اكنون، ما و شريعتی
1.43K subscribers
1.28K photos
189 videos
82 files
1.38K links
چشم‌اندازِ نوشريعتی
Download Telegram
🔷🔸مثل داستان هبوط

🖋علی طهماسبی


🔸هنوز حرمت خیلی چیزها را نیاموخته بودیم که به انقلاب رسيدیم. چنان بود كه به بهشت خدا رسيده‌ايم. خود را بر قله‌هاي بلند پيروزي يافته بوديم. دست هم را گرفته بوديم، در خيابان‌هاي انقلاب دويده بوديم پاي كوبيده‌بوديم، دست افشانده بوديم، غزل‌ها خوانده بوديم و ترانه سروده بوديم كه: دربهار آزادي جاي شهدا خالي. بعد درست مثل داستان آفرينش، از قله‌هاي بلند پيروزي، از بهشت آرماني، به دره‌هاي هولِ واقعيت تلخ و پر گزند پرتاب شده‌ بوديم. هبوط كرديم به شولاي شب.

#انقلاب
#بهار_آزادی
#یادداشت
#علی_طهماسبی
#اکنون_ما_شریعتی

🆔 @Shariati40

🆔 @tahmasbiali

📎 برای مطالعه کامل متن به آدرس زیر و یا گزینه instant view مراجعه کنید

https://is.gd/bqtLmX
 
🔷💢بهاران خجسته باد و انسان نیز!

🖋سوسن شریعتی
یکی از بازماندگان بهار پشت سر

🔸از همین زمستان معلوم بود که بهار امسال بی حضور انسان خواهد گذشت. صدای چهچه بلبل و رویش شکوفه ها و طبیعتی که به کارش ادامه می دهد را از پشت پنجره می شنویم و از سر تواضع و یا از سر ترس به حساب انتقام طبیعت از انسان گذاشته ایم. معلوم است که انسان باشد یا نباشد طبیعت چیزی را کم نمی آورد. معلوم است که عین خیالش هم نیست که ما میمیریم. «روز طبیعت» که آمد و خروج از خانه ممنوع شد روشن تر گشت که انسان نه دیگر فقط برای طبیعت که برای خود نیز بدل شده است به تهدید. اینکه« انسان، گرگ انسان» باشد البته قرن ها بر سر زبان ها است. اینکه قرار بوده «شبیه»[1]ارباب و مالک طبیعت باشد و شده است دشمن آن هم بیشتر از نیم قرن است که می گویند. انسان گویا بالاخره مغضوبِ «زمین-مادر» ( ویا به قول ادگار مورن «زمین-وطن»)شده است و شاید هم مضحکه حیوان زبان بسته و البته اگر باز همینجا هم ، پای انسان و یا دست او در میان و در کار نبوده باشد.

🔹ویروس تاجدار، صرف نظر از اینکه ملیت اش چیست خوش سفر است و سیاس و هزار چهره.  برای اینکه دستش برای علم رو نشود چپ می زند و راست؛ گاه با سر و صدا می آید گاه بی نشانه و بی علامت؛  با سرما آمده و معلوم شد با گرما هم نمی رود؛ هیچ روشن نیست که از رطوبت خوشش می اید یا از خشکی. همه جای جهان سرک کشیده و آمده تا بیخ گوش ات، درست پشت در خانه ات. مثل این است که آمده و یا اصلا ساخته شده تا همین بشریت بی مرز را وادار به کشیدن مرز کند؛ وادار سازد به عقب نشینی،  بکند زندانی همان چهاردیواری هایی که خودش ساخته و دلخوش به همان مجازی که تا اطلاع ثانوی شده است آلترناتیوی برای جهان آن سوی پنجره. بین ما و سال گذشته هزاران زندگی است که از میان رفته و مرده های زیادی برجا مانده است  و نمی شود نوشت بدون توضیح درباره این تجربه هنوز زنده ماندن. نمی شود نوشت، بدون  به رو آوردن حادثه. این بار فقط ما نبوده ایم که می مرده ایم. مردن  تجربه جهانشمول مشترک بوده است.

