کتاب کافه فلسفه سرانجام منتشر شد.پروژه ای که از آغاز تا زمانی که به بار بنشیند،۶ سال طول کشید.بخشی از این زمان صرف مطالعه ماهیت کافه فلسفه شد که حاصلش در فصل نخست آمده است.بخشی دیگر مربوط اجرای کافه فلسفه در محیط کافه ها در تهران و برخی شهرهای دیگر بود.گزارش آنها در فصل دوم و سوم آمده است.در انتهای فصل سوم سرکار خانم خدابخشی یادداشتی نوشته در باره گفتگو های من با خر گرامی درونم.فصل چهارم هم مربوط است به گفتگو های من با خرم.نیمی از آن نتوانست از تیغ بگذرد.امیدوارم آنچه مانده جالب باشد.سپاس از همه کسانی که در این سالها با شرکت در کافه ها ما را یاری کردند و درود برسر کار خانم رودی که کافه ها را مدیریت کردند و گزارش فصل دو و سه را نوشتند.بخش دیگر زمان صرف شده مربوط به انتشارات است که دشواری های خاص خودشان را دارند.سر پا ماندنشان قصه ای دارد.سپاس از انتشارات پی نما و جناب یوسف وندی
@peynana.pub
@faezeh.roodi
@sonyacorella
#کافه_فلسفه
#philo_cafe
#یحیی_قائدی
#دکتر_یحیی_قائدی
#فلسفه
#فلسفه_ورزی
#فلسفه_برای_همه
#philosophy_for_all
#yahyaghaedi
@peynana.pub
@faezeh.roodi
@sonyacorella
#کافه_فلسفه
#philo_cafe
#یحیی_قائدی
#دکتر_یحیی_قائدی
#فلسفه
#فلسفه_ورزی
#فلسفه_برای_همه
#philosophy_for_all
#yahyaghaedi
ماهنامه شماره ۱۴۱ انشا و نویسندگی منتشر شد.
در کنار سایر مطالب خواندنی یادداشی از من تحت عنوان:
چرا باید رمان بخوانیم:۳۳دلیل برای خواندن رمان
در آن به چاپ رسیده
بشتابید.
#انشا
#انشا_و_نویسندگی
@enshavanevisandegi
#نقاشی_نوشت
#نقاشی_نوشتار
#نقاشی_نوشته
#یحیا_قایدی
#یحیی_قائدی
#دکتر_یحیی_قائدی
#yahyaghaedi
#yahyaghaedy
#نقاشی
#فلسفه_برای_همه
#philosophy_for_all
#کتاب
#کتاب_نوشت
#تاملات_فلسفی
#کافه_فلسفه
#مشاوره_فلسفی
#فبک
#فلسفه_برای_کودکان
#رمان
#رمان_خوانی
#رمان_خوب
#رمان_ایرانی
#رمان_خارجی
https://www.instagram.com/p/CgChV5_NtUK/?igshid=MDJmNzVkMjY=
در کنار سایر مطالب خواندنی یادداشی از من تحت عنوان:
چرا باید رمان بخوانیم:۳۳دلیل برای خواندن رمان
در آن به چاپ رسیده
بشتابید.
#انشا
#انشا_و_نویسندگی
@enshavanevisandegi
#نقاشی_نوشت
#نقاشی_نوشتار
#نقاشی_نوشته
#یحیا_قایدی
#یحیی_قائدی
#دکتر_یحیی_قائدی
#yahyaghaedi
#yahyaghaedy
#نقاشی
#فلسفه_برای_همه
#philosophy_for_all
#کتاب
#کتاب_نوشت
#تاملات_فلسفی
#کافه_فلسفه
#مشاوره_فلسفی
#فبک
#فلسفه_برای_کودکان
#رمان
#رمان_خوانی
#رمان_خوب
#رمان_ایرانی
#رمان_خارجی
https://www.instagram.com/p/CgChV5_NtUK/?igshid=MDJmNzVkMjY=
سی_و_سه_دلیل_برای_خواندن_رمان_از_دکتر_یحیی_قائدی.pdf
1.5 MB
#فلسفه_ورزی با خواندن #رمان
سی و سه دلیل برای خواندن رمان از دکتر یحیی قائدی.pdf
ماهنامه شماره ۱۴۱ انشا و نویسندگی منتشر شد.
