي مانند زلزله كمتر بود، به همين دليل فراخواني از سوي بنياد شريعتي منتشر كرديم تا درخصوص سيلهاي اخيري كه به برخي شهرها آسيب رسانده بود با يك همبستگي عمومي كاري براي اين مناطق انجام دهيم. ما با توجه به محدوديتهايي كه داشتيم، خوزستان را به عنوان جامعه هدف براي كمكرساني انتخاب كرديم، به دليل اينكه هنگامي که سيل در روزهاي اول در قسمت بالادست به قسمت پاييندست؛ يعني جنوب كشور سرازير شد، به مناطق بالادست خسارتي وارد و عبور كرد، اما در مناطق پاييندست مانند خوزستان نهتنها خسارتهايي به بار آورد، بلكه حجم زيادي از آب ناشي از سيل در اين مناطق تجميع شد، به همين خاطر ابعاد خسارتها و ماندگاري سيلاب در اين مناطق طولانيتر از ساير شهرها شد»
#سیل
#همیاری_اجتماعی
#امداد_پوران_شریعتی
#گزارش_مصاحبه
#روزنامه_شرق
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
لینک کانال های رسانه ای
🔆بنیادفرهنگی دکتر علی شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
🔆 کار گروه امداد پوران شریعتی
🆔 @Emdad_Shariati_Pooran
📌برای مطالعه کامل این گزارش و گفتگو به آدرس زیر و یا گزینه instant view مراجعه کنید
https://telegra.ph/در-همیاری-با-آسیبدیدگان-سیل-اخیر-در-استان-خوزستان--پیروی-از-سنت-شریعتی-10-06
🔸🔹همیاری با آسیبدیدگان سیل اخیر در استان خوزستان
📌آنچه که می خوانید گزارشی از فعالیت های بنیاد شریعتی در مناطق سیل زده کشور در گفتگو با احسان شریعتی
🔸پس از گذشت حدود پنج ماه از وقوع فاجعه سیل اخیر و پیامدهای آن در استانهای گلستان، لرستان، خوزستان، کارگروه «امداد- پوران (شریعتی)»، متشکل از تلاشگران داوطلب مدنی در امر امدادرسانی به هموطنان آسیبدیده، به همت کمکهای نقدی مردمی، براي چند روستا از توابع شهرستان شادگان در استان خوزستان دستگاههاي تصفیه آب نصب و راهاندازی كردند. تلاش این کارگروه در امدادرسانی به یاد تلاشهای دکتر شریعتی و همسرش، پوران شریعترضوی، در امر همیاری اجتماعی چنین نامگذاری شده و یادآور نقش این دو شخصیت در بزنگاه فاجعههای طبیعی مانند زلزله است. اين بنياد با توجه به محدودیتهای قانونی و ضرورت شفافیت کامل در زمینه مالی، با همکاری «انجمن حمایت و یاری آسیبدیدگان اجتماعی» (احیا)، توانست اين اقدام را در مناطق سيلزده خوزستان انجام دهد.
🔹احسان شريعتي، مدير بنياد شريعتي، دراينباره به «شرق» گفت: «بر اساس تحليلهايي كه در اين زمينه انجام شد متوجه شديم مشاركت عمومي و وسعت آسيبها درخصوص اين حادثه نسبت به حوادث قبلي مانند زلزله كمتر بود، به همين دليل فراخواني از سوي بنياد شريعتي منتشر كرديم تا درخصوص سيلهاي اخيري كه به برخي شهرها آسيب رسانده بود با يك همبستگي عمومي كاري براي اين مناطق انجام دهيم. ما با توجه به محدوديتهايي كه داشتيم، خوزستان را به عنوان جامعه هدف براي كمكرساني انتخاب كرديم، به دليل اينكه هنگامي که سيل در روزهاي اول در قسمت بالادست به قسمت پاييندست؛ يعني جنوب كشور سرازير شد، به مناطق بالادست خسارتي وارد و عبور كرد، اما در مناطق پاييندست مانند خوزستان نهتنها خسارتهايي به بار آورد، بلكه حجم زيادي از آب ناشي از سيل در اين مناطق تجميع شد، به همين خاطر ابعاد خسارتها و ماندگاري سيلاب در اين مناطق طولانيتر از ساير شهرها شد»
#سیل
#همیاری_اجتماعی
#امداد_پوران_شریعتی
#گزارش_مصاحبه
#روزنامه_شرق
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
لینک کانال های رسانه ای
🔆بنیادفرهنگی دکتر علی شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
🔆 کار گروه امداد پوران شریعتی
🆔 @Emdad_Shariati_Pooran
📌برای مطالعه کامل این گزارش و گفتگو به آدرس زیر و یا گزینه instant view مراجعه کنید
https://telegra.ph/در-همیاری-با-آسیبدیدگان-سیل-اخیر-در-استان-خوزستان--پیروی-از-سنت-شریعتی-10-06
Telegraph
در همیاری با آسیبدیدگان سیل اخیر در استان خوزستان ، پیروی از سنت شریعتی
گزارش و گفتگوی روزنامه شرق با احسان شریعتی روزنامه شرق، 14 مهرماه 1398 پس از گذشت حدود پنج ماه از وقوع فاجعه سیل اخیر و پیامدهای آن در استانهای گلستان، لرستان، خوزستان، کارگروه «امداد- پوران (شریعتی)»، متشکل از تلاشگران داوطلب مدنی در امر امدادرسانی به هموطنان…
Forwarded from احسان شريعتی Ehsan Shariati
🔷🔸فرجام اشتباهات استراتژیک
📌گفتگوی احمد غلامی با احسان شریعتی
📌 روزنامه شرق، ۳ اسفند ۱۳۹۸
🔹🔸بخش هایی از این مصاحبه به شرح زیر می باشد:
🔸»... دورهٔ این شکل از اصلاحگری که از دهه ۷۰ تاکنون مطرح بوده به پایان خود رسیده است. هم بهطور رسمی میشنویم که میگویند باید بساطش برچیده شود، یعنی هم حاکمیت و نظام میگوید و هم جامعه! همه خواستار تحولات ساختاریتر و آغاز دورانی جدیداند!...«
🔹 »... یکی از مشکلات ساختاری عمده در خود قانون اساسی وجود دارد که بین نهادهای انتصابی و انتخابی رقابت به وجود میآید و نهایتا انتصابی بر انتخابی میچربد و در نهایت، بهقول دکتر شریعتی، "انتصخابی" میشود. چون نظارت استصوابی نظارت می کند و صلاحیتها را طوری میچیند که قدرت از دست اقلیت خارج نشود .«