🔸هنوز زنده ماندن در وضعیت کورونایی رابطه انسان را با «زمان»، «مکان» و «دیگری» دستخوش بحران کرده است و «خویش » را  محکوم ساخت به سه وضعیت: «زمان منتظر»، «مکان محدود» و «دیگریِ پر خطر»؛ این خویشتنی که «من» نیست و طی این مدت جلوه های گوناگونی داشته است: در خویش خزیده(ابداع امر روزمره)؛ ناسیونالیستی(بازگشت مرزها )، انترناسیونال (بشر بی مرز) و احتمالا انقلابی( خویش در برابر من).

🔹 همه انذار دادند که در این ایام کورونایی شکنندگی سیستم های سیاسی، اقتصادی، اخلاقی، فرهنگی رو خواهد شد. گفتند این محصول خرابکاری انسان است علیه طبیعت. این خویش متهم شد و شرمنده: تنها، معلق، بی تکیه گاه عاطفی، بی دیگری، بی ... کورونا خویشتن را در لحظه حد قرار داد؛ همانی که شریعتی در کتاب هبوط از آن سخن می گوید: «هیچ کس در کنارم، هیچ کس در برابرم، هیچ کس بالای سرم..» والبته در وضعیت «ابداع»ِ رادیکال و یا همانی که دوراس می گوید: «وضعیت انقلابی.»

🔸با این همه، انسان اگرچه در برابر طبیعت متهم است اما اجتناب ناپذیر نیز هست. زیبایی انسان در همین است: چه ترسیده باشد، چه متواضع شده باشد. این او است که می تواند در باره مرگش بیندیشد. پاسکال راست می گوید:« انسان حتی وقتی که دارد توسط جهان له می شود باز هم شریف تر از او است برای اینکه می داند که دارد می میرد و می داند که جهان برتر از او است.».

🔹فحش دادن به انسان به این امید که طبیعت از سر تقصیرات این موجودی که قرار بود مهمان اش باشد و نه ارباب آن بگذرد، بی فایده است. امروز این درس، جهانشمول است:  «ما دیگر ارباب و مالک طبیعت نیستیم بلکه  نگهبان و خادم امر زنده هستیم. طبیعتِ شرایط ما، همانی است که به ما زندگی و هستی بخشیده است. طبیعت، سرمنشاء ما و محل سکونت ما است.طبیعت خدا نیست بنابراین لازم نیست ستایشش کنیم اما به همین دلیل لازم است که بشناسیمش، به او احترام بگذاریم ، حفظش کنیم و دوستش داشته باشیم.».(آندره کنت اسپونویل)

📌فصلنامه پویه
🔆شماره پانزده
🔹بهار ۱۳۹۹
🔆این مقاله تحت عنوان "خود یابی در عصر کرونا" نیز در مجله پویه به چاپ رسیده است .


📌 برای مطالعه کامل این مقاله به آدرس زیر و یا گزینه instant view مراجعه کنید.


#بهار
#کرونا
#مجله_پویه
 #مقاله
#سوسن_شریعتی
#اکنون_ما_شریعتی
🆔@Shariati40


https://bit.ly/3lC6qVp
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔷🔆«نوروز»خوانی/ ۱
ــ خوانش بخشی از کتاب «کویر» اثر علی شریعتی ــ
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔆سخن تازه از نوروز گفتن دشوار است. نوروز یک جشن ملی است، جشن ملی را همه می‌شناسند که چیست، نوروز هر ساله برپا می‌شود و هر ساله از آن سخن می‌رود. بسیار گفته‌اند و بسیار شنیده‌اید؛ پس به تکرار نیازی نیست؟چرا، هست.
مگر نوروز را خود مکرر نمی‌کنید؟ پس سخن از نوروز را نیز مکرر بشنوید.
در علم و و ادب تکرار ملال‌آور است و بیهوده؛ «عقل» تکرار را نمی‌پسندد؛ اما «احساس» تکرار را دوست دارد، طبیعت تکرار را دوست دارد، جامعه به تکرار نیازمند است.
طبیعت را از تکرار ساخته‌اند؛ جامعه با تکرار نیرومند می‌شود، احساس با تکرار جان می‌گیرد و نوروز داستان زیبایی است که در آن، طبیعت، احساس و جامعه هر سه دست‌اندرکارند.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📌موسیقی از آلبوم «ماهی برای سال نو» اثر اردوان کامکار
🔹تصویرسازی‌: فرهاد آرام راد (از کتاب «نوروز»، نشر شمشاد، ۱۳۹۷)

