📚 #معرف_کتاب
🔻 #عنوان_کتاب:
آینده پژوهی انقلاب اسلامی: بیم ها و امیدها
🔻نویسنده:
#علی_دارابی
🔻ناشر:
#امیرکبیر
🔻سال نشر: 1395
🔻تعداد صفحات: 368
.
🔻 #عنوان_کتاب:
آینده پژوهی انقلاب اسلامی: بیم ها و امیدها
🔻نویسنده:
#علی_دارابی
🔻ناشر:
#امیرکبیر
🔻سال نشر: 1395
🔻تعداد صفحات: 368
.
📚 #معرف_کتاب
🔻 #عنوان_کتاب
آینده پژوهی انقلاب اسلامی: بیم ها و امیدها
🔻نویسنده:
#علی_دارابی
🔻ناشر:
#امیرکبیر
🔻سال نشر: 1395
🔻تعداد صفحات: 368
🌷بسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم🌷
🔸#انقلاب_اسلامی از جمله بزرگترین رخدادهای قرن بیستم محسوب میگردد که در عرصه داخلی و خارجی آثار، پیامدها و بازتابهای گستردهای داشته است. با توجه به اهمیت این موضوع، بخش زیادی از تألیفات در عرصه داخلی و خارجی به پیدایش، چرایی و توصیف مختصات و نیز کارنامه انقلاب اسلامی اختصاص یافته است. کتاب#آینده_پژوهی انقلاب اسلامی در زمره نخستین آثار در حوزه آینده پژوهی و رهیافت آینده نگر ایران و انقلاب اسلامی است.
🔸نویسنده پس از اشاره به نظریههای مختلف درباره «انقلاب» در توضیح ضرورت #تحلیل_آینده برای انقلاب اسلامی ایران در صفحه 66 و 67 کتاب مینویسد: «انقلاب اسلامی در ایران، فصل جدیدی از #هویت فرهنگی و تاریخی این سرزمین را رقم زد و #طلیعه_تمدنی تازه را نوید داد که بر ارزشها و آرمانهای قدسی دین اسلام استوار است. انقلاب اسلامی در یک نگاه تحلیلی ـ تاریخی، فراتر از یک پدیده اجتماعی یا واقعه تاریخی صرف است؛ زیرا شرایط و علل وقوع و استمرار آن، در بردارنده عناصری است که توان و استعداد ایجاد دگرگونیهای جدید و بنیادی را در زندگی انسان معاصر داراست و به همین سبب، میبایست آن را پدیدهای #تاریخساز و #تحولآفرین در جهان معاصر قلمداد کرد که با نگاه خدامحور و با تکیه بر آموزههای دین اسلام و در چارچوب کلی نبرد حق علیه باطل، مسیر رو به رشد خود را میپیماید.»
🔸این کتاب که حدود چهار سال مطالعه و پژوهش نویسنده را شامل میشود به #تحولات_جهانی در عرصه سیاست، فرهنگ، جامعه، حکمرانی خوب در نیم قرن آینده پرداخته و تأثیر آن تحولات بر ایران و تبیین نسبت آن با انقلاب اسلامی در آینده را مورد واکاوی قرار داده است. مطالعه این اثر به مدیران، تصمیم گیرندگان، سیاستمداران، پژوهشگران، به ویژه استادان، دانشجویان، طلاب علوم دینی و عموم علاقمندان به حوزه تاریخ معاصر، جامعه شناسی سیاسی ایران و انقلاب اسلامی توصیه میشود.
ا—----------------------------------—ا
@behruzfakhr
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
🔻 #عنوان_کتاب
آینده پژوهی انقلاب اسلامی: بیم ها و امیدها
🔻نویسنده:
#علی_دارابی
🔻ناشر:
#امیرکبیر
🔻سال نشر: 1395
🔻تعداد صفحات: 368
🌷بسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم🌷
🔸#انقلاب_اسلامی از جمله بزرگترین رخدادهای قرن بیستم محسوب میگردد که در عرصه داخلی و خارجی آثار، پیامدها و بازتابهای گستردهای داشته است. با توجه به اهمیت این موضوع، بخش زیادی از تألیفات در عرصه داخلی و خارجی به پیدایش، چرایی و توصیف مختصات و نیز کارنامه انقلاب اسلامی اختصاص یافته است. کتاب#آینده_پژوهی انقلاب اسلامی در زمره نخستین آثار در حوزه آینده پژوهی و رهیافت آینده نگر ایران و انقلاب اسلامی است.
