Forwarded from احسان شريعتی Ehsan Shariati
🔷🔸دیکتاتور وچپ ها/ حاکمیت پارادایم انقلابی
📰 گفتگو مجله کرگدن با احسان شریعتی در مورد دهه چهل
___________
📌دهه 1340 خورشیدی، همزمان با دهه 1960 میلادی، عصر انقلاب ها و بسط و گسترش گفتمان چپ و انقلابی گری در سراسر جهان است. فضای روشنفکری و هنری ایران نیز سخت متاثر از این فضاست و آرمانخواهی و دفاع از هنر متعهد و انقلابی را به وضوح می توان در آثار ادبی و هنری احساس کرد. تازه در اواخر این دهه و اوایل دهه بعدی است که آنچه در عرصه اندیشه و هنر به صورت انتزاعی بیان می شود، تحقق واقعی یابد. احسان شریعتی، فرزند ارشد دکتر علی شریعتی، شاخص ترین روشنفکر دهه پنجاه است که در اوایل دهه چهل پس از چند سال تحصیل در اروپا به ایران بازگشت و نخستین گام هایش برای تبدیل شدن به سرنمون روشنفکری انقلابی را در این دهه پیمود. با احسان شریعتی درباره فضای روشنفکری و هنری ایران در این دهه و رویکرد نوستالژیکی که امروزه در میان برخی نسبت به آن هست، گفتگو کردیم.
بخش هایی از مصاحبه بشرح ذیل می باشد:
🔹 «ترازنامهٔ دهه چهل هم جنبههای مثبت و هم جنبه های منفی دارد که باید همه را با هم دید. جنبهٔ منفی آن اختناق سیاسی است و جنبه مثبتش شکوفایی هنری و مدرنیزاسیون و همین آرمانخواهی جوانان... بهخصوص که بهتدریج در آن دهه نوعی عملزدگی پدید آمد که گرایش بدی بود.»
🔸«در عرصهٔ داخلی دیکتاتوری سیاسی و در عرصهٔ بینالمللی وابستگی (به امپریالیسم و کاپیتالیسم دلال)، دو عامل اصلی اعتراض روشنفکران بود ... »
🔹«نکته مهم این است که این گرایشات مختلف از اقصی نقاط کشور بدون این که با هم ارتباطی داشته باشند، از یک دیدگاه و سرمشق پارایمی دفاع می کنند و صورتبندی معرفتی آن دوران یکی است... »
🔸«جامعه بود که انقلاب کرد، نه روشنفکران و سازمانهای انقلابی. البته این گروه ها زمینهساز ذهنی بودند. اما تأثیر آنها غیرمستقیم بود... پس از سرکوب همهٔ انقلابیون بود که تازه انقلاب شروع شد ... »
#گفتگو
#مجله_کرگدن
#انقلاب
#دیکتاتور
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
📎 برای مطالعه کامل مصاحبه به آدرس زیر و یا گزینه instant view مراجعه کنید.
https://b2n.ir/34122
📰 گفتگو مجله کرگدن با احسان شریعتی در مورد دهه چهل
___________
📌دهه 1340 خورشیدی، همزمان با دهه 1960 میلادی، عصر انقلاب ها و بسط و گسترش گفتمان چپ و انقلابی گری در سراسر جهان است. فضای روشنفکری و هنری ایران نیز سخت متاثر از این فضاست و آرمانخواهی و دفاع از هنر متعهد و انقلابی را به وضوح می توان در آثار ادبی و هنری احساس کرد. تازه در اواخر این دهه و اوایل دهه بعدی است که آنچه در عرصه اندیشه و هنر به صورت انتزاعی بیان می شود، تحقق واقعی یابد. احسان شریعتی، فرزند ارشد دکتر علی شریعتی، شاخص ترین روشنفکر دهه پنجاه است که در اوایل دهه چهل پس از چند سال تحصیل در اروپا به ایران بازگشت و نخستین گام هایش برای تبدیل شدن به سرنمون روشنفکری انقلابی را در این دهه پیمود. با احسان شریعتی درباره فضای روشنفکری و هنری ایران در این دهه و رویکرد نوستالژیکی که امروزه در میان برخی نسبت به آن هست، گفتگو کردیم.
بخش هایی از مصاحبه بشرح ذیل می باشد:
🔹 «ترازنامهٔ دهه چهل هم جنبههای مثبت و هم جنبه های منفی دارد که باید همه را با هم دید. جنبهٔ منفی آن اختناق سیاسی است و جنبه مثبتش شکوفایی هنری و مدرنیزاسیون و همین آرمانخواهی جوانان... بهخصوص که بهتدریج در آن دهه نوعی عملزدگی پدید آمد که گرایش بدی بود.»
🔸«در عرصهٔ داخلی دیکتاتوری سیاسی و در عرصهٔ بینالمللی وابستگی (به امپریالیسم و کاپیتالیسم دلال)، دو عامل اصلی اعتراض روشنفکران بود ... »
🔹«نکته مهم این است که این گرایشات مختلف از اقصی نقاط کشور بدون این که با هم ارتباطی داشته باشند، از یک دیدگاه و سرمشق پارایمی دفاع می کنند و صورتبندی معرفتی آن دوران یکی است... »
🔸«جامعه بود که انقلاب کرد، نه روشنفکران و سازمانهای انقلابی. البته این گروه ها زمینهساز ذهنی بودند. اما تأثیر آنها غیرمستقیم بود... پس از سرکوب همهٔ انقلابیون بود که تازه انقلاب شروع شد ... »
#گفتگو
#مجله_کرگدن
#انقلاب
#دیکتاتور
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
📎 برای مطالعه کامل مصاحبه به آدرس زیر و یا گزینه instant view مراجعه کنید.
https://b2n.ir/34122
Telegraph
دیکتاتور وچپ ها/ حاکمیت پارادایم انقلابی
📓📘 گفتگو مجله کرگدن با احسان شریعتی در مورد دهه چهل حاکمیت پارادایم انقلابی دهه 1340 خورشیدی، همزمان با دهه 1960 میلادی، عصر انقلاب ها و بسط و گسترش گفتمان چپ و انقلابی گری در سراسر جهان است. فضای روشنفکری و هنری ایران نیز سخت متاثر از این فضاست و آرمانخواهی…
دَرین روزگارِ وانَفسا
به گوهر های هنر و ادب ایران
سلام
ببخشید که مُزاحِم شدم
قیافه تان خیلی به نظرم آشنا ست
ولی هر چه می کنم به یادم نمی آید
که شما را کجا و کِی دیده ام
شاید هم شما را به جایِ کس دیگر گرفته ام...
*
سلام
احتمالاً در تالار وَحَدت، سال ها پیش
کمتر کسی دیگر مرا درینجا به خاطر می آورد
این روز ها همه سرشان به کار های دیگر گرم َ ست ...
*
می توانم بپرسم نام شما چیست ؟
البته اگر جِسارَت نباشد
*
وَحدَت
ترجیح داده اند که این نام را روی من بگذارند
تا دَرین روزگارِ وانَفسا
خودی نشان بِدَهند
راحت ترین کار درینجا نامگذاری ست
شما را
برای دیده نشدن
به راحتی از بالا به پایین می کِشند
وَ تا هر کجا بتوانند
از متن به حاشیه می رانند
وَ کم کم
« از دل بِرَوَد هر آنکه از دیده بِرَفت » ...
می بینید!
اوضاع خیلی فرق کرده است ...
*
انگار دارم خواب می بینم !
باورم نمی شود !
شما واقعاً همان هنرپیشۀ قدیمی معروف هستید !؟
*
آری
همان هنرپیشۀ قدیمی معروف
سَرایندۀ شعر وَ نَوازندۀ چنگ
*
پس چرا زود تر نگفتید !
نمی دانستم که غیر از فیلم،
در شعر و موسیقی هم دستی دارید
من همیشه شما را
با آن فیلم تان که جایزه گرفت
وَدر آن خوش درخشیدید به یاد می آورم
اسمش ...
فکر می کنم...
*
مقصودتان حتماً فیلم سینمایی رودکی ست
ساخت تاجیکستان است
آخر تاجیک ها بیشتر و بهتر از شما ها مرا می شناسند و ارج می نَهَند
*
عجب !
نمی دانستم که در آن فیلم هم بازی کرده اید
امّا ببخشید. این ...چه ربطی
به نام شما می تواند داشته باشد ؟
گفتید که آن تالار ...
*
به نام من بود. امّا دیگر نیست ...
*
چطور !؟
راستش
دارم کمی گیج می شوم ...
*
حقیقتش را بخواهید،
از جَماعتِ ما
فقط چند تایی
هنوز درینجا
با نام و نشان
باقی مانده اند
مرا هم مثل خیلی هایِ دیگر
صادر کرده اند :
مولوی را به ترکیه
نظامی را به آذربایجان
سنایی را به افغانستان
مرا هم به تاجیکستان
نام اصلیِ من
رودکی ست ...
سعید شهرتاش
29 مهر ماه 98
به گوهر های هنر و ادب ایران
سلام
ببخشید که مُزاحِم شدم
قیافه تان خیلی به نظرم آشنا ست
ولی هر چه می کنم به یادم نمی آید
که شما را کجا و کِی دیده ام
شاید هم شما را به جایِ کس دیگر گرفته ام...
*
سلام
احتمالاً در تالار وَحَدت، سال ها پیش
کمتر کسی دیگر مرا درینجا به خاطر می آورد
این روز ها همه سرشان به کار های دیگر گرم َ ست ...
*
می توانم بپرسم نام شما چیست ؟
البته اگر جِسارَت نباشد
*
وَحدَت
ترجیح داده اند که این نام را روی من بگذارند
تا دَرین روزگارِ وانَفسا
خودی نشان بِدَهند
راحت ترین کار درینجا نامگذاری ست
شما را
برای دیده نشدن
به راحتی از بالا به پایین می کِشند
وَ تا هر کجا بتوانند
از متن به حاشیه می رانند
وَ کم کم
« از دل بِرَوَد هر آنکه از دیده بِرَفت » ...
می بینید!
اوضاع خیلی فرق کرده است ...
*
انگار دارم خواب می بینم !
باورم نمی شود !
شما واقعاً همان هنرپیشۀ قدیمی معروف هستید !؟
*
آری
همان هنرپیشۀ قدیمی معروف
سَرایندۀ شعر وَ نَوازندۀ چنگ
*
پس چرا زود تر نگفتید !
نمی دانستم که غیر از فیلم،
در شعر و موسیقی هم دستی دارید
من همیشه شما را
با آن فیلم تان که جایزه گرفت
وَدر آن خوش درخشیدید به یاد می آورم
اسمش ...
فکر می کنم...
*
مقصودتان حتماً فیلم سینمایی رودکی ست
ساخت تاجیکستان است
آخر تاجیک ها بیشتر و بهتر از شما ها مرا می شناسند و ارج می نَهَند
*
عجب !
نمی دانستم که در آن فیلم هم بازی کرده اید
امّا ببخشید. این ...چه ربطی
به نام شما می تواند داشته باشد ؟
گفتید که آن تالار ...
*
به نام من بود. امّا دیگر نیست ...
*
چطور !؟
راستش
دارم کمی گیج می شوم ...
