«من راستی خندهام میگیرد وقتی میبینم این مردم خود را به اسلام میبندند و یا از آن طرفداری میکنند. یک پایهی مهم اسلام، توحید است. شما از همین توحید چه بهرهای دارید!؟ اگر یک مادّی تمام، ادعای توحید کند، خیلی به حقیقت نزدیکتر است زیرا او همهی عامل را پیرو یک نظام ثابت میداند ولی شما هزاران سنگ و چوب قبر و صاحب قبر را دستاندرکار میدانید.»
اینها جملات علیاکبر حکمیزاده است. او مجموعهای از جدلیات بیپرده و بیپروای خود علیه آنچه دین مسلط ایرانیان مینامید را در نشریهی پرچم در سال ۱۳۲۲ منتشر کرد و سپس در قالب کتابی به نام «اسرار هزارساله» منتشر نمود.
انتشار چنین کتابی در ان اوضاع و احوال به این علت شجاعانه بود، که با تبعید رضاشاه، دولت مرکزی ضعیف شده بود. در همین ایام است که افراد مرتجعی مانند محسن صدر، دوباره به میدان بازمیگردند و آثار انتقادی احمد کسروی را ممنوعالانتشار میکنند. قتل احمد کسروی هم در ۱۳۲۴ محصول خلأ قدرت ناشی از نبود دولت رضاشاهیست. با این حال، حکمیزاده که خود مانند کسروی و تقیزاده، تحصیلات حوزوی را تجربه کرده بود، تلاش میکند با طرح پرسشهای ساده اما گزنده، تناقضات ایرانیان را نشان دهد. او در این کار، به ویژه فرهنگ دینی مسلط را نقد میکند.
گفتار یکم در کتاب «اسرار هزارساله»، «خدا» نام دارد. حکمیزاده تاکید میکند که اولین اصل اسلام، توحید است. «قرآن، در چند جا میگوید خود پیغمبر غیب نمی داند. در چند جا میگوید که او هم بشریست مانند دیگران. جز اینکه به او وحی میشود و میگوید که او مالک سود و زیان خود نیست. (قل لا الملک لنفسی نفعاً و لاضراً) ولی شما برای امامزاده داوود هم حاضر نیستید اینها را بپذیرید!»
حکمیزاده در انتقاد از زیارت شیعی که آن را «گنبدپرستی» مینامد و همینطور باور به شفاعت امامان و قدیسین، مینویسد:
«ابن مکتوم، از اصحاب خاص پیغمبر، کور بود. نه او بینایی خود را از پیغمبر خواست و نه پیغمبر چنین کاری کرد. عقیل، برادر علی کور بود. نه این برادر، خود دخیل بست و نه او عقیل را به چنین حاجتی رسانید. ولی شما میگویید تربت امام، شفای هر درد و امان از هر بلاییست. نه راستی شما در این سخن اگر شوخی میکنید که دین و خدا و جان مردم شوخیبردار نیست. و اگر جدی میگویید پس چرا معطلید!؟ بگویید همهی این بیمارستانها و داروهانهها و دانشکدههای طب و داروسازی را برچینند!»
چنین انتقادات عقلگرایانهای، بعدها از برخی دیگر از نویسندگان منتقد شیعه که خود شیعهزاده بودند هم ابراز شد. به عنوان نمونه، حیدرعلی قلمداران در کتاب «راه نجات از شر غلات» همینگونه ملاحظات عقلانی را مبنای انتقاد از «دین مسلط» قرار میدهد و فقدان مبانی اسلامی، و حتی ضدیت این رفتارها را با اسلام، ادعا میکند. در اپیزود هشتم از دیگرینامه، شرحی از او و عقایدش را شاهد بودید. علاوه بر قلمداران، ابوالفضل برقعی هم یکی دیگر از نیروهای ریزشی سازمان شیعه محسوب میشد که البته کمی بعدتر، به صف این گونه منتقدان عقلگرا پیوست.
«اسرار هزارساله» با واکنش خمینی جوان هم مواجه شد و رسالهی «کشفالاسرار» خمینی در پاسخ به آن نوشته شد. غمانگیز است که با فروپاشی نظام شاهنشاهی، ورق به نفع حامیان راستکیش شیعیگری برگشت. مطالعهی کتاب «اسرار هزارساله» از حیث نکتهسنجیهای عقلگرایانهای که میکند و به ویژه، وقتی در بستر تاریخ غمبار صد سال. اخیر نگریسته شود، هنوز خواندنیست. متن این کتاب به صورت رایگان و در قالب پی.دی.اف، به. آسانی قابل دانلود است.
https://x.com/dialogue1402/status/1793701277299261902?s=46
#نقد_دین #نوگرایی_دینی #سکولاریسم #شیعه #شیعی_گری #زیارت #شفاعت #گفتگو
@Dialogue1402
اینها جملات علیاکبر حکمیزاده است. او مجموعهای از جدلیات بیپرده و بیپروای خود علیه آنچه دین مسلط ایرانیان مینامید را در نشریهی پرچم در سال ۱۳۲۲ منتشر کرد و سپس در قالب کتابی به نام «اسرار هزارساله» منتشر نمود.
