زوربا
3.5K subscribers
7.08K photos
856 videos
15 files
2.59K links
Download Telegram
بسیار بسیار مهم! 👇👇👇

نقد و نگاهی جدی به پیامک #سازمان_بورس_و_اوراق_بهادار!

🔻ابتدا متن #پیامک👇

فرهنگ سرمایه‌گذاری (۱)
هموطن گرامی با سلام،
1. در صورت عدم برخورداری از دانش تخصصی یا فرصت کافی توصیه می‌شود از طریق صندوق‌های سرمایه‌گذاری مشترک سرمایه‌گذاری نمایید.
2. تشکیل سبدی از سهام در صنایع متنوع موجب کاهش ریسک‌های احتمالی در فعالیت های بورسی می‌شود.
3. توجه به اخبار رسمی و پرهیز از توجه به شایعات مورد تأكيد است.
4. افق سرمایه‌گذاری خود را بلندمدت در نظر گرفته و از رفتارهای هیجانی پرهیز نمایید.
سازمان بورس و اوراق بهادار
#فرهنگ_سرمایه_گذاری

🔴 #تفکر_جانبی: این پیامک، امروز از سوی #سازمان_بورس برای خیلی از #سهام‌داران ارسال شده است. پرسشی که بلافاصله اینجا پیش می‌آید دلیل ارسال چنین متنی است. اینکه چطور شده #سازمان_بورس از در #دلسوزی درآمده و به جای درست عمل کردن به #وظایف خود، به #نصیحت کردن سهام‌داران تازه‌وارد پرداخته است؟ #پاسخ را شاید بتوان در #حجم‌های صد میلیونی معاملات یکی دو هفته‌ی اخیر برخی #صندوق‌ها جستجو کرد. #صندوق‌هایی که حتی در هفته‌ی #هیجانی و #بحرانی گذشته، روندی صعودی و مثبت را طی می‌کردند و با خرید بالای #حقوقی، به سهام‌داران #حقیقی هم #سیگنال_خرید می‌فرستادند.

🔹 پ.ن ۱: بهتر نیست #سازمان_بورس به جای #سیگنال فرستادن و دخالت #غیرقانونی در معاملات، دست از #پنهان‌کاری بردارد و در روندهای صعودی بازار، با بهانه‌های #بنی‌اسرائیلی سهم‌های ارزنده‌ای چون #کرمان را، که حدود ۱۴۳ هزار سهام‌دار دارد، متوقف نکند؟

🔹پ.ن ۲: دیروز دکتر #موسی غنی‌نژاد از #اقتصاددانان قدیمی و زبده کشور، پیوست مقاله‌ی چند وقت پیش خود، طی یک یادداشت با طرح چند پرسش این نگرش #قیم‌مآبانه به بازار را به چالش کشید. ایشان در بخش‌هایی از مقاله‌ی خود پرسیده بود:

🔸 به راستی چه تفاوتی میان انتخاب آزادانه‌ی مردم در عرصه #سیاست و #اقتصاد وجود دارد که در یکی #مردم صلاحیت و قدرت تشخیص دارند و در دیگری ندارند و لازم است که قیمی بالای سر آنها باشد تا انتخاب آنها را تنظیم و به راه درست هدایت کند؟

🔸 اصطلاحاتی مانند «تنظیم بازار»، «تعیین الگوی مصرف»، «قیمت‌گذاری منصفانه»، «توزیع مجدد درآمد و ثروت»، «حمایت از تولیدکنندگان و مصرف‌کنندگان» و نظایر آن ‌که به شدت در کشور ما رایج است، چه معنایی به غیر از مداخله #دولت (داور بازی) در #انتخاب آزادانه مردم در بازی #اقتصادی (بازار) دارد؟

https://t.me/tafakorjanbi
کاری که #مغول با #ایران نکرد!

🌀 #بازار_سرمایه در ایران ممکن است #سود داشته باشد، اما خیلی چیزها در آن #نهادینه نشده است. موارد مهمی چون #اخلاق، #انصاف و #شفافیت. بازار سرمایه قرار است #وسیله باشد، نه #هدف. آن‌هم نه هدفی که هر #وسیله‌ای را توجیه کند. متاسفانه، اما، این‌طور نیست.

🌀 این بازار به بزرگ‌ترین #هدف زندگی بسیاری از ما تبدیل شده است و شب را و روز را و به قول آن شاعر بزرگ (#احمد_شاملو)، هنوز را از ما گرفته است. به طوری‌که تن به یک زندگی دائمی در آن داده‌ایم. بدون آنکه بدانیم چه چیزهای شریفی را در پای آن قربانی می‌کنیم.