*
حقیقتش را بخواهید،
از جَماعتِ ما
فقط چند تایی
هنوز درینجا
با نام و نشان
باقی مانده اند
مرا هم مثل خیلی هایِ دیگر
صادر کرده اند :
مولوی را به ترکیه
نظامی را به آذربایجان
سنایی را به افغانستان
مرا هم به تاجیکستان
نام اصلیِ من
رودکی ست ...
سعید شهرتاش
29 مهر ماه 98
🖌مبینا برهانی
📌درد مشترک
🔷شما ماشین هایی هستید که کار می کنید تا برای ما سرمایه تولید کنید. طبیعتا نباید سخن بگویید.
این خط فکری کارفرمای امروز ایران است. وضعیت اندوه بار کارگران در ایران، خط فقری که چهار تا پنج برابر دستمزد آنان است (اگر موفق شوند دستمزدشان را بگیرند)، روند نادرست خصوصی سازی و بسیاری ازعوامل دیگر، نگارنده را بر آن داشت که نگاهی اجمالی بر مسائل پیرامون کار داشته باشد.
با وجود سرکوب جنبش های کارگری از سال 1332، کارگران نقش تعیین کننده ای در انقلاب 1357 داشتند و نمی توان نقش آنان را نادیده گرفت. به قول یروند آبراهامیان در کتاب ایران بین دو انقلاب، اگر طبقه متوسط را خط شکن انقلاب فرض کنیم، طبقه کارگر شهری دژکوب اصلی بود.
🔶قانون اساسی در اصل سوم به مفاهیمی چون تامین آزادی های سیاسی و اجتماعی در حدود قانون، رفع تبعیضات ناروا و ایجاد امکانات عادلانه برای همه در تمام زمینه های مادی و معنوی، ایجاد نظام اداری صحیح و حذف تشکیلات غیر ضرور، پی ریزی اقتصادی صحیح و عادلانه بر طبق ضوابط اسلامی جهت ایجاد رفاه و رفع فقر و برطرف ساختن هر نوع محرومیت در زمینه های تغذیه و مسکن و کار و بهداشت و تعمیم بیمه، ایجاد امنیت قضایی عادلانه برای همه و تساوی عموم در برابر قانون اشاره کرده است. همچنین در اصل چهل و سوم به مفاهیمی چون تامین شرایط و امکانات اشتغال کامل، جلوگیری از تمرکز ثروت در دست افراد و گروه های خاص، تنظیم ساعت کار در راستای تحقق خودسازی معنوی و سیاسی و اجتماعی و شرکت در رهبری کشور، جلوگیری از بهره کشی و منع انحصار برخورد می کنیم.
کدام یک از گزاره های یاد شده، در مورد کارگران اجرا شده است؟ چه شده است که اینقدر با کارگران نامهربانی می شود؟
شرایط امروز کارگران ایران شباهت زیادی با وضعیت کارگران انگستان در قرن نوزدهم دارد. ساعات طولانی کار، نداشتن حق انتخاب، درآمدی که فقط گرسنگی را برطرف می کند و ...
آن ها به جای خلاقانه عمل کردن، به ماشین هایی تبدیل می شدند که هدفشان ثروتمندتر کردن صاحبان سرمایه بود و به نظر می رسید که این ها انسان نبودند، تنها شکم هایی بودند که بایستی برای سودرسانی به صاحبان سرمایه پر می شد.
زمانی که کارل مارکس، فیلسوف آلمانی شروع به نوشتن کرد، شرایط به همین صورت بود.
از نظر مارکس تاریخ انسانی در یک نزاع طبقاتی بین طبقه ی بورژوا و طبقه ی پرولتاریا خلاصه می شد. مارکس معتقد بود که بورژوازی سرانجام خود را نابود می کند و پرولتاریا طی انقلابی خشونت بار، به پیروزی می رسد.
اما نگاهی که طبقه ی کارگر را معادل انقلاب، یا معادل پرولتاریا می داند، در افراطی ترین شکل خود، از این طبقه می خواهد که حامی انقلابی دائمی و مستمر باشد.
🔶به نظر نگارنده، زمانه ی اعتراضات خیابانی در جهان به پایان رسیده و خشونتی که برخاسته از خشم طبقه ی کارگر است، در نهایت به ضرر همان طبقه به پایان می رسد. اعتراضات خشمگینی که با مشت های گره شده بروز می یابند، در نهایت همان مشت ها را به پشت میله ها منتقل می کنند و اعتصاباتی که اقتصاد کشور را فلج می کنند در آخر به تورم و خم تر شدن همان کارگران زیر بار مخارج می انجامد.
آن چه که مسلم است این شکل از اعتراض حق کارگران است و جرم انگاری در مورد آن، بی شک ناعادلانه و غیرقانونی است. اما حال که چنین است، باید به دنبال راه های بهتری بود.
🔷شاید به همین خاطر است که هربرت مارکوزه، نیروی فعال برای انقلاب و اصلاح وضعیت را نه در میان کارگران، بلکه در میان روشنفکران و دانشجویانی جست و جو می کند که با آگاهی از این وضعیت، علیه سرنوشتی که سرمایه داری برایشان رقم زده است، قیام کنند.
حتی خود مارکس در تقابل نظر و عمل، به این نتیجه رسید که طبقه ی کارگر نیازمند یادگیری است و از کارکرد عام جامعه غافل است. به تعبیر هایدگر، روشنفکر فقط فیلسوف نیست. بلکه یک متعهد اجتماعی است که می خواهد اندیشه را در عمل و کنش اجتماعی و مبارزاتی به آزمون بگذارد.
مارکوزه مبارز رهایی دهنده را دانشجویانی می دانست که علیه سیستم سرمایه داری، پچ پچ های مخفی خود در سلف و بوفه دانشگاه را در خیابان ها و بزرگراه های فرانسه و آلمان فریاد زدند. وی طغیان جوانان را طغیانی کلی وهمه جانبه می دانست که متوجه تمامیت نظام است. او به طور مداوم از تلاش عملی دانشجویان به عنوان طبقه ی خودآگاه جدید برای خفه نشدن در برابر آگاهی های کاذب حمایت می کرد. البته مارکوزه در دوره خود همیشه این واهمه را داشت که وقتی فعالیت های دانشجویی به اوج برسد، دستگاه حاکم سرکوب های جدید را آغاز کند.
🔷به هر حال، مسیر پیش رو سخت و حتی سخت تر از مسیر پشت سر است. همان طور که دکتر احسان شریعتی هم در گفت و گویی اشاره کرد که: گاه لازم است روشنفکر ضد ذائقه ی عمومی و ضد انتخاب های نادرست عمومی عمل کند، و به همین خاطر ممکن است که همیشه شخصیت محبوبی هم نباشد.
@Shariati40
📌درد مشترک
🔷شما ماشین هایی هستید که کار می کنید تا برای ما سرمایه تولید کنید. طبیعتا نباید سخن بگویید.
این خط فکری کارفرمای امروز ایران است. وضعیت اندوه بار کارگران در ایران، خط فقری که چهار تا پنج برابر دستمزد آنان است (اگر موفق شوند دستمزدشان را بگیرند)، روند نادرست خصوصی سازی و بسیاری ازعوامل دیگر، نگارنده را بر آن داشت که نگاهی اجمالی بر مسائل پیرامون کار داشته باشد.
با وجود سرکوب جنبش های کارگری از سال 1332، کارگران نقش تعیین کننده ای در انقلاب 1357 داشتند و نمی توان نقش آنان را نادیده گرفت. به قول یروند آبراهامیان در کتاب ایران بین دو انقلاب، اگر طبقه متوسط را خط شکن انقلاب فرض کنیم، طبقه کارگر شهری دژکوب اصلی بود.
🔶قانون اساسی در اصل سوم به مفاهیمی چون تامین آزادی های سیاسی و اجتماعی در حدود قانون، رفع تبعیضات ناروا و ایجاد امکانات عادلانه برای همه در تمام زمینه های مادی و معنوی، ایجاد نظام اداری صحیح و حذف تشکیلات غیر ضرور، پی ریزی اقتصادی صحیح و عادلانه بر طبق ضوابط اسلامی جهت ایجاد رفاه و رفع فقر و برطرف ساختن هر نوع محرومیت در زمینه های تغذیه و مسکن و کار و بهداشت و تعمیم بیمه، ایجاد امنیت قضایی عادلانه برای همه و تساوی عموم در برابر قانون اشاره کرده است. همچنین در اصل چهل و سوم به مفاهیمی چون تامین شرایط و امکانات اشتغال کامل، جلوگیری از تمرکز ثروت در دست افراد و گروه های خاص، تنظیم ساعت کار در راستای تحقق خودسازی معنوی و سیاسی و اجتماعی و شرکت در رهبری کشور، جلوگیری از بهره کشی و منع انحصار برخورد می کنیم.
کدام یک از گزاره های یاد شده، در مورد کارگران اجرا شده است؟ چه شده است که اینقدر با کارگران نامهربانی می شود؟
شرایط امروز کارگران ایران شباهت زیادی با وضعیت کارگران انگستان در قرن نوزدهم دارد. ساعات طولانی کار، نداشتن حق انتخاب، درآمدی که فقط گرسنگی را برطرف می کند و ...
آن ها به جای خلاقانه عمل کردن، به ماشین هایی تبدیل می شدند که هدفشان ثروتمندتر کردن صاحبان سرمایه بود و به نظر می رسید که این ها انسان نبودند، تنها شکم هایی بودند که بایستی برای سودرسانی به صاحبان سرمایه پر می شد.
زمانی که کارل مارکس، فیلسوف آلمانی شروع به نوشتن کرد، شرایط به همین صورت بود.
از نظر مارکس تاریخ انسانی در یک نزاع طبقاتی بین طبقه ی بورژوا و طبقه ی پرولتاریا خلاصه می شد. مارکس معتقد بود که بورژوازی سرانجام خود را نابود می کند و پرولتاریا طی انقلابی خشونت بار، به پیروزی می رسد.
اما نگاهی که طبقه ی کارگر را معادل انقلاب، یا معادل پرولتاریا می داند، در افراطی ترین شکل خود، از این طبقه می خواهد که حامی انقلابی دائمی و مستمر باشد.
🔶به نظر نگارنده، زمانه ی اعتراضات خیابانی در جهان به پایان رسیده و خشونتی که برخاسته از خشم طبقه ی کارگر است، در نهایت به ضرر همان طبقه به پایان می رسد. اعتراضات خشمگینی که با مشت های گره شده بروز می یابند، در نهایت همان مشت ها را به پشت میله ها منتقل می کنند و اعتصاباتی که اقتصاد کشور را فلج می کنند در آخر به تورم و خم تر شدن همان کارگران زیر بار مخارج می انجامد.
آن چه که مسلم است این شکل از اعتراض حق کارگران است و جرم انگاری در مورد آن، بی شک ناعادلانه و غیرقانونی است. اما حال که چنین است، باید به دنبال راه های بهتری بود.
🔷شاید به همین خاطر است که هربرت مارکوزه، نیروی فعال برای انقلاب و اصلاح وضعیت را نه در میان کارگران، بلکه در میان روشنفکران و دانشجویانی جست و جو می کند که با آگاهی از این وضعیت، علیه سرنوشتی که سرمایه داری برایشان رقم زده است، قیام کنند.
