✍ کاری که #مغول با #ایران نکرد!
🌀 #بازار_سرمایه در ایران ممکن است #سود داشته باشد، اما خیلی چیزها در آن #نهادینه نشده است. موارد مهمی چون #اخلاق، #انصاف و #شفافیت. بازار سرمایه قرار است #وسیله باشد، نه #هدف. آنهم نه هدفی که هر #وسیلهای را توجیه کند. متاسفانه، اما، اینطور نیست.
🌀 این بازار به بزرگترین #هدف زندگی بسیاری از ما تبدیل شده است و شب را و روز را و به قول آن شاعر بزرگ (#احمد_شاملو)، هنوز را از ما گرفته است. به طوریکه تن به یک زندگی دائمی در آن دادهایم. بدون آنکه بدانیم چه چیزهای شریفی را در پای آن قربانی میکنیم.
🌀 مهمترین چیزی که این بازار از تکتک ما ستانده و باز پس نمیدهد، #آسایش ماست. بعد نوبت #آزادی ما فرا میرسد. و اینجاست که بزرگترین قربانی، یعنی #اخلاق، رخ مینمایاند. اخلاق که از دست برود، چیزی ته کیسهی هستی و حیات ما باقی نمیماند. چیزی که به واسطهی آن ببالیم به انسانیت خود.
🌀 جامعهی ایرانی، همواره بهرهای از #بیاخلاقی داشته و تبار این #بداخلاقیها را دستکم تا سدهها قبل میتوان با اسناد مشخص و مکتوب پیدا کرد. اما این بیاخلاقی در سالهای اخیر است که به شدت #نضج پیدا کرده و جلوههای تند #بیرونی یافته است.
🌀 آنقدر که میتوان گفت در جامعهی امروز ما #فضیلتی با نام #بیاخلاقی وجود دارد، که چه بسا ستایش هم میشود و حسابی مورد تشویق هم قرار میگیرد. فضیلتی که بیبهرگی از آن، حداقل در افواه عمومی نوعی ننگ و نقصان به شمار میآید.
🌀 برای #ریشهیابی این نقص بزرگ، نیازی به سفر در افقهای دوردست نیست. مبدأ تاریخی آن هجرت #محمود_احمدینژاد از #کف جامعه به #کاخ ریاستجمهوری است. به جایی که هرگز پذیرش این جور آدمی را نداشت. و داستان هم از همانجا شروع شد. از #دروغهایی که گفت و از رنگهایی که پیاپی عوض کرد.
🌀 بعد از #احمدینژاد بود که این جامعه دیگر یک روز خوش به خودش ندید و این زندگی رفت که یکسر از #معنا تهی شود. که شد و پستترین آدمها سوار موجی شدند که او با ادعای باطل مردمی بودن راه انداخت و این مملکت را و از آن مهمتر، #طبقهی_متوسط جامعه را یکجا در چاه انداخت.
🌀 خلاصه کاری کرد #احمدینژاد با ایران، که تازش #مغولان نکرد. نتیجهاش شد اینکه همه به اجبار یا اختیار، سر رشتهی #فرهنگ و #اخلاق را رها کردند و خواسته و ناخواسته به #پول چسبیدند؛ به #تورم؛ به #تحریم. به تهدیدهایی که زندگی را فرا گرفته بود. خلاصه کاری کرد کارستان این #احمدینژاد و سنگی انداخت به چاه، که صد عاقل یارای بیرون آوردن آن را نداشتند و هنوز هم ندارند.
🌀 و جالب اینکه نسیم این جهل و سیاهی این تاریکی، وقتی به زندگی جماعت ایرانی رو آورد، که ایران بیشترین درآمد تاریخ خودش را از قِبَل فروش #نفت کسب کرده بود و بیشتر از همیشه احساس استغنا میکرد. نتیجهاش شد بیکاری و بیمسئولیتی فزاینده در جامعه و #فضیلت یافتن #دروغ و به #فنا رفتن #فرهنگ.