🔸نویسنده پس از اشاره به نظریههای مختلف درباره «انقلاب» در توضیح ضرورت #تحلیل_آینده برای انقلاب اسلامی ایران در صفحه 66 و 67 کتاب مینویسد: «انقلاب اسلامی در ایران، فصل جدیدی از #هویت فرهنگی و تاریخی این سرزمین را رقم زد و #طلیعه_تمدنی تازه را نوید داد که بر ارزشها و آرمانهای قدسی دین اسلام استوار است. انقلاب اسلامی در یک نگاه تحلیلی ـ تاریخی، فراتر از یک پدیده اجتماعی یا واقعه تاریخی صرف است؛ زیرا شرایط و علل وقوع و استمرار آن، در بردارنده عناصری است که توان و استعداد ایجاد دگرگونیهای جدید و بنیادی را در زندگی انسان معاصر داراست و به همین سبب، میبایست آن را پدیدهای #تاریخساز و #تحولآفرین در جهان معاصر قلمداد کرد که با نگاه خدامحور و با تکیه بر آموزههای دین اسلام و در چارچوب کلی نبرد حق علیه باطل، مسیر رو به رشد خود را میپیماید.»
🔸این کتاب که حدود چهار سال مطالعه و پژوهش نویسنده را شامل میشود به #تحولات_جهانی در عرصه سیاست، فرهنگ، جامعه، حکمرانی خوب در نیم قرن آینده پرداخته و تأثیر آن تحولات بر ایران و تبیین نسبت آن با انقلاب اسلامی در آینده را مورد واکاوی قرار داده است. مطالعه این اثر به مدیران، تصمیم گیرندگان، سیاستمداران، پژوهشگران، به ویژه استادان، دانشجویان، طلاب علوم دینی و عموم علاقمندان به حوزه تاریخ معاصر، جامعه شناسی سیاسی ایران و انقلاب اسلامی توصیه میشود.
ا—----------------------------------—ا
@behruzfakhr
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr
💠بسمِاللهِالرَّحمنِالرَّحیم💠
🔻#امیر_کبیر
🔻#آیتالله_هاشمی
🔻#یادداشت_منتخب
🔻#انسانهای_تاریخساز
⭕️به بهانه همزمانی درگذشت #آیتالله_هاشمی_رفسنجانی با سالمرگ #میرزا_تقیخان_امیرکبیر
✳️"از انسانهای تاریخی «#دیو» و «#فرشته» نسازیم"✳️
🔸معرفی مقاله «#مکتب_امیر» به قلم داریوش رحمانیان؛
#امیر_کبیر مرد سیاست ایران در یکی از بحرانیترین و پیچیدهترین دورانها بود. آنچه امروز از او در میان توده مردم به یادگار مانده است نامی نکوست. نیکنامی او ریشه در دغدغهها و تفکرات اصلاحی و نیز اصلاحاتی دارد که او به عمل رساند یا بنیان نهاد. اما مهمتر از اینها برخاستن امیر از خانوادهای عادی بود که شایستگی و قابلیتهای او را بیشتر از هر مسئلهای به رخ میکشد. مناصب و مقاماتی چون نمایندگی دیپلماتیک، امیرنظامی، صدارت و خویشاوندی با سلطان قاجاری برای فردی برخاسته از طبقه و خاندان متنفذ آسان نمینماید؛ چه برسد به پسر یک آشپز آن هم در آن روزگار. اما قدرت و قابلیتهای امیرکبیر آن را محقق ساخت و برای توده مردم در #تاریخ_ایران مصداقی باارزش و قابل تأمل شد.