انتشار چنین کتابی در ان اوضاع و احوال به این علت شجاعانه بود، که با تبعید رضاشاه، دولت مرکزی ضعیف شده بود. در همین ایام است که افراد مرتجعی مانند محسن صدر، دوباره به میدان بازمیگردند و آثار انتقادی احمد کسروی را ممنوعالانتشار میکنند. قتل احمد کسروی هم در ۱۳۲۴ محصول خلأ قدرت ناشی از نبود دولت رضاشاهیست. با این حال، حکمیزاده که خود مانند کسروی و تقیزاده، تحصیلات حوزوی را تجربه کرده بود، تلاش میکند با طرح پرسشهای ساده اما گزنده، تناقضات ایرانیان را نشان دهد. او در این کار، به ویژه فرهنگ دینی مسلط را نقد میکند.
گفتار یکم در کتاب «اسرار هزارساله»، «خدا» نام دارد. حکمیزاده تاکید میکند که اولین اصل اسلام، توحید است. «قرآن، در چند جا میگوید خود پیغمبر غیب نمی داند. در چند جا میگوید که او هم بشریست مانند دیگران. جز اینکه به او وحی میشود و میگوید که او مالک سود و زیان خود نیست. (قل لا الملک لنفسی نفعاً و لاضراً) ولی شما برای امامزاده داوود هم حاضر نیستید اینها را بپذیرید!»
حکمیزاده در انتقاد از زیارت شیعی که آن را «گنبدپرستی» مینامد و همینطور باور به شفاعت امامان و قدیسین، مینویسد:
«ابن مکتوم، از اصحاب خاص پیغمبر، کور بود. نه او بینایی خود را از پیغمبر خواست و نه پیغمبر چنین کاری کرد. عقیل، برادر علی کور بود. نه این برادر، خود دخیل بست و نه او عقیل را به چنین حاجتی رسانید. ولی شما میگویید تربت امام، شفای هر درد و امان از هر بلاییست. نه راستی شما در این سخن اگر شوخی میکنید که دین و خدا و جان مردم شوخیبردار نیست. و اگر جدی میگویید پس چرا معطلید!؟ بگویید همهی این بیمارستانها و داروهانهها و دانشکدههای طب و داروسازی را برچینند!»
چنین انتقادات عقلگرایانهای، بعدها از برخی دیگر از نویسندگان منتقد شیعه که خود شیعهزاده بودند هم ابراز شد. به عنوان نمونه، حیدرعلی قلمداران در کتاب «راه نجات از شر غلات» همینگونه ملاحظات عقلانی را مبنای انتقاد از «دین مسلط» قرار میدهد و فقدان مبانی اسلامی، و حتی ضدیت این رفتارها را با اسلام، ادعا میکند. در اپیزود هشتم از دیگرینامه، شرحی از او و عقایدش را شاهد بودید. علاوه بر قلمداران، ابوالفضل برقعی هم یکی دیگر از نیروهای ریزشی سازمان شیعه محسوب میشد که البته کمی بعدتر، به صف این گونه منتقدان عقلگرا پیوست.
«اسرار هزارساله» با واکنش خمینی جوان هم مواجه شد و رسالهی «کشفالاسرار» خمینی در پاسخ به آن نوشته شد. غمانگیز است که با فروپاشی نظام شاهنشاهی، ورق به نفع حامیان راستکیش شیعیگری برگشت. مطالعهی کتاب «اسرار هزارساله» از حیث نکتهسنجیهای عقلگرایانهای که میکند و به ویژه، وقتی در بستر تاریخ غمبار صد سال. اخیر نگریسته شود، هنوز خواندنیست. متن این کتاب به صورت رایگان و در قالب پی.دی.اف، به. آسانی قابل دانلود است.
https://x.com/dialogue1402/status/1793701277299261902?s=46
#نقد_دین #نوگرایی_دینی #سکولاریسم #شیعه #شیعی_گری #زیارت #شفاعت #گفتگو
@Dialogue1402
علیاکبر حکمیزاده
منتقد شیعه و مولف کتاب «اسرارهزارساله»
بریدهی زیر که برگرفته از «اسرارهزارساله» منتشر شده در دههی بیست خورشیدیست اما نکتهسنجیها و پرسشهایش هنوز تازه جلوه میکند. گفتنیست که روحالله خمینی، کتاب «کشفالاسرار» را در پاسخ به حکمیزاده نوشت:
آب یک جو اگر از یک سرچشمه باشد هرچه پایینتر آید، اگر کمتر نشود، زیادتر هم نخواهد شد. حال شما کتابهایی که درباره امامت نوشته شده، به ترتیب تاریخ با هم بسنجید و یا یک کتاب از پیش از صفویه و یکی هم بعد آن، کنار هم بگذارید، آنگاه میبینید هر چه پایینتر میآید غلو آنها بیشتر و حجمشان بزرگتر میشود.
شما کتاب مقتل سید ابن طاووس را با جلد دهم بحار [الانوار مجلسی] و اسرارالشهاده دربندی بسنجید آنگاه از خود بپرسید این همه اختلاف چیست و اینها را که دربندی نوشته از کجا به دست آورده که سید ابن طاووس یا مجلسی به آن دسترسی نداشته؟!
یک زمانی سیاست این طور اقتضا میکرد که برای استقلال ایران و یا نگهداری آن در برابر دو دشمن نیرومند عثمانی و ازبک، مردم را به وسیه گریه و زیارت و دسته و گنبد و قبر، به تکان بیاورند ولی چه کنیم که آن سیاستداران با سیاستشان رفتند و نابود شدند و دنیا هم قرنها پیش رفت ولی این بدعتها همچنان برای ما ماند و معلوم نیست تا کی باید گرفتار اینها باشیم.
