نظر #دکتر_علی_صاحبی در مورد پست فوق ☝️☝️
https://t.me/sayehsokhan/3812
من حتما وارد اين #كتابخانه می شوم براي كتابخواني
يعني يك زندگي را بخوانم و یا بشنوم
معمولا در تمام جمع های بزرگ و ميهمانی ها #پيران و #سالمندان را برای هم صحبتی انتخاب می كنم.
در اين كتابخانه هم وقتي می خواهم #بشنوم و #بخوانم يعنی براي مطالعه بروم #سالمندان را انتخاب ميكنم به دو دليل :
١- كمتر كسی به آنها خوب و صميمانه گوش می سپارد پس می توانم تمرين #شفقت و #مهرورزی كنم.
٢-آنها مملو از #تجارب و #نگاههای_ژرف و كمياب اند و #بينش_های_عجيبی به آدم می دهند. زن و مردش زياد برايم فرق نمي كند
اگر برای #مطالعه_شدن بروم ترجيح می دهم يك #جوان ١٥ ساله تا ٢٥ ساله پای حرفم بشيند تا بهش بگم #ادبيات، #تاريخ و #فلسفه خواندن چقدر زندگيش را متحول و غني مي كند صرف نظر از شغل و حرفه ای كه انتخاب مي كند.
✅و دوست دارم به او بگويم، #شدن مهمتر از #داشتن است.
🍃اگر #ايرانی باشد به او می گويم #شريعتی و #اخوان و #شاملو را بخواند و در جوانی هرگز به كنسرت زنده استاد شجريان #نرود چون تا آخر عمرش هيچ كنسرتی به چشمش نمی آید و ارضايش نمي كند، حتا اگر بليط هزار دلاری كنسرت همايون شجريان را خريده باشد.
و می گويم كه #سقراط را جدی بگير و #خيام را...
🍃اگر #غيرايرانی باشد می گويم چطور #زوربای_يونانی و #كازانتزاكيس زندگی مرا تغيير دادند. از سينمای #رومن_پولانسكی و گروه ACDC و اثر موسيقی و صدای جاودانۀ #وندی_هيوستون خواهم گفت و #رومن_رولان و از اثرات بسیار مثبت #فرزندپروری والدين بیسوادم و تاثيرش در #فرزندپروری خودم...
👤 #دکتر_علی_صاحبی
۳۱ خرداد۱۳۹۶
🆔 @SayehSokhan
https://t.me/sayehsokhan/3812
من حتما وارد اين #كتابخانه می شوم براي كتابخواني
يعني يك زندگي را بخوانم و یا بشنوم
معمولا در تمام جمع های بزرگ و ميهمانی ها #پيران و #سالمندان را برای هم صحبتی انتخاب می كنم.
در اين كتابخانه هم وقتي می خواهم #بشنوم و #بخوانم يعنی براي مطالعه بروم #سالمندان را انتخاب ميكنم به دو دليل :
١- كمتر كسی به آنها خوب و صميمانه گوش می سپارد پس می توانم تمرين #شفقت و #مهرورزی كنم.
٢-آنها مملو از #تجارب و #نگاههای_ژرف و كمياب اند و #بينش_های_عجيبی به آدم می دهند. زن و مردش زياد برايم فرق نمي كند
اگر برای #مطالعه_شدن بروم ترجيح می دهم يك #جوان ١٥ ساله تا ٢٥ ساله پای حرفم بشيند تا بهش بگم #ادبيات، #تاريخ و #فلسفه خواندن چقدر زندگيش را متحول و غني مي كند صرف نظر از شغل و حرفه ای كه انتخاب مي كند.
✅و دوست دارم به او بگويم، #شدن مهمتر از #داشتن است.
🍃اگر #ايرانی باشد به او می گويم #شريعتی و #اخوان و #شاملو را بخواند و در جوانی هرگز به كنسرت زنده استاد شجريان #نرود چون تا آخر عمرش هيچ كنسرتی به چشمش نمی آید و ارضايش نمي كند، حتا اگر بليط هزار دلاری كنسرت همايون شجريان را خريده باشد.
