Forwarded from بنياد فرهنگی دكتر علی شريعتی
🔷🔆آن کلام سحرآمیز
🖋خسرو منصوریان
🔆در سالهای آخر دهه 1330 دانشآموز مقطع دبیرستان بودم و در این زمان به کانون نشر حقایق اسلامی میرفتم. عصرهای جمعه استاد شریعتی تفسیر قرآن میگفتند و آقای خامنهای هم همراه آقای هاشمینژاد بعضا در این جلسات شرکت میکردند. نحوه استدلال و سخن استاد شریعتی آنچنان بود که پیش از آن-که به کانون بروم با خودم عهد میکردم که مبادا دو چشمم را از لب استاد شریعتی لحظهای بگیرم که اگر چنین میشد رشته سخن را گم میکردم. سخن سحرآمیز ایشان، تفسیر بهروز از قرآن و پاسخگویی به سوألات آن ایام خطیر آن هم با توجه به فعالیت شدید حزب توده، سبب میشد تا کانون نشر حقایق اسلامی تنها امید ما مشهدیها باشد تا بتوانیم با کلام قرآن آشنا شویم و بدین طریق خودمان را در برابر طوفان سهمگینی که از هر سو به طرف نسل جوان میآمد حفظ کنیم. جلسات تفسیر قرآن استاد شریعتی سازنده شخصیت ملی و دینی شخص من بود و هر آنچه که اکنون دارم محصول تشنگی شدیدی است که آن سالها برای شنیدن یک تفسیر نوین از قرآن داشتم و آن را از استاد شریعتی دریافت کردم. همچنین دوستانی که من در آن ایام در کانون نشر حقایق اسلامی یافتم، به سرمایههای اجتماعی جامعه ما در آینده تبدیل شدند نظیر آقای طاهر احمدزاده که خدا رحمتشان کند یا از دوستانی که هماکنون در قید حیات هستند، حاجآقای رحیمیان، آقای حکیمی، دکتر تاجالدینی و دکتر سرجمعی.
#یاد_استاد
#آموزگار_دین_تساهل
#محمد_تقی_شریعتی
#سی_پنجمین_سالیاد
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
🖋خسرو منصوریان
🔆در سالهای آخر دهه 1330 دانشآموز مقطع دبیرستان بودم و در این زمان به کانون نشر حقایق اسلامی میرفتم. عصرهای جمعه استاد شریعتی تفسیر قرآن میگفتند و آقای خامنهای هم همراه آقای هاشمینژاد بعضا در این جلسات شرکت میکردند. نحوه استدلال و سخن استاد شریعتی آنچنان بود که پیش از آن-که به کانون بروم با خودم عهد میکردم که مبادا دو چشمم را از لب استاد شریعتی لحظهای بگیرم که اگر چنین میشد رشته سخن را گم میکردم. سخن سحرآمیز ایشان، تفسیر بهروز از قرآن و پاسخگویی به سوألات آن ایام خطیر آن هم با توجه به فعالیت شدید حزب توده، سبب میشد تا کانون نشر حقایق اسلامی تنها امید ما مشهدیها باشد تا بتوانیم با کلام قرآن آشنا شویم و بدین طریق خودمان را در برابر طوفان سهمگینی که از هر سو به طرف نسل جوان میآمد حفظ کنیم. جلسات تفسیر قرآن استاد شریعتی سازنده شخصیت ملی و دینی شخص من بود و هر آنچه که اکنون دارم محصول تشنگی شدیدی است که آن سالها برای شنیدن یک تفسیر نوین از قرآن داشتم و آن را از استاد شریعتی دریافت کردم. همچنین دوستانی که من در آن ایام در کانون نشر حقایق اسلامی یافتم، به سرمایههای اجتماعی جامعه ما در آینده تبدیل شدند نظیر آقای طاهر احمدزاده که خدا رحمتشان کند یا از دوستانی که هماکنون در قید حیات هستند، حاجآقای رحیمیان، آقای حکیمی، دکتر تاجالدینی و دکتر سرجمعی.
#یاد_استاد
#آموزگار_دین_تساهل
#محمد_تقی_شریعتی
#سی_پنجمین_سالیاد
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
🔆تا جاریِ رَستگاری
کتابِ خدا
در دَست
شَمشیرِ در نیام
بَر زَمین
چُنین دوست می داری
بِشناسَندَ ت
اِی تَنها ترین !
*
امّا دَریغ
که تَقدیر
رامِ تَدبیرِ تو
نیست
*
🔆روزگارَ ت
به اِکراه
به آوَرد هایی
جانکاه
می گُذَرَد
که آوَخ
راه
به جایی
نِمی بَرَد
*
وَ عدالت
خَسته و دَست بَسته
پای خَستِ سیاست
می شَوَد
*
روزگار ی غَریب
رادمَرد ی نَجیب
مَردُمان ی عَجیب
*
مُخاطَبان ی نا شِنَوا
که تو را
خود
به یاریِ خویش فَرا می خوانَند
وَ شِگِفتا
که نَخستین پیمان شِکَنان
هَمینانَند
*
دُشمنان ی دانا
که می دانَند که می دانَند
*
وَ دوستان ی نادان
که نِمی دانَند که نِمی دانَند
*
تو را
نه آنان
که اینان
بر زمین می زنَند
وَ در بِزَنگاهِ پیروزی
می شِکنَند
*
پینِه پیشانیانی
که قُرآن
طوطی وار
می خوانَند
وَ جُز
کینِۀ عُریان
هیچ نِمی دانَند
*
تو در بَرابَرِ این جَهل
این جَهلِ مُرَکَّب وَ مُقّدس
چه می توانی کرد ؟
*
نه زَمان
با تو ست
نه زَمین
اِی تَنها ترین !
*
بی هیچ هَم سُخَن ی
در هیچ اَنجُمَن ی
*
اینَک
تو و آن چاه
در سکوتِ نَخل هایِ شَبانگاه
با دَرد هایِ ماوَرائیَ ت
وَ حَرف هایِ تنهائیَ ت
تنهائیَ ت
تنهائیَ ت
*
وَ هنوز چاه
چَشم به راِهِ ناگفته ها یَ ت
آه می کِشَد آه
*
آه !
اِی یگانه !
بَرخیز !
اینَک پِگاه
*
تا جاریِ رَستگاری
در خَلوتِ مِحراب
دو گانه ای
بیش
فاصله نیست
*
تیغ بَر سِتیغ
وَ دَریغ ...
سعید شهرتاش
اردیبهشت 1401
شبِ قَدر
#اکنون
🆔 @Shariati40
کتابِ خدا
در دَست
شَمشیرِ در نیام
بَر زَمین
چُنین دوست می داری
بِشناسَندَ ت
اِی تَنها ترین !
*
امّا دَریغ
که تَقدیر
رامِ تَدبیرِ تو
نیست
*
🔆روزگارَ ت
به اِکراه
به آوَرد هایی
جانکاه
می گُذَرَد
که آوَخ
راه
به جایی
نِمی بَرَد
*
وَ عدالت
خَسته و دَست بَسته
پای خَستِ سیاست
می شَوَد
*
روزگار ی غَریب
رادمَرد ی نَجیب
مَردُمان ی عَجیب
*
مُخاطَبان ی نا شِنَوا
که تو را
خود
به یاریِ خویش فَرا می خوانَند
وَ شِگِفتا
که نَخستین پیمان شِکَنان
هَمینانَند
*
دُشمنان ی دانا
که می دانَند که می دانَند
*
وَ دوستان ی نادان
که نِمی دانَند که نِمی دانَند
*
تو را
نه آنان
که اینان
بر زمین می زنَند
وَ در بِزَنگاهِ پیروزی
می شِکنَند
*
پینِه پیشانیانی
که قُرآن
طوطی وار
می خوانَند
وَ جُز
کینِۀ عُریان
هیچ نِمی دانَند
*
تو در بَرابَرِ این جَهل
این جَهلِ مُرَکَّب وَ مُقّدس
چه می توانی کرد ؟
*
نه زَمان
با تو ست
نه زَمین
اِی تَنها ترین !
*
بی هیچ هَم سُخَن ی
در هیچ اَنجُمَن ی
*
اینَک
تو و آن چاه
در سکوتِ نَخل هایِ شَبانگاه
با دَرد هایِ ماوَرائیَ ت
وَ حَرف هایِ تنهائیَ ت
تنهائیَ ت
تنهائیَ ت
*
وَ هنوز چاه
چَشم به راِهِ ناگفته ها یَ ت
آه می کِشَد آه
*
آه !
اِی یگانه !
بَرخیز !
اینَک پِگاه
*
تا جاریِ رَستگاری
در خَلوتِ مِحراب
دو گانه ای
بیش
فاصله نیست
*
تیغ بَر سِتیغ
وَ دَریغ ...
سعید شهرتاش
اردیبهشت 1401
شبِ قَدر
#اکنون
🆔 @Shariati40
Audio
🔷🔆 فایل صوتی سخنرانی علی طهماسبی
🔹🔸توهم جاودانگی و گذری به ادب و عرفان پارسی
🔸 به مناسبت شب قدر
🔸 دوم اردیبهشت 1401 در مشهد
http://ali-tahmasbi.com/index.php/2021-01-13-07-15-33/292-2022-04-23-15-34-03
#اکنون
#شب_قدر
#علی_طهماسبی
🆔 @Shariati40
🔹🔸توهم جاودانگی و گذری به ادب و عرفان پارسی
🔸 به مناسبت شب قدر
🔸 دوم اردیبهشت 1401 در مشهد
http://ali-tahmasbi.com/index.php/2021-01-13-07-15-33/292-2022-04-23-15-34-03
#اکنون
#شب_قدر
#علی_طهماسبی
🆔 @Shariati40
Forwarded from دغدغههای ایران
🔴 ترویج خشونت از منابر و مراجع حکومتی را متوقف کنید
✅ هشدار جمعی از فعالان سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و حقوق بشری به حاکمیت درباره رفتار و گفتار طالبانی
🔹 بهنام هستی بخش
🔺 مردم شریف ایران مستحضرند که اخیراً در نماز جمعه مشهد از نمازگزاران دعوت شد که به عنوان یک تکلیف الهی نسبت به دیگران اظهار نفرت و انزجار کنند. در نماز جمعه اصفهان نیز از مردم خواستند در گروههای چند نفره بروند و بساط روزهخواران را درهمبریزند. اکنون ازهرسویی حکم به «آتش به اختیار» داده میشود تا به زور دیگران را وادار به رعایت ظواهر کنند و این درست همان نقطهای است که نظام حاکم را به عنوان یک پروژه ایدئولوژیک، اخلاقی و فرهنگی درمسیر شکست قرار داده است.
🔸اعمال زور و خشونت برای تحمیل سلیقه و سبک زندگی از جمله حجاب اجباری و نوع پوشش، روابط اجتماعی و حتی عبادتهای فردی، درکنار مصائب عظیم اقتصادی، نشاط عمومی مردم ما را رو به اضمحلال برده، به روان جامعه آسیب زده و یاس و غم و سرخوردگی را گسترش بیسابقه داده است.
🔺 در این میان نسل جوان پس از انقلاب، بویژه زنان، چه در عرصه سیاسی و چه در عرصه اجتماعی در معرض بیشترین تحقیرها و آسیبها قرار گرفتهاند؛ بسیاری مهاجرت یا انفعال را انتخاب کرده و بعضی در اعتراض به این رویههای اشتباه، گرفتار حذف و حبس شدهاند. در چنین شرایطی صدای خشونت، تهدید و تحمیل و ارتجاع از مراجع و منابر رسمی، به ناامنی و تنفرپراکنی دامن میزند. در چنین شرایطی ائمه جمعه و روحانیان وابسته به قدرت، گویا به صورتی هماهنگ و دستوری خشونت را باز تولید میکنند.
🔸تریبونهای نمازجمعه که اول بار پس از انقلاب با کلام روحانی آزاداندیش و روادار مرحوم طالقانی جان یافت که گفت: «ما آمدهایم که برای آزادی بشر و مردم میثاق ببندیم»، اکنون استبداد را زیر پرده دین ترویج میکنند و علیه دردمندان، رنجکشیدهها و محرومان فریاد تهدیدآمیز میکشند و به ابزاری برای تحمیل ایدههای طالبانی بر مردم با تهدید و زور و خشونت بدل شدهاند.
