♻️تغییر دیدگاه رایج در مورد نواحی #پردازش #زبانی در #مغز
#Broca and #Wernicke are dead, or moving past the classic model of #language #neurobiology
پژوهشگران دانشگاه لاوال مونترال 🇨🇦 و دانشگاه بین المللی فلوریدا 🇺🇸 در پژوهشی که به تازگی منتشر شده است مدعی لزوم تغییر الگو سنتی پردازش زبانی مبتنی بر نواحی #ورنیکه و #بروکا هستند.
📚در این پژوهش که بصورت مطالعه مروری صورت گرفته است، مشخص شده که هنوز بعد از 150 سال از مدل پیشنهادی نواحی ورنیکه و بروکا، تعریف دقیق و ثابتی از این دو ناحیه در پژوهش های عصب شناختی وجود ندارد.
📝دلایل این پژوهشگران به شرح زیر است:
1. این مدل مبتنی بر آناتومی مغزی قدیمی و تاریخ گذشته است.
2. به شکل مطلوب و کافی ارتباطات لازم برای زبان را مشخص نمی سازد.
3. دیدگاه #زبان-محور #ماژولار بدست می دهد.
4. فقط بر ساختارهای #قشری #مخ متمرکز شده است و نقش ساختارهای #زیرقشری و نواحی #ارتباطی را نادیده گرفته است.
🔍همچنین، این پژوهشگران #پیمایشی در مورد تعریف و موقعیت محدوده های ورنیکه و برکا در #انجمن #نوربیولوجی #زبان انجام داده اند که نشانگر عدم توافق بالا بین متخصصان در مورد این نواحی است. افزون بر این، شواهد پژوهشی اخیر حاکی از درگیر بودن نواحی پراکنده و وسیعی در سطح و عمق مغز برای پردازش های زبانی است که در این پژوهش به آنها اشاره شده است.
Abstract
With the advancement of #cognitive #neuroscience and #neuropsychological research, the field of #language #neurobiology is at a cross-roads with respect to its framing theories. The central thesis of this article is that the major historical framing model, the Classic “#Wernicke-Lichtheim-Geschwind” model, and associated #terminology, is no longer adequate for contemporary investigations into the neurobiology of language. We argue that the Classic model (1) is based on an outdated brain anatomy; (2) does not adequately represent the distributed connectivity relevant for #language, (3) offers a modular and “#language_centric” perspective, and (4) focuses on #cortical structures, for the most part leaving out subcortical regions and relevant connections. To make our case, we discuss the issue of anatomical specificity with a focus on the contemporary usage of the terms “Broca’s and Wernicke’s area”, including results of a survey that was conducted within the language neurobiology community. We demonstrate that there is no consistent #anatomical definition of “Broca’s and Wernicke’s Areas”, and propose to replace these terms with more precise anatomical definitions. We illustrate the distributed nature of the language connectome, which extends far beyond the single-pathway notion of arcuate fasciculus connectivity established in Geschwind’s version of the Classic Model. By illustrating the definitional confusion surrounding “Broca’s and Wernicke’s areas”, and by illustrating the difficulty integrating the emerging literature on perisylvian white matter connectivity into this model, we hope to expose the limits of the model, argue for its obsolescence, and suggest a path forward in defining a replacement.
لینک منبع 👇🏻(further reading)👇🏻
http://www.sciencedirect.com/science/article/pii/S0093934X16300475
✅(در صورت جذابیت و علاقمندی به موضوع، مطلب را برای دیگران نیز بازنشر فرمایید).
📢کانال #دکترامیرمحمدشهسوارانی
🍃🌹🌸💐🌸🌹🍃
@DrAmirMohammadShahsavarani
#Broca and #Wernicke are dead, or moving past the classic model of #language #neurobiology
پژوهشگران دانشگاه لاوال مونترال 🇨🇦 و دانشگاه بین المللی فلوریدا 🇺🇸 در پژوهشی که به تازگی منتشر شده است مدعی لزوم تغییر الگو سنتی پردازش زبانی مبتنی بر نواحی #ورنیکه و #بروکا هستند.