🔸»...موقعیت ایران ویژه است و از آغاز انقلاب نوعی دوگانگی با منشأیی بینشی به ساختار سیاسی منتقل شده و همیشه بین دولت و نظام رقابت برقرار بوده است. تا آنجا که میشود گفت غالبا نظام، دولتهای خود را قبول نداشته است! از زمان بازرگان و بنیصدر تا هاشمی و احمدینژاد این مشکل مطرح بوده است. اصل دوگانگی بینشی در ساختار قانون اساسی است که به نظر میرسد باید در فرصتی مناسب تجدیدنظر و مرتفع گردد. اصلاحات ساختاری از همینجا شروع میشود: از اصلاح قوانین اساسی؛ سپس، بازتعریف و اصلاح ماهیت مناسبات قوا با هدف رفع تبعیضها بهنفع اقشار دارای امتیاز ویژه. با طرح این پرسش که آیا در دموکراسی بسرمیبریم و یا انواع آریستوکراسیهای اشرافی، نظامی یا روحانی؟...«
🔹»... از عمده اشتباه محاسبه اقتدارگرایان اینست که امکان رشد بدیلهای افراطی-تفریطی را بدهند تا هم جامعه و هم جهان به این نتیجه برسند که ممکن است با روند تغییرخواهی اوضاع بدتر شود و به وضع موجود رضایت دهند. این منطق نشان میدهد که ارایه بدیلهای ضعیف به سلطه هرچه بیشتر قدرتهای جهانی میانجامد. یعنی امریکا هم میگوید جلوی ما نبرویی مانند داعش و القاعده و صدام حسین و قذافی قرار دارد و ما با این بدیلها مواجهیم؛ و با این بهانه میتواند به منطقه وارد شود و کسی هم چیزی نگوید. اصلا با چه منطقی بن لادن را در کشور دیگری میکشد؟ به هر کشوری سرک میکشد. مانند مواردی که اسرائیل تروریسم دولتی را به کار میبرد. بهانه این است که ما با اینها مواجهیم. نظامهای منطقه هم گاه همین طور استدلال میکنند. برای نمونه، در ایران بگویند مخالفان ما از راست و چپ افراطی-تفریطی طرفدار نظام ماضی و آتی هستند و از نظر سیاسی معتبر نیستند..«
🔸»... اصلاحطلب مثل مشروطهخواه است. در خارج از کشور جناح معتدل سلطنتطلبان میگویند مشروطهخواه هستند. یعنی باید سلطنتی باشد که اینها جناح اصلاحطلبش باشند و مشروطه بخواهند. مشکل بحث این است که اصلش از بین رفته و اصلا چی را میخواهند اصلاح کنند؟! دوره تاریخیاش منقضی شده است. تا زمانی که نظام جمهوری اسلامی بهمعنای ولایت فقیه باشد یک جناح اصلاحطلب هم در کنارش وجود دارد که میخواهد ساحت جمهوریخواهانه و دموکراتیک را تقویت و اصلاح کند تا نظام ولایی مشروطه باشد و مطلقه نشود. اما اگر نظام - مثل شاه که خودکشی کرد - نخواهد چنین کاری کند؛ و دیدیم نه تنها نظام شاه بلکه کل نهاد دولت که بعد از مشروطه درست شده بود دود شد و هوا رفت. و تمام قدرت به روحانیت سیاسی و آیتالله خمینی منتقل شد. حالا اگر اشتباهات استراتژیکی در این نظام پیدا شود که نظام به خطر بیفتد دیگر اصلاحطلب بعد از نظام معنی نخواهد داشت. اصلاحات تا زمانی معنی دارد که اصلاح ممکن باشد. و این زمان اجتماعی هم محدود است. تروتسکی میگوید اگر انقلاب اکتبر یک روز زودتر یا دیرتر اتفاق میافتاد، پیروز نمیشدیم. در ۲۲ بهمن هم اگر این اتفاق یک روز زودتر یا دیرتر میافتاد پیروز نمیشد. سولیوان در خاطراتش میگوید ژنرالها میخواستند ۲۲ بهمن جمع شوند و حکومت نظامی اعلام کنند اما آنروز آنقدر شلوغ بود که به هم نرسیدند تا جلسه برگزار کنند. در واقع لحظه تاریخی خیلی دقیق است. پس اصلاحات هم در تقویم زمان اجتماعی عمری دارد...«
#گفتگو
#اشتباهات_استراتژیک
#روزنامه_شرق
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
📌 برای مطالعه کامل این یادداشت به آدرس زیر و یا گزینه instant view مراجعه کنید.
https://is.gd/afBVzn
📌گفتگوی احمد غلامی با احسان شریعتی
📌 روزنامه شرق، ۳ اسفند ۱۳۹۸
🔹🔸بخش هایی از این مصاحبه به شرح زیر می باشد:
🔸»... دورهٔ این شکل از اصلاحگری که از دهه ۷۰ تاکنون مطرح بوده به پایان خود رسیده است. هم بهطور رسمی میشنویم که میگویند باید بساطش برچیده شود، یعنی هم حاکمیت و نظام میگوید و هم جامعه! همه خواستار تحولات ساختاریتر و آغاز دورانی جدیداند!...«
🔹 »... یکی از مشکلات ساختاری عمده در خود قانون اساسی وجود دارد که بین نهادهای انتصابی و انتخابی رقابت به وجود میآید و نهایتا انتصابی بر انتخابی میچربد و در نهایت، بهقول دکتر شریعتی، "انتصخابی" میشود. چون نظارت استصوابی نظارت می کند و صلاحیتها را طوری میچیند که قدرت از دست اقلیت خارج نشود .«
🔸»...موقعیت ایران ویژه است و از آغاز انقلاب نوعی دوگانگی با منشأیی بینشی به ساختار سیاسی منتقل شده و همیشه بین دولت و نظام رقابت برقرار بوده است. تا آنجا که میشود گفت غالبا نظام، دولتهای خود را قبول نداشته است! از زمان بازرگان و بنیصدر تا هاشمی و احمدینژاد این مشکل مطرح بوده است. اصل دوگانگی بینشی در ساختار قانون اساسی است که به نظر میرسد باید در فرصتی مناسب تجدیدنظر و مرتفع گردد. اصلاحات ساختاری از همینجا شروع میشود: از اصلاح قوانین اساسی؛ سپس، بازتعریف و اصلاح ماهیت مناسبات قوا با هدف رفع تبعیضها بهنفع اقشار دارای امتیاز ویژه. با طرح این پرسش که آیا در دموکراسی بسرمیبریم و یا انواع آریستوکراسیهای اشرافی، نظامی یا روحانی؟...«
