زوربا
3.5K subscribers
7.08K photos
856 videos
15 files
2.59K links
Download Telegram
📍نگاهی سراسری به رسانه‌های جدید با تمرکز بر رسانه‌های فعال در بورس

✍️ جامعه‌ی شبکه‌ای و رسانه‌های #بورسی!

🔴 یکی از اتفاق‌های نامیمونی که در رسانه‌های جدید و به ویژه شبکه‌های اجتماعی مجازی افتاده، کم شدن فاصله‌ی بین خطور #فکر و زمان #انتشار آن‌ ست. امکانی که در رسانه‌های رسمی و سنتی مثل روزنامه‌ها، هفته‌نامه‌ها و ماهنامه‌ها وجود نداشت و موجب آن می‌شد که ایده و اندیشه‌ی گوینده‌ی سخن از فیلتر #زمان بگذرد و پخته و سنجیده‌تر شود.

🔴 یک اتفاق دیگر، که به خودی خود بد نیست و قرار بوده #مزیت رسانه‌های جدید نسبت به رسانه‌های سنتی باشد، در دسترس همگان بودن این رسانه‌های #تعاملی و آزادی عمل زیاد در آن‌هاست. همین هم سبب می‌شود که هر کسی صرف‌نظر از صلاحیتی که دارد و ندارد، بتواند درباره‌ی هر موضوع و پدیده‌ای به اظهار نظر بپردازد و وارد حیطه‌هایی بشود که در صلاحیت و اهلیت او نیست.

🔴 از این‌ها گذشته، #انباشت ایده‌های آنی و زودگذرِ انتشاریافته در رسانه‌های جدید مورد بحث، شاید در نگاه نخست چندان مهم به نظر نرسد، اما یک آفت بزرگ دارد و آن اینکه، اجازه نمی‌دهد افکار و ایده‌های درست به دست #مخاطب برسد. آن‌هم مخاطبی که رفته‌رفته در محاصره‌ی اخبار روزمره قرار می‌گیرد و کم‌کم تمرکز و حساسیت خود را نسبت به داده‌ها از دست می‌دهد.

🔴 این #آفات در مجموع بزرگ‌ترین آفاتی است که اغلب #رسانه‌های_بورسی را نیز در بر گرفته و تهدید می‌کند. آفاتی که باعث شده، با #تزریق_هیجان زیاد قدرت #تصمیم‌گیری از مخاطب سلب و وی به سمتی که باید سوق داده شود. این را بیش از هر چیزی #ادبیات_روزمره و بی‌در و پیکر این رسانه‌ها به #تفکر_جانبی می‌گوید.

🔴 در نقطه‌ی مقابل، یک رسانه‌ی منطقی و سالم، همان‌قدر که به #سرعت ارائه‌ی محتوا اهمیت می‌دهد، به #صحت‌ و شیوه‌ی انتشار آن نیز اهمیت می‌دهد و این را حق مسلم مخاطب خود می‌داند که بخواهد خبر یا نظری هرچند کم‌اهمیت را در درست‌ترین شکل ممکن دریافت کند.

🔴 درباره‌ی رسانه‌های شبکه‌‌ای جدید و آفات آن، #یان_ون‌_دایک، استاد برجسته‌ی جامعه‌شناسی و علوم‌ارتباطات، بر این باور است که #خلاقیت و توانایی‌های ذهن انسان از طریق تنوع تاثیرات رسانه‌‌ای جدید افزایش می‌یابد، اما هم‌زمان به این دلیل که این تاثیرات خارج از بستر درست و در تصاویر ناقص و متعدد ارائه می‌شوند و مخاطبان نیز قادر به پردازش کامل همه‌ی آنها نیستند، رفته‌رفته خلاقیت‌های ذهنی افراد کاهش می‌یابد.

🔴 به عقیده‌ی ون‌دایک، #سرعت ارائه‌ی اطلاعات از #تراکم_عاطفی و درگیری‌های اندیشه و عمل جلوگیری می‌کند و کنش‌گران را به سمت #واکنش‌های_ناخودآگاه, هیجانی و بدون‌تامل سوق می‌دهد و از همین رو هم، شتابزدگی این رسانه‌ها مانع گفتگوی خردمندانه شده، به کنش‌های زودگذر و بی‌تامل منجر می‌شود.