قرآن میگوید که ستمکارترین مردم کسانیاند که به خدا دروغ ببندند. علتش این است که آنچه رنگ دین به خود میگیرد پایدار میماند. اگر شهری را به نام سیاست ویران کنند، بهتر است از اینکه بدعتی به نام دین بسازند. خرابیها، غارتها، جنگها قحطیها که در گذشته واقع شده، جز در تاریخ اثری از آنها نیست. اما بدعتهای دینی که برای سیاست ساختند، پابرجاست.
#رواداری #شیعه #نقد_دینی #نوگرایی_دینی #گفتگو
@dialogue1402
منتقد شیعه و مولف کتاب «اسرارهزارساله»
بریدهی زیر که برگرفته از «اسرارهزارساله» منتشر شده در دههی بیست خورشیدیست اما نکتهسنجیها و پرسشهایش هنوز تازه جلوه میکند. گفتنیست که روحالله خمینی، کتاب «کشفالاسرار» را در پاسخ به حکمیزاده نوشت:
آب یک جو اگر از یک سرچشمه باشد هرچه پایینتر آید، اگر کمتر نشود، زیادتر هم نخواهد شد. حال شما کتابهایی که درباره امامت نوشته شده، به ترتیب تاریخ با هم بسنجید و یا یک کتاب از پیش از صفویه و یکی هم بعد آن، کنار هم بگذارید، آنگاه میبینید هر چه پایینتر میآید غلو آنها بیشتر و حجمشان بزرگتر میشود.
شما کتاب مقتل سید ابن طاووس را با جلد دهم بحار [الانوار مجلسی] و اسرارالشهاده دربندی بسنجید آنگاه از خود بپرسید این همه اختلاف چیست و اینها را که دربندی نوشته از کجا به دست آورده که سید ابن طاووس یا مجلسی به آن دسترسی نداشته؟!
یک زمانی سیاست این طور اقتضا میکرد که برای استقلال ایران و یا نگهداری آن در برابر دو دشمن نیرومند عثمانی و ازبک، مردم را به وسیه گریه و زیارت و دسته و گنبد و قبر، به تکان بیاورند ولی چه کنیم که آن سیاستداران با سیاستشان رفتند و نابود شدند و دنیا هم قرنها پیش رفت ولی این بدعتها همچنان برای ما ماند و معلوم نیست تا کی باید گرفتار اینها باشیم.
قرآن میگوید که ستمکارترین مردم کسانیاند که به خدا دروغ ببندند. علتش این است که آنچه رنگ دین به خود میگیرد پایدار میماند. اگر شهری را به نام سیاست ویران کنند، بهتر است از اینکه بدعتی به نام دین بسازند. خرابیها، غارتها، جنگها قحطیها که در گذشته واقع شده، جز در تاریخ اثری از آنها نیست. اما بدعتهای دینی که برای سیاست ساختند، پابرجاست.
#رواداری #شیعه #نقد_دینی #نوگرایی_دینی #گفتگو
@dialogue1402
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
از دخمهها تا امامزادهها: مرزهای سیال فرهنگی
دیگرینامه
اپیزود هشتم
برتولد اشپولر، پژوهشگر آلمانی در کتاب «تاریخ ایران در قرون نخستین اسلامی»، مذهب شیعه را مذهبی میداند که به مرور ایرانی شده است. از قضا آنچه او مورد استناد قرار میدهد به دنیای هنر، بهویژه معماری و تصویرسازی بازمیگردد.
اشپولر رد معماری آتشکدهها را در برخی زیارتگاههای شیعه در عراق امروزی جسته است و معتقد است تداوم تصویرسازی از قدیسان در میان شیعیان، احیانا سنتی ایرانی بوده که در دوران اسلامی علیرغم حرمت تصویرسازی، هرگز پایان نگرفته است. اشپولر مینویسد:
«میبایستی احساس ایرانی، مبارزهای مستمر علیه دشمنی با تصویر در اسلام داشته باشد. در ایران، هرگز مصور کردن حیوانات و انسان پایان نگرفت. و از این طریق مناطق دیگر اسلامی در نفی تصویرسازی همواره دچار تزلزل بودند. برداشت دوستانه شیعیان از تصویرسازی مسلما به طور عمده از این واقعیت متاثر بود و تشیع در طول زمان به طور کلی مذهبی ایرانی شده بود.»
تمایز دیدگاه اشپولر با نویسندگانی مانند احمد کسروی و حیدرعلی قلمداران بسیار معنادار و آموزنده است. در حالی که کسروی و قلمداران از درون هویتهای متمایز ایرانی یا اسلامی مینویسند و گاه، به دنبال پیراسته کردن، یا به اصطلاح نوعی «نابگرایی فرهنگی»اند، اشپولر تنها به آنچه که واقعیت است میپردازد.
از دید اشپولر واقعیت این است که تغییر هویت و فرهنگ به آرامی صورت میگیرد و بیشتر حالت طیفی دارد. با دقت هرچه بیشتر، پیوستگیها را میتوان پیدا کرد تا گسستگیها را. در نتیجه، از دید قلمداران شباهت زیارتگاههای امامان معصوم یا فرزندانشان به بارگاه سلاطین جبار و فراعنه روزگار حکایت از تاثیرپذیری فرهنگ…
برای مطالعهی ادامهی این یادداشت به صفحهی گفتوشنود رجوع کنید:
https://dialog.tavaana.org/podcast_others_8/
برای شنیدن نسخه کامل این اپیزود در یوتیوب به:
https://youtu.be/dbizi6iWfJs?si=yrRCzvg62Do-2l3M
برای شنیدن نسخه کامل این اپیزود در ساندکلود به:
https://soundcloud.com/tavaana/ilvafisop2pv
و برای شنیدن نسخه کامل این اپیزود در کستباکس به:
https://castbox.fm/vd/647650249
رجوع کنید.