#نوروز
#بهار_۱۴۰۰
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی

🆔 @Shariati_SCF
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔷🔆«نوروز»خوانی/ ۲
ــ خوانش بخشی از کتاب «کویر» اثر علی شریعتی ــ
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔆نوروز که قرن‌های دراز است بر همه جشن‌های جهان فخر می‌فروشد، از آن رو« هست» که این قرارداد مصنوعی اجتماعی و یا یک جشن تحمیلی سیاسی نیست. جشن جهان است و روز شادمانی زمین، آسمان و آفتاب، و جوش شکفتن‌ها و شور زادن‌ها و سرشار از هیجان هر «آغاز».
جشن‌های دیگران، غالباً انسان‌ها را از کارگاه‌ها، مزرعه‌ها، دشت و صحرا، کوچه و بازار، باغ‌ها و کشتزارها، در میان اتاق‌ها و زیر سقف‌ها و پشت درهای بسته جمع می‌کند: کافه‌ها، کاباره‌ها، زیر زمینی‌ها، سالن‌ها، خانه‌ها ... در فضایی گرم از نفت، روشن از چراغ، لرزان از دود، زیبا از رنگ و آراسته از گل‌های کاغذی، مقوایی، مومی، بوی کندر و عطر و ...

📌متن کامل در لینک زیر
http://drshariati.org/?p=5123
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
موسیقی از آلبوم «ماهی برای سال نو» اثر اردوان کامکار
تصویرسازی‌: فرهاد آرام راد (از کتاب «نوروز»، نشر شمشاد، ۱۳۹۷)
#بهار_۱۴۰۰
#نوروز
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔@Shariati_SCF
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔷🔆«نوروز»خوانی/ ۳
ــ خوانش بخشی از کتاب «کویر» اثر علی شریعتی ــ
ــ راوی شب سوم: آلاله چوبساز ــ
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔆نوروز تجدید خاطرهٔ بزرگی است: خاطرهٔ خویشاوندی انسان با طبیعت. هر سال، این فرزند فراموشکار که، سرگرم کارهای مصنوعی و ساخته‌های پیچیدهٔ خود، مادر خویش را از یاد می‌برد، با یادآوری‌های وسوسه‌آمیز نوروز، به دامن وی باز می‌گردد و با او، این بازگشت و تجدید دیدار را جشن می‌گیرد.
فرزند، در دامن مادر، خود را باز می‌یابد و مادر، در کنار فرزند، چهره‌اش از شادی می‌شکفد، اشک شوق می‌بارد، فریادهای شادی می‌کشد، جوان می‌شود، حیات دوباره می‌گیرد. با دیدار یوسف‌اش بینا و بیدار می‌شود.

📌متن کامل در لینک زیر
http://drshariati.org/?p=5123
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
موسیقی از آلبوم «ماهی برای سال نو» اثر اردوان کامکار
تصویرسازی‌: فرهاد آرام راد (از کتاب «نوروز»، نشر شمشاد، ۱۳۹۷)
#بهار_۱۴۰۰
#نوروز
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔@Shariati_SCF
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔷🔆«نوروز»خوانی/ ۴
ــ خوانش بخشی از کتاب «کویر» اثر علی شریعتی ــ
ــ راوی شب چهارم: سپیده نیکوکار ــ
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔆هیچ ملتی با یک نسل و دو نسل شکل نمی‌گیرد؛ ملت، مجموعه پیوستهٔ نسل‌های متوالی بسیار است، اما زمان، این تیغ بی‌رحم، پیوند نسل‌ها را قطع می‌کند، میان ما و گذشتگان‌مان ـ آنها که روح جامعه ما و ملت ما را ساخته‌اند، درهٔ هولناک تاریخ حفر شده است؛ قرن‌های تهی ما را از آنان جدا ساخته‌اند؛ تنها سنت‌ها هستند که پنهان از چشم جلاد زمان، ما را از این درهٔ هولناک گذر می‌دهند و با گذشتگان‌مان و با گذشته‌های‌مان آشنا می‌سازند.
در چهرهٔ مقدس این سنت‌هاست که ما حضور آنان را در زمان خویش، کنارخویش و در«خودِ خویش»، احساس می‌کنیم، حضور خود را در میان آنان می‌بینیم و جشن نوروز یکی از استوارترین و زیباترین سنت‌هاست.