🔴 این #سنجه‌های ساده‌ای که در همین #کمینه ارائه شد، به راستی چند درصد از رسانه‌ها و کانال‌های بورسی برخوردار از حداقل استانداردهای رسانه‌های جمعی است؟ چند درصد از آن‌ها از حداقل ادبیات لازم برای برقراری ارتباط منطقی با مخاطب خود برخوردارند؟ چند درصد از آن‌ها به جای #خودمحوردانی، رسانه را محور و مرکز ثقل ارتباط با مخاطب قرار می‌دهند؟ و بالاخره اینکه آیا رسانه‌ی جمعی می‌تواند مصداق آن مثل معروف «سنگ مفت و گنجشک مفت» باشد و به خاطر سهل‌الوصولی هر نوع رفتاری را با مخاطب در پیش بگیرد؟

🔴 #رسانه از یک منظر #ماهیتی مانند همین ویروس #کرونا را دارد و محتوایش از آن هم سریع‌تر شیوع پیدا می‌کند. و درست به همین خاطر، اگر تعهدی به مخاطب نداشته باشد و برای تهیه‌ی خوراک خوب برای او تلاش نکند، چه بسا #مخرب‌تر از ویروس یادشده باشد و روح و روان مخاطب را به یک #قرنطینه‌ی ناخواسته بفرستد.

🔸اختصاصی #تفکر_جانبی

https://t.me/tafakorjanbi1398
✍️ #بازار_سهام و امکان ازدواج فیل و پشه!

💢 آنچه در دنیای التقاطی و #پست‌مدرن امروز با آن تنوع و تکثر بی‌پایان شبکه‌ای ما را به طور #نسبی به نتیجه‌ی درست می‌رساند نه فقط فکر کردن، که نحوه‌ی فکر کردن است. به عبارتی اینکه امروزه و در این دنیای متکثر خود را در معرض چه افکاری قرار بدهیم، شاید نخستین و مهم‌ترین گام در حصول نتیجه‌ی منطقی باشد. فرقی هم نمی‌کند که در بازار سرمایه باشیم یا در آستانه‌ی نگارش یک مقاله‌ی پژوهشی.

💢 در بازگشت به بازار سهام هم همین #قاعده جاری است. حتی اگر #استثناهایی داشته باشد. استثنا، قاعده را توجیه نمی‌کند. ولی قاعده در بلندمدت قادر به #ابطال هر استثنایی است.

💢 در بازار سهام این #رسانه‌ها هستند که ما را #تغذیه می‌کنند و سرمایه‌ی ما را در معرض #تصمیم و تصمیم‌گیری قرار می‌دهند. رسانه‌ای که بخواهد فقط با #تزریق_هیجان ما را تشویق به سرمایه‌گذاری کور کند، قطعاً خود را دیده و ما و سرمایه‌ی ما را ندیده است.

💢 #شعارهایی از این دست که با ما پرسود باشید، که با ما پولدار شوید، که با ما در یک ماه فلان قدر سود کنید، همه و همه نه تنها سنخیتی با بازار سرمایه ندارد، بلکه آغاز همین نادیده‌انگاری و ابله‌پنداری #مخاطب هستند.

💢 #بازار_سرمایه برخلاف ظاهر ساده‌ی آن، پر از پیچیدگی‌های ناگفته است. پر از #بازی‌های_پنهان است. پر از رنگ و نیرنگ است. آن قاعده‌ی قدیمی منطقی «مَن قال» (چه کسی گفت؟) و «ما قال» (چه چیزی گفت؟) بیش از هر جای دیگری شاید اینجا کاربرد داشته باشد. به این قاعده باید امروز «کَیفَ قال» (چگونه گفت؟) را هم افزود. چه، وقتی سخن ظاهر منقح و مهذبی نداشته باشد، با عرض معذرت، ممکن است از معده‌ی گوینده برخاسته باشد تا از ذهن و زبان او.