🔸اما در این میان ذرهبین تحقیق و تحلیل در پی یافتن زوایایی از زندگی #انسان_تاریخی است تا حکمی درست و حقیقی برایش در صفحات تاریخ بنگارد. جمعی از محققان بر این باورند که امیر «فرشته»ای شده است که نه تنها باید بالهایش را چید بلکه باید روی تاریکش را نمایاند و به این طریق از تاریخ ایران #اسطورهزدایی کرد. آیا پشت چهره تاریخی فرشتهخوی امیر، دیوی نهان است که تاریخ به هزار و یک علت از آن غافل مانده و مردم کوچه و بازار را فریفته است؟
🔸#داریوش_رحمانیان در بسیاری از آثار و سخنانش به جنگ کارخانه «دیو و فرشته سازی» تاریخ ایران رفته است. او نه تنها برای #اصلاح_روایت_تاریخ و روشی نو در تاریخنگاری؛ بلکه برای اصلاح امروز ایرانیان به ویژه باور مردم و نقش و جایگاه اجتماعی و سیاسیشان از اساس با پارهای دوگانههای ناروا و پوچ تاریخی مخالف است. برهان نهفته در این تلاش به سرشت پیچیده انسان بازمیگردد. آیا باید امیرکبیر را در دوگانه #دیو و #فرشته گاهی در قطب پاک و گاهی در قطب پلید به بازی گرفت؟ یا باید انسانها را چون «انسان» خواند و فهمید. آیا باید انسان را تاریخی فهمید یا برای پاکی عمومی و شخصی آنها نسخههای ثابت ذات باور پیچید؟
🔸تا وقتی که ما مردم ایران #نگرش_متفاوتی به تاریخ نیابیم نمیتوانیم «آزاده» زندگی کنیم. چراکه آزادگی به جسارت محتاج است و جسارت ما ایرانیان در زندان این #دوگانههای_تاریخی اسیر است. داریوش رحمانیان باور دارد که قضاوتهای بیرحمانه تاریخ اجازه نخواهد داد مردم ایران #مردم_زمانه خود باشند و ترجیح میدهند پشت اشخاص و قهرمانهایی پنهان شوند که توان و جسارت ورود به این دستگاه دوگانه باور را دارند. فرشتگی و قهرمانی بسیار مطلوب است اما اگر تاریخ و #سیاست_بیرحم، ما را دیوی پلید بنماید چه کسی پاسخگوست؟ بس بهترست مصلحت کار به دست خسروان بسپاریم و در سایه سار عافیت و سلامت بنشینیم و دنیا و آخرت و امروز و فردایمان را به مخاطره نیندازیم.
🔸#امیرکبیر، #میرزا_ملکمخان، #رضاشاه و #نادرشاه و بسیاری دیگر از نامهای آشنا و مطرح تاریخ ایران زندگی پرفراز و نشیبی داشتند که در هزارتوی تاریخ گرفتار است و این ماییم که با برچسب «دیو» و «فرشته» آنها را به گذشته میسپاریم و منتظر قربانی بعدی میشویم.
🔸یادداشت «مکتب امیر» در پی این هشدار است که در #بازخوانی شخصیتهای تاریخی و اسطوره زدایی خواسته یا ناخواسته از فرشتهها دیو نسازیم و اگر در تلاش برای روشن ساختن و بنیان نهادن نگاهی نو هستیم این نگاه را به ورطهای مشابه نیندازیم. #تاریخ_ایران باید بتواند انسانها را از قهرمانهای کامل و مبرا از خطا به انسانهایی تاریخی بدل کند و کارنامه آنها را در همه ایام عمر منصفانه و انسانی بخواند. از برههای از زندگیشان عکسی قاب نکند و بر دیوار روایتش نکوبد زیرا انسان موجودی پویا و متغیر است.
🔸فرشتههای پاک و دیوهای پلید افسانهها نباید بتوانند ابتکار عمل و جسارت و آزادگی مردم ایران را در گرداب ابهت و مخاطره شان اسیر کنند. مردم ایران باید روزگاری را تجربه کنند که #تاریخنگاران موظف به ساختن آنند. امید است روزی برسد که مردم ایران از ابراز وجود و بودن در صفحات تاریخ نترسند و #قضاوتهای_دوگانه و #غیرمنصفانه از اشخاص و قهرمانهای تاریخ آنها را از صرافت نقش آفرینی و آزادگی نیندازد.
