در جستجوی حقیقت
1.49K subscribers
894 photos
42 videos
100 files
216 links
جنگ هفتاد دو ملت همه را عذر بنه
چون ندیدند حقیقت ره افسانه زدند(حافظ)
کار ما نیست شناسایی راز گل سرخ
کار ما ین است که میان گل نیلوفر و قرن
پی آواز حقیقت بدویم(سهراب سپهری)
در جستجوی حقیقت کانالی است برای معرفی نوشته ها و تأملات دکتر محمد باقر تاج الدین
Download Telegram
☸️ تأمّلی بر فاجعۀ تنهاییِ انسان در این جهان

[بخش دوم و پایانی]

تنهایی وجودی(اگزیستانسیال) رابطۀ بین فرد با هستی را به شدت متزلزل می کند و آدمی نمی داند که در کجای این هستی ایستاده است و چه کاره است؟! او خود را تنهای تنها می یابد و در این تنهایی خویش دست و پایی دائم می زند و هر لحظه خود را به تخته پاره های رها شده در این هستی می سپارد اما غافل از آن که این تخته پاره ها هیچ کاری برای او نمی کنند و او هم چنان در تنهایی خویش فرو می رود و در "دریای هستی" غرق می شود!! انسان به راستی که در این جهان و هستی غریب است و این غربت و تنهایی او را چنان در بر گرفته است که تمام کوشش های خویش را به کار می گیرد تا بلکه اندکی از این وضع و حال رهایی یابد اما واقعیت این است که راه رهایی نهایی وجود ندارد. انسان زمانی در می یابد که در خانه اصلی اَش نیست و در این لحظه است که هراسی باور نکردنی سراپای وجودش را در بر می گیرد و گویی در جاده ای بی انتها راه گم کرده باشد به راه می افتد و می رود اما می داند که این راه را انتهایی نیست و همین موجب اضطراب و سرگشتگی اَش می شود!!!!

✳️این گونه به نظر می رسد که تنها راه برون رفت از این "تنهایی وجودی" در پیش گرفتن شفقت ورزی، عشق ورزی و دوستی های عمیق با دیگران و در دل و جان انسان ها خانه کردن باشد و این سخن بسیاری از معنویان جهان است که تنها با شفقت ورزی و عشق ورزیدن است که می توان این جهان را مطبوع تر و خواستنی تر یافت و درد و رنج تنهایی و غربت را اندکی کاهش داد و الّا به راحتی در "دریای هستی" غرق خواهیم شد و زندگی سراسر رنج و درد و ناکامی بیش نخواهد بود کما این که شوربختانه تا حدودی چنین هم شده است!!
به گفتۀ سهراب سپهری:
آدم این جا تنهاست
و در این تنهایی
سایۀ نارونی تا ابدیّت جاری است

#انسان
#تنهایی_وجودی
#اگزیستانسیال
#جهان
#دریای_هستی
#بار_هستی
#میلان_کوندرا
#اریک_فروم
#مارتین_هایدگر
#سهراب_سپهری


@tajeddin_mohammadbagher
شلّاق زدن به نام دین و قانون؟
(گر تو قرآن بدین روش خوانی ببری رونق مسلمانی)

محمدباقر تاج الدین

شمایانی که فریادتان در این سال ها بلند شده است که چه نشسته اید که جوانان دین گریز شده اند ایا از خود پرسیده اید که روش و منشی که در پیش گرفته اید بیش از همه در دین گریزی جوانان نقش داشته است؟!! کدام قرائت و تفسیر از دین یا قانون مجوزی برای شلاق زدن یک دختر به خاطر عدم رعایت حجاب است؟ در کجای قرآن حتی یک ایه آمده است که زنان بی حجاب باید مجازات شوند؟!! مگر بسیاری از علمای دین نگفته اند که اگر جاری و ساری ساختن برخی احکام و قوانین دینی سبب وهن دین شوند بهتر است که تعطیل شوند؟!! با این اقدام آیا فکر می کنید جوانان را به دین جذب می کنید یا هر چه بیش تر فراری می دهید؟!!!