حتی خود مارکس در تقابل نظر و عمل، به این نتیجه رسید که طبقه ی کارگر نیازمند یادگیری است و از کارکرد عام جامعه غافل است. به تعبیر هایدگر، روشنفکر فقط فیلسوف نیست. بلکه یک متعهد اجتماعی است که می خواهد اندیشه را در عمل و کنش اجتماعی و مبارزاتی به آزمون بگذارد.
مارکوزه مبارز رهایی دهنده را دانشجویانی می دانست که علیه سیستم سرمایه داری، پچ پچ های مخفی خود در سلف و بوفه دانشگاه را در خیابان ها و بزرگراه های فرانسه و آلمان فریاد زدند. وی طغیان جوانان را طغیانی کلی وهمه جانبه می دانست که متوجه تمامیت نظام است. او به طور مداوم از تلاش عملی دانشجویان به عنوان طبقه ی خودآگاه جدید برای خفه نشدن در برابر آگاهی های کاذب حمایت می کرد. البته مارکوزه در دوره خود همیشه این واهمه را داشت که وقتی فعالیت های دانشجویی به اوج برسد، دستگاه حاکم سرکوب های جدید را آغاز کند.
🔷به هر حال، مسیر پیش رو سخت و حتی سخت تر از مسیر پشت سر است. همان طور که دکتر احسان شریعتی هم در گفت و گویی اشاره کرد که: گاه لازم است روشنفکر ضد ذائقه ی عمومی و ضد انتخاب های نادرست عمومی عمل کند، و به همین خاطر ممکن است که همیشه شخصیت محبوبی هم نباشد.
@Shariati40
همایش علمی-پژوهشی «طالقانی و زمانه ما» در روزهای چهارشنبه و پنج شنبه، ۲۲ و ۲۳ آبان ماه ۹۸، در کتابخانه ملی برگزار خواهد شد.
#طالقانی_و_زمانه_ما
#همایش_علمی_پژوهشی
#مجتمع_فرهنگی_ایت_الله_طالقانی
------------
telegram: @taleghani_zamaneh
Instagram: @taleghani_zamaneh
Twitter: @taleghanizamane
#طالقانی_و_زمانه_ما
#همایش_علمی_پژوهشی
#مجتمع_فرهنگی_ایت_الله_طالقانی
------------
telegram: @taleghani_zamaneh
Instagram: @taleghani_zamaneh
Twitter: @taleghanizamane
Forwarded from كتابفروشی توس
نامههايی از پاريس (پاريس در نامههای روشنفكران ايرانی)
امير سعيدالهی
چاپ اول ۱۳۹۸، كتاب پارسه
قطع رقعی، ۲۴۵صفحه، جلد شوميز
قيمت: ۳۹۵۰۰تومان
خرید اینترنتی:
toosbook.ir/p/نامههایی-از-پاریس
امير سعيدالهی
چاپ اول ۱۳۹۸، كتاب پارسه
قطع رقعی، ۲۴۵صفحه، جلد شوميز
قيمت: ۳۹۵۰۰تومان
خرید اینترنتی:
toosbook.ir/p/نامههایی-از-پاریس
🔷🔸حزب جامعه زنان انقلاب اسلامی شاخه خراسان رضوی برگزار میکند:
📌مراسمیادبود اعظم طالقانی
📆زمان:27 آبان ماه ساعت 17
❇️مکان: مشهد_ تقاطع بلوار معلم و صدف 20 دفتر جامعه زنانانقلاب اسلامی پلاک 134
#مراسم
#مشهد
#اعظم_طالقانی
#اکنون_ما_شریعتی
🆔 @Shariati40
✅ @jameezanan
📌مراسمیادبود اعظم طالقانی
📆زمان:27 آبان ماه ساعت 17
❇️مکان: مشهد_ تقاطع بلوار معلم و صدف 20 دفتر جامعه زنانانقلاب اسلامی پلاک 134
#مراسم
#مشهد
#اعظم_طالقانی
#اکنون_ما_شریعتی
🆔 @Shariati40
✅ @jameezanan
Forwarded from طالقانی و زمانه ما
دکتر سارا شریعتی در همایش «طالقانی و زمانه ما»
#طالقانی_و_زمانه_ما
#همایش_علمی_پژوهشی
#مجتمع_فرهنگی_ایت_الله_طالقانی
------------
telegram: @taleghani_zamaneh
Instagram: @taleghani_zamaneh
Twitter: @taleghanizamane
#طالقانی_و_زمانه_ما
#همایش_علمی_پژوهشی
#مجتمع_فرهنگی_ایت_الله_طالقانی
------------
telegram: @taleghani_zamaneh
Instagram: @taleghani_zamaneh
Twitter: @taleghanizamane
Forwarded from طالقانی و زمانه ما
✅ بازخوانی میراث طالقانی، فراخوان به اسلام اجتماعی
⭕️ دکتر سارا شریعتی، عضو هیات علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران
🔅 دومین روز از همایش «طالقانی و زمانه ما» با سخنرانی دکتر سارا شریعتی، عضو هیات علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران، آغاز به کار کرد. شریعتی در این همایش ضمن یاد نام و خاطره روانشاد اعظم طالقانی که وی را یکی از شاخص ترین فرزندان فکری آیت الله طالقانی نامید، به بیان سخنان خود با عنوان «بازخوانی میراث طالقانی، فراخوان به اسلام اجتماعی» پرداخت و گفت: طالقانی را به عنوان شخصیتی دینی و سیاسی می شناسیم. شخصیتی دینی به دلیل موقعیت ایشان به عنوان آیه الله و مفسر قرآن، و همچنین به عنوان شخصیتی سیاسی که با فعالیتش در نهضت مقاومت ملی، نهضت آزادی ایران و بعدها هدایت جنبش انقلابی مردم شناخته می شود. از این رو وی اغلب یکی از رهبران مذهبی انقلاب و یکی از چهره های آنچه «اسلام سیاسی» خوانده می شود، معرفی شده است.
وی با تاکید بر این که جنبه اجتماعی طالقانی کمتر مورد توجه قرار گرفته است خاطر نشان کرد: محور بحث من این است که طالقانی، جدا از نقش دینی و سیاسی اش یکی از چهره های شاخص «اسلام اجتماعی» است. اسلامی که دغدغه اش تحول اجتماعی است و روشش، درآمیختن با جامعه. و توجه به جامعه به مثابه¬ی حوزه ای نه جدا اما مستقل از قدرت سیاسی در کلام و کردار وی وجود دارد.
این استاد جامعه شناسی با تاکید بر این که اسلام اجتماعی میراث زنده طالقانی است، تصریح کرد: این میراث اما به این عنوان مغفول ماند چرا که کاملا مفهوم پردازی نشد، مصادیقش شناسایی و معرفی نشد و در سایه ی سنگین اسلام سیاسی به حاشیه رانده شد و امروز که باز جامعه درگیر مسائل جدید اجتماعی است و باز مساله ی اجتماعی در صدر مسائل ما قرار گرفته است، نیازمند ارجاع به این میراث زنده اما خاموش هستیم. بازخوانی این میراث، درواقع فراخوانی به اسلام اجتماعی است. ایده ای قدیمی اما به حاشیه رانده شده.
وی در ادامه سخنان خود به تشریح معنای اسلام اجتماعی و تاریخچه آن پرداخت و علت مهجوریت آن در مقابل اسلام سیاسی را تبیین کرد.
متن کامل سخنان دکتر سارا شریعتی را می توانید از فایل پیوست دریافت کنید.
#طالقانی_و_زمانه_ما
#همایش_علمی_پژوهشی
#مجتمع_فرهنگی_ایت_الله_طالقانی
------------
telegram: @taleghani_zamaneh
Instagram: @taleghani_zamaneh
Twitter: @taleghanizamane
⭕️ دکتر سارا شریعتی، عضو هیات علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران
🔅 دومین روز از همایش «طالقانی و زمانه ما» با سخنرانی دکتر سارا شریعتی، عضو هیات علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران، آغاز به کار کرد. شریعتی در این همایش ضمن یاد نام و خاطره روانشاد اعظم طالقانی که وی را یکی از شاخص ترین فرزندان فکری آیت الله طالقانی نامید، به بیان سخنان خود با عنوان «بازخوانی میراث طالقانی، فراخوان به اسلام اجتماعی» پرداخت و گفت: طالقانی را به عنوان شخصیتی دینی و سیاسی می شناسیم. شخصیتی دینی به دلیل موقعیت ایشان به عنوان آیه الله و مفسر قرآن، و همچنین به عنوان شخصیتی سیاسی که با فعالیتش در نهضت مقاومت ملی، نهضت آزادی ایران و بعدها هدایت جنبش انقلابی مردم شناخته می شود. از این رو وی اغلب یکی از رهبران مذهبی انقلاب و یکی از چهره های آنچه «اسلام سیاسی» خوانده می شود، معرفی شده است.
وی با تاکید بر این که جنبه اجتماعی طالقانی کمتر مورد توجه قرار گرفته است خاطر نشان کرد: محور بحث من این است که طالقانی، جدا از نقش دینی و سیاسی اش یکی از چهره های شاخص «اسلام اجتماعی» است. اسلامی که دغدغه اش تحول اجتماعی است و روشش، درآمیختن با جامعه. و توجه به جامعه به مثابه¬ی حوزه ای نه جدا اما مستقل از قدرت سیاسی در کلام و کردار وی وجود دارد.
این استاد جامعه شناسی با تاکید بر این که اسلام اجتماعی میراث زنده طالقانی است، تصریح کرد: این میراث اما به این عنوان مغفول ماند چرا که کاملا مفهوم پردازی نشد، مصادیقش شناسایی و معرفی نشد و در سایه ی سنگین اسلام سیاسی به حاشیه رانده شد و امروز که باز جامعه درگیر مسائل جدید اجتماعی است و باز مساله ی اجتماعی در صدر مسائل ما قرار گرفته است، نیازمند ارجاع به این میراث زنده اما خاموش هستیم. بازخوانی این میراث، درواقع فراخوانی به اسلام اجتماعی است. ایده ای قدیمی اما به حاشیه رانده شده.
وی در ادامه سخنان خود به تشریح معنای اسلام اجتماعی و تاریخچه آن پرداخت و علت مهجوریت آن در مقابل اسلام سیاسی را تبیین کرد.
متن کامل سخنان دکتر سارا شریعتی را می توانید از فایل پیوست دریافت کنید.
#طالقانی_و_زمانه_ما
#همایش_علمی_پژوهشی
#مجتمع_فرهنگی_ایت_الله_طالقانی
------------
telegram: @taleghani_zamaneh
Instagram: @taleghani_zamaneh
Twitter: @taleghanizamane
Forwarded from طالقانی و زمانه ما
طالقانی.سارا شریعتی.pdf
681 KB
✅ بازخوانی میراث طالقانی، فراخوان به اسلام اجتماعی
د⭕️ کتر سارا شریعتی، عضو هیات علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران
دومین روز از همایش «طالقانی و زمانه ما» با سخنرانی دکتر سارا شریعتی، عضو هیات علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران، آغاز به کار کرد.