📚در این پژوهش که بصورت مطالعه مروری صورت گرفته است، مشخص شده که هنوز بعد از 150 سال از مدل پیشنهادی نواحی ورنیکه و بروکا، تعریف دقیق و ثابتی از این دو ناحیه در پژوهش های عصب شناختی وجود ندارد.
📝دلایل این پژوهشگران به شرح زیر است:
1. این مدل مبتنی بر آناتومی مغزی قدیمی و تاریخ گذشته است.
2. به شکل مطلوب و کافی ارتباطات لازم برای زبان را مشخص نمی سازد.
3. دیدگاه #زبان-محور #ماژولار بدست می دهد.
4. فقط بر ساختارهای #قشری #مخ متمرکز شده است و نقش ساختارهای #زیرقشری و نواحی #ارتباطی را نادیده گرفته است.
🔍همچنین، این پژوهشگران #پیمایشی در مورد تعریف و موقعیت محدوده های ورنیکه و برکا در #انجمن #نوربیولوجی #زبان انجام داده اند که نشانگر عدم توافق بالا بین متخصصان در مورد این نواحی است. افزون بر این، شواهد پژوهشی اخیر حاکی از درگیر بودن نواحی پراکنده و وسیعی در سطح و عمق مغز برای پردازش های زبانی است که در این پژوهش به آنها اشاره شده است.
Abstract
With the advancement of #cognitive #neuroscience and #neuropsychological research, the field of #language #neurobiology is at a cross-roads with respect to its framing theories. The central thesis of this article is that the major historical framing model, the Classic “#Wernicke-Lichtheim-Geschwind” model, and associated #terminology, is no longer adequate for contemporary investigations into the neurobiology of language. We argue that the Classic model (1) is based on an outdated brain anatomy; (2) does not adequately represent the distributed connectivity relevant for #language, (3) offers a modular and “#language_centric” perspective, and (4) focuses on #cortical structures, for the most part leaving out subcortical regions and relevant connections. To make our case, we discuss the issue of anatomical specificity with a focus on the contemporary usage of the terms “Broca’s and Wernicke’s area”, including results of a survey that was conducted within the language neurobiology community. We demonstrate that there is no consistent #anatomical definition of “Broca’s and Wernicke’s Areas”, and propose to replace these terms with more precise anatomical definitions. We illustrate the distributed nature of the language connectome, which extends far beyond the single-pathway notion of arcuate fasciculus connectivity established in Geschwind’s version of the Classic Model. By illustrating the definitional confusion surrounding “Broca’s and Wernicke’s areas”, and by illustrating the difficulty integrating the emerging literature on perisylvian white matter connectivity into this model, we hope to expose the limits of the model, argue for its obsolescence, and suggest a path forward in defining a replacement.
لینک منبع 👇🏻(further reading)👇🏻
http://www.sciencedirect.com/science/article/pii/S0093934X16300475
✅(در صورت جذابیت و علاقمندی به موضوع، مطلب را برای دیگران نیز بازنشر فرمایید).
📢کانال #دکترامیرمحمدشهسوارانی
🍃🌹🌸💐🌸🌹🍃
@DrAmirMohammadShahsavarani
♻️ریشه های #خودکشی در #ارتباطات و #تعاملات #بین-فردی
#Empirical #extension of the #interpersonal #theory of #suicide: Investigating the role of interpersonal #hopelessness
پژوهشگران دانشگاه لوییزیانا 🇺🇸، دانشگاه فلوریدا 🇺🇸، دانشگاه تگزاس 🇺🇸، مرکز مراقبت سلامت اوکلاهما 🇺🇸، دانشگاه اوکلاهما 🇺🇸، و دانشگاه علوم پزشکی می سی سی پی 🇺🇸 در گزارشی که به تازگی منتشر شده است به آزمون ارتباط عامل های #ارتباط بین فردی و خودکشی پرداختند.
🔬در این پژوهش #پیمایشی که برای آزمون #نظریه #بین_فردی خودکشی صورت گرفت، تعداد 173 نفر دانشجوی بین 18 تا 31 ساله که در #غربالگری #سلامت #دانشگاه های غرب ایالات متحده امریکا دارای نمرات بالا در #افکار خودکشی و یا سابقه #اقدام/#برنامه ریزی برای خودکشی بودند، توسط انواع مقیاس های #خودکشی، #افسردگی، #روابط #بین-فردی و #متغیرهای #جمعیت شناختی مورد ارزیابی قرار گرفتند.