در کنار سایر مطالب خواندنی یادداشی از من تحت عنوان:
چرا باید رمان بخوانیم:۳۳دلیل برای خواندن رمان
در آن به چاپ رسیده
بشتابید.
#انشا
#انشا_و_نویسندگی
@enshavanevisandegi
#نقاشی_نوشت
#نقاشی_نوشتار
#نقاشی_نوشته
#یحیا_قایدی
#یحیی_قائدی
#دکتر_یحیی_قائدی
#yahyaghaedi
#yahyaghaedy
#نقاشی
#فلسفه_برای_همه
#philosophy_for_all
#کتاب
#کتاب_نوشت
#تاملات_فلسفی
#کافه_فلسفه
#مشاوره_فلسفی
#فبک
#فلسفه_برای_کودکان
#رمان
#رمان_خوانی
#رمان_خوب
#رمان_ایرانی
#رمان_خارجی
سی و سه دلیل برای خواندن رمان از دکتر یحیی قائدی.pdf
ماهنامه شماره ۱۴۱ انشا و نویسندگی منتشر شد.
در کنار سایر مطالب خواندنی یادداشی از من تحت عنوان:
چرا باید رمان بخوانیم:۳۳دلیل برای خواندن رمان
در آن به چاپ رسیده
بشتابید.
#انشا
#انشا_و_نویسندگی
@enshavanevisandegi
#نقاشی_نوشت
#نقاشی_نوشتار
#نقاشی_نوشته
#یحیا_قایدی
#یحیی_قائدی
#دکتر_یحیی_قائدی
#yahyaghaedi
#yahyaghaedy
#نقاشی
#فلسفه_برای_همه
#philosophy_for_all
#کتاب
#کتاب_نوشت
#تاملات_فلسفی
#کافه_فلسفه
#مشاوره_فلسفی
#فبک
#فلسفه_برای_کودکان
#رمان
#رمان_خوانی
#رمان_خوب
#رمان_ایرانی
#رمان_خارجی
خب!
من نمی دانم که چقدر رسم است که آدم کتاب خودش را پس از این که چاپ شد بخواند.حتا نمی دانم که چقدر رسم است که بعد که خواند خوشش بیاید.ولی من خوشم امد.امروز از سوی انتشارات فاطمی ده جلد کتاب برایم فرستاند و من از ساعت چهار تا همین الان دارم با کتاب خودم حال می کنم.این چند روز که داشتیم از کتاب حرف می زدیم فقط از روی عکس جلدش بود.ولی حالا من دارم از خودش حرف می زنم. من می توانم ادم خودشیفته ای باشم.در زمانه ای که دیگر نمی شود با هیچی حال کرد.دست کم ادم باید بتواند با خودش حال کند دست کم برای چند ساعت.بعد دوباره بر گردد به غار حال بد.
من خودم را چکانده ام در این کتاب.این مانیفست من برای تربیت است به زبانی ساده.
دوست دارم وقتی کتاب را خواندید حال من را بگیرید و نظرتان را همینجا کامنت کنید.
یحیی_قائدی
#فبک
#فلسفه_برای_همه
#فلسفه_برای_کودکان_و_نوجوانان
#فلسفه_برای_کودکان
#انتشارات_فاطمی
@mahmoud.mehrmohammadi
#yahyaghaedi
@fatemipublishing
https://www.instagram.com/p/CoaDP-nt3XO/?igshid=MDJmNzVkMjY=
من نمی دانم که چقدر رسم است که آدم کتاب خودش را پس از این که چاپ شد بخواند.حتا نمی دانم که چقدر رسم است که بعد که خواند خوشش بیاید.ولی من خوشم امد.امروز از سوی انتشارات فاطمی ده جلد کتاب برایم فرستاند و من از ساعت چهار تا همین الان دارم با کتاب خودم حال می کنم.این چند روز که داشتیم از کتاب حرف می زدیم فقط از روی عکس جلدش بود.ولی حالا من دارم از خودش حرف می زنم. من می توانم ادم خودشیفته ای باشم.در زمانه ای که دیگر نمی شود با هیچی حال کرد.دست کم ادم باید بتواند با خودش حال کند دست کم برای چند ساعت.بعد دوباره بر گردد به غار حال بد.