🔹»... از عمده اشتباه محاسبه اقتدارگرایان اینست که امکان رشد بدیلهای افراطی-تفریطی را بدهند تا هم جامعه و هم جهان به این نتیجه برسند که ممکن است با روند تغییرخواهی اوضاع بدتر شود و به وضع موجود رضایت دهند. این منطق نشان میدهد که ارایه بدیلهای ضعیف به سلطه هرچه بیشتر قدرتهای جهانی میانجامد. یعنی امریکا هم میگوید جلوی ما نبرویی مانند داعش و القاعده و صدام حسین و قذافی قرار دارد و ما با این بدیلها مواجهیم؛ و با این بهانه میتواند به منطقه وارد شود و کسی هم چیزی نگوید. اصلا با چه منطقی بن لادن را در کشور دیگری میکشد؟ به هر کشوری سرک میکشد. مانند مواردی که اسرائیل تروریسم دولتی را به کار میبرد. بهانه این است که ما با اینها مواجهیم. نظامهای منطقه هم گاه همین طور استدلال میکنند. برای نمونه، در ایران بگویند مخالفان ما از راست و چپ افراطی-تفریطی طرفدار نظام ماضی و آتی هستند و از نظر سیاسی معتبر نیستند..«
🔸»... اصلاحطلب مثل مشروطهخواه است. در خارج از کشور جناح معتدل سلطنتطلبان میگویند مشروطهخواه هستند. یعنی باید سلطنتی باشد که اینها جناح اصلاحطلبش باشند و مشروطه بخواهند. مشکل بحث این است که اصلش از بین رفته و اصلا چی را میخواهند اصلاح کنند؟! دوره تاریخیاش منقضی شده است. تا زمانی که نظام جمهوری اسلامی بهمعنای ولایت فقیه باشد یک جناح اصلاحطلب هم در کنارش وجود دارد که میخواهد ساحت جمهوریخواهانه و دموکراتیک را تقویت و اصلاح کند تا نظام ولایی مشروطه باشد و مطلقه نشود. اما اگر نظام - مثل شاه که خودکشی کرد - نخواهد چنین کاری کند؛ و دیدیم نه تنها نظام شاه بلکه کل نهاد دولت که بعد از مشروطه درست شده بود دود شد و هوا رفت. و تمام قدرت به روحانیت سیاسی و آیتالله خمینی منتقل شد. حالا اگر اشتباهات استراتژیکی در این نظام پیدا شود که نظام به خطر بیفتد دیگر اصلاحطلب بعد از نظام معنی نخواهد داشت. اصلاحات تا زمانی معنی دارد که اصلاح ممکن باشد. و این زمان اجتماعی هم محدود است. تروتسکی میگوید اگر انقلاب اکتبر یک روز زودتر یا دیرتر اتفاق میافتاد، پیروز نمیشدیم. در ۲۲ بهمن هم اگر این اتفاق یک روز زودتر یا دیرتر میافتاد پیروز نمیشد. سولیوان در خاطراتش میگوید ژنرالها میخواستند ۲۲ بهمن جمع شوند و حکومت نظامی اعلام کنند اما آنروز آنقدر شلوغ بود که به هم نرسیدند تا جلسه برگزار کنند. در واقع لحظه تاریخی خیلی دقیق است. پس اصلاحات هم در تقویم زمان اجتماعی عمری دارد...«
#گفتگو
#اشتباهات_استراتژیک
#روزنامه_شرق
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
📌 برای مطالعه کامل این یادداشت به آدرس زیر و یا گزینه instant view مراجعه کنید.
https://is.gd/afBVzn
Telegraph
فرجام اشتباهات استراتژیک
گفتگوی احمد غلامی با احسان شریعتی ( منتشر شده در روزنامه شرق، ۳ اسفند ۱۳۹۸) *اگر موافق باشید، می¬خواهم صحبت را از این که گفته می¬شود بهسمت یکدستسازی پیش میرویم، شروع کنم. آیا با این نظریه موافق هستید؟ بله. ظاهرا تمهیداتی برای یکسان¬سازی و یکپارچه¬سازی…
Forwarded from احسان شريعتی Ehsan Shariati
🔷🔸راههای برونرفت از «استبداد شرقی»
🔹🔸گفتگو روزنامه شرق با احسان شریعتی
🔸- تا کنون درمورد تحلیل ساخت سیاسی ایران نظریات متعددی از سوی متفکرانی نظیر مارکس، ویتفوگل، وبر و متنسکیو مطرح بوده است. مطابق این نظریه¬ها، چنین است که روند مشروطه کردن قدرت در ایران به معنای مقید یا محدود کردن قدرت، به دلایلی از جمله شکل نگرفتن طبقات مستقل از قدرت یا سرزمین¬های کم¬آب و پهناور، با نوعی انسداد مواجه میشود. تحلیل شما از این نظریهها و نتیجهی حاصل از آنها چیست؟
🔹این نظریات در نقد آنچه «استبداد شرقی» مینامند، عناصر عینی از جمله جغرافیا، اقتصاد، و یا دلایل ساختار سیاسی و اقتصادی را بیان میکنند، قابل تأمل اند و باید به آنها اندیشید و در تحلیل جامعتری بهکار گرفت؛ اما بهطور کلی در نقد مجموعهی این دسته از نظریات میتوان این پرسش را هم مطرح کرد یا به آن مظنون بود که این متفکران غربی دچار بینش اوریانتالیستی یعنی شرقشناسانه- به همان معنای ادوارد سعیدی- شدهاند که درواقع بخشی از این تحلیلها برساختهی تخیلی از مفهوم «شرق» است. شرقی که غرب از یونان باستان تا کنون در دورههای گوناگون تخیل میکرده است. همچنانکه «غرب» در ادبیات و فرهنگ ما نیز یک گفتمان برساخته است. شرق و استبداد شرقی هم بیشتر یک گفتمان یا یک تصور تخیلیِ برساختهای از شرق بوده است.
🔸به خصوص وقتی مفهومی میشود؛ یعنی از حالت عناصر و المانهای عینی مثل جغرافیا و ساختارهای عینی اقتصادی و سیاسی و حقوقی خارج شده و به مقولات و مفاهیم متصلب ذاتی مثل شرق و غرب تبدیل میشود درواقع فرهنگگرایانه یا تمدنی یا دینی میشود و این تصور را پیشمیآورد که گویی در شرق استبدادی ذاتی بهنام استبداد «شرقی» مستمر بوده، همچنان¬که این تصور ایدئولوژیک برساخته وجود دارد که مثلا در غرب همواره دموکراسی و یا چنان که هگل میگوید ثبات برقرار بوده است و تمدنهای شرقی بر شن (در بیابان) بنا شده بودند.
🔹و در برابر، خط مستقیمی از آتن تا کنون کشیده میشود و «گویی» نطفهی دموکراسی که با تساوی در برابر قانون (ایزونومی) در آتن به¬وجود آمده تا کنون تداوم و تکامل یافته است. حال آنکه هم در عصر باستان و هم در قرون وسطی و هم در دوران مدرن و معاصر در مقاطعی دموکراسی به محاق رفته و انواع نظامهای سیاسی برآمده و واژگانی مانند جباریت(تیرانی)، دیکتاتوری(آمریت موقت دوران بحران)، ولایت مطلقه (قدرت تام پاپ) ، و .. تا توتالیتاریسمهای مدرن جملگی نه یک رشته واژه بلکه فراوردههای واقعی «غربی» اند!