📌متن کامل در لینک زیر
http://drshariati.org/?p=5123
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
موسیقی از آلبوم «ماهی برای سال نو» اثر اردوان کامکار
تصویرسازی‌: فرهاد آرام راد (از کتاب «نوروز»، نشر شمشاد، ۱۳۹۷)
#بهار_۱۴۰۰
#نوروز
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔@Shariati_SCF
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔷🔆«نوروز»خوانی/ ۵
ــ خوانش بخشی از کتاب «کویر» اثر علی شریعتی ــ
ــ راوی شب پنجم: کیمیا رادپویان ــ
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔆در آن هنگام که مراسم نوروز را به پا می‌داریم، گویی خود را در همهٔ نوروزهایی که هر ساله در این سرزمین بر پا می‌کرده‌‌اند، حاضر می‌یابیم و در این حال، صحنه‌های تاریک و روشن و صفحات سیاه و سفید تاریخ ملت کهن ما در برابر دیدگان‌مان ورق می‌خورد، رژه می‌رود.
ایمان به این‌که نوروز را ملت ما هر ساله در این سرزمین بر پا می‌داشته است، این اندیشه‌های پر هیجان را در مغز مان بیدار می‌کند که: آری، هر ساله؛ حتی همان سالی که اسکندر چهرهٔ این خاک را به خون ملت ما رنگین کرده بود، در کنار شعله‌های مهیبی که از تخت جمشید زبانه می‌کشید، همان جا، همان وقت، مردم مصیبت‌زدهٔ ما نوروز را جدی‌تر و با ایمان بیشتری بر پا می‌كردند، آری، هر ساله!

📌متن کامل در لینک زیر
http://drshariati.org/?p=5123
ــــــــــــــــــــــــــــ
موسیقی از آلبوم «ماهی برای سال نو» اثر اردوان کامکار
تصویرسازی‌: فرهاد آرام راد (از کتاب «نوروز»، نشر شمشاد، ۱۳۹۷)
#بهار_۱۴۰۰
#نوروز
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔@Shariati_SCF
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔷🔆«نوروز»خوانی/ ۷
ــ خوانش بخشی از کتاب «کویر» اثر علی شریعتی ــ
ــ راوی شب هفتم: پریسا شایسته ــ
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔆 اسلام که همهٔ رنگ‌های قومیت را زدود و سنت‌ها را دگرگون کرد، نوروز را جلای بیشتر داد، شیرازه بست و آن را با پشتوانه‌ای استوار، از خطر زوال در دوران مسلمانی ایرانیان، مصون داشت. انتخاب علی به خلافت و نیز انتخاب علی به وصایت، در غدیرخم، هر دو در این هنگام بوده است و چه تصادف شگفتی! آن همه خلوص و ایمان و عشقی که ایرانیان در اسلام به علی و حکومت علی داشتند پشتوانه نوروز شد.

📌متن کامل در لینک زیر
http://drshariati.org/?p=5123
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
موسیقی از آلبوم «ماهی برای سال نو» اثر اردوان کامکار
تصویرسازی‌: فرهاد آرام راد (از کتاب «نوروز»، نشر شمشاد، ۱۳۹۷)
#بهار_۱۴۰۰
#نوروز
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔@Shariati_SCF
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔷🔆«نوروز»خوانی/ ۸
ــ خوانش بخشی از کتاب «کویر» اثر علی شریعتی ــ
ــ راوی شب هشتم: نرگس شیخ‌انصاری ــ
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔆 نوروز ـ این پیری که غبار قرن‌های بسیار بر چهره‌اش نشسته است ـ در طول تاریخ کهن خویش، روزگاری در کنار مغان، اوراد مهرپرستان را خطاب به خویش می‌شنیده است؛ پس از آن، در کنار آتشکده‌های زرتشتی، سرود مقدس موبدان و زمزمهٔ اوستا و سروش اهورامزدا را به گوش‌اش می‌خوانده‌اند؛ از آن پس، با آیات قرآن و زبان الله از او تجلیل می‌کرده‌اند و اکنون، علاوه بر آن، با نماز و دعای تشیع و عشق به حقیقت علی و حکومت علی، او را جان می‌بخشند و در همهٔ این چهره‌های گوناگونش این پیر روزگار آلود، که در همهٔ قرن‌ها و با همهٔ نسل‌ها و همهٔ اجداد ما ـ از اکنون تا روزگار افسانه‌ای جمشید باستانی ـ زیسته است و با همه‌مان بوده است...