من خودم را چکانده ام در این کتاب.این مانیفست من برای تربیت است به زبانی ساده.
دوست دارم وقتی کتاب را خواندید حال من را بگیرید و نظرتان را همینجا کامنت کنید.
یحیی_قائدی
#فبک
#فلسفه_برای_همه
#فلسفه_برای_کودکان_و_نوجوانان
#فلسفه_برای_کودکان
#انتشارات_فاطمی
@mahmoud.mehrmohammadi
#yahyaghaedi
@fatemipublishing
https://www.instagram.com/p/CoaDP-nt3XO/?igshid=MDJmNzVkMjY=
ما از طریق مشاوره فلسفی توانمند میشویم: داستان سفر
مشاوره فلسفی چگونه افراد را توانمند میسازد؟ ما در زندگی خود فعالیتهای زیادی انجام میدهیم اما توشه زیادی بر نمیداریم، زیرا همه توانمان را بکار نمیگیریم. گاهی جسممان را به جایی میبریم یا با جسممان جابهجا میشویم، اما ذهنمان را جا میگذاریم. گاهی با ذهنمان به جاهای مختلف سرک میکشیم اما از جسممان غافلایم. گاهی صرفا میخوانیم و نوشتن که هیچ.
از طریقِ مشاوره فلسفی با خود و یا مراجعه به یک مشاور فلسفی، احتمالا به خودمان یا دیگران کمک خواهیم کرد تا سر و سامانی به این نابسامانیها بدهیم
https://humandevelopmentparadise.com
@humandevelopmentparadise
#مشاوره_فلسفی
#مشاوره
#philosophical_counseling
#یحیی_قائدی
#yahyaghaedi
#فلسفه
#فلسفه_کاربردی
مشاوره فلسفی چگونه افراد را توانمند میسازد؟ ما در زندگی خود فعالیتهای زیادی انجام میدهیم اما توشه زیادی بر نمیداریم، زیرا همه توانمان را بکار نمیگیریم. گاهی جسممان را به جایی میبریم یا با جسممان جابهجا میشویم، اما ذهنمان را جا میگذاریم. گاهی با ذهنمان به جاهای مختلف سرک میکشیم اما از جسممان غافلایم. گاهی صرفا میخوانیم و نوشتن که هیچ.
از طریقِ مشاوره فلسفی با خود و یا مراجعه به یک مشاور فلسفی، احتمالا به خودمان یا دیگران کمک خواهیم کرد تا سر و سامانی به این نابسامانیها بدهیم
https://humandevelopmentparadise.com
@humandevelopmentparadise
#مشاوره_فلسفی
#مشاوره
#philosophical_counseling
#یحیی_قائدی
#yahyaghaedi
#فلسفه
#فلسفه_کاربردی
داستان یک بشقاب سفالی را در شماره ۱۵۲
ماهنامه انشا و نویسندگی بخوانید:
یک بشقاب سفالی
همه را بیازمودم زتو خوشترم نیامد
چو فرو شدم به دریا چو تو گوهرم نیامد
چند روزی به دیوار اتاق خانه بود و پایین آورده شد یعنی پایین اش آوردند .خب نمی شد هم اعتراض کرد.اصلا اشکار نبود که مولوی این را برای کی گفته بود. و نیز معلوم نیست که آن کس چه واکنشی نشان داده بود؟اصلا واکنش نشان داده بود یا نه و یا رسم چنان عاشق و معشوقی این بوده که بشود واکنش نشان داد یا نه؟ مثل این است که به درگاه خداوند دعا کنی و صدایی نشنوی و امیدوار باشی روزی از روزنی پاسخی بگیری و بعد که پاسخی آمد، ندانی این واقعا از سوی در خواست شونده بوده یا نه؟
تو عالم انسانی در خواست باید سر راست باشد،پاسخ هم نیز. ظاهرا نباید مثل این باشد که سمت چپی بزند توی گوشت و تو بزنی تو گوش سمت راستی! " همه را بیازمودم زه تو خوشترم نیامد" , سرگردان بود. از سرِ سرگردانی رفته روی دل دیوار، دل دیوار آن را پس زده بود و افتاده بود آن گوشه. دوسالی میشد که نمیدانست به دل کی بنشیند. به دل من که ننشسته بود.