📚نتایج نشان دادند:
1️⃣#ناامیدی در ارتباطات بین فردی به شکل مثبتی با خطر بروز خودکشی و احساس #تعلق پذیری ناکام شده ارتباط دارد. همچنین ناامیدی در ارتباطات بین فردی با #مشقت های ادراکی در روابط ارتباط مثبت دارد.
2️⃣نمرات بالا در ناامیدی بین فردی، #ناکامی در #احساس_تعلق، و مشقت های ادراکی منجر به پیش بینی دقیق خطر خودکشی در افراد می شود. اما ناامیدی کلی به همراه ناکامی در احساس تعلق، و مشقت های ادراکی نمی توانند پیش بینی کننده خطر خودکشی باشند.
🔆بر این اساس بنظر می رسد، #ناامیدی و #یاس در زمینه #برقراری و #حفظ روابط موثر و مثبت بین فردی عامل اصلی و مهم پیش بینی خطر خودکشی در #نوجوانان و #جوانان است. بهبود #مهارت های بین فردی، افزایش مهارت های #ارتباطی و نیز آموزشهای #حل_مسئله و #تصمیم_گیری می توانند کمک مهمی برای کاهش #ریسک خودکشی در این گروه سنی شوند.
Abstract
The #Interpersonal #Theory of #Suicide posits that #hopelessness about #thwarted #belongingness and #perceived #burdensomeness is an important risk factor for the desire for suicide and suicide #risk. Past research has indicated that #general #feelings of #hopelessness interact with the constructs of thwarted belongingness and perceived burdensomeness to predict suicide #ideation. However, no research has explicitly tested whether hopelessness specific to the interpersonal constructs of thwarted belongingness and perceived burdensomeness predicts suicide ideation and suicide risk. Participants in the current study (N = 173) were #undergraduate #students oversampled for history of suicide ideation, planning for suicide, and suicide attempt(s). Participants completed study measures online, including a new measure of hopelessness about thwarted belongingness and perceived burdensomeness. Results indicated that a three-way interaction of thwarted belongingness, perceived burdensomeness, and hopelessness about these interpersonal constructs, but not general hopelessness, predicted unique variance of suicide ideation and suicide risk. Results suggest that hopelessness about thwarted belongingness and perceived burdensomeness may be an important target for #reducing #suicidal #desire.
لینک منبع پیشنهادی برای مطالعه بیشتر 👇🏻(further reading)👇🏻
https://doi.org/10.1016/j.psychres.2017.11.005
✅(در صورت جذابیت و علاقمندی به موضوع، مطلب را برای دیگران نیز بازنشر فرمایید).
📢کانال #دکترامیرمحمدشهسوارانی
🍃🌹🌸💐🌸🌹🍃
@DrAmirMohammadShahsavarani
#Empirical #extension of the #interpersonal #theory of #suicide: Investigating the role of interpersonal #hopelessness
پژوهشگران دانشگاه لوییزیانا 🇺🇸، دانشگاه فلوریدا 🇺🇸، دانشگاه تگزاس 🇺🇸، مرکز مراقبت سلامت اوکلاهما 🇺🇸، دانشگاه اوکلاهما 🇺🇸، و دانشگاه علوم پزشکی می سی سی پی 🇺🇸 در گزارشی که به تازگی منتشر شده است به آزمون ارتباط عامل های #ارتباط بین فردی و خودکشی پرداختند.
🔬در این پژوهش #پیمایشی که برای آزمون #نظریه #بین_فردی خودکشی صورت گرفت، تعداد 173 نفر دانشجوی بین 18 تا 31 ساله که در #غربالگری #سلامت #دانشگاه های غرب ایالات متحده امریکا دارای نمرات بالا در #افکار خودکشی و یا سابقه #اقدام/#برنامه ریزی برای خودکشی بودند، توسط انواع مقیاس های #خودکشی، #افسردگی، #روابط #بین-فردی و #متغیرهای #جمعیت شناختی مورد ارزیابی قرار گرفتند.