پیش تر در نوشتاری این موضوع را تحت عنوان خشونت مقدس بررسی کرده ام که در همین کانال منتشر شده است. در بخشی از آن نوشتار آورده ام که:«در تعریف "خشونت مقدّس" می توان گفت آن نوع خشونتی است که برخی دین شناسان و دینداران مبتنی بر تفسیر و قرائت نادرست از آموزه ها و احکام دینی بدان مبادرت می ورزند و با این اقدام نسنجیدۀ خویش گویی که در حال خدمت به دین هستند. خشونت مقدس هر نوع عمل و اقدام خشونت آمیزی است که توسط متولیان دینی و همچنین برخی دینداران یک جامعه در قالب گفتار و رفتار نسبت به دیگران اِعمال می شود. خشونت مقدّس ریشه در جهل مقدّس دارد و مبتنی بر جهل مقدّس است که چنین خشونت هایی روا داشته می شود. "جهل مقدّس" جهلی است که ناشی از نادانی، عدم آگاهی و جهالت افراد نسبت به دین و دینداری بوده و در نتیجه افراد دیندار بدین گونه گمان می کنند که در حال خدمت به دین هستند اما گویی نمی دانند که در حقیقت با اعمال و رفتار نادرست شان به دین و البته به انسان ها و جامعه ضربه و اسیب جدی می زنند. اینان گویی نمی دانند که برخورد با یک منکر اگر با روش های غیر اخلاقی و غیر انسانی انجام شود خود منکری بزرگ تر محسوب می شود. این جماعت از آن جا که دچار جهل مقدّس اَند و درک درستی از آموزه های دینی ندارند لذا ارزش های دینی و اخلاقی درجۀ اوّل را در پای ارزش های دینی و اخلاقی درجۀ دوم و سوم قربانی می کنند. اینان نمی دانند و یا نمی خواهند بدانند که تأکید بیش از اندازه بر روی ارزش های اخلاقی و دینی درجۀ دوم و سوم، شهروندان و جامعه را از ارزش های اخلاقی درجۀ نخست و اصلی غافل ساخته و رفته رفته فرع جای اصل را می گیرد».

در جهان امروزین که جهان مدرن نام گرفته است اجرای چنین احکامی اگر هم به نام دین و قانون(البته بنا به تفسیر و قرائت نادرست از دین و قانون) باشد نه تنها کسی را دین دارتر نمی کند بلکه وی را هر چه بیش تر از دین فراری می دهد. به این دوستان توصیه می شود دست کم بروند کتاب های "دین در ترازوی اخلاق" و "اخلاق دین شناسی" دوست اندیشمند ما آقای دکتر ابوالقاسم فنایی را مطالعه کنند تا هم دین را بهتر بشناسند و هم قانون و اخلاق و انسانیت را!!! تردید نکنید با پیچیدن این خبر در جامعه که در شبکه های مجازی پر شده است افراد قابل توجه دیگری را از دین فراری دادید!!!! پس لطفا دیگران را متهم نکنید که در دین گریزی جوانان نقش دارند بلکه در باورها و رفتارهای نادرست خویش نظری بیفکنید و به تجدید نظر و اصلاح آن ها به طور جدی اقدام کنید!!!
#دین
#قانون
#دین_گریزی
#اخلاق
#جوانان
#جهان_مدرن
#خشونت_مقدس

@tajeddin_mohammadbagher
لطفاً برق را خاموش کنید!!!!

محمدباقر تاج الدین

این روزها برخی سخنانی که از تریبون های رایگانی که در اختیار عدّه ای تازه به دوران رسیده قرار گرفته شنیده می شود همگی در بدگویی و حتی انکار مدرنیته و دستاوردهای آن است. همین چند روز پیش یکی از همین جوانان بی تجربه و خام در مناظره با یکی از دوستان جامعه شناس ما اقای دکتر احمد بخارایی گفته بود که غرب هیچ دستاوردی نداشته و اگر در پزشکی موفقیت هایی هم داشته همه را از پزشک ایرانی یعنی بوعلی سینا گرفته اند!!! یکی به این بندۀ خدا حالی کند یا شما کتاب پزشکی بوعلی سینا را نخوانده اید یا اگر خوانده اید چیزی درک نکرده اید!!دانش پزشکی بوعلی به اندازۀ دانش دانشجوی ترم 1 پزشکی الان هم نبوده است که البته هیچ ایرادی هم نیست چرا که مربوط به هزار سال پیش بود!!

