روزنامه شریف | Sharifdaily
⚡️بخوانید: شماره ۸۶۷ روزنامه شریف منتشر شد. خیلی دیر رسیدیم ولی بالاخره رسیدیم. داغ آبان داغ تالار توس، تالار ایران مردم را بازی دهیم احیای سازمان محتضر جرم او بود عالم دانشگاهی به جای دکتر حجتالاسلام شورش حاشیه طنین مشتهای گرهشده دوگانه اقتصاد و محیطزیست…
«رستا شد F14 من»
#مردمان_شریف
❇️ من از اونایی بودم که تو بچگی عشق خلبانی بودم؛ مخصوصا خلبانی هواپیماهای جنگنده و همیشه این عشق به خلبانی رو تو دلم داشتم. نزدیکای انتخاب رشته که بودم، قرار شد یه روز چند نفر از دانشگاه افسری امام علی (ع) بیان مدرسهمون تا تبلیغ دانشگاهشون رو بکن. وقتی این صحبتا رو شنیدم، گل از گلم شکفت و عزم خودمو جزم کردم که برم پی خلبانی. حتی با وجود رتبه خوب کنکورم یه لحظه هم شک نکردم. از همون موقع همه اطرافیان با تصمیمم مخالفت میکردن ولی خب من سعیمو کردم که راضیشون کنم.
🔸 گذشت تا روز موعود رسید و اون آقایون دوباره اومدن مدرسهمون. کلی رشته معرفی کردن اما من فقط به تیکههای مربوط به خلبانی گوش میدادم و هی ذوق میکردم و انگار توی آسمونها در حال پرواز و مانور بودم. صحبتها و نکات آقایون گفته و گفته شد تا اینکه شرایط لازم برای خلبانی رو توضیح دادن. اولین شرط ضروری این بود که دندوناتون سالم سالم باشه، همه ۳۲ تاش! اون لحظه دنیا روی سرم خراب شد، چون من یه تعدادی از دندونام رو پر کرده بودم. رفتم ببینم جای چونه زدن داره یا نه و کلی عجز و لابه و التماس. گفتن «بچهجون! برو پی کارت. اگه حتی یه دندون هم خراب باشه، توی اون ارتفاع خرد میشه و بیهوش میشی...» تو اون لحظه همهچی برام تموم شد و خلبانی به عنوان حسرت همیشگی برام موند؛ حسرتی که هیچ کار یا تلاشی نمیتونستم برای رسیدن بهش بکنم و استیصال بود که منو احاطه کرده بود.
🔸 روایت #علیرضا_بانشی از علاقهاش به خلبانی جنگنده تا گذرش به برق شریف و آشنایی با گروه رستا را در سایت روزنامه بخوانید.
@sharifdaily
#مردمان_شریف
❇️ من از اونایی بودم که تو بچگی عشق خلبانی بودم؛ مخصوصا خلبانی هواپیماهای جنگنده و همیشه این عشق به خلبانی رو تو دلم داشتم. نزدیکای انتخاب رشته که بودم، قرار شد یه روز چند نفر از دانشگاه افسری امام علی (ع) بیان مدرسهمون تا تبلیغ دانشگاهشون رو بکن. وقتی این صحبتا رو شنیدم، گل از گلم شکفت و عزم خودمو جزم کردم که برم پی خلبانی. حتی با وجود رتبه خوب کنکورم یه لحظه هم شک نکردم. از همون موقع همه اطرافیان با تصمیمم مخالفت میکردن ولی خب من سعیمو کردم که راضیشون کنم.
🔸 گذشت تا روز موعود رسید و اون آقایون دوباره اومدن مدرسهمون. کلی رشته معرفی کردن اما من فقط به تیکههای مربوط به خلبانی گوش میدادم و هی ذوق میکردم و انگار توی آسمونها در حال پرواز و مانور بودم. صحبتها و نکات آقایون گفته و گفته شد تا اینکه شرایط لازم برای خلبانی رو توضیح دادن. اولین شرط ضروری این بود که دندوناتون سالم سالم باشه، همه ۳۲ تاش! اون لحظه دنیا روی سرم خراب شد، چون من یه تعدادی از دندونام رو پر کرده بودم. رفتم ببینم جای چونه زدن داره یا نه و کلی عجز و لابه و التماس. گفتن «بچهجون! برو پی کارت. اگه حتی یه دندون هم خراب باشه، توی اون ارتفاع خرد میشه و بیهوش میشی...» تو اون لحظه همهچی برام تموم شد و خلبانی به عنوان حسرت همیشگی برام موند؛ حسرتی که هیچ کار یا تلاشی نمیتونستم برای رسیدن بهش بکنم و استیصال بود که منو احاطه کرده بود.
🔸 روایت #علیرضا_بانشی از علاقهاش به خلبانی جنگنده تا گذرش به برق شریف و آشنایی با گروه رستا را در سایت روزنامه بخوانید.
@sharifdaily
روزنامه دانشگاه صنعتی شریف
رستا شد F14 من
خب من علیرضا بانشی هستم ولی اینکه برای شناخت من کافی نیست. اگه یهکم بخواین راجع به من بدونین، باید بگم که دوران راهنمایی و دبیرستانم خیلی معمولی بود، شاید مثل خیلیهای دیگه! با اینکه دوره دبیرستان سمپاد بودم ولی سمپاد خیلی خوبی نبود و صرفا گذروندم و رسیدم…
🌟 شماره ۸۷۰ روزنامه شریف منتشر شد.
در این شماره میخوانید:
◀️ بیسروته (#سرمقاله/ #مرتضی_یاری)
◀️ تفاوت را حس کردیم/ مروری بر چهار سال حضور دکتر حسینی در معاونت فرهنگی اجتماعی (#پرونده/ ص۶و۷)
◀️ بازی در زمین معاونت/ #گفتوگو با جواد درویش، مشاور سابق معاون فرهنگی اجتماعی (#پرونده/ ص۴و۵)
◀️ فوق برنامه کم است، معاونتش کنید/ مروری کوتاه بر تاریخچه معاونت فرهنگی اجتماعی (#پرونده/ ص۸)
◀️ اخلاق برای ماشینهای هوشمند/ همکاری اندیشکده مهاجر در تدوین سند اخلاق هوش مصنوعی یونسکو (#گزارش/ ص۲)
◀️ #میز_نشریات (#محمدجواد_شاکر/ ص۲)
◀️ منتظر همدلی، نوآوری و توسعه باشیم/ #گفتوگو با دکتر فخارزاده، معاون جدید فرهنگی اجتماعی دانشگاه (ص۳)
◀️ کشاکش قومیت، ملیت و دیانت #آنسوی_آجرهای_قرمز (#محمدتقی_ضرغام_افشار/ ص۳)
◀️ انقراض به جای درک/ پژوهشهای اوتیسم از دیدگاه یک فرد دارای اوتیسم #کمی_آنسوتر (#حسین_رجبی/ ص۹)
◀️ روزی که ایران پهپاد آمریکا را زد #روی_خط_خارج (#مهدی_محصل_ارجمندی/ ص۹)
◀️ بلینکن: وزیر برجامی یا بهانهتراش جدید؟/ بخشهایی از گفتوگوی آنتونی بلینکن، دستیار اوباما و مشاور جو بایدن در سالهای ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۵ #گفتوگو (#سجاد_بهنام/ ص۱۰)
◀️ چای، عشق و شوق دیدار (#مردمان_شریف/ ص۱۱)
◀️ شایدهای ناتمام (#یادداشت/ ص۱۲)
◀️ جمله جنسها میشود ارزان/ سختیاش صدسن نخستین است #نیش_شتر (#علیرضا_مختار/ ص۱۲)
t.me/sharifdaily/7362
@sharifdaily
در این شماره میخوانید:
◀️ بیسروته (#سرمقاله/ #مرتضی_یاری)
◀️ تفاوت را حس کردیم/ مروری بر چهار سال حضور دکتر حسینی در معاونت فرهنگی اجتماعی (#پرونده/ ص۶و۷)
◀️ بازی در زمین معاونت/ #گفتوگو با جواد درویش، مشاور سابق معاون فرهنگی اجتماعی (#پرونده/ ص۴و۵)
◀️ فوق برنامه کم است، معاونتش کنید/ مروری کوتاه بر تاریخچه معاونت فرهنگی اجتماعی (#پرونده/ ص۸)
◀️ اخلاق برای ماشینهای هوشمند/ همکاری اندیشکده مهاجر در تدوین سند اخلاق هوش مصنوعی یونسکو (#گزارش/ ص۲)
◀️ #میز_نشریات (#محمدجواد_شاکر/ ص۲)
◀️ منتظر همدلی، نوآوری و توسعه باشیم/ #گفتوگو با دکتر فخارزاده، معاون جدید فرهنگی اجتماعی دانشگاه (ص۳)
◀️ کشاکش قومیت، ملیت و دیانت #آنسوی_آجرهای_قرمز (#محمدتقی_ضرغام_افشار/ ص۳)
◀️ انقراض به جای درک/ پژوهشهای اوتیسم از دیدگاه یک فرد دارای اوتیسم #کمی_آنسوتر (#حسین_رجبی/ ص۹)
◀️ روزی که ایران پهپاد آمریکا را زد #روی_خط_خارج (#مهدی_محصل_ارجمندی/ ص۹)
◀️ بلینکن: وزیر برجامی یا بهانهتراش جدید؟/ بخشهایی از گفتوگوی آنتونی بلینکن، دستیار اوباما و مشاور جو بایدن در سالهای ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۵ #گفتوگو (#سجاد_بهنام/ ص۱۰)
◀️ چای، عشق و شوق دیدار (#مردمان_شریف/ ص۱۱)
◀️ شایدهای ناتمام (#یادداشت/ ص۱۲)
◀️ جمله جنسها میشود ارزان/ سختیاش صدسن نخستین است #نیش_شتر (#علیرضا_مختار/ ص۱۲)
t.me/sharifdaily/7362
@sharifdaily
Telegram
روزنامه شریف | sharifdaily
⚡️بخوانید:
بالاخره برگشتیم! شماره ۸۷۰ روزنامه شریف منتشر شد.
تفاوت را حس کردیم
فوق برنامه کم است، معاونتش کنید
بازی در زمین معاونت
اخلاق برای ماشینهای هوشمند
منتظر همدلی، نوآوری و توسعه باشیم
انقراض به جای درک
بلینکن: وزیر برجامی یا بهانهتراش جدید؟
@sharifdaily
بالاخره برگشتیم! شماره ۸۷۰ روزنامه شریف منتشر شد.
تفاوت را حس کردیم
فوق برنامه کم است، معاونتش کنید
بازی در زمین معاونت
اخلاق برای ماشینهای هوشمند
منتظر همدلی، نوآوری و توسعه باشیم
انقراض به جای درک
بلینکن: وزیر برجامی یا بهانهتراش جدید؟
@sharifdaily
«دانشگاه اجازه کردیت نداد، رفتم کنکور دادم و طلای المپیاد گرفتم»
#مردمان_شریف
❇️ لیسانسم ۴ سال طول کشید، نمرات درسام و معدلم هم خوب بود. سال آخر یهکم به اپلای و ادامهتحصیل توی خارج از کشور هم فکر کردم ولی حسم این بود که االآن برای رفتن به خارج از کشور مناسب نیست و اگه ایران بمونم و ارشد هم بخونم، بعدا فرصتهای بهتری توی ایران یا کشورهای دیگه برام پیش میآد. شروع کردم برای ارشد خوندن ولی وقت خاصی براش نذاشتم و سرجمع ده روزی بیشتر براش نخوندم ولی چون درسا رو خوب بلد بودم و تسلط داشتم، تونستم با همون مقدار خوندن رتبه ۱۱ ریاضی محض و رتبه ۱۲ ریاضی کاربردی رو کسب کنم. در نهایت هم ریاضی محض رو به عنوان رشته ارشد توی شریف انتخاب کردم. چون رتبههای برتر کنکور ارشد مستقیم به مرحله نهایی المپیاد دانشجویی راه پیدا میکنن، من هم تصمیم گرفتم از این فرصت استفاده کنم و توی المپیاد شرکت کنم. هیچی براش نخوندم ولی چون قبلش برای کنکور خونده بودم، تونستم مدال طلا و رتبه ۱ رو بیارم. همین باعث شد از پرداخت شهریه توی ارشد هم معاف بشم.
🔸 وقتی سال چهارم لیسانس بودم، چون معدلم خوب بود، برای کردیت کردن و ورود بدون کنکور و به صورت مستقیم به ارشد به اداره استعدادهای درخشان دانشگاه مراجعه کردم و درخواست دادم، ولی چون ایرانی نبودم، درخواستم رو رد کردن. البته همین فرصت خوندن برای کنکور رو بهم داد و باعث شد هم توی ارشد رتبه خوبی کسب کنم و هم مدال طلای المپیاد دانشجویی رو به دست بیارم. توی ایران خیلی مشکل خاصی نداشتم، به جز همین محدودیتها که مانع میشه از برخی امکانها و تسهیلات مثل وام دانشجویی یا کردیت استفاده کنم یا مثلا وقتی برای یه کار اداری مراجعه میکنم، چون کد ملی ندارم، اسمم توی سامانههای مختلف نیست و نسبت به دانشجوهای ایرانی باید دوندگی و پیگیری بیشتری داشته باشم تا کارم راه بیفته.