🌀 و کاش این همه ظلمت با افول ستارهی بخت #احمدینژاد فرو مینشست و به فراموشی سپرده میشد. متاسفانه، اما، با جامعهی ایرانی ماند و میراثی شد برای مدیران و مردمان #پسااحمدینژاد. میراثی شد برای امروز ما، تا در آن غوطه بخوریم و نفهمیم که از کجا خوردهایم!
🔸پ.ن: این نوشتهی به ظاهر ناگهانی، در اصل واکنشی است به پست پیشین #تفکر_جانبی، که در آن #شاهین_چراغی، عضو شورای عالی بورس، طی یادداشتی از حضور و نفوذ مدیران #احمدینژادی در بازار سرمایه پرده برداشته است.
https://t.me/tafakorjanbi1398
🌀 #بازار_سرمایه در ایران ممکن است #سود داشته باشد، اما خیلی چیزها در آن #نهادینه نشده است. موارد مهمی چون #اخلاق، #انصاف و #شفافیت. بازار سرمایه قرار است #وسیله باشد، نه #هدف. آنهم نه هدفی که هر #وسیلهای را توجیه کند. متاسفانه، اما، اینطور نیست.
🌀 این بازار به بزرگترین #هدف زندگی بسیاری از ما تبدیل شده است و شب را و روز را و به قول آن شاعر بزرگ (#احمد_شاملو)، هنوز را از ما گرفته است. به طوریکه تن به یک زندگی دائمی در آن دادهایم. بدون آنکه بدانیم چه چیزهای شریفی را در پای آن قربانی میکنیم.
🌀 مهمترین چیزی که این بازار از تکتک ما ستانده و باز پس نمیدهد، #آسایش ماست. بعد نوبت #آزادی ما فرا میرسد. و اینجاست که بزرگترین قربانی، یعنی #اخلاق، رخ مینمایاند. اخلاق که از دست برود، چیزی ته کیسهی هستی و حیات ما باقی نمیماند. چیزی که به واسطهی آن ببالیم به انسانیت خود.
🌀 جامعهی ایرانی، همواره بهرهای از #بیاخلاقی داشته و تبار این #بداخلاقیها را دستکم تا سدهها قبل میتوان با اسناد مشخص و مکتوب پیدا کرد. اما این بیاخلاقی در سالهای اخیر است که به شدت #نضج پیدا کرده و جلوههای تند #بیرونی یافته است.
🌀 آنقدر که میتوان گفت در جامعهی امروز ما #فضیلتی با نام #بیاخلاقی وجود دارد، که چه بسا ستایش هم میشود و حسابی مورد تشویق هم قرار میگیرد. فضیلتی که بیبهرگی از آن، حداقل در افواه عمومی نوعی ننگ و نقصان به شمار میآید.
🌀 برای #ریشهیابی این نقص بزرگ، نیازی به سفر در افقهای دوردست نیست. مبدأ تاریخی آن هجرت #محمود_احمدینژاد از #کف جامعه به #کاخ ریاستجمهوری است. به جایی که هرگز پذیرش این جور آدمی را نداشت. و داستان هم از همانجا شروع شد. از #دروغهایی که گفت و از رنگهایی که پیاپی عوض کرد.
🌀 بعد از #احمدینژاد بود که این جامعه دیگر یک روز خوش به خودش ندید و این زندگی رفت که یکسر از #معنا تهی شود. که شد و پستترین آدمها سوار موجی شدند که او با ادعای باطل مردمی بودن راه انداخت و این مملکت را و از آن مهمتر، #طبقهی_متوسط جامعه را یکجا در چاه انداخت.
🌀 خلاصه کاری کرد #احمدینژاد با ایران، که تازش #مغولان نکرد. نتیجهاش شد اینکه همه به اجبار یا اختیار، سر رشتهی #فرهنگ و #اخلاق را رها کردند و خواسته و ناخواسته به #پول چسبیدند؛ به #تورم؛ به #تحریم. به تهدیدهایی که زندگی را فرا گرفته بود. خلاصه کاری کرد کارستان این #احمدینژاد و سنگی انداخت به چاه، که صد عاقل یارای بیرون آوردن آن را نداشتند و هنوز هم ندارند.