پرسش ساده از این افراد این است که اگر چنین است آیا بازگشت به دورۀ قاجار مناسب و ممکن است؟! اگر چنین است پس لطفاً برگردید به دورۀ قاجار و همانند آن دوران زندگی کنید. برای مثال اگر راست می گویید برق را خاموش کنید تا ببینیم که زندگی شما چطور پیش می رود!!برق که دستاورد ایرانیان نبود و بلکه از مغرب زمین وارد کشور ما و بلکه بسیاری کشورهای دیگر شده است. پس لطفا از بسیاری از دانش های تجربی مدرن مانند علوم پزشکی، علوم فنی و مهندسی، علوم پایه و علوم انسانی حق ندارید استفاده کنید. راستی از هواپیما و خودرو و قطار و داروهای شیمیایی و خیابان و کامپیوتر و تلفن همراه و صدها کالای مدرن دیگر چرا استفاده می کنید؟

جهان مدرن جهان کاملاً جدید و متفاوت از جهان سنتی و پیشین است که دیگر هیچ انسانی نمی تواند از آن روی گردان شود. لطفاً با حرف های پوچِ برآمده از بی خردی و بی دانشی خودتان جامعه ای را بیش از این گرفتار و فلاکت زده نکنید. اقتصاد علمی جدید است که مبتنی بر اصول و نظریه های دنیای جدید شکل گرفته که هر جامعه ای از آن روی برگیرد دچار انواع آفت ها و تیره روزی ها می شود!! این ها که گفته شد هرگز به این معنا نیست که مدرنیته غیر قابل نقد است و هر آن چه که مربوط به جهان مدرن است بی نقص و درست است، بلکه سخن بر سرِ شکل گیری جهانی از بیخ و بُن متفاوت از جهان پیشین است که هیچ گزیر و گریزی از پذیرش آن نیست!!

به این دسته از افراد بی خرد و البته بی مسئولیت باز هم تأکید می شود که اگر صداقت دارید لطفاً برق را که فقط یکی از دستاوردهای جهان مدرن است خاموش کنید تا ببینیم وضع و حال زندگی تان چگونه خواهد شد. از سایر دستاوردهای جهان مدرن سخنی نمی رود که داستان مفصل و پیچیده و دراز دامنی است. اگر به شما گفته شود که کسی که غرب و مدرنیته را قبول ندارد حق استفاده از محصولات آن را هم ندارد انصافاً برآشفته نمی شوید؟ و نمی گویید که این چه جور انحصارگرایی است؟ پس به خود بیایید و بپیذیرید که جهان مدرن تمدنی جدید است که محصول کوشش های جمعی و تاریخی تمامی انسان ها و جوامع است که البته بیش از همه از معرب زمین برخاسته است و این حقیقتی انکار ناپذیر است.

#مدرنیته
#غرب
#جهان_مدرن
#جهان_سنتی
#علوم_جدید


@tajeddin_mohammadbagher
☸️جهانِ پیچیدۀ مدرن با ذهنیت سادۀ سنتی قابل فهم و مدیریت نیست

✍️محمدباقر تاج الدین

یکی از مهم ترین ویژگی های جهان مدرن پیچیدگی های فراوان آن است که فقط با ذهنیتی پیچیده قابل فهم و شناخت است. به دیگر سخن چنین جهان پیچیده ای به هیچ وجه با ذهنیت ساده و پیشامدرن قابل فهم و شناخت نیست. جهانِ مدرن از آن رو بسیار پیچیده است که دارای انواع و اقسام نهادها، سازمان ها، ساختارها، الگوها، قوانین، هنجارها، باورها، ارزش ها و روش هایی است که هیچ کدام در جهان پیشامدرن وجود خارجی هم نداشتند. همچنین جمعیت زیاد، کلان شهرها، نظام صنعتی، مهاجرت های گسترده، تکنولوژی ها و ابزارهای جدید، دانش های جدید در شاخه ها و حوزه های گوناگون، تخصص های فراوان، تقسیم کار گسترده و پیچیده و صدها عناصر و مؤلفه های دیگر که همگی محصول جهان مدرن بوده و بر پیچیدگی های این جهان افزوده است.