#دیگری_نامه #حیدرعلی_قلمداران #اشپولر #معماری_ایرانی #آتشکده #دخمه #زیارتگاه #شیعه #دگردینی #نقد_دینی #مدارا
@Dialogue1402
دیگرینامه
اپیزود هشتم
برتولد اشپولر، پژوهشگر آلمانی در کتاب «تاریخ ایران در قرون نخستین اسلامی»، مذهب شیعه را مذهبی میداند که به مرور ایرانی شده است. از قضا آنچه او مورد استناد قرار میدهد به دنیای هنر، بهویژه معماری و تصویرسازی بازمیگردد.
اشپولر رد معماری آتشکدهها را در برخی زیارتگاههای شیعه در عراق امروزی جسته است و معتقد است تداوم تصویرسازی از قدیسان در میان شیعیان، احیانا سنتی ایرانی بوده که در دوران اسلامی علیرغم حرمت تصویرسازی، هرگز پایان نگرفته است. اشپولر مینویسد:
«میبایستی احساس ایرانی، مبارزهای مستمر علیه دشمنی با تصویر در اسلام داشته باشد. در ایران، هرگز مصور کردن حیوانات و انسان پایان نگرفت. و از این طریق مناطق دیگر اسلامی در نفی تصویرسازی همواره دچار تزلزل بودند. برداشت دوستانه شیعیان از تصویرسازی مسلما به طور عمده از این واقعیت متاثر بود و تشیع در طول زمان به طور کلی مذهبی ایرانی شده بود.»
تمایز دیدگاه اشپولر با نویسندگانی مانند احمد کسروی و حیدرعلی قلمداران بسیار معنادار و آموزنده است. در حالی که کسروی و قلمداران از درون هویتهای متمایز ایرانی یا اسلامی مینویسند و گاه، به دنبال پیراسته کردن، یا به اصطلاح نوعی «نابگرایی فرهنگی»اند، اشپولر تنها به آنچه که واقعیت است میپردازد.
از دید اشپولر واقعیت این است که تغییر هویت و فرهنگ به آرامی صورت میگیرد و بیشتر حالت طیفی دارد. با دقت هرچه بیشتر، پیوستگیها را میتوان پیدا کرد تا گسستگیها را. در نتیجه، از دید قلمداران شباهت زیارتگاههای امامان معصوم یا فرزندانشان به بارگاه سلاطین جبار و فراعنه روزگار حکایت از تاثیرپذیری فرهنگ…
برای مطالعهی ادامهی این یادداشت به صفحهی گفتوشنود رجوع کنید:
https://dialog.tavaana.org/podcast_others_8/
برای شنیدن نسخه کامل این اپیزود در یوتیوب به:
https://youtu.be/dbizi6iWfJs?si=yrRCzvg62Do-2l3M
برای شنیدن نسخه کامل این اپیزود در ساندکلود به:
https://soundcloud.com/tavaana/ilvafisop2pv
و برای شنیدن نسخه کامل این اپیزود در کستباکس به:
https://castbox.fm/vd/647650249
رجوع کنید.
#دیگری_نامه #حیدرعلی_قلمداران #اشپولر #معماری_ایرانی #آتشکده #دخمه #زیارتگاه #شیعه #دگردینی #نقد_دینی #مدارا
@Dialogue1402
یک همراه صفحه گفتوشنود این پیام را برای ما ارسال کردهاند؛ این روایتها هرروز در ایران تکرار میشوند، روایت ظلم، بیعدالتی و آپارتاید مذهبی توسط عدهای به نام دین.
سلام
دیدم که توی پیج پیام مردم رو منتشر میکنید
گفتم یه چیزی رو براتون تعریف کنم.
من پسر یک بازاری سنتی ام و ابوی بنده یک حاجی سن و سال دار و مقیده . به ما بچه هاش هم همیشه سخت گرفته از روزی که یادم میاد نمازشم تو مسجد خونده خمس و زکات هم مرتبه.
همین چند روز پیش شاگردش در دکون فیلم اون پیرزن بهایی که مزرعه ش رو با بولدوزر شخم زدن بهش نشون داده داستان رو براش تعریف کرده.
بعد ۵۰ سال که از سن من میگذره چند روزه مسجد نمیره خیلی بهم ریخته. میگه حالم بده. ما پای این دین وایسادیم که این بلا سر پیرزن بیاد همش لعنت میفرسته به خودش.
#خداناباور
#گفتگو_توانا
#آپارتاید_مذهبی
#رواداری
#شیعه_گری
@Dialogue1402
یک همراه صفحه گفتوشنود این پیام را برای ما ارسال کردهاند؛ این روایتها هرروز در ایران تکرار میشوند، روایت ظلم، بیعدالتی و آپارتاید مذهبی توسط عدهای به نام دین.
سلام
دیدم که توی پیج پیام مردم رو منتشر میکنید
گفتم یه چیزی رو براتون تعریف کنم.
من پسر یک بازاری سنتی ام و ابوی بنده یک حاجی سن و سال دار و مقیده . به ما بچه هاش هم همیشه سخت گرفته از روزی که یادم میاد نمازشم تو مسجد خونده خمس و زکات هم مرتبه.
همین چند روز پیش شاگردش در دکون فیلم اون پیرزن بهایی که مزرعه ش رو با بولدوزر شخم زدن بهش نشون داده داستان رو براش تعریف کرده.