🔸پس نباید فراموش کرد که گرایش قوی و مسلطی در غرب همواره خواسته گفتمانی ایدئولوژیک «پیرامون» شرق تخیلی و فانتزی بسازد. و در برابر شاهد استمراری در مورد دموکراسی غربی بودهایم و برای نمونه با محدودپذیری قدرت توسط طبقات اشراف و سپس متوسط از شکل فئودالی تا کنون مواجه بوده ایم و در شرق چنین نبوده است.
منظورم این است که نخستین کار باید این باشد که تصورات ذاتگرایانه را از این نظریات زدوده شود. زیرا واقعیت تاریخی اول ایناست که میان دورههای مختلف انقطاعها یا گسستهای تاریخی جدی وجود دارد، و دوم این که هم در غرب و هم در شرق، همواره چالشهای درونی و روندهای متضاد و پارادوکسیکالی وجود داشته اند.
🔸و سوم این که مفاهیم شرق و غرب نسبی اند و میدانیم که کرهی زمین گرد است و برای نمونه، ژاپن در غرب آمریکا واقع است و آمریکا در شرق ژاپن است؛ و یا «مغرب» در تمدن اسلامی از مراکش در شمال افریقا تا اندلس و اسپانیا بوده است در برابر مشرق از ایران تا هند.پس اول یکی باید خود را مرکز عالم بپندارد و دیگران را در شرق و غرب خود شناسایی و معرفی کند. و از اساس باید از خود بپرسیم چرا ما «شرق» هستیم؟ از کی ما شرق شدهایم؟ ما شرقِ کدام غرب ایم؟ آنها طرف غرب کدام شرق اند؟ شرق و غرب «دیگری» یکدیگر میشوند؟ اما امروز در عصر جهانیسازی و «گلوبالیزاسیون»، شرق و غرب بیش از پیش به هم وصل میشوند و در اقصینقاط شرق دور غربیترین کالاهای صنعتی تولید میشود و کشوری مانند ژاپن مظهر و نماد پیووند غربی-شرقی میشود. از همین-جاست که معنای جغرافیایی نیز زیر سؤال میرود تا میرسیم به درهمآمیختگی سپهرهای فرهنگی که به قول هانری کربن «غربیهایی داریم که شرقیاند و شرقیهایی داریم که غربیتر از غربیهایند!»
✅ @Dr_ehsanshariati
#روزنامه_شرق
#مصاحبه
#استبداد_شرقی
#راه_دموکراسی_سازی
#راه_برون_رفت
🖇ادامه گفتگو در لینک وبسایت احسان شریعتی
http://ehsanshariati.org/PostView?Action=Post&ID=43
🔹🔸گفتگو روزنامه شرق با احسان شریعتی
🔸- تا کنون درمورد تحلیل ساخت سیاسی ایران نظریات متعددی از سوی متفکرانی نظیر مارکس، ویتفوگل، وبر و متنسکیو مطرح بوده است. مطابق این نظریه¬ها، چنین است که روند مشروطه کردن قدرت در ایران به معنای مقید یا محدود کردن قدرت، به دلایلی از جمله شکل نگرفتن طبقات مستقل از قدرت یا سرزمین¬های کم¬آب و پهناور، با نوعی انسداد مواجه میشود. تحلیل شما از این نظریهها و نتیجهی حاصل از آنها چیست؟
🔹این نظریات در نقد آنچه «استبداد شرقی» مینامند، عناصر عینی از جمله جغرافیا، اقتصاد، و یا دلایل ساختار سیاسی و اقتصادی را بیان میکنند، قابل تأمل اند و باید به آنها اندیشید و در تحلیل جامعتری بهکار گرفت؛ اما بهطور کلی در نقد مجموعهی این دسته از نظریات میتوان این پرسش را هم مطرح کرد یا به آن مظنون بود که این متفکران غربی دچار بینش اوریانتالیستی یعنی شرقشناسانه- به همان معنای ادوارد سعیدی- شدهاند که درواقع بخشی از این تحلیلها برساختهی تخیلی از مفهوم «شرق» است. شرقی که غرب از یونان باستان تا کنون در دورههای گوناگون تخیل میکرده است. همچنانکه «غرب» در ادبیات و فرهنگ ما نیز یک گفتمان برساخته است. شرق و استبداد شرقی هم بیشتر یک گفتمان یا یک تصور تخیلیِ برساختهای از شرق بوده است.
🔸به خصوص وقتی مفهومی میشود؛ یعنی از حالت عناصر و المانهای عینی مثل جغرافیا و ساختارهای عینی اقتصادی و سیاسی و حقوقی خارج شده و به مقولات و مفاهیم متصلب ذاتی مثل شرق و غرب تبدیل میشود درواقع فرهنگگرایانه یا تمدنی یا دینی میشود و این تصور را پیشمیآورد که گویی در شرق استبدادی ذاتی بهنام استبداد «شرقی» مستمر بوده، همچنان¬که این تصور ایدئولوژیک برساخته وجود دارد که مثلا در غرب همواره دموکراسی و یا چنان که هگل میگوید ثبات برقرار بوده است و تمدنهای شرقی بر شن (در بیابان) بنا شده بودند.
🔹و در برابر، خط مستقیمی از آتن تا کنون کشیده میشود و «گویی» نطفهی دموکراسی که با تساوی در برابر قانون (ایزونومی) در آتن به¬وجود آمده تا کنون تداوم و تکامل یافته است. حال آنکه هم در عصر باستان و هم در قرون وسطی و هم در دوران مدرن و معاصر در مقاطعی دموکراسی به محاق رفته و انواع نظامهای سیاسی برآمده و واژگانی مانند جباریت(تیرانی)، دیکتاتوری(آمریت موقت دوران بحران)، ولایت مطلقه (قدرت تام پاپ) ، و .. تا توتالیتاریسمهای مدرن جملگی نه یک رشته واژه بلکه فراوردههای واقعی «غربی» اند!
🔸پس نباید فراموش کرد که گرایش قوی و مسلطی در غرب همواره خواسته گفتمانی ایدئولوژیک «پیرامون» شرق تخیلی و فانتزی بسازد. و در برابر شاهد استمراری در مورد دموکراسی غربی بودهایم و برای نمونه با محدودپذیری قدرت توسط طبقات اشراف و سپس متوسط از شکل فئودالی تا کنون مواجه بوده ایم و در شرق چنین نبوده است.
منظورم این است که نخستین کار باید این باشد که تصورات ذاتگرایانه را از این نظریات زدوده شود. زیرا واقعیت تاریخی اول ایناست که میان دورههای مختلف انقطاعها یا گسستهای تاریخی جدی وجود دارد، و دوم این که هم در غرب و هم در شرق، همواره چالشهای درونی و روندهای متضاد و پارادوکسیکالی وجود داشته اند.