📌متن کامل در لینک زیر
http://drshariati.org/?p=5123
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
موسیقی از آلبوم «ماهی برای سال نو» اثر اردوان کامکار
تصویرسازی‌: فرهاد آرام راد (از کتاب «نوروز»، نشر شمشاد، ۱۳۹۷)
#بهار_۱۴۰۰
#نوروز
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔@Shariati_SCF
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔷🔆«نوروز»خوانی/ ۹
ــ خوانش بخشی از کتاب «کویر» اثر علی شریعتی ــ
ــ راوی شب نهم: جاوید جهانی ــ
ــــــــــــــــــــــــــــــ
🔆 و ما در این لحظه، در این نخستین لحظات آغاز آفرینش، نخستین روز خلقت، روز اورمزد، آتش اهورایی نوروز را باز بر می‌افروزیم و درعمق وجدان خویش، به پایمردی خیال، از صحراهای سیاه و مرگ‌زدهٔ قرون تهی می‌گذریم و در همهٔ نوروزهایی که در زیر آسمان پاک و آفتاب روشن سرزمین ما بر پا می‌شده است، با همهٔ زنان و مردانی که خون آنان در رگ‌هایمان می‌دود و روح آنان در دل‌های‌مان می‌زند شرکت می‌کنیم و بدین گونه، «بودن خویش» را، به عنوان یک ملت در تند باد ریشه‌برانداز زمان‌ها و آشوب گسیختن‌ها و دگرگون شدن‌ها خلود می‌بخشیم...

📌متن کامل در لینک زیر
http://drshariati.org/?p=5123
ـــــــــــــــــــــــــــ
موسیقی از آلبوم «ماهی برای سال نو» اثر اردوان کامکار
تصویرسازی‌: فرهاد آرام راد (از کتاب «نوروز»، نشر شمشاد، ۱۳۹۷)
لینک لیست نوروزخوانی:
نوروز خوانی ۱
نوروز خوانی۲
نوروزخوانی ۳
نوروز خوانی۴
نوروزخوانی۵
نوروز خوانی۶
نوروزخوانی ۷
نوروزخوانی ۸

#بهار_۱۴۰۰
#نوروز
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔@Shariati_SCF
Forwarded from ایران فردا
🔴 بهار و فلسفه‌ی شکست!

🔷 علیرضا رجایی

@iranfardamag

🔸در آستانه بهار احساس شکستی همه‌ جانبه در همه‌جا به‌چشم می‌خورد و این با تحوّل نویدبخشی که ما ایرانیان از هر بهار انتظار داریم در تعارض است. درعین‌حال هیچ انسانی به هر میزان ساده‌اندیش، گمان‌نمی‌کند امکان حیات طیّبه‌ای که جای هیچ زخم وجراحتی بر بدنش نباشد، امکان‌پذیر است.

▪️ جدا از دلایل بی‌شماری که برای شکست می‌شناسیم -و بی‌خردی مزمن و‌مهلک تنها یکی از آنهاست- کم نیستند نویسندگانی که جهان فلسفی خویش یا دیگران را در مواجهه با "شکست" قرار می‌دهند تا به دریافتی شاید بنیادین‌تر از وضع عجالتاً گریزناپذیری که ناکامی حاصل آن است، دست یابند. نویسنده‌ای در پاسخ به این پرسش که اساساً چرا فلسفه باید به شکست بپردازد، می‌نویسد: "فلسفه در جایگاهی ایستاده‌ که برای پرداختن به شکست، بهترین جاست، از آن‌روی که آن را خوب می‌شناسد. تاریخ فلسفه غرب چیزی نیست جز سلسله‌ای طول و دراز از شکست‌ها...هر نسل جدیدی که در فلسفه ظهور می‌کند وظیفه خود می‌داند که شکست‌های نسل پیشین را نشان دهد...ایمانوئل لویناس(در مصاحبه‌ای با ریچارد کرنی) با لحنی فراموش نشدنی می‌گوید:«بهترین چیز فلسفه این است که شکست می‌خورد»... [درواقع] می‌توان گفت فلسفه پیروز می‌شود امّا به قدری که شکست می‌خورد"[۱].