🔸 توی سالهای اخیر دانشجوهای دیگهای هم از افغانستان بودن که رتبههای نسبتا خوبی توی المپیاد دانشجویی کسب کردن، مثلا همین امسال یه دانشجوی دیگه افغانستانی رتبه ۵ المپیاد ریاضی رو به دست آورد، ولی طبیعیه که به مدال طلا توجه بیشتری بشه و بازتاب زیادی پیدا کنه، چون یه دانشجوی مهاجر تونسته توی یه کشور دیگه پیشرفت کنه و در یه رقابتی رتبه اول رو کسب کنه و نسبت به سایر افراد برتری خودش را نشون بده. همین باعث میشه حس غرورآمیزی برای مردم افغانستان هم شکل بگیره.
🔸 روایت #محمدمسیح_حمیدی، دانشجوی اهل افغانستان و نفر اول #المپیاد_دانشجویی ۹۹ در رشته ریاضی از زندگی خودش را در سایت روزنامه بخوانید.
@sharifdaily
#مردمان_شریف
❇️ لیسانسم ۴ سال طول کشید، نمرات درسام و معدلم هم خوب بود. سال آخر یهکم به اپلای و ادامهتحصیل توی خارج از کشور هم فکر کردم ولی حسم این بود که االآن برای رفتن به خارج از کشور مناسب نیست و اگه ایران بمونم و ارشد هم بخونم، بعدا فرصتهای بهتری توی ایران یا کشورهای دیگه برام پیش میآد. شروع کردم برای ارشد خوندن ولی وقت خاصی براش نذاشتم و سرجمع ده روزی بیشتر براش نخوندم ولی چون درسا رو خوب بلد بودم و تسلط داشتم، تونستم با همون مقدار خوندن رتبه ۱۱ ریاضی محض و رتبه ۱۲ ریاضی کاربردی رو کسب کنم. در نهایت هم ریاضی محض رو به عنوان رشته ارشد توی شریف انتخاب کردم. چون رتبههای برتر کنکور ارشد مستقیم به مرحله نهایی المپیاد دانشجویی راه پیدا میکنن، من هم تصمیم گرفتم از این فرصت استفاده کنم و توی المپیاد شرکت کنم. هیچی براش نخوندم ولی چون قبلش برای کنکور خونده بودم، تونستم مدال طلا و رتبه ۱ رو بیارم. همین باعث شد از پرداخت شهریه توی ارشد هم معاف بشم.
🔸 وقتی سال چهارم لیسانس بودم، چون معدلم خوب بود، برای کردیت کردن و ورود بدون کنکور و به صورت مستقیم به ارشد به اداره استعدادهای درخشان دانشگاه مراجعه کردم و درخواست دادم، ولی چون ایرانی نبودم، درخواستم رو رد کردن. البته همین فرصت خوندن برای کنکور رو بهم داد و باعث شد هم توی ارشد رتبه خوبی کسب کنم و هم مدال طلای المپیاد دانشجویی رو به دست بیارم. توی ایران خیلی مشکل خاصی نداشتم، به جز همین محدودیتها که مانع میشه از برخی امکانها و تسهیلات مثل وام دانشجویی یا کردیت استفاده کنم یا مثلا وقتی برای یه کار اداری مراجعه میکنم، چون کد ملی ندارم، اسمم توی سامانههای مختلف نیست و نسبت به دانشجوهای ایرانی باید دوندگی و پیگیری بیشتری داشته باشم تا کارم راه بیفته.
🔸 توی سالهای اخیر دانشجوهای دیگهای هم از افغانستان بودن که رتبههای نسبتا خوبی توی المپیاد دانشجویی کسب کردن، مثلا همین امسال یه دانشجوی دیگه افغانستانی رتبه ۵ المپیاد ریاضی رو به دست آورد، ولی طبیعیه که به مدال طلا توجه بیشتری بشه و بازتاب زیادی پیدا کنه، چون یه دانشجوی مهاجر تونسته توی یه کشور دیگه پیشرفت کنه و در یه رقابتی رتبه اول رو کسب کنه و نسبت به سایر افراد برتری خودش را نشون بده. همین باعث میشه حس غرورآمیزی برای مردم افغانستان هم شکل بگیره.
🔸 روایت #محمدمسیح_حمیدی، دانشجوی اهل افغانستان و نفر اول #المپیاد_دانشجویی ۹۹ در رشته ریاضی از زندگی خودش را در سایت روزنامه بخوانید.
@sharifdaily
روزنامه دانشگاه صنعتی شریف
دانشگاه اجازه کردیت نداد، رفتم کنکور دادم و طلای المپیاد گرفتم
محمدمسیح حمیدیام. خانواده پدرم سال ۶۴ و خانواده مادرم سال ۷۴ به ایران مهاجرت کردن، دلیلش هم جنگهای داخلی و ناامنی افغانستان بود. خودم توی مشهد به دنیا اومدم. پدرم الآن توی یه فروشگاه پوشاک کار میکنه و مادرم هم خونهداره. ابتدایی رو توی یه مدرسه متوسط نزدیک…
«یک شریفی Out of Context»
#مردمان_شریف
❇️ دیروز تولد مرد ۲۰۴ سانتیمتری و ۱۳۵ کیلویی تیم بسکتبال باشگاهی مردان شریف بود. کسی که فرهنگ تیم را پس از سالها تغییر داد و عصر جدیدی در تیم شریف
شروع شد: یاور قاسمی.
عکسها از: نگین خسروانینژاد و سورین ثابتی
@Sharifdaily
#مردمان_شریف
❇️ دیروز تولد مرد ۲۰۴ سانتیمتری و ۱۳۵ کیلویی تیم بسکتبال باشگاهی مردان شریف بود. کسی که فرهنگ تیم را پس از سالها تغییر داد و عصر جدیدی در تیم شریف
شروع شد: یاور قاسمی.
عکسها از: نگین خسروانینژاد و سورین ثابتی
@Sharifdaily
روزنامه شریف | Sharifdaily
Photo
«یک شریفی Out of Context»
#مردمان_شریف
در زمانهایی که کارلوس کیروش را دوست داشتیم، گاهی حس میکردیم از ایرانیها، ایرانیتر است؟ نسبت #یاور_قاسمی هم با دانشگاه شریف مثل نسبت کیروش با ایران است.
❇️ خیلی از شما یادتان نیست، ولی آن زمان که دانشگاه حضوری بود، عصرهای روزهای زوج، مردی ۲.۰۴ متری با قدمهای ۱۳۵ کیلوگرمی خود زمین دانشگاه و پس از آن کفپوش سالن مرحوم جباری را به چالش میکشید.
🔸 یاور قاسمی دیروز ۳۹ ساله شد. روزی که برای بازی در باشگاه بسکتبال صنعتی شریف وارد دانشگاه شد، ۳۳ ساله بود ولی آنقدر با همه فرق داشت که هیچکس فکرش را نمیکرد که این عضویت دوام داشته باشد، چه رسد به اینکه در سال ۱۴۰۰ بخواهیم او را یکی از اعضای خانواده شریف بدانیم.
🔸 یاور قاسمی مهمتر از قابلیتهای فنی که به تیم بسکتبال شریف آورد، جوری تمرین کرد که اعضای تیم همه به خود تکانی دادند و سطح تلاش و به خصوص روحیه جنگندگی بازیکنان را یک مرحله ارتقا داد و تیم باشگاهی بسکتبال مردان دانشگاه دو سال پشت سر هم فینالیست دسته دو و دسته یک باشگاههای تهران شد و پس از آن در جام برتر تهران یقه تیمهای بزرگ را گرفت.
🔸 تولد یاور قاسمی بهانهای شد تا به رابطه او با صنعتی شریف بپردازیم و به خود یادآوری کنیم که چقدر انسان دوستداشتنی و بامعرفت، با دنیایی متفاوت بیرون از شریف وجود دارند و ما از آنها محرومیم.
@Sharifdaily
#مردمان_شریف
در زمانهایی که کارلوس کیروش را دوست داشتیم، گاهی حس میکردیم از ایرانیها، ایرانیتر است؟ نسبت #یاور_قاسمی هم با دانشگاه شریف مثل نسبت کیروش با ایران است.
❇️ خیلی از شما یادتان نیست، ولی آن زمان که دانشگاه حضوری بود، عصرهای روزهای زوج، مردی ۲.۰۴ متری با قدمهای ۱۳۵ کیلوگرمی خود زمین دانشگاه و پس از آن کفپوش سالن مرحوم جباری را به چالش میکشید.
🔸 یاور قاسمی دیروز ۳۹ ساله شد. روزی که برای بازی در باشگاه بسکتبال صنعتی شریف وارد دانشگاه شد، ۳۳ ساله بود ولی آنقدر با همه فرق داشت که هیچکس فکرش را نمیکرد که این عضویت دوام داشته باشد، چه رسد به اینکه در سال ۱۴۰۰ بخواهیم او را یکی از اعضای خانواده شریف بدانیم.
🔸 یاور قاسمی مهمتر از قابلیتهای فنی که به تیم بسکتبال شریف آورد، جوری تمرین کرد که اعضای تیم همه به خود تکانی دادند و سطح تلاش و به خصوص روحیه جنگندگی بازیکنان را یک مرحله ارتقا داد و تیم باشگاهی بسکتبال مردان دانشگاه دو سال پشت سر هم فینالیست دسته دو و دسته یک باشگاههای تهران شد و پس از آن در جام برتر تهران یقه تیمهای بزرگ را گرفت.
🔸 تولد یاور قاسمی بهانهای شد تا به رابطه او با صنعتی شریف بپردازیم و به خود یادآوری کنیم که چقدر انسان دوستداشتنی و بامعرفت، با دنیایی متفاوت بیرون از شریف وجود دارند و ما از آنها محرومیم.
@Sharifdaily
Telegram
روزنامه شریف | sharifdaily
«یک شریفی Out of Context»
#مردمان_شریف
❇️ دیروز تولد مرد ۲۰۴ سانتیمتری و ۱۳۵ کیلویی تیم بسکتبال باشگاهی مردان شریف بود. کسی که فرهنگ تیم را پس از سالها تغییر داد و عصر جدیدی در تیم شریف
شروع شد: یاور قاسمی.
عکسها از: نگین خسروانینژاد و سورین ثابتی…
#مردمان_شریف
❇️ دیروز تولد مرد ۲۰۴ سانتیمتری و ۱۳۵ کیلویی تیم بسکتبال باشگاهی مردان شریف بود. کسی که فرهنگ تیم را پس از سالها تغییر داد و عصر جدیدی در تیم شریف
شروع شد: یاور قاسمی.
عکسها از: نگین خسروانینژاد و سورین ثابتی…
روزنامه شریف | Sharifdaily
«پیانیست نودوچند ساله درگذشت» ▪️متأسفانه باخبر شدیم استاد #پرویز_خمسهپور بر اثر ابتلا به #کرونا درگذشته است. ▪️استاد خمسهپور را خیلیها در سالهای اخیر در دانشگاه و اطراف آن دیده بودند، با موها و پیراهنی سفید و کتوشلواری مشکی که با یک کیف دستی به آرامی…
«من یک پیانیست نودوچندسالهام!»
#مردمان_شریف
❇️ وقتی شب، خسته و دلمشغول به خوابگاه برگشتم، داستان را برای دوستانم بازگو کردم. هنوز چندجملهای نگفته بودم که یکی از دوستانم گفت: «نکنه همون پیرمردی رو میگی که پیانو میزنه و موهاش کاملا سفیده؟» سریعا جواب دادم: «آره، تو از کجا میشناسیاش؟ قبلا دیدیاش؟» دوستم گفت: «آره، یهبار خیلی وقت پیش دیدماش. توی دانشگاه نشسته بودم که اومد و نشست و کل زندگیاش رو واسم تعریف کرد و من هم از اون فیلم گرفتم…» این جمله را که گفت، انگار آب سردی روی هیکلم ریختند… پیرمرد، فقط همین امشب نبود که چشمانش ملتمسانه به صورتهایمان دوخته شده بود، بلکه مدتها بود که هر روز با این آرزو از خواب بیدار میشد که کسی شاید بتواند صدایش را به جایی برساند…
🔸 #علی_محمدی_دینانی خاطره آشناییاش با زندگی و سرنوشت استاد #پرویز_خمسهپور را در قالب یادداشتی خواندنی نوشته است که در سایت روزنامه میتوانید بخوانید.
@sharifdaily
#مردمان_شریف
❇️ وقتی شب، خسته و دلمشغول به خوابگاه برگشتم، داستان را برای دوستانم بازگو کردم. هنوز چندجملهای نگفته بودم که یکی از دوستانم گفت: «نکنه همون پیرمردی رو میگی که پیانو میزنه و موهاش کاملا سفیده؟» سریعا جواب دادم: «آره، تو از کجا میشناسیاش؟ قبلا دیدیاش؟» دوستم گفت: «آره، یهبار خیلی وقت پیش دیدماش. توی دانشگاه نشسته بودم که اومد و نشست و کل زندگیاش رو واسم تعریف کرد و من هم از اون فیلم گرفتم…» این جمله را که گفت، انگار آب سردی روی هیکلم ریختند… پیرمرد، فقط همین امشب نبود که چشمانش ملتمسانه به صورتهایمان دوخته شده بود، بلکه مدتها بود که هر روز با این آرزو از خواب بیدار میشد که کسی شاید بتواند صدایش را به جایی برساند…
🔸 #علی_محمدی_دینانی خاطره آشناییاش با زندگی و سرنوشت استاد #پرویز_خمسهپور را در قالب یادداشتی خواندنی نوشته است که در سایت روزنامه میتوانید بخوانید.