بعد ۵۰ سال که از سن من میگذره چند روزه مسجد نمیره خیلی بهم ریخته. میگه حالم بده. ما پای این دین وایسادیم که این بلا سر پیرزن بیاد همش لعنت میفرسته به خودش.
#خداناباور
#گفتگو_توانا
#آپارتاید_مذهبی
#رواداری
#شیعه_گری
@Dialogue1402
دوگانههای رفتاری جمهوری اسلامی درمقابل جامعه و خواص همیشه جای پرسش و تامل بوده است.
در حالی که استفاده از اینترنت و فضای مجازی برای عموم مردم در ایران روزبهروز با محدودیت بیشتر مواجه میشود، در خبرها آمده است که: «مدرسه مجازی امام حسین»، وابسته به ناصر مکارم شیرازی، مرجع تقلید شیعه اعلام کرد که «از افراد متقاضی فراگیری دورههای عمومی دانش حوزوی در این مدرسه ثبت نام میکند» و عموم مردم میتوانند «امکان تحصیل در این حوزه علمیه مجازی» را داشته باشند.
حال پرسش مهم اینجاست علاوه بر نادیده گرفتن جامعه متکثر با باورهای مختلف اعم از باورمندان و ناباورمندان، در برخورداری از امکانات برابر و مناسب، چرا جمهوری اسلامی از منابع و ثروتهای عمومی برای ترویج و گسترش عده و مذهبی خاص بهره میبرد؟
#فرقه_گری #خداناباوران #باورمندان #شیعه_گری
@Dialogue1402
دوگانههای رفتاری جمهوری اسلامی درمقابل جامعه و خواص همیشه جای پرسش و تامل بوده است.
در حالی که استفاده از اینترنت و فضای مجازی برای عموم مردم در ایران روزبهروز با محدودیت بیشتر مواجه میشود، در خبرها آمده است که: «مدرسه مجازی امام حسین»، وابسته به ناصر مکارم شیرازی، مرجع تقلید شیعه اعلام کرد که «از افراد متقاضی فراگیری دورههای عمومی دانش حوزوی در این مدرسه ثبت نام میکند» و عموم مردم میتوانند «امکان تحصیل در این حوزه علمیه مجازی» را داشته باشند.
حال پرسش مهم اینجاست علاوه بر نادیده گرفتن جامعه متکثر با باورهای مختلف اعم از باورمندان و ناباورمندان، در برخورداری از امکانات برابر و مناسب، چرا جمهوری اسلامی از منابع و ثروتهای عمومی برای ترویج و گسترش عده و مذهبی خاص بهره میبرد؟
#فرقه_گری #خداناباوران #باورمندان #شیعه_گری
@Dialogue1402
در فرهنگ بینالمللی، "ملت" به گروهی از مردم اطلاق میشود که دارای تاریخ، زبان، فرهنگ و هویت مشترک هستند و اغلب در یک منطقه جغرافیایی خاص زندگی میکنند. ملتها اغلب احساس تعلق و همبستگی به یکدیگر دارند و ممکن است دولت یا حاکمیت مستقلی داشته باشند.
در این توئیت، آذری جهرمی وزیر ارتباطات دولت روحانی، سعی در جایگزینی امت شیعه به جای ملت ایران دارد.
جمهوری اسلامی و همواره با قلب مفهوم ملت و ملیت ایرانی سعی در نادیده گرفتن تکثر "ملت ایران" داشته و این امر بواسطه نگاه فرقهای شیعی و با جایگزین کردن این مفهوم با "امت" و حذف تعلقات ملی سعی در جداسازی ملت از تاریخ و فرهنگ ایرانی داشته است.
و بر این اساس و با این نگاه بسیاری از ایرانیان، سنی مذهب، مسیحی، یهودی، زرتشتی، بهائی و ناباوران به دین و خدا را از این جمع خارج دانسته و حقوق و ملیت آنها را نادیده انگاشته است.
https://dialog.tavaana.org/others-homa-sarshar/
پرسش اینجاست، شما خود را ملت ایران، یا ملت امام حسین میدانید؟
#خداناباور #دین_ناباوران #بهاییان #زرتشتیان #ملت #شیعه_گری #یهودیان #ایرانیان
@Dialogue1402
در فرهنگ بینالمللی، "ملت" به گروهی از مردم اطلاق میشود که دارای تاریخ، زبان، فرهنگ و هویت مشترک هستند و اغلب در یک منطقه جغرافیایی خاص زندگی میکنند. ملتها اغلب احساس تعلق و همبستگی به یکدیگر دارند و ممکن است دولت یا حاکمیت مستقلی داشته باشند.
در این توئیت، آذری جهرمی وزیر ارتباطات دولت روحانی، سعی در جایگزینی امت شیعه به جای ملت ایران دارد.
جمهوری اسلامی و همواره با قلب مفهوم ملت و ملیت ایرانی سعی در نادیده گرفتن تکثر "ملت ایران" داشته و این امر بواسطه نگاه فرقهای شیعی و با جایگزین کردن این مفهوم با "امت" و حذف تعلقات ملی سعی در جداسازی ملت از تاریخ و فرهنگ ایرانی داشته است.