✳️منظور از ذهنیت پیچیده نیز آن نوع ذهنیتی است که مسلّح به عقلانیت جدید، دانش های جدید و شناخت جدید است که در نتیجه می تواند نسبت به فهم و شناخت دقیق جهان پیچیدۀ مدرن اقدام کند. آشکار است که بدون برخورداری از ذهنیت پیچیده به هیچ وجه امکان شناخت و فهم دقیق ابعاد و زوایای گوناگون و پیچیده جهان مدرن امکان پذیر نخواهد بود. ذهنیت ساده نیز آن ذهنیتی است که مبتنی بر عقلانیت سنتی و همچنین دانش های سنتی خواهان فهم جهان و انسان بوده است و بیش از همه در روزگاران پیشامدرن به کار گرفته می شد. گفتن ندارد که زیستن در جهان مدرن و فهم و شناخت این جهان با ذهنیت ساده غیر ممکن است و هر انسان و جامعه ای که چنین کند دست به هلاکت و نابودی خویش و جامعه زده است.

❇️با این توضیحات کوتاه ادعای اصلی نوشتۀ حاضر این است که شوربختانه در جامعۀ ما عده ای با ذهنیت ساده و پیشامدرن تمام کوشش خود را به کار گرفته اند که جامعۀ مدرن شدۀ ایران را مدیریت کنند و این گونه است که می بینیم نه تنها از پسِ بسیاری از مسائل و مشکلات بر نمی آیند بلکه هر روز مسائل و مشکلات جدیدی نیز می آفرینند. تو گویی که این جماعت هنوز به این درک و شناخت نائل نشده اند که با ذهنیت ساده و پیشامدرن نمی توان جهان پیچیدۀ مدرن را فهمید و مدیریت کرد. برای مثال اینان هیچ درکی از تغییرات نسلی نداشته و توان فهم و درک نیازها و خواسته های این نسل را ندارند و با باورها و ذهنیت ساده و سنتی خواهان اجرای سیاست ها و برنامه هایی هستند که این نسل را برآشفته و عصبانی می کند. این موضوع در حوزه های اقتصادی و اجتماعی نیز به طور کامل آشکار است به گونه ای که از درک دنیای پیچیدۀ اقتصادی در جهان امروزین ناتوان بوده و در نتیجه توان حل انبوهی از مشکلات اقتصادی را ندارند. تنها راه برون رفت از این مشکل اساسی این است که دریابند جهانِ پیچیدۀ مدرن با ذهنیت سادۀ پیشامدرن قابل فهم و مدیریت کردن نیست.

#جهان_مدرن
#ذهنیت_مدرن
#جهان_سنتی
#ذهنیت_سنتی
#فهم
#شناخت
#عقلانیت_مدرن
#دانش_مدرن


@tajeddin_mohammadbagher
☸️قهرمانانِ زندگی خود باشید تا معنای زندگی را دریابید

✍️محمدباقر تاج الدین

فریدریش نیچه در کتاب "حکمت(دانش) شادان" باور دارد که: « برای این که به "قهرمانانِ" زندگی خویش مبدل شویم بیش از پیش می بایست تا به دیدن قهرمانی که خود ما هستیم توانا گردیم، یعنی قهرمانی را نظاره کنیم که در شخصیت هر روزۀ ما پنهان مانده است. برای تبدیل شدن به قهرمانان زندگی های خویش می باید از هنرمندان هنر نگریستن به خود را بیاموزیم. نگریستن از دور و به بیانی به مثابۀ چیزی ساده شده و دگرگون یافته به شاعران و هنرمندان زندگی خویش مبدّل شویم». در واقع، نیچه بر این باور است که هر انسانی بنا به امکانات و فرصت های گوناگونی که در اختیار دارد این توانمندی بالقوّه را دارد که به قهرمان زندگی خود تبدیل شود که البته مراتب و سطوح این قهرمانی متفاوت خواهد بود. راه مطلوب بدل شدن به چنین قهرمانانی از قول نیچه نگریستنِ دقیق و همه جانبه در خویشتن است که به نوعی همان "خویشتن شناسی" ای است که سایر فیلسوفان و اندیشمندان هم بسیار توصیه کرده اند.