💢 در این بین، #تفکر_جانبی (افقی) یکی از شیوه‌های فراگیر اندیشیدن به پدیده‌های پرهیاهوی امروز است. اندیشیدن به آن بازی‌های پنهان. به آن چیزهایی که با استدلال و منطق گام به گام سنتی قابل دستیابی نیست. برای همین هم #ادوارد_دوبونو موسس نظریه‌ی #تفکر_جانبی این نظریه را با داوری #سلیمان (ع) در عهد عتیق مقایسه می‌کند، که در آن از راه‌حل‌های همیشگی استفاده نمی‌شود.

💢 در یکی از داستان‌های مشهور #عهد_عتیق، دو زن به نزد #سلیمان می‌آیند و هر دو ادعا می‌کنند که مادر کودکی هستند. آن‌ها از سلیمان می‌خواهند که بین آن‌ها داوری کند. سلیمان شمشیر خود را بیرون کشیده، دستور می‌دهد که کودک به دو نیم تقسیم شده و هر نیمه به یکی از زن‌ها داده شود. از آن دو زن، یکی با دیدن این دستور، از ادعای خود برگشته و درخواست می‌کند که سلیمان کودک را نکشد و به زن دیگر بدهد. سلیمان همین‌جا اعلام می‌کند که این زن مادر واقعی کودک است، زیرا ترجیح او بر زنده ماندن کودک بوده است.

💢 در بازار سهام هم از این داستان‌ها و از این ادعاهای دروغ مادری زیاد هست و تا با شمشیر #تفکر_جانبی به تهدید آن‌ها نپردازیم، معلوم و مشخص نخواهد شد که مادر واقعی کیست! اینکه فقط به چند نمودار و چند واژه‌ی پربسآمد مثل #مقاومت و #حمایت بپردازیم، اصلا کفایت نمی‌کند. این هم که دائم تاریخچه‌ی یک سهم را به عنوان #تحلیل نشخوار کنیم، باز هم کفایت نمی‌کند. باید با ابزارهایی چون #تفکر_جانبی دایره‌ی جستجو را گسترش داد و برای مثال پاسخی فراهم کرد برای پرسشی که از امکانِ محال ازدواج فیل و پشه و صاحب توله‌سگ شدن آن‌ها می‌گوید. پاسخی که در همین مثال نه به آمیزش این دو، که به فرزندآوری از پرورشگاه ختم می‌شود!

📍اختصاصی #تفکر_جانبی

https://t.me/tafakorjanbi1398
📍نگاهی سراسری به رسانه‌های جدید با تمرکز بر رسانه‌های فعال در بورس

✍️ جامعه‌ی شبکه‌ای و رسانه‌های #بورسی!

🔴 یکی از اتفاق‌های نامیمونی که در رسانه‌های جدید و به ویژه شبکه‌های اجتماعی مجازی افتاده، کم شدن فاصله‌ی بین خطور #فکر و زمان #انتشار آن‌ ست. امکانی که در رسانه‌های رسمی و سنتی مثل روزنامه‌ها، هفته‌نامه‌ها و ماهنامه‌ها وجود نداشت و موجب آن می‌شد که ایده و اندیشه‌ی گوینده‌ی سخن از فیلتر #زمان بگذرد و پخته و سنجیده‌تر شود.

🔴 یک اتفاق دیگر، که به خودی خود بد نیست و قرار بوده #مزیت رسانه‌های جدید نسبت به رسانه‌های سنتی باشد، در دسترس همگان بودن این رسانه‌های #تعاملی و آزادی عمل زیاد در آن‌هاست. همین هم سبب می‌شود که هر کسی صرف‌نظر از صلاحیتی که دارد و ندارد، بتواند درباره‌ی هر موضوع و پدیده‌ای به اظهار نظر بپردازد و وارد حیطه‌هایی بشود که در صلاحیت و اهلیت او نیست.

🔴 از این‌ها گذشته، #انباشت ایده‌های آنی و زودگذرِ انتشاریافته در رسانه‌های جدید مورد بحث، شاید در نگاه نخست چندان مهم به نظر نرسد، اما یک آفت بزرگ دارد و آن اینکه، اجازه نمی‌دهد افکار و ایده‌های درست به دست #مخاطب برسد. آن‌هم مخاطبی که رفته‌رفته در محاصره‌ی اخبار روزمره قرار می‌گیرد و کم‌کم تمرکز و حساسیت خود را نسبت به داده‌ها از دست می‌دهد.