@sharifdaily
روزنامه دانشگاه صنعتی شریف
من یک پیانیست نودوچندسالهام!
۱- قبل از اینکه برای بارِ نمیدانم چندم بخواهم وارد آن ساختمان مرموز شوم، مجبور بودم چند دقیقهای را روی سه صندلی دستهدار کنار جاکفشی بنشینم. با این توصیف، شاید عده کسانی که تاکنون فهمیدهاند از کجا سخن میگویم، به تعداد انگشتان یک دست هم نرسد! این مکان…
🌟 شماره ۸۸۰ روزنامه شریف منتشر شد.
در این شماره میخوانید:
◀️ فرصتی برای بازنویسی فرهنگی (#سرمقاله/ #عرفان_استقامت)
◀️ کارگاه خانگی/ اجرای طرح درس جدید کارگاه عمومی در دوران آموزش مجازی (#پرونده/ ص۴)
◀️ پای استدلالیان چوبین نبود/ دهمین دوره مسابقات مناظره دانشجویی (#گزارش/ ص۲)
◀️ #میز_نشریات (ص۲)
◀️ دیداری که قرار است تکرار شود/ نشست مجازی رئیس و جمعی از مدیران و معاونان دانشگاه با دانشجوها (#گزارش/ ص۳)
◀️ چمدان مهاجر جا ندارد/ هویتهای جعلی پشت مرز جا میمانند #روی_خط_خارج (#حسین_فیروز/ ص۵)
◀️ علم را به بازی بگیر #مرغ_همسایه (#فاطمه_خسروی/ ص۵)
◀️ دهه عطف/ آموزش عالی ایران در دهه چهل #سدهخوانی (#محمد_ملانوری/ ص۶و۷)
◀️ سوزن علیت در انبار کاه همبستگی/ مروری بر کارهای جاشوا انگریست و گویدو آیمبنز به بهانه نوبل اقتصاد ۲۰۲۱ #اقتصاد_و_کسبوکار (#محمدجواد_دشتیمنش/ ص۸)
◀️ افزایش حداقل دستمزد عامل بیکاری نیست/ چرا دیوید کارد نوبل اقتصاد ۲۰۲۱ را برد؟ #اقتصاد_و_کسبوکار (#محمدمهدی_جعفری/ ص۹)
◀️ زیبای پنهان/ گفتوگو با سیدامیر ساداتموسوی درباره سفر به افغانستان #گفتوگو (#زینب_پرویزی/ ص۱۰)
◀️ #هزارقلم (ص۱۱)
◀️ معدن طلای المپیاد فیزیک/ (#مردمان_شریف/ ص۱۱)
◀️ مهاجرت در الفصفر/ #وصلهپینه (#امیرمحمد_طهماسبی/ ص۱۲)
◀️ #استاد_شریف_ما (ص۱۲)
t.me/sharifdaily/8865
@sharifdaily
در این شماره میخوانید:
◀️ فرصتی برای بازنویسی فرهنگی (#سرمقاله/ #عرفان_استقامت)
◀️ کارگاه خانگی/ اجرای طرح درس جدید کارگاه عمومی در دوران آموزش مجازی (#پرونده/ ص۴)
◀️ پای استدلالیان چوبین نبود/ دهمین دوره مسابقات مناظره دانشجویی (#گزارش/ ص۲)
◀️ #میز_نشریات (ص۲)
◀️ دیداری که قرار است تکرار شود/ نشست مجازی رئیس و جمعی از مدیران و معاونان دانشگاه با دانشجوها (#گزارش/ ص۳)
◀️ چمدان مهاجر جا ندارد/ هویتهای جعلی پشت مرز جا میمانند #روی_خط_خارج (#حسین_فیروز/ ص۵)
◀️ علم را به بازی بگیر #مرغ_همسایه (#فاطمه_خسروی/ ص۵)
◀️ دهه عطف/ آموزش عالی ایران در دهه چهل #سدهخوانی (#محمد_ملانوری/ ص۶و۷)
◀️ سوزن علیت در انبار کاه همبستگی/ مروری بر کارهای جاشوا انگریست و گویدو آیمبنز به بهانه نوبل اقتصاد ۲۰۲۱ #اقتصاد_و_کسبوکار (#محمدجواد_دشتیمنش/ ص۸)
◀️ افزایش حداقل دستمزد عامل بیکاری نیست/ چرا دیوید کارد نوبل اقتصاد ۲۰۲۱ را برد؟ #اقتصاد_و_کسبوکار (#محمدمهدی_جعفری/ ص۹)
◀️ زیبای پنهان/ گفتوگو با سیدامیر ساداتموسوی درباره سفر به افغانستان #گفتوگو (#زینب_پرویزی/ ص۱۰)
◀️ #هزارقلم (ص۱۱)
◀️ معدن طلای المپیاد فیزیک/ (#مردمان_شریف/ ص۱۱)
◀️ مهاجرت در الفصفر/ #وصلهپینه (#امیرمحمد_طهماسبی/ ص۱۲)
◀️ #استاد_شریف_ما (ص۱۲)
t.me/sharifdaily/8865
@sharifdaily
Telegram
روزنامه شریف | sharifdaily
⚡️بخوانید:
شماره ۸۸۰ روزنامه شریف منتشر شد.
کارگاه خانگی
پای استدلالیان چوبین نبود
دیداری که قرار است تکرار شود
چمدان مهاجر جا ندارد
دهه عطف
سوزن علیت در انبار کاه همبستگی
افزایش حداقل دستمزد عامل بیکاری نیست
زیبای پنهان
@sharifdaily
شماره ۸۸۰ روزنامه شریف منتشر شد.
کارگاه خانگی
پای استدلالیان چوبین نبود
دیداری که قرار است تکرار شود
چمدان مهاجر جا ندارد
دهه عطف
سوزن علیت در انبار کاه همبستگی
افزایش حداقل دستمزد عامل بیکاری نیست
زیبای پنهان
@sharifdaily
🌟 شماره ۸۸۲ روزنامه شریف منتشر شد.
در این شماره میخوانید:
◀️ هی مزنیدش! (#سرمقاله/ #محمد_ملانوری)
◀️ فراتر از نیاز/ مروری بر نتایج نظرسنجی روزنامه به بهانه روز چای (#پرونده/ ص۴)
◀️ دوری و دوستی شریف و ورودیهای ۱۴۰۰/ ارتباط شریف و ورودیهای جدید کمکم بیشتر میشود (#گزارش/ ص۲)
◀️ #میز_نشریات (ص۲)
◀️ صدایی که شنیده نمیشود/ مناظره «صدای مردم» در سالن جابر #گزارش (#محمد_جلیلوند/ ص۳)
◀️ سرعت همه را کم کن #حرف_زیادی (#مرتضی_یاری/ ص۳)
◀️ نزدیک بود، ولی نشد/ مروری بر سه حادثه در دوران جنگ سرد که میتوانست جرقه شروع نبرد اتمی باشد #پرونده (#محمدرضا_فتحاللهی/ ص۵)
◀️ بدون تبلیغات و مهربان با رم و باتری/ چرا به Brave مهاجرت کردم؟ #افیک (#محمدحسین_بهمنی/ ص۶)
◀️ #هزارقلم (ص۷)
◀️ آرامش پای بوم (#مردمان_شریف/ ص۷)
◀️ مرز بین عقل و جنون باریک است/ #وصلهپینه (#رضا_علیپور/ ص۸)
◀️ میوت (۱) (#امیرمحمد_طهماسبی/ ص۸)
t.me/sharifdaily/8959
@sharifdaily
در این شماره میخوانید:
◀️ هی مزنیدش! (#سرمقاله/ #محمد_ملانوری)
◀️ فراتر از نیاز/ مروری بر نتایج نظرسنجی روزنامه به بهانه روز چای (#پرونده/ ص۴)
◀️ دوری و دوستی شریف و ورودیهای ۱۴۰۰/ ارتباط شریف و ورودیهای جدید کمکم بیشتر میشود (#گزارش/ ص۲)
◀️ #میز_نشریات (ص۲)
◀️ صدایی که شنیده نمیشود/ مناظره «صدای مردم» در سالن جابر #گزارش (#محمد_جلیلوند/ ص۳)
◀️ سرعت همه را کم کن #حرف_زیادی (#مرتضی_یاری/ ص۳)
◀️ نزدیک بود، ولی نشد/ مروری بر سه حادثه در دوران جنگ سرد که میتوانست جرقه شروع نبرد اتمی باشد #پرونده (#محمدرضا_فتحاللهی/ ص۵)
◀️ بدون تبلیغات و مهربان با رم و باتری/ چرا به Brave مهاجرت کردم؟ #افیک (#محمدحسین_بهمنی/ ص۶)
◀️ #هزارقلم (ص۷)
◀️ آرامش پای بوم (#مردمان_شریف/ ص۷)
◀️ مرز بین عقل و جنون باریک است/ #وصلهپینه (#رضا_علیپور/ ص۸)
◀️ میوت (۱) (#امیرمحمد_طهماسبی/ ص۸)
t.me/sharifdaily/8959
@sharifdaily
Telegram
روزنامه شریف | sharifdaily
⚡️بخوانید:
شماره ۸۸۲ روزنامه شریف منتشر شد.
فراتر از نیاز
دوری و دوستی شریف و ورودیهای ۱۴۰۰
صدایی که شنیده نمیشود
نزدیک بود، ولی نشد
بدون تبلیغات و مهربان با رم و باتری
@sharifdaily
شماره ۸۸۲ روزنامه شریف منتشر شد.
فراتر از نیاز
دوری و دوستی شریف و ورودیهای ۱۴۰۰
صدایی که شنیده نمیشود
نزدیک بود، ولی نشد
بدون تبلیغات و مهربان با رم و باتری
@sharifdaily
روزنامه شریف | Sharifdaily
«نمایشگاه نقاشی در کتابخانه مرکزی» ❇️ نگارخانه ایران درودی در طبقه همکف #کتابخانه_مرکزی از ۲۴ آبان تا ۱۲ آذر میزبان نقاشیهای #فاطمه_رحیم_منفرد، فارغالتحصیل دانشکده #فیزیک است. 🔸 رحیم منفرد فارغالتحصیل کارشناسی مهندسی معماری از دانشگاه علموصنعت است که…
«آرامش پای بوم»
#مردمان_شریف
❇️ توی دانشکده معماری تونستم نقاشی رو به صورت حرفهای دنبال کنم، هم موضوعات اساسی طراحی و نقاشی جزء درسایی بود که باید پاس میکردیم و هم خودم کنار درسا کلاسای دیگه شرکت میکردم و چیزای بیشتری یاد میگرفتم و حرفهایتر کار میکردم. در واقع طراحی توی نقاشی مثل دو میمونه نسبت به سایر رشتههای ورزشی و مادر همه اونا محسوب میشه و پایه و اساس همه تکنیکهای نقاشی طراحیه و من توی دانشکده معماری تونستم طراحی رو یاد بگیرم و بعدش هم خودم دنبال چیزایی مثل شناخت رنگها و… رفتم و یاد گرفتم.
🔸 توی دانشکده معماری موفق بودم، ولی خیلی راضیام نمیکرد و کنجکاویام رو پاسخ نمیداد. به خاطر همین برای ارشد تصمیم گرفتم سراغ علاقه اصلیام یعنی فیزیک برم و سال ۹۴ وارد دانشکده فیزیک شریف شدم. توی دو سالی که ارشد بودم، چون از یه رشته دیگه اومده بودم و باید بیشتر از بقیه درس میخوندم، تمرکز زیادی روی نقاشی نذاشتم و بیشتر سرم گرم درس بود، ولی بعد از فارغالتحصیلی دوباره به صورت جدی و حرفهای نقاشی رو دنبال کردم و کار اصلیام توی زندگی شد نقاشی. البته توی دانشکده فیزیک با همسرم آشنا شدم که اون هم فیزیک میخونه و الآن بعضی مباحث و موضوعات فیزیکی رو توی خونه با کمک اون دنبال میکنم و پیش میبرم، ولی حس میکنم الآن باید تمرکز اصلیام رو بذارم برای نقاشی.
🔸 داستان #فاطمه_رحیم_منفرد، فیزیکخوانده نقاش را در سایت روزنامه بخوانید.
@sharifdaily
#مردمان_شریف
❇️ توی دانشکده معماری تونستم نقاشی رو به صورت حرفهای دنبال کنم، هم موضوعات اساسی طراحی و نقاشی جزء درسایی بود که باید پاس میکردیم و هم خودم کنار درسا کلاسای دیگه شرکت میکردم و چیزای بیشتری یاد میگرفتم و حرفهایتر کار میکردم. در واقع طراحی توی نقاشی مثل دو میمونه نسبت به سایر رشتههای ورزشی و مادر همه اونا محسوب میشه و پایه و اساس همه تکنیکهای نقاشی طراحیه و من توی دانشکده معماری تونستم طراحی رو یاد بگیرم و بعدش هم خودم دنبال چیزایی مثل شناخت رنگها و… رفتم و یاد گرفتم.