🔸 "بنجامین براتون"، استاد دانشگاه و پژوهشگر در فلسفه سیاسی نیز در مقاله‌ای توضیح می‌دهد که چگونه از نظر وی فلسفه در آزمون همه‌گیری شکست‌خورد. براتون -ضمن نقد شیوه مواجهه‌ی فیلسوف مشهور ایتالیایی جورجیو آگامبن با پدیده کرونا- می‌نویسد در طول دوره شیوع کرونا "وقتی جامعه نومیدانه نیازمند این بودکه تصویر معناداری ازکلّ ماجرا پیدا کند، فلسفه‌ نتوانست کاری انجام دهد". وی می‌افزاید از همان اوّلین مواضع آگامبن علیه قرنطینه‌سازی‌ "فیلسوف فرانسوی ژان‌لوک نانسی به ما‌ هشدار داد که به حرف‌های دوستش، آگامبن، توجه نکنیم و این که اگر خودش از توصیه پزشکی آگامبن‌ پیروی کرده‌بود که‌ می‌گفت قلب مصنوعی نگذار تا به حال مرده‌بود"[۲].

▪️ در تابستان سال گذشته، فصلنامه سیاست‌نامه مقاله مهمّی از دکتر رضا داوری، استاد نامدار فلسفه، به مناسبت نودسالگی وی منتشر کرد. عنوان مقاله این بود: "شکست خوردم و شکست را می‌پذیرم". در بخشی از مقاله، داوری به ارزیابی ناصحیح خود از انقلاب سال ۵۷ اشاره می‌کند و‌می‌نویسد: "من اشتباه کرده بودم و گفته بودم انقلاب صرفاً سیاسی نیست، بلکه می‌تواند آغازی دیگر باشد!...این معنی...شاید در مذاق سران انقلاب هم خوش نیامده باشد...حکومت‌ها هر چه باشند، به نظر اهمیت نمی‌دهند و ارباب ایدئولوژی نیز همه اهل خشونت‌اند، حتی اگر لیبرال‌دمکرات و نئولیبرال باشند، و بالاخره این‌که در جهان توسعه‌نیافته، تفاوت‌ها بسیار کم است، خواص عوامند و عوام نیز بدون زحمت و به‌آسانی در زمره خواص درمی‌آیند ! روشنفکران اگر نه به اندازه حکومتیان، کم و بیش مثل آنان خشونت دارند و اگر خشونتشان محدود در لفظ و الفاظ ظاهر می‌شود، از آن است که قدرت دیگری برای اعمال خشونت ندارند. از آزادی گفتنشان هم مثل از تقوا گفتن گروه رقیب، حرف است. حساب کسانی را که از دین و معرفت و حقوق مردمان و آزادی و مصلحت کشور با دل و جان دفاع می‌کنند، باید از داعیه‌های سوفسطائیان مدعی آزادی‌خواهی و دفاع از حقوق مردم و حاکمان خشن جدا کرد".