🔻#زهرا_گلشن
🔹#نقل از کانال مردم نامه↙️
@mardomnameh
ا—----------------------------------—ا
@behruzfakhr
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
🔻#امیر_کبیر
🔻#آیتالله_هاشمی
🔻#یادداشت_منتخب
🔻#انسانهای_تاریخساز
⭕️به بهانه همزمانی درگذشت #آیتالله_هاشمی_رفسنجانی با سالمرگ #میرزا_تقیخان_امیرکبیر
✳️"از انسانهای تاریخی «#دیو» و «#فرشته» نسازیم"✳️
🔸معرفی مقاله «#مکتب_امیر» به قلم داریوش رحمانیان؛
#امیر_کبیر مرد سیاست ایران در یکی از بحرانیترین و پیچیدهترین دورانها بود. آنچه امروز از او در میان توده مردم به یادگار مانده است نامی نکوست. نیکنامی او ریشه در دغدغهها و تفکرات اصلاحی و نیز اصلاحاتی دارد که او به عمل رساند یا بنیان نهاد. اما مهمتر از اینها برخاستن امیر از خانوادهای عادی بود که شایستگی و قابلیتهای او را بیشتر از هر مسئلهای به رخ میکشد. مناصب و مقاماتی چون نمایندگی دیپلماتیک، امیرنظامی، صدارت و خویشاوندی با سلطان قاجاری برای فردی برخاسته از طبقه و خاندان متنفذ آسان نمینماید؛ چه برسد به پسر یک آشپز آن هم در آن روزگار. اما قدرت و قابلیتهای امیرکبیر آن را محقق ساخت و برای توده مردم در #تاریخ_ایران مصداقی باارزش و قابل تأمل شد.
🔸اما در این میان ذرهبین تحقیق و تحلیل در پی یافتن زوایایی از زندگی #انسان_تاریخی است تا حکمی درست و حقیقی برایش در صفحات تاریخ بنگارد. جمعی از محققان بر این باورند که امیر «فرشته»ای شده است که نه تنها باید بالهایش را چید بلکه باید روی تاریکش را نمایاند و به این طریق از تاریخ ایران #اسطورهزدایی کرد. آیا پشت چهره تاریخی فرشتهخوی امیر، دیوی نهان است که تاریخ به هزار و یک علت از آن غافل مانده و مردم کوچه و بازار را فریفته است؟
🔸#داریوش_رحمانیان در بسیاری از آثار و سخنانش به جنگ کارخانه «دیو و فرشته سازی» تاریخ ایران رفته است. او نه تنها برای #اصلاح_روایت_تاریخ و روشی نو در تاریخنگاری؛ بلکه برای اصلاح امروز ایرانیان به ویژه باور مردم و نقش و جایگاه اجتماعی و سیاسیشان از اساس با پارهای دوگانههای ناروا و پوچ تاریخی مخالف است. برهان نهفته در این تلاش به سرشت پیچیده انسان بازمیگردد. آیا باید امیرکبیر را در دوگانه #دیو و #فرشته گاهی در قطب پاک و گاهی در قطب پلید به بازی گرفت؟ یا باید انسانها را چون «انسان» خواند و فهمید. آیا باید انسان را تاریخی فهمید یا برای پاکی عمومی و شخصی آنها نسخههای ثابت ذات باور پیچید؟
🔸تا وقتی که ما مردم ایران #نگرش_متفاوتی به تاریخ نیابیم نمیتوانیم «آزاده» زندگی کنیم. چراکه آزادگی به جسارت محتاج است و جسارت ما ایرانیان در زندان این #دوگانههای_تاریخی اسیر است. داریوش رحمانیان باور دارد که قضاوتهای بیرحمانه تاریخ اجازه نخواهد داد مردم ایران #مردم_زمانه خود باشند و ترجیح میدهند پشت اشخاص و قهرمانهایی پنهان شوند که توان و جسارت ورود به این دستگاه دوگانه باور را دارند. فرشتگی و قهرمانی بسیار مطلوب است اما اگر تاریخ و #سیاست_بیرحم، ما را دیوی پلید بنماید چه کسی پاسخگوست؟ بس بهترست مصلحت کار به دست خسروان بسپاریم و در سایه سار عافیت و سلامت بنشینیم و دنیا و آخرت و امروز و فردایمان را به مخاطره نیندازیم.
🔸#امیرکبیر، #میرزا_ملکمخان، #رضاشاه و #نادرشاه و بسیاری دیگر از نامهای آشنا و مطرح تاریخ ایران زندگی پرفراز و نشیبی داشتند که در هزارتوی تاریخ گرفتار است و این ماییم که با برچسب «دیو» و «فرشته» آنها را به گذشته میسپاریم و منتظر قربانی بعدی میشویم.