🔸و سوم این که مفاهیم شرق و غرب نسبی اند و میدانیم که کرهی زمین گرد است و برای نمونه، ژاپن در غرب آمریکا واقع است و آمریکا در شرق ژاپن است؛ و یا «مغرب» در تمدن اسلامی از مراکش در شمال افریقا تا اندلس و اسپانیا بوده است در برابر مشرق از ایران تا هند.پس اول یکی باید خود را مرکز عالم بپندارد و دیگران را در شرق و غرب خود شناسایی و معرفی کند. و از اساس باید از خود بپرسیم چرا ما «شرق» هستیم؟ از کی ما شرق شدهایم؟ ما شرقِ کدام غرب ایم؟ آنها طرف غرب کدام شرق اند؟ شرق و غرب «دیگری» یکدیگر میشوند؟ اما امروز در عصر جهانیسازی و «گلوبالیزاسیون»، شرق و غرب بیش از پیش به هم وصل میشوند و در اقصینقاط شرق دور غربیترین کالاهای صنعتی تولید میشود و کشوری مانند ژاپن مظهر و نماد پیووند غربی-شرقی میشود. از همین-جاست که معنای جغرافیایی نیز زیر سؤال میرود تا میرسیم به درهمآمیختگی سپهرهای فرهنگی که به قول هانری کربن «غربیهایی داریم که شرقیاند و شرقیهایی داریم که غربیتر از غربیهایند!»
✅ @Dr_ehsanshariati
#روزنامه_شرق
#مصاحبه
#استبداد_شرقی
#راه_دموکراسی_سازی
#راه_برون_رفت
🖇ادامه گفتگو در لینک وبسایت احسان شریعتی
http://ehsanshariati.org/PostView?Action=Post&ID=43
وب سایت رسمی احسان شریعتی
راه برون رفت از استبداد « شرقی »
تا کنون درمورد تحلیل ساخت سیاسی ایران نظریات متعددی از سوی متفکرانی نظیر مارکس، ویتفوگل، وبر و متنسکیو مطرح بوده است.
Forwarded from احسان شريعتی Ehsan Shariati
🔷🔸شجريان؛ نماد موسيقي فاخر و هنر مستقل
🖋احسان شريعتي
🔸زندهياد شجريان در درجه اول يكي از صداهاي برتر در جهان در سطح خوانندگان مطرح جهاني همچون پاواروتی و.. بود. چنين استعداد خدادادي را از دوره جواني و وقتي كه در مسجدی در مشهد بهشکلی خارقالعاده اذان ميگفت به ارث برده بود و طبعآزمايي کرده بود؛ تا زماني كه در يونسكو و مجامع بينالمللي بهرسميت شناخته شد. و با اين كيفيت صدا بود که جزو برترين استادهای آواز موسيقي كلاسيك شد و توانست آن سنت را تا حدود زيادي با بازخواني و سازهاي جديد احيا و نوسازي كند. بنابراين ايشان يكي از نمادهاي موسيقي علمي، معنوي يا فاخر ايرانزمین در دوره اخير بود و اين سنت را براي نسل جوان كه از نظر ذائقه با دورههاي قبل فاصله گرفته بود، دوباره بازسازي كرد. به گونهاي كه بر زبان نسلهاي جوان جاري شد و آنها اشعار شاعران كلاسيك و حتي معاصر را به سبك خواندن او ميخواندند. بنابراين اشعار كلاسيك و معاصر مثل حافظ و مولوي و سعدي و ..، از نیما به بعد با نوخواني استاد شجريان به سپهر عمومی منتقل ميشد. و البته در همکاری جریانوار با سازندگان و نوازندگان و.. همچون لطفي و عليزاده و.. و با ابداع سبك و سازهاي جديد و پيرايش سنت موسيقيايي که نماد اين جريان بود.
🔹علاوه بر جنبهی هنري و تخصصي و كيفيت صدا و نحوه خواندن، اما استاد شجريان از منظر شخصيت اجتماعی نيز ارزشمند بود و هم پيش از انقلاب و هم پس از انقلاب نسبت به قدرت مستقل ماند و تلاش كرد در كنار مردم باشد و به هنرمند رسمي تبديل نشود. به همين دليل بين مردم محبوبيت زيادي پيدا كرد بهخصوص در دهه گذشته و از اواخر دههی ۸۰.
🔸بنابراين در مجموع ايشان در زمان حياتش «ارجشناسي» داخلي و بينالمللي پيدا كرد و اين محبوبيت به خاطر استقلالش در جامعه هنري بود. به قول ژان لوك گدار هنر (بویژه سینما) هميشه ابزارها و امکانات و مخارج سنگيني دارد و در بسياري موارد هزينهها متکی و وابسته به دولت یا قدرتهای مالی میشود و است بنابراين مستقل ماندن از اين نظر سختتر و ارزشمندتر است.
🔹درهر حال استاد شجريان در اوجهاي كه داشته و آوازهايي كه از ايشان به جا مانده و هميشه هم باقي خواهد ماند دردها و آلام جامعه را بازگو كرده و بنابراين جامعه قدردان اوست. و چون ايشان بهشكل رسمي كنار گذاشته و از صدا وسيما و نهادهاي رسمي حذف شد واكنش عمومي هم برانگيخته شد و طبيعي بود. چرا که اين سوال پيش ميآيد كه جدا از مسائل سياسي و سلائق فكري اصولا نظام و تبليغات رسمي كشوري و ملي چرا نبايد نسبت به ارشهای فرهنگی و هنری و تاریخی و ملی، قدرشناسي نداشته باشند يا حقايق را بازگو نكنند يا در موردش سكوت كنند يا گزيشني عمل كنند؟ اين موضوع در مورد شخصيتهاي ديگر مثل دكتر شريعتي هم صادق است كه جدا از تحليلهاي فكري و سياسي شخصيتهاي فرهنگی و تاريخي و ملی و اخلاقی هستند كه بايد هميشه مورد شناسايي رسمي و عمومی قرار گيرند هم از جامعه و هم از سوي نظامها. مثلا شخصيتهای علمي مانند دهخدا يا شخصيتي ملي و تاریخی همچون مصدق ارزشها و میراث علمي و متعلق به سرمایه اجتماعی و فرهنگی و نمادین ما هستند كه اگر قدرتی بخواهد آنها را نفي كند اعتبار خودش مخدوش ميشود و مورد اعتراض عمومي قرار ميگيرد چنانكه الان شد. من خود در چند كنسرت ايشان در داخل و خارج شركت داشتم و چنين برداشت عمومي را در سطح جهاني و داخلي را کار و هنر شجریان شاهد بودهام و نسل ما در دههها و دورههای گذشته با صدا و آثار او تجربهی زیسته داشتهایم و زمرمه و همسرایی کردهایم.