🔺 تحمیل تکصدایی حتی با اعمال خشونت، به عنوان سیاست راهبردی راه را بر هرگونه تلاش برای صلح و دوستی و وفاق ملی بسته است. وقتی زور و خشونت بهاتّکاءِ درهمتنیدگیِ ناصوابِ قدرت و شریعت، به مثابه یکی از مهمترین ابزارها و تدابیر حکمرانان برای غلبه بر بحرانهای سیاسی و اجتماعی و حتی اقتصادی به کارگرفته میشود، دیر یا زود جامعه نیز در خشونتی ساختاری غوطهور خواهدشد و تمامی ابعاد زندگی اعم از اقتصاد، سیاست، فرهنگ و اجتماع را دربرخواهدگرفت. آیا حکومت درک نمی کند که گرانی و تورم و بیکاری گسترده، رکود و بیعدالتی، گسترش اعتیاد، کارتنخوابی، حاشیهنشینی، کودکان کار، سرقت و قتل و… چگونه میتواند جامعه را به سوی خشونت سوق دهد؟
🔸ازسویدیگر، سرکوب معترضان به نقض حقوق شهروندی از جمله معلمان، بازنشستگان و کارگران رویهای نهادینه در نظام شده است. حکومت بهجای درک موقعیت و تلاش برای رفع رنجهای اقشار و طبقات معترض و کمک به خروج از بحرانها، تشدید سرکوب را در دستور کار قرار دادهاست. چگونگی پاسخ نظم مستقر به اعتراضات در انتخابات ۸۸، دی ماه ۹۶، آبان ۹۸، بحران آب اصفهان و خوزستان، در کنار سرکوب اخیر زنان در مقابل ورزشگاه مشهد و دهها مورد دیگر، نشانههای واضحی از اِعمال خشونت همهجانبه علیه مردم عاصی از بیعدالتی و نابرابری است.
🔺 با وجود این همه ترویج خشونت و نفرتپراکنی از منابر و مراجع رسمی و حکومتی، مردم ایران و جامعه مدنی امّا بیش از گذشته بر فرهنگ صلح و مدارا و گفتگو اصرار میورزد و اقشار مختلف در پیگیری مطالبات و خواستههای برحق خود، بر مشی خشونتپرهیز تاکید میکنند ولی ادامه وضع کنونی، آسیبهای ناشی از خشونت ساختاری در ابعاد سیاسی، اجتماعی و اقتصادی بویژه تبعیض، فقر و نابرابری، از ظرفیت خشونتپرهیز جامعه میکاهد و به فورانِ ناخواستهی خشم و تنفر میانجامد.
🔸ما امضاکنندگان این بیانیه به حکومت هشدار می دهیم وضع بحرانی کنونی را دریابد و نجابت ملت را حمل بر رضایت یا انفعال نکند و با تمکین به حاکمیت قانون و حق حاکمیت ملی، بیش از این خشونت ساختاری و افسار گسیخته را بر مردم تحمیل نکند.
1401/2/4
لیست کامل اسامی :
https://bit.ly/3EICCQr
https://t.me/DaghdagheIran
✅ هشدار جمعی از فعالان سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و حقوق بشری به حاکمیت درباره رفتار و گفتار طالبانی
🔹 بهنام هستی بخش
🔺 مردم شریف ایران مستحضرند که اخیراً در نماز جمعه مشهد از نمازگزاران دعوت شد که به عنوان یک تکلیف الهی نسبت به دیگران اظهار نفرت و انزجار کنند. در نماز جمعه اصفهان نیز از مردم خواستند در گروههای چند نفره بروند و بساط روزهخواران را درهمبریزند. اکنون ازهرسویی حکم به «آتش به اختیار» داده میشود تا به زور دیگران را وادار به رعایت ظواهر کنند و این درست همان نقطهای است که نظام حاکم را به عنوان یک پروژه ایدئولوژیک، اخلاقی و فرهنگی درمسیر شکست قرار داده است.
🔸اعمال زور و خشونت برای تحمیل سلیقه و سبک زندگی از جمله حجاب اجباری و نوع پوشش، روابط اجتماعی و حتی عبادتهای فردی، درکنار مصائب عظیم اقتصادی، نشاط عمومی مردم ما را رو به اضمحلال برده، به روان جامعه آسیب زده و یاس و غم و سرخوردگی را گسترش بیسابقه داده است.
🔺 در این میان نسل جوان پس از انقلاب، بویژه زنان، چه در عرصه سیاسی و چه در عرصه اجتماعی در معرض بیشترین تحقیرها و آسیبها قرار گرفتهاند؛ بسیاری مهاجرت یا انفعال را انتخاب کرده و بعضی در اعتراض به این رویههای اشتباه، گرفتار حذف و حبس شدهاند. در چنین شرایطی صدای خشونت، تهدید و تحمیل و ارتجاع از مراجع و منابر رسمی، به ناامنی و تنفرپراکنی دامن میزند. در چنین شرایطی ائمه جمعه و روحانیان وابسته به قدرت، گویا به صورتی هماهنگ و دستوری خشونت را باز تولید میکنند.
🔸تریبونهای نمازجمعه که اول بار پس از انقلاب با کلام روحانی آزاداندیش و روادار مرحوم طالقانی جان یافت که گفت: «ما آمدهایم که برای آزادی بشر و مردم میثاق ببندیم»، اکنون استبداد را زیر پرده دین ترویج میکنند و علیه دردمندان، رنجکشیدهها و محرومان فریاد تهدیدآمیز میکشند و به ابزاری برای تحمیل ایدههای طالبانی بر مردم با تهدید و زور و خشونت بدل شدهاند.
🔺 تحمیل تکصدایی حتی با اعمال خشونت، به عنوان سیاست راهبردی راه را بر هرگونه تلاش برای صلح و دوستی و وفاق ملی بسته است. وقتی زور و خشونت بهاتّکاءِ درهمتنیدگیِ ناصوابِ قدرت و شریعت، به مثابه یکی از مهمترین ابزارها و تدابیر حکمرانان برای غلبه بر بحرانهای سیاسی و اجتماعی و حتی اقتصادی به کارگرفته میشود، دیر یا زود جامعه نیز در خشونتی ساختاری غوطهور خواهدشد و تمامی ابعاد زندگی اعم از اقتصاد، سیاست، فرهنگ و اجتماع را دربرخواهدگرفت. آیا حکومت درک نمی کند که گرانی و تورم و بیکاری گسترده، رکود و بیعدالتی، گسترش اعتیاد، کارتنخوابی، حاشیهنشینی، کودکان کار، سرقت و قتل و… چگونه میتواند جامعه را به سوی خشونت سوق دهد؟
🔸ازسویدیگر، سرکوب معترضان به نقض حقوق شهروندی از جمله معلمان، بازنشستگان و کارگران رویهای نهادینه در نظام شده است. حکومت بهجای درک موقعیت و تلاش برای رفع رنجهای اقشار و طبقات معترض و کمک به خروج از بحرانها، تشدید سرکوب را در دستور کار قرار دادهاست. چگونگی پاسخ نظم مستقر به اعتراضات در انتخابات ۸۸، دی ماه ۹۶، آبان ۹۸، بحران آب اصفهان و خوزستان، در کنار سرکوب اخیر زنان در مقابل ورزشگاه مشهد و دهها مورد دیگر، نشانههای واضحی از اِعمال خشونت همهجانبه علیه مردم عاصی از بیعدالتی و نابرابری است.
🔺 با وجود این همه ترویج خشونت و نفرتپراکنی از منابر و مراجع رسمی و حکومتی، مردم ایران و جامعه مدنی امّا بیش از گذشته بر فرهنگ صلح و مدارا و گفتگو اصرار میورزد و اقشار مختلف در پیگیری مطالبات و خواستههای برحق خود، بر مشی خشونتپرهیز تاکید میکنند ولی ادامه وضع کنونی، آسیبهای ناشی از خشونت ساختاری در ابعاد سیاسی، اجتماعی و اقتصادی بویژه تبعیض، فقر و نابرابری، از ظرفیت خشونتپرهیز جامعه میکاهد و به فورانِ ناخواستهی خشم و تنفر میانجامد.
🔸ما امضاکنندگان این بیانیه به حکومت هشدار می دهیم وضع بحرانی کنونی را دریابد و نجابت ملت را حمل بر رضایت یا انفعال نکند و با تمکین به حاکمیت قانون و حق حاکمیت ملی، بیش از این خشونت ساختاری و افسار گسیخته را بر مردم تحمیل نکند.
1401/2/4
لیست کامل اسامی :
https://bit.ly/3EICCQr
https://t.me/DaghdagheIran
Telegraph
🔴 ترویج خشونت از منابر و مراجع حکومتی را متوقف کنید
✅ هشدار جمعی از فعالان سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و حقوق بشری به حاکمیت درباره رفتار و گفتار طالبانی 🔹 بهنام هستی بخش 🔺 مردم شریف ایران مستحضرند که اخیراً در نماز جمعه مشهد از نمازگزاران دعوت شد که به عنوان یک تکلیف الهی نسبت به دیگران اظهار نفرت و انزجار…
Forwarded from ایران فردا
🔴 در معنای حصر و آزادی
❇️ ابوطالب آدینهوند
@iranfardamag
🔹 امروز خبرهایی مبتنی بر برداشتن موانع کوچه اختر محل حصر میرحسین و خانم رهنورد منتشر شد و رفت آمد اهالی محل به منازلشان راحت تر شده است ولی هنوز خبری از رفع حصر محصورین نیست.
🔺 افکار عمومی در جامعه ایران از طیف های مختلف نسبت به موضوع حصر پسا رخداد-جنبش ۸۸ حساس اند. حصری که احکام و دلایل آن هیچگاه از سوی نهادهای مسول( نهادهای قضائی و امنیتی) و مقامات تصمیم گیر شفاف نشد.
🔹چنانچه می دانیم حصر نیروها و رهبران سیاسی و دینی در تاریخ معاصر ایران سابقه دراز دامنی دارد و چنین تصمیماتی عموما به توجیهاتی فرا قانونی مستند می شده است زیرا نظم سیاسی از رویارویی در دادگاهی علنی بنا به دلایلی نه چندان پنهان از دیده ی نظرورزان پرهیز می کرده است. همین رویکرد در مساله آزادی و رفع حصر نیروها و رهبران سیاسی نیز پیش رفته، بدین معنی که رفع حصر هم بیشتر از آنکه ناشی حکمی قضائی و یا اتمام دوره معین محکومیتی باشد، ناشی از اراده و اقتضائات نظم سیاسی مستقر بوده است.
🔺 اما آن سوی اقتدار و تصمیمات نظم سیاسی، محصورین هستند آنها به عنوان شهروندان یک کشور حق دارند که دلایل و مکانیزم احکام خود را بدانند و یا در هنگام رفع حصر به طبیعت و سرشت بشر و به عنوان شهروندان آزاد، چگونه بودن در حق آزادی خود را بتوانند محقق سازند. بدین معنی که اگر رفع حصر اتفاق بیفتد آنها در حق انتخاب رفت و آمد و کنش ورزی محدودیت نداشته باشند و حق انتخاب آنها مشروط و در محاق نباشد و گرنه صورت حصر فرق کرده اما اصل آن پابرجاست.
🔹در جاهای مختلف از میرحسین نقل شده بود که ایشان گفته اند: " حصر برداشته شود من خود باید تصمیم گیرنده رفت و آمدهایم باشم" این سخن غریبی نیست و در تجربیات جهانی نیز چنین رویدادهایی چون آزادی و رفع حصر که از طرف حاکمان و بنا به هر دلیلی - اگر ناشی ازاتمام دوره محکومیت د محاکم عادله قضایی نباشد- صورت می گرفته است معمولا اعاده آزادی به عنوان حق شهروند محصور یا زندانی به رسمیت شناخته می شده است در حین گفتگوهای ماندلا پس از ملاقات با دکلرک به عنوان یک زندانی و طرح آزادی او از طرف دوکلرک می بینیم که دوکلرک از چگونگی آزادی و شرایط آزادی و مکان آزادی و… سخن گفت، اما ماندلا به دوکلرک گفت "وقتی آزاد شوم، می توانم خودم تصمیم بگیرم" (راه دشوار آزادی، ترجمه مهوش غلامی، ص۷۱۷) این معنای اعاده آزادی و حق انتخاب سرشتین و غیر قابل سلب و خداداد بشر است و خواست آن از طرف زندانی خواستی مشروع و اصرار و مقاومتی سزاست، دوکلرک نیز به تصمیم ماندلا احترام گذاشت وگرنه در غیر این صورت فقط صورت حصر تغییر یافته است، معنای این سخن این است که یعنی رفع حصر و زندانی معنادار باشد و به عبارتی دیگر رفع حصر، رفع حصر باشد.
🔺گرانباری رخداد ۸۸ در جامعه ایران و نیز بین حاکمیت و ملت باید به مثابه ی یک امر عمومی حل و فصل اصولی شود زیرا هیچ چيز در حافظه ملل به ویژه در دوران ثبت و ضبط عمومی و فراگیر فراموش نمی شود و سوالات و پروبلم ها و مطالبات حل نشده و تحقق نیافته خود را در پیش روی ما به صور گوناگون به میان می کشند، رفع حصر می تواند آغازی مبارک بر توجه به این مساله ملی باشد.