🔸یادداشت «مکتب امیر» در پی این هشدار است که در #بازخوانی شخصیتهای تاریخی و اسطوره زدایی خواسته یا ناخواسته از فرشتهها دیو نسازیم و اگر در تلاش برای روشن ساختن و بنیان نهادن نگاهی نو هستیم این نگاه را به ورطهای مشابه نیندازیم. #تاریخ_ایران باید بتواند انسانها را از قهرمانهای کامل و مبرا از خطا به انسانهایی تاریخی بدل کند و کارنامه آنها را در همه ایام عمر منصفانه و انسانی بخواند. از برههای از زندگیشان عکسی قاب نکند و بر دیوار روایتش نکوبد زیرا انسان موجودی پویا و متغیر است.
🔸فرشتههای پاک و دیوهای پلید افسانهها نباید بتوانند ابتکار عمل و جسارت و آزادگی مردم ایران را در گرداب ابهت و مخاطره شان اسیر کنند. مردم ایران باید روزگاری را تجربه کنند که #تاریخنگاران موظف به ساختن آنند. امید است روزی برسد که مردم ایران از ابراز وجود و بودن در صفحات تاریخ نترسند و #قضاوتهای_دوگانه و #غیرمنصفانه از اشخاص و قهرمانهای تاریخ آنها را از صرافت نقش آفرینی و آزادگی نیندازد.
🔻#زهرا_گلشن
🔹#نقل از کانال مردم نامه↙️
@mardomnameh
ا—----------------------------------—ا
@behruzfakhr
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr
بهسوی تمدن نوین اسلامی
💢 ما ایرانیان کجای مدرنیته ایستادهایم* (بخش دوم) ✍️ محمد میلانی #یادداشت_منتخب #درسگفتارها_درباب_مدرنیت_ما 🔸یک توهم ماندگار …
💢 ما ایرانیان کجای مدرنیته ایستادهایم* (بخش سوم)
✍ محمد میلانی
#یادداشت_منتخب
#درسگفتارها_درباب_مدرنیت_ما
🔸اشتباه تاریخی
از این قرنی که در آن هستیم، وقتی پا به عقب میگذاریم، شناخت ما از مدرنیته اگر چه بیمحتوا نیست اما نوع آن، به اندازه حجم مواجهات ما در قرنی که درآن هستیم، به هیچ عنوان پرمحتواتر نیست. اما هنوز شاخصهها و ارجحیت شناخت از برای غربیهاست و هنوز آنها هستند که مشغول شناختن همه جانبه از ما هستند. از فعالیتهای #گوبینو، متفکر و #شرق_شناس برجسته گرفته تا #تأملات جهانگردان و تاجران غربی؛ از کودتای 28 مرداد گرفته تا این حجم تفاخر تعفنآمیز تحصیل #آقازادهها در غرب، همه نشان از سنگینی کفه ترازو به آن سمت است. اما یک تفاوت اساسی در این نوع شناخت وجود دارد و آن شناختی است که میخواهد سیطره حضور خود را هم پایدار نگه دارد و هم بر کیفیت آن به نحو مطلوب و مستحکم مهر تأیید بزند. از قضا اینچنین نیز شد.
🔸تنها زمانی نیازهای جدی به داشتن آنچه که غرب داشت در ما به یک ضرورت بدل شد که نیازمند تشکیلات نظامی پیشرفته آنها بودیم و بعدها شکل و ساختاری علم و دانش آنها بود که درست همپای افسونزدگی #شاهان_قاجار، در توجه #امیرکبیر به کیفیت و بهره جوییهای علمی نوین، تبدیل به یک ضرورت جدی شد. دارالفنون اگرچه نمونه مثالی موَجّه در این خصوص است، اما نباید فراموش کرد که #غربزدگی تمام عیار برخی از شاهزادگان و وابستگان دربار به #فرنگ و جاذبههایش به اندازه تأمل برخی از #منورالفکران همان دورهها میتواند پراهمیت باشد. اکنون که در این مقطع زمانی تحلیلگر اوضاع و شرایط آن روزهای ایران هستیم، خوب میفهمیم که هنوز مدرنیت غربی برای ما سوژه یا نمود است. شکلی ملموس از چیستی و نحوه زندگی است. درک عیان از غرب چنان در این ایام به عنوان بت ذهنی ما ایرانیها شکل گرفت که اثراتش تا به همین امروز و آینده شناخت ما از غرب مستدام خواهد بود.