🔸 توی دانشکده معماری موفق بودم، ولی خیلی راضیام نمیکرد و کنجکاویام رو پاسخ نمیداد. به خاطر همین برای ارشد تصمیم گرفتم سراغ علاقه اصلیام یعنی فیزیک برم و سال ۹۴ وارد دانشکده فیزیک شریف شدم. توی دو سالی که ارشد بودم، چون از یه رشته دیگه اومده بودم و باید بیشتر از بقیه درس میخوندم، تمرکز زیادی روی نقاشی نذاشتم و بیشتر سرم گرم درس بود، ولی بعد از فارغالتحصیلی دوباره به صورت جدی و حرفهای نقاشی رو دنبال کردم و کار اصلیام توی زندگی شد نقاشی. البته توی دانشکده فیزیک با همسرم آشنا شدم که اون هم فیزیک میخونه و الآن بعضی مباحث و موضوعات فیزیکی رو توی خونه با کمک اون دنبال میکنم و پیش میبرم، ولی حس میکنم الآن باید تمرکز اصلیام رو بذارم برای نقاشی.
🔸 داستان #فاطمه_رحیم_منفرد، فیزیکخوانده نقاش را در سایت روزنامه بخوانید.
@sharifdaily
روزنامه دانشگاه صنعتی شریف
آرامش پای بوم
فاطمه رحیم منفرد هستم. از بچگی مثل تقریبا همه بچهها نقاشی رو دوست داشتم، ولی حس میکردم علاقهام خاصتره. توی دبیرستان اما علاقه اصلیام فیزیک بود و میخواستم توی دانشگاه هم فیزیک بخونم، به هنر و نقاشی هم علاقه داشتم، ولی نه به عنوان رشته اصلی و دوست داشتم…
«از یاریگران تا سازمان ملل»
❇️ روزی فراخوان شرکت در global peace summit را دیدم، در وهله اول بهخاطر اینکه در اسم کنفرانس کلمه صلح به چشمم خورد، جذبش شدم. وقتی بیشتر مطالعه کردم، متوجه شدم که این کنفرانس، یکی از مجموعه فعالیتهای بخش توسعه پایدار سازمان ملل برای تقویت ارتباطات و همکاری میان جوانان کشورهای مختلف است و هرسال در یک کشور برگزار میشود که امسال برگزاری کنفرانس سهم کشور امارات و شهر دبی شده است.. بخش توسعه پایدار سازمان ملل برای سال ۲۰۳۰ مجموعه اهدافی را در نظر گرفته که بیشتر آن حولوحوش صلح و تفاسیر مختلف آن میگردد؛ مانند بهبود کیفیت آموزش، کاهش فقر و برابر جنسیتی. کنفرانس جهانی صلح هر سال با محوریت موضوعی برگزار میشود و امسال تمرکز کنفرانس روی استفاده و قانونگذاری صحیح تکنولوژی است.
🔸 مجموعه اطلاعاتی که کسب کردم باعث شد که برای شرکت در این برنامه مشتاقتر شوم. ظرفیت کنفرانس را که دیدم ۱۴۰ نفر بود و چندان عدد بالایی به حساب نمیآمد. شانسم برای پذیرفته شدن را خیلی زیاد نمیدیدم، اما در نهایت تصمیم گرفتم که رزومهام را برایشان ارسال کنم. احتمالا فعالیتهای داوطلبانهام در دوران کارشناسی، پژوهشی که روی قانونگذاری در صنعت بلاکچین داشتم و شغل فعلیام که با تکنولوژی عجین است، برایشان جذاب بوده و به مصاحبه دعوت شدم. بعد از گذشت یک هفته اسامی افرادی که از سوی سازمان ملل حمایت مالی شدهاند، اعلام شد که اسم من هم در لیست افراد partially funded بود. از کل ۱۴۰ نفر پذیرفتهشده، ۱۵ نفر full fund و ۲۵ نفر partial fund هستند. شادی اینکه بعد از مدتها توانسته بودم تنها چند قدم خودم را به سازمان ملل و برنامههای توسعهایاش نزدیک کنم، قابل وصف نبود.
🔸 #فرزانه_مردوخ_روحانی، فارغالتحصیل مهندسی شیمی شریف است که بعدا دانشجوی اولین دوره کارشناسی ارشد سیاستگذاری علم و فناوری دانشگاه شده و الآن هم به عنوان مدیر محصول مشغول به فعالیت است. او در هفته اول اسفند امسال قرار است در کنفرانس جهانی صلح که از سوی سازمان ملل در دوبی برگزار میشود، شرکت کند و به همین بهانه در صفحه #مردمان_شریف روزنامه کمی از خودش و انگیزهاش برای شرکت در این کنفرانس گفته است.
@sharifdaily
❇️ روزی فراخوان شرکت در global peace summit را دیدم، در وهله اول بهخاطر اینکه در اسم کنفرانس کلمه صلح به چشمم خورد، جذبش شدم. وقتی بیشتر مطالعه کردم، متوجه شدم که این کنفرانس، یکی از مجموعه فعالیتهای بخش توسعه پایدار سازمان ملل برای تقویت ارتباطات و همکاری میان جوانان کشورهای مختلف است و هرسال در یک کشور برگزار میشود که امسال برگزاری کنفرانس سهم کشور امارات و شهر دبی شده است.. بخش توسعه پایدار سازمان ملل برای سال ۲۰۳۰ مجموعه اهدافی را در نظر گرفته که بیشتر آن حولوحوش صلح و تفاسیر مختلف آن میگردد؛ مانند بهبود کیفیت آموزش، کاهش فقر و برابر جنسیتی. کنفرانس جهانی صلح هر سال با محوریت موضوعی برگزار میشود و امسال تمرکز کنفرانس روی استفاده و قانونگذاری صحیح تکنولوژی است.
🔸 مجموعه اطلاعاتی که کسب کردم باعث شد که برای شرکت در این برنامه مشتاقتر شوم. ظرفیت کنفرانس را که دیدم ۱۴۰ نفر بود و چندان عدد بالایی به حساب نمیآمد. شانسم برای پذیرفته شدن را خیلی زیاد نمیدیدم، اما در نهایت تصمیم گرفتم که رزومهام را برایشان ارسال کنم. احتمالا فعالیتهای داوطلبانهام در دوران کارشناسی، پژوهشی که روی قانونگذاری در صنعت بلاکچین داشتم و شغل فعلیام که با تکنولوژی عجین است، برایشان جذاب بوده و به مصاحبه دعوت شدم. بعد از گذشت یک هفته اسامی افرادی که از سوی سازمان ملل حمایت مالی شدهاند، اعلام شد که اسم من هم در لیست افراد partially funded بود. از کل ۱۴۰ نفر پذیرفتهشده، ۱۵ نفر full fund و ۲۵ نفر partial fund هستند. شادی اینکه بعد از مدتها توانسته بودم تنها چند قدم خودم را به سازمان ملل و برنامههای توسعهایاش نزدیک کنم، قابل وصف نبود.
🔸 #فرزانه_مردوخ_روحانی، فارغالتحصیل مهندسی شیمی شریف است که بعدا دانشجوی اولین دوره کارشناسی ارشد سیاستگذاری علم و فناوری دانشگاه شده و الآن هم به عنوان مدیر محصول مشغول به فعالیت است. او در هفته اول اسفند امسال قرار است در کنفرانس جهانی صلح که از سوی سازمان ملل در دوبی برگزار میشود، شرکت کند و به همین بهانه در صفحه #مردمان_شریف روزنامه کمی از خودش و انگیزهاش برای شرکت در این کنفرانس گفته است.
@sharifdaily
روزنامه دانشگاه صنعتی شریف
از یاریگران تا سازمان ملل
من فرزانه مردوخ روحانی هستم، رشته کارشناسیام مهندسی شیمی بود و مثل خیلی از بچههای دانشگاه، میانههای دوران کارشناسی به این فکر افتادم که دیگر مهندس بودن آرزوی زندگی من نیست و باید برای رسیدن به اهداف زندگیام تغییر رشته بدهم. به رشتههای علوم انسانی علاقه…
🌟 شماره ۸۸۷ روزنامه شریف منتشر شد.
در این شماره میخوانید:
◀️ دکان «گفتوگو»گری (#سرمقاله/ #مریم_عراقی)
◀️ «کار»گاه عمومی/ دوازدهمین نمایشگاه کار شریف (#گزارش/ ص۲)
◀️ #میز_نشریات (ص۲)
◀️ حسابوکتاب شیمیایی/ چهارمین مدرسه زمستانی کمومتریکس در دانشکده شیمی #گزارش (#عرفان_نصراللهی/ ص۳)
◀️ پرواز شماره ۴۰/ مروری بر چهلمین دوره جشنواره فیلم فجر #هنر_و_ادبیات (#سید_محمدحسین_قاسمی، #امیرحسین_میناییپور/ ص۴و۵و۶)
◀️ #هزارقلم (ص۷)
◀️ جوانترین در مجتمع فناوری (#مردمان_شریف/ ص۷)
◀️ نونخامهای با کار اضافه #وصلهپینه (#امیرمحمد_طهماسبی/ ص۸)
◀️ #استاد_شریف_ما (ص۸)
t.me/sharifdaily/9441
@sharifdaily
در این شماره میخوانید:
◀️ دکان «گفتوگو»گری (#سرمقاله/ #مریم_عراقی)
◀️ «کار»گاه عمومی/ دوازدهمین نمایشگاه کار شریف (#گزارش/ ص۲)
◀️ #میز_نشریات (ص۲)
◀️ حسابوکتاب شیمیایی/ چهارمین مدرسه زمستانی کمومتریکس در دانشکده شیمی #گزارش (#عرفان_نصراللهی/ ص۳)
◀️ پرواز شماره ۴۰/ مروری بر چهلمین دوره جشنواره فیلم فجر #هنر_و_ادبیات (#سید_محمدحسین_قاسمی، #امیرحسین_میناییپور/ ص۴و۵و۶)
◀️ #هزارقلم (ص۷)
◀️ جوانترین در مجتمع فناوری (#مردمان_شریف/ ص۷)
◀️ نونخامهای با کار اضافه #وصلهپینه (#امیرمحمد_طهماسبی/ ص۸)
◀️ #استاد_شریف_ما (ص۸)
t.me/sharifdaily/9441
@sharifdaily
Telegram
روزنامه شریف | sharifdaily
⚡️بخوانید:
شماره ۸۸۷ روزنامه شریف منتشر شد.
«کار»گاه عمومی
حسابوکتاب شیمیایی
پرواز شماره ۴۰
جوانترین در مجتمع فناوری
@sharifdaily
شماره ۸۸۷ روزنامه شریف منتشر شد.
«کار»گاه عمومی
حسابوکتاب شیمیایی
پرواز شماره ۴۰
جوانترین در مجتمع فناوری
@sharifdaily
روزنامه شریف | Sharifdaily
Sharif Daily 887 (13 Esfand 1400).pdf
«جوانترین در مجتمع فناوری»
#مردمان_شریف
❇️ سارا عباسی هستم، متولد سال ۸۴ و دانشآموز پایه دهم رشته ریاضی فیزیک دوره دوم متوسطه. توی دوران مدرسه به کتابای غیردرسی و خوندن مباحث مختلف علاقه داشتم. اوایل سال ۹۷ ایده ساخت یه نوع ماسک بیوباکتریال به ذهنم رسید که مانع قدرتمندتری نسبت به ماسکهای عادی در برابر نفوذ آلودگی و ویروسها باشه. خواستم برم دنبال ساختش، اما مدرسهمون خیلی جدی نگرفت و به همین خاطر مجبور شدم خودم برم دربارهاش تحقیق و جستوجو کنم. برای این کار پیش یه مشاوری رفتم که یکی از افراد فعال در حوزه کارآفرینی بود. توی صحبتایی که با این مشاور داشتم، بهم پیشنهاد داد که با توجه به روحیات و علایقی که دارم، در زمینه کارآفرینی و کسبوکار شروع کنم به خوندن و تحقیق و فعالیت.
🔸 کمکم شروع کردم به خوندن کتابا و سایتای مختلف کارآفرینی و رفتن پیش آدمای مختلف و یاد گرفتن از اونا و مشورت باهاشون. توی همین ایام یکی از اقوام بهم #شریفاستار رو بهم معرفی کرد. شریفاستار هدف خودش رو پرورش کارآفرینان نسل آینده معرفی کرده و من هم وقتی دربارهاش تحقیق و پرسوجو کردم، بهش علاقهمند شدم و تصمیم گرفتم بهش بپیوندم. اینطوری بود که حدود یه سال پیش با شریفاستار آشنا شدم و توی آزمونش شرکت کردم تا به عنوان یکی از مخاطبهاش توی دورههاش حضور داشته باشم، اما یهکم که گذشت و با بچههای شریفاستار بیشتر ارتباط گرفتم، پیشنهاد شد که خودم هم به عنوان یه همکار توی این مجموعه مشغول به کار بشم و توی کارای مختلف بهشون کمک کنم.