و می گويم كه #سقراط را جدی بگير و #خيام را...
🍃اگر #غيرايرانی باشد می گويم چطور #زوربای_يونانی و #كازانتزاكيس زندگی مرا تغيير دادند. از سينمای #رومن_پولانسكی و گروه ACDC و اثر موسيقی و صدای جاودانۀ #وندی_هيوستون خواهم گفت و #رومن_رولان و از اثرات بسیار مثبت #فرزندپروری والدين بیسوادم و تاثيرش در #فرزندپروری خودم...
👤 #دکتر_علی_صاحبی
۳۱ خرداد۱۳۹۶
🆔 @SayehSokhan
Telegram
نشر سایه سخن
#كتابخانه هايى در دنيا هست كه به جاى كتاب ميتونى يك آدم رو كه داوطلبانه اومده انتخاب كنى و به عنوان كتاب زنده به داستانش گوش كنى.
بهشون ميگن #human_library
🆔 @SayehSokhan
بهشون ميگن #human_library
🆔 @SayehSokhan
💬 اگر همسرتان #مایل باشد
یک عمل 5⃣ قدمی را آغاز کنید
قدم 1⃣؛ #نامه ای ✉بنویسید که سه بخش زیر🔽 در آن باشد: 💌
⬅ #افکار و #احساسات و #خاطراتی که به آنها چسبیده ام ❗
چسبیدن به این موارد چه آسیب هایی را به رابطه ما وارد کرده است ❓
می خواهم #روابط_زناشویی را بر اساس چه #ارزش هایی بنا نهم❓
قدم 2⃣؛ هر یک در پایان نامه پیمانی بنویسید که اجازه می دهید این افکار بیایند و بروند بدون آنکه به آنها بچسبید.✔
قدم 3⃣؛ مکان مناسبی را بیابید و نامه هایتان را برای هم بخوانید. 🗣
وقتی یکی نامه را می خواند دیگری با حضور ذهن و #مهربانی ❤ و #شفقت به آن گوش دهد.👂
قدم 4⃣؛ یک عمل سمبلیک انجام دهید که نشان از #شروع_مجدد داشته باشد. 🔆
⬅ مثلا نامه را بسوزانید 🔥و خاکستر آن را بپاشید.
قدم 5⃣؛ کاری کنید که#وصال_عاشقانه صورت گیرد.
⬅مثلا بوسیدن😘، بغل کردن😍 یا بیرون رفتن برای ناهار🍔🍕
📚 #برشی_از_کتاب : #عمل_عاشقانه
📘#نام_اصلی: #ACT_Of_Love
✍️ اثر: #دکتر_راس_هریس
👌 ترجمه: #دكتر_شیرعلی_خرامین و #میترا_رفیعی
📖 صفحه: 319 و 320
📇 انتشارات: #سايه_سخن
🆔 @Sayehsokhan
عمل عاشقانه ص319 و 320
یک عمل 5⃣ قدمی را آغاز کنید
قدم 1⃣؛ #نامه ای ✉بنویسید که سه بخش زیر🔽 در آن باشد: 💌
⬅ #افکار و #احساسات و #خاطراتی که به آنها چسبیده ام ❗
چسبیدن به این موارد چه آسیب هایی را به رابطه ما وارد کرده است ❓
می خواهم #روابط_زناشویی را بر اساس چه #ارزش هایی بنا نهم❓
قدم 2⃣؛ هر یک در پایان نامه پیمانی بنویسید که اجازه می دهید این افکار بیایند و بروند بدون آنکه به آنها بچسبید.✔
قدم 3⃣؛ مکان مناسبی را بیابید و نامه هایتان را برای هم بخوانید. 🗣
وقتی یکی نامه را می خواند دیگری با حضور ذهن و #مهربانی ❤ و #شفقت به آن گوش دهد.👂
قدم 4⃣؛ یک عمل سمبلیک انجام دهید که نشان از #شروع_مجدد داشته باشد. 🔆
⬅ مثلا نامه را بسوزانید 🔥و خاکستر آن را بپاشید.