✳️هنگامی که ما انسان ها به قهرمان شدن زندگی خود اقدام می کنیم در حقیقت یک یا چند مورد از استعدادها و توانمندی های ممتازی که داریم را به منصّۀ ظهور و بروز می رسانیم. اگر استعداد شاعری داریم توانایی شعری خود را، اگر استعداد نویسندگی داریم توانایی نویسندگی خود را، اگر استعداد معلمی داریم توانایی معلمی خود را، اگر استعداد ورزشی داریم توانایی ورزشکاری خود را، اگر استعداد هنری(خوانندگی، نوازندگی، بازیگری و....) داریم توانایی هنری خود را و خلاصه هر استعداد دیگری که داریم را به خوبی هر چه تمام تر پی بگیریم تا هرگز استعداد ها و توانمندی های ما به هدر نرود که فردا روزی در پایان عمرمان پشیمان شویم و دچار حسرت و افسوس. به دیگر سخن ما باید کوشش فراوان به خرج دهیم تا قهرمانان درون خود را کشف کنیم و بیش از همه آن را گسترش دهیم و به طور تمام و کمال با آن زندگی کنیم چرا که فقط همین مسیر و راه است که معنای زندگی را برای مان ایجاد می کند.

❇️آشکار است که این امر بزرگ چندان ساده و آسان یاب نیست، چرا که دشواری ها و موانع فراوانی ممکن است پیش پای هر یک از ما وجود داشته باشد. از سوی دیگر هر انسانی دارای سنخ های روانی متفاوت از یک سو و در شرایط و زمینه های خاص اجتماعی و فرهنگی متفاوت از سوی دیگر زیست کند که تمام این ها می توانند در قهرمان زندگی خود بودن تأثیراتی مثبت و منفی داشته باشند. به دیگر سخن، اگرچه ممکن است نسخه ای واحد و کلیشه ای برای تمام انسان ها وجود نداشته باشد که در صورت عمل به آن نسخه به قهرمان زندگی خود تبدیل شوند. اما این قدر هست که هر انسانی به هر حال باید "معنای زندگی" خود را "خلق" کند چرا که معنای زندگی "کشف شدنی" نیست و برای خلق معنای زندگی به ناچار می بایست قهرمان زندگی خود باشد. در حقیقت، معنای زندگی در جای خاصی وجود ندارد که ما برویم و آن را کشف کنیم، بلکه این ما هستیم که با نگریستن حقیقی و اساسی به وجود خویش در موقعیت ها و زمینه های گوناگونی که زیست می کنیم می توانیم معناهای گوناگون را نیز خلق نماییم. این گونه به نظر می رسد که "خلق معنا" بدون "قهرمان زندگی خود" بودن نیز امری دست نیافتنی باشد.

این گونه است که برخی معنویان بزرگ جهان حتی در بدترین و دشوارترین شرایط زندگی مانند زندان یا اردوگاه های کار اجباری و تحت جبّارترین حکومت ها نیز به خلق معنای زندگی اقدام کردند تا از این طریق اعلام کنند که تا زندگی معنادار نشود زیستن در این جهان هیچ گونه ارزشمندی خاصی هم ندارد. پس می توان نتیجه گرفت که ارزشمندی زندگی وابستگی زیادی به خلق معنا در زندگی دارد و خلق معنا در زندگی نیز تابع این است که قهرمان زندگی خود باشیم ولو در حد و اندازه ای کوچک. قهرمان زندگی خود بودن لزوماً به این معنا نیست که تمام جهان را با خود همراه کنیم یا کارهایی خارق العاده و بس بزرگی انجام دهیم که جهانیان برای ما هورا بکشند، بلکه همین که در حد و اندازۀ توانمندی های فردی و اجتماعی خویش و امکانات و فرصت هایی که در اختیار داریم به نحو مطلوب و مناسبی عمل کنیم تو گویی که قهرمان زندگی خود شدیم. برای مثال در همان شغل و حرفه ای که هستیم اگر با عشق و علاقه بدان عمل کنیم و خلاقیت ها و استعدادهای خود را به خوبی بروز دهیم همین هم نوعی قهرمان بودن محسوب می شود. نشانۀ مهم چنین قهرمان بودن برای هر فردی همان خلق معنا است که نیروی محرّکۀ عظیمی برای زیستن در این جهان خواهد بود.
#نیچه
#قهرمان_زندگی
#معنای_زندگی
#انسان
#جهان


@tajeddin_mohammadbagher