🔸 داستان جوانترین عضو #مجتمع_فناوری_شریف را در سایت روزنامه بخوانید.
sharifdaily
#مردمان_شریف
❇️ سارا عباسی هستم، متولد سال ۸۴ و دانشآموز پایه دهم رشته ریاضی فیزیک دوره دوم متوسطه. توی دوران مدرسه به کتابای غیردرسی و خوندن مباحث مختلف علاقه داشتم. اوایل سال ۹۷ ایده ساخت یه نوع ماسک بیوباکتریال به ذهنم رسید که مانع قدرتمندتری نسبت به ماسکهای عادی در برابر نفوذ آلودگی و ویروسها باشه. خواستم برم دنبال ساختش، اما مدرسهمون خیلی جدی نگرفت و به همین خاطر مجبور شدم خودم برم دربارهاش تحقیق و جستوجو کنم. برای این کار پیش یه مشاوری رفتم که یکی از افراد فعال در حوزه کارآفرینی بود. توی صحبتایی که با این مشاور داشتم، بهم پیشنهاد داد که با توجه به روحیات و علایقی که دارم، در زمینه کارآفرینی و کسبوکار شروع کنم به خوندن و تحقیق و فعالیت.
🔸 کمکم شروع کردم به خوندن کتابا و سایتای مختلف کارآفرینی و رفتن پیش آدمای مختلف و یاد گرفتن از اونا و مشورت باهاشون. توی همین ایام یکی از اقوام بهم #شریفاستار رو بهم معرفی کرد. شریفاستار هدف خودش رو پرورش کارآفرینان نسل آینده معرفی کرده و من هم وقتی دربارهاش تحقیق و پرسوجو کردم، بهش علاقهمند شدم و تصمیم گرفتم بهش بپیوندم. اینطوری بود که حدود یه سال پیش با شریفاستار آشنا شدم و توی آزمونش شرکت کردم تا به عنوان یکی از مخاطبهاش توی دورههاش حضور داشته باشم، اما یهکم که گذشت و با بچههای شریفاستار بیشتر ارتباط گرفتم، پیشنهاد شد که خودم هم به عنوان یه همکار توی این مجموعه مشغول به کار بشم و توی کارای مختلف بهشون کمک کنم.
🔸 داستان جوانترین عضو #مجتمع_فناوری_شریف را در سایت روزنامه بخوانید.
sharifdaily
روزنامه دانشگاه صنعتی شریف
جوانترین در مجتمع فناوری
سارا عباسی هستم، متولد سال ۸۴ و دانشآموز پایه دهم رشته ریاضی فیزیک دوره دوم متوسطه. توی دوران مدرسه به کتابای غیردرسی و خوندن مباحث مختلف علاقه داشتم. اوایل سال ۹۷ ایده ساخت یه نوع ماسک بیوباکتریال به ذهنم رسید که مانع قدرتمندتری نسبت به ماسکهای عادی در…
🌟 شماره ۸۸۹ روزنامه شریف منتشر شد.
در این شماره میخوانید:
◀️ معمولیها را دریابیم (#سرمقاله/ #محمدجواد_شاکر)
◀️ اولین شلوغی بعد از دو سال/ روایتی از نمایشگاه بهار شریف #گزارش (#یاسمین_حکیمینژاد/ ص۲)
◀️ #میز_نشریات
◀️ بار دیگر، خوابگاهی که نمیشناختیم/ یک بازسازی متفاوت در خوابگاههای دانشگاه (#گزارش/ ص۳)
◀️ بعد از شش ماه، دوباره با رئیس/ دومین نشست فعالین دانشجویی با رئیس دانشگاه (#پرونده/ ص۴و۵)
◀️ انباری پر از سوزن/ کنار آمدن با انبوه اضطرابآور خواندنیها و شنیدنیها و دیدنیها #هنر_و_ادبیات (##صدرا_محمودی/ ص۶)
◀️ بازآمدنت خوش باد #یادداشت (#مهدی_حسام/ ص۶)
◀️ حالا یا هرگز/ هشدارهای جدی آخرین گزارش IPCC درباره تغییر اقلیم #محیط_زیست (#عرفان_استقامت/ ص۷)
◀️ مشاهده کافی نیست، تجربهاش کنید/ کوتاه درباره متاورس #افیک (#محمدحسین_بهمنی/ ص۸)
◀️ کلاف سردرگم احیای برجام/ «مصلحت توافق» در سالن کهربا #گزارش (#زهرا_همتیان/ ص۹)
◀️ زیر بغل هلال/ یک بررسی آماری در زمینه رویت هلال ماه نو #علمی (#محمدرضا_حسنپور/ ص۱۰)
◀️ یادگیرنده و یاددهنده مادامالعمر/ گفتوگو با فاطمه خورشیدی درباره تجربه معلم شدن #مردمان_شریف (#نرگس_خورشیدی/ ص۱۱)
◀️ همهچیزدانها مردهاند #حرف_زیادی (#مرتضی_یاری/ ص۱۲)
◀️ غم غربت در فرودگاه #وصلهپینه (#امیرمحمد_طهماسبی/ ص۱۲)
t.me/sharifdaily/9931
@sharifdaily
در این شماره میخوانید:
◀️ معمولیها را دریابیم (#سرمقاله/ #محمدجواد_شاکر)
◀️ اولین شلوغی بعد از دو سال/ روایتی از نمایشگاه بهار شریف #گزارش (#یاسمین_حکیمینژاد/ ص۲)
◀️ #میز_نشریات
◀️ بار دیگر، خوابگاهی که نمیشناختیم/ یک بازسازی متفاوت در خوابگاههای دانشگاه (#گزارش/ ص۳)
◀️ بعد از شش ماه، دوباره با رئیس/ دومین نشست فعالین دانشجویی با رئیس دانشگاه (#پرونده/ ص۴و۵)
◀️ انباری پر از سوزن/ کنار آمدن با انبوه اضطرابآور خواندنیها و شنیدنیها و دیدنیها #هنر_و_ادبیات (##صدرا_محمودی/ ص۶)
◀️ بازآمدنت خوش باد #یادداشت (#مهدی_حسام/ ص۶)
◀️ حالا یا هرگز/ هشدارهای جدی آخرین گزارش IPCC درباره تغییر اقلیم #محیط_زیست (#عرفان_استقامت/ ص۷)
◀️ مشاهده کافی نیست، تجربهاش کنید/ کوتاه درباره متاورس #افیک (#محمدحسین_بهمنی/ ص۸)
◀️ کلاف سردرگم احیای برجام/ «مصلحت توافق» در سالن کهربا #گزارش (#زهرا_همتیان/ ص۹)
◀️ زیر بغل هلال/ یک بررسی آماری در زمینه رویت هلال ماه نو #علمی (#محمدرضا_حسنپور/ ص۱۰)
◀️ یادگیرنده و یاددهنده مادامالعمر/ گفتوگو با فاطمه خورشیدی درباره تجربه معلم شدن #مردمان_شریف (#نرگس_خورشیدی/ ص۱۱)
◀️ همهچیزدانها مردهاند #حرف_زیادی (#مرتضی_یاری/ ص۱۲)
◀️ غم غربت در فرودگاه #وصلهپینه (#امیرمحمد_طهماسبی/ ص۱۲)
t.me/sharifdaily/9931
@sharifdaily
Telegram
روزنامه شریف | sharifdaily
⚡️بخوانید:
شماره ۸۸۹ روزنامه شریف منتشر شد.
بار دیگر، خوابگاهی که نمیشناختیم
اولین شلوغی بعد از دو سال
بعد از شش ماه، دوباره با رئیس
انباری پر از سوزن
حالا یا هرگز
مشاهده کافی نیست، تجربهاش کنید
کلاف سردرگم احیای برجام
زیر بغل هلال
یادگیرنده و یاددهنده…
شماره ۸۸۹ روزنامه شریف منتشر شد.
بار دیگر، خوابگاهی که نمیشناختیم
اولین شلوغی بعد از دو سال
بعد از شش ماه، دوباره با رئیس
انباری پر از سوزن
حالا یا هرگز
مشاهده کافی نیست، تجربهاش کنید
کلاف سردرگم احیای برجام
زیر بغل هلال
یادگیرنده و یاددهنده…
🌟 شماره ۸۹۰ روزنامه شریف منتشر شد.
در این شماره میخوانید:
◀️ باغچه خودت هم هست (#سرمقاله/ #محمدجواد_شاکر)
◀️ آبروداری ورزشهای انفرادی/ نتایج تیمهای ورزشی دانشگاه در مسابقات منطقه یک (#گزارش/ ص۲)
◀️ #میز_نشریات
◀️ توسعه تفکر ما در گروی حفظ زبان فارسی است/ دکتر رضا منصوری در مراسم رونمایی از مجموعه هشتجلدی «ایران من» در کتابخانه مرکزی (#گزارش/ ص۳)
◀️ تحول زمانبر است، صبر داشته باشید/ رئیس صداوسیما در شریف (#پرونده/ ص۴و۵)
◀️ یک پروژه دانشجویی بیستساله/ گفتوگو با دکتر علیرضا زارعی درباره تاریخچه سامانه آموزش (EDU) #پرونده (#محمدرضا_فتحاللهی/ ص۶)
◀️ بهار دلکُش/ چرا در بهار افسردهتر و خوابآلودهتریم؟ #علمی (#فاطمه_خسروی/ ص۷)
◀️ به امید دیدار در سال بعد/ مرور سال ۱۴۰۰ شریف #پرونده (#سیدمحمدامین_سپیدهدم/ ص۸و۹)
◀️ مهاجرت رها کردن نیست/ توشههایی از هر سرزمین #کمی_آنسوتر #روی_خط_خارج (#حسین_فیروز/ ص۱۰)
◀️ قدم اول به رسمیت شناختن است #مرغ_همسایه (#سیدپارسا_میرطاهری/ ص۱۰)
◀️ فیزیک دوست داشتم، نقاش شدم/ علیمحمد پرورش از زبان خودش #مردمان_شریف (#یاسمین_حکیمینژاد/ ص۱۱)
◀️ شرطه قدارهدار #حرف_زیادی (#مرتضی_یاری/ ص۱۲)
◀️ انگشت جانی در محکمه #وصلهپینه (#امیرمحمد_طهماسبی/ ص۱۲)
t.me/sharifdaily/10008
@sharifdaily
در این شماره میخوانید:
◀️ باغچه خودت هم هست (#سرمقاله/ #محمدجواد_شاکر)
◀️ آبروداری ورزشهای انفرادی/ نتایج تیمهای ورزشی دانشگاه در مسابقات منطقه یک (#گزارش/ ص۲)
◀️ #میز_نشریات
◀️ توسعه تفکر ما در گروی حفظ زبان فارسی است/ دکتر رضا منصوری در مراسم رونمایی از مجموعه هشتجلدی «ایران من» در کتابخانه مرکزی (#گزارش/ ص۳)
◀️ تحول زمانبر است، صبر داشته باشید/ رئیس صداوسیما در شریف (#پرونده/ ص۴و۵)
◀️ یک پروژه دانشجویی بیستساله/ گفتوگو با دکتر علیرضا زارعی درباره تاریخچه سامانه آموزش (EDU) #پرونده (#محمدرضا_فتحاللهی/ ص۶)
◀️ بهار دلکُش/ چرا در بهار افسردهتر و خوابآلودهتریم؟ #علمی (#فاطمه_خسروی/ ص۷)
◀️ به امید دیدار در سال بعد/ مرور سال ۱۴۰۰ شریف #پرونده (#سیدمحمدامین_سپیدهدم/ ص۸و۹)
◀️ مهاجرت رها کردن نیست/ توشههایی از هر سرزمین #کمی_آنسوتر #روی_خط_خارج (#حسین_فیروز/ ص۱۰)
◀️ قدم اول به رسمیت شناختن است #مرغ_همسایه (#سیدپارسا_میرطاهری/ ص۱۰)
◀️ فیزیک دوست داشتم، نقاش شدم/ علیمحمد پرورش از زبان خودش #مردمان_شریف (#یاسمین_حکیمینژاد/ ص۱۱)
◀️ شرطه قدارهدار #حرف_زیادی (#مرتضی_یاری/ ص۱۲)
◀️ انگشت جانی در محکمه #وصلهپینه (#امیرمحمد_طهماسبی/ ص۱۲)
t.me/sharifdaily/10008
@sharifdaily
Telegram
روزنامه شریف | sharifdaily
⚡️بخوانید:
شماره ۸۹۰ روزنامه شریف منتشر شد.
یک پروژه بیستساله دانشجویی
آبروداری ورزشهای انفرادی
توسعه تفکر ما در گروی حفظ زبان فارسی است
تحول زمانبر است، صبر داشته باشید
بهار دلکُش
به امید دیدار در سال بعد
مهاجرت رها کردن نیست
فیزیک دوست داشتم، نقاش شدم…
شماره ۸۹۰ روزنامه شریف منتشر شد.
یک پروژه بیستساله دانشجویی
آبروداری ورزشهای انفرادی
توسعه تفکر ما در گروی حفظ زبان فارسی است
تحول زمانبر است، صبر داشته باشید
بهار دلکُش
به امید دیدار در سال بعد
مهاجرت رها کردن نیست
فیزیک دوست داشتم، نقاش شدم…
روزنامه شریف | Sharifdaily
Sharif Daily 890 (22 Khordad 1401).pdf
«فیزیک دوست داشتم، نقاش شدم»
❇️ #علیمحمد_پرورش هستم، ورودی ۹۵ مهندسی عمران. کنکور ارشد دادم و دوست دارم بیشتر به سمت هنر برم.