🔸اما همین مسئله نیز عیان است. یعنی به معنای واقعی کلمه هم در بحران هویت ما تأثیر داشت، هم به بنیانهای شناخت فلسفی و اجتماعی ما ورود کرد و هم تشعشعاتش زندگی امروزی ما را مورد نوازش قرار داد و صد البته که جهانبینی ما را نیز به نحو دیگری تغییر داد. این #بت_ذهنی که اینگونه عیان از آن میگویم مقوله غیرقابل فهم یا فرضیهای ثقیل و دیرفهم نیست. به معنای بسیار ساده که باب درک همگان باشد، شناخت صوری ما از غرب است. یعنی ما غرب را هیچگاه مفهوم ندیدهایم. غرب برای ما به تعبیری دیدار از یک خیابان بوده و نه کوچه پس کوچهها، کیفیت معماری ساختمانها و نحوه تردد خودروها در آن خیابان. یعنی غرب از برای ما یا بحران بوده است، یا معضل بوده است، یا کعبه آمال و یا رقیب و حریفی که به زوال و واژگون شدنش در گوشهای نشسته و میاندیشیم و یا شاید دست به دعا برداشتهایم.
🔸هیچ بزنگاه تاریخی را نمیتوانید بیابید که #غرب به معنای واقعی کلمه غربشناسی بوده باشد. به آن معنا که آنها #مستشرق داشته و دارند ما به هیچ عنوان #مستغرب نداریم و هر دردمند اهل فکری نیز که خواست به این همت گمارد، به او انگ غربزدگی و کافر و .... چسباندند و طرف ناگزیر جانب سکوت را اختیار کرد. در صورتیکه در هیچکدام از دانشگاههای ما نه تنها رشته غربشناسی نمیبینید بلکه استادی نیز دراین قاعده و قاموس را نمیتوانید ببینید.
🔸امرور شاید بسیاری از #روشنفکران و اندیشمندانی که بخشی از مطالعات و آثار خودشان را معطوف به این مهم کردهاند به کلی منکر این قول باشند و هرکدام به نحوی و نوعی سعی کنند که خود را بری از این جریان تاریخی نشان بدهند، اما واقعیت دقیقا همین را میگوید. ما هرکدام به نوبه خود بخشی از جریان شناخت نادرست #غرب_مدرن بودهایم. غربی که هنوز هم برای ما صورت ظاهر است. فرمی که #ابژه است و نه #سوژه. دست برقضا شناخت این سوژه ریشه در شناخت صحیح ابژه داشته و دارد. پس میتوان به جرأت البته با کمی اغماض گفت که روششناسی ما در شناخت #مدرن_غربی بالجمله یا طریق ناصواب بوده و یا حرکتی ابتر بوده که تاریخ معاصرِ #شناخت_شناسی ما گواه بر آن است.
#ادامه_دارد...
🔹نقل از کانالِ عقل افسرده
@aghleafsordeh
🔻پینوشت:
*عنوان اصلی یادداشت "در باب درسگفتار مدرنیته ما" میباشد.
ا------------------------------ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
✍ محمد میلانی
#یادداشت_منتخب
#درسگفتارها_درباب_مدرنیت_ما
🔸اشتباه تاریخی
از این قرنی که در آن هستیم، وقتی پا به عقب میگذاریم، شناخت ما از مدرنیته اگر چه بیمحتوا نیست اما نوع آن، به اندازه حجم مواجهات ما در قرنی که درآن هستیم، به هیچ عنوان پرمحتواتر نیست. اما هنوز شاخصهها و ارجحیت شناخت از برای غربیهاست و هنوز آنها هستند که مشغول شناختن همه جانبه از ما هستند. از فعالیتهای #گوبینو، متفکر و #شرق_شناس برجسته گرفته تا #تأملات جهانگردان و تاجران غربی؛ از کودتای 28 مرداد گرفته تا این حجم تفاخر تعفنآمیز تحصیل #آقازادهها در غرب، همه نشان از سنگینی کفه ترازو به آن سمت است. اما یک تفاوت اساسی در این نوع شناخت وجود دارد و آن شناختی است که میخواهد سیطره حضور خود را هم پایدار نگه دارد و هم بر کیفیت آن به نحو مطلوب و مستحکم مهر تأیید بزند. از قضا اینچنین نیز شد.