🔸داوری در بخش دیگری از این‌مقاله بحران "چه باید کرد"‌ و خلاءِ بی‌پاسخی به آن را مطرح می‌کند و می‌نویسد:‌ "در جایی و زمانی که افق آینده روشن نیست، پرسش «چه باید کرد» هم نمی‌تواند مطرح ‌شود؛ زیرا هیچ‌کس وظیفه‌ای برای خود نمی‌شناسد؛ همه خیال می‌کنند که راه صلاح را می‌شناسند و اگر خوب دقت کنیم، می‌بینیم که هیچ کس یا هیچ یک از مقام‌های مسئول و مدعی نمی‌دانند که چه باید بکنند...مشکل اساسی‌تر این است که فهمیدن و فهماندنِ همبستگی و پیوستگی امور به یکدیگر و لزوم رسیدن به یک نظر کلی بخصوص در جهان توسعه‌نیافته، بسیار دشوار است و من که کوشیدم تا حدی که در توان دارم آن را بفهمم و بفهمانم، از عهده برنیامدم...آیا این درد بزرگی نیست که کسی هر چه می‌کند، کلنگش به سنگ بخورد و اثری بر کار و گفتار و حتی فریادش مترتب نشود؟ ولی این هم یک تجربه است و این تجربه در فلسفه امر ناآشنایی نیست. من شکست خورده‌ام و شکست را می‌پذیرم. درک و قبول شکست می‌تواند راهی به درک زمان و دمساز شدن با آن داشته باشد".

▪️ رضا داوری بحران جامعه ایدئولوژی‌زده را بحرانی فراگیر می‌بیند که هردو جبهه‌ی باقدرتان و بی‌قدرتان را دربرگرفته‌است: "اکنون به «نظر» کاری ندارند، بلکه همه چیز در «ایدئولوژی» منحل شده و اصل این است که: هر کس با ما نیست، بر ماست.....


متن کامل:
https://cutt.ly/vw2UMoW1


#ایران_فردا
#علیرضا_رجایی
#بهار_و_فلسفه‌ی_شکست
http://t.me/iranfardamag
Forwarded from ایران فردا
🔴 بهار و فلسفه‌ی شکست!

🔷 علیرضا رجایی

@iranfardamag

🔸در آستانه بهار احساس شکستی همه‌ جانبه در همه‌جا به‌چشم می‌خورد و این با تحوّل نویدبخشی که ما ایرانیان از هر بهار انتظار داریم در تعارض است. درعین‌حال هیچ انسانی به هر میزان ساده‌اندیش، گمان‌نمی‌کند امکان حیات طیّبه‌ای که جای هیچ زخم وجراحتی بر بدنش نباشد، امکان‌پذیر است.

▪️ جدا از دلایل بی‌شماری که برای شکست می‌شناسیم -و بی‌خردی مزمن و‌مهلک تنها یکی از آنهاست- کم نیستند نویسندگانی که جهان فلسفی خویش یا دیگران را در مواجهه با "شکست" قرار می‌دهند تا به دریافتی شاید بنیادین‌تر از وضع عجالتاً گریزناپذیری که ناکامی حاصل آن است، دست یابند. نویسنده‌ای در پاسخ به این پرسش که اساساً چرا فلسفه باید به شکست بپردازد، می‌نویسد: "فلسفه در جایگاهی ایستاده‌ که برای پرداختن به شکست، بهترین جاست، از آن‌روی که آن را خوب می‌شناسد. تاریخ فلسفه غرب چیزی نیست جز سلسله‌ای طول و دراز از شکست‌ها...هر نسل جدیدی که در فلسفه ظهور می‌کند وظیفه خود می‌داند که شکست‌های نسل پیشین را نشان دهد...ایمانوئل لویناس(در مصاحبه‌ای با ریچارد کرنی) با لحنی فراموش نشدنی می‌گوید:«بهترین چیز فلسفه این است که شکست می‌خورد»... [درواقع] می‌توان گفت فلسفه پیروز می‌شود امّا به قدری که شکست می‌خورد"[۱].

🔸 "بنجامین براتون"، استاد دانشگاه و پژوهشگر در فلسفه سیاسی نیز در مقاله‌ای توضیح می‌دهد که چگونه از نظر وی فلسفه در آزمون همه‌گیری شکست‌خورد. براتون -ضمن نقد شیوه مواجهه‌ی فیلسوف مشهور ایتالیایی جورجیو آگامبن با پدیده کرونا- می‌نویسد در طول دوره شیوع کرونا "وقتی جامعه نومیدانه نیازمند این بودکه تصویر معناداری ازکلّ ماجرا پیدا کند، فلسفه‌ نتوانست کاری انجام دهد". وی می‌افزاید از همان اوّلین مواضع آگامبن علیه قرنطینه‌سازی‌ "فیلسوف فرانسوی ژان‌لوک نانسی به ما‌ هشدار داد که به حرف‌های دوستش، آگامبن، توجه نکنیم و این که اگر خودش از توصیه پزشکی آگامبن‌ پیروی کرده‌بود که‌ می‌گفت قلب مصنوعی نگذار تا به حال مرده‌بود"[۲].