🔸 از وقتی که یادم میاد، نقاشی میکشیدم و نقاشی کشیدن رو با تصویرگری شاهنامه شروع کردم. یادمه وقتی که بچه بودم و هنوز سواد نداشتم، مادرم کتابای بچهگونه شاهنامه رو برای من میخوند و تصویرای اون کتابا خیلی برام جالب بودن و منم صحنههایی از داستان اون کتاب رو که نقاشی نشده بود، با همون شخصیتهای کتاب نقاشی میکردم. دبستانی که بودم، تصویرگری از داستانهای شاهنامه رو ادامه دادم، البته به صورت ذهنی نبود و براساس مجموعه انیمیشن «داستانهای شاهنامه» از مرکز پویانمایی صبا نقاشیها رو میکشیدم.
از همون ابتدا با مدادرنگی و آبرنگ نقاشی میکشیدم و به جز نقاشی کشیدن در عرصه هنری دیگهای فعالیت نکردم. از وقتی راهنمایی بودم، دورههای طراحی شرکت میکردم و معتقدم که طراحی به تمرین سفت و سخت نیاز داره.
🔸 توی دبیرستان به فیزیک خیلی علاقه داشتم و اصلا همین انگیزهای شد که وقتی از جلسه کنکور برگشتم خونه، تصاویر فیزیکدانها رو نقاشی کنم که در نمایشگاه برگزارشده توی کتابخونه شریف دیدید. توی فیزیک مخصوصا به استاتیک و مکانیک علاقهمند بودم. برای انتخاب رشته به طور کلی به رشتههای مهندسی مکانیک و عمران علاقه داشتم و از بین این دو تا هم خوشحالم که عمران رو انتخاب کردم، چون به بناها خیلی علاقه دارم و از بچگی توی نقاشی کشیدن برای ساختمونها بیشترین زمان رو میذاشتم.
🔸 من نقاشی کشیدن رو برای علاقهای که دارم، انجام میدم، یه جاهایی تدریس میکنم و سفارشهایی هم میگیرم. سفارشهایی که قبول میکنم، بیشتر از جنس سفارشهاییه که کتابخونه بهم میده، یعنی سفارشهایی که مثلا میتونم راجع به یه شخصیت ادبی کار کنم و دستم برای ایدهپردازی باز باشه؛ مثلا برای تابلوی «سووشون» ایدهای که داشتم، تلفیق پرتره سیمین دانشور با یه نگارگری از صحنه «گذر سیاوش از آتش» بوده. برای کشیدن این اثر، به نسخه صوتی رمان سووشون گوش دادم تا حالوهوای داستان برام یادآوری بشه و حین گوش دادن همین داستان بود که به ایده اضافه کردن سیاوش رسیدم که البته مدت زمان تکمیل پروژه رو خیلی عقب انداخت، بهطوری که این نقاشی تقریبا ۵ ماه زمان برد، اما عوضش از بین تابلوهایی که توی نمایشگاه کتابخونه ارائه شدن، تابلوی سیمین رو بیشتر دوست دارم.
🔸 روایت کوتاه محمدعلی پرورش از خودش را با چاشنی نقاشیهای مختلفی از زمان کودکی تا الآنش، در صفحه #مردمان_شریف روزنامه به قلم #یاسمین_حکیمینژاد بخوانید.
@sharifdaily
❇️ #علیمحمد_پرورش هستم، ورودی ۹۵ مهندسی عمران. کنکور ارشد دادم و دوست دارم بیشتر به سمت هنر برم.
🔸 از وقتی که یادم میاد، نقاشی میکشیدم و نقاشی کشیدن رو با تصویرگری شاهنامه شروع کردم. یادمه وقتی که بچه بودم و هنوز سواد نداشتم، مادرم کتابای بچهگونه شاهنامه رو برای من میخوند و تصویرای اون کتابا خیلی برام جالب بودن و منم صحنههایی از داستان اون کتاب رو که نقاشی نشده بود، با همون شخصیتهای کتاب نقاشی میکردم. دبستانی که بودم، تصویرگری از داستانهای شاهنامه رو ادامه دادم، البته به صورت ذهنی نبود و براساس مجموعه انیمیشن «داستانهای شاهنامه» از مرکز پویانمایی صبا نقاشیها رو میکشیدم.
از همون ابتدا با مدادرنگی و آبرنگ نقاشی میکشیدم و به جز نقاشی کشیدن در عرصه هنری دیگهای فعالیت نکردم. از وقتی راهنمایی بودم، دورههای طراحی شرکت میکردم و معتقدم که طراحی به تمرین سفت و سخت نیاز داره.
🔸 توی دبیرستان به فیزیک خیلی علاقه داشتم و اصلا همین انگیزهای شد که وقتی از جلسه کنکور برگشتم خونه، تصاویر فیزیکدانها رو نقاشی کنم که در نمایشگاه برگزارشده توی کتابخونه شریف دیدید. توی فیزیک مخصوصا به استاتیک و مکانیک علاقهمند بودم. برای انتخاب رشته به طور کلی به رشتههای مهندسی مکانیک و عمران علاقه داشتم و از بین این دو تا هم خوشحالم که عمران رو انتخاب کردم، چون به بناها خیلی علاقه دارم و از بچگی توی نقاشی کشیدن برای ساختمونها بیشترین زمان رو میذاشتم.
🔸 من نقاشی کشیدن رو برای علاقهای که دارم، انجام میدم، یه جاهایی تدریس میکنم و سفارشهایی هم میگیرم. سفارشهایی که قبول میکنم، بیشتر از جنس سفارشهاییه که کتابخونه بهم میده، یعنی سفارشهایی که مثلا میتونم راجع به یه شخصیت ادبی کار کنم و دستم برای ایدهپردازی باز باشه؛ مثلا برای تابلوی «سووشون» ایدهای که داشتم، تلفیق پرتره سیمین دانشور با یه نگارگری از صحنه «گذر سیاوش از آتش» بوده. برای کشیدن این اثر، به نسخه صوتی رمان سووشون گوش دادم تا حالوهوای داستان برام یادآوری بشه و حین گوش دادن همین داستان بود که به ایده اضافه کردن سیاوش رسیدم که البته مدت زمان تکمیل پروژه رو خیلی عقب انداخت، بهطوری که این نقاشی تقریبا ۵ ماه زمان برد، اما عوضش از بین تابلوهایی که توی نمایشگاه کتابخونه ارائه شدن، تابلوی سیمین رو بیشتر دوست دارم.
🔸 روایت کوتاه محمدعلی پرورش از خودش را با چاشنی نقاشیهای مختلفی از زمان کودکی تا الآنش، در صفحه #مردمان_شریف روزنامه به قلم #یاسمین_حکیمینژاد بخوانید.
@sharifdaily
روزنامه دانشگاه صنعتی شریف
فیزیک دوست داشتم، نقاش شدم
علیمحمد پرورش هستم، ورودی ۹۵ مهندسی عمران. درحال حاضر دارم برای کنکور ارشد میخونم و دوست دارم بیشتر به سمت هنر برم. از وقتی که یادم میاد، نقاشی میکشیدم و نقاشی کشیدن رو با تصویرگری شاهنامه شروع کردم. یادمه وقتی که بچه بودم و هنوز سواد نداشتم، مادرم کتابای…
«به دنبال اصلاح و تأثیر با داستان»
#مردمان_شریف
❇️ در آن برهه دو راه داشتم؛ یکی آن که در اهدافی که برای مهندسی ترسیم کرده بودم، بازنگری کرده و مسیر تأسیس کارگاه و طراحی و تولید قطعات را در پیش بگیرم؛ راهی که احتمالا به موفقیت هم منجر میشد. راه دوم آن بود که قید مهندسی را زده و به دنبال سؤالها و دغدغههایم بروم. تا سال ۹۰ این سؤالها و دغدغهها نه تنها من را رها نکرد که روزبهروز بیشتر و بیشتر شد، تا جایی که در آن سال، مانند برجهای دوقلو که در یک لحظه فرو ریخت، یک هواپیما با مقادیر زیادی ذخیره بنزین به اهداف استوار مهندسیای که در ذهنم ساخته بودم، برخورد کرد و تمام آن جهان و آیندهای که از مکانیک و تأسیس کارگاه برای خود ترسیم کرده بودم، در لحظهای فرو ریخت. این باعث شد که تصمیم بگیرم در بین آن دوراهی، راه دوم را انتخاب کرده و به دنبال سؤالها و دغدغههایم بروم. البته عوامل دیگری هم در تصمیمم برای انصراف از ارشد مؤثر بود.
🔸 پیدا کردن جواب سؤالها و پرداختن به دغدغههایم آنقدر در ذهنم مهم و پررنگ بود که در مقابلش بسیاری از مشکلاتم رنگ میباخت. البته این حرف در نگاه اول شعاری به نظر میآید، به خصوص در ایران که بازاری برای ادبیات وجود ندارد و این موضوع تمام مشکلات را چندین برابر سختتر میکند، ولی آنقدر سؤالها و دغدغهها برایم مهم شده بود که دیگر اجازه پرداختن به کار و مسئله دیگری را به من نمیداد. البته در این میان اگر همراهی و حمایت همیشگی همسرم نبود، شاید من در دو سه سال اول کم میآوردم و به خاطر پول، روی تصمیم و علاقهام چشم میبستم.
🔸 عامل دیگری که باعث میشد من در این مسیر دلسرد نشوم، موفقیتهای کوچک و بزرگی بود که کموبیش به دست میآوردم و حس رضایت من را از مسیری که در پیش گرفته بودم فراهم میکرد. گاهی یک موفقیت کوچک در یک زمینه میتواند انگیزه چند سال کار کردن در آن را به انسان بدهد. همچنین من از همان ابتدا با آدمهایی همکاری کردم که زمانی که نکته مثبتی، هرچند کوچک، در من میدیدند، قدر و ارزش آن را میدانستند و همواره امید آیندهای روشن را به من میدادند. بهطورکلی قدردانی از کار و تلاش یک نفر و ارزش قائل شدن برای استعدادهای هر فرد میتواند مسیر زندگیاش را عوض کند.
🔸 #محمدقائم_خانی، ورودی ۸۲ کارشناسی مکانیک شریف است که در میانه راه ارشد، عطای مهندس شدن را به لقایش بخشید و مسیر زندگیاش را به سمت فلسفه، ادبیات و نویسندگی تغییر داد تا شاید آرمان و هدفی را که در مهندسی پیدا نکرده بود، در جهان علوم انسانی بیابد. در این مسیر چندین سال در #اندیشکده_مهاجر و موسسه فرهنگی #شهرستان_ادب فعالیت کرده و چندین عنوان کتاب، از جمله «صور سکوت»، «کافه پیپ»، «انسان در رمان» و «حوای سرگردان» را چاپ کرده است.
🔸 قبلا در صفحه اینستاگرام روزنامه، #صالح_رستمی گفتوگویی با خانی در مورد فراز و فرود مسیری که تا به اینجا آمده انجام داده که خلاصهای از آن را به قلم #زینب_پرویزی در سایت روزنامه میتوانید بخوانید. فیلم گفتوگو از اینجا در دسترس است.
@sharifdaily
#مردمان_شریف
❇️ در آن برهه دو راه داشتم؛ یکی آن که در اهدافی که برای مهندسی ترسیم کرده بودم، بازنگری کرده و مسیر تأسیس کارگاه و طراحی و تولید قطعات را در پیش بگیرم؛ راهی که احتمالا به موفقیت هم منجر میشد. راه دوم آن بود که قید مهندسی را زده و به دنبال سؤالها و دغدغههایم بروم. تا سال ۹۰ این سؤالها و دغدغهها نه تنها من را رها نکرد که روزبهروز بیشتر و بیشتر شد، تا جایی که در آن سال، مانند برجهای دوقلو که در یک لحظه فرو ریخت، یک هواپیما با مقادیر زیادی ذخیره بنزین به اهداف استوار مهندسیای که در ذهنم ساخته بودم، برخورد کرد و تمام آن جهان و آیندهای که از مکانیک و تأسیس کارگاه برای خود ترسیم کرده بودم، در لحظهای فرو ریخت. این باعث شد که تصمیم بگیرم در بین آن دوراهی، راه دوم را انتخاب کرده و به دنبال سؤالها و دغدغههایم بروم. البته عوامل دیگری هم در تصمیمم برای انصراف از ارشد مؤثر بود.
🔸 پیدا کردن جواب سؤالها و پرداختن به دغدغههایم آنقدر در ذهنم مهم و پررنگ بود که در مقابلش بسیاری از مشکلاتم رنگ میباخت. البته این حرف در نگاه اول شعاری به نظر میآید، به خصوص در ایران که بازاری برای ادبیات وجود ندارد و این موضوع تمام مشکلات را چندین برابر سختتر میکند، ولی آنقدر سؤالها و دغدغهها برایم مهم شده بود که دیگر اجازه پرداختن به کار و مسئله دیگری را به من نمیداد. البته در این میان اگر همراهی و حمایت همیشگی همسرم نبود، شاید من در دو سه سال اول کم میآوردم و به خاطر پول، روی تصمیم و علاقهام چشم میبستم.