#حصر
#ماندلا
#دوکلرک
#ایران_فردا
#زهرا_رهنورد
#مهدی_کروبی
#میرحسین_موسوی
https://bit.ly/3vcZLY7
https://t.me/iranfardamag
❇️ ابوطالب آدینهوند
@iranfardamag
🔹 امروز خبرهایی مبتنی بر برداشتن موانع کوچه اختر محل حصر میرحسین و خانم رهنورد منتشر شد و رفت آمد اهالی محل به منازلشان راحت تر شده است ولی هنوز خبری از رفع حصر محصورین نیست.
🔺 افکار عمومی در جامعه ایران از طیف های مختلف نسبت به موضوع حصر پسا رخداد-جنبش ۸۸ حساس اند. حصری که احکام و دلایل آن هیچگاه از سوی نهادهای مسول( نهادهای قضائی و امنیتی) و مقامات تصمیم گیر شفاف نشد.
🔹چنانچه می دانیم حصر نیروها و رهبران سیاسی و دینی در تاریخ معاصر ایران سابقه دراز دامنی دارد و چنین تصمیماتی عموما به توجیهاتی فرا قانونی مستند می شده است زیرا نظم سیاسی از رویارویی در دادگاهی علنی بنا به دلایلی نه چندان پنهان از دیده ی نظرورزان پرهیز می کرده است. همین رویکرد در مساله آزادی و رفع حصر نیروها و رهبران سیاسی نیز پیش رفته، بدین معنی که رفع حصر هم بیشتر از آنکه ناشی حکمی قضائی و یا اتمام دوره معین محکومیتی باشد، ناشی از اراده و اقتضائات نظم سیاسی مستقر بوده است.
🔺 اما آن سوی اقتدار و تصمیمات نظم سیاسی، محصورین هستند آنها به عنوان شهروندان یک کشور حق دارند که دلایل و مکانیزم احکام خود را بدانند و یا در هنگام رفع حصر به طبیعت و سرشت بشر و به عنوان شهروندان آزاد، چگونه بودن در حق آزادی خود را بتوانند محقق سازند. بدین معنی که اگر رفع حصر اتفاق بیفتد آنها در حق انتخاب رفت و آمد و کنش ورزی محدودیت نداشته باشند و حق انتخاب آنها مشروط و در محاق نباشد و گرنه صورت حصر فرق کرده اما اصل آن پابرجاست.
🔹در جاهای مختلف از میرحسین نقل شده بود که ایشان گفته اند: " حصر برداشته شود من خود باید تصمیم گیرنده رفت و آمدهایم باشم" این سخن غریبی نیست و در تجربیات جهانی نیز چنین رویدادهایی چون آزادی و رفع حصر که از طرف حاکمان و بنا به هر دلیلی - اگر ناشی ازاتمام دوره محکومیت د محاکم عادله قضایی نباشد- صورت می گرفته است معمولا اعاده آزادی به عنوان حق شهروند محصور یا زندانی به رسمیت شناخته می شده است در حین گفتگوهای ماندلا پس از ملاقات با دکلرک به عنوان یک زندانی و طرح آزادی او از طرف دوکلرک می بینیم که دوکلرک از چگونگی آزادی و شرایط آزادی و مکان آزادی و… سخن گفت، اما ماندلا به دوکلرک گفت "وقتی آزاد شوم، می توانم خودم تصمیم بگیرم" (راه دشوار آزادی، ترجمه مهوش غلامی، ص۷۱۷) این معنای اعاده آزادی و حق انتخاب سرشتین و غیر قابل سلب و خداداد بشر است و خواست آن از طرف زندانی خواستی مشروع و اصرار و مقاومتی سزاست، دوکلرک نیز به تصمیم ماندلا احترام گذاشت وگرنه در غیر این صورت فقط صورت حصر تغییر یافته است، معنای این سخن این است که یعنی رفع حصر و زندانی معنادار باشد و به عبارتی دیگر رفع حصر، رفع حصر باشد.
🔺گرانباری رخداد ۸۸ در جامعه ایران و نیز بین حاکمیت و ملت باید به مثابه ی یک امر عمومی حل و فصل اصولی شود زیرا هیچ چيز در حافظه ملل به ویژه در دوران ثبت و ضبط عمومی و فراگیر فراموش نمی شود و سوالات و پروبلم ها و مطالبات حل نشده و تحقق نیافته خود را در پیش روی ما به صور گوناگون به میان می کشند، رفع حصر می تواند آغازی مبارک بر توجه به این مساله ملی باشد.
#حصر
#ماندلا
#دوکلرک
#ایران_فردا
#زهرا_رهنورد
#مهدی_کروبی
#میرحسین_موسوی
https://bit.ly/3vcZLY7
https://t.me/iranfardamag
Telegraph
🔴 در معنای حصر و آزادی
❇️ ابوطالب آدینهوند @iranfardamag 🔹 امروز خبرهایی مبتنی بر برداشتن موانع کوچه اختر محل حصر میرحسین و خانم رهنورد منتشر شد و رفت آمد اهالی محل به منازلشان راحت تر شده است ولی هنوز خبری از رفع حصر محصورین نیست. 🔺 افکار عمومی در جامعه ایران از طیف های مختلف…
🔷🔸در نقدِ برخورد با معلمان و دیگر اقشار اجتماعی: تداومِ سیاستِ بیحاصل
🖋آرمان ذاکری
🔸1- جامعۀ ایران برای مدت زمانی طولانی است که زیر ضرب فشارهایِ ناشی از سیاستهای نادرست اقتصادی، فساد گستردۀ درون ساختار و تحریمهای گستردۀ خارجی قرار دارد. ترکیب این عوامل، موجب شکلگیریِ الیگارشیِ صاحبقدرتی در ساختارِ سیاسیِ-اقتصادی کشور شده که راه را بر هرگونه تغییر اساسی در مسیرهای کلان کشور بسته است.
🔹2- جامعۀ ایران به سرعت فقیر و ناتوان شده است. به گفتۀ دکتر احمد میدری معاون سابق وزارت رفاه، بیش از 3 میلیون نفر از جمعیت کشور،(حدود 4 درصد جمعیت) در شرایط فقر شدید به سر میبرند. یعنی از تأمین حداقل لازم برای خوراک خود ناتوانند.(گفت و گوی ویژۀ خبری، 10/12/1400) بنابر گزارش مرکز پژوهشهای مجلس کشور در سال 1398 و قبل از آغاز کرونا، یک سوم جمعیت کشور یعنی 27.6 میلیون نفر زیر خط فقر قرار داشتهاند.(وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، گزارش کرونا، نیروی کار و حمایت اجتماعی، گزارش نوزدهم، 20/11/1399). در تهران، 40 درصد جمعیت با فقر مسکن روبهرویند(یعنی بیش از 30 درصد از هزینههای ماهیانۀ آنها به مسکن اختصاص مییابد.) تداوم تورم پیوستۀ بالای 20 درصد به مدت چند سال، در عمل کار کردن را از معنا تهی کرده است. فقط صاحبان سرمایه(ملک، طلا، کالا، دلار و ... )اند که میتوانند به میزانِ بهرهمندیِ غیرمصرفی از چنین کالاهایی از خطر فقیرشدن در امان بمانند و از مواهب تورم بهرهمند شوند.
🔸3- شکستِ «کار» در برابرِ «تورم» در عمل روحیه و انگیزۀ کار کردن را در بسیاری از اقشار جامعه از بین برده است. مقابله با این حد از تورم برای مردم معمولی، طی هیچ مکانیسمِ کسبِ درآمدِ ناشی از کار ممکن نیست. در چنین شرایطی یگانه راه فرار، «یکشبه پولدار شدن» است؛ هجوم به دنیای بورس و بعد از آن رمزارز و دیگر مکانیسمهای یکشبه جهیدن از یکسو و فساد از سوی دیگر فراگیر میشود. نزاع برای متصل شدن به الیگارشیِ اقتصادی-سیاسی حاکم شدیدتر میشود. اما اکثریت مردم از این اقلیت جدا میمانند، بیبهره از رانتِ پست و وام و پاداش و ارز. حتی اگر فرض کنیم بخشهایی از ساختار آلوده به فساد نشده باشند، به حاشیه میروند و دیده نمیشوند. آنها در یک کلیت بیمعنا، معناداریشان را از دست میدهند.
🔹4- اقشارِ مختلفِ جامعه شدیداً احساسِ تبعیض و نابرابری میکنند و از ریاکاریای که همهروزه با آن روبهرو میشوند خستهاند. آمارِ دریافتیهای نجومیِ مدیرانِ کشور، مقاومتِ سرسختانۀ اغلبِ آنها در برابرِ شفافیت در پرداختها، سبکِ زندگیای که اکنون پنهان کردنِ آن دشوار شده است، لیست عریض و طویل بدهکاران بانکی که عامۀ مردم با دشواریِ شمردنِ تعداد صفرهایِ آن روبرویند، نزاعهای خشن و بیرحمانه برای رسیدن به پستهای اداری، فقط بخشی از عواملی است که بخش بزرگی از جامعه را به این نتیجه رسانده است که با الیگارشیِ ریاکاری روبهروست که زیر لوای شعارهای ایدئولوژیک، مشغول کارهای دیگری است. تعارضِ حادِ میانِ این نمودها با دعوتِ همهروزۀ مردم به اخلاق و تحمل و پارسایی برای مردم غیرقابل تحمل میشود.
5- نیروهای حاضر در ساختار قدرت هیچ چشمانداز روشن و معناداری برای خروج از وضعیت به جامعه نشان نمیدهند. ناتوانیِ ساختار قدرت در حل مشکلات مردم از افزایشِ قیمتِ اقلامِ معیشتی گرفته تا افزایش چند ده میلیونیِ یکشبۀ قیمت خودرو و هزاران مسئلۀ کوچک و بزرگ دیگر، هر روز بیش از گذشته به چشم مردم میآید. بیاعتمادی میان مردم و ساختار قدرت بیشتر میشود.
📌ادامه در لینک زیر
#جامعه_ایران
#جنبش_معلمان
#یادداشت_اختصاصی
#آرمان_ذاکری
#اکنون
🆔 @Shariati40
https://bit.ly/3MPUQ5J
🖋آرمان ذاکری
🔸1- جامعۀ ایران برای مدت زمانی طولانی است که زیر ضرب فشارهایِ ناشی از سیاستهای نادرست اقتصادی، فساد گستردۀ درون ساختار و تحریمهای گستردۀ خارجی قرار دارد. ترکیب این عوامل، موجب شکلگیریِ الیگارشیِ صاحبقدرتی در ساختارِ سیاسیِ-اقتصادی کشور شده که راه را بر هرگونه تغییر اساسی در مسیرهای کلان کشور بسته است.
🔹2- جامعۀ ایران به سرعت فقیر و ناتوان شده است. به گفتۀ دکتر احمد میدری معاون سابق وزارت رفاه، بیش از 3 میلیون نفر از جمعیت کشور،(حدود 4 درصد جمعیت) در شرایط فقر شدید به سر میبرند. یعنی از تأمین حداقل لازم برای خوراک خود ناتوانند.(گفت و گوی ویژۀ خبری، 10/12/1400) بنابر گزارش مرکز پژوهشهای مجلس کشور در سال 1398 و قبل از آغاز کرونا، یک سوم جمعیت کشور یعنی 27.6 میلیون نفر زیر خط فقر قرار داشتهاند.(وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، گزارش کرونا، نیروی کار و حمایت اجتماعی، گزارش نوزدهم، 20/11/1399). در تهران، 40 درصد جمعیت با فقر مسکن روبهرویند(یعنی بیش از 30 درصد از هزینههای ماهیانۀ آنها به مسکن اختصاص مییابد.) تداوم تورم پیوستۀ بالای 20 درصد به مدت چند سال، در عمل کار کردن را از معنا تهی کرده است. فقط صاحبان سرمایه(ملک، طلا، کالا، دلار و ... )اند که میتوانند به میزانِ بهرهمندیِ غیرمصرفی از چنین کالاهایی از خطر فقیرشدن در امان بمانند و از مواهب تورم بهرهمند شوند.