چو پریدسوی بامت زتنم کبوتر دل
به فغان شدم چو بلبل که کبوترم نیامد
اما کافی نبود که به دل من بنشیند باید به دل کسی دیگر هم می نشست و ننشسته بود و سرگردان بود.
بار ها فرو شده بود در دریا و گوهرش را نیافته بود و وقتی یافته بود و گوهر او را نیافته بود.این بود که ایده " زه تو خوشترم نیامد"،چون مثل افلاطون سر گردان بود و هنوز در عالم جسمانی هست نشده بود. می گشت و می گشت تا شاید بر سر یا دل کسی بنشیند. کسی آن را در داراب به سوی من پرت کرده بود.او خود نامش رها بود و آشکار نبود که چقدر به این بشقاب سفالی نگریسته بود. آن را زیبا یافته برای دیوار و یا برای دل کسی و اگر یافته بود برای دل دیوار که آرزویش اکنون بر آورده شده و گرنه هنوز بر دل کسی ننشسته بود. جون در عالم رفاقت بود و هم جنس انسانی و عشق در هم جنس معمولی رخ نمی دهد. ،رفاقت رخ می دهد.عشق در ناهمجنس رخ می دهد .حالا داستان شمس و مولا را را نامعمول یا نادر می توان تلقی کرد و این شد که وقتی آمد روی اتاق دیوار خانه ما هم نتوانست جسمانیت یابد این شد که رفته گوشه ای و پنهان شد. ادامه را در ماهنامه انشا و نویسندگی بخوانید
#بشقاب_سفالی
#انشا_و_نویسندگی
@enshavanevisandegi
#enshavanevisandegi
#یحیی_قائدی
#مولانا
#مولوی
#yahyaghaedi
https://www.instagram.com/p/CtUjheots1-/?igshid=MTc4MmM1YmI2Ng==
ماهنامه انشا و نویسندگی بخوانید:
یک بشقاب سفالی
همه را بیازمودم زتو خوشترم نیامد
چو فرو شدم به دریا چو تو گوهرم نیامد
چند روزی به دیوار اتاق خانه بود و پایین آورده شد یعنی پایین اش آوردند .خب نمی شد هم اعتراض کرد.اصلا اشکار نبود که مولوی این را برای کی گفته بود. و نیز معلوم نیست که آن کس چه واکنشی نشان داده بود؟اصلا واکنش نشان داده بود یا نه و یا رسم چنان عاشق و معشوقی این بوده که بشود واکنش نشان داد یا نه؟ مثل این است که به درگاه خداوند دعا کنی و صدایی نشنوی و امیدوار باشی روزی از روزنی پاسخی بگیری و بعد که پاسخی آمد، ندانی این واقعا از سوی در خواست شونده بوده یا نه؟
تو عالم انسانی در خواست باید سر راست باشد،پاسخ هم نیز. ظاهرا نباید مثل این باشد که سمت چپی بزند توی گوشت و تو بزنی تو گوش سمت راستی! " همه را بیازمودم زه تو خوشترم نیامد" , سرگردان بود. از سرِ سرگردانی رفته روی دل دیوار، دل دیوار آن را پس زده بود و افتاده بود آن گوشه. دوسالی میشد که نمیدانست به دل کی بنشیند. به دل من که ننشسته بود.
چو پریدسوی بامت زتنم کبوتر دل
به فغان شدم چو بلبل که کبوترم نیامد
اما کافی نبود که به دل من بنشیند باید به دل کسی دیگر هم می نشست و ننشسته بود و سرگردان بود.