و بر این اساس و با این نگاه بسیاری از ایرانیان، سنی مذهب، مسیحی، یهودی، زرتشتی، بهائی و ناباوران به دین و خدا را از این جمع خارج دانسته و حقوق و ملیت آنها را نادیده انگاشته است.
https://dialog.tavaana.org/others-homa-sarshar/
پرسش اینجاست، شما خود را ملت ایران، یا ملت امام حسین میدانید؟
#خداناباور #دین_ناباوران #بهاییان #زرتشتیان #ملت #شیعه_گری #یهودیان #ایرانیان
@Dialogue1402
لبنان با ترکیبی از مسیحیان، مسلمانان سنی و شیعه، و دیگر اقلیتهای دینی مانند دروزیان، نمونهای بارز از رواداری دینی و زیست مسالمتآمیز اجتماعی و سیاسی است.
ساختار سیاسی این کشور بر اساس توافق طائف تنظیم شده است که قدرت را میان گروههای مذهبی مختلف تقسیم میکند.
به عنوان مثال، رئیسجمهور باید مسیحی مارونی، نخستوزیر مسلمان سنی و رئیس مجلس مسلمان شیعه باشد.
این تقسیم قدرت به حفظ تعادل و جلوگیری از تسلط یک گروه بر دیگران کمک میکند. جشنها و مراسم مذهبی مختلف، مانند کریسمس، عید فطر و عاشورا، با مشارکت و احترام متقابل پیروان ادیان مختلف برگزار میشود.
این ترکیب اجتماعی و سیاسی، هرچند با چالشهایی مواجه است، اما نمونهای از تلاشهای موفق برای همزیستی مسالمتآمیز و رواداری دینی در یک جامعه متنوع مذهبی است.
حقوق خداناباوران و دینناباوران در لبنان پیچیده است؛ هرچند که قانونی وجود ندارد که صریحاً آنها را تحت تعقیب قرار دهد، اما جامعهای با گرایشهای مذهبی قوی ممکن است فشارهای اجتماعی و تبعیضهای غیررسمی را به این گروهها تحمیل کند.
#اسلام #مسیحیت #شیعه #سنی #رواداری #لبنان #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
ساختار سیاسی این کشور بر اساس توافق طائف تنظیم شده است که قدرت را میان گروههای مذهبی مختلف تقسیم میکند.
به عنوان مثال، رئیسجمهور باید مسیحی مارونی، نخستوزیر مسلمان سنی و رئیس مجلس مسلمان شیعه باشد.
این تقسیم قدرت به حفظ تعادل و جلوگیری از تسلط یک گروه بر دیگران کمک میکند. جشنها و مراسم مذهبی مختلف، مانند کریسمس، عید فطر و عاشورا، با مشارکت و احترام متقابل پیروان ادیان مختلف برگزار میشود.
این ترکیب اجتماعی و سیاسی، هرچند با چالشهایی مواجه است، اما نمونهای از تلاشهای موفق برای همزیستی مسالمتآمیز و رواداری دینی در یک جامعه متنوع مذهبی است.
حقوق خداناباوران و دینناباوران در لبنان پیچیده است؛ هرچند که قانونی وجود ندارد که صریحاً آنها را تحت تعقیب قرار دهد، اما جامعهای با گرایشهای مذهبی قوی ممکن است فشارهای اجتماعی و تبعیضهای غیررسمی را به این گروهها تحمیل کند.
#اسلام #مسیحیت #شیعه #سنی #رواداری #لبنان #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
حکومت امیرالمومنین هم «ولایی» نبود!
قسم به لفظ جلاله میخورد و میگوید میدانم که چه میگویم. حرفش این است که انها که امام علی را به عنوان خلیفه چهارم انتخاب کردند، او را نه به عنوان جانشین [بلافصل] پیغمبر، نه به عنوان «ولیالله» و نه به عنوان «امام معصوم» قبول داشتند. آنها فقط جانشین چهارم پیامبر را انتخاب کردند. بنابراین حکومت امیرالمومنین، «ولایی» نبوده است؛ اما حکومت جمهوری اسلامی مبتنی بر ولایت فقیه، یک حکومت ولاییست چون موسسان این حکومت، ولی فقیه را به عنوان نایب امام زمان نصب کردند.
ماجرا این است که این مفاهیم برساخته است. این آخوند مدعیست که بعضی شیعیان راستین مانند ابوذر و عمار در معنایی که مدنظر ایشان و شیعیان اعصار متاخر است، «شیعه» بودهاند و به عصمت امام و حق الهی او به حکومت باور داشتند. اما هیچ سندی در این مورد وجود ندارد.
آنچه از تاریخ ثبتشدهی خود شیعیان پیداست، این است که خود امیرالمومنین هم به معنای مدنظر این آخوند و همفکرانش، «شیعه» نبوده است! چون طی نامهای معاویه را نکوهش میکند که به روند انتخاب جانشین پیغمبر، تسلیم نشده است. باور به معصوم بودن امام، و نصبش از ناحیهی خداوند، در جریان «تطور مکتب» حاصل شده است. این را پژوهشگران شیعی تاریخ شیعه هم اعتراف دارند.
