#نکته_کاربردی
#اشتباهات_رایج
#No_26
🟣 آخرش کدوم؟ like یا alike
⬅️ هردوشون یعنی "مثل/شبیه/مانند"
اما بریم سراغ تفاوتشون👇
تفاوت اول: like نقش حرف اضافه رو داره در حالیکه alike صفته.
تفاوت دوم: ما نمی تونیم از like همینجوری تک و تنها استفاده کنیم. معمولاً بعدش یه چیزی هست. یعنی چی؟ مثالها رو ببین:
✅ Akbar is like Gudarz.
اکبرآقا شبیه گودرزه.
ما بعد از like یه اسم داریم.
یا مثلاً:
✅ Your bag is like my bag.
کیف تو شبیه کیف منه.
اینجا هم یه صفت ملکی داریم.
⬅️ اما برعکس، alike تک و تنها میاد. نیازی نیست بعدش چیزی بیاریم. مثلاً:
✅ Akbar and Gudarz are alike.
اکبرآقا و گودرز شبیه هم هستن.
✅ Those bags are alike.
اون کیف ها به هم شبیه هستن.
#اشتباهات_رایج
#No_26
🟣 آخرش کدوم؟ like یا alike
⬅️ هردوشون یعنی "مثل/شبیه/مانند"
اما بریم سراغ تفاوتشون👇
تفاوت اول: like نقش حرف اضافه رو داره در حالیکه alike صفته.
تفاوت دوم: ما نمی تونیم از like همینجوری تک و تنها استفاده کنیم. معمولاً بعدش یه چیزی هست. یعنی چی؟ مثالها رو ببین:
✅ Akbar is like Gudarz.
اکبرآقا شبیه گودرزه.
ما بعد از like یه اسم داریم.
یا مثلاً:
✅ Your bag is like my bag.
کیف تو شبیه کیف منه.
اینجا هم یه صفت ملکی داریم.
⬅️ اما برعکس، alike تک و تنها میاد. نیازی نیست بعدش چیزی بیاریم. مثلاً:
✅ Akbar and Gudarz are alike.
اکبرآقا و گودرز شبیه هم هستن.
✅ Those bags are alike.
اون کیف ها به هم شبیه هستن.
#نکته_کاربردی
#No_26
🔴 کاربرد as well as
⬅️ یعنی "علاوه بر، به علاوه، و همچنین".
مثال ها رو ببین:
✅ They sell books as well as newspapers.
اونا کتاب میفروشن و همچنین روزنامه.
✅ Please bring your swimming suit as well as your towel.
لطفا لباس شنا و همچنین حوله ات رو همراه داشته باش.
⬅️ میتونیم بعدش فعل رو به صورت ing دار بیاریم که به معنی "not only" میشه"نه تنها".
✅ As well as breaking his leg, he hurt his arm.
نه تنها پاش شکست بلکه بازوش هم آسیب دید.
#No_26
🔴 کاربرد as well as
⬅️ یعنی "علاوه بر، به علاوه، و همچنین".
مثال ها رو ببین:
✅ They sell books as well as newspapers.
اونا کتاب میفروشن و همچنین روزنامه.
✅ Please bring your swimming suit as well as your towel.
لطفا لباس شنا و همچنین حوله ات رو همراه داشته باش.
⬅️ میتونیم بعدش فعل رو به صورت ing دار بیاریم که به معنی "not only" میشه"نه تنها".
✅ As well as breaking his leg, he hurt his arm.
نه تنها پاش شکست بلکه بازوش هم آسیب دید.
#collocation
#No_26
#eye
🟢 بریم چند تا از کالوکیشن های خوشگل واژه «eye» رو یاد بگیریم👇
👉 sleepy/tired eyes
چشمهای خواب آلود/خسته
✅ He rubbed his tired eyes and yawned.
چشم های خسته اش رو مالید و خمیازه ای کشید.
👉 keep your eyes open
✓ چشمهای خود را باز نگه داشتن
✅ I was so tired I could hardly keep my eyes open.
اونقدر خسته بودم که به سختی می تونستم چشمام رو باز نگه دارم.
👉 moist/watery/tearful eyes
✓ چشمان خیس/اشک آلود
✅ Her eyes grew moist as she talked about her family.
وقتی او در مورد خانواده اش صحبت می کرد، چشماش خیس شد.
👉 sb’s eyes are full of hatred/fear
✓ چشمهای فلانی پر از نفرت/ترس بودند.
✅ The prisoners stared at him, their eyes full of hatred.
زندانیان با چشمای پر از نفرت بهش خیره شدن.
👉 avert your eyes
✓ چشم از کسی برداشتن/ نگاه از کسی برگرداندن
✅ She averted her eyes from his face.
نگاهش رو از صورتش برداشت.
👉 catch one's eye
✓ نظر کسی جلب شدن
✅ A movement in the reeds caught my eye.
حرکتی در نیزارها نظرم رو جلب کرد.
#No_26
#eye
🟢 بریم چند تا از کالوکیشن های خوشگل واژه «eye» رو یاد بگیریم👇
👉 sleepy/tired eyes
چشمهای خواب آلود/خسته
✅ He rubbed his tired eyes and yawned.
چشم های خسته اش رو مالید و خمیازه ای کشید.
👉 keep your eyes open
✓ چشمهای خود را باز نگه داشتن
✅ I was so tired I could hardly keep my eyes open.
اونقدر خسته بودم که به سختی می تونستم چشمام رو باز نگه دارم.
👉 moist/watery/tearful eyes
✓ چشمان خیس/اشک آلود
✅ Her eyes grew moist as she talked about her family.
وقتی او در مورد خانواده اش صحبت می کرد، چشماش خیس شد.
👉 sb’s eyes are full of hatred/fear
✓ چشمهای فلانی پر از نفرت/ترس بودند.
✅ The prisoners stared at him, their eyes full of hatred.
زندانیان با چشمای پر از نفرت بهش خیره شدن.
👉 avert your eyes
✓ چشم از کسی برداشتن/ نگاه از کسی برگرداندن
✅ She averted her eyes from his face.
نگاهش رو از صورتش برداشت.
👉 catch one's eye
✓ نظر کسی جلب شدن
✅ A movement in the reeds caught my eye.
حرکتی در نیزارها نظرم رو جلب کرد.
#فریزال_ورب
#No_26
👉 pig out
➡️ to eat a lot of food all at once.
✓ پرخوری کردن/تا خرخر خوردن
✅ No wonder he is that fat. He always pigs out.
تعجبی نداره که او انقدر چاقه. او همیشه تا خرخره غذا می خوره.
#No_26
👉 pig out
➡️ to eat a lot of food all at once.
✓ پرخوری کردن/تا خرخر خوردن
✅ No wonder he is that fat. He always pigs out.
تعجبی نداره که او انقدر چاقه. او همیشه تا خرخره غذا می خوره.
#کارگاه_جمله_سازی
#ساختارهای_کاربردی
#No_26
🟣 الگوی شماره بیست و شش 👇🏻
📌 be done with something
📌یعنی "تموم کردن چیزی/ پایان دادن (به یه مسئله یا موضوعی)/خاتمه دادن"
#ساختارهای_کاربردی
#No_26
🟣 الگوی شماره بیست و شش 👇🏻
📌 be done with something
📌یعنی "تموم کردن چیزی/ پایان دادن (به یه مسئله یا موضوعی)/خاتمه دادن"