بار ها فرو شده بود در دریا و گوهرش را نیافته بود و وقتی یافته بود و گوهر او را نیافته بود.این بود که ایده " زه تو خوشترم نیامد"،چون مثل افلاطون سر گردان بود و هنوز در عالم جسمانی هست نشده بود. می گشت و می گشت تا شاید بر سر یا دل کسی بنشیند. کسی آن را در داراب به سوی من پرت کرده بود.او خود نامش رها بود و آشکار نبود که چقدر به این بشقاب سفالی نگریسته بود. آن را زیبا یافته برای دیوار و یا برای دل کسی و اگر یافته بود برای دل دیوار که آرزویش اکنون بر آورده شده و گرنه هنوز بر دل کسی ننشسته بود. جون در عالم رفاقت بود و هم جنس انسانی و عشق در هم جنس معمولی رخ نمی دهد. ،رفاقت رخ می دهد.عشق در ناهمجنس رخ می دهد .حالا داستان شمس و مولا را را نامعمول یا نادر می توان تلقی کرد و این شد که وقتی آمد روی اتاق دیوار خانه ما هم نتوانست جسمانیت یابد این شد که رفته گوشه ای و پنهان شد. ادامه را در ماهنامه انشا و نویسندگی بخوانید
#بشقاب_سفالی
#انشا_و_نویسندگی
@enshavanevisandegi
#enshavanevisandegi
#یحیی_قائدی
#مولانا
#مولوی
#yahyaghaedi
https://www.instagram.com/p/CtUjheots1-/?igshid=MTc4MmM1YmI2Ng==
چرا باید سایر حرفههای یاورانه درکی از مشاوره فلسفی داشته باشند؟
یحیی قائدی/۲۹تیر ۱۴۰۲
در دم نباید نتیجه گرفت که مشاوره فلسفی ویژه فیلسوفان است و از این رو دیگران نباید در آن مشارکت و همکاری داشته باشند.همین ادعا را مشاوران و روان درمانگران هم میتوانند داشته باشد:"مشاوره فلسفی نخست مشاوره و روان درمانی است پس به جز آنها نباید کسی در آن مشارکت داشته باشد".مشاوره فلسفی گرچه _چنانکه کوهن در باره انقلاب علمی می گوید_ یک پیش پارادایم است اما به سرعت در حال تعریف هویت خود چون یک دیسیپلین است. مشاوره فلسفی،مشاوره و روان درمانی نیست.مشاوره فلسفی ،به تنهایی فلسفه _آن گونه که در سنت فلسفی مرسوم است_ نیست.مشاوره فلسفی درمان عقلانی هیجانی رفتاری(REBT) الیس نیست.مشاوره فلسفی درمان انسان گرا نیست.مشاوره فلسفی مشاوره مذهبی هم نیست.اما کارکنان همه حرفه های یاورانه باید درکی از مشاوره فلسفی داشته باشند تا بتوانند مراجع خود را در صورت نیاز به مشاور فیلسوف ارجاع دهند.و مشاوره فلسفی نیز باید درکی از سایر رشته های یاورانه داشته باشد تا به جای مشاوره فلسفی،کار آنها را انجام ندهد و به موقع بتواند مراجعش را به آنها ارجاع دهد.
" مشاوره فلسفی حرفهای یاورانه است که فهم انتقادی ایدهها و جهان بینی های وابسته به زندگی حال حاضر یک مراجع را جستجو می کند"
#مشاوره_فلسفی
#philosophical_counseling
#یحیی_قائدی
#yahyaghaedi
یحیی قائدی/۲۹تیر ۱۴۰۲
در دم نباید نتیجه گرفت که مشاوره فلسفی ویژه فیلسوفان است و از این رو دیگران نباید در آن مشارکت و همکاری داشته باشند.همین ادعا را مشاوران و روان درمانگران هم میتوانند داشته باشد:"مشاوره فلسفی نخست مشاوره و روان درمانی است پس به جز آنها نباید کسی در آن مشارکت داشته باشد".مشاوره فلسفی گرچه _چنانکه کوهن در باره انقلاب علمی می گوید_ یک پیش پارادایم است اما به سرعت در حال تعریف هویت خود چون یک دیسیپلین است. مشاوره فلسفی،مشاوره و روان درمانی نیست.مشاوره فلسفی ،به تنهایی فلسفه _آن گونه که در سنت فلسفی مرسوم است_ نیست.مشاوره فلسفی درمان عقلانی هیجانی رفتاری(REBT) الیس نیست.مشاوره فلسفی درمان انسان گرا نیست.مشاوره فلسفی مشاوره مذهبی هم نیست.اما کارکنان همه حرفه های یاورانه باید درکی از مشاوره فلسفی داشته باشند تا بتوانند مراجع خود را در صورت نیاز به مشاور فیلسوف ارجاع دهند.و مشاوره فلسفی نیز باید درکی از سایر رشته های یاورانه داشته باشد تا به جای مشاوره فلسفی،کار آنها را انجام ندهد و به موقع بتواند مراجعش را به آنها ارجاع دهد.