⚠️ متن کامل سخنان دکتر سارا شریعتی را می توانید از فایل پیوست دریافت کنید.
@taleghani_zamaneh
د⭕️ کتر سارا شریعتی، عضو هیات علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران
دومین روز از همایش «طالقانی و زمانه ما» با سخنرانی دکتر سارا شریعتی، عضو هیات علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران، آغاز به کار کرد.
⚠️ متن کامل سخنان دکتر سارا شریعتی را می توانید از فایل پیوست دریافت کنید.
@taleghani_zamaneh
Forwarded from صداى نوينِ خراسان
🔷🔸علی طهماسبی در کانال تلگرامی خودنوشت:
🔸🔹تحلیلگر سیاسی نیستم، اما احساس می کنم جامعه را به سوی دو قطبی شدن سوق می دهند، نتیجه اش هم شاید فروپاشی اجتماعی باشد، اگر چنین احساسی کاذب نباشد و انعکاس واقعیت باشد، پرسشم این است که آیا می توانیم از این دو قطبی شدن پیشگیری کنیم؟
🆔 @tahmasbiali
#صدای_نوین_خراسان
#دیدگاه
#علی_طهماسبی
✅ @VoNoKh
🔸🔹تحلیلگر سیاسی نیستم، اما احساس می کنم جامعه را به سوی دو قطبی شدن سوق می دهند، نتیجه اش هم شاید فروپاشی اجتماعی باشد، اگر چنین احساسی کاذب نباشد و انعکاس واقعیت باشد، پرسشم این است که آیا می توانیم از این دو قطبی شدن پیشگیری کنیم؟
🆔 @tahmasbiali
#صدای_نوین_خراسان
#دیدگاه
#علی_طهماسبی
✅ @VoNoKh
Forwarded from احسان شريعتی Ehsan Shariati
🔷🔸بیانیه مشترک تعدادی از فعالان سیاسی، مدنی و فرهنگی، در حمایت از اعتراضات مردم که شرح ذیل می باشد:
به نام خدا
🔸تصمیمات اقتصادی اخیر و برخورد شدید با معترضان نشان میدهد حاکمان عبرتی از اعتراضات عمومی پیشین نگرفتهاند. آنان که به خیابان آمدند مستضعفین و ستمدیدگانی بودند که انقلاب برای نجات آنان برپاشده بود. نباید به بهانهٔ برخی خارجنشینان که بهدنبال موجسواری هستند، خیل عظیم معترضان را مقلدان گوش به فرمان سلطنتطلبان و مجاهدین دانست. نباید به اعتبار حضور احتمالی چند تیم تروریستی مردم نگونبخت جانبهلب رسیده را باغی و یاغی نامید. نباید بهزعم آنکه مقامات امریکایی مدعی حمایت از معترضان هستند، عامل نارضایتی اعتراضکنندگان را تحریک بیگانگان قلمداد کرد. مگر میتوان تردیدی بر حضور ساکنان فقیر مناطق حاشیه شهرها در اعتراضات داشت، مگر میتوان کمترین شکی در باره دحضور تهیدستان زینبیهٔ اصفهان، اسلامشهر تهران ،کوتعبدالله اهواز، و امثال آن در اعتراضات اخیر داشت؟
🔹چرا آنان که قرار بود حقوقدان باشند به منش امنیتی- نظامی خود بازگشتهاند؟ کدام مقامی از اینکه اعتراض فرودستان شهری را سرکوب کرده به خود خواهد بالید؟ پس از این با چه اعتبار و آبرویی میتوانید تهیدستان را به امید تشکیل مجلسی در راس امور به پای صندوق های رای کشانید؟
🔸بر فرض که خونها شسته شوند، بر فرض که فقرا به زندگی سراسر رنج خود باز گردند، بر فرض که جوانان عاصی در گوشهای پنهان شوند، بر فرض که دانشجویان راهی بازداشتگاه شده و یا سرخورده به کلاسها برگردند، بر فرض همهی اینها آیا نمیتوان پیشبینی کرد که در آینده شعلههای اعتراض باز هم افروخته خواهد شد؟ مگر آموزههای دینی به ما نیاموختهاند که "الملک یبقی مع الکفر و لایبقی مع الظلم"؟
🔹ما ضمن اعتراض به برخوردهای خشن، غیرقانونی و غیرانسانی با مردم ناراضی اعلام میکنیم:
1. عامل اصلی اعتراضات اخیر، نابسامانیها و بحرانهای اقتصادی-اجتماعی حاصل از سیاستهای نادرست حکومت است که جز با اصلاحات ساختاری از طریق آغاز گفتگوی ملی در داخل کشور برای بهبود وضعیت ممکن نیست.
2. اکثر معترضان، ایرانیان ناراضی از "فقر" و "فساد" و "تبعیض" و ناتوان از تأمین معیشت خود و خانوادهشان بودند. وظیفهٔ هر نظام مردمی عذرخواهی جدی از آنها به سبب تحمیل چنین شرایط سهمگینی است. بهویژه عذرخواهی و دلجویی از خانوادههای جانباختگان وظیفه دینی و انسانی مسئولان امر است.
3. آزادی معترضان بازداشت شده و پرهیز از تکرار رویه های گذشته از جمله تحتفشار قرار دادن بازداشتشدگان میتواند راه را برای ایجاد آرامش نسبی و آغاز گفت و گوی ملی برای خروج از بحران فراهم آورد.
4. ما اعتقاد راسخ داریم بهرغم همهی فشارها باید از هر گونه اعمال خشونت پرهیز کرد. .بیتردید گسترش دامنه خشونت کمترین دستاوردی برای مدافعان منافع ملی، تمامیت ارضی، عدالت و آزادی نخواهد داشت.
سی ام آبان 1398
📌هاشم آقاجری- قربان بهزادیاننژاد - سیدعلیرضا بهشتی - علیرضا بهشتیشیرازی - حبیبالله پیمان - علیرضا رجایی - حسین رفیعی - رضا رییسطوسی- فریدون سحابی - احسان شریعتی -فیروزه صابر - کیوان صمیمی- طاهره طالقانی- ابوالفضل قدیانی - نظام الدین قهاری - فاطمه گوارایی - محمد محمدیاردهالی- سعید مدنی
#بیانیه
#آزادی
#اعتراضات
#معیشت
#اقشار_محروم
#گفتگوی_ملی
#ایران
✅ @Dr_ehsanshariati
به نام خدا
🔸تصمیمات اقتصادی اخیر و برخورد شدید با معترضان نشان میدهد حاکمان عبرتی از اعتراضات عمومی پیشین نگرفتهاند. آنان که به خیابان آمدند مستضعفین و ستمدیدگانی بودند که انقلاب برای نجات آنان برپاشده بود. نباید به بهانهٔ برخی خارجنشینان که بهدنبال موجسواری هستند، خیل عظیم معترضان را مقلدان گوش به فرمان سلطنتطلبان و مجاهدین دانست. نباید به اعتبار حضور احتمالی چند تیم تروریستی مردم نگونبخت جانبهلب رسیده را باغی و یاغی نامید. نباید بهزعم آنکه مقامات امریکایی مدعی حمایت از معترضان هستند، عامل نارضایتی اعتراضکنندگان را تحریک بیگانگان قلمداد کرد. مگر میتوان تردیدی بر حضور ساکنان فقیر مناطق حاشیه شهرها در اعتراضات داشت، مگر میتوان کمترین شکی در باره دحضور تهیدستان زینبیهٔ اصفهان، اسلامشهر تهران ،کوتعبدالله اهواز، و امثال آن در اعتراضات اخیر داشت؟
🔹چرا آنان که قرار بود حقوقدان باشند به منش امنیتی- نظامی خود بازگشتهاند؟ کدام مقامی از اینکه اعتراض فرودستان شهری را سرکوب کرده به خود خواهد بالید؟ پس از این با چه اعتبار و آبرویی میتوانید تهیدستان را به امید تشکیل مجلسی در راس امور به پای صندوق های رای کشانید؟
🔸بر فرض که خونها شسته شوند، بر فرض که فقرا به زندگی سراسر رنج خود باز گردند، بر فرض که جوانان عاصی در گوشهای پنهان شوند، بر فرض که دانشجویان راهی بازداشتگاه شده و یا سرخورده به کلاسها برگردند، بر فرض همهی اینها آیا نمیتوان پیشبینی کرد که در آینده شعلههای اعتراض باز هم افروخته خواهد شد؟ مگر آموزههای دینی به ما نیاموختهاند که "الملک یبقی مع الکفر و لایبقی مع الظلم"؟
🔹ما ضمن اعتراض به برخوردهای خشن، غیرقانونی و غیرانسانی با مردم ناراضی اعلام میکنیم:
1. عامل اصلی اعتراضات اخیر، نابسامانیها و بحرانهای اقتصادی-اجتماعی حاصل از سیاستهای نادرست حکومت است که جز با اصلاحات ساختاری از طریق آغاز گفتگوی ملی در داخل کشور برای بهبود وضعیت ممکن نیست.
2. اکثر معترضان، ایرانیان ناراضی از "فقر" و "فساد" و "تبعیض" و ناتوان از تأمین معیشت خود و خانوادهشان بودند. وظیفهٔ هر نظام مردمی عذرخواهی جدی از آنها به سبب تحمیل چنین شرایط سهمگینی است. بهویژه عذرخواهی و دلجویی از خانوادههای جانباختگان وظیفه دینی و انسانی مسئولان امر است.
3. آزادی معترضان بازداشت شده و پرهیز از تکرار رویه های گذشته از جمله تحتفشار قرار دادن بازداشتشدگان میتواند راه را برای ایجاد آرامش نسبی و آغاز گفت و گوی ملی برای خروج از بحران فراهم آورد.
4. ما اعتقاد راسخ داریم بهرغم همهی فشارها باید از هر گونه اعمال خشونت پرهیز کرد. .بیتردید گسترش دامنه خشونت کمترین دستاوردی برای مدافعان منافع ملی، تمامیت ارضی، عدالت و آزادی نخواهد داشت.
سی ام آبان 1398
📌هاشم آقاجری- قربان بهزادیاننژاد - سیدعلیرضا بهشتی - علیرضا بهشتیشیرازی - حبیبالله پیمان - علیرضا رجایی - حسین رفیعی - رضا رییسطوسی- فریدون سحابی - احسان شریعتی -فیروزه صابر - کیوان صمیمی- طاهره طالقانی- ابوالفضل قدیانی - نظام الدین قهاری - فاطمه گوارایی - محمد محمدیاردهالی- سعید مدنی
#بیانیه
#آزادی
#اعتراضات
#معیشت
#اقشار_محروم
#گفتگوی_ملی
#ایران
✅ @Dr_ehsanshariati
Telegram
🖇 attach
بَرَهوتِ هِیهاتِ بیگانِگی
بَر اِنگارۀ خویش
دو پاره کرده ایم
خدا را
جهان را
انسان را
*
بَر اِنگارۀ خویش
دو پاره کرده ایم
خویشتنِ خویش را
*
همه چیز و همه کس
اینَک
به گردِ من
می گردد و بَس
*
یا با ما، یا بَر ما
ازین دو
یکی
*
چه فرق می کند
دیگر
که درین سویِ دیوار
ایستاده باشی
یا دران سو
هنگام که
تنها خود را
انسان می شُماری
وَ مرا
نادیده می اِنگاری
وَ هیچ مَجالی
برای نَفَس کشیدنِ من
باقی نمی گذاری ؟
*
هر یک از ما
درین وانَفسا
با فرو کاستنِ دیگری
خویش را
نیز
بی آنکه بخواهد
فرو می کاهد
*
دریغا !