▪️ در تابستان سال گذشته، فصلنامه سیاست‌نامه مقاله مهمّی از دکتر رضا داوری، استاد نامدار فلسفه، به مناسبت نودسالگی وی منتشر کرد. عنوان مقاله این بود: "شکست خوردم و شکست را می‌پذیرم". در بخشی از مقاله، داوری به ارزیابی ناصحیح خود از انقلاب سال ۵۷ اشاره می‌کند و‌می‌نویسد: "من اشتباه کرده بودم و گفته بودم انقلاب صرفاً سیاسی نیست، بلکه می‌تواند آغازی دیگر باشد!...این معنی...شاید در مذاق سران انقلاب هم خوش نیامده باشد...حکومت‌ها هر چه باشند، به نظر اهمیت نمی‌دهند و ارباب ایدئولوژی نیز همه اهل خشونت‌اند، حتی اگر لیبرال‌دمکرات و نئولیبرال باشند، و بالاخره این‌که در جهان توسعه‌نیافته، تفاوت‌ها بسیار کم است، خواص عوامند و عوام نیز بدون زحمت و به‌آسانی در زمره خواص درمی‌آیند ! روشنفکران اگر نه به اندازه حکومتیان، کم و بیش مثل آنان خشونت دارند و اگر خشونتشان محدود در لفظ و الفاظ ظاهر می‌شود، از آن است که قدرت دیگری برای اعمال خشونت ندارند. از آزادی گفتنشان هم مثل از تقوا گفتن گروه رقیب، حرف است. حساب کسانی را که از دین و معرفت و حقوق مردمان و آزادی و مصلحت کشور با دل و جان دفاع می‌کنند، باید از داعیه‌های سوفسطائیان مدعی آزادی‌خواهی و دفاع از حقوق مردم و حاکمان خشن جدا کرد".

🔸داوری در بخش دیگری از این‌مقاله بحران "چه باید کرد"‌ و خلاءِ بی‌پاسخی به آن را مطرح می‌کند و می‌نویسد:‌ "در جایی و زمانی که افق آینده روشن نیست، پرسش «چه باید کرد» هم نمی‌تواند مطرح ‌شود؛ زیرا هیچ‌کس وظیفه‌ای برای خود نمی‌شناسد؛ همه خیال می‌کنند که راه صلاح را می‌شناسند و اگر خوب دقت کنیم، می‌بینیم که هیچ کس یا هیچ یک از مقام‌های مسئول و مدعی نمی‌دانند که چه باید بکنند...مشکل اساسی‌تر این است که فهمیدن و فهماندنِ همبستگی و پیوستگی امور به یکدیگر و لزوم رسیدن به یک نظر کلی بخصوص در جهان توسعه‌نیافته، بسیار دشوار است و من که کوشیدم تا حدی که در توان دارم آن را بفهمم و بفهمانم، از عهده برنیامدم...آیا این درد بزرگی نیست که کسی هر چه می‌کند، کلنگش به سنگ بخورد و اثری بر کار و گفتار و حتی فریادش مترتب نشود؟ ولی این هم یک تجربه است و این تجربه در فلسفه امر ناآشنایی نیست. من شکست خورده‌ام و شکست را می‌پذیرم. درک و قبول شکست می‌تواند راهی به درک زمان و دمساز شدن با آن داشته باشد".

▪️ رضا داوری بحران جامعه ایدئولوژی‌زده را بحرانی فراگیر می‌بیند که هردو جبهه‌ی باقدرتان و بی‌قدرتان را دربرگرفته‌است: "اکنون به «نظر» کاری ندارند، بلکه همه چیز در «ایدئولوژی» منحل شده و اصل این است که: هر کس با ما نیست، بر ماست.....


متن کامل:
https://cutt.ly/vw2UMoW1


#ایران_فردا
#علیرضا_رجایی
#بهار_و_فلسفه‌ی_شکست
http://t.me/iranfardamag