🔸3- شکستِ «کار» در برابرِ «تورم» در عمل روحیه و انگیزۀ کار کردن را در بسیاری از اقشار جامعه از بین برده است. مقابله با این حد از تورم برای مردم معمولی، طی هیچ مکانیسمِ کسبِ درآمدِ ناشی از کار ممکن نیست. در چنین شرایطی یگانه راه فرار، «یکشبه پولدار شدن» است؛ هجوم به دنیای بورس و بعد از آن رمزارز و دیگر مکانیسمهای یکشبه جهیدن از یکسو و فساد از سوی دیگر فراگیر میشود. نزاع برای متصل شدن به الیگارشیِ اقتصادی-سیاسی حاکم شدیدتر میشود. اما اکثریت مردم از این اقلیت جدا میمانند، بیبهره از رانتِ پست و وام و پاداش و ارز. حتی اگر فرض کنیم بخشهایی از ساختار آلوده به فساد نشده باشند، به حاشیه میروند و دیده نمیشوند. آنها در یک کلیت بیمعنا، معناداریشان را از دست میدهند.
🔹4- اقشارِ مختلفِ جامعه شدیداً احساسِ تبعیض و نابرابری میکنند و از ریاکاریای که همهروزه با آن روبهرو میشوند خستهاند. آمارِ دریافتیهای نجومیِ مدیرانِ کشور، مقاومتِ سرسختانۀ اغلبِ آنها در برابرِ شفافیت در پرداختها، سبکِ زندگیای که اکنون پنهان کردنِ آن دشوار شده است، لیست عریض و طویل بدهکاران بانکی که عامۀ مردم با دشواریِ شمردنِ تعداد صفرهایِ آن روبرویند، نزاعهای خشن و بیرحمانه برای رسیدن به پستهای اداری، فقط بخشی از عواملی است که بخش بزرگی از جامعه را به این نتیجه رسانده است که با الیگارشیِ ریاکاری روبهروست که زیر لوای شعارهای ایدئولوژیک، مشغول کارهای دیگری است. تعارضِ حادِ میانِ این نمودها با دعوتِ همهروزۀ مردم به اخلاق و تحمل و پارسایی برای مردم غیرقابل تحمل میشود.
5- نیروهای حاضر در ساختار قدرت هیچ چشمانداز روشن و معناداری برای خروج از وضعیت به جامعه نشان نمیدهند. ناتوانیِ ساختار قدرت در حل مشکلات مردم از افزایشِ قیمتِ اقلامِ معیشتی گرفته تا افزایش چند ده میلیونیِ یکشبۀ قیمت خودرو و هزاران مسئلۀ کوچک و بزرگ دیگر، هر روز بیش از گذشته به چشم مردم میآید. بیاعتمادی میان مردم و ساختار قدرت بیشتر میشود.
📌ادامه در لینک زیر
#جامعه_ایران
#جنبش_معلمان
#یادداشت_اختصاصی
#آرمان_ذاکری
#اکنون
🆔 @Shariati40
https://bit.ly/3MPUQ5J
Telegraph
در نقدِ برخورد با معلمان و دیگر اقشار اجتماعی: تداومِ سیاستِ بیحاصل
آرمان ذاکری 1- جامعۀ ایران برای مدت زمانی طولانی است که زیر ضرب فشارهایِ ناشی از سیاستهای نادرست اقتصادی، فساد گستردۀ درون ساختار و تحریمهای گستردۀ خارجی قرار دارد. ترکیب این عوامل، موجب شکلگیریِ الیگارشیِ صاحبقدرتی در ساختارِ سیاسیِ-اقتصادی کشور شده…
اكنون، ما و شريعتی pinned «🔷🔸در نقدِ برخورد با معلمان و دیگر اقشار اجتماعی: تداومِ سیاستِ بیحاصل 🖋آرمان ذاکری 🔸1- جامعۀ ایران برای مدت زمانی طولانی است که زیر ضرب فشارهایِ ناشی از سیاستهای نادرست اقتصادی، فساد گستردۀ درون ساختار و تحریمهای گستردۀ خارجی قرار دارد. ترکیب این عوامل،…»
Forwarded from ایران فردا
🔘 سوگ
🔹مسعود میری
@iranfardamag
▪️ محمدعلی اسلامی ندوشن مردی کهن بود . در لفظ دری چراغی مییافت که ریاح و یزشن همپرسهگیی ملتی روشنبین را نشان دهد. او به حقیقت دانسته بود که در این پهنجای خشک و بی آب و علف ، آنچه ما را مبقی و پایدار نگه خواهد داشت ، روشن نگه داشتن یک چراغ اتصال است ، برای ندوشن ، این آتش پیوندگر نژاد و نسب و مذهب و قومیت نبود ، چیزی از جنس تفاخر نبود ، بل امری تمدنی و اتصالی بود که حاصل الفت همهی آن چیزها بود و حامل عداوت آنها نه!
🔸 او به راستی میدانست که سرزمینهای دور و نزدیک ، اگر گِردِ آتشی کهن جمع نشوند ، چونان غبار سُم اسپ غارتیان بر مغاک فروپاشی فرو خواهند نشست و ، برگ و بار رستگاری در باغ دیدهی دیارشان نخواهد رُست . خاست و خیز هر ملتی در گرو خیزش معنوی و فکریی مردمان اوست و خواست بلندآوازگی و شادکامی ،روی آوردن به مقصد تمدنی بزرگ است که جز جمع آمدن زیر یک خیمهی اجتماع راهی دیگر نیست.
▪️ ندوشن دیگر نیست. ما میراث او را در دست داریم و تمنای او چه بسا چنین بوده باشد که رؤیای او را در دل به آغوش کشیم. رویای حاصل کردن مولفههای انسانی در دنیای واقعی ، به منظور نیل به تمدنی که مردم باشندهی این تاریخ و فرهنگ سزاوار آنند ، هر چند فاصله ای دهشتبار از آن رخ داده باشد.
🔸 خاک چنان در بر گیرد تن پُر کلمات او را که میان وی و ما فاصلهای جز مرگ نباشد. نامش و درنگ جانانش از چشم و جان ما دریغ مباد.
#ایران_فردا
#مسعود_میری
#محمدعلی_اسلامی_ندوشن
https://bit.ly/3vPpJQA
https://t.me/iranfardamag
🔹مسعود میری
@iranfardamag
▪️ محمدعلی اسلامی ندوشن مردی کهن بود . در لفظ دری چراغی مییافت که ریاح و یزشن همپرسهگیی ملتی روشنبین را نشان دهد. او به حقیقت دانسته بود که در این پهنجای خشک و بی آب و علف ، آنچه ما را مبقی و پایدار نگه خواهد داشت ، روشن نگه داشتن یک چراغ اتصال است ، برای ندوشن ، این آتش پیوندگر نژاد و نسب و مذهب و قومیت نبود ، چیزی از جنس تفاخر نبود ، بل امری تمدنی و اتصالی بود که حاصل الفت همهی آن چیزها بود و حامل عداوت آنها نه!
🔸 او به راستی میدانست که سرزمینهای دور و نزدیک ، اگر گِردِ آتشی کهن جمع نشوند ، چونان غبار سُم اسپ غارتیان بر مغاک فروپاشی فرو خواهند نشست و ، برگ و بار رستگاری در باغ دیدهی دیارشان نخواهد رُست . خاست و خیز هر ملتی در گرو خیزش معنوی و فکریی مردمان اوست و خواست بلندآوازگی و شادکامی ،روی آوردن به مقصد تمدنی بزرگ است که جز جمع آمدن زیر یک خیمهی اجتماع راهی دیگر نیست.
▪️ ندوشن دیگر نیست. ما میراث او را در دست داریم و تمنای او چه بسا چنین بوده باشد که رؤیای او را در دل به آغوش کشیم. رویای حاصل کردن مولفههای انسانی در دنیای واقعی ، به منظور نیل به تمدنی که مردم باشندهی این تاریخ و فرهنگ سزاوار آنند ، هر چند فاصله ای دهشتبار از آن رخ داده باشد.
🔸 خاک چنان در بر گیرد تن پُر کلمات او را که میان وی و ما فاصلهای جز مرگ نباشد. نامش و درنگ جانانش از چشم و جان ما دریغ مباد.
#ایران_فردا
#مسعود_میری
#محمدعلی_اسلامی_ندوشن
https://bit.ly/3vPpJQA
https://t.me/iranfardamag
Telegraph
🔘 سوگ
🔹مسعود میری @iranfardamag ▪️ محمدعلی اسلامی ندوشن مردی کهن بود . در لفظ دری چراغی مییافت که ریاح و یزشن همپرسهگیی ملتی روشنبین را نشان دهد. او به حقیقت دانسته بود که در این پهنجای خشک و بی آب و علف ، آنچه ما را مبقی و پایدار نگه خواهد داشت ، روشن…
Forwarded from صداى نوينِ خراسان
⭕️درباره پدربزرگ فکری* همه ما
🗄 ویکیپدیا فارسی
✳️محمدتقی شریعتی (مزینانی) در سال ۱۲۸۶ در خانوادهای مذهبی و ریشهدار در مزینان زاده شد. پدرش شیخ محمود و پدربزرگش آخوند ملا قربانعلی، معروف به آخوند حکیم، از روحانیون شیعهٔ منطقهٔ مزینان بودند. در سال ۱۳۰۷ به مشهد رفت تا تحصیلات حوزویاش را در حوزهٔ علمیه مشهد که از نظر شناختهشدگی علمی پس از حوزهٔ علمیه قم در رتبهٔ دوم قرار داشت ادامه دهد.پس از گذراندن دروس مقدمات و در حالی که دورهٔ سطح را آغاز نموده بود، حوزهٔ علمیه را به قصد تدریس در مدارس ملی ترک کرد. او بر این باور بود که آیندهٔ کشور به سرنوشت جوانان تحصیلکرده گره خوردهاست و باید به نحوی اسلام را بدانان آموزش داد که با ملزومات دوران مدرن همخوانی و سازگاری داشته باشد. در نتیجه محمدتقی شریعتی دو سنت دیرپای خانواده را کنار گذاشت: اول آنکه پس از اتمام دوران تحصیل به مزینان که منزلگاه سنتی خانوادهاش محسوب میشد بازنگشت؛ دوم آنکه با وجود برخورداری از تحصیلات حوزوی، برخلاف آبا و اجدادش به جای بر تن کردن عبا و بر سر گذاشتن عمامه، کت و شلوار فرنگی پوشید و کلاه شاپو بر سر گذاشت.
✳️شریعتی تصمیم گرفته بود که خود به آموزش جوانان بپردازد؛ جوانانی که در پندار او عامل تغییر یا روشنفکران اسلامی آینده بودند. برای نیل به این اهداف شریعتی مجبور بود که ادبیات فرا گیرد، شبیه آنان سخن بگوید و همانند آنان لباس بپوشد تا بلکه جوانان را مجذوب خود کند. به تعبیر مغنیه، یکی از روشنفکران و روحانیان شیعهٔ لبنان، شریعتی کلاه شاپو بر سر میگذاشت تا از به ریشخند گرفتهشدن روحانیون عمامهبهسر و ریشدار توسط نسل جوان جلوگیری کند.
✳️از آنجایی که اسلامی که او از آن سخن میگفت با اسلامی که روحانیون سنتی مطرح میکردند تفاوت داشت، کار او دشوار مینمود. او آشکارا از برخی انتقادات احمد کسروی نسبت به شیعهگری و برخی مواضع حزب توده نسبت به مسائل اجتماعی طرفداری میکرد. او نیز همچون کسروی معتقد بود که برخی از آیینها و مراسم مذهبی تشیع پیوندی با اسلام راستین ندارند و ریشهٔ آنها را در انحرافاتی میدید که در دوران صفویه سنگبنایشان گذارده شده بود. همچنین او موافق مواضع حزب توده دربارهٔ عدالت اجتماعی و برابری بود و آنها را سازگار با اسلام مییافت؛ اما با فلسفهٔ مادهگرای آن مخالفت میکرد. این عقاید شریعتی موجب شده بود که روحانیان سنتی در مشهد شایعههایی پیرامون سنی، وهابی، و حتی بابی بودن او مطرح کنند.
