Soheyl English | انگلیسی کاربردی با سهیل سام
26.1K subscribers
1.01K photos
644 videos
15 files
724 links
👇 اینجا 👇
🎯 حرفه ای و با کیفیت آموزش میبینی
🎯 انگلیسی رو کاربردی یاد میگیری
🎯 روی مکالمات روزمره مسلط میشی

💎دوره ها و آموزش های رایگان کانال رو از دست نده💎

پیج ما 👇

www.instagram.com/soheyl_english

آی دی پشتیبانی و ثبت نام دوره ها 👇

@Soheylsam_admin1
Download Telegram
#idiom
#No_26

👉 feel like (doing) something

➡️ to be in the mood to do something / to want (to do) something

✓ میل به انجام کاری داشتن / هوس چیزی کردن

I feel like a cup of coffee.

دلم یه فنجون قهوه می خواد.

I feel like going to get ice cream – want to come?

هوس کردم برم بستنی بگیرم. می خوای بیای؟
#نکته_کاربردی
#اشتباهات_رایج
#No_26

🟣 آخرش کدوم؟ like یا alike

⬅️ هردوشون یعنی "مثل/شبیه/مانند"

اما بریم سراغ تفاوتشون👇

تفاوت اول: like نقش حرف اضافه رو داره در حالیکه alike صفته.

تفاوت دوم: ما نمی تونیم از like همینجوری تک و تنها استفاده کنیم. معمولاً بعدش یه چیزی هست. یعنی چی؟ مثالها رو ببین:

Akbar is like Gudarz.
اکبرآقا شبیه گودرزه.

ما بعد از like یه اسم داریم.

یا مثلاً:
Your bag is like my bag.

کیف تو شبیه کیف منه.

اینجا هم یه صفت ملکی داریم.

⬅️ اما برعکس، alike تک و تنها میاد. نیازی نیست بعدش چیزی بیاریم. مثلاً:

Akbar and Gudarz are alike.

اکبرآقا و گودرز شبیه هم هستن.

Those bags are alike.

اون کیف ها به هم شبیه هستن.
#نکته_کاربردی
#No_26

🔴 کاربرد as well as

⬅️ یعنی "علاوه بر، به علاوه، و همچنین".

مثال ها رو ببین:

They sell books as well as newspapers.
اونا کتاب میفروشن و همچنین روزنامه.

Please bring your swimming suit as well as your towel.

لطفا لباس شنا و همچنین حوله ات رو همراه داشته باش.

⬅️ میتونیم بعدش فعل رو به صورت ing دار بیاریم که به معنی "not only" میشه"نه تنها".

As well as breaking his leg, he hurt his arm.

نه تنها پاش شکست بلکه بازوش هم آسیب دید.
#collocation
#No_26
#eye

🟢 بریم چند تا از کالوکیشن های خوشگل واژه «eye» رو یاد بگیریم👇

👉 sleepy/tired eyes

چشمهای خواب آلود/خسته

He rubbed his tired eyes and yawned.

چشم های خسته اش رو مالید و خمیازه ای کشید.

👉 keep your eyes open

✓ چشمهای خود را باز نگه داشتن

I was so tired I could hardly keep my eyes open.

اونقدر خسته بودم که به سختی می تونستم چشمام رو باز نگه دارم.

👉 moist/watery/tearful eyes

✓ چشمان خیس/اشک آلود

Her eyes grew moist as she talked about her family.

وقتی او در مورد خانواده اش صحبت می کرد، چشماش خیس شد.

👉 sb’s eyes are full of hatred/fear

✓ چشمهای فلانی پر از نفرت/ترس بودند.

The prisoners stared at him, their eyes full of hatred.

زندانیان با چشمای پر از نفرت بهش خیره شدن.

👉 avert your eyes

✓ چشم از کسی برداشتن/ نگاه از کسی برگرداندن

She averted her eyes from his face.

نگاهش رو از صورتش برداشت.

👉 catch one's eye

✓ نظر کسی جلب شدن

A movement in the reeds caught my eye.

حرکتی در نیزارها نظرم رو جلب کرد.
#فریزال_ورب
#No_26

👉 pig out

➡️ to eat a lot of food all at once.

پرخوری کردن/تا خرخر خوردن

No wonder he is that fat. He always pigs out.

تعجبی نداره که او انقدر چاقه. او همیشه تا خرخره غذا می خوره.
#کارگاه_جمله_سازی
#ساختارهای_کاربردی
#No_26

🟣 الگوی شماره بیست و شش 👇🏻

📌 be done with something

📌یعنی "تموم کردن چیزی/ پایان دادن (به یه مسئله یا موضوعی)/خاتمه دادن"