🌀 و جالب اینکه نسیم این جهل و سیاهی این تاریکی، وقتی به زندگی جماعت ایرانی رو آورد، که ایران بیشترین درآمد تاریخ خودش را از قِبَل فروش #نفت کسب کرده بود و بیشتر از همیشه احساس استغنا میکرد. نتیجهاش شد بیکاری و بیمسئولیتی فزاینده در جامعه و #فضیلت یافتن #دروغ و به #فنا رفتن #فرهنگ.
🌀 و کاش این همه ظلمت با افول ستارهی بخت #احمدینژاد فرو مینشست و به فراموشی سپرده میشد. متاسفانه، اما، با جامعهی ایرانی ماند و میراثی شد برای مدیران و مردمان #پسااحمدینژاد. میراثی شد برای امروز ما، تا در آن غوطه بخوریم و نفهمیم که از کجا خوردهایم!
🔸پ.ن: این نوشتهی به ظاهر ناگهانی، در اصل واکنشی است به پست پیشین #تفکر_جانبی، که در آن #شاهین_چراغی، عضو شورای عالی بورس، طی یادداشتی از حضور و نفوذ مدیران #احمدینژادی در بازار سرمایه پرده برداشته است.
https://t.me/tafakorjanbi1398
✍ #بازار_سرمایه و سرابِ #سود و ...!
🔴 «هنگامی که مدام به شما #دروغ میگویند، نتیجه این نیست که شما این دروغها را باور میکنید؛ بلکه دیگر هیچ کس به هیچ چیز باور نخواهد داشت. مردمی که دیگر نتوانند چیزی را باور کنند، نمیتوانند نظری هم داشته باشند. نه تنها از توانایی اقدام به کاری محروماند، بلکه از توانایی اندیشیدن و داوری کردن نیز محروم میشوند و با چنین مردمی، شما هر کاری بخواهید میتوانید بکنید.»
⭕ برگرفته از کتاب #توتالیتاریسم، نوشتهی #هانا_آرنت، ترجمهی #محسن_ثلاثی
🔸پ.ن: واقعیت این است که مردم ایران در حال حاضر به این مرتبهی خطرناک #تشرف یافتهاند و نه دیگر چیزی را #باور میکنند و نه دیگر #نظری دارند و نه دیگر #توانایی اقدامی که #سرنوشت آنها را از این هم بدتر نکند.
🔸این حقایق را، که مورد اشاره #فیلسوف_آلمانی (هانا آرنت) بود، فقدان #معنا و رجحان بیچون و چرای #مادیات بر زندگی #روزمرهی ما ایرانیان، به #تفکر_جانبی میگوید. زندگی بیمعنایی که همه چیز را واگذاشته و فقط و فقط به #پول فکر میکند.
🔸در مورد مادیات هم که متاسفانه ما شاهد سقوط روزافزون ارزش #پول_ملی و صعود #شاخص تزویر و بیکفایتی کسانی هستیم که با #شعارهای_توخالی، روز به روز بر بدتر شدن اوضاع میافزایند و بر آتش #تحریم و #تورم میدمند.
🔸در این بین رشد و رونق #بازار_سرمایه هم، دقیق که بشویم، #سرابی بیش نیست. در واقع دویدن به دنبال #تورم یا همان #مالیات پنهانی است که از دارایی ثابت ما گرفته میشود. وگرنه چه معنایی دارد که #خودروسازان بزرگ جهان با آن خودروهای ناب از افت ۵۲ درصدی #تقاضا بنالند و #خودروسازان زیانساز ما برای فروش خودروهای بیکیفیت خود #قرعهکشی کنند؟
🔸به عبارتی وقتی امروز ۲ تومان در #بورس سود میکنی و در #بازار_واقعی ۱۰ تومان بیشتر از دیروز هزینه میکنی، دیگر کدام سود؟ و اینکه وقتی #دولت به صراحت میگوید که قرار است بخش بزرگی از #کسری_بودجهی خود را از بازار سرمایه تامین کند، این جز #نوسانگیری_سازمانیافته از دارایی مردم چه مفهوم دیگری میتواند داشته باشد؟
🔸با این همه، اگر از #تفکر_جانبی بپرسید که چارهی کار چیست؟ به ناچار باز هم سرمایهگذاری در بازار سرمایه را بهترین گزینه در این شرایط #بحرانی میشمارد و به این دلیل که دستکم دارایی ناچیز مردم اینگونه با #تملک سهام شرکتها به نوعی حفظ میشود. نقطهی قوتی که در بانک و سپردهگذاری و نگهداری صرف #پول بیپشتوانه وجود ندارد.