که چنین بی ثَمَر
به جان هم افتاده ایم
به ضَربِ تَبَر
*
چشم انداز ما
اینک
جنگلی ست
از تابوت هایِ پیش ساخته
که در آن
به دستِ خویش
زندگی را
بی آنکه زیسته باشیم
یکجا
دفن کرده ایم
*
جهانی چنین
قبرستانی ست
بی انسان
که دران
مرگ
هم چنان
خمیازه کِشان
پَرسِه می زند
*
دریغا عُمر !
که یِکسَر
به تشییع و تدفین و ترحیم
گذشت
بی آنکه حَتّا
لحظه ای
به شادی
در کنارِ هم
زیسته باشیم
وَ افق ی مشترک را
با هم
نِگریسته باشیم
*
بَرَهوتِ هِیهاتِ بیگانگی
به چه کار می آید
تُرا و مَرا
اگر
امروز
ازین گورسانِ خود ساخته
بَرنَخاسته باشیم
وَ با گفتگو وَ مُدارا
جهانی انسانی
نساخته باشیم ؟
*
وَرنَه
با من بگو
جُزین مُرده ریگِ بی حاصل
چه بر جای خواهد ماند
از ما
برایِ نَسل هایِ فردا ؟
سعید شهرتاش
دوم آذر ماه 98
بَر اِنگارۀ خویش
دو پاره کرده ایم
خدا را
جهان را
انسان را
*
بَر اِنگارۀ خویش
دو پاره کرده ایم
خویشتنِ خویش را
*
همه چیز و همه کس
اینَک
به گردِ من
می گردد و بَس
*
یا با ما، یا بَر ما
ازین دو
یکی
*
چه فرق می کند
دیگر
که درین سویِ دیوار
ایستاده باشی
یا دران سو
هنگام که
تنها خود را
انسان می شُماری
وَ مرا
نادیده می اِنگاری
وَ هیچ مَجالی
برای نَفَس کشیدنِ من
باقی نمی گذاری ؟
*
هر یک از ما
درین وانَفسا
با فرو کاستنِ دیگری
خویش را
نیز
بی آنکه بخواهد
فرو می کاهد
*
دریغا !
که چنین بی ثَمَر
به جان هم افتاده ایم
به ضَربِ تَبَر
*
چشم انداز ما
اینک
جنگلی ست
از تابوت هایِ پیش ساخته
که در آن
به دستِ خویش
زندگی را
بی آنکه زیسته باشیم
یکجا
دفن کرده ایم
*
جهانی چنین
قبرستانی ست
بی انسان
که دران
مرگ
هم چنان
خمیازه کِشان
پَرسِه می زند
*
دریغا عُمر !
که یِکسَر
به تشییع و تدفین و ترحیم
گذشت
بی آنکه حَتّا
لحظه ای
به شادی
در کنارِ هم
زیسته باشیم
وَ افق ی مشترک را
با هم
نِگریسته باشیم
*
بَرَهوتِ هِیهاتِ بیگانگی
به چه کار می آید
تُرا و مَرا
اگر
امروز
ازین گورسانِ خود ساخته
بَرنَخاسته باشیم
وَ با گفتگو وَ مُدارا
جهانی انسانی
نساخته باشیم ؟
*
وَرنَه
با من بگو
جُزین مُرده ریگِ بی حاصل
چه بر جای خواهد ماند
از ما
برایِ نَسل هایِ فردا ؟
سعید شهرتاش
دوم آذر ماه 98
Forwarded from Fallosafah | فَلُّسَفَه
ابوذر، شنوای ندای هستی!
هایدگر سخن هگل را که میگفت فرد بزرگ «روح زمانه» را تجسّم میبخشد و ندای آن را میشنود، به شنیدن «ندای هستی» تعبیر کرد. اما خود در شنیدن ندای هستی به بیراهه رفت و آن را با سخن «رهبر» (هیتلر) یکی گرفت. میتوان تمامی تاریخ اندیشه، از حکمت و عرفان و هنر و دین گرفته تا علم، همه را پاسخی به این ندا گرفت. اما در این باره که چه کسی این ندا را بهدرستی شنیده است فقط تاریخ میتواند قضاوت کند، چون شنوندگان این ندا هستند که تاریخ را میسازند. تاریخ توقف نمیکند و با دگرگون شدن ساخته میشود. بنابراین، هرکس که «تغییر» نمیکند، هرکس که در برابر «تغییر» میایستد، هرکس که خواهان «حفظ وضع موجود» است، جز به دیوار و زنجیر نمیاندیشد و چارهای جز «سرکوب» ندارد. اما دریا را نمیتوان فروکوفت، زمین را نمیتوان از حرکت بازداشت، و هوا را نمیتوان به زندان کرد. دیر یا زود هرچه رفتنی است میافتد. با مرگ ملتها و نظامهای سیاسی و تمدنها و اندیشهها و ادیان و مذاهب همان گونه میباید رو به رو شد که با مرگ خویش رو به رو میشویم: آرام و متین، خاموش و تسلیم، بیهیچ ناله و شکوهای.
باری، از جمله کسانی که «ندای هستی» را شنیدند و ردّی از خود در این راه بیپایان گذاشتند میباید از ابوذر و شریعتی نام برد. «کشف» ابوذر بیشک مرهون جهان جدید و اندیشههای جدید دربارۀ انقلاب و خشونت انقلابی است. اما اینکه این اندیشهها چه تأثیری در جهان ما گذاشتند و چگونه باید از اینها برگذشت و آنها را پشت سر گذاشت به مجالی دیگر نیازمند است که اکنون فراهم نیست. محض یادآوری و اندیشیدن به «اینجا و اکنون» سخنانی از گفتار شریعتی را از «مذهب علیه مذهب» او دربارۀ ابوذر میآورم:
دینی که نگاهبان فقر و به وجود آورندۀ فقر بوده است، چگونه همان قضاوتی را که دربارۀ این دین میکنیم، همین قضاوت را دربارۀ دینی که ابوذر را ساخته بکنیم؟ ابوذر، آن چهرۀ پاک و تمام و کمال اسلام، تربیتشدۀ شخص پیغمبر، ابوذری که هیچ چیز نداشته ـــ نه رنگ، نه سرمایه، نه سواد، نه تربیت فرهنگی ـــ تحت تأثیر هیچ چیز نبوده، [تحت تأثیر] ترجمه هم نبوده، یک روح انسانی خالی از همه چیز هرچه داشته، ساختۀ این کارخانه و این مکتب بوده است. ابوذر میگوید: «عجبت لمن لایجد قوتاً فی بیته، کیف لایخرج علیالناس شاهرا سیفه» («در شگفتم از کسی که در خانهاش غذا نمییابد، چگونه با شمشیر کشیده بر مردم نمیشورد»).
در اروپا که این سخن را میگفتم و اسم گوینده را نمیبردم، بعضیها خیال میکردند که این را پرودُن گفته است چون او از همه تندتر حرف میزند. گفتم پرودُن غلط میکند که به این اندازه تند حرف بزند و یا خیال میکردند که از داستایوسکی است. داستایوسکی میگوید: اگر در گوشهای قتلی اتفاق میافتد، کسانی که در آن قتل سهیم نبودهاند، دستهایشان آلوده است. و راست هم گفته است! خوب ببینید ابوذر چه میگوید. میگوید (این یک مذهب است که دارد حرف میزند، نه یک مذهبی ـــ اصلاً ابوذر مذهب مجسّم است و چیز دیگر نیست. تحت تأثیر مکتبهای مختلف قرار نگرفته، مربوط به بعد از انقلاب کبیر فرانسه نیست بلکه مربوط به قبیلۀ غفّار است)، تعجب میکنم از مردی که در خانهاش نانی نمییابد ـــ نان ندارد ـــ و آن وقت با شمشیر برهنه بر مردم نمیشورد. نمیگوید علیه آن کسی که باعث فقر [او] شده شمشیر بکشد، نمیگوید علیه آن کسی که استثمارش کرده، نمیگوید علیه آن گروهی که استثمار میکنند، میگوید علیه مردم، همه، چرا؟ چون هرکسی که در این جامعه زندگی میکند، ولو جزو کسانی که استثمار میکنند نباشد ولی چون با من کاری ندارد و چون در جامعهای زندگی میکند که فقر وجود دارد، مسئول فقر من و گرسنگی من است. چقدر مسئول است؟ به اندازهای که مهدورالدم و دشمن است.
یعنی با استثمارگری که گرسنگی را به وجود آورده همدست است. یعنی همۀ انسانها مستقیماً مسئول گرسنگی من هستند. و از این زیباتر. ابوذر به مانند [منشور حقوق بشر] سازمان ملل نمیگوید: جامعهای که تحت فشار و غصب حق قرار میگیرد حق دارد برای احقاق حق خودش قیام کند. ابوذر نمیگوید، حق داری که این کار را بکنی. نمیگوید تو که گرسنهای حق داری علیه کسانی که تو را گرسنه کردهاند قیام کنی. نه، این را نمیگوید. حتی نمیگوید تو حق داری علیه همۀ مردم شمشیر بکشی، نه، نمیگوید، بلکه میگوید، تعجب میکنم که چرا شمشیر نمیکشی. آن وقت این بیانصافی، جهل مطلق، مضحک و در عین حال گریه آور نیست. دینی را که چنین بینشی نسبت به مردم و زندگی مردم دارد ـــ به ناحق ـــ با همان محکی قضاوت کنیم که دین تثبیتکنندۀ گرسنگی را ـــ بحق ـــ قضاوت میکنیم؟
شریعتی، مذهب علیه مذهب (اسلامیات، ج ۲۲)، ۱۳۴۹، ص ۷۴-۷۲.
#شریعتی
#ابوذر
#ندای_هستی
#خشونت_انقلابی
یکشنبه ۳ آذر ۱۳۹۸
م. سعید ح. کاشانی
@fallosafah
هایدگر سخن هگل را که میگفت فرد بزرگ «روح زمانه» را تجسّم میبخشد و ندای آن را میشنود، به شنیدن «ندای هستی» تعبیر کرد. اما خود در شنیدن ندای هستی به بیراهه رفت و آن را با سخن «رهبر» (هیتلر) یکی گرفت. میتوان تمامی تاریخ اندیشه، از حکمت و عرفان و هنر و دین گرفته تا علم، همه را پاسخی به این ندا گرفت. اما در این باره که چه کسی این ندا را بهدرستی شنیده است فقط تاریخ میتواند قضاوت کند، چون شنوندگان این ندا هستند که تاریخ را میسازند. تاریخ توقف نمیکند و با دگرگون شدن ساخته میشود. بنابراین، هرکس که «تغییر» نمیکند، هرکس که در برابر «تغییر» میایستد، هرکس که خواهان «حفظ وضع موجود» است، جز به دیوار و زنجیر نمیاندیشد و چارهای جز «سرکوب» ندارد. اما دریا را نمیتوان فروکوفت، زمین را نمیتوان از حرکت بازداشت، و هوا را نمیتوان به زندان کرد. دیر یا زود هرچه رفتنی است میافتد. با مرگ ملتها و نظامهای سیاسی و تمدنها و اندیشهها و ادیان و مذاهب همان گونه میباید رو به رو شد که با مرگ خویش رو به رو میشویم: آرام و متین، خاموش و تسلیم، بیهیچ ناله و شکوهای.