قدم 5⃣؛ کاری کنید که#وصال_عاشقانه صورت گیرد.
⬅مثلا بوسیدن😘، بغل کردن😍 یا بیرون رفتن برای ناهار🍔🍕
📚 #برشی_از_کتاب : #عمل_عاشقانه
📘#نام_اصلی: #ACT_Of_Love
✍️ اثر: #دکتر_راس_هریس
👌 ترجمه: #دكتر_شیرعلی_خرامین و #میترا_رفیعی
📖 صفحه: 319 و 320
📇 انتشارات: #سايه_سخن
🆔 @Sayehsokhan
عمل عاشقانه ص319 و 320
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 "شفقت با خود"، دقیقاً به چه معناست؟
✳️ در این ویدئو #دکتر_راس_هریس به این سئوال پاسخ می دهد.
#کلیپ #شادکامی #اکت #شفقت_با_خود
✅ src: @happinessnet
🆔 @SayehSokhan
✳️ در این ویدئو #دکتر_راس_هریس به این سئوال پاسخ می دهد.
#کلیپ #شادکامی #اکت #شفقت_با_خود
✅ src: @happinessnet
🆔 @SayehSokhan
چرا من این احساسات را دارم؟
برای همهی ما، زمان هایی وجود دارد که احساسات خوبی نداریم. در آن لحظات، بسیاری از ما از خودمان این سئوال کاملاً منطقی را میپرسیم: "چرا من چنین احساساتی را دارم؟".
خب این پرسش یک نیمهی روشن دارد .... همچنین یک نیمهی تاریک دارد.
🔆 نیمهی روشن
نیمهی روشن این پرسش این است که به ما کمک میکند، چراکه به ما این هشدار را میدهد که نیاز داریم روی یک سری مسائل کار کنیم. به عنوان مثال، فرض کنید پاسخ این پرسش این باشد که: چون با همسرمان دعوا کردهایم، هله هوله زیاد خوردهایم، به اندازهی کافی نخوابیدهایم، زیاد کار کردهایم، به اندازهی کافی ورزش نکردهایم، سیگار کشیدهایم، مواد مخدر مصرف کردهایم، در مورد فرزندانمان نگرانیم، با یک بیماری مقابله میکنیم، با مسائل مالی درگیر هستیم، یا با مرگ یکی از عزیزانمان مواجه شدهایم.
اگر چنین باشد، پس تشخیص و شناسایی این مسائلی که باعث فعال شدن این احساسات دردناک در ما شدهاند، گام اولیه و مهمی است. گام دوم این است: اقدام عملی! اقدامی عملی، مفید و کارساز انجام دهیم تا به طور مؤثر با آن مسئله مقابله کنیم و یا با شرایط به وجود آمده بهتر وفق پیدا کنیم.
معمولاً چنین مسائلی واضح اند- و شما میتوانید با طرح پرسش بالا به راحتی آنها را شناسایی کنید. اما فرض کنید که هیچ پاسخ واضحی را برای سئوال در مورد اینکه چرا احساس اضطراب، غمگینی، بدخلقی و خشم دارید، پیدا نکنید؛ چه اتفاقی میافتد اگر به طرح این پرسش از خودتان ادامه دهید؟ خب، اگر این پرسش: «چرا من چنین احساسی دارم؟» را ادامه دهید و پاسخی فوری برای آن وجود نداشته باشد، معمولاً شما در نیمهی تاریک گرفتار میشوید.