" مشاوره فلسفی حرفهای یاورانه است که فهم انتقادی ایدهها و جهان بینی های وابسته به زندگی حال حاضر یک مراجع را جستجو می کند"
#مشاوره_فلسفی
#philosophical_counseling
#یحیی_قائدی
#yahyaghaedi
یک جلسه کوتاه مشاوره فلسفی
با سپاس از جناب اقای حق دوست
#مشاوره_فلسفی
#مشاوره
#philosophical_counseling
#philosophicalcounseling
#فلسفه
#یحیی_قائدی
#yahyaghaedi
@nhp_clinic
https://www.instagram.com/reel/CvxWur5NI4e/?igshid=MTc4MmM1YmI2Ng==
با سپاس از جناب اقای حق دوست
#مشاوره_فلسفی
#مشاوره
#philosophical_counseling
#philosophicalcounseling
#فلسفه
#یحیی_قائدی
#yahyaghaedi
@nhp_clinic
https://www.instagram.com/reel/CvxWur5NI4e/?igshid=MTc4MmM1YmI2Ng==
#یحیی_قائدی
@ta6.ir
#yahyaghaedi
#fabac_ir
#iran_p4c
#p4c_ir
#p4c_facilitator
#p4c_iran
@yahyaghaedy
#دانشگاه_فرهنگیان
#دانشگاه_خوارزمی
#فبک
#پرسندو
#پرسش
#والدین_آگاه
#یاران_کتاب_ایرانیان
#انجمن_فلسفه_برای_کودکان
#کتاب
#کتاب_کودکان
#کتابخوانی
#کتابخوانی_کودکان
https://www.instagram.com/tv/CJrT6kmBSmZ/?igshid=MTc4MmM1YmI2Ng==
@ta6.ir
#yahyaghaedi
#fabac_ir
#iran_p4c
#p4c_ir
#p4c_facilitator
#p4c_iran
@yahyaghaedy
#دانشگاه_فرهنگیان
#دانشگاه_خوارزمی
#فبک
#پرسندو
#پرسش
#والدین_آگاه
#یاران_کتاب_ایرانیان
#انجمن_فلسفه_برای_کودکان
#کتاب
#کتاب_کودکان
#کتابخوانی
#کتابخوانی_کودکان
https://www.instagram.com/tv/CJrT6kmBSmZ/?igshid=MTc4MmM1YmI2Ng==
Forwarded from Yahya
گزارش ۴
کافه فلسفه
بندر خمیر۳ تیر ۱۴۰۳
یحیی قائدی
کافه فلسفه ساعت هفت در مسجد جامع قدیم در خیابان اسکله برگزار شد. گرماه همه جا پخش و پلا بود و شرجی چون مهمان دایمی شب های تابستان خودش را به گرما تحمیل کرده بود و چون مهمان ناخوانده خفه کننده شده بود. خانم روح بخش و همسرش امدند دنبالم.کمی زودتر از شرکت کنندگان رسیدم .چینش صندلیها را تغییر دادم کم کم تعداد بیشتری آمدند کاغذ هایی به انها دادم تا نام هایشان را بنویسند و کنار صندلی بگذارند تمام شرکت کنندگان زن بودند و همه مربی دروس دینی خیلی زور زدم تا یخشان باز شود.آنها بیشتر دوست داشتند من حرف بزنم و راه کار هایی برای مشکلات کودکان به انها بدهم.امان از دست رویکرد معلوماتی.پوست آدم را می کند.مقداری حرف زدم خوش و بش کردم از کنجکاوی هایشان پرسیدم سختشان بود حرف بزنند. سر انجام خواستم هر کس یک پرسش بنویسد گروه بندیشان کردم و هر گروه یک پرسش اورد روی تخته و سر انجام این پرسش انتخاب شد که چه شیوه هایی برای علاقمند کردن کودکان و نوجوانان به اموزش مناسب تر است.پاسخ ها را از خودشان بیرون کشیدم. از راه استدلال و مخالفت و موافقت گرفتن از خودشان پاسخها را بررسی کردیم و آشکار شد پاسخ هایشان کارساز نیست.