#تسلیت
#صدای_ایران
#هنرمند_ملی
#محمد_رضا_شجریان
#روزنامه_شرق
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
🖇http://ehsanshariati.org/PostView?Action=Post&ID=49
🖋احسان شريعتي
🔸زندهياد شجريان در درجه اول يكي از صداهاي برتر در جهان در سطح خوانندگان مطرح جهاني همچون پاواروتی و.. بود. چنين استعداد خدادادي را از دوره جواني و وقتي كه در مسجدی در مشهد بهشکلی خارقالعاده اذان ميگفت به ارث برده بود و طبعآزمايي کرده بود؛ تا زماني كه در يونسكو و مجامع بينالمللي بهرسميت شناخته شد. و با اين كيفيت صدا بود که جزو برترين استادهای آواز موسيقي كلاسيك شد و توانست آن سنت را تا حدود زيادي با بازخواني و سازهاي جديد احيا و نوسازي كند. بنابراين ايشان يكي از نمادهاي موسيقي علمي، معنوي يا فاخر ايرانزمین در دوره اخير بود و اين سنت را براي نسل جوان كه از نظر ذائقه با دورههاي قبل فاصله گرفته بود، دوباره بازسازي كرد. به گونهاي كه بر زبان نسلهاي جوان جاري شد و آنها اشعار شاعران كلاسيك و حتي معاصر را به سبك خواندن او ميخواندند. بنابراين اشعار كلاسيك و معاصر مثل حافظ و مولوي و سعدي و ..، از نیما به بعد با نوخواني استاد شجريان به سپهر عمومی منتقل ميشد. و البته در همکاری جریانوار با سازندگان و نوازندگان و.. همچون لطفي و عليزاده و.. و با ابداع سبك و سازهاي جديد و پيرايش سنت موسيقيايي که نماد اين جريان بود.
🔹علاوه بر جنبهی هنري و تخصصي و كيفيت صدا و نحوه خواندن، اما استاد شجريان از منظر شخصيت اجتماعی نيز ارزشمند بود و هم پيش از انقلاب و هم پس از انقلاب نسبت به قدرت مستقل ماند و تلاش كرد در كنار مردم باشد و به هنرمند رسمي تبديل نشود. به همين دليل بين مردم محبوبيت زيادي پيدا كرد بهخصوص در دهه گذشته و از اواخر دههی ۸۰.
🔸بنابراين در مجموع ايشان در زمان حياتش «ارجشناسي» داخلي و بينالمللي پيدا كرد و اين محبوبيت به خاطر استقلالش در جامعه هنري بود. به قول ژان لوك گدار هنر (بویژه سینما) هميشه ابزارها و امکانات و مخارج سنگيني دارد و در بسياري موارد هزينهها متکی و وابسته به دولت یا قدرتهای مالی میشود و است بنابراين مستقل ماندن از اين نظر سختتر و ارزشمندتر است.
🔹درهر حال استاد شجريان در اوجهاي كه داشته و آوازهايي كه از ايشان به جا مانده و هميشه هم باقي خواهد ماند دردها و آلام جامعه را بازگو كرده و بنابراين جامعه قدردان اوست. و چون ايشان بهشكل رسمي كنار گذاشته و از صدا وسيما و نهادهاي رسمي حذف شد واكنش عمومي هم برانگيخته شد و طبيعي بود. چرا که اين سوال پيش ميآيد كه جدا از مسائل سياسي و سلائق فكري اصولا نظام و تبليغات رسمي كشوري و ملي چرا نبايد نسبت به ارشهای فرهنگی و هنری و تاریخی و ملی، قدرشناسي نداشته باشند يا حقايق را بازگو نكنند يا در موردش سكوت كنند يا گزيشني عمل كنند؟ اين موضوع در مورد شخصيتهاي ديگر مثل دكتر شريعتي هم صادق است كه جدا از تحليلهاي فكري و سياسي شخصيتهاي فرهنگی و تاريخي و ملی و اخلاقی هستند كه بايد هميشه مورد شناسايي رسمي و عمومی قرار گيرند هم از جامعه و هم از سوي نظامها. مثلا شخصيتهای علمي مانند دهخدا يا شخصيتي ملي و تاریخی همچون مصدق ارزشها و میراث علمي و متعلق به سرمایه اجتماعی و فرهنگی و نمادین ما هستند كه اگر قدرتی بخواهد آنها را نفي كند اعتبار خودش مخدوش ميشود و مورد اعتراض عمومي قرار ميگيرد چنانكه الان شد. من خود در چند كنسرت ايشان در داخل و خارج شركت داشتم و چنين برداشت عمومي را در سطح جهاني و داخلي را کار و هنر شجریان شاهد بودهام و نسل ما در دههها و دورههای گذشته با صدا و آثار او تجربهی زیسته داشتهایم و زمرمه و همسرایی کردهایم.
#تسلیت
#صدای_ایران
#هنرمند_ملی
#محمد_رضا_شجریان
#روزنامه_شرق
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
🖇http://ehsanshariati.org/PostView?Action=Post&ID=49
وب سایت رسمی احسان شریعتی
شجريان؛ نماد موسيقي فاخر و هنر مستقل
ايشان در زمان حياتش «ارجشناسي» داخلي و بينالمللي پيدا كرد و اين محبوبيت به خاطر استقلالش در جامعه هنري بود.
Forwarded from احسان شريعتی Ehsan Shariati
🔷🔸زوربای ایرانی
📌بزنگاه سیاست و ادبیات: گفتوگوی احمد غلامی با احسان شریعتی
📌منتشر شده در روزنامه شرق / ۴ مرداد ۱۴۰۱
🔸در «زوربای یونانی» کازانتزاکیس هم با دو تیپ سروکار داریم، یک شخصیت با تیپ آپولونی یعنی روشنفکر انتزاعیِ کتابخوان -که به «کِرم کتاب» ترجمه شده و در اصل «موش کاغذخور» است- که با «زوربا» بهعنوانِ چهرهای مردمی، زنده و عارفمسلک و در عین حال با انگیزهها و غرایض زیستی و جنسی که خلاف هم کرده اما درک واقعی و عینی و صادقانهای از زندگی دارد، آشنا میشود. تفاوتِ این دو شخصیت، همان تفاوتِ آپولون، خدای خرد و انتزاع و عقلانیت است در مقابل شهود دیونیزوس که خدای شور و زندگی است.
🔹 «دموکراسی» زمانی در قرون وسطی یک اتوپیا بود، اما الان وقتی میگوییم جوامع دموکراتیک، خیلی ساده یعنی جوامعی که توسط اکثریت مردم مدیریت اجتماعی و سیاسی میشوند. داشتن یک سیستم تأمین اجتماعی که شهروندان احساس سعادت کنند، دیگر بههیچوجه اتوپیایی نیست بلکه یک امر عادی موفق است.
