Soheyl English | انگلیسی کاربردی با سهیل سام
26.1K subscribers
1.01K photos
620 videos
13 files
724 links
👇 اینجا 👇
🎯 حرفه ای و با کیفیت آموزش میبینی
🎯 انگلیسی رو کاربردی یاد میگیری
🎯 روی مکالمات روزمره مسلط میشی

💎دوره ها و آموزش های رایگان کانال رو از دست نده💎

پیج ما 👇

www.instagram.com/soheyl_english

آی دی پشتیبانی و ثبت نام دوره ها 👇

@Soheylsam_admin1
Download Telegram
#collocation
#No_26
#eye

🟢 بریم چند تا از کالوکیشن های خوشگل واژه «eye» رو یاد بگیریم👇

👉 sleepy/tired eyes

چشمهای خواب آلود/خسته

He rubbed his tired eyes and yawned.

چشم های خسته اش رو مالید و خمیازه ای کشید.

👉 keep your eyes open

✓ چشمهای خود را باز نگه داشتن

I was so tired I could hardly keep my eyes open.

اونقدر خسته بودم که به سختی می تونستم چشمام رو باز نگه دارم.

👉 moist/watery/tearful eyes

✓ چشمان خیس/اشک آلود

Her eyes grew moist as she talked about her family.

وقتی او در مورد خانواده اش صحبت می کرد، چشماش خیس شد.

👉 sb’s eyes are full of hatred/fear

✓ چشمهای فلانی پر از نفرت/ترس بودند.

The prisoners stared at him, their eyes full of hatred.

زندانیان با چشمای پر از نفرت بهش خیره شدن.

👉 avert your eyes

✓ چشم از کسی برداشتن/ نگاه از کسی برگرداندن

She averted her eyes from his face.

نگاهش رو از صورتش برداشت.

👉 catch one's eye

✓ نظر کسی جلب شدن

A movement in the reeds caught my eye.

حرکتی در نیزارها نظرم رو جلب کرد.
#collocation
#No_49
#eye

🟢 بریم چند تا از کالوکیشن های خوشگل با لغت «eye» به معنی «چشم» رو یاد بگیریم👇


👉 sleepy/tired eyes

✓ چشمهای خواب آلوده/خسته

He rubbed his tired eyes and yawned.

چشم های خسته اش رو مالید و خمیازه ای کشید.

👉 keep your eyes open

✓ چشمهای خود را باز نگه داشتن

I was so tired I could hardly keep my eyes open.

اونقدر خسته بودم که به سختی می تونستم چشمام رو باز نگه دارم.

👉 moist/watery/tearful eyes

✓ چشمای خیس/اشک آلود

Her eyes grew moist as she talked about her family.

وقتی او در مورد خانواده اش صحبت می کرد، چشماش خیس شد.

👉 sb’s eyes are full of hatred/fear

✓ چشمهای فلانی پر از نفرت/ترس هستند.

The prisoners stared at him, their eyes full of hatred.

زندانیان با چشمای پر از نفرت بهش خیره شدند.

👉 avert your eyes

✓ چشم از کسی برداشتن/ نگاه از کسی برداشتن

She averted her eyes from his face.

نگاهش رو از صورتش برداشت.

👉 catch one's eye

✓ نظر کسی رو جلب کردن

A movement in the reeds caught my eye.

حرکتی در نیزارها نظرم رو جلب کرد.