📌 درگذشت: 31 فروردین 1366
* تعبیر از سارا شریعتی وام گرفته شده
🔰 برای پیوستن به کانالِ صدای نوین خراسان روی آدرس زیر کلیک کنید:
✅@VoNoKh ⬅️
⭕️درباره پدربزرگ فکری* همه ما
🗄 ویکیپدیا فارسی
✳️محمدتقی شریعتی (مزینانی) در سال ۱۲۸۶ در خانوادهای مذهبی و ریشهدار در مزینان زاده شد. پدرش شیخ محمود و پدربزرگش آخوند ملا قربانعلی، معروف به آخوند حکیم، از روحانیون شیعهٔ منطقهٔ مزینان بودند. در سال ۱۳۰۷ به مشهد رفت تا تحصیلات حوزویاش را در حوزهٔ علمیه مشهد که از نظر شناختهشدگی علمی پس از حوزهٔ علمیه قم در رتبهٔ دوم قرار داشت ادامه دهد.پس از گذراندن دروس مقدمات و در حالی که دورهٔ سطح را آغاز نموده بود، حوزهٔ علمیه را به قصد تدریس در مدارس ملی ترک کرد. او بر این باور بود که آیندهٔ کشور به سرنوشت جوانان تحصیلکرده گره خوردهاست و باید به نحوی اسلام را بدانان آموزش داد که با ملزومات دوران مدرن همخوانی و سازگاری داشته باشد. در نتیجه محمدتقی شریعتی دو سنت دیرپای خانواده را کنار گذاشت: اول آنکه پس از اتمام دوران تحصیل به مزینان که منزلگاه سنتی خانوادهاش محسوب میشد بازنگشت؛ دوم آنکه با وجود برخورداری از تحصیلات حوزوی، برخلاف آبا و اجدادش به جای بر تن کردن عبا و بر سر گذاشتن عمامه، کت و شلوار فرنگی پوشید و کلاه شاپو بر سر گذاشت.
✳️شریعتی تصمیم گرفته بود که خود به آموزش جوانان بپردازد؛ جوانانی که در پندار او عامل تغییر یا روشنفکران اسلامی آینده بودند. برای نیل به این اهداف شریعتی مجبور بود که ادبیات فرا گیرد، شبیه آنان سخن بگوید و همانند آنان لباس بپوشد تا بلکه جوانان را مجذوب خود کند. به تعبیر مغنیه، یکی از روشنفکران و روحانیان شیعهٔ لبنان، شریعتی کلاه شاپو بر سر میگذاشت تا از به ریشخند گرفتهشدن روحانیون عمامهبهسر و ریشدار توسط نسل جوان جلوگیری کند.
✳️از آنجایی که اسلامی که او از آن سخن میگفت با اسلامی که روحانیون سنتی مطرح میکردند تفاوت داشت، کار او دشوار مینمود. او آشکارا از برخی انتقادات احمد کسروی نسبت به شیعهگری و برخی مواضع حزب توده نسبت به مسائل اجتماعی طرفداری میکرد. او نیز همچون کسروی معتقد بود که برخی از آیینها و مراسم مذهبی تشیع پیوندی با اسلام راستین ندارند و ریشهٔ آنها را در انحرافاتی میدید که در دوران صفویه سنگبنایشان گذارده شده بود. همچنین او موافق مواضع حزب توده دربارهٔ عدالت اجتماعی و برابری بود و آنها را سازگار با اسلام مییافت؛ اما با فلسفهٔ مادهگرای آن مخالفت میکرد. این عقاید شریعتی موجب شده بود که روحانیان سنتی در مشهد شایعههایی پیرامون سنی، وهابی، و حتی بابی بودن او مطرح کنند.
📌 درگذشت: 31 فروردین 1366
* تعبیر از سارا شریعتی وام گرفته شده
🔰 برای پیوستن به کانالِ صدای نوین خراسان روی آدرس زیر کلیک کنید:
✅@VoNoKh ⬅️
Forwarded from فصلنامه مطالعات ایرانی پویه
🔷در ایران، طی دو دهه اخیر «امر کوچک – امر خاموش» همچون حوزهای بکر، مولد و ضروری برای فهم واقعیت در مرکز توجهات قرار گرفته است. دلایل این توجه، از حیثیت افتادن سیاست باشد یا شکست اتوپیاها و قهرمانان؛ انسداد سیاسی باشد یا تکثیر و تنوع حوزههای اجتماعی، آنچه که مسلم است علیرغم میل و اراده مسلط بر یکدستسازی، ما با جامعهای روبرو هستیم که شبیه چهل سال پیش نیست و این تغییرات انکارناپذیر در همه ساحتها موضوع تحلیل شاخههای مختلف علوم انسانی و اجتماعی قرار گرفته است. چنین پیدا است که مفهوم تغییر نیز، خود تغییر کرده است و برای فهم این تغییرات که فقط سیاسی نیست، بیتردید باید بهدنبال حاملینی بود که صرفا در این حوزه چرخ نخوردهاند. آیا تغییر را باید در نشانهها، پرچمداران، و صداداران جستجو کرد و خاموشان را بیصدا و بیاهمیت دانست؟ از کجا معلوم که خاموشی بیامکان و عقیم باشد؟ تغییراتی که با گامهای کبوتر میآیند را باید در همین ساحت خاموش جستجو کرد.
🔶فصلنامه مطالعات ایرانی پویه، شمارههای ۱۷ و ۱۸، پائیز و زمستان ۱۴۰۰، "ایران و حاملان تغییر"
🟣آدرس سایت:
http://www.pooyemag.com
.
🔶فصلنامه مطالعات ایرانی پویه، شمارههای ۱۷ و ۱۸، پائیز و زمستان ۱۴۰۰، "ایران و حاملان تغییر"
🟣آدرس سایت:
http://www.pooyemag.com
.
در مَرزِ بودَن و نابودَن
به محمد علی اسلامی نُدوشَن
اِی دور مانده ازین مَرزِ پُر گُهَر !
پیرانِه سَر
با ما بِگو
که
در کُجایِ زَمان ایستاده ایم
که
نه امروزَ ست
نه دیروزَ ست
بی روزَ ست ؟
*
اِی پیرِ دیده وَر !
اِی بُلَند نَظَر !
با ما بِگو
که
در کُجایِ جَهان ایستاده ایم
که
نه اینجا ست
نه آنجا ست
بی جا ست ؟
*
آه ای نُدوشَنِ ما
باز آ و از بَرایِ خدا
با ما بِگو
فردوسی آن حَکیمِ سُخندانِ ما چه شد ؟
ایرانِ ما و مَهدِ دلیرانِ ما چه شد ؟
رُستَم کجا ست که شَهنامِه آخرَش خوش نیست ؟
شَرم ی چرا زِ مَظلَمِۀ خونِ سیاوش نیست ؟
در جای جایِ وطن
باز
شَغادان چه می کُنند
جُز چاهِ مَرگ
بَهرِ تَهَمتَن چِه می کَنند ؟
*
خیام را بِگو
که فرهنگِ ما چه شد ؟
آن چار پاره هایِ خوش آهنگِ ما چه شد ؟
*
سعدی کُجا ست ؟
گل هایِ سُرخ رَنگِ گلِستانِ ما چه شد ؟
آن سَرو هایِ ناز به بُستانِ ما چه شد ؟
*
حافظ کُجا ست ؟
نَظمِ پَریشانِ ما چه شد ؟
آن های و هویِ کوچۀ رندانِ ما چه شد ؟
در رَهگُذارِ عشق
نَعرۀ مَستانِ ما چه شد ؟
*
ای پیر دِیرِ سَبُک سِیر !
عَطّار را بِگو
که هَمهَمِ آواز ما چه شد ؟
سیمرغِ ما چه شد ؟
پَر پَرواز ما چه شد ؟
*
اِی سایۀ هُمای !
اِی وای !
در مَرزِ بودن و نابودن
از پیرِ بَلخ
با آهِ تَلخ
باز پُرس :
آن ما یِ ما چه شد ؟
آن نایِ جان به نِیِستانِ ما چه شد ؟
*
زین هَمرَهان سُست عَناصِر دِلَم گِرِفت
شیرِ خدا و رُستَمِ دَستانِ ما چه شد ؟
سعید شهرتاش
هفتم اردیبهشت 1401
#اکنون
🆔 @Shariati40
به محمد علی اسلامی نُدوشَن
اِی دور مانده ازین مَرزِ پُر گُهَر !
پیرانِه سَر
با ما بِگو
که
در کُجایِ زَمان ایستاده ایم
که
نه امروزَ ست
نه دیروزَ ست
بی روزَ ست ؟
*
اِی پیرِ دیده وَر !
اِی بُلَند نَظَر !
با ما بِگو
که
در کُجایِ جَهان ایستاده ایم
که
نه اینجا ست
نه آنجا ست
بی جا ست ؟
*
آه ای نُدوشَنِ ما
باز آ و از بَرایِ خدا
با ما بِگو
فردوسی آن حَکیمِ سُخندانِ ما چه شد ؟
ایرانِ ما و مَهدِ دلیرانِ ما چه شد ؟
رُستَم کجا ست که شَهنامِه آخرَش خوش نیست ؟
شَرم ی چرا زِ مَظلَمِۀ خونِ سیاوش نیست ؟
در جای جایِ وطن
باز
شَغادان چه می کُنند
جُز چاهِ مَرگ
بَهرِ تَهَمتَن چِه می کَنند ؟
*
خیام را بِگو
که فرهنگِ ما چه شد ؟
آن چار پاره هایِ خوش آهنگِ ما چه شد ؟
*
سعدی کُجا ست ؟
گل هایِ سُرخ رَنگِ گلِستانِ ما چه شد ؟
آن سَرو هایِ ناز به بُستانِ ما چه شد ؟
*
حافظ کُجا ست ؟
نَظمِ پَریشانِ ما چه شد ؟
آن های و هویِ کوچۀ رندانِ ما چه شد ؟
در رَهگُذارِ عشق
نَعرۀ مَستانِ ما چه شد ؟
*
ای پیر دِیرِ سَبُک سِیر !
عَطّار را بِگو
که هَمهَمِ آواز ما چه شد ؟
سیمرغِ ما چه شد ؟
پَر پَرواز ما چه شد ؟
*
اِی سایۀ هُمای !
اِی وای !
در مَرزِ بودن و نابودن
از پیرِ بَلخ
با آهِ تَلخ
باز پُرس :
آن ما یِ ما چه شد ؟
آن نایِ جان به نِیِستانِ ما چه شد ؟
*
زین هَمرَهان سُست عَناصِر دِلَم گِرِفت
شیرِ خدا و رُستَمِ دَستانِ ما چه شد ؟
سعید شهرتاش
هفتم اردیبهشت 1401
#اکنون
🆔 @Shariati40
Forwarded from صداى نوينِ خراسان
🔸جستاری درباره جنبشهای اجتماعی نوین
🔹مهران ارژنگ
@nehzatazadiiran
📌جنبش اجتماعی در اصطلاح دانش جامعهشناسی، هرگونه کوشش جمعی برای پیشبرد منافع مشترک، یا تأمین هدف اصلی از طریق عمل جمعی خارج از حوزهی نهادهای رسمی است. اندازهی جنبش اجتماعی بستگی به تعداد اعضای آن جنبش دارد؛ جنبشهای اجتماعی کوچک، جنبشهایی هستند که اعضای آنها کمتر از صد نفر است. جنبشهای اجتماعی بزرگ، جنبشهایی هستند که هزاران یا میلیونها نفر را در برمیگیرند.
📌نظریهپردازان جابجایی این فاعلیت تاریخی از طبقه کارگر به سایر گروههای اجتماعی را نتیجه تغییرات اجتماعی/ سیاسی جدیدی میدانند که در ساختار قدرت و سلطه شکل گرفت. این جنبشها که در دهههای بعد به سرعت فزونی یافتند، زمینهی گسترش فعالیتهای سیاسی سازمانیافتهتری را در قالب تشکلهای مدنی ایجاد کردند.
📌در جنبشهای اجتماعی جدید، «سوژه شخصی» برای برپایی دمکراسی میکوشد. در حالی که در جنبشهای پیش از این «سوژه مذهبی»، «سوژه سیاسی»، یا «سوژه اقتصادی» بود که جنبش را به پا میکرد. ویژگی جنبشهای جدید «فردشدگی» است. شرکت کنندگان در این جنبشها، نه به ندای ایدئولوژی، سنت، یا رهبر، بلکه به ندای درونی خود آری میگویند و هرکدام از آنها دلایل «شخصی» خود را برای حضور در جنبش دارند.
📌افول قدرت احزاب مارکسیست پس از سقوط شوروی در دهه ۸۰ میلادی و تقارن آن با اوج گیری جنبشهای اجتماعی مدرن، موجب بروز سوءبرداشت «تعارض زیستی احزاب و جنبشهای نوین»، و «کاهش محبوبیت احزاب سنتی» شد. حال آنکه همواره از یک طرف احزاب از آگاهی عمومی جامعه درباره حقوق اجتماعی خود و مطالبه آن سود برده اند، و از طرف دیگر جنبشهای مدرن از طرح خواستههایشان در عرصه رسمی سیاست توسط احزاب و تبدیل به قانون یا رویه اجرایی منتفع شدهاند.
📌شاید تفاوت اساسی احزاب با نهادهای جامعه مدنی این باشد که جامعه مدنی بدنبال کسب قدرت سیاسی و مثلا تشکیل کابینه نیست، حال آنکه احزاب سیاسی برای کسب قدرت تلاش میکنند و به یک مفهوم دولتهای آماده یا در انتظار حکومت هستند. احزاب سیاسی عمدتا دنبال برنامههایی هستند که نیازمند قدرت منشعب از سیاست است.