🌀 مهم‌ترین چیزی که این بازار از تک‌تک ما ستانده و باز پس نمی‌دهد، #آسایش ماست. بعد نوبت #آزادی ما فرا می‌رسد. و اینجاست که بزرگ‌ترین قربانی، یعنی #اخلاق، رخ می‌نمایاند. اخلاق که از دست برود، چیزی ته کیسه‌ی هستی و حیات ما باقی نمی‌ماند. چیزی که به واسطه‌ی آن ببالیم به انسانیت خود.

🌀 جامعه‌ی ایرانی، همواره بهره‌ای از #بی‌اخلاقی داشته و تبار این #بد‌اخلاقی‌ها را دست‌کم تا سده‌ها قبل می‌توان با اسناد مشخص و مکتوب پیدا کرد. اما این بی‌اخلاقی در سال‌های اخیر است که به شدت #نضج پیدا کرده و جلوه‌های تند #بیرونی یافته است.

🌀 آن‌قدر که می‌توان گفت در جامعه‌ی امروز ما #فضیلتی با نام #بی‌اخلاقی وجود دارد، که چه بسا ستایش هم می‌شود و حسابی مورد تشویق هم قرار می‌گیرد. فضیلتی که بی‌بهرگی از آن، حداقل در افواه عمومی نوعی ننگ و نقصان به شمار می‌آید.

🌀 برای #ریشه‌یابی این نقص بزرگ، نیازی به سفر در افق‌های دوردست نیست. مبدأ تاریخی آن هجرت #محمود_احمدی‌نژاد از #کف جامعه به #کاخ ریاست‌جمهوری است. به جایی که هرگز پذیرش این جور آدمی را نداشت. و داستان هم از همان‌جا شروع شد. از #دروغ‌هایی که گفت و از رنگ‌هایی که پیاپی عوض کرد.

🌀 بعد از #احمدی‌نژاد بود که این جامعه دیگر یک روز خوش به خودش ندید و این زندگی رفت که یکسر از #معنا تهی شود. که شد و پست‌ترین آدم‌ها سوار موجی شدند که او با ادعای باطل مردمی بودن راه انداخت و این مملکت را و از آن مهم‌تر، #طبقه‌ی_متوسط جامعه را یکجا در چاه انداخت.

🌀 خلاصه کاری کرد #احمدی‌نژاد با ایران، که تازش #مغولان نکرد. نتیجه‌اش شد اینکه همه به اجبار یا اختیار، سر رشته‌ی #فرهنگ و #اخلاق را رها کردند و خواسته و ناخواسته به #پول چسبیدند؛ به #تورم؛ به #تحریم. به تهدیدهایی که زندگی را فرا گرفته بود. خلاصه کاری کرد کارستان این #احمدی‌نژاد و سنگی انداخت به چاه، که صد عاقل یارای بیرون آوردن آن را نداشتند و هنوز هم ندارند.

🌀 و جالب اینکه نسیم این جهل و سیاهی این تاریکی، وقتی به زندگی جماعت ایرانی رو آورد، که ایران بیشترین درآمد تاریخ خودش را از قِبَل فروش #نفت کسب کرده بود و بیشتر از همیشه احساس استغنا می‌کرد. نتیجه‌اش شد بیکاری و بی‌مسئولیتی فزاینده در جامعه و #فضیلت یافتن #دروغ و به #فنا رفتن #فرهنگ.

🌀 و کاش این همه ظلمت با افول ستاره‌ی بخت #احمدی‌نژاد فرو می‌نشست و به فراموشی سپرده می‌شد. متاسفانه، اما، با جامعه‌ی ایرانی ماند و میراثی شد برای مدیران و مردمان #پسااحمدی‌نژاد. میراثی شد برای امروز ما، تا در آن غوطه بخوریم و نفهمیم که از کجا خورده‌ایم!

🔸پ.ن: این نوشته‌ی به ظاهر ناگهانی، در اصل واکنشی است به پست پیشین #تفکر_جانبی، که در آن #شاهین_چراغی، عضو شورای عالی بورس، طی یادداشتی از حضور و نفوذ مدیران #احمدی‌نژادی در بازار سرمایه پرده برداشته است.

https://t.me/tafakorjanbi1398
فرهنگ #رسانه‌های_بورسی!

#رسانه، رسانه است. چه یک شبکه‌ی #تلویزیونی باشد، چه یک موج #رادیویی، چه یک #روزنامه‌ی سراسری و چه یک #کانال_تلگرامی. صداقت، صراحت و رعایت حسن #عدالت و بی‌طرفی ارکان رکین رسانه به شمار می‌آیند.

زمانی #رسانه‌های_سنتی مخاطب خود را می‌ساختند و مخاطب برای بهره‌گیری از اخبار و گزارشات یک‌‌سویه‌ی آن‌ها، مجبور بود پی‌شان برود و آن‌ها را دنبال کند. حالا اما، این #مخاطب است که با حضور و #تعامل خود رسانه را، رسانه می‌سازد.