باری، از جمله کسانی که «ندای هستی» را شنیدند و ردّی از خود در این راه بیپایان گذاشتند میباید از ابوذر و شریعتی نام برد. «کشف» ابوذر بیشک مرهون جهان جدید و اندیشههای جدید دربارۀ انقلاب و خشونت انقلابی است. اما اینکه این اندیشهها چه تأثیری در جهان ما گذاشتند و چگونه باید از اینها برگذشت و آنها را پشت سر گذاشت به مجالی دیگر نیازمند است که اکنون فراهم نیست. محض یادآوری و اندیشیدن به «اینجا و اکنون» سخنانی از گفتار شریعتی را از «مذهب علیه مذهب» او دربارۀ ابوذر میآورم:
دینی که نگاهبان فقر و به وجود آورندۀ فقر بوده است، چگونه همان قضاوتی را که دربارۀ این دین میکنیم، همین قضاوت را دربارۀ دینی که ابوذر را ساخته بکنیم؟ ابوذر، آن چهرۀ پاک و تمام و کمال اسلام، تربیتشدۀ شخص پیغمبر، ابوذری که هیچ چیز نداشته ـــ نه رنگ، نه سرمایه، نه سواد، نه تربیت فرهنگی ـــ تحت تأثیر هیچ چیز نبوده، [تحت تأثیر] ترجمه هم نبوده، یک روح انسانی خالی از همه چیز هرچه داشته، ساختۀ این کارخانه و این مکتب بوده است. ابوذر میگوید: «عجبت لمن لایجد قوتاً فی بیته، کیف لایخرج علیالناس شاهرا سیفه» («در شگفتم از کسی که در خانهاش غذا نمییابد، چگونه با شمشیر کشیده بر مردم نمیشورد»).
در اروپا که این سخن را میگفتم و اسم گوینده را نمیبردم، بعضیها خیال میکردند که این را پرودُن گفته است چون او از همه تندتر حرف میزند. گفتم پرودُن غلط میکند که به این اندازه تند حرف بزند و یا خیال میکردند که از داستایوسکی است. داستایوسکی میگوید: اگر در گوشهای قتلی اتفاق میافتد، کسانی که در آن قتل سهیم نبودهاند، دستهایشان آلوده است. و راست هم گفته است! خوب ببینید ابوذر چه میگوید. میگوید (این یک مذهب است که دارد حرف میزند، نه یک مذهبی ـــ اصلاً ابوذر مذهب مجسّم است و چیز دیگر نیست. تحت تأثیر مکتبهای مختلف قرار نگرفته، مربوط به بعد از انقلاب کبیر فرانسه نیست بلکه مربوط به قبیلۀ غفّار است)، تعجب میکنم از مردی که در خانهاش نانی نمییابد ـــ نان ندارد ـــ و آن وقت با شمشیر برهنه بر مردم نمیشورد. نمیگوید علیه آن کسی که باعث فقر [او] شده شمشیر بکشد، نمیگوید علیه آن کسی که استثمارش کرده، نمیگوید علیه آن گروهی که استثمار میکنند، میگوید علیه مردم، همه، چرا؟ چون هرکسی که در این جامعه زندگی میکند، ولو جزو کسانی که استثمار میکنند نباشد ولی چون با من کاری ندارد و چون در جامعهای زندگی میکند که فقر وجود دارد، مسئول فقر من و گرسنگی من است. چقدر مسئول است؟ به اندازهای که مهدورالدم و دشمن است.
یعنی با استثمارگری که گرسنگی را به وجود آورده همدست است. یعنی همۀ انسانها مستقیماً مسئول گرسنگی من هستند. و از این زیباتر. ابوذر به مانند [منشور حقوق بشر] سازمان ملل نمیگوید: جامعهای که تحت فشار و غصب حق قرار میگیرد حق دارد برای احقاق حق خودش قیام کند. ابوذر نمیگوید، حق داری که این کار را بکنی. نمیگوید تو که گرسنهای حق داری علیه کسانی که تو را گرسنه کردهاند قیام کنی. نه، این را نمیگوید. حتی نمیگوید تو حق داری علیه همۀ مردم شمشیر بکشی، نه، نمیگوید، بلکه میگوید، تعجب میکنم که چرا شمشیر نمیکشی. آن وقت این بیانصافی، جهل مطلق، مضحک و در عین حال گریه آور نیست. دینی را که چنین بینشی نسبت به مردم و زندگی مردم دارد ـــ به ناحق ـــ با همان محکی قضاوت کنیم که دین تثبیتکنندۀ گرسنگی را ـــ بحق ـــ قضاوت میکنیم؟
شریعتی، مذهب علیه مذهب (اسلامیات، ج ۲۲)، ۱۳۴۹، ص ۷۴-۷۲.
#شریعتی
#ابوذر
#ندای_هستی
#خشونت_انقلابی
یکشنبه ۳ آذر ۱۳۹۸
م. سعید ح. کاشانی
@fallosafah
Forwarded from احسان شريعتی Ehsan Shariati
🔷🔸اعمالِ سیاستهای موسوم به «نولیبرال»، بهسبک «اقتدارگرایانه»
🖋احسان شریعتی
🔸هفته سختی را از سر گذراندیم. شنیدن منظم خبرهای بد، و ازجمله بدترینشان، جان باختن شماری از هممیهنان معترض در خشونتها و تعدیهای خیابانی و در حاشیهٔ شهرها از سویی، آمیخته با بیخبری عمومی ناشی از قطع اینترنت سراسری از دیگرسو، که حسّ پرتابشدگی به نیم قرن گذشته را القا میکرد، تجربهای نادر، اندوهبار و نگرانکننده، بود.
🔹شیوهٰ غیرمترقبه و غیرمردمسالارانهٔ اعلام و اعمالِ افزایشِ چندصد درصدی بهای بنزین و سوخت (و پیشبینی پیامدهای ناگزیر آن بر صعود سیستماتیک قیمت همهٔ کالاها و خدمات)، در شرایط پیشینی بحران معیشتی و در حلقهٔ محاصرهٔ تحریمها ، تصمیمی معمایی بود که بهای سنگینی را بر عهدهٔ نظام و بر گردهٔ مردم میگذارد. عجیبتر از خود خبر، فقدان قبلی نظرخواهی شفاف عمومی از مردم و نمایندگانشان، و غیاب ارايهٔ بعدی توضیحی توجیهگر و اقناعکننده از سوی مسئولان بود. پیامدهای سهمناک تداوم چنین سیاستها و روندهایی از پیش روشن وپیشبینیپذیر است.
🔸در ایام زاد روز آموزگاری بسر میبریم که از همان آغاز راه خویش، این کلام منسوب به اباذر را میستود که «در شگفتم از کسي که در خانهاش ناني نمیيابد و با شمشير آختهاش بر مردم نمیشورد». پس در این هنگامه نیز، بر پویندگان وفادار به راه و پیمان اوست که با اعلام همبستگی با همگی مصیبتزدگان و صدمهدیدگان حوادث فجیع هفتهٔ گذشته، به بزرگداشت «مسکوت» آرمان و آموزههای آن معلم، در تقدیسِ تثلیثِ «آزادی، عدالت و معنویت»، همت بورزند.
#آزادی
#عدالت
#معنویت
#اعتراضات
#هشتاد_ششمین_تولد_شمع
#یادداشت
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
🖋احسان شریعتی
🔸هفته سختی را از سر گذراندیم. شنیدن منظم خبرهای بد، و ازجمله بدترینشان، جان باختن شماری از هممیهنان معترض در خشونتها و تعدیهای خیابانی و در حاشیهٔ شهرها از سویی، آمیخته با بیخبری عمومی ناشی از قطع اینترنت سراسری از دیگرسو، که حسّ پرتابشدگی به نیم قرن گذشته را القا میکرد، تجربهای نادر، اندوهبار و نگرانکننده، بود.
🔹شیوهٰ غیرمترقبه و غیرمردمسالارانهٔ اعلام و اعمالِ افزایشِ چندصد درصدی بهای بنزین و سوخت (و پیشبینی پیامدهای ناگزیر آن بر صعود سیستماتیک قیمت همهٔ کالاها و خدمات)، در شرایط پیشینی بحران معیشتی و در حلقهٔ محاصرهٔ تحریمها ، تصمیمی معمایی بود که بهای سنگینی را بر عهدهٔ نظام و بر گردهٔ مردم میگذارد. عجیبتر از خود خبر، فقدان قبلی نظرخواهی شفاف عمومی از مردم و نمایندگانشان، و غیاب ارايهٔ بعدی توضیحی توجیهگر و اقناعکننده از سوی مسئولان بود. پیامدهای سهمناک تداوم چنین سیاستها و روندهایی از پیش روشن وپیشبینیپذیر است.
🔸در ایام زاد روز آموزگاری بسر میبریم که از همان آغاز راه خویش، این کلام منسوب به اباذر را میستود که «در شگفتم از کسي که در خانهاش ناني نمیيابد و با شمشير آختهاش بر مردم نمیشورد». پس در این هنگامه نیز، بر پویندگان وفادار به راه و پیمان اوست که با اعلام همبستگی با همگی مصیبتزدگان و صدمهدیدگان حوادث فجیع هفتهٔ گذشته، به بزرگداشت «مسکوت» آرمان و آموزههای آن معلم، در تقدیسِ تثلیثِ «آزادی، عدالت و معنویت»، همت بورزند.
#آزادی
#عدالت
#معنویت
#اعتراضات
#هشتاد_ششمین_تولد_شمع
#یادداشت
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
Telegram
🖇 attach
اكنون، ما و شريعتی pinned « 🔷🔸اعمالِ سیاستهای موسوم به «نولیبرال»، بهسبک «اقتدارگرایانه» 🖋احسان شریعتی 🔸هفته سختی را از سر گذراندیم. شنیدن منظم خبرهای بد، و ازجمله بدترینشان، جان باختن شماری از هممیهنان معترض در خشونتها و تعدیهای خیابانی و در حاشیهٔ شهرها از سویی، آمیخته…»
Forwarded from ایران فردا
اعتراضات در فضای مجازی
نرگس سوری
(منتشر شده در شماره ۵۴ #ایران_فردا)
@iranfardamag
🔴 در مهر ماه طرحی تحت عنوان « رفع انحصار از زبان انگلیسی در نظام آموزش همگانی» توسط ۵۷ تن از نمایندگان مجلس تدوین و تقدیم مجلس شد. این طرح با استناد به سخنرانی رهبری که طی آن ترویج زبان انگلیسی را امری «ناسالم» قلمداد کرده بود، از لزوم اختیاری کردن آموزش زبان انگلیسی و واگذاری آن به آموزشگاههای خصوصی بحث میکند. در این طرح تصریح شده که برای تکثربخشی به ارتباطات فرهنگی میبایست تنوع آموزش زبان خارجی در دستور کار آموزش و پرورش قرار گیرد. اما با توجه به مفاد طرح مذکور مبنی بر عدم ضرورت تعلیم زبان خارجی به دانشآموزان و ممنوعیت استخدام معلم برای آموزش زبان انگلیسی در واقع چیزی جز حذف ضمنی و تدریجی زبان انگلیسی از مدارس را ارائه نکرده است.