📚نتایج نشان دادند:
1️⃣#ناامیدی در ارتباطات بین فردی به شکل مثبتی با خطر بروز خودکشی و احساس #تعلق پذیری ناکام شده ارتباط دارد. همچنین ناامیدی در ارتباطات بین فردی با #مشقت های ادراکی در روابط ارتباط مثبت دارد.
2️⃣نمرات بالا در ناامیدی بین فردی، #ناکامی در #احساس_تعلق، و مشقت های ادراکی منجر به پیش بینی دقیق خطر خودکشی در افراد می شود. اما ناامیدی کلی به همراه ناکامی در احساس تعلق، و مشقت های ادراکی نمی توانند پیش بینی کننده خطر خودکشی باشند.
🔆بر این اساس بنظر می رسد، #ناامیدی و #یاس در زمینه #برقراری و #حفظ روابط موثر و مثبت بین فردی عامل اصلی و مهم پیش بینی خطر خودکشی در #نوجوانان و #جوانان است. بهبود #مهارت های بین فردی، افزایش مهارت های #ارتباطی و نیز آموزشهای #حل_مسئله و #تصمیم_گیری می توانند کمک مهمی برای کاهش #ریسک خودکشی در این گروه سنی شوند.
Abstract
The #Interpersonal #Theory of #Suicide posits that #hopelessness about #thwarted #belongingness and #perceived #burdensomeness is an important risk factor for the desire for suicide and suicide #risk. Past research has indicated that #general #feelings of #hopelessness interact with the constructs of thwarted belongingness and perceived burdensomeness to predict suicide #ideation. However, no research has explicitly tested whether hopelessness specific to the interpersonal constructs of thwarted belongingness and perceived burdensomeness predicts suicide ideation and suicide risk. Participants in the current study (N = 173) were #undergraduate #students oversampled for history of suicide ideation, planning for suicide, and suicide attempt(s). Participants completed study measures online, including a new measure of hopelessness about thwarted belongingness and perceived burdensomeness. Results indicated that a three-way interaction of thwarted belongingness, perceived burdensomeness, and hopelessness about these interpersonal constructs, but not general hopelessness, predicted unique variance of suicide ideation and suicide risk. Results suggest that hopelessness about thwarted belongingness and perceived burdensomeness may be an important target for #reducing #suicidal #desire.
لینک منبع پیشنهادی برای مطالعه بیشتر 👇🏻(further reading)👇🏻
https://doi.org/10.1016/j.psychres.2017.11.005
✅(در صورت جذابیت و علاقمندی به موضوع، مطلب را برای دیگران نیز بازنشر فرمایید).
📢کانال #دکترامیرمحمدشهسوارانی
🍃🌹🌸💐🌸🌹🍃
@DrAmirMohammadShahsavarani
♻️تحلیل انواع #پیشرونده #MS: صورت های متفاوت بیماری و یا تغییرات وابسته به #سن؟
#Progressive Forms of #Multiple #Sclerosis: Distinct Entity or #Age-Dependent #Phenomena
متخصصان نوروساینس بنیاد و کلینیک مایو🇺🇸، در نوشتاری که به تازگی منتشر شده است به بررسی سیر #تصلب_چندگانه در چرخه زندگی مبتلایان و نیز انواع مختلف آن پرداخته اند.
1️⃣دوره بیماری #مالتیپل_اسلکروسیس بطور کلی بر اساس دو پدیده متمایز #بهبود و #پیشرفت مشخص می شود. هر دوره بصورت یک #فاز #بالینی یا #تحت_بالینی بهبود/کاهش، یک فاز #پیشرونده، و فاز #همپوشان بینابینی تعریف می شود. هرفاز می تواند شامل دوره های متناوب #فعال و #غیرفعال باشد.
2️⃣بروز فاز پیشرونده #مالتیپل_اسکلروسیز وابسته به سن است؛ در 99 درصد افراد مبتلا به MS، فاز پیشرونده در محدوده 35-55 سالگی رخ می دهد، اما زمان و فاز علایم تحت بالینی پیش-پیشرونده (#تخریب #مغز، تخریب #تالاموس، و تخریب #نخاع) نامشخص است. علایم پیش بینی فاز پیشرونده شامل #مذکر بودن، تخریب نخاعی، #استعمال #تنباکو، مصرف زیاد #نمک، #چاقی، و بالانبودن سطح #ویتامین #D در خون هستند که به میزان زیادی مرتبط با سن هستند.