https://t.me/tafakorjanbi1398
🔴 «هنگامی که مدام به شما #دروغ میگویند، نتیجه این نیست که شما این دروغها را باور میکنید؛ بلکه دیگر هیچ کس به هیچ چیز باور نخواهد داشت. مردمی که دیگر نتوانند چیزی را باور کنند، نمیتوانند نظری هم داشته باشند. نه تنها از توانایی اقدام به کاری محروماند، بلکه از توانایی اندیشیدن و داوری کردن نیز محروم میشوند و با چنین مردمی، شما هر کاری بخواهید میتوانید بکنید.»
⭕ برگرفته از کتاب #توتالیتاریسم، نوشتهی #هانا_آرنت، ترجمهی #محسن_ثلاثی
🔸پ.ن: واقعیت این است که مردم ایران در حال حاضر به این مرتبهی خطرناک #تشرف یافتهاند و نه دیگر چیزی را #باور میکنند و نه دیگر #نظری دارند و نه دیگر #توانایی اقدامی که #سرنوشت آنها را از این هم بدتر نکند.
🔸این حقایق را، که مورد اشاره #فیلسوف_آلمانی (هانا آرنت) بود، فقدان #معنا و رجحان بیچون و چرای #مادیات بر زندگی #روزمرهی ما ایرانیان، به #تفکر_جانبی میگوید. زندگی بیمعنایی که همه چیز را واگذاشته و فقط و فقط به #پول فکر میکند.
🔸در مورد مادیات هم که متاسفانه ما شاهد سقوط روزافزون ارزش #پول_ملی و صعود #شاخص تزویر و بیکفایتی کسانی هستیم که با #شعارهای_توخالی، روز به روز بر بدتر شدن اوضاع میافزایند و بر آتش #تحریم و #تورم میدمند.
🔸در این بین رشد و رونق #بازار_سرمایه هم، دقیق که بشویم، #سرابی بیش نیست. در واقع دویدن به دنبال #تورم یا همان #مالیات پنهانی است که از دارایی ثابت ما گرفته میشود. وگرنه چه معنایی دارد که #خودروسازان بزرگ جهان با آن خودروهای ناب از افت ۵۲ درصدی #تقاضا بنالند و #خودروسازان زیانساز ما برای فروش خودروهای بیکیفیت خود #قرعهکشی کنند؟
🔸به عبارتی وقتی امروز ۲ تومان در #بورس سود میکنی و در #بازار_واقعی ۱۰ تومان بیشتر از دیروز هزینه میکنی، دیگر کدام سود؟ و اینکه وقتی #دولت به صراحت میگوید که قرار است بخش بزرگی از #کسری_بودجهی خود را از بازار سرمایه تامین کند، این جز #نوسانگیری_سازمانیافته از دارایی مردم چه مفهوم دیگری میتواند داشته باشد؟
🔸با این همه، اگر از #تفکر_جانبی بپرسید که چارهی کار چیست؟ به ناچار باز هم سرمایهگذاری در بازار سرمایه را بهترین گزینه در این شرایط #بحرانی میشمارد و به این دلیل که دستکم دارایی ناچیز مردم اینگونه با #تملک سهام شرکتها به نوعی حفظ میشود. نقطهی قوتی که در بانک و سپردهگذاری و نگهداری صرف #پول بیپشتوانه وجود ندارد.
https://t.me/tafakorjanbi1398