🔴 انتشار این خبر، واکنشها و جنجالهای زیادی در فضای مجازی برانگیخت و فرصتی پیش آمد تا جامعه مدنی اعتراض گسترده خود را به اعمال ارادهای از بالا به پایین نشان دهند. برخی این طرح را امری در راستای پروژه خصوصیسازی، که مبنای سیاست نئولیبرالیسم را تشکیل میدهد، دانستند که ماحصلی جز بازتولید فرودستی مناطق محروم ندارد. برخی دیگر به آسیبشناسی نهاد آموزش و پرورش و مسئلهی عدالت آموزشی پرداختند و طرح مذکور را عاملی برای تثبیت و تداوم نابرابری آموزشی و «آموزش طبقاتی» برشمردند. انتقاد غیررسمی جامعه مدنی تا آنجا بالا گرفت که سیاستمداران رسمی دولت را وادار به عقبنشینی از موضع اولیه خود کرد. برخی از نمایندگان حامی طرح تصحیح کردند که مطلقاً خواهان حذف زبان انگلیسی از مدارس نیستند بلکه تکثربخشی به زبان خارجی را خواستارند. تأثیر اراده جامعه مدنی بر جامعه سیاسی را میتوان در سخنان نائب رئیس فراکسیون فرهنگیان مجلس جستجو کرد؛ او در گفتگو با ایرنا اذعان داشت: «نظر مردم برای ما مهم است و مردم نیز با این طرح مخالف هستند... این طرح در صحن علنی به هیچ عنوان مصوب نخواهد شد و از ارائه آن پشیمان شدهاند.»
🔴 این مسئله با در نظر داشتن آسیبهایی که دموکراسی نمایندگی در جامعه ایران و دیگر جوامع دارد، بسیار حائز اهمیت است. در دموکراسی نمایندگی، مشارکت مستقیم مردم در سیاست امری ممتنع است و با توجه به اینکه نخبگان فرصت و امکان بیشتری برای انتخاب شدن به عنوان نماینده را دارند، میتوان گفت در دموکراسی نمایندگی، اراده اقلیت نمایندگان، منافع اکثریت مردم را نمایندگی نمیکند. بنابراین در دموکراسی نمایندگی این امکان وجود دارد که استبدادِ اقلیت بر اکثریت شکل بگیرد و اراده و خواست جامعه مدنی توسط اقلیت نمایندگان نادیده انگاشته شود. این امر خصوصاً زمانی که نمایندگان منافع طبقه فرادست را نمایندگی کنند، تشدید میشود تا آنجا که در این وضعیت میتوان از استثمار جامعه مدنی سخن به میان آورد. دموکراسی نمایندگی برخلاف دموکراسی مستقیمی که در آتن وجود داشت در مطلوبترین حالت میتواند آزادی نسبی را برای مردم به ارمغان آورد چراکه ایدهآل مشارکت مستقیم در آن میسر نیست و ممکن است به انفعال و طفیلوارگی جامعه مدنی دامن بزند. در این شرایط باید به میانجیهایی اندیشید که بتوان با اتکا به آن از آسیبهای دموکراسی نمایندگی فراروی کرد. فراهم کردن بستری برای پویایی بیشتر جامعه مدنی از این جهت اهمیت مییابد. تکثر احزاب سیاسی، سازمانهای مردمنهاد (NGO) و اخیراً فضای مجازی میانجیهایی هستند که میتوانند جامعه مدنی را از وادادگی و رخوت بر حذر بدارند. در این میان فضای مجازی امکان شکلگیری نوعی فضای غیررسمی سیاستورزی را فراهم آورده که میتواند بهمثابه اهرم فشاری برای تغییر سیاستهای از بالا به پایین عمل کند. اینکه طوفان اعتراضات در فضای مجازی به طرح حذف زبان انگلیسی نهایتاً به عقبنشینی نمایندگان مجلس و سیاستگذاران رسمی از مواضعشان انجامید نشان میدهد علیرغم آسیبهایی که فضای مجازی دارد میتواند بهعنوان یک ابزار در جهت فرایند دموکراتیزاسیون به کار گرفته شود. بنابراین اگر دموکراسی نمایندگی ابژهوارگی جامعه مدنی را موجب میشود، فضای مجازی با خلق حیات سیاسیِ غیررسمیِ ثانویهای میتواند زمینه را برای مشارکت مردمی که ارادهشان در یک دموکراسی نخبهگرا نمایندگی نمیشود، فراهم آورد. چنانچه اعتراضات اخیر نشان میدهد این مشارکت غیررسمی در فضای مجازی میتواند به تغییرات ایجابی در عرصه سیاست رسمی منجر شود.
http://t.me/iranfardamag
نرگس سوری
(منتشر شده در شماره ۵۴ #ایران_فردا)
@iranfardamag
🔴 در مهر ماه طرحی تحت عنوان « رفع انحصار از زبان انگلیسی در نظام آموزش همگانی» توسط ۵۷ تن از نمایندگان مجلس تدوین و تقدیم مجلس شد. این طرح با استناد به سخنرانی رهبری که طی آن ترویج زبان انگلیسی را امری «ناسالم» قلمداد کرده بود، از لزوم اختیاری کردن آموزش زبان انگلیسی و واگذاری آن به آموزشگاههای خصوصی بحث میکند. در این طرح تصریح شده که برای تکثربخشی به ارتباطات فرهنگی میبایست تنوع آموزش زبان خارجی در دستور کار آموزش و پرورش قرار گیرد. اما با توجه به مفاد طرح مذکور مبنی بر عدم ضرورت تعلیم زبان خارجی به دانشآموزان و ممنوعیت استخدام معلم برای آموزش زبان انگلیسی در واقع چیزی جز حذف ضمنی و تدریجی زبان انگلیسی از مدارس را ارائه نکرده است.
🔴 انتشار این خبر، واکنشها و جنجالهای زیادی در فضای مجازی برانگیخت و فرصتی پیش آمد تا جامعه مدنی اعتراض گسترده خود را به اعمال ارادهای از بالا به پایین نشان دهند. برخی این طرح را امری در راستای پروژه خصوصیسازی، که مبنای سیاست نئولیبرالیسم را تشکیل میدهد، دانستند که ماحصلی جز بازتولید فرودستی مناطق محروم ندارد. برخی دیگر به آسیبشناسی نهاد آموزش و پرورش و مسئلهی عدالت آموزشی پرداختند و طرح مذکور را عاملی برای تثبیت و تداوم نابرابری آموزشی و «آموزش طبقاتی» برشمردند. انتقاد غیررسمی جامعه مدنی تا آنجا بالا گرفت که سیاستمداران رسمی دولت را وادار به عقبنشینی از موضع اولیه خود کرد. برخی از نمایندگان حامی طرح تصحیح کردند که مطلقاً خواهان حذف زبان انگلیسی از مدارس نیستند بلکه تکثربخشی به زبان خارجی را خواستارند. تأثیر اراده جامعه مدنی بر جامعه سیاسی را میتوان در سخنان نائب رئیس فراکسیون فرهنگیان مجلس جستجو کرد؛ او در گفتگو با ایرنا اذعان داشت: «نظر مردم برای ما مهم است و مردم نیز با این طرح مخالف هستند... این طرح در صحن علنی به هیچ عنوان مصوب نخواهد شد و از ارائه آن پشیمان شدهاند.»
🔴 این مسئله با در نظر داشتن آسیبهایی که دموکراسی نمایندگی در جامعه ایران و دیگر جوامع دارد، بسیار حائز اهمیت است. در دموکراسی نمایندگی، مشارکت مستقیم مردم در سیاست امری ممتنع است و با توجه به اینکه نخبگان فرصت و امکان بیشتری برای انتخاب شدن به عنوان نماینده را دارند، میتوان گفت در دموکراسی نمایندگی، اراده اقلیت نمایندگان، منافع اکثریت مردم را نمایندگی نمیکند. بنابراین در دموکراسی نمایندگی این امکان وجود دارد که استبدادِ اقلیت بر اکثریت شکل بگیرد و اراده و خواست جامعه مدنی توسط اقلیت نمایندگان نادیده انگاشته شود. این امر خصوصاً زمانی که نمایندگان منافع طبقه فرادست را نمایندگی کنند، تشدید میشود تا آنجا که در این وضعیت میتوان از استثمار جامعه مدنی سخن به میان آورد. دموکراسی نمایندگی برخلاف دموکراسی مستقیمی که در آتن وجود داشت در مطلوبترین حالت میتواند آزادی نسبی را برای مردم به ارمغان آورد چراکه ایدهآل مشارکت مستقیم در آن میسر نیست و ممکن است به انفعال و طفیلوارگی جامعه مدنی دامن بزند. در این شرایط باید به میانجیهایی اندیشید که بتوان با اتکا به آن از آسیبهای دموکراسی نمایندگی فراروی کرد. فراهم کردن بستری برای پویایی بیشتر جامعه مدنی از این جهت اهمیت مییابد. تکثر احزاب سیاسی، سازمانهای مردمنهاد (NGO) و اخیراً فضای مجازی میانجیهایی هستند که میتوانند جامعه مدنی را از وادادگی و رخوت بر حذر بدارند. در این میان فضای مجازی امکان شکلگیری نوعی فضای غیررسمی سیاستورزی را فراهم آورده که میتواند بهمثابه اهرم فشاری برای تغییر سیاستهای از بالا به پایین عمل کند. اینکه طوفان اعتراضات در فضای مجازی به طرح حذف زبان انگلیسی نهایتاً به عقبنشینی نمایندگان مجلس و سیاستگذاران رسمی از مواضعشان انجامید نشان میدهد علیرغم آسیبهایی که فضای مجازی دارد میتواند بهعنوان یک ابزار در جهت فرایند دموکراتیزاسیون به کار گرفته شود. بنابراین اگر دموکراسی نمایندگی ابژهوارگی جامعه مدنی را موجب میشود، فضای مجازی با خلق حیات سیاسیِ غیررسمیِ ثانویهای میتواند زمینه را برای مشارکت مردمی که ارادهشان در یک دموکراسی نخبهگرا نمایندگی نمیشود، فراهم آورد. چنانچه اعتراضات اخیر نشان میدهد این مشارکت غیررسمی در فضای مجازی میتواند به تغییرات ایجابی در عرصه سیاست رسمی منجر شود.
http://t.me/iranfardamag
Telegram
ایران فردا
نشریه «ایران فردا»، ماهنامه اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی است که اول هر ماه، در تهران و دیگر شهرها منتشر می شود.