🔴 این #آفات در مجموع بزرگ‌ترین آفاتی است که اغلب #رسانه‌های_بورسی را نیز در بر گرفته و تهدید می‌کند. آفاتی که باعث شده، با #تزریق_هیجان زیاد قدرت #تصمیم‌گیری از مخاطب سلب و وی به سمتی که باید سوق داده شود. این را بیش از هر چیزی #ادبیات_روزمره و بی‌در و پیکر این رسانه‌ها به #تفکر_جانبی می‌گوید.

🔴 در نقطه‌ی مقابل، یک رسانه‌ی منطقی و سالم، همان‌قدر که به #سرعت ارائه‌ی محتوا اهمیت می‌دهد، به #صحت‌ و شیوه‌ی انتشار آن نیز اهمیت می‌دهد و این را حق مسلم مخاطب خود می‌داند که بخواهد خبر یا نظری هرچند کم‌اهمیت را در درست‌ترین شکل ممکن دریافت کند.

🔴 درباره‌ی رسانه‌های شبکه‌‌ای جدید و آفات آن، #یان_ون‌_دایک، استاد برجسته‌ی جامعه‌شناسی و علوم‌ارتباطات، بر این باور است که #خلاقیت و توانایی‌های ذهن انسان از طریق تنوع تاثیرات رسانه‌‌ای جدید افزایش می‌یابد، اما هم‌زمان به این دلیل که این تاثیرات خارج از بستر درست و در تصاویر ناقص و متعدد ارائه می‌شوند و مخاطبان نیز قادر به پردازش کامل همه‌ی آنها نیستند، رفته‌رفته خلاقیت‌های ذهنی افراد کاهش می‌یابد.

🔴 به عقیده‌ی ون‌دایک، #سرعت ارائه‌ی اطلاعات از #تراکم_عاطفی و درگیری‌های اندیشه و عمل جلوگیری می‌کند و کنش‌گران را به سمت #واکنش‌های_ناخودآگاه, هیجانی و بدون‌تامل سوق می‌دهد و از همین رو هم، شتابزدگی این رسانه‌ها مانع گفتگوی خردمندانه شده، به کنش‌های زودگذر و بی‌تامل منجر می‌شود.

🔴 این #سنجه‌های ساده‌ای که در همین #کمینه ارائه شد، به راستی چند درصد از رسانه‌ها و کانال‌های بورسی برخوردار از حداقل استانداردهای رسانه‌های جمعی است؟ چند درصد از آن‌ها از حداقل ادبیات لازم برای برقراری ارتباط منطقی با مخاطب خود برخوردارند؟ چند درصد از آن‌ها به جای #خودمحوردانی، رسانه را محور و مرکز ثقل ارتباط با مخاطب قرار می‌دهند؟ و بالاخره اینکه آیا رسانه‌ی جمعی می‌تواند مصداق آن مثل معروف «سنگ مفت و گنجشک مفت» باشد و به خاطر سهل‌الوصولی هر نوع رفتاری را با مخاطب در پیش بگیرد؟

🔴 #رسانه از یک منظر #ماهیتی مانند همین ویروس #کرونا را دارد و محتوایش از آن هم سریع‌تر شیوع پیدا می‌کند. و درست به همین خاطر، اگر تعهدی به مخاطب نداشته باشد و برای تهیه‌ی خوراک خوب برای او تلاش نکند، چه بسا #مخرب‌تر از ویروس یادشده باشد و روح و روان مخاطب را به یک #قرنطینه‌ی ناخواسته بفرستد.

🔸اختصاصی #تفکر_جانبی

https://t.me/tafakorjanbi1398
#تفکر_جانبی، سهم #ثاخت و یک کانال حرف‌های #سخیف!

#تفکر_جانبی پیش از این چندین متن درباره‌ی #رسانه، شبکه‌های اجتماعی، رسانه‌های #بورسی و از همه‌ی این‌ها بالاتر؛ #مشی رسانه‌ای خود منتشر کرده، که با جستجوی هشتگ #رسانه می‌توان به آن‌ها دسترسی پیدا کرد.