شادروان احمد کسروی در کتاب «شیعیگری» در این خصوص مینویسد:
«در آن زمان که اسلام در شاهراه خود میبود و به هوس خلافت افتادن و دوتیرگی به میان مسلمانان انداختن، بیرون رفتن از اسلام شمرده میشدی، پیداست که چنین کاری از امام علیبن ابیطالب، نسزیدی. همان امام در زمان خلافت خود به معاویه مینویسد: «آن گروهی که به ابوبکر و عمر و عثمان دست داده بودند، به من [نیز] دست دادند و کسی را نرسیدی که نپذیرد و گردن نگذارد. برگزیدن خلیفه، مهاجران و انصار راست. اینان هر کس را برگزیده، امام نامیدند، خشنودی خدا نیز در آن خواهد بود.» این را نوشته میخواهد معاویه را بنکوهد که در برابر خلیفه ایستاده، و گناه او، یا بهتر بگویم: بیرون شدنش را از اسلام، به رخش بکشد. کسی که این نامه را نوشته چکونه توانستی در زمان ابوبکر و دیگران ناخشنودی نماید و ایستادگی نشان دهد!؟»
در اپیزود بیستم از پادکست دیگرینامه با نام «احمد کسروی» به انتقادات کسروی از آنچه «شیعیگری» میخواند پرداختیم. برای دسترسی به این اپیزود به صفحه گفتوشنود رجوع کنید:
dialog.tavaana.org/others-20/
#شیعه #شیعیگری #تشیع #عصمت #کسروی #دیگری_نامه #نقد_دین #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
قسم به لفظ جلاله میخورد و میگوید میدانم که چه میگویم. حرفش این است که انها که امام علی را به عنوان خلیفه چهارم انتخاب کردند، او را نه به عنوان جانشین [بلافصل] پیغمبر، نه به عنوان «ولیالله» و نه به عنوان «امام معصوم» قبول داشتند. آنها فقط جانشین چهارم پیامبر را انتخاب کردند. بنابراین حکومت امیرالمومنین، «ولایی» نبوده است؛ اما حکومت جمهوری اسلامی مبتنی بر ولایت فقیه، یک حکومت ولاییست چون موسسان این حکومت، ولی فقیه را به عنوان نایب امام زمان نصب کردند.
ماجرا این است که این مفاهیم برساخته است. این آخوند مدعیست که بعضی شیعیان راستین مانند ابوذر و عمار در معنایی که مدنظر ایشان و شیعیان اعصار متاخر است، «شیعه» بودهاند و به عصمت امام و حق الهی او به حکومت باور داشتند. اما هیچ سندی در این مورد وجود ندارد.
آنچه از تاریخ ثبتشدهی خود شیعیان پیداست، این است که خود امیرالمومنین هم به معنای مدنظر این آخوند و همفکرانش، «شیعه» نبوده است! چون طی نامهای معاویه را نکوهش میکند که به روند انتخاب جانشین پیغمبر، تسلیم نشده است. باور به معصوم بودن امام، و نصبش از ناحیهی خداوند، در جریان «تطور مکتب» حاصل شده است. این را پژوهشگران شیعی تاریخ شیعه هم اعتراف دارند.
شادروان احمد کسروی در کتاب «شیعیگری» در این خصوص مینویسد:
«در آن زمان که اسلام در شاهراه خود میبود و به هوس خلافت افتادن و دوتیرگی به میان مسلمانان انداختن، بیرون رفتن از اسلام شمرده میشدی، پیداست که چنین کاری از امام علیبن ابیطالب، نسزیدی. همان امام در زمان خلافت خود به معاویه مینویسد: «آن گروهی که به ابوبکر و عمر و عثمان دست داده بودند، به من [نیز] دست دادند و کسی را نرسیدی که نپذیرد و گردن نگذارد. برگزیدن خلیفه، مهاجران و انصار راست. اینان هر کس را برگزیده، امام نامیدند، خشنودی خدا نیز در آن خواهد بود.» این را نوشته میخواهد معاویه را بنکوهد که در برابر خلیفه ایستاده، و گناه او، یا بهتر بگویم: بیرون شدنش را از اسلام، به رخش بکشد. کسی که این نامه را نوشته چکونه توانستی در زمان ابوبکر و دیگران ناخشنودی نماید و ایستادگی نشان دهد!؟»
در اپیزود بیستم از پادکست دیگرینامه با نام «احمد کسروی» به انتقادات کسروی از آنچه «شیعیگری» میخواند پرداختیم. برای دسترسی به این اپیزود به صفحه گفتوشنود رجوع کنید:
dialog.tavaana.org/others-20/
#شیعه #شیعیگری #تشیع #عصمت #کسروی #دیگری_نامه #نقد_دین #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
در سال ۱۴۰۳ بیش از ۶۰۰ میلیارد تومان از منابع بودجه به پنج دانشگاه حوزوی اختصاص پیدا کرده است.
بودجه پنج دانشگاه مذهبی- تبلیغاتی ایران که زیر نظر روحانیون اداره میشود بیش از ۶۰۰ میلیارد تومان است.
بر اساس تحقیقات پایگاه دادههای باز ایران، این مراکز اگرچه با عنوان «دانشگاه» یا «پژوهشگاه» فعالیت میکنند، اما مدارس مذهبی هستند که شباهت زیادی به حوزههای علمیه دارند.
باید توجه داشت علاوه بر این دانشگاهها، مدارس،حوزههای علمیه، مراکز مذهبی و بنیادها و سازمانهای تبلیغاتی و مذهبی مختلف دیگری هم هستند که از بودجه عمومی مصرف میکنند و در حقیقت از منابع عموم جامعه که بسیاری از آنها مسلمان شیعه و یا باورمند به اسلام نیستند و یا مسلمانان و شیعیانی هستند که راضی به مصرف منابع عمومی برای اهداف مذهبی خاص نیستند.
حال سوال اینجاست که چرا باید بودجه عمومی کشور به مصرف مدارس مذهبی برسد؟
@iranopendata
#گفتوگو #حوزه #بودجه #فرقه_گرایی #شیعه
در سال ۱۴۰۳ بیش از ۶۰۰ میلیارد تومان از منابع بودجه به پنج دانشگاه حوزوی اختصاص پیدا کرده است.