× در دورهی جدید همه چیز باید بازتعریف شود و «ازسرگرفته» شود و «سر جای خود» بنشیند: برای نمونه، دین چیست؟ انتظاری که از دین داریم این است که دین باشد! یا انتظاری که از دنیا و عقلانیت و سیاست داریم این که خودشان باشند. زیرا پیش از این همهچیز از جای خودشخارج شده بود و به حوزههای دیگر تعرض میکرد.
🔸 فیلسوف واقعی مانند یک کودک که همهچیز برایش تازگی دارد و دائماً سؤال میکند، هیچچیز برایش عادی نیست و از نو مثل کودک میفهمد. این امر هم در زمینه فلسفی مطرح است و هم در زمینه ایمانی که عیسی میگوید شما باید کودک شوید!
📌ادامه در لینک زیر
#روشنفکری
#دموکراسی
#گفتگو
#روزنامه_شرق
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
https://bit.ly/3b8q8aH
📌بزنگاه سیاست و ادبیات: گفتوگوی احمد غلامی با احسان شریعتی
📌منتشر شده در روزنامه شرق / ۴ مرداد ۱۴۰۱
🔸در «زوربای یونانی» کازانتزاکیس هم با دو تیپ سروکار داریم، یک شخصیت با تیپ آپولونی یعنی روشنفکر انتزاعیِ کتابخوان -که به «کِرم کتاب» ترجمه شده و در اصل «موش کاغذخور» است- که با «زوربا» بهعنوانِ چهرهای مردمی، زنده و عارفمسلک و در عین حال با انگیزهها و غرایض زیستی و جنسی که خلاف هم کرده اما درک واقعی و عینی و صادقانهای از زندگی دارد، آشنا میشود. تفاوتِ این دو شخصیت، همان تفاوتِ آپولون، خدای خرد و انتزاع و عقلانیت است در مقابل شهود دیونیزوس که خدای شور و زندگی است.
🔹 «دموکراسی» زمانی در قرون وسطی یک اتوپیا بود، اما الان وقتی میگوییم جوامع دموکراتیک، خیلی ساده یعنی جوامعی که توسط اکثریت مردم مدیریت اجتماعی و سیاسی میشوند. داشتن یک سیستم تأمین اجتماعی که شهروندان احساس سعادت کنند، دیگر بههیچوجه اتوپیایی نیست بلکه یک امر عادی موفق است.
× در دورهی جدید همه چیز باید بازتعریف شود و «ازسرگرفته» شود و «سر جای خود» بنشیند: برای نمونه، دین چیست؟ انتظاری که از دین داریم این است که دین باشد! یا انتظاری که از دنیا و عقلانیت و سیاست داریم این که خودشان باشند. زیرا پیش از این همهچیز از جای خودشخارج شده بود و به حوزههای دیگر تعرض میکرد.
🔸 فیلسوف واقعی مانند یک کودک که همهچیز برایش تازگی دارد و دائماً سؤال میکند، هیچچیز برایش عادی نیست و از نو مثل کودک میفهمد. این امر هم در زمینه فلسفی مطرح است و هم در زمینه ایمانی که عیسی میگوید شما باید کودک شوید!
📌ادامه در لینک زیر
#روشنفکری
#دموکراسی
#گفتگو
#روزنامه_شرق
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
https://bit.ly/3b8q8aH
Telegraph
زوربای ایرانی
بزنگاه سیاست و ادبیات: گفتوگوی احمد غلامی با احسان شریعتی منتشر شده در روزنامه شرق / ۴ مرداد ۱۴۰۱ درباره «زوربای یونانی» نیکوس کازانتزاکیس * چطور با کتاب «زوربای یونانی» نیکوس کازانتزاکیس آشنا شدید؟ گویا دکتر علی شریعتی شما را به خواندن این کتاب توصیه کرده…
🔷🔸دور، دور لات های جهان است
🖋سوسن شریعتی
📌 بازنشر
منبع :روزنامه شرق
تاریخ : سال ۹۵، ۱۶ آبان / پس از پیروزی ترامپ در انتخابات ۲۰۱۶
🔸اگر ترامپ آنچه را میگوید محقق کند و به وعدههایش وفادار باشد، عجب آبرویی از دموکراسی رفته است: ممانعت از ورود مسلمانان، کشیدن دیوار میان خود و همسایهاش (مکزیک) آن هم به خرج خودشان، فسخ قراردادهای بینالمللی تعهدآور (از تعهدات نسبت به ایران گرفته تا اروپا و این آخرین اجماع بینالمللی بر سر آبوهوا)، نشاندن زنان بر سر جای قبلی خویش، سیاهان، اقلیتها و... .
🔹اگر این وعدهها را به کرسی بنشاند که واویلاست. بااینهمه وعدهها عملی هم نشوند، همینکه امید آفریدهاند و رأی آوردهاند دست اکثریت رو شده است؛ اکثریتی که عادت دارد از حب این هم نباشد، از بغض آن پناه برد به دامن گرگ خود.
🔸به این واکنش «دیالکتیک سوردل» هم میگویند: پناهبردن کودک به دامن مادری که او را به باد کتک گرفته است. وعدهها محقق هم نشوند، شاخصهای مهمیاند برای ارزیابی موقعیت دموکراسی؛ دموکراسیای که قرار نبوده خلاصه شود به انتخابات، به سلطه اکثریت و بوالهوسیهای رؤسایش. دموکراسیای که یا از مشارکتنکردن آحادش رنج میبرد یا با مشارکت اکثریت آحادش به خطر میافتد.
🔹مگر اکثر کسانی که اینبار در انتخابات ریاستجمهوری به ترامپ رأی دادند سالها جزء غایبان انتخاباتهای ریاستجمهوری نبودهاند؟ (همیشه مشارکت بیشتر آحاد بهنفع دموکراسی نیست، بستگی به آحادش دارد. یادش بهخیر شریعتی!) میگویند سیاست یعنی انتخاب میان بد و بدتر. چه بد! چون اصلا معلوم نیست بد را انتخاب کنند. (مثل فرانسه در سالها پیش) اگر بدتر را انتخاب کنند چه؟ (مثل آمریکای امروز) در وضعیتهای بحرانی (ترس از خارجی، فقر و ناامنی اجتماعی) معمولا بدترین انتخاب میشود؛ خلافترین یا به عبارتی آن کس که خود را خلاف سیستم نشان میدهد و وعده خروج از دوگانههای محتوم سیاست را به بازار میآورد؛ مخالف همه نقاط مورد اجماع استابیلشمنت قدرت. میشود یک رابینهود قلابی، میشود میلیاردری که خود را نماینده بیبضاعتها میداند. خود مولود سیستمی است که افشا میکند و بهاینترتیب دل همه قربانیان را میرباید. (ترامپ مگر بهنوعی امید محرومان و بهحاشیهراندهشدگان آمریکا نشده...