📌نمیتوان پسماندههایی از مطالبههای نامقبول یا عناصری از طرد را که برآمده از فشار اجتماعیاند، به مثابه جنبش اجتماعی در نظر گرفت. در چنین مواردی جنبش اجتماعی نه بر پایه جهت گیریها، بلکه بر پایه توانایی نهادها در مدیریت منازعات در موقعیتی فرضی تعریف میشود. به همین سان کنشی جمعی که [فقط] بر پایه گسست از نظم مستقر تعریف شود، نمیتواند کنشگری سیاسی باشد.
💻@nehzatazadiiran
🔰کانال #صدای_نوین_خراسان⬅️ @VoNoKh
📎متن کامل یادداشت را در لینک زیر مطالعه فرمایید:
https://bit.ly/38u5MXD
🔹مهران ارژنگ
@nehzatazadiiran
📌جنبش اجتماعی در اصطلاح دانش جامعهشناسی، هرگونه کوشش جمعی برای پیشبرد منافع مشترک، یا تأمین هدف اصلی از طریق عمل جمعی خارج از حوزهی نهادهای رسمی است. اندازهی جنبش اجتماعی بستگی به تعداد اعضای آن جنبش دارد؛ جنبشهای اجتماعی کوچک، جنبشهایی هستند که اعضای آنها کمتر از صد نفر است. جنبشهای اجتماعی بزرگ، جنبشهایی هستند که هزاران یا میلیونها نفر را در برمیگیرند.
📌نظریهپردازان جابجایی این فاعلیت تاریخی از طبقه کارگر به سایر گروههای اجتماعی را نتیجه تغییرات اجتماعی/ سیاسی جدیدی میدانند که در ساختار قدرت و سلطه شکل گرفت. این جنبشها که در دهههای بعد به سرعت فزونی یافتند، زمینهی گسترش فعالیتهای سیاسی سازمانیافتهتری را در قالب تشکلهای مدنی ایجاد کردند.
📌در جنبشهای اجتماعی جدید، «سوژه شخصی» برای برپایی دمکراسی میکوشد. در حالی که در جنبشهای پیش از این «سوژه مذهبی»، «سوژه سیاسی»، یا «سوژه اقتصادی» بود که جنبش را به پا میکرد. ویژگی جنبشهای جدید «فردشدگی» است. شرکت کنندگان در این جنبشها، نه به ندای ایدئولوژی، سنت، یا رهبر، بلکه به ندای درونی خود آری میگویند و هرکدام از آنها دلایل «شخصی» خود را برای حضور در جنبش دارند.
📌افول قدرت احزاب مارکسیست پس از سقوط شوروی در دهه ۸۰ میلادی و تقارن آن با اوج گیری جنبشهای اجتماعی مدرن، موجب بروز سوءبرداشت «تعارض زیستی احزاب و جنبشهای نوین»، و «کاهش محبوبیت احزاب سنتی» شد. حال آنکه همواره از یک طرف احزاب از آگاهی عمومی جامعه درباره حقوق اجتماعی خود و مطالبه آن سود برده اند، و از طرف دیگر جنبشهای مدرن از طرح خواستههایشان در عرصه رسمی سیاست توسط احزاب و تبدیل به قانون یا رویه اجرایی منتفع شدهاند.
📌شاید تفاوت اساسی احزاب با نهادهای جامعه مدنی این باشد که جامعه مدنی بدنبال کسب قدرت سیاسی و مثلا تشکیل کابینه نیست، حال آنکه احزاب سیاسی برای کسب قدرت تلاش میکنند و به یک مفهوم دولتهای آماده یا در انتظار حکومت هستند. احزاب سیاسی عمدتا دنبال برنامههایی هستند که نیازمند قدرت منشعب از سیاست است.
📌نمیتوان پسماندههایی از مطالبههای نامقبول یا عناصری از طرد را که برآمده از فشار اجتماعیاند، به مثابه جنبش اجتماعی در نظر گرفت. در چنین مواردی جنبش اجتماعی نه بر پایه جهت گیریها، بلکه بر پایه توانایی نهادها در مدیریت منازعات در موقعیتی فرضی تعریف میشود. به همین سان کنشی جمعی که [فقط] بر پایه گسست از نظم مستقر تعریف شود، نمیتواند کنشگری سیاسی باشد.
💻@nehzatazadiiran
🔰کانال #صدای_نوین_خراسان⬅️ @VoNoKh
📎متن کامل یادداشت را در لینک زیر مطالعه فرمایید:
https://bit.ly/38u5MXD
Telegraph
جستاری درباره جنبش های اجتماعی نوین
🔰 جنبش اجتماعی چیست؟ جنبش اجتماعی در اصطلاح دانش جامعهشناسی، هرگونه کوشش جمعی برای پیشبرد منافع مشترک، یا تأمین هدف اصلی از طریق عمل جمعی خارج از حوزهٔ نهادهای رسمی است. اندازهٔ جنبش اجتماعی بستگی به تعداد اعضای آن جنبش دارد؛ جنبشهای اجتماعی کوچک، جنبشهایی…
Forwarded from دغدغههای ایران
▪️ پیام تسلیت جمعی از فعالان مدنی
به مناسبت فقدان ادیب برجسته و ایران دوست
دکتر محمد علی اسلامی ندوشن
🔴 به نام هستی بخش
از شمار دو چشم یک تن کم
از شمار خرد هزاران بیش
▪️ با نهایت دریغ و افسوس بسیار، دکتر محمدعلی اسلامی ندوشن که از آثار پربارش برق انسانیت و آگاهی و ایرانیّت هویدا و نمایان بود، رخ در نقاب خاک درکشید و به دیار جاودانگان خاموش پیوست.
🔸 درگذشت آن زندهیاد و زندهنام فرهیخته که از ریا گریزان بود و برای راستینی و روشنگری از هیچ فداکاری دریغ ننمود را به خانواده گرانقدر داغدارش بهویژه همسر فرهیختهاش سرکار بانو شیرین بیانی و جامعه دانشگاهی، فرهنگی و بهخصوص ادبپژوهان ایرانزمین تسلیت میگوییم. آرزوی ما ادامه راه پرافتخار و ایرانساز آن استاد ارجمند، با سرفرازی و سربلندی بیش از پیشِ جامعه ادبی و فرهنگی کشور و بهویژه اهالی دردکشیده علوم انسانی میهنمان است.
▪️ روانش شاد، یادش به مهر، نامش جاودان و راهش مستدام و پر رهرو باد.
یازدهم اردیبهشت هزار و چهارصد و یک
ابراهیم خوش سیرت -ابراهیم شاکری شمیرانی - ابوالحسن صفری - احسان شریعتی – احمدمعصومی - اسد کیایی - اکرم مصباح - امید خوارزمیان - امیر خرم - امیر طیرانی - امیرخسرو دلیرثانی - امین چالاکی - آروین خادممولا - آناستازیا سادات صدر حاجی سید جوادی – باقر صدری نیا - بهروز برومند - بهزاد حق پناه - بهمن احمدی امویی - بهمن رضاخانی – بیژن گلافرا - پروانه سلحشوری - پرویز شهیر - تقی حقبینآذر - تقی شامخی - جواد رحیم پور - حامد سحابی - حسن اسدی زید آبادی - حسن پورعظیم - حسین ارغوانی - حسین امینی - حسین ثاقب - حسین حدادنژاد - حسین رفیعی - حسین سربندی - حسین فلاح - حسین کشوردوست کلتی - حسین مجاهد - حسین وفاپور – حمید احراری - حمید محمدنژاد – حمیدآصفی - حمیدرضا رسولیان - حمیدرضا محمدنژاد - حمیده زارع - حوریه خانپور - رحمان کارگشا - رحمانقلی قلی زاده - رسول ذوالفقاری - رضا آقاخانی - رضا تهرانی - رضا رئیس طوسی. – رضادبیر - رقیه زارع پورحیدری - روئین عطوفت - زهرا آقاخانی - زهرا خندان - سعید رضادوست - سعید شهرتاش – سعید فرمد - سعید مدنی - سعیده سعیدی - سید ابوذر علوی - سید عبدالمجید الهامی - سید مرتضی موسوی - سید یعقوب آل شفیعی فومنی - سیدخلیل حسینی عطار - سیدعبدالرسول موسوی - سیدعبدالعلی حسینیون - سیدعلیرضا بهشتی شیرازی - سیدمحمد بهشتی شیرازی - سیده سمیه علوی - سیده لیلا علوی - سیده مینا علوی - شبنم خانمصدق - شهروز احمدی - شهریار پاک نیا - شهین قاسمی فیروزآبادی - شهین علوی - شهین وفابخش - صادق ربانی - صدیقه مقدم - صدیقه وسمقی - صديقه کنعانی - طاهره دهقان - طاهره طالقانی - عباس اقبال - عباس راستی بروجنی - عبدالله ناصری طاهری -علی تک فلاح - علی شیخ الاسلامی - علی فرید یحیایی - علیرضا بهشتی حسینی - علیرضا رجایی - علیرضا رجبیان - علیرضا کاکاوند - علیرضا همتی - عماد رضیعی - غلامرضاجعفری - فاطمه حاتمی مجومرد - فاطمه طاهری - فاطمه گوارایی - فخرالسادات محتشمی پور - فرانک چالاک - فرید مرجایی - فریدون سحابی - فیروزه صابر - فیروزه فیروز - قربان بهزادیان نژاد - کمال اسعدی -کیوان صمیمی - محدثه عاطفی - محسن زمانی - محمد ابراهیمزاده - محمد جعفری - محمد داوری -محمد رضا آهنی - محمد رضا کارخانه چین - محمد علینی - محمد محمدی - محمد نانکلی - محمدرضا احمدی - محمدصادق آخوندی - محمدعلی حسن نژاد – محمد محمدی اردهالی - محمدعلی وهابی - محمدلطیف عباس پناه - محمود عمرانی - محمود نکوروح -مرتضی نجفی - مزدک علی نظری - مژگان اورند - ممسعود صادقی - مصطفی بادکوبهای هزاوهای - مصطفی تاجزاده - منصور دلخواسته - منیژه فتحی - مهدی بیگ - مهدی تدینی - مهدی زمانی - مهدی شعبانی خلج - مهرداد آهنخواه - مهرداد حجّتی - مهوش صالحی - میرسلیمان حسینی مقدمسعود پدرام - - ناصر دانشفر - ناهید کوه شکاف - نشاط سحابی- نصور نقی پور - نظام الدین قهاری - هاشم باروتی - یونس رستمی.
#تسلیت
#محمدعلی_اسلامیندوشن
https://bit.ly/39uEWiG
https://t.me/DaghdagheIran
به مناسبت فقدان ادیب برجسته و ایران دوست
دکتر محمد علی اسلامی ندوشن
🔴 به نام هستی بخش
از شمار دو چشم یک تن کم
از شمار خرد هزاران بیش
▪️ با نهایت دریغ و افسوس بسیار، دکتر محمدعلی اسلامی ندوشن که از آثار پربارش برق انسانیت و آگاهی و ایرانیّت هویدا و نمایان بود، رخ در نقاب خاک درکشید و به دیار جاودانگان خاموش پیوست.
🔸 درگذشت آن زندهیاد و زندهنام فرهیخته که از ریا گریزان بود و برای راستینی و روشنگری از هیچ فداکاری دریغ ننمود را به خانواده گرانقدر داغدارش بهویژه همسر فرهیختهاش سرکار بانو شیرین بیانی و جامعه دانشگاهی، فرهنگی و بهخصوص ادبپژوهان ایرانزمین تسلیت میگوییم. آرزوی ما ادامه راه پرافتخار و ایرانساز آن استاد ارجمند، با سرفرازی و سربلندی بیش از پیشِ جامعه ادبی و فرهنگی کشور و بهویژه اهالی دردکشیده علوم انسانی میهنمان است.
▪️ روانش شاد، یادش به مهر، نامش جاودان و راهش مستدام و پر رهرو باد.