بودجه پنج دانشگاه مذهبی- تبلیغاتی ایران که زیر نظر روحانیون اداره میشود بیش از ۶۰۰ میلیارد تومان است.
بر اساس تحقیقات پایگاه دادههای باز ایران، این مراکز اگرچه با عنوان «دانشگاه» یا «پژوهشگاه» فعالیت میکنند، اما مدارس مذهبی هستند که شباهت زیادی به حوزههای علمیه دارند.
باید توجه داشت علاوه بر این دانشگاهها، مدارس،حوزههای علمیه، مراکز مذهبی و بنیادها و سازمانهای تبلیغاتی و مذهبی مختلف دیگری هم هستند که از بودجه عمومی مصرف میکنند و در حقیقت از منابع عموم جامعه که بسیاری از آنها مسلمان شیعه و یا باورمند به اسلام نیستند و یا مسلمانان و شیعیانی هستند که راضی به مصرف منابع عمومی برای اهداف مذهبی خاص نیستند.
حال سوال اینجاست که چرا باید بودجه عمومی کشور به مصرف مدارس مذهبی برسد؟
@iranopendata
#گفتوگو #حوزه #بودجه #فرقه_گرایی #شیعه
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آنان که نمیمیرند!
دیگرینامه
اپیزود پانزدهم
ترویج اباحه یا به اصطلاح فقهی، اباحهگری به معنای مباحشمردن یا نادیدهگرفتن و بیاعتنایی به واجبات مذهبیست. به نظر میرسد اصطلاح خرمی هم کموبیش معادل همین اصطلاح فقهی باشد چون از میان معانی مختلفی که برای آن ذکر شده، اعتقاد به زندگی صلحآمیز و آرام با حداقلی از قیود زاهدانه و سختگیرانه برای زندگی، از مشخصههای آیین مزدک و مزدکیان دانسته شده است.
بهعبارتدیگر، خرمدین، یعنی کسی که دین شادمانهای دارد توام با رواداری و تساهل. دور نیست که در تقابل با سختگیری موبدان درباری در دوره ساسانی بهویژه علیه هویتهای دینی دیگر، لایههایی از جامعه ایرانی به پیروی از مزدک، آسانگیری آیینی را تبلیغ میکردهاند. این آسانگیری البته بیشتر به نفع طبقات محروم و تنگدست جامعه بوده است.
در اپیزود پانزدهم از دیگرینامه، با نام «آنان که نمیمیرند!» به تداوم قیامهای مزدکی در قرون اولیه اسلامی میپردازیم و به نقل از منابع پژوهشی، نقشی را که مزدکیان در تقویت جریانهای شیعی ایفا کردند روایت خواهیم کرد.
برای مطالعه متن کامل این اپیزود به صفحه گفتوشنود مراجعه کنید:
https://dialog.tavaana.org/others-15/
برای شنیدن این اپیزود در یوتیوب به:
https://youtu.be/IKorL4bZFFc?si=u0a3d6b24j5Ug80N
و برای شنیدن این اپیزود در کستباکس به:
https://castbox.fm/vb/664556328
و برای شنیدن این اپیزود در ساندکلود به:
https://on.soundcloud.com/LC9Ru
رجوع کنید.
#دیگری_نامه #بابک_خرمدین #خرمیه #رواداری #احسان_یارشاطر #شیعه
@Dialogue1402
دیگرینامه
اپیزود پانزدهم
ترویج اباحه یا به اصطلاح فقهی، اباحهگری به معنای مباحشمردن یا نادیدهگرفتن و بیاعتنایی به واجبات مذهبیست. به نظر میرسد اصطلاح خرمی هم کموبیش معادل همین اصطلاح فقهی باشد چون از میان معانی مختلفی که برای آن ذکر شده، اعتقاد به زندگی صلحآمیز و آرام با حداقلی از قیود زاهدانه و سختگیرانه برای زندگی، از مشخصههای آیین مزدک و مزدکیان دانسته شده است.
بهعبارتدیگر، خرمدین، یعنی کسی که دین شادمانهای دارد توام با رواداری و تساهل. دور نیست که در تقابل با سختگیری موبدان درباری در دوره ساسانی بهویژه علیه هویتهای دینی دیگر، لایههایی از جامعه ایرانی به پیروی از مزدک، آسانگیری آیینی را تبلیغ میکردهاند. این آسانگیری البته بیشتر به نفع طبقات محروم و تنگدست جامعه بوده است.
در اپیزود پانزدهم از دیگرینامه، با نام «آنان که نمیمیرند!» به تداوم قیامهای مزدکی در قرون اولیه اسلامی میپردازیم و به نقل از منابع پژوهشی، نقشی را که مزدکیان در تقویت جریانهای شیعی ایفا کردند روایت خواهیم کرد.
برای مطالعه متن کامل این اپیزود به صفحه گفتوشنود مراجعه کنید:
https://dialog.tavaana.org/others-15/
برای شنیدن این اپیزود در یوتیوب به:
https://youtu.be/IKorL4bZFFc?si=u0a3d6b24j5Ug80N
و برای شنیدن این اپیزود در کستباکس به:
https://castbox.fm/vb/664556328
و برای شنیدن این اپیزود در ساندکلود به:
https://on.soundcloud.com/LC9Ru
رجوع کنید.
#دیگری_نامه #بابک_خرمدین #خرمیه #رواداری #احسان_یارشاطر #شیعه
@Dialogue1402