🔸 عامل دیگری که باعث میشد من در این مسیر دلسرد نشوم، موفقیتهای کوچک و بزرگی بود که کموبیش به دست میآوردم و حس رضایت من را از مسیری که در پیش گرفته بودم فراهم میکرد. گاهی یک موفقیت کوچک در یک زمینه میتواند انگیزه چند سال کار کردن در آن را به انسان بدهد. همچنین من از همان ابتدا با آدمهایی همکاری کردم که زمانی که نکته مثبتی، هرچند کوچک، در من میدیدند، قدر و ارزش آن را میدانستند و همواره امید آیندهای روشن را به من میدادند. بهطورکلی قدردانی از کار و تلاش یک نفر و ارزش قائل شدن برای استعدادهای هر فرد میتواند مسیر زندگیاش را عوض کند.
🔸 #محمدقائم_خانی، ورودی ۸۲ کارشناسی مکانیک شریف است که در میانه راه ارشد، عطای مهندس شدن را به لقایش بخشید و مسیر زندگیاش را به سمت فلسفه، ادبیات و نویسندگی تغییر داد تا شاید آرمان و هدفی را که در مهندسی پیدا نکرده بود، در جهان علوم انسانی بیابد. در این مسیر چندین سال در #اندیشکده_مهاجر و موسسه فرهنگی #شهرستان_ادب فعالیت کرده و چندین عنوان کتاب، از جمله «صور سکوت»، «کافه پیپ»، «انسان در رمان» و «حوای سرگردان» را چاپ کرده است.
🔸 قبلا در صفحه اینستاگرام روزنامه، #صالح_رستمی گفتوگویی با خانی در مورد فراز و فرود مسیری که تا به اینجا آمده انجام داده که خلاصهای از آن را به قلم #زینب_پرویزی در سایت روزنامه میتوانید بخوانید. فیلم گفتوگو از اینجا در دسترس است.
@sharifdaily
روزنامه دانشگاه صنعتی شریف
به دنبال اصلاح و تأثیر با داستان
محمدقائم خانی، ورودی ۸۲ کارشناسی مکانیک شریف است که در میانه راه ارشد، عطای مهندس شدن را به لقایش بخشیده و مسیر زندگیاش را به سمت فلسفه، ادبیات و نویسندگی تغییر داد تا شاید آرمان و هدفی را که در مهندسی پیدا نکرده بود، در جهان علوم انسانی بیابد. در این مسیر…
روزنامه شریف | Sharifdaily
«چرا تصمیمگیری اینقدر سخت است؟» #عطا_مرادی ❇️ #عطا_مرادی، ورودی ۹۱ #مکانیک شریف و فارغالتحصیل ارشد این دانشکده که تجربه کار در حوزه فضایی را دارد، اخیرا راهی نیوزلند شده و زندگیاش را آنجا دنبال میکند. مدتی پیش عطا در صفحه اینستاگرامش جدول بالا را به…
«چرا تصمیمگیری اینقدر سخت است؟»
❇️ من کلا از ۱۹سالگی المپیاد نجوم درس میدادم، اما اوایل ارشد دیگه حس کردم زیادی درگیر تدریس شدم و تصمیم گرفتم توی کار مورد علاقهام، یعنی فضا و ماهوارهها کار کنم. اواخر کارشناسی با دوستام توی مسابقه طراحی کیوبست شرکت کردم و توی چند فازش هم اول شدیم و ذوق و شوق زیادی براش داشتیم. تقریبا همون زمان بود که وارد یکی از تیمهای طراحی ماهواره دانشگاه شریف شدم که استادم مسئولیت بخشی از اون رو عهدهدار بود. من توی بخش تعیین و کنترل وضعیت کار میکردم. بیشتر برنامهنویسی میکردم و فاز به فاز کار رو پیش میبردیم، اما حقوق من فقط ساعتی ۸ هزار تومن بود و با ۱۰۰ ساعت کار فقط ۸۰۰ هزار تومن حقوق داشتم، در حالی که با تدریسم که پارهوقت انجام میدادم، چیزی حدود ۶ میلیون درمیآوردم. به خاطر همین قضیه و خرجای زندگی متأهلی نتونستم تا آخر پروژه بمونم و تصمیم گرفتم اون کار رو رها کنم، هرچند خیلی چیزا توی اون کار یاد گرفته بودم و واقعا دوستش داشتم.
🔸 وقتی دیدم سربازی نخبگان ارزشی نداره و کلی از زندگیام رو هدر میده، تصمیم گرفتم پروژه کسری سربازی بگیرم. بعد از فارغالتحصیلی از ارشد، کلی درگیر ماجرای سربازی بودم و حتی حدودا ۲ ماه اضافه خدمت کردم تا پروژهام ثبت بشه و در نهایت کارت پایانخدمتم رو گرفتم. بعد از این دوباره سعی کردم دنبال کار مرتبط بگردم و پیداش هم کردم، ولی بازم حقوقش برام کافی نبود و توی سال ۹۸، ساعتی ۳۵ هزار تومن درآمد داشتم و همچنان حقوق پارهوقت تدریسم کلی میچربید به حقوق کار مهندسی و از طرف دیگه به شدت نیاز به درآمد داشتم تا بتونم زندگیام رو مدیریت کنم.
🔸 بعد مدتی با دوستام یه استارتآپ فضایی رو شروع کردیم و تصمیم گرفتیم منظومه ماهوارهای طراحی کنیم و بعد از کلی آمادهسازی و درآوردن طرح کسبوکاری و... اون رو میبردیم به جاهای مختلف ارائه میدادیم. یهبار برای رئیس سازمان فضایی هم ارائه دادیم و بعد از اون رئیس وقت سازمان فضایی به من پیشنهاد داد تا مشاور و دستیارش بشم. با من قراردادی بستن به رقم ۴۰ میلیون تومان برای یه سال مشاوره. البته من گفتم که این کار رو به خاطر پولش نمیخوام، اما کلی از این حرفا زدن که نمیشه و باید پرداختی باشه و... در نهایت بعد از یه سال، زدن زیر قرارداد و کلی تحقیرم کردن. بعد اون متوجه شدم توی جاهای دولتی تقریبا هیچ کار موثری انجام نمیدن و خیلی از جلسات صرفا برای نمایش و شوآفه. استارتآپمون هم موفق نشد، چون واقعا هیچ حمایتی در کار نبود و حتی کلی از رئیسای جاهای بزرگ ناامیدمون کردن.
🔸 من خسته نشدم و کار میکردم. تا همین سال ۱۴۰۰ توی همین حوزه فضایی کار میکردم و البته به اجبار تدریسم رو هم کنارش ادامه میدادم تا از پس خرجای زندگیام بربیام. توی این مدت با کمک خانواده و همسرم، خونه و ماشین خریدیم و از شرایط زندگیم راضی بودم، اما از خود شخصیام راضی نبودم و اون تأثیرگذاری رو که از موندن توی ایران مدنظرم بود، نداشتم. بنابراین همراه همسرم تصمیممون رو گرفتیم و بهواسطه اپلای همسرم رفتیم نیوزیلند.
🔸 داستان زندگی #عطا_مرادی و سهراهیای را که پیش رویش قرار گرفته، در صفحه #مردمان_شریف روزنامه میتوانید بخوانید.
@sharifdaily
❇️ من کلا از ۱۹سالگی المپیاد نجوم درس میدادم، اما اوایل ارشد دیگه حس کردم زیادی درگیر تدریس شدم و تصمیم گرفتم توی کار مورد علاقهام، یعنی فضا و ماهوارهها کار کنم. اواخر کارشناسی با دوستام توی مسابقه طراحی کیوبست شرکت کردم و توی چند فازش هم اول شدیم و ذوق و شوق زیادی براش داشتیم. تقریبا همون زمان بود که وارد یکی از تیمهای طراحی ماهواره دانشگاه شریف شدم که استادم مسئولیت بخشی از اون رو عهدهدار بود. من توی بخش تعیین و کنترل وضعیت کار میکردم. بیشتر برنامهنویسی میکردم و فاز به فاز کار رو پیش میبردیم، اما حقوق من فقط ساعتی ۸ هزار تومن بود و با ۱۰۰ ساعت کار فقط ۸۰۰ هزار تومن حقوق داشتم، در حالی که با تدریسم که پارهوقت انجام میدادم، چیزی حدود ۶ میلیون درمیآوردم. به خاطر همین قضیه و خرجای زندگی متأهلی نتونستم تا آخر پروژه بمونم و تصمیم گرفتم اون کار رو رها کنم، هرچند خیلی چیزا توی اون کار یاد گرفته بودم و واقعا دوستش داشتم.
🔸 وقتی دیدم سربازی نخبگان ارزشی نداره و کلی از زندگیام رو هدر میده، تصمیم گرفتم پروژه کسری سربازی بگیرم. بعد از فارغالتحصیلی از ارشد، کلی درگیر ماجرای سربازی بودم و حتی حدودا ۲ ماه اضافه خدمت کردم تا پروژهام ثبت بشه و در نهایت کارت پایانخدمتم رو گرفتم. بعد از این دوباره سعی کردم دنبال کار مرتبط بگردم و پیداش هم کردم، ولی بازم حقوقش برام کافی نبود و توی سال ۹۸، ساعتی ۳۵ هزار تومن درآمد داشتم و همچنان حقوق پارهوقت تدریسم کلی میچربید به حقوق کار مهندسی و از طرف دیگه به شدت نیاز به درآمد داشتم تا بتونم زندگیام رو مدیریت کنم.
🔸 بعد مدتی با دوستام یه استارتآپ فضایی رو شروع کردیم و تصمیم گرفتیم منظومه ماهوارهای طراحی کنیم و بعد از کلی آمادهسازی و درآوردن طرح کسبوکاری و... اون رو میبردیم به جاهای مختلف ارائه میدادیم. یهبار برای رئیس سازمان فضایی هم ارائه دادیم و بعد از اون رئیس وقت سازمان فضایی به من پیشنهاد داد تا مشاور و دستیارش بشم. با من قراردادی بستن به رقم ۴۰ میلیون تومان برای یه سال مشاوره. البته من گفتم که این کار رو به خاطر پولش نمیخوام، اما کلی از این حرفا زدن که نمیشه و باید پرداختی باشه و... در نهایت بعد از یه سال، زدن زیر قرارداد و کلی تحقیرم کردن. بعد اون متوجه شدم توی جاهای دولتی تقریبا هیچ کار موثری انجام نمیدن و خیلی از جلسات صرفا برای نمایش و شوآفه. استارتآپمون هم موفق نشد، چون واقعا هیچ حمایتی در کار نبود و حتی کلی از رئیسای جاهای بزرگ ناامیدمون کردن.
🔸 من خسته نشدم و کار میکردم. تا همین سال ۱۴۰۰ توی همین حوزه فضایی کار میکردم و البته به اجبار تدریسم رو هم کنارش ادامه میدادم تا از پس خرجای زندگیام بربیام. توی این مدت با کمک خانواده و همسرم، خونه و ماشین خریدیم و از شرایط زندگیم راضی بودم، اما از خود شخصیام راضی نبودم و اون تأثیرگذاری رو که از موندن توی ایران مدنظرم بود، نداشتم. بنابراین همراه همسرم تصمیممون رو گرفتیم و بهواسطه اپلای همسرم رفتیم نیوزیلند.
🔸 داستان زندگی #عطا_مرادی و سهراهیای را که پیش رویش قرار گرفته، در صفحه #مردمان_شریف روزنامه میتوانید بخوانید.
@sharifdaily
روزنامه دانشگاه صنعتی شریف
چرا تصمیمگیری اینقدر سخت است؟
من عطا مرادیام، از ورودیهای ۹۱ شریف. مثل خیلی دیگه از بچههای شریف، بهخاطر مدال المپیادم، بدون کنکور وارد دانشگاه شدم. رشته کارشناسیام مهندسی مکانیک بود و بعد از کارشناسی هم، بهخاطر معدلم و همچنین المپیاد دانشجویی مکانیک، بدون کنکور تونستم درسم رو توی…
«حسابش از دستم در رفته است»
#مردمان_شریف
❇️ لابلای شلوغیهای روزمره شریف، از درس و امتحان و کوئیزها گرفته تا فعالیتهای دانشجویی و کارهای اداری و پژوهشها و... که قدم میزنی، احتمالاً سوژههای مختلفی پیدا خواهی کرد که هر کدام داستان خاص خود را دارند و خاطرات گذشته یا زندگی روزمرهشان حداقل یکبار ارزش خواندن را دارد.
🔸 در صورتیکه سرتان فقط در درس و کتاب همیشگی باشد یا خیلی اهل فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی در شریف نباشید، بعید است با او برخوردی کرده باشید اما اگر چندباری گذرتان به #معاونت_فرهنگی خورده باشد و یک چای هم آنجا خورده باشید، او را از نزدیک دیدهاید و البته آنچه در ظاهر نمایش میدهد، همه آن چیزی نیست که در واقیت وجود دارد.
🔸#فرامرز_بداغی کارمند خدماتی معاونت، ۳۲ سال دارد و آن طور که خودش میگوید از دبیرستان به کتابخوانی مشغول بوده و از زمانی هم که در دانشگاه کار میکند، اوقات خالی روزش را به مطالعه کتاب میگذراند و به طور معمول ساعات مطالعهاش در روز به بیش از ۵ ساعت میرسد!