#رسانه، صرف‌نظر از موضوع و قالب انتقال اطلاعات، باید #ادبیات درستی داشته باشد و در متن و بطن خود حاوی #فرهنگ باشد. نمی‌شود با خیل مخاطبان همان‌طوری سخن گفت، که در یک گفتگوی شخصی دو یا چندنفره. و این البته ربطی به #صمیمیت لحن ندارد.

#رسانه‌های_بورسی هم از این قواعد بازگفته مستثنا نیستند و به دلایلی مسئولیت بیشتری هم نسبت به دیگر رسانه‌ها دارند. چه، در این رسانه‌ها، منافع مادی و معنوی #مخاطب از هم جدا نیست و حسابی به هم گره خورده است.

#کانال‌های_تلگرامی از نسل جدید رسانه‌های #تعاملی هستند که با حضور #مخاطب شکل می‌گیرند و غنا می‌یابند. این رسانه‌ها در حالت #حداقلی، رسانای اخبار و در حالت #حداکثری رسانای تحلیل هستند.

به عبارتی، در غیاب #روزنامه‌ها که حالا به دلایلی فنی از سبد مصرف افراد حذف شده‌اند، این رسانه‌های موجود در #شبکه‌های_اجتماعی مجازی هستند، که به #مخاطب سرویس می‌دهند.

کانال‌های #بورسی هم قرار است در این بین نقش رسانه‌های #رسمی را بازی کنند و از اخبار و گزارش‌های مربوط به #سهام گرفته تا تحلیل‌های #بنیادی و #تکنیکال را به مخاطبان خود ارائه بدهند.

متاسفانه اما، بسیاری از #کانال‌های بورسی، از تمام آن چیزهایی که برشمردیم، تهی هستند و بیشتر با استفاده از نوعی #ادبیات_کوچه‌بازاری با مخاطبان خود روبرو می‌شوند.

محور کانال‌های یادشده اغلب #منافع شخصی گردانندگان آن‌هاست. یعنی شده به مخاطب دروغ بگویند، طمع او را برمی‌انگیزند و او را با خود همراه می‌سازند. در نهایت هم هیچ #تعهدی به مخاطب ندارند.

شناسایی این کانال‌ها یا #شبه‌رسانه‌های بورسی چندان دشوار نیست. ملغمه‌ای از لحن #کوچه‌بازاری و حرف‌های #هیجانی صرف، چاشنی مطالب آن‌هاست.

از نشانه‌های دیگر این شبه‌رسانه‌ها، نان به نرخ روز خوردن، #انکار واقعیت‌ها و #متکلم_وحده بودن آن‌هاست. آن‌هم در جایی که #رسانه باید خود سخن بگوید و درگیر #منیت گویندگانش نباشد.

و سرانجام اینکه #شبه‌رسانه‌های یادشده، به جای #تولید_محتوا، بیشتر بر #سرقت و تحریف آرای دیگران یا بازنشر بدون منبع آن‌ها تکیه و تاکید دارند. همین نکته‌ی اخیر هم به خوبی نشان می‌دهد که آن‌ها چقدر برای مخاطب خود ارزش قائل هستند.

https://t.me/tafakorjanbi1398
✍️ با خودم فکر می‌کردم که چرا #اصلاح‌طلبان در آن فرصت‌هایی که داشتند و به رغم آنکه می‌خواستند، نتوانستند این حکومت مستبد و #تمامیت‌خواه (توتالیتر) را از میان بردارند و به تاریخ بسپارند. به این نتیجه رسیدم که #استبداد وزنه نیست که با یکی دو حرکت، با یک #یاعلی گفتن بتوان آن را از سر راه برداشت! استبداد، دست‌کم در #خاورمیانه‌ای که ما زندگی می‌کنیم، مثالِ درختِ تنومندی است که ریشه‌های عمیقی به درازای #فرهنگ و #تاریخ دارد! درختی که نمی‌توان یکباره آن را قطع کرد، بلکه باید ذره ذره ریشه‌هایش را خشکاند! چه، این درخت را از هر کجا که قطع کنی، دوباره جوانه می‌زند! ریشه‌های استبداد جمهوری اسلامی هم در شخصِ #علی_خامنه‌ای نیست، بلکه در فرهنگ استبدادی چندهزارساله‌ای است که خامنه‌ای تنها یکی از میوه‌های ناب و رسیده‌ی آن است. فرهنگی که ما فقط تنه‌ و شاخ و برگ آن را می‌بینیم و ریشه‌هایش را در درون خودمان و جامعه‌مان نمی‌بینیم! چرا راه دوری برویم؟! همین که یک صدا در مخالفت با جمهوری اسلامی از این جامعه برنمی‌خیزد، یعنی این استبداد هنوز و همچنان از رگ گردن به ما نزدیک‌تر است!

@zorba1398