🔸...همه دلزدگان دوگانه جمهوریخواه/ دموکرات) هیچ معلوم نیست این «بدتر»های پیروز، پس از پیروزی به جنگ سیستمها بروند. البته شده است که بروند، اما غالبا هیاهوهاییاند توخالی و از سوی همان سیستم هضم میشوند و فقط به کار شناسایی و فهم پاشنه آشیلهای فرهنگی و سیاسی یک قوم و یک ملت میآیند. از آنچه میگویند هم که بگذریم؛ برای ما که خوب شد! برای مایی که دستخوش سندرم مقایسهایم، چه وقتی که خودشیفتهایم و چه هنگامیکه خودباخته. میتوانیم تا مدتها خوشحال باشیم از اینکه: «آنها هم همینطور»! یا بگوییم صد رحمت به ما. حتی اگر در اینجا که ماییم معلوم نباشد اکثریت کدام است و اقلیت چگونه! تکلیف اکثریت آنها که روشن شد و تا همینجا برای سیاست خارجه و فردایی که قرار بود با گفتوگو پیش برود هم بد باشد، برای روحیهمان خوب است: «هیچکس تنها نیست»!
🔹بااینهمه ما میمانیم و این پرسش همیشگی: برای اندیشیدن به سیاست راه دیگری میان بد و بدتر نیست؟ گریز از محتومیتی به نام رآل پلیتیک»؟ بیآنکه لازم باشد پناه ببریم به دامن رابین هودهای قلابی یا خالقان اتوپیاهای پروحشت؟ فعلا که دور، دور لاتهای جهان است. جایی برای تخیل نمانده است. تخیل، فعال هم که میشود، داعش سر برمیدارد و ترامپ. عجب مضحکهای. تا اطلاع ثانوی سیاست یعنی همینی که هست و البته امیدی سیزیفوار که میگوید: این نیز نخواهد پایید.
#اکنون
#ترامپ
#انتخابات_آمریکا
#روزنامه_شرق
#بازنشر
#سوسن_شریعتی
🆔 @Shariati40
🖋سوسن شریعتی
📌 بازنشر
منبع :روزنامه شرق
تاریخ : سال ۹۵، ۱۶ آبان / پس از پیروزی ترامپ در انتخابات ۲۰۱۶
🔸اگر ترامپ آنچه را میگوید محقق کند و به وعدههایش وفادار باشد، عجب آبرویی از دموکراسی رفته است: ممانعت از ورود مسلمانان، کشیدن دیوار میان خود و همسایهاش (مکزیک) آن هم به خرج خودشان، فسخ قراردادهای بینالمللی تعهدآور (از تعهدات نسبت به ایران گرفته تا اروپا و این آخرین اجماع بینالمللی بر سر آبوهوا)، نشاندن زنان بر سر جای قبلی خویش، سیاهان، اقلیتها و... .
🔹اگر این وعدهها را به کرسی بنشاند که واویلاست. بااینهمه وعدهها عملی هم نشوند، همینکه امید آفریدهاند و رأی آوردهاند دست اکثریت رو شده است؛ اکثریتی که عادت دارد از حب این هم نباشد، از بغض آن پناه برد به دامن گرگ خود.
🔸به این واکنش «دیالکتیک سوردل» هم میگویند: پناهبردن کودک به دامن مادری که او را به باد کتک گرفته است. وعدهها محقق هم نشوند، شاخصهای مهمیاند برای ارزیابی موقعیت دموکراسی؛ دموکراسیای که قرار نبوده خلاصه شود به انتخابات، به سلطه اکثریت و بوالهوسیهای رؤسایش. دموکراسیای که یا از مشارکتنکردن آحادش رنج میبرد یا با مشارکت اکثریت آحادش به خطر میافتد.
🔹مگر اکثر کسانی که اینبار در انتخابات ریاستجمهوری به ترامپ رأی دادند سالها جزء غایبان انتخاباتهای ریاستجمهوری نبودهاند؟ (همیشه مشارکت بیشتر آحاد بهنفع دموکراسی نیست، بستگی به آحادش دارد. یادش بهخیر شریعتی!) میگویند سیاست یعنی انتخاب میان بد و بدتر. چه بد! چون اصلا معلوم نیست بد را انتخاب کنند. (مثل فرانسه در سالها پیش) اگر بدتر را انتخاب کنند چه؟ (مثل آمریکای امروز) در وضعیتهای بحرانی (ترس از خارجی، فقر و ناامنی اجتماعی) معمولا بدترین انتخاب میشود؛ خلافترین یا به عبارتی آن کس که خود را خلاف سیستم نشان میدهد و وعده خروج از دوگانههای محتوم سیاست را به بازار میآورد؛ مخالف همه نقاط مورد اجماع استابیلشمنت قدرت. میشود یک رابینهود قلابی، میشود میلیاردری که خود را نماینده بیبضاعتها میداند. خود مولود سیستمی است که افشا میکند و بهاینترتیب دل همه قربانیان را میرباید. (ترامپ مگر بهنوعی امید محرومان و بهحاشیهراندهشدگان آمریکا نشده...
🔸...همه دلزدگان دوگانه جمهوریخواه/ دموکرات) هیچ معلوم نیست این «بدتر»های پیروز، پس از پیروزی به جنگ سیستمها بروند. البته شده است که بروند، اما غالبا هیاهوهاییاند توخالی و از سوی همان سیستم هضم میشوند و فقط به کار شناسایی و فهم پاشنه آشیلهای فرهنگی و سیاسی یک قوم و یک ملت میآیند. از آنچه میگویند هم که بگذریم؛ برای ما که خوب شد! برای مایی که دستخوش سندرم مقایسهایم، چه وقتی که خودشیفتهایم و چه هنگامیکه خودباخته. میتوانیم تا مدتها خوشحال باشیم از اینکه: «آنها هم همینطور»! یا بگوییم صد رحمت به ما. حتی اگر در اینجا که ماییم معلوم نباشد اکثریت کدام است و اقلیت چگونه! تکلیف اکثریت آنها که روشن شد و تا همینجا برای سیاست خارجه و فردایی که قرار بود با گفتوگو پیش برود هم بد باشد، برای روحیهمان خوب است: «هیچکس تنها نیست»!
🔹بااینهمه ما میمانیم و این پرسش همیشگی: برای اندیشیدن به سیاست راه دیگری میان بد و بدتر نیست؟ گریز از محتومیتی به نام رآل پلیتیک»؟ بیآنکه لازم باشد پناه ببریم به دامن رابین هودهای قلابی یا خالقان اتوپیاهای پروحشت؟ فعلا که دور، دور لاتهای جهان است. جایی برای تخیل نمانده است. تخیل، فعال هم که میشود، داعش سر برمیدارد و ترامپ. عجب مضحکهای. تا اطلاع ثانوی سیاست یعنی همینی که هست و البته امیدی سیزیفوار که میگوید: این نیز نخواهد پایید.
#اکنون
#ترامپ
#انتخابات_آمریکا
#روزنامه_شرق
#بازنشر
#سوسن_شریعتی
🆔 @Shariati40