از دیدگاه #تفکر_جانبی کمترین انتظاری که از یک رسانه می‌رود، برخورداری از یک #ادبیات حرفه‌ای و منقح، رعایت مرزهای #اخلاقی و از همه‌ی این‌ها مهم‌تر؛ داشتن #صداقت با #مخاطب است.

این عامل اخیر (#صداقت)، وقتی پای پول و دارایی اقشار مختلف جامعه به میان می‌آید، رنگی از #مسئولیت و آهنگی از #تعهد نیز به خود می‌گیرد.

بسیاری از افراد #تازه‌وارد به فضای بی‌آغاز و انجام بورس، بعد از چند بار شکست خوردن، دنبال ماوای مطمئنی برای سرمایه‌گذاری می‌گردند. به عبارت ساده‌تر، کسی را جستجو می‌کنند که زمینه‌های یک #سرمایه‌گذاری مطمئن و #کم‌ریسک را برای آن‌ها فراهم کند. در همین اثنا، بر حسب اتفاق سر از یک کانال بورسی درمی‌آورند، که به دادن #سیگنال‌های مطمئن شهره است.

اینجا به طور #اتوماتیک یک اتفاقی می‌افتد و آن اینکه شخص به سودای سود، خود #پلکان سود و صعود همان کسی می‌شود که به او پناه برده است. یعنی در همان #صف_خریدی قرار می‌گیرد که فرستنده‌ی #سیگنال، تضمین سود آن را داده است.

به بیان روشن‌تر، اینجا قرار گرفتن در #صف_خرید یک سهم و ترغیب دیگران به آن سهم است که ضامن صعود سهم می‌شود و نه آن کسی که به اصطلاح سهم را #سیگنال کرده است.

این ماجرا البته #استثنایی هم دارد و آن وقتی است که قدرت پول پشت یک سهم قرار می‌گیرد و عامل به چشم آمدن آن سهم می‌شود. در این مورد بازار مطمئن می‌شود که فلان سهم به اصطلاح #بازیگر دارد.

#بازیگران بورس کسانی هستند که با خرید قابل توجه خود، دیگران را نیز متوجه آن سهم می‌کنند. در این بین افرادی هم هستند که نقطه‌ی ورود و خروج پول بازیگر به یک سهم را می‌دانند و از همین رو، شروع به ادعاهای توخالی می‌کنند که آری دست گذاشتن ما روی آن سهم باعث ترقی‌اش شده و شما طفیلی‌ها توانسته‌اید از قِبَل من به سود برسید!

برگردیم به #تفکر_جانبی و به ادعای همیشگی آن. قبل از هر چیز ناگفته نماند که به قول قوی بزرگان اخلاق و حکمت، آدمی اسیر سخنی می‌شود که بر زبان رانده است. #تفکر_جانبی هم از این حقیقت مستثنا نیست و بر همین اساس، همواره تاکید کرده که اهل #سیگنال دادن نیست و سیگنال ورود و خروج به هیچ سهمی را هم صادر نمی‌کند. در مورد سهام تاکیدی نیز، توصیه‌ #تفکر_جانبی همیشه و همواره به #مطالعه‌ و #مطابقه بوده است.

چه، #تفکر_جانبی هیچ‌گاه نخواسته که مسئولیت زیان کسی را به دوش بگیرد و احیانا ناله و نفرین کسی را به جان بخرد. از سوی دیگر، بنا به دلایلی روشن، بدون آنکه نقطه‌ی #خروج از یک سهم را به دیگران نشان بدهد، آن سهم را در یکی از نقاط مطمئن سوددهی از فهرست سهام تاکیدی خود خارج می‌کند تا تتمه‌ی سود آن به همان سهام‌داران پیشین برسد.

در ضمن #تفکر_جانبی حالا شخصیتی مستقل از نویسندگان خود دارد. آن‌هم در جایی که همه نیک می‌دانیم که #سیگنال‌فروشان و مدعیان تحرک بازار، نه ایده‌ی خود، که خود و فقط خود را محور تغییر #کائنات می‌شمارند و از چنان #منیتی برخوردارند که همواره متکلم وحده‌اند و تنها از #ضمایر_ملکی استفاده می‌کنند.