یازدهم اردیبهشت هزار و چهارصد و یک
ابراهیم خوش سیرت -ابراهیم شاکری شمیرانی - ابوالحسن صفری - احسان شریعتی – احمدمعصومی - اسد کیایی - اکرم مصباح - امید خوارزمیان - امیر خرم - امیر طیرانی - امیرخسرو دلیرثانی - امین چالاکی - آروین خادممولا - آناستازیا سادات صدر حاجی سید جوادی – باقر صدری نیا - بهروز برومند - بهزاد حق پناه - بهمن احمدی امویی - بهمن رضاخانی – بیژن گلافرا - پروانه سلحشوری - پرویز شهیر - تقی حقبینآذر - تقی شامخی - جواد رحیم پور - حامد سحابی - حسن اسدی زید آبادی - حسن پورعظیم - حسین ارغوانی - حسین امینی - حسین ثاقب - حسین حدادنژاد - حسین رفیعی - حسین سربندی - حسین فلاح - حسین کشوردوست کلتی - حسین مجاهد - حسین وفاپور – حمید احراری - حمید محمدنژاد – حمیدآصفی - حمیدرضا رسولیان - حمیدرضا محمدنژاد - حمیده زارع - حوریه خانپور - رحمان کارگشا - رحمانقلی قلی زاده - رسول ذوالفقاری - رضا آقاخانی - رضا تهرانی - رضا رئیس طوسی. – رضادبیر - رقیه زارع پورحیدری - روئین عطوفت - زهرا آقاخانی - زهرا خندان - سعید رضادوست - سعید شهرتاش – سعید فرمد - سعید مدنی - سعیده سعیدی - سید ابوذر علوی - سید عبدالمجید الهامی - سید مرتضی موسوی - سید یعقوب آل شفیعی فومنی - سیدخلیل حسینی عطار - سیدعبدالرسول موسوی - سیدعبدالعلی حسینیون - سیدعلیرضا بهشتی شیرازی - سیدمحمد بهشتی شیرازی - سیده سمیه علوی - سیده لیلا علوی - سیده مینا علوی - شبنم خانمصدق - شهروز احمدی - شهریار پاک نیا - شهین قاسمی فیروزآبادی - شهین علوی - شهین وفابخش - صادق ربانی - صدیقه مقدم - صدیقه وسمقی - صديقه کنعانی - طاهره دهقان - طاهره طالقانی - عباس اقبال - عباس راستی بروجنی - عبدالله ناصری طاهری -علی تک فلاح - علی شیخ الاسلامی - علی فرید یحیایی - علیرضا بهشتی حسینی - علیرضا رجایی - علیرضا رجبیان - علیرضا کاکاوند - علیرضا همتی - عماد رضیعی - غلامرضاجعفری - فاطمه حاتمی مجومرد - فاطمه طاهری - فاطمه گوارایی - فخرالسادات محتشمی پور - فرانک چالاک - فرید مرجایی - فریدون سحابی - فیروزه صابر - فیروزه فیروز - قربان بهزادیان نژاد - کمال اسعدی -کیوان صمیمی - محدثه عاطفی - محسن زمانی - محمد ابراهیمزاده - محمد جعفری - محمد داوری -محمد رضا آهنی - محمد رضا کارخانه چین - محمد علینی - محمد محمدی - محمد نانکلی - محمدرضا احمدی - محمدصادق آخوندی - محمدعلی حسن نژاد – محمد محمدی اردهالی - محمدعلی وهابی - محمدلطیف عباس پناه - محمود عمرانی - محمود نکوروح -مرتضی نجفی - مزدک علی نظری - مژگان اورند - ممسعود صادقی - مصطفی بادکوبهای هزاوهای - مصطفی تاجزاده - منصور دلخواسته - منیژه فتحی - مهدی بیگ - مهدی تدینی - مهدی زمانی - مهدی شعبانی خلج - مهرداد آهنخواه - مهرداد حجّتی - مهوش صالحی - میرسلیمان حسینی مقدمسعود پدرام - - ناصر دانشفر - ناهید کوه شکاف - نشاط سحابی- نصور نقی پور - نظام الدین قهاری - هاشم باروتی - یونس رستمی.
#تسلیت
#محمدعلی_اسلامیندوشن
https://bit.ly/39uEWiG
https://t.me/DaghdagheIran
Telegraph
پیام تسلیت جمعی از فعالان مدنی
🔴 به نام هستی بخش از شمار دو چشم یک تن کم از شمار خرد هزاران بیش ▪️ با نهایت دریغ و افسوس بسیار، دکتر محمدعلی اسلامی ندوشن که از آثار پربارش برق انسانیت و آگاهی و ایرانیّت هویدا و نمایان بود، رخ در نقاب خاک درکشید و به دیار جاودانگان خاموش پیوست. …
Forwarded from بنیاد فرهنگی مهندس مهدی بازرگان
*شبِ یدالله سحابی*
نگاهی به فعالیتهای علمی دکتر سحابی از دانشمندانِ پیشگام در علم زمینشناسی در ایران
به مناسبت روز معلم
با صحبتهای
سمیه اسکندری (مولف کتاب زندگینامهٔ سیاسی یدالله سحابی)
▪️دوشنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۱
▪️نمایش در صفحات مجازی انجمن:
aparat.com/anjomanehavayhtazeh
telegram.me/anjomanehavayhtazeh
Instagram.com/anjomane.havayh.tazeh
twitter.com/ngo_havayhtazeh
✔️ *کاری از انجمن هوای تازه*
نگاهی به فعالیتهای علمی دکتر سحابی از دانشمندانِ پیشگام در علم زمینشناسی در ایران
به مناسبت روز معلم
با صحبتهای
سمیه اسکندری (مولف کتاب زندگینامهٔ سیاسی یدالله سحابی)
▪️دوشنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۱
▪️نمایش در صفحات مجازی انجمن:
aparat.com/anjomanehavayhtazeh
telegram.me/anjomanehavayhtazeh
Instagram.com/anjomane.havayh.tazeh
twitter.com/ngo_havayhtazeh
✔️ *کاری از انجمن هوای تازه*
Forwarded from احسان شريعتی Ehsan Shariati
🔷🔸جشن جهان کار و عید گسست با گذشته
🖋احسان شریعتی
🔸امروز اول ماه مه روز جهانی کارگر و در همه ی جهان، و بویژه در جهان سرمایه داری، جشن کار برپا و تعطیل رسمی است. در ایران ما اما، همچنان بهرغم همهی دعاوی مستضعفپناهانه این روز و جشن و تعطیلات بهرسمیت شناخته نشده است. کارگران ایران در این روز نگران از سرنوشت معیشت خویش در چنبره ی بحران حاد ناشی از سیاستهای اقتصادی راستروانه و سوءمدیریت حاکم بر کشور (بویژه پس از جنگ)، به خیابان آمدهاند.
🔹از سوی دیگر، امروز در ایران «روز معلم» است، به یاد معلم شهید ابوالحسن خانعلی، دبیر فلسفهای که در روز ۱۲ اردیبهشت ۱۳۴۰ در تجمع اعتراضآمیز معلمان در میدان بهارستان توسط ماموران نظام گذشته کشته شد. پس از گذشت ۶۱ سال از این رخداد و دعوی پیروزی انقلابی که قرار بود «آغازبیداری» (ضداستعماری-ضداستبدادی-ضداستثماری) و تحقق آگاهی «ضداستحماری» معلمان مردم باشد، امروز، معلمان ایران, نگران از سرنوشت معیشت و کرامت خویش، دیگر بار، باز هم در برابر مجلس، به خیابان آمدهاند.
برتر از دغدغهی معیشت معلمان، ارجشناسی کرامت آموزگار در فرهنگ و تمدن و کشور ماست که مسئله ی اخلاقی و عقیدتی روز است. جنبش معلمان نه تنها مدنیترین جنبشهای اجتماعی کشور ماست که هر اقدام و رفتار و اظهار و موضع آنان خود یک کلاس درس در صحنه و در عرصه و انظار عمومی و همگانی است؛ و بنا به تعریف، معلمی نه فقط کار برای ادامه ی بقا و تولید کالا با تاریخ مصرف موقت (پوئسیس)، بلکه عالیترین شکل کنشگری هنری(«اثر»آفرینی)، اخلاقی و مدنی است («پراکسیس» یونانی و «آکسیون» آرنتی).
🔸و در همین روزهای خشکسالی و خشکمغزی است که ایرانپژوهان برجسته در غربت درمیگذرند و «کار»شان ارزیابی و ارج واقعی ایشان براستی گزارده نمیشود.
🔹و اما فردا از دیگر سو، عید «فطر» است و فطر به معنای وقفه، درنگ و گسست است؛ چنانکه معنای واقعی روزه و صیام توان صیانت و نظارت بر خویش با گسست از عادت بوده است.
پس پیام حقیقی عید این نوروز و رمضان و سال و ماه نو، جز این نمیتواند باشد که ملت ما سخت نیازمند، تشنه و گرسنهی آزادی و عدالت است و بر فراز همه، بازگشت آن «معنویت» غمگینی کز قلبها گریخته است، با گسست از عادات زشت و موهن و ناخودآگاهانهی گذشته همچون بیحرمتی به منزلت زن، ارجناشناسی مقام کار و گارگر، و قدر ندانستن مرتبت آموزگار !
#کارگران
#معلمان
#یادداشت
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
🖋احسان شریعتی
🔸امروز اول ماه مه روز جهانی کارگر و در همه ی جهان، و بویژه در جهان سرمایه داری، جشن کار برپا و تعطیل رسمی است. در ایران ما اما، همچنان بهرغم همهی دعاوی مستضعفپناهانه این روز و جشن و تعطیلات بهرسمیت شناخته نشده است. کارگران ایران در این روز نگران از سرنوشت معیشت خویش در چنبره ی بحران حاد ناشی از سیاستهای اقتصادی راستروانه و سوءمدیریت حاکم بر کشور (بویژه پس از جنگ)، به خیابان آمدهاند.
🔹از سوی دیگر، امروز در ایران «روز معلم» است، به یاد معلم شهید ابوالحسن خانعلی، دبیر فلسفهای که در روز ۱۲ اردیبهشت ۱۳۴۰ در تجمع اعتراضآمیز معلمان در میدان بهارستان توسط ماموران نظام گذشته کشته شد. پس از گذشت ۶۱ سال از این رخداد و دعوی پیروزی انقلابی که قرار بود «آغازبیداری» (ضداستعماری-ضداستبدادی-ضداستثماری) و تحقق آگاهی «ضداستحماری» معلمان مردم باشد، امروز، معلمان ایران, نگران از سرنوشت معیشت و کرامت خویش، دیگر بار، باز هم در برابر مجلس، به خیابان آمدهاند.
برتر از دغدغهی معیشت معلمان، ارجشناسی کرامت آموزگار در فرهنگ و تمدن و کشور ماست که مسئله ی اخلاقی و عقیدتی روز است. جنبش معلمان نه تنها مدنیترین جنبشهای اجتماعی کشور ماست که هر اقدام و رفتار و اظهار و موضع آنان خود یک کلاس درس در صحنه و در عرصه و انظار عمومی و همگانی است؛ و بنا به تعریف، معلمی نه فقط کار برای ادامه ی بقا و تولید کالا با تاریخ مصرف موقت (پوئسیس)، بلکه عالیترین شکل کنشگری هنری(«اثر»آفرینی)، اخلاقی و مدنی است («پراکسیس» یونانی و «آکسیون» آرنتی).
🔸و در همین روزهای خشکسالی و خشکمغزی است که ایرانپژوهان برجسته در غربت درمیگذرند و «کار»شان ارزیابی و ارج واقعی ایشان براستی گزارده نمیشود.
🔹و اما فردا از دیگر سو، عید «فطر» است و فطر به معنای وقفه، درنگ و گسست است؛ چنانکه معنای واقعی روزه و صیام توان صیانت و نظارت بر خویش با گسست از عادت بوده است.
پس پیام حقیقی عید این نوروز و رمضان و سال و ماه نو، جز این نمیتواند باشد که ملت ما سخت نیازمند، تشنه و گرسنهی آزادی و عدالت است و بر فراز همه، بازگشت آن «معنویت» غمگینی کز قلبها گریخته است، با گسست از عادات زشت و موهن و ناخودآگاهانهی گذشته همچون بیحرمتی به منزلت زن، ارجناشناسی مقام کار و گارگر، و قدر ندانستن مرتبت آموزگار !
#کارگران
#معلمان
#یادداشت
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
Forwarded from سایت خبری-تحلیلی کلمه
🔴 پادشاهِ تنِ خویش بود و وطنِ خویش
،، جُستاری دربارۀ محمّدعلی اسلامی ندوشن
✍️ کلمه - سعید رضادوست
۱. از روزگارِ نوجوانی، دو شخصیت برایم الگویی ویژه به شمار میآمدند. الگوهایی که بختِ جوان یارم بود و طی سالها و به قدر خویش درکشان کردهام و به جان میطلبم که «تا ابد بر خلقْ این در باز باد». هر دو حقوق خوانده بودند و امّا پیوندی ناگسستنی با ادبیّات داشتند. نانشان اگر حقوق بود امّا ادبیّاتْ شرابِ زندگیشان به حساب میآمد. طرفه اینکه هردو نیز همنام بودهاند:
«محمّدعلی موحد» که «دیر زیاد آن بزرگوار خداوند» و «محمّدعلی اسلامی ندوشن» که «جانِ گرامی به جانش اندر پیوند».