🔸تنها زمانی نیازهای جدی به داشتن آنچه که غرب داشت در ما به یک ضرورت بدل شد که نیازمند تشکیلات نظامی پیشرفته آنها بودیم و بعدها شکل و ساختاری علم و دانش آنها بود که درست همپای افسونزدگی #شاهان_قاجار، در توجه #امیرکبیر به کیفیت و بهره جوییهای علمی نوین، تبدیل به یک ضرورت جدی شد. دارالفنون اگرچه نمونه مثالی موَجّه در این خصوص است، اما نباید فراموش کرد که #غربزدگی تمام عیار برخی از شاهزادگان و وابستگان دربار به #فرنگ و جاذبههایش به اندازه تأمل برخی از #منورالفکران همان دورهها میتواند پراهمیت باشد. اکنون که در این مقطع زمانی تحلیلگر اوضاع و شرایط آن روزهای ایران هستیم، خوب میفهمیم که هنوز مدرنیت غربی برای ما سوژه یا نمود است. شکلی ملموس از چیستی و نحوه زندگی است. درک عیان از غرب چنان در این ایام به عنوان بت ذهنی ما ایرانیها شکل گرفت که اثراتش تا به همین امروز و آینده شناخت ما از غرب مستدام خواهد بود.
🔸اما همین مسئله نیز عیان است. یعنی به معنای واقعی کلمه هم در بحران هویت ما تأثیر داشت، هم به بنیانهای شناخت فلسفی و اجتماعی ما ورود کرد و هم تشعشعاتش زندگی امروزی ما را مورد نوازش قرار داد و صد البته که جهانبینی ما را نیز به نحو دیگری تغییر داد. این #بت_ذهنی که اینگونه عیان از آن میگویم مقوله غیرقابل فهم یا فرضیهای ثقیل و دیرفهم نیست. به معنای بسیار ساده که باب درک همگان باشد، شناخت صوری ما از غرب است. یعنی ما غرب را هیچگاه مفهوم ندیدهایم. غرب برای ما به تعبیری دیدار از یک خیابان بوده و نه کوچه پس کوچهها، کیفیت معماری ساختمانها و نحوه تردد خودروها در آن خیابان. یعنی غرب از برای ما یا بحران بوده است، یا معضل بوده است، یا کعبه آمال و یا رقیب و حریفی که به زوال و واژگون شدنش در گوشهای نشسته و میاندیشیم و یا شاید دست به دعا برداشتهایم.
🔸هیچ بزنگاه تاریخی را نمیتوانید بیابید که #غرب به معنای واقعی کلمه غربشناسی بوده باشد. به آن معنا که آنها #مستشرق داشته و دارند ما به هیچ عنوان #مستغرب نداریم و هر دردمند اهل فکری نیز که خواست به این همت گمارد، به او انگ غربزدگی و کافر و .... چسباندند و طرف ناگزیر جانب سکوت را اختیار کرد. در صورتیکه در هیچکدام از دانشگاههای ما نه تنها رشته غربشناسی نمیبینید بلکه استادی نیز دراین قاعده و قاموس را نمیتوانید ببینید.
🔸امرور شاید بسیاری از #روشنفکران و اندیشمندانی که بخشی از مطالعات و آثار خودشان را معطوف به این مهم کردهاند به کلی منکر این قول باشند و هرکدام به نحوی و نوعی سعی کنند که خود را بری از این جریان تاریخی نشان بدهند، اما واقعیت دقیقا همین را میگوید. ما هرکدام به نوبه خود بخشی از جریان شناخت نادرست #غرب_مدرن بودهایم. غربی که هنوز هم برای ما صورت ظاهر است. فرمی که #ابژه است و نه #سوژه. دست برقضا شناخت این سوژه ریشه در شناخت صحیح ابژه داشته و دارد. پس میتوان به جرأت البته با کمی اغماض گفت که روششناسی ما در شناخت #مدرن_غربی بالجمله یا طریق ناصواب بوده و یا حرکتی ابتر بوده که تاریخ معاصرِ #شناخت_شناسی ما گواه بر آن است.
#ادامه_دارد...
🔹نقل از کانالِ عقل افسرده
@aghleafsordeh
🔻پینوشت:
*عنوان اصلی یادداشت "در باب درسگفتار مدرنیته ما" میباشد.
ا------------------------------ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr