به‌سوی تمدن نوین اسلامی
338 subscribers
972 photos
122 videos
38 files
1.91K links
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
Download Telegram
آیا فرد سازنده اصلی جامعه است یا جامعه، حقیقت انسان را پر می‌کند؟

⭕️جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی(96)
🔻فصل سوم/فاصله جامعه‌سازی تا تمدن‌زایی

#پاورقی
#تمدن_اسلامی‌
#جستارهای_نظری

🔸#مفهوم_اصالت
مفهوم اصالت که به فرد و یا جامعه نسبت داده می‌شود، حداقل دارای سه معناست که باید تفکیک شود تا زاویه معنای #اصالت در بحث حاضر به خوبی روشن شده باشد؛

🔸١. در نگرش جامعه‌شناختی، این زاویه نگرش مطرح است که آیا فرد جامعه را می‌سازد یا جامعه است که فرد را می‌سازد. اگر گفتیم افراد جامعه‌سازی می‌کنند، در نگرش جامعه‌شناسانه، معتقد به اصالت فرد شده‌ایم. در اصالت فرد، روان‌شناسی مقدم بر جامعه‌شناسی می‌شود و در واقع، فرد به عنوان موجودی تحت حاکمیت و جبرساختارهای اجتماعی تعریف نمی‌شود. مثلاً فردی مثل #جان_استوارت_میل، بر استقلال فرد از جامعه تأکید دارد. در مقابل، جامعه شناسانی مثل #دورکیم، #کنت، #اسپنسر، جامعه را اصیل و مسلط بر شخصیت افراد می‌دانند. یعنی جامعه‌شناسی را مقدم بر روان‌شناسی کرده‌اند. به‌زعم این‌ها، فرد در داخل جامعه مثل اسفنجی است که داخل آب میافتد و سرشار از آب می‌شود.

🔸بحث #ساختار و #عاملیت، یکی از مباحث پردامنه در تفکرات جامعه‌شناسی غرب است که آیا ساختارها هستند که عامل‌ها را می‌سازند یا برعکس، ساختارها محصول اراده عوامل انسانی‌اند؟ البته در نظریه‌های متأخر، سعی شده است که تلفیقی سخن بگویند و نقش هردو را جدی بدانند. مثلاً نظریه ساختاربندی #گیدنز، نظریه فرهنگ و عاملیت #مارگارت_آرچر، یا مثلاً #بوردیو که ساختار ساختمان ذهنی و زمینه را مطرح می‌کند، همگی گرایش تلفیقی دارند.

🔸به نظر می‌رسد که این بحث، باید در #بنیان‌های_جامعه‌شناسی بحث شود، نه در خود علم جامعه‌شناسی؛ یعنی در مبانی فلسفی جامعه‌شناسی، سخن از این مطلب می‌رود که آیا فرد سازنده اصلی جامعه است یا جامعه، حقیقت انسان را پر می‌کند؟ پس هرچند این مبحث، در نظریه‌های جامعه شناسی طلوع کرده است، اما جایگاه آن در فلسفه‌های اجتماعی است و این سؤال ذاتی فلسفی دارد.
#ادامه_دارد...

🔹#منبع:
متولی امامی، سیدمحمد‌حسین؛
جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی،
قم، نشر معارف. چاپ 1394، ص 104 و 105.

ا—--------------------------—ا

https://telegram.me/tamadone_novine_islami
به‌سوی تمدن نوین اسلامی
قابل توجه مخاطبین فرهیخته‌‌‌ی کانالِ "به‌سوی تمدن نوین اسلامی"، تا کنون موفق شده‌ایم نیمی از کتاب «جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی» تألیفِ حجت‌الاسلام دکتر سید محمد‌ حسین متولی امامی را در 100 شماره بصورت #پاورقی برای مطالعه‌‌ی همراهان گرامی در این کانال…
⭕️جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی(101)
🔻فصل سوم/فاصله جامعه‌سازی تا تمدن‌زایی

#پاورقی
#تمدن_اسلامی‌
#جستارهای_نظری

روح جمعی حاصل ورود انسان به جامعه است

🔸#شهید_مطهری با بسط کلام علامه می‌گوید در جامعه و تعاون اجتماعی، #ترکیب_ارواح رخ می‌دهد. روح‌ها با هم ترکیب شده، یک هدف مشترک پیدا کرده است، روح انسان‌ها با هم ترکیب جدیدی ایجاد می‌کنند. مثلاً همه ما می‌خواهیم تحول در علم ایجاد شود، همه می‌خواهیم تحول در علوم انسانی ایجاد شود، همه می‌خواهیم به سمت #تمدن حرکت کنیم. این هدف‌های مشترک موجب ترکیب ارواح می‌شود. شهید مطهری نمی‌خواهد مثل #دورکیم و #اسپنسر، انسان را در جامعه حل کند و بگوید آدمی در برابر جامعه بی‌شخصیت می‌شود. شهید مطهری می‌خواهد برای وجود اجتماعی انسان در کنار وجود فردی، نقشی قائل شود.

🔸وقتی انسان وارد جامعه می‌شود یک روح جدیدی پیدا می‌کند به نام #روح_جمعی. شهید مطهری می‌فرماید انسان دارای دو روح است! روح فطری که مولود حرکت جوهری است. دیگر #اندیشه_جمعی که از زندگی اجتماعی او برمی‌خیزد. بنابراین برانسان دو قانون جامعه شناسی و روان شناسی حاکم است.