🔸 «حسابش از دستم در رفته است»، پاسخ سوالیست که از وی درباره تعداد کتابهایی که تا به حال خوانده میپرسیم و به طور حدودی میگوید که در سالهای اخیر بین ۲۵۰ تا ۳۰۰ کتاب را در موضوعات مختلف ورق زده است؛ از رمانهای ایرانی و برخی کتابهای تاریخی تا زندگی ائمه و داستان زندگی شخصیتهای مطرح.
🔸 بخشیهایی از «تاریخ طبری» نوشته محمدبنجریر طبری، «من میجنگم» نوشته #حسین_سروش از دانشجوهای دست به قلم شریفی که قبلاً هم به معرفی کتابش پرداختیم، «تاریخ امامت» نشر معارف که خیلی از ما برای پاس کردن درساش سراغ آن میرویم، «پدر، عشق و پسر» نوشته سیدمهدی شجاعی، «علی و حقوق بشر» که جرج جرداق نوشته و... از کتابهایی است که خوانده و در یادش هست و پیشنهاد میکند تا اگر فرصت کردیم ما هم بخوانیم.
🔸 مدل کتاب خواندنش هم اینطور است که تقریباً هیچ کتابی را خریداری نمیکند و همه را یا از دانشجویان دانشگاه یا از برخی کارمندان معاونت قرض میگیرد و البته بسیاری از آنها را هم از #کتابخانه_مرکزی قرض کرده و در همان آبدارخانه کوچک معاونت فرهنگی میخواند و به کتابخانه پس میدهد.
🔸 از اطرافیانش هم درباره او پرسیدیم و علاوه بر میزان و تنوع کتابهایی که او سراغشان رفته، یک نکته جالبی که از وی سراغ دارند هم این است که بعد از خواندن کتابها، اگر مطلب یا صفحه خاصی به چشمش بیاید، آن صفحه را اسکن کرده و قصد دارد تمامی این صفحات را روی یک فلش داشته باشد تا در صورت نیاز به آنها مراجعه کند.
🔸 یک نمونه دیگر هم که مثل فرامرز بداغی برخلاف تصور خیلی از ما اهل کتاب است، در شریف پیدا کردهایم که احتمالاً خیلیها او را در دانشگاه دیدهاید و در روزهای آینده درباره وی هم خواهیم نوشت؛ دو نفری که دیروز در معاونت فرهنگی به نحوی از آنها تقدیر شد امّا تقدیر از آنها همهی آن چیزی نبود که درباره کتابخوانیشان میتوانستیم منتشر کنیم و تلاش کردیم تا حدی که تمایل دارند، بیشتر درباره این عادت خوبشان دست به قلم شویم.
@sharifdaily
#مردمان_شریف
❇️ لابلای شلوغیهای روزمره شریف، از درس و امتحان و کوئیزها گرفته تا فعالیتهای دانشجویی و کارهای اداری و پژوهشها و... که قدم میزنی، احتمالاً سوژههای مختلفی پیدا خواهی کرد که هر کدام داستان خاص خود را دارند و خاطرات گذشته یا زندگی روزمرهشان حداقل یکبار ارزش خواندن را دارد.
🔸 در صورتیکه سرتان فقط در درس و کتاب همیشگی باشد یا خیلی اهل فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی در شریف نباشید، بعید است با او برخوردی کرده باشید اما اگر چندباری گذرتان به #معاونت_فرهنگی خورده باشد و یک چای هم آنجا خورده باشید، او را از نزدیک دیدهاید و البته آنچه در ظاهر نمایش میدهد، همه آن چیزی نیست که در واقیت وجود دارد.
🔸#فرامرز_بداغی کارمند خدماتی معاونت، ۳۲ سال دارد و آن طور که خودش میگوید از دبیرستان به کتابخوانی مشغول بوده و از زمانی هم که در دانشگاه کار میکند، اوقات خالی روزش را به مطالعه کتاب میگذراند و به طور معمول ساعات مطالعهاش در روز به بیش از ۵ ساعت میرسد!
🔸 «حسابش از دستم در رفته است»، پاسخ سوالیست که از وی درباره تعداد کتابهایی که تا به حال خوانده میپرسیم و به طور حدودی میگوید که در سالهای اخیر بین ۲۵۰ تا ۳۰۰ کتاب را در موضوعات مختلف ورق زده است؛ از رمانهای ایرانی و برخی کتابهای تاریخی تا زندگی ائمه و داستان زندگی شخصیتهای مطرح.
🔸 بخشیهایی از «تاریخ طبری» نوشته محمدبنجریر طبری، «من میجنگم» نوشته #حسین_سروش از دانشجوهای دست به قلم شریفی که قبلاً هم به معرفی کتابش پرداختیم، «تاریخ امامت» نشر معارف که خیلی از ما برای پاس کردن درساش سراغ آن میرویم، «پدر، عشق و پسر» نوشته سیدمهدی شجاعی، «علی و حقوق بشر» که جرج جرداق نوشته و... از کتابهایی است که خوانده و در یادش هست و پیشنهاد میکند تا اگر فرصت کردیم ما هم بخوانیم.
🔸 مدل کتاب خواندنش هم اینطور است که تقریباً هیچ کتابی را خریداری نمیکند و همه را یا از دانشجویان دانشگاه یا از برخی کارمندان معاونت قرض میگیرد و البته بسیاری از آنها را هم از #کتابخانه_مرکزی قرض کرده و در همان آبدارخانه کوچک معاونت فرهنگی میخواند و به کتابخانه پس میدهد.
🔸 از اطرافیانش هم درباره او پرسیدیم و علاوه بر میزان و تنوع کتابهایی که او سراغشان رفته، یک نکته جالبی که از وی سراغ دارند هم این است که بعد از خواندن کتابها، اگر مطلب یا صفحه خاصی به چشمش بیاید، آن صفحه را اسکن کرده و قصد دارد تمامی این صفحات را روی یک فلش داشته باشد تا در صورت نیاز به آنها مراجعه کند.
🔸 یک نمونه دیگر هم که مثل فرامرز بداغی برخلاف تصور خیلی از ما اهل کتاب است، در شریف پیدا کردهایم که احتمالاً خیلیها او را در دانشگاه دیدهاید و در روزهای آینده درباره وی هم خواهیم نوشت؛ دو نفری که دیروز در معاونت فرهنگی به نحوی از آنها تقدیر شد امّا تقدیر از آنها همهی آن چیزی نبود که درباره کتابخوانیشان میتوانستیم منتشر کنیم و تلاش کردیم تا حدی که تمایل دارند، بیشتر درباره این عادت خوبشان دست به قلم شویم.
@sharifdaily
Telegram
attach 📎
«از رمان و روانشناسی تا عرفان و فلسفه و زبان»
#مردمان_شریف
❇️ اگر از ۸ صبح تا ۵ بعداز ظهر روزهای عادی گذرتان به #شریف_پلاس خورده باشد، احتمالاً حین سفارش غذا و کشیدن کارت او را پشت باجه دیدهاید که در اکثر مواقع علاوه بر کار در این مجموعه، مشغول مطالعه کتاب است.
🔸 #صنم_صفیری لیسانس اقتصاد دارد و از اوایل تاسیس شریف پلاس در دوران قبل از کرونا در این مجموعه مشغول به فعالیت است و آنطور که خودش میگوید، علاقه زیادی به مطالعه کتابهای مختلف دارد و سعی کرده در این مدت خصوصاً دوران کرونا که وقت آزاد بیشتری هم داشته، کتابهای متنوعی را مطالعه کند.
🔸 سه کتاب رمان، پنج کتاب روانشناسی، یک کتاب فلسفی و تعداد قابل توجهی کتابهای داستان و رمان به زبان انگلیسی در سال های اخیر خوانده است و علتش هم علاقه بسیار زیادیست که به مطالعه زبان انگلیسی دارد.
🔸 از او درباره کتابهای پیشنهادی هم میپرسیم که چند مورد را به ما پیشنهاد میکند:
«یک عاشقانه آرام» از نادر ابراهیمی، «آتش بدون دود» که آن هم اثر نادر ابراهیمیست، رمان عاشقانه و معروف «ملت عشق» که الیف شافاک نویسنده آن است و «قلندر و قلعه» نوشته یحیی یثربی درباره زندگی شهابالدین سهروردی.
🔸 چهارشنبه ۱۲ بهمن هم، ایشان و فرامرز بداغی که دیشب روایت کتابخوانی عجیب او را منتشر کردیم در ساختمان معاونت فرهنگی حاضر شدند و توسط دکتر #تقوی معاون فرهنگی از آنها تقدیر شد اما همانطور که گفتیم یک خبر کوتاه و رسمی از این ماجرا و این تقدیر، چندان نمیتوانست واقعیت آنچه که هست را روایت کند و حاصلش شد این چند خط که دیشب و امشب منتشر شد.
@sharifdaily
#مردمان_شریف
❇️ اگر از ۸ صبح تا ۵ بعداز ظهر روزهای عادی گذرتان به #شریف_پلاس خورده باشد، احتمالاً حین سفارش غذا و کشیدن کارت او را پشت باجه دیدهاید که در اکثر مواقع علاوه بر کار در این مجموعه، مشغول مطالعه کتاب است.
🔸 #صنم_صفیری لیسانس اقتصاد دارد و از اوایل تاسیس شریف پلاس در دوران قبل از کرونا در این مجموعه مشغول به فعالیت است و آنطور که خودش میگوید، علاقه زیادی به مطالعه کتابهای مختلف دارد و سعی کرده در این مدت خصوصاً دوران کرونا که وقت آزاد بیشتری هم داشته، کتابهای متنوعی را مطالعه کند.
🔸 سه کتاب رمان، پنج کتاب روانشناسی، یک کتاب فلسفی و تعداد قابل توجهی کتابهای داستان و رمان به زبان انگلیسی در سال های اخیر خوانده است و علتش هم علاقه بسیار زیادیست که به مطالعه زبان انگلیسی دارد.
🔸 از او درباره کتابهای پیشنهادی هم میپرسیم که چند مورد را به ما پیشنهاد میکند:
«یک عاشقانه آرام» از نادر ابراهیمی، «آتش بدون دود» که آن هم اثر نادر ابراهیمیست، رمان عاشقانه و معروف «ملت عشق» که الیف شافاک نویسنده آن است و «قلندر و قلعه» نوشته یحیی یثربی درباره زندگی شهابالدین سهروردی.
🔸 چهارشنبه ۱۲ بهمن هم، ایشان و فرامرز بداغی که دیشب روایت کتابخوانی عجیب او را منتشر کردیم در ساختمان معاونت فرهنگی حاضر شدند و توسط دکتر #تقوی معاون فرهنگی از آنها تقدیر شد اما همانطور که گفتیم یک خبر کوتاه و رسمی از این ماجرا و این تقدیر، چندان نمیتوانست واقعیت آنچه که هست را روایت کند و حاصلش شد این چند خط که دیشب و امشب منتشر شد.
@sharifdaily
Telegram
attach 📎
«میخواهم نشان دهم میتوانم»
#مردمان_شریف
❇️ در روز و شبهای زندگی، بعضی از اتفاقات خوبوبد هستند که بهدست خودمان رقم میخورند و پای سردوگرمش هم میمانیم؛ اما برخی وقایع تلخوشیرین هم بدون آنکه به اراده ما مربوط باشند، سر راهمان قرار میگیرند و مجبور هستیم علیرغم برنامهریزیها و اهداف و پیشبینیها تا مدتی یا حتی آخر عمر با آن سروکله بزنیم.
🔸 #امیرمهدی_محمودی یکی از آنهاییست که جزء دسته دوم بوده و در دهسالگی بر اثر سانحه رانندگی و بعد از آن خطای پزشکی در مراحل درمان، دچار معلولیت میشود تا برخلاف روند جاری زندگی خود تا پیشاز تصادف، ادامه دوران زندگیاش را روی صندلی چرخدار یا همان ویلچر گذران کند.
🔸 شاید اگر خیلیهای دیگر جای او بودند، بعد از این اتفاق بهویژه با تغییر نگاهها و حرفها و حتی بسیاری از ناملایمتها از سوی دوستان و اطرافیان، روبه ناامیدی رفته و مسیر و اهداف و آیندهشان را کاملاً از بین رفته میدیدند، اما او آنطور که خودش میگوید، علیرغم تجربه همه اینها، پای هدفی که داشته میایستد و سال ۴۰۱ هم در رشته مهندسی #کامپیوتر شریف قبول میشود تا به علاقه کودکی خود یعنی هوش مصنوعی بپردازد.
🔸 در شماره ۹۰۹ روزنامه، به بهانه روز جهانی معلولین، سراغ او رفتیم تا هم از گذشته و دوران دانشآموزیاش بشنویم و هم درباره آینده و اهدافش با او گفتگو کنیم؛ از طرفی چالشهایی که هر روز آنها را در شریف و خارج از شریف تجربه میکند را مرور و ثبت کنیم بلکه تا حد زیادی اصلاح شوند که میتوانید در ادامه بخوانید.
🆔 @sharifdaily
#مردمان_شریف
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Telegraph
میخواهم نشان دهم که میتوانم
امیرمهدی محمودی در گفتوگو با روزنامه، از زندگی و اهدافش میگوید.