با این اوصاف فکر کنید در این بین فردی (کانالی) پیدا شود و با پیش گرفتن نوعی #ادبیات_سخیف و لمپنی، که خیلی هم بدان مباهات می‌کند، بخواهد رویکرد سالم #تفکر_جانبی را زیر سوال ببرد و این رسانه را متهم به همان کردار شنیعی بکند که خود در دستور کار دارد. کرداری چون #خالی کردن فلان سهم و وارد شدن در بهمان سهم و نگفتن نقطه‌ی خروج به دیگران و از این خزعبلات.

همه‌ی این‌ توهمات و توهین‌ها هم وقتی رقم بخورد که این آدم کم‌سواد از پس فهم دو تا عبارت ساده درباره‌ی یک سهم برنیآمده باشد و همه چیز را به اصطلاح #تفسیر_به_رای کرده باشد.

و اما، اصل ماجرا از این قرار بوده که #تفکر_جانبی سهم ارزنده‌ی #ثاخت را از فهرست سهام تاکیدی خود خارج کرده و در پاسخ به پرسش مکرر مخاطبان، به عرضه‌ی شتاب‌زده، آبشاری و بی‌محابای #حقوقی اشاره کرده است.

عرضه‌ای که #شناور آن سهم را حالا به رقمی چند میلیاردی رسانده است. عددی خطرناک که هر لحظه ممکن است در غیاب #نقدینگی_جدید و در واکنش به یک رویداد غیرمترقبه، #صف_خرید صد دویست میلیونی سهم را به #صف_فروش سنگین بدل کند و دست خریداران خُرد را به اصطلاح در پوست گردو بگذارد.

با این تفاصیل، مشخص نیست که گوینده‌ی آن واژگان سخیف (ادمین کانال #بورسکده_دیوید) چگونه پی به اعلام خروج #تفکر_جانبی از سهم ارزنده‌ی #ثاخت برده است و چگونه به خود اجازه داده هر آن‌چه را که سزاوار خود است، به دیگران نسبت بدهد؟

https://t.me/tafakorjanbi1398
✍️ بازار #سرمایه یا کاسه‌ی #گدایی؟!

بازار سهام، بازاری #پرریسک، اما در مقایسه با سایر بازارهای مالی، #شفاف‌ترین بازار است. البته اگر و اگر که برخی افراد فرصت‌طلب بگذارند و با حرف‌ها و حربه‌های روزمره در کمین دارایی دیگران ننشینند.

واقعیت این است که تا چند سال پیش‌تر، تنها مجرای ورود به بازار سرمایه، خوب یا بد، #اخبار رسمی #مطبوعات بود. با ظهور #شبکه‌های_اجتماعی مجازی، اما، این بازار هم ابعاد #رسانه‌ای جدیدی به خود گرفت و شاهد ظهور سلیقه‌های بعضاً نامتعارفی شد.

مهم‌ترین اتفاق در این شکل #ارتباطی جدید، #آشنایی‌زدایی از پیام‌های رسمی و توسل به نوعی ادبیات روزمره‌ بود که مرزهای منطق و احساس #مخاطب را با هم می‌پیمود. یک نمونه از این نوع ادبیات را می‌توان در تصویر فوق دید. مشتی نمونه‌ی خروار که با لحنی شبیه #متکدیان متروی تهران مخاطب را به هیچ می‌گیرد.

#تفکر_جانبی راستش در رویارویی با چنین رویه‌ای شکل گرفت. با این نیت که نماینده‌ی یک رسانه‌ی نسبتا رسمی باشد و با رعایت برخی باید‌ها و نباید‌های رسانه‌ای، از ورود به وادی احساسات روزمره‌ی مخاطب بپرهیزد.

https://t.me/tafakorjanbi1398
#ربات‌های تحریف و تقلب و شایعه!

💢 یکی از #دام‌های بزرگ بازار سرمایه، #ربات‌های جستجوگر #سهم‌ها، #سیگنال‌ها و #کانال‌های بورسی است. ربات‌هایی که ادعا می‌کنند تمام اخبار و اطلاعات مربوط به سهام را در اختیار کنش‌گران بازار می‌دهند و به آن‌ها در تصمیم‌گیری یاری می‌رسانند.