🔸شهید مطهری در این باره می‌گوید:
«همچنان که عناصر مادی در اثر تأثیر و تأثر بر یکدیگر، زمینه پیدایش یک پدیده جدید را فراهم می‌نمایند و به اصطلاح فلاسفه، اجزای مادی پس از فعل و انفعال و کسرو انکسار در یکدیگر و از یکدیگر، استعداد صورت جدیدی می‌یابند و به این ترتیب، مَرکب جدیدی حادث می‌شود و اجزا با هویتی تازه به هستی خود ادامه می‌دهند. افراد انسان که هر کدام با سرمای‌های فطری و سرمای‌های اکتسابی از طبیعت وارد زندگی اجتماعی می‌شوند، روحاً در یکدیگر ادغام می‌شوند و هویت جدیدی - که از آن به روح جمعی تعبیر می‌شود – می‌یابند. این ترکیب، خود یک نوع ترکیب طبیعی مخصوص به خود است که برای آن شبیه و نظیری نمیتوان یافت... در ترکیب جامعه و فرد، ترکیب واقعی است؛ زیرا تأثير و تأثر و فعل و انفعال، واقعی رخ می‌دهد و اجزای مَرکب که همان افراد اجتماع‌اند هویت و صورت جدیدی می‌یابند، اما به هیچ وجه، کثرت تبدیل به وحدت نمی‌شود.»
#ادامه_دارد...

🔹#منبع:
متولی امامی، سیدمحمد‌حسین؛
جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی،
قم، نشر معارف. چاپ 1394، ص 109 و 110.

ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
به‌سوی تمدن نوین اسلامی
💢جایگاه اراده آدمی در زایش‌های تمدنی (2) ⭕️جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی (109) 🔻فصل سوم/فاصله جامعه‌سازی تا تمدن‌زایی #پاورقی #تمدن_اسلامی‌ #جستارهای_نظری 🔻۱) #رویکرد_مبناگرایانه در دیدگاه مبناگرایانه در علم، فرآیند تولید دانش و کسب معرفت، از سویی…
💢جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی (110)
⭕️فصل سوم/فاصله جامعه‌سازی تا تمدن‌زایی

🔻جایگاه اراده آدمی در زایش‌های تمدنی (3)

#پاورقی
#تمدن_اسلامی‌
#جستارهای_نظری

🔸در اوایل قرن نوزدهم، دانشمندان علوم اجتماعی هم چون #کنت که پدر جامعه‌شناسی شناخته شده است، یا #دورکیم و #اسپنسر که بزرگان کلاسیک جامعه‌شناسی محسوب می‌شوند، به دنبال کشف قوانین جامعه رفتند و به تعبیر کنت، فیزیک اجتماعی تأسیس شد. فیزیک اجتماعی همان جامعه‌شناسی است که قرار است هم‌چون دیگر علوم تجربی، قوانین جامعه را کشف کند تا قدرت کنترل، پیش‌بینی و هدایت اجتماعی پیدا کنند. بنابراین به زعم اینان، همان‌طورکه طبیعت دارای قانون است‌، اجتماع هم دارای قانون‌هایی ثابت است که از راه تجربی و مطالعات آماری قابل کشف و کنترل است. دانشمند با قوانین مذکور، ۱. آینده را پیش بینی می‌کند، ۲. طبیعت و جامعه را کنترل و مهار می‌کند و ۳. جامعه را مطابق اهداف خودش می‌سازد.

🔸در این دیدگاه #تمدن‌سازی نیز در همان جهت کشف قوانین طبیعت و جامعه و انباشت علم و تغییر در طبیعت و کنترل اجتماعی معنا می‌شود. در این نگرش، انسان با اراده‌ای که در طول تاریخ، برای کشف حقایق و علم ورزی به خرج می‌داده، مسیری را می‌پیماید که روزبه‌روز بر علم و دانش او افزوده می‌شود، تا جایی که بردیگر کرات و آسمان و زمین تسلط یافته و یک تمدنی متکی بر علوم پایدار عقلی و تجربی تأسیس می‌کند. بنابراین، جوامع انسانی، در اختیار #جامعه‌شناسان و #جامعه‌پردازان است.

🔸 افراد و آحاد انسانی، تحت کنترل مدیریت وهدایت دانشمند علوم اجتماعی قرار می‌گیرند. این نگاه تقریبا تا ۱۹۶۰ میلادی در اروپا و مجامع علمی غرب مسلط بود و تمدن امروزین غرب، محصول چنین نگرشی است. با ظهور جریان‌های قاره‌ای و جریان‌های مارکسیستی که در مکتب فرانکفورت به وحدت می‌رسند، دیدگاه مکتب وین و جریان #پوزیتویسم و رویکردهای مبناگرایانه، بیش‌از‌پیش در مجامع علمی غرب، تضعیف شد و از مرجعیت فکری و علمی افتاد. حتی نقدهایی که خود پوزیتیویست‌ها مثل پوپر نسبت به #اثبات‌گرایی وارد آوردند، لطمه‌های اساسی بر پیکره مبناگروی بود، چراکه تفکر عقلی از پیش به حاشیه رانده شده بود و علوم تجربی آخرین سنگر مبناگرایی قلمداد می‌شد.
#ادامه_دارد...

🔹#منبع:
متولی امامی، سیدمحمد‌حسین؛
جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی،
قم، نشر معارف. چاپ 1394، ص 119 و 120.

ا—--------------------------—ا

https://telegram.me/tamadone_novine_islami