3️⃣ دو سازوکار اصلی زیرببنایی در MS، #استرس #اکسیداتیو و #التهاب هستند. این دو مکانیزم به میزان زیادی وابسته به سن هستند. با افزایش سن، میزان #کاتابولیزم بر #آنابولیزم پیشی گرفته و #تباهی #عصبی وسعت بیشتری به خود می گیرد؛ در عین حال، سرعت #بازسازی و #میلین_سازی مجدد نیز افت می کند. علایم آسیب شناختی بروز #اسکلروزمالتیپل پیشرونده نیز وابسته به سن هستند (بویژه اوج #پلاکهای ذوب شده در حدود 47 سالگی است). اما زمان و فاز پیش-پیشرونده نامشخص است.
4️⃣فعالیت #رفتاری #تحت_بالینی بیماران که منتهی به MS پیشرونده اولیه می شود، با بیمارانی که در فاز بهبودی/کاهش هستند که به فاز پیشرونده ثانویه می رود، معمولاً تفاوتی ندارد. حتی تفاوتی بین #زنان و #مردان نیز در این زمینه مشاهده نمی شود
📚در مجموع، حسب تحلیل های #عصب_شناختی و بررسی های #پیمایشی و #اپیدمیولوژیک، بنظر می رسد در حقیقت انواع پیشرونده MS عاملی ثانوی در نتیجه افزایش سن باشند و بهتر است بعنوان طبقات جداگانه محسوب نشوند، بلکه بخشی از سیر بیماری در چرخه عمر هر بیمار در نظر گرفته شوند.
KEY POINTS
🔑Multiple sclerosis (MS) disease course is defined by a subclinical or clinical relapsing-remitting phase, a progressive phase, and the overlapping phase in-between.
🔑Each phase can have intermittently active or inactive periods.
🔑The onset of progressive phase of MS is age-dependent but time and pre-progressive phase agnostic.
🔑Pathologic hallmarks of progressive MS onset are age-dependent but pre-progressive phase agnostic.
🔑Subclinical activity behavior in patients with radiologically isolated syndrome evolving to
primary progressive MS are mostly indistinguishable from patients with relapsing-remitting MS evolving to secondary progressive MS.
لینک منبع پیشنهادی برای مطالعه بیشتر 👇🏻(further reading)👇🏻
https://doi.org/10.1016/j.ncl.2017.08.006
✅(در صورت جذابیت و علاقمندی به موضوع، مطلب را برای دیگران نیز بازنشر فرمایید).
📢کانال #دکترامیرمحمدشهسوارانی
🍃🌹🌸💐🌸🌹🍃
@DrAmirMohammadShahsavarani
#Progressive Forms of #Multiple #Sclerosis: Distinct Entity or #Age-Dependent #Phenomena
متخصصان نوروساینس بنیاد و کلینیک مایو🇺🇸، در نوشتاری که به تازگی منتشر شده است به بررسی سیر #تصلب_چندگانه در چرخه زندگی مبتلایان و نیز انواع مختلف آن پرداخته اند.
1️⃣دوره بیماری #مالتیپل_اسلکروسیس بطور کلی بر اساس دو پدیده متمایز #بهبود و #پیشرفت مشخص می شود. هر دوره بصورت یک #فاز #بالینی یا #تحت_بالینی بهبود/کاهش، یک فاز #پیشرونده، و فاز #همپوشان بینابینی تعریف می شود. هرفاز می تواند شامل دوره های متناوب #فعال و #غیرفعال باشد.
2️⃣بروز فاز پیشرونده #مالتیپل_اسکلروسیز وابسته به سن است؛ در 99 درصد افراد مبتلا به MS، فاز پیشرونده در محدوده 35-55 سالگی رخ می دهد، اما زمان و فاز علایم تحت بالینی پیش-پیشرونده (#تخریب #مغز، تخریب #تالاموس، و تخریب #نخاع) نامشخص است. علایم پیش بینی فاز پیشرونده شامل #مذکر بودن، تخریب نخاعی، #استعمال #تنباکو، مصرف زیاد #نمک، #چاقی، و بالانبودن سطح #ویتامین #D در خون هستند که به میزان زیادی مرتبط با سن هستند.
3️⃣ دو سازوکار اصلی زیرببنایی در MS، #استرس #اکسیداتیو و #التهاب هستند. این دو مکانیزم به میزان زیادی وابسته به سن هستند. با افزایش سن، میزان #کاتابولیزم بر #آنابولیزم پیشی گرفته و #تباهی #عصبی وسعت بیشتری به خود می گیرد؛ در عین حال، سرعت #بازسازی و #میلین_سازی مجدد نیز افت می کند. علایم آسیب شناختی بروز #اسکلروزمالتیپل پیشرونده نیز وابسته به سن هستند (بویژه اوج #پلاکهای ذوب شده در حدود 47 سالگی است). اما زمان و فاز پیش-پیشرونده نامشخص است.
4️⃣فعالیت #رفتاری #تحت_بالینی بیماران که منتهی به MS پیشرونده اولیه می شود، با بیمارانی که در فاز بهبودی/کاهش هستند که به فاز پیشرونده ثانویه می رود، معمولاً تفاوتی ندارد. حتی تفاوتی بین #زنان و #مردان نیز در این زمینه مشاهده نمی شود
📚در مجموع، حسب تحلیل های #عصب_شناختی و بررسی های #پیمایشی و #اپیدمیولوژیک، بنظر می رسد در حقیقت انواع پیشرونده MS عاملی ثانوی در نتیجه افزایش سن باشند و بهتر است بعنوان طبقات جداگانه محسوب نشوند، بلکه بخشی از سیر بیماری در چرخه عمر هر بیمار در نظر گرفته شوند.
KEY POINTS
🔑Multiple sclerosis (MS) disease course is defined by a subclinical or clinical relapsing-remitting phase, a progressive phase, and the overlapping phase in-between.
🔑Each phase can have intermittently active or inactive periods.
🔑The onset of progressive phase of MS is age-dependent but time and pre-progressive phase agnostic.
🔑Pathologic hallmarks of progressive MS onset are age-dependent but pre-progressive phase agnostic.
🔑Subclinical activity behavior in patients with radiologically isolated syndrome evolving to
primary progressive MS are mostly indistinguishable from patients with relapsing-remitting MS evolving to secondary progressive MS.
لینک منبع پیشنهادی برای مطالعه بیشتر 👇🏻(further reading)👇🏻
https://doi.org/10.1016/j.ncl.2017.08.006
✅(در صورت جذابیت و علاقمندی به موضوع، مطلب را برای دیگران نیز بازنشر فرمایید).
📢کانال #دکترامیرمحمدشهسوارانی
🍃🌹🌸💐🌸🌹🍃
@DrAmirMohammadShahsavarani
♻️تاثیر #هیجان و #شناخت ها بر #همدلی
#Testing alternative models of #dispositional #empathy: The #Affect-to-Cognition (#ACM) versus the #Cognition-to-Affect (#CAM) model
پژوهشگران دانشگاه آمستردام 🇳🇱 در گزارشی که به تازگی منتشر شده است به بررسی مدلی های مختلف تبیین همدلی پرداختند.
🔬در این پژوهش #پیمایشی 3095 نفر داوطلب شرکت داشتند و واکنش های #بینفردی #شناختی و #عاطفی آنها ارزیابی شد.
📚محاسبات #SEM و #RMSEA و #SRMR نشان دادند تفاوت در همدلی افراد ناشی از مولفههای هیجانی و شناختی است. فراخوانی عواطف مقدم بر فرآیندهای شناختی است. دغدغههای همدلانه و #دیسترس #فردی تاثیر منفی بر شناخت افراد دارند. مهمتر اینکه، تقدم اثر هیجانات بر شناخت در همدلی، در #فرهنگها، #جنسها، و #سنین مختلف یکسان است.
🔆به این ترتیب، برای ترغیب و افزایش همدلی در افراد مختلف، لازم است مولفههای هیجانی را تحریک نمود.
لینک منبع پیشنهادی برای مطالعه بیشتر 👇🏻(further reading)👇🏻
https://doi.org/10.1016/j.paid.2017.09.036
✅(در صورت جذابیت و علاقمندی به موضوع، مطلب را برای دیگران نیز بازنشر فرمایید).