ارتباط با صفحه ی رسمی ماهنامه ایران فردا در تلگرام:
@iranfardamag
ارتباط با صفحه ی رسمی ماهنامه ایران فردا در تلگرام:
@iranfardamag
Forwarded from احسان شريعتی Ehsan Shariati
🔷🔸شریعتی به «دموکراسی رادیکال» باور داشت (مردمسالاری مستقیم شورایی)
🖋احسان شریعتی
☀️بمناسبت ۲ آذر ۸۶مین زادروز آموزگار «مردم» علی شریعتی
🔸«مردم» در اندیشه شریعتی از جهانبینی فلسفی او میآید؛ آنجا که میگوید در جهانبینی توحیدی و در خوانش قرآنی در حوزههای تاریخی، اجتماعی و اقتصادی میتوانید جای «الله»، «ناس» را بگذارید؛ یعنی در همه عرصههای تاریخی، اجتماعی و اقتصادی مردم نمایندهٔ خدا هستند یا اراده و دست خدا از آستین خلق برون میآید. بهاینترتیب مبنای مردمسالاری در اندیشه شریعتی نوع جهانبینی و هستیشناسی او، یعنی توحید، است.
🔹دکتر شریعتی در آن مقطع مشخص تاریخی نیل به دموکراسی را با طی یک دوره گذار ممکن میدانست. و این «تز» تحتتأثیر جنبشهای رها شده از استعمار که در کنفرانس باندونگ ۲۴ کشور آسیایی و افریقایی و بعدها جنبش «غیرمتعهدها» بهرهبری نهرو و ناصر و..، اعلام کرده بودند که پس از کسب استقلال، از طریق «دموکراسی متعهد و مهتدی» به سوی دموکراسی پیش میروند. از سوی دیگر، شریعتی از این نمونه برای فهم و تبیین مفهوم امامت در تشیع که بهشکل خاصی قایل به تداوم نوعی رهبری فکری است، استفاده میکند. تشیع به این قائل است که در دورهٔ غیبت، دوره امامت خاص یا در تداوم نبوت پایان مییابد و در نگاه شریعتی در این دوران است که رهبری عقیدتی فرهمند فردی در چند نسل تمام میشود و دموکراسی آغاز میشود (مشابه تعریف «خاتمیت» نزد اقبال لاهوری که معادل استقلال رأی آدمی از انتقال وحی توسط پیامبران است).
🔸ماهیت اندیشه و پیام شریعتی بهعنوان یکی از معلمان اعتراض و انقلاب علیه استبداد و سلطه و اقتدارگاه خوب فهمیده نشده است. تفکر او عمیقا مردمسالارانه بود و استقلال، آزادی و عدالت جزء ذاتی آرمانهای اصلی و اساسی شریعتی بود. این حکایت در اندیشه و راهکار «نوشریعتی»ها تا تحقق کامل طرحهای توسعهای که به عدالت و آزادی و عرفان یا همبستگی معنوی بینجامد، همچنان باقی است، چراکه موانع و مشکلاتی که هنوز در برابر مردم وجود دارد، نشان میدهد که اندیشه و منش اعتراضی شریعتیوار همچنان زنده و مطرح است و مدافع خواستهای حقطلبانه مردم و مطالبهگر از مسئولان، تا رفتار و شیوه برخورد و مدیریت خود را در مواجهه با بحران معیشتی-اجتماعی و حقوقی-سیاسی حاد کنونی، «اصلاح» کنند.
📌متن فوق طی بحثی که در میز گردی با دکتر صادق زیبا کلام و دکتر سعید مدنی در روزنامه شرق به مناسبت هشتادششمین تولد دکتر علی شریعتی مطرح گردید.
#حقوق_مردم
#دموکراسی_رادیکال
#آموزگار
#هشتاد_ششمین_تولد_شمع
#یادداشت
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
📌 برای مشاهده مطالعه متن به آدرس زیر و یا گزینه instant view مراجعه کنید.
https://b2n.ir/627421
🖋احسان شریعتی
☀️بمناسبت ۲ آذر ۸۶مین زادروز آموزگار «مردم» علی شریعتی
🔸«مردم» در اندیشه شریعتی از جهانبینی فلسفی او میآید؛ آنجا که میگوید در جهانبینی توحیدی و در خوانش قرآنی در حوزههای تاریخی، اجتماعی و اقتصادی میتوانید جای «الله»، «ناس» را بگذارید؛ یعنی در همه عرصههای تاریخی، اجتماعی و اقتصادی مردم نمایندهٔ خدا هستند یا اراده و دست خدا از آستین خلق برون میآید. بهاینترتیب مبنای مردمسالاری در اندیشه شریعتی نوع جهانبینی و هستیشناسی او، یعنی توحید، است.
🔹دکتر شریعتی در آن مقطع مشخص تاریخی نیل به دموکراسی را با طی یک دوره گذار ممکن میدانست. و این «تز» تحتتأثیر جنبشهای رها شده از استعمار که در کنفرانس باندونگ ۲۴ کشور آسیایی و افریقایی و بعدها جنبش «غیرمتعهدها» بهرهبری نهرو و ناصر و..، اعلام کرده بودند که پس از کسب استقلال، از طریق «دموکراسی متعهد و مهتدی» به سوی دموکراسی پیش میروند. از سوی دیگر، شریعتی از این نمونه برای فهم و تبیین مفهوم امامت در تشیع که بهشکل خاصی قایل به تداوم نوعی رهبری فکری است، استفاده میکند. تشیع به این قائل است که در دورهٔ غیبت، دوره امامت خاص یا در تداوم نبوت پایان مییابد و در نگاه شریعتی در این دوران است که رهبری عقیدتی فرهمند فردی در چند نسل تمام میشود و دموکراسی آغاز میشود (مشابه تعریف «خاتمیت» نزد اقبال لاهوری که معادل استقلال رأی آدمی از انتقال وحی توسط پیامبران است).
🔸ماهیت اندیشه و پیام شریعتی بهعنوان یکی از معلمان اعتراض و انقلاب علیه استبداد و سلطه و اقتدارگاه خوب فهمیده نشده است. تفکر او عمیقا مردمسالارانه بود و استقلال، آزادی و عدالت جزء ذاتی آرمانهای اصلی و اساسی شریعتی بود. این حکایت در اندیشه و راهکار «نوشریعتی»ها تا تحقق کامل طرحهای توسعهای که به عدالت و آزادی و عرفان یا همبستگی معنوی بینجامد، همچنان باقی است، چراکه موانع و مشکلاتی که هنوز در برابر مردم وجود دارد، نشان میدهد که اندیشه و منش اعتراضی شریعتیوار همچنان زنده و مطرح است و مدافع خواستهای حقطلبانه مردم و مطالبهگر از مسئولان، تا رفتار و شیوه برخورد و مدیریت خود را در مواجهه با بحران معیشتی-اجتماعی و حقوقی-سیاسی حاد کنونی، «اصلاح» کنند.
📌متن فوق طی بحثی که در میز گردی با دکتر صادق زیبا کلام و دکتر سعید مدنی در روزنامه شرق به مناسبت هشتادششمین تولد دکتر علی شریعتی مطرح گردید.
#حقوق_مردم
#دموکراسی_رادیکال
#آموزگار
#هشتاد_ششمین_تولد_شمع
#یادداشت
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
📌 برای مشاهده مطالعه متن به آدرس زیر و یا گزینه instant view مراجعه کنید.
https://b2n.ir/627421
Telegraph
شریعتی به «دموکراسی رادیکال» باور داشت (مردمسالاری مستقیم شورایی)
🖋احسان شریعتی ☀️بمناسبت ۲ آذر ۸۶مین زادروز آموزگار «مردم» علی شریعتی-- «مردم» در اندیشه شریعتی از جهانبینی فلسفی او میآید؛ آنجا که میگوید در جهانبینی توحیدی و در خوانش قرآنی در حوزههای تاریخی، اجتماعی و اقتصادی میتوانید جای «الله»، «ناس» را بگذارید؛…
Forwarded from صداى نوينِ خراسان
🔷🗒تحريف قرآن در صدا و سيما
🖋علی طهماسبی
🔸در حیرتم از پیران بُهت که آیات قرآن را به زعم خود تفسیر می کنند، بی آنکه به آیات قبل و بعد آن توجه کنند، منظورم شرح آیهای است که مثلا کارشناس ارشد قرآن شناس در تلویزیون سراسری ایران ایراد فرمودند، آیاتی که در سوره مائده آمده و از داستان قابیل و هابیل شروع می شود، بعد هم به داستان بنی اسرائیل می رسد و می گوید کسی که نفسی را به غیر حق بکشد چنان است که همه مردم را کشته باشد، در ادامه به همین آیه ای می رسد که کارشناس ارشد قرآن شناس با افزودن و تحرف بیان کرده بی آن که بگوید محارب با خدا و رسول همان کسی است که دیگران می کشد، موضوع نه الحاد است نه بی خدایی نه توهین به مقدسات بلکه حق الناس و خون ناحق است. آیات بعدی را هم نادیده می گیرد . اگر شما ادامه آیات را دنبال کنید می بینید داستان باز هم سرگذشت بنی اسرائیل و تورات است تا به آن جا می رسد که: «بر آنان نوشتیم که چشم در برابر چشم، داندان در برابر دندان، و نفس در برابر نفس» در سیر این آیات به روشنی مشخص می کند که محاربه با خدا و رسول کشتن دیگران به غیر حق است .
#قرآن
#تحریف
#صدا_سیما
#دیدگاه
#یادداشت
#علی_طهماسبی
#صدای_نوین_خراسان
🆔 @tahmasbiali
✅ @VoNoKh
🖋علی طهماسبی
🔸در حیرتم از پیران بُهت که آیات قرآن را به زعم خود تفسیر می کنند، بی آنکه به آیات قبل و بعد آن توجه کنند، منظورم شرح آیهای است که مثلا کارشناس ارشد قرآن شناس در تلویزیون سراسری ایران ایراد فرمودند، آیاتی که در سوره مائده آمده و از داستان قابیل و هابیل شروع می شود، بعد هم به داستان بنی اسرائیل می رسد و می گوید کسی که نفسی را به غیر حق بکشد چنان است که همه مردم را کشته باشد، در ادامه به همین آیه ای می رسد که کارشناس ارشد قرآن شناس با افزودن و تحرف بیان کرده بی آن که بگوید محارب با خدا و رسول همان کسی است که دیگران می کشد، موضوع نه الحاد است نه بی خدایی نه توهین به مقدسات بلکه حق الناس و خون ناحق است. آیات بعدی را هم نادیده می گیرد . اگر شما ادامه آیات را دنبال کنید می بینید داستان باز هم سرگذشت بنی اسرائیل و تورات است تا به آن جا می رسد که: «بر آنان نوشتیم که چشم در برابر چشم، داندان در برابر دندان، و نفس در برابر نفس» در سیر این آیات به روشنی مشخص می کند که محاربه با خدا و رسول کشتن دیگران به غیر حق است .
#قرآن
#تحریف
#صدا_سیما
#دیدگاه
#یادداشت
#علی_طهماسبی
#صدای_نوین_خراسان
🆔 @tahmasbiali
✅ @VoNoKh
Telegram
🖇 attach