قرار شد انها با همین پرسش به خانه بروند حالا آنها یک پرسش جدی دارند که بزنند زیر بغلشان و به آن فکر کنند. تکان دادن ذهنشان دشوار بود ولی تصور میکنم ذهنشان تکانی خورد همه احساس خوبی داشتند و مشتاق ادامه البته برخی هم گیج و سردرگم بودند که آن هم به نظر من اغاز فلسفیدن است.خواهر خانم روح بخش مرا به اقامت گاه برگرداند . گرما و شرجی پشت در ماشین جا ماندند و جلوی تکو دوباره سر و کلهشان پیدا شد فکر کردم چه سرعتی دارند. از مسجد جامع قدیم تا خود تکو دنبال ما دویده بودند.کاش ادمها همینقدر سمج بودند. در گوشه ای از حیاط اقامت گاه سنتی تکو درخت خرمایی بود که خارک هایش شیرین و ابدار بود.چیدن خارک تازه مرا به کودکی می برد
#کافه_فلسفه
#بندر_خمیر
#فبک_هرمزگان
#یحیی_قائدی
#philo_cafe
#yahyaghaedi
#hormozghan
کافه فلسفه
بندر خمیر۳ تیر ۱۴۰۳
یحیی قائدی
کافه فلسفه ساعت هفت در مسجد جامع قدیم در خیابان اسکله برگزار شد. گرماه همه جا پخش و پلا بود و شرجی چون مهمان دایمی شب های تابستان خودش را به گرما تحمیل کرده بود و چون مهمان ناخوانده خفه کننده شده بود. خانم روح بخش و همسرش امدند دنبالم.کمی زودتر از شرکت کنندگان رسیدم .چینش صندلیها را تغییر دادم کم کم تعداد بیشتری آمدند کاغذ هایی به انها دادم تا نام هایشان را بنویسند و کنار صندلی بگذارند تمام شرکت کنندگان زن بودند و همه مربی دروس دینی خیلی زور زدم تا یخشان باز شود.آنها بیشتر دوست داشتند من حرف بزنم و راه کار هایی برای مشکلات کودکان به انها بدهم.امان از دست رویکرد معلوماتی.پوست آدم را می کند.مقداری حرف زدم خوش و بش کردم از کنجکاوی هایشان پرسیدم سختشان بود حرف بزنند. سر انجام خواستم هر کس یک پرسش بنویسد گروه بندیشان کردم و هر گروه یک پرسش اورد روی تخته و سر انجام این پرسش انتخاب شد که چه شیوه هایی برای علاقمند کردن کودکان و نوجوانان به اموزش مناسب تر است.پاسخ ها را از خودشان بیرون کشیدم. از راه استدلال و مخالفت و موافقت گرفتن از خودشان پاسخها را بررسی کردیم و آشکار شد پاسخ هایشان کارساز نیست.قرار شد انها با همین پرسش به خانه بروند حالا آنها یک پرسش جدی دارند که بزنند زیر بغلشان و به آن فکر کنند. تکان دادن ذهنشان دشوار بود ولی تصور میکنم ذهنشان تکانی خورد همه احساس خوبی داشتند و مشتاق ادامه البته برخی هم گیج و سردرگم بودند که آن هم به نظر من اغاز فلسفیدن است.خواهر خانم روح بخش مرا به اقامت گاه برگرداند . گرما و شرجی پشت در ماشین جا ماندند و جلوی تکو دوباره سر و کلهشان پیدا شد فکر کردم چه سرعتی دارند. از مسجد جامع قدیم تا خود تکو دنبال ما دویده بودند.کاش ادمها همینقدر سمج بودند. در گوشه ای از حیاط اقامت گاه سنتی تکو درخت خرمایی بود که خارک هایش شیرین و ابدار بود.چیدن خارک تازه مرا به کودکی می برد
#کافه_فلسفه
#بندر_خمیر
#فبک_هرمزگان
#یحیی_قائدی
#philo_cafe
#yahyaghaedi
#hormozghan