📢کانال #دکترامیرمحمدشهسوارانی
🍃🌹🌸💐🌸🌹🍃
https://t.me/DrAmirMohammadShahsavarani
#Testing alternative models of #dispositional #empathy: The #Affect-to-Cognition (#ACM) versus the #Cognition-to-Affect (#CAM) model
پژوهشگران دانشگاه آمستردام 🇳🇱 در گزارشی که به تازگی منتشر شده است به بررسی مدلی های مختلف تبیین همدلی پرداختند.
🔬در این پژوهش #پیمایشی 3095 نفر داوطلب شرکت داشتند و واکنش های #بینفردی #شناختی و #عاطفی آنها ارزیابی شد.
📚محاسبات #SEM و #RMSEA و #SRMR نشان دادند تفاوت در همدلی افراد ناشی از مولفههای هیجانی و شناختی است. فراخوانی عواطف مقدم بر فرآیندهای شناختی است. دغدغههای همدلانه و #دیسترس #فردی تاثیر منفی بر شناخت افراد دارند. مهمتر اینکه، تقدم اثر هیجانات بر شناخت در همدلی، در #فرهنگها، #جنسها، و #سنین مختلف یکسان است.
🔆به این ترتیب، برای ترغیب و افزایش همدلی در افراد مختلف، لازم است مولفههای هیجانی را تحریک نمود.
لینک منبع پیشنهادی برای مطالعه بیشتر 👇🏻(further reading)👇🏻
https://doi.org/10.1016/j.paid.2017.09.036
✅(در صورت جذابیت و علاقمندی به موضوع، مطلب را برای دیگران نیز بازنشر فرمایید).
📢کانال #دکترامیرمحمدشهسوارانی
🍃🌹🌸💐🌸🌹🍃
https://t.me/DrAmirMohammadShahsavarani
Telegram
دکتر امیر محمد شهسوارانی
☎️هماهنگی وقت مشاوره/برگزاری کارگاه: +989057962633
🌐 https://www.ipbses.com/
http://bit.ly/IPBSES-Institue
باهم در اوج 🦅
🌐 https://www.ipbses.com/
http://bit.ly/IPBSES-Institue
باهم در اوج 🦅
♻️#نگرش افراد به #خودکشی در سنین مختلف
Association between #age and #attitudes toward #suicide
پژوهشگران دانشگاه گاچون🇰🇷، دانشگاه سونگ کیون کوان🇰🇷، مرکز پزشکی کنکوک🇰🇷، و دانشگاه ملی سئول🇰🇷 در پژوهشی که به تازگی منتشر شده است #ذهنیت افراد سنین مختلف را نسبت به خودکشی مورد ارزیابی قرار دادند.
🔬در این پژوهش #پیمایشی 1200 نفر داوطلب به پرسشنامه نگرشسنجی خودکشی (#SOQ) و نیز پرسشنامه اطلاعات #جمعیتشناختی پاسخ گفتند.
📊نتایج نشان داد:
1️⃣عامل #سن نقش مهمی در #نگرش افراد به مسئله خودکشی دارد.
2️⃣ ⚠️ با افزایش سن، نگرش افراد به خودکشی منفیتر می شود؛ موضوعی که بر خلاف دیدگاه رایج روانپزشکی است
3️⃣ نگرش منفی نسبت به خودکشی در سطح #جامعه عامل مهمی در کاهش رفتارهای #جستجوی #کمک توسط افرادی میشود که قصد خودکشی دارند.
4️⃣ برای کاهش خودکشی لازم است #مهارتهای #ارتباطی و #تعاملات #اجتماعی در سطوح مختلف جامعه آموزش داده شوند.
Abstract
Background and objective: #Attitudes toward #suicide is one of the important determinants for #help-seeking #behaviors among #suicidal population. We hypothesized that #older #age groups would have more favorable attitudes toward suicide than would younger groups.
Methods: We conducted a #survey of attitudes toward suicide in a nationally representative sample. Attitudes toward suicide were measured with the #Korean version of the Suicide Opinion Questionnaire (#SOQ). Multiple linear regression analysis was performed to determine the influence of age on attitudes toward suicide after adjusting for other sociodemographic and clinical variables.