💢 این #ربات‌های تلگرامی اگرچه وانمود می‌شود که عملکردی #خودکار دارند، اما به شدت برنامه‌ریزی‌شده هستند و اغلب #داده‌هایی را به #مخاطب منتقل می‌کنند که تحت کنترل برنامه‌نویسان از آن‌ها خواسته می‌شود.

💢 محدود کردن #اطلاعات به کانال‌های خاص، سهم‌ها و #سیگنال‌های خاص، هدایت #مخاطب به سمت سهم‌های موردنظر، #تحریف داده‌ها، استفاده‌ی #تبلیغاتی از فضای خبررسانی و گاه محدودیت اطلاع‌رسانی از جمله خطاهای خواسته و ناخواسته‌ی این #ربات‌های_بورسی است، که ممکن است مبنای تصمیم‌گیری افراد #ناوارد به بازار سهام قرار بگیرند.

💢 پ.ن: در بازار سهام هیچ چیز جای مطالعه و مطابقه‌ی سهم‌ها را نمی‌گیرد و بعد از #اخبار (که اغلب در لباس #شایعه ظهور می‌کنند)، #تحلیل_بنیادی (فاندامنتال) سهم‌ها اولویت می‌یابد و در نهایت #تحلیل_تکنیکال، که اگرچه مبنای علمی درست و دقیقی ندارد، اما به خاطر باور و مراجعه‌ی بسیاری از فعالان بازار به آن، در موارد بسیاری می‌تواند به #تصمیم‌گیری‌ها یاری برساند.

https://t.me/tafakorjanbi1398
فرهنگ #رسانه‌های_بورسی!

#رسانه، رسانه است. چه یک شبکه‌ی #تلویزیونی باشد، چه یک موج #رادیویی، چه یک #روزنامه‌ی سراسری و چه یک #کانال_تلگرامی. صداقت، صراحت و رعایت حسن #عدالت و بی‌طرفی ارکان رکین رسانه به شمار می‌آیند.

زمانی #رسانه‌های_سنتی مخاطب خود را می‌ساختند و مخاطب برای بهره‌گیری از اخبار و گزارشات یک‌‌سویه‌ی آن‌ها، مجبور بود پی‌شان برود و آن‌ها را دنبال کند. حالا اما، این #مخاطب است که با حضور و #تعامل خود رسانه را، رسانه می‌سازد.

#رسانه، صرف‌نظر از موضوع و قالب انتقال اطلاعات، باید #ادبیات درستی داشته باشد و در متن و بطن خود حاوی #فرهنگ باشد. نمی‌شود با خیل مخاطبان همان‌طوری سخن گفت، که در یک گفتگوی شخصی دو یا چندنفره. و این البته ربطی به #صمیمیت لحن ندارد.

#رسانه‌های_بورسی هم از این قواعد بازگفته مستثنا نیستند و به دلایلی مسئولیت بیشتری هم نسبت به دیگر رسانه‌ها دارند. چه، در این رسانه‌ها، منافع مادی و معنوی #مخاطب از هم جدا نیست و حسابی به هم گره خورده است.

#کانال‌های_تلگرامی از نسل جدید رسانه‌های #تعاملی هستند که با حضور #مخاطب شکل می‌گیرند و غنا می‌یابند. این رسانه‌ها در حالت #حداقلی، رسانای اخبار و در حالت #حداکثری رسانای تحلیل هستند.

به عبارتی، در غیاب #روزنامه‌ها که حالا به دلایلی فنی از سبد مصرف افراد حذف شده‌اند، این رسانه‌های موجود در #شبکه‌های_اجتماعی مجازی هستند، که به #مخاطب سرویس می‌دهند.

کانال‌های #بورسی هم قرار است در این بین نقش رسانه‌های #رسمی را بازی کنند و از اخبار و گزارش‌های مربوط به #سهام گرفته تا تحلیل‌های #بنیادی و #تکنیکال را به مخاطبان خود ارائه بدهند.

متاسفانه اما، بسیاری از #کانال‌های بورسی، از تمام آن چیزهایی که برشمردیم، تهی هستند و بیشتر با استفاده از نوعی #ادبیات_کوچه‌بازاری با مخاطبان خود روبرو می‌شوند.