۲. نهمِ بهمن ۱۳۹۴ بود و در خیابان شریعتی، حوالی پل رومی، در سایۀ استاد دکتر محمّدعلی اسلامی ندوشن و همسر ارجمندشان دکتر شیرین بیانی گام برمیداشتم. اسلامی ندوشن شیفتۀ نیشابور بود. مدام از باغِ مصفّای خیّام میگفت و از آرامشِ شگفتِ بقعۀ عطار. از بینالود و آن دشت که هنوز نفَسهای بوسعید و یارانش را در سینه نهفته دارد. میگفت و میگفت و گهگاه از رباعیّاتِ خیّام نیز زمزمه میکرد. شیرین بیانی به طنّازی گفت: «محمّدعلی! یادت نیست زمانی که ازدواج کردیم، نهرِ آب از شمالِ تهران روان بود و البرز چه باشکوه و باطراوت؟» اسلامی ندوشن با لبخندی محو پاسخ داد: «تهرانْ ملکۀ فرّخلقا بود و امّا شد مادرِ فولادزره!»
۳. از هنگامی به بعد نیشابور برای من بیش از آنکه «حکایتِ خاک» باشد، «روایتِ هوا» بوده است. هرآنجا که احوالم خوش شود همانجا نیز برایم نیشابور است حتّی اگر در دود و دروغِ میدانِ انقلاب باشم و هرآنجا که خوش نباشم برایم غیرنیشابور است، گرچه در آرامگاهِ خیّام به سر برم. نیشابور برای من بیش از هرچیز در نفَسهای فرهنگْمردمانی است که جانْآگاهند و اربابِ معرفت. تجسمِ نیشابور برای من «جز الفِ قامتِ یار» نیست که در سایهسارش نفَس میکشم و آرام میگیرم. بدین ترتیب نیشابورْ جهانِ من است و روحِ ریحانم.
۴. اکنون محمّدعلی اسلامی ندوشن به آبی بیکران پیوسته است و من امّا دریغ نمیخورم که چرا او در خاکِ ایران خاموش نشده است. ایران همانجایی است که فرهنگْمردمانش حضور دارند. اسلامی ندوشن و اندکْهمانندانِ اویند که به این خاکْ روح میدمند. او ایران است و طی سالها، به هرکجا که سفر کرد، بدنش بخشی از مرزهای ایران را نیز با خود حمل نموده است. او و اندکْهمانندانش تحقّق آرزوی شفیعیکدکنیاند که میگفت: «ای کاش آدمی وطنش را همچون بنفشهها میشد با خود ببرد هرکجا که خواست». او خود، بخشی از قلمرو ایران به شمار میآید و ایران در نام و نشانش استمرار مییابد.
۵. استاد دکتر محمّدعلی اسلامی ندوشن هماکنون نیز از نگاهِ من، چنانکه آرزو و خواستِ قلبیاش نیز بود، در نیشابور و مجاورتِ خیّام است و همنوش و همنفَسِ او؛ چه کالبدش را به خاکِ نیشابور بیاورند چه در هر نقطهای دیگر از این کرۀ خاکی دفنش کنند. او در نیشابور و نیشابور در او جاری است. چه خاکْجایی برایش تدارک ببینند، چه نه. او بیش از هرکسی دیگر در ایران و نیشابور حضور دارد. زندۀ بیدارْ اوست. عمق و گرمای نگاهش با من است هنوز...
@kaleme
،، جُستاری دربارۀ محمّدعلی اسلامی ندوشن
✍️ کلمه - سعید رضادوست
۱. از روزگارِ نوجوانی، دو شخصیت برایم الگویی ویژه به شمار میآمدند. الگوهایی که بختِ جوان یارم بود و طی سالها و به قدر خویش درکشان کردهام و به جان میطلبم که «تا ابد بر خلقْ این در باز باد». هر دو حقوق خوانده بودند و امّا پیوندی ناگسستنی با ادبیّات داشتند. نانشان اگر حقوق بود امّا ادبیّاتْ شرابِ زندگیشان به حساب میآمد. طرفه اینکه هردو نیز همنام بودهاند:
«محمّدعلی موحد» که «دیر زیاد آن بزرگوار خداوند» و «محمّدعلی اسلامی ندوشن» که «جانِ گرامی به جانش اندر پیوند».
۲. نهمِ بهمن ۱۳۹۴ بود و در خیابان شریعتی، حوالی پل رومی، در سایۀ استاد دکتر محمّدعلی اسلامی ندوشن و همسر ارجمندشان دکتر شیرین بیانی گام برمیداشتم. اسلامی ندوشن شیفتۀ نیشابور بود. مدام از باغِ مصفّای خیّام میگفت و از آرامشِ شگفتِ بقعۀ عطار. از بینالود و آن دشت که هنوز نفَسهای بوسعید و یارانش را در سینه نهفته دارد. میگفت و میگفت و گهگاه از رباعیّاتِ خیّام نیز زمزمه میکرد. شیرین بیانی به طنّازی گفت: «محمّدعلی! یادت نیست زمانی که ازدواج کردیم، نهرِ آب از شمالِ تهران روان بود و البرز چه باشکوه و باطراوت؟» اسلامی ندوشن با لبخندی محو پاسخ داد: «تهرانْ ملکۀ فرّخلقا بود و امّا شد مادرِ فولادزره!»
۳. از هنگامی به بعد نیشابور برای من بیش از آنکه «حکایتِ خاک» باشد، «روایتِ هوا» بوده است. هرآنجا که احوالم خوش شود همانجا نیز برایم نیشابور است حتّی اگر در دود و دروغِ میدانِ انقلاب باشم و هرآنجا که خوش نباشم برایم غیرنیشابور است، گرچه در آرامگاهِ خیّام به سر برم. نیشابور برای من بیش از هرچیز در نفَسهای فرهنگْمردمانی است که جانْآگاهند و اربابِ معرفت. تجسمِ نیشابور برای من «جز الفِ قامتِ یار» نیست که در سایهسارش نفَس میکشم و آرام میگیرم. بدین ترتیب نیشابورْ جهانِ من است و روحِ ریحانم.
۴. اکنون محمّدعلی اسلامی ندوشن به آبی بیکران پیوسته است و من امّا دریغ نمیخورم که چرا او در خاکِ ایران خاموش نشده است. ایران همانجایی است که فرهنگْمردمانش حضور دارند. اسلامی ندوشن و اندکْهمانندانِ اویند که به این خاکْ روح میدمند. او ایران است و طی سالها، به هرکجا که سفر کرد، بدنش بخشی از مرزهای ایران را نیز با خود حمل نموده است. او و اندکْهمانندانش تحقّق آرزوی شفیعیکدکنیاند که میگفت: «ای کاش آدمی وطنش را همچون بنفشهها میشد با خود ببرد هرکجا که خواست». او خود، بخشی از قلمرو ایران به شمار میآید و ایران در نام و نشانش استمرار مییابد.
۵. استاد دکتر محمّدعلی اسلامی ندوشن هماکنون نیز از نگاهِ من، چنانکه آرزو و خواستِ قلبیاش نیز بود، در نیشابور و مجاورتِ خیّام است و همنوش و همنفَسِ او؛ چه کالبدش را به خاکِ نیشابور بیاورند چه در هر نقطهای دیگر از این کرۀ خاکی دفنش کنند. او در نیشابور و نیشابور در او جاری است. چه خاکْجایی برایش تدارک ببینند، چه نه. او بیش از هرکسی دیگر در ایران و نیشابور حضور دارد. زندۀ بیدارْ اوست. عمق و گرمای نگاهش با من است هنوز...
@kaleme
Forwarded from از روزگار رفته حکایت...
⏳نماز عيد فطر ١٣٣٧ انجمن اسلامي دانشگاه تهران
مهندس بازرگان، آيت الله طالقاني، استاد مطهري، دكتر شريعتي، دكتر يزدي، دكتر توسلي، محمد علي رجايي، مهندس والی و مهندس بدیع زادگان
مهندس بازرگان، آيت الله طالقاني، استاد مطهري، دكتر شريعتي، دكتر يزدي، دكتر توسلي، محمد علي رجايي، مهندس والی و مهندس بدیع زادگان
Forwarded from بنياد فرهنگی دكتر علی شريعتی
بهزودی در رسانههای مجازی بنیاد فرهنگی شریعتی منتشر میشود:
مجموعه سخنرانیهای همایش
شریعتی: دیروز، امروز، فردا
خرداد ۱۳۸۶/ حسینیه ارشاد
🔹 بنیاد شریعتی بنا دارد مجموعهای از آرشیوهای صوتی - تصویری خود را که طی سالهای متمادی از مراسمهای یادبود و نشستهای پژوهشی پیرامون اندیشهها و پروژه شریعتی (در مراکز فرهنگی و دانشگاهی) فراهم آمده، به شکل تسلسلی در اختیار عموم قرار دهد. اهمیت این نشستها نه تنها در این است که تنوع نگاهها و تفاسیر از آثار شریعتی را طی دههها نشان میدهد که در شکلی کلانتر، موقعیت روشنفکری دینی و تحولات گفتمانی این طیف را نیز روشن میسازد.
🔹 اولین سلسله نشستهایی که عرضه خواهد شد، سمینار سیامین سالگرد شهادت شریعتی تحت عنوان «شریعتی: دیروز، امروز، فردا» است که در حسینیه ارشاد و در خرداد ۱۳۸۶ برگزار شده است.
🔹 این نشست سه روزه با سخنرانیهای آقایان دکتر میناجی، استاد طاهر احمدزاده، آقای یوسفی اشکوری ، استاد علی طهماسبی آغاز شد و با سخنرانی های آقایان احسان شریعتی، علیرضا رجایی، سعید مدنی و علی اسفندیاری پایان یافت. طی این دو روز، پانلهای هفتگانه درباره شریعتی و جامعه شناسی، شریعتی و راز معنا، شریعتی و بازخوانی اسلام، شریعتی تئوریها و راهبردهای اجتماعی، شریعتی و فلسفه سیاسی، شریعتی، زبان، حقیقت و معنا، ما و شریعتی با حضور چهرههای فرهنگی، دانشگاهی و مدنی برگزار شد.
➖
#شریعتی_دیروز_امروز_فردا
#سیامین_یادمان
#چهل_پنجمین_یادمان
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
➖
تیزر شماره ۱
موسیقی انتخابی: بخشی از قطعهی کنسرتینو برای سنتور و ارکستر اثر حسین دهلوی
مجموعه سخنرانیهای همایش
شریعتی: دیروز، امروز، فردا
خرداد ۱۳۸۶/ حسینیه ارشاد
🔹 بنیاد شریعتی بنا دارد مجموعهای از آرشیوهای صوتی - تصویری خود را که طی سالهای متمادی از مراسمهای یادبود و نشستهای پژوهشی پیرامون اندیشهها و پروژه شریعتی (در مراکز فرهنگی و دانشگاهی) فراهم آمده، به شکل تسلسلی در اختیار عموم قرار دهد. اهمیت این نشستها نه تنها در این است که تنوع نگاهها و تفاسیر از آثار شریعتی را طی دههها نشان میدهد که در شکلی کلانتر، موقعیت روشنفکری دینی و تحولات گفتمانی این طیف را نیز روشن میسازد.
🔹 اولین سلسله نشستهایی که عرضه خواهد شد، سمینار سیامین سالگرد شهادت شریعتی تحت عنوان «شریعتی: دیروز، امروز، فردا» است که در حسینیه ارشاد و در خرداد ۱۳۸۶ برگزار شده است.
🔹 این نشست سه روزه با سخنرانیهای آقایان دکتر میناجی، استاد طاهر احمدزاده، آقای یوسفی اشکوری ، استاد علی طهماسبی آغاز شد و با سخنرانی های آقایان احسان شریعتی، علیرضا رجایی، سعید مدنی و علی اسفندیاری پایان یافت. طی این دو روز، پانلهای هفتگانه درباره شریعتی و جامعه شناسی، شریعتی و راز معنا، شریعتی و بازخوانی اسلام، شریعتی تئوریها و راهبردهای اجتماعی، شریعتی و فلسفه سیاسی، شریعتی، زبان، حقیقت و معنا، ما و شریعتی با حضور چهرههای فرهنگی، دانشگاهی و مدنی برگزار شد.
➖
#شریعتی_دیروز_امروز_فردا
#سیامین_یادمان
#چهل_پنجمین_یادمان
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
➖
تیزر شماره ۱
موسیقی انتخابی: بخشی از قطعهی کنسرتینو برای سنتور و ارکستر اثر حسین دهلوی