Results: A total of 1200 people in the general public responded to the survey. Older people expressed less favorable attitudes toward suicide than did younger people. According the multiple linear regression analysis, age was the most influential factor with regard to attitudes toward suicide.
Conclusion: Contrary to our a priori hypothesis, people in the older age groups had more negative attitudes toward suicide than did those in the younger age groups. The results suggest that negative attitudes toward suicide in the general population may interfere with the help-seeking behavior of people at high risk for suicide. Future studies should directly investigate the relationship between attitudes toward suicide and suicide rates.
لینک منبع پیشنهادی برای مطالعه بیشتر 👇🏻(further reading)👇🏻
https://doi.org/10.1016/j.ejpsy.2017.08.007
✅(در صورت جذابیت و علاقمندی به موضوع، مطلب را برای دیگران نیز بازنشر فرمایید).
📢کانال #دکترامیرمحمدشهسوارانی
🍃🌹🌸💐🌸🌹🍃
https://t.me/DrAmirMohammadShahsavarani
Association between #age and #attitudes toward #suicide
پژوهشگران دانشگاه گاچون🇰🇷، دانشگاه سونگ کیون کوان🇰🇷، مرکز پزشکی کنکوک🇰🇷، و دانشگاه ملی سئول🇰🇷 در پژوهشی که به تازگی منتشر شده است #ذهنیت افراد سنین مختلف را نسبت به خودکشی مورد ارزیابی قرار دادند.
🔬در این پژوهش #پیمایشی 1200 نفر داوطلب به پرسشنامه نگرشسنجی خودکشی (#SOQ) و نیز پرسشنامه اطلاعات #جمعیتشناختی پاسخ گفتند.
📊نتایج نشان داد:
1️⃣عامل #سن نقش مهمی در #نگرش افراد به مسئله خودکشی دارد.
2️⃣ ⚠️ با افزایش سن، نگرش افراد به خودکشی منفیتر می شود؛ موضوعی که بر خلاف دیدگاه رایج روانپزشکی است
3️⃣ نگرش منفی نسبت به خودکشی در سطح #جامعه عامل مهمی در کاهش رفتارهای #جستجوی #کمک توسط افرادی میشود که قصد خودکشی دارند.
4️⃣ برای کاهش خودکشی لازم است #مهارتهای #ارتباطی و #تعاملات #اجتماعی در سطوح مختلف جامعه آموزش داده شوند.
Abstract
Background and objective: #Attitudes toward #suicide is one of the important determinants for #help-seeking #behaviors among #suicidal population. We hypothesized that #older #age groups would have more favorable attitudes toward suicide than would younger groups.
Methods: We conducted a #survey of attitudes toward suicide in a nationally representative sample. Attitudes toward suicide were measured with the #Korean version of the Suicide Opinion Questionnaire (#SOQ). Multiple linear regression analysis was performed to determine the influence of age on attitudes toward suicide after adjusting for other sociodemographic and clinical variables.
Results: A total of 1200 people in the general public responded to the survey. Older people expressed less favorable attitudes toward suicide than did younger people. According the multiple linear regression analysis, age was the most influential factor with regard to attitudes toward suicide.
Conclusion: Contrary to our a priori hypothesis, people in the older age groups had more negative attitudes toward suicide than did those in the younger age groups. The results suggest that negative attitudes toward suicide in the general population may interfere with the help-seeking behavior of people at high risk for suicide. Future studies should directly investigate the relationship between attitudes toward suicide and suicide rates.
لینک منبع پیشنهادی برای مطالعه بیشتر 👇🏻(further reading)👇🏻
https://doi.org/10.1016/j.ejpsy.2017.08.007
✅(در صورت جذابیت و علاقمندی به موضوع، مطلب را برای دیگران نیز بازنشر فرمایید).
📢کانال #دکترامیرمحمدشهسوارانی
🍃🌹🌸💐🌸🌹🍃
https://t.me/DrAmirMohammadShahsavarani
Telegram
دکتر امیر محمد شهسوارانی
☎️هماهنگی وقت مشاوره/برگزاری کارگاه: +989057962633
🌐 https://www.ipbses.com/
http://bit.ly/IPBSES-Institue
باهم در اوج 🦅
🌐 https://www.ipbses.com/
http://bit.ly/IPBSES-Institue
باهم در اوج 🦅