محور کانال‌های یادشده اغلب #منافع شخصی گردانندگان آن‌هاست. یعنی شده به مخاطب دروغ بگویند، طمع او را برمی‌انگیزند و او را با خود همراه می‌سازند. در نهایت هم هیچ #تعهدی به مخاطب ندارند.

شناسایی این کانال‌ها یا #شبه‌رسانه‌های بورسی چندان دشوار نیست. ملغمه‌ای از لحن #کوچه‌بازاری و حرف‌های #هیجانی صرف، چاشنی مطالب آن‌هاست.

از نشانه‌های دیگر این شبه‌رسانه‌ها، نان به نرخ روز خوردن، #انکار واقعیت‌ها و #متکلم_وحده بودن آن‌هاست. آن‌هم در جایی که #رسانه باید خود سخن بگوید و درگیر #منیت گویندگانش نباشد.

و سرانجام اینکه #شبه‌رسانه‌های یادشده، به جای #تولید_محتوا، بیشتر بر #سرقت و تحریف آرای دیگران یا بازنشر بدون منبع آن‌ها تکیه و تاکید دارند. همین نکته‌ی اخیر هم به خوبی نشان می‌دهد که آن‌ها چقدر برای مخاطب خود ارزش قائل هستند.

https://t.me/tafakorjanbi1398
✍️ گرفتاری مخاطب عام در دام دروغ و پروپاگاندا!

۱. کم نيستند آدم‌هایی را که می‌شناسم و می‌دانم هيچ خبث و سوء‌نيتی ندارند، ولی چنان در تاروپود
#پروپاگاندا و نشر دروغ گرفتار می‌شوند که خيلی راحت همان دروغ‌ها را به گمان آزادی‌خواهی تکرار می‌کنند. #مجاهدين_خلق هم دقیقاً به همین شيوه اعضای‌اش را شستشوی ذهنی می‌داد (و می‌دهد).

۲.
#رسانه می‌تواند نقش بسیار مهمی در آگاهی‌بخش و بالا بردن توان تحلیل ذهنی و انتقادی #مخاطب ايفا کند. ولی وقتی رسانه خودش تبديل به بازوی توانمند همان نهاد نشر دروغ و جعل خبر شود، برای مخاطب عام تشخيص دشوارتر می‌شود.

۳. دو نمونه‌ی برجسته از رسانه‌های فارسی‌زبان خارج کشور که راه پروپاگاندا را می‌روند يکی تلويزیون
#ايران‌اينترنشنال است و ديگری #من‌‌و‌تو. در داخل ايران #صدا‌وسيما و رسانه‌های نظام به طور مطلق کارشان همين است. هر دو از يک جنس (ولی در ظاهر مخالف هم).

۴. برای فهم پروپاگاندا تاریخ خواندن خيلی مؤثر و مفيد است. اين‌که مکانيزم و نوع نشر خبر دروغ را در آلمان
#نازی،‌ در شوروی #کمونيست، در آمریکای #ترامپ، در ايران جمهوری اسلامی خوب بشناسیم بسیار کمک می‌کند که به اين دام‌ها نيفتیم.

۵. اما چرا مردم به سادگی به اين دام‌ها می‌افتند؟ به خاطر اين‌که تهيیج عواطف و احساسات آدميان کار ساده‌ و زود‌بازدهی است. آماجی برای نفرت به مردمی که جان‌شان به لب رسیده نشان بده، آن‌وقت بدون فکر کردن بسیج می‌شوند برای له کردن آن هدف. يک دوره‌ای این هدف در آلمان نازی يهودی بود.

۶. برای اين‌که سیر ابتذال و سقوط اين پروپاگاندا و حرکت
#گوبلزی آن را بهتر ببینید، خوب بررسی کنید که سايبری‌های جان بر کف چطور از «قاسم‌چک» به «کتلت‌چک» رسیدند. ببينید چند نفر از اطرافیان‌تان با این «کتلت» يا کارتون‌های ضدزن #شارلی_ابدو ذوق کردند و ارضاء‌ شدند!

@zorba1398