⬛️ نیمهی تاریک
نیمهی تاریک این پرسش چیزی است که روانشناسان به آن «نشخوار فکری» میگویند. ما در افکارمان گم میشویم، تمام پاسخ های ممکن برای «چرا چنین احساساتی دارم؟» را تحلیل میکنیم. معمولاً، بعد از آن ما شروع می کنیم به بررسی کردن تمام اتفاقات ناخوشایندی که برایمان رخ داده است، تمام مواردی که در زندگی مان خوب پیش نرفته است، تمام چیزهایی که درون ما یا در دیگران و یا در جهان پیرامونمان آنقدر که باید خوب نیست، و فکر میکنیم که کدام یک از آنها باعث چنین احساسی بودهاند.
طبیعتاً هرچه بیشتر، هرچیزی که در زندگی مان کمبود داریم را بررسی کنیم، بیشتر ما را دچار نارضایتی و ناخشنودی میکند (تعجب آور نیست که این الگوی تفکر نقش بزرگی در افسردگی ایفا می کند).
بنابراین هنگامی که در چنین الگوی تفکر گرفتار شدید، ایدهی خوبی است که خودتان را از این دام خلاص کنید:
به فرایند تفکرتان توجه کنید و به آرامی برای آن نامی بگذارید: «آها! ذهن من داره تلاش می کنه که دوباره علت رو کشف کنه»، یا «آها! دوباره قصهی ذهنی "چرا من این احساسات رو دارم؟" شروع شد»، یا «این نشخوار فکریه».
از مهارت های #ذهن_آگاهی برای خلاص شدن از دام افکار استفاده کنید و به طور کامل در لحظهی حال غرق شوید.
اقداماتی معنادار و ارتقا دهندهٔ زندگی را آغاز کنید، و تمام توجهتان را به این اقدام تان بدهید.
خودتان را در کاری که انجام می دهید غرق کنید.
بدین ترتیب، خودتان را به طور مرتب از قصهی ذهنی «چرا چنین احساسی دارم؟» رها کنید- بارها و بارها و بارها دوباره؛ و به طور مرتب روی فعالیتی که انجام می دهید تمرکزتان را برگردانید.
اماچه کاری در مورد احساساتم می توانم بکنم؟
الف. از مهارت های ذهن آگاهی برای تمرین #پذیرش احساسات و #شفقت_نسبت_به_خود استفاده کنید.
ب. اقدام کنید: هر کاری را که می تواند موقعیت تان را بهبود ببخشد و یا مسائلی که با آنها درگیر هستید را حل کند انجام دهید.
ج. و اگر هیج اقدام مؤثری وجود ندارد که بتوانید اتخاذ کنید، مجدداً از گزینهی الف استفاده کنید. اما تحلیل احساساتتان را متوقف کنید، و به جای آن توجه و انرژی تان را صرف انجام کاری معنادار بکنید.
به خاطر داشته باشید که احساسات مانند هوا تغییر می کنند، و دیر یا زود این احساسات- صرف نظر از اینکه چقدر ناخوشایندند- می گذرند.
#دکتر_راس_هریس
🆔 @sayehsokhan
برای همهی ما، زمان هایی وجود دارد که احساسات خوبی نداریم. در آن لحظات، بسیاری از ما از خودمان این سئوال کاملاً منطقی را میپرسیم: "چرا من چنین احساساتی را دارم؟".
خب این پرسش یک نیمهی روشن دارد .... همچنین یک نیمهی تاریک دارد.
🔆 نیمهی روشن
نیمهی روشن این پرسش این است که به ما کمک میکند، چراکه به ما این هشدار را میدهد که نیاز داریم روی یک سری مسائل کار کنیم. به عنوان مثال، فرض کنید پاسخ این پرسش این باشد که: چون با همسرمان دعوا کردهایم، هله هوله زیاد خوردهایم، به اندازهی کافی نخوابیدهایم، زیاد کار کردهایم، به اندازهی کافی ورزش نکردهایم، سیگار کشیدهایم، مواد مخدر مصرف کردهایم، در مورد فرزندانمان نگرانیم، با یک بیماری مقابله میکنیم، با مسائل مالی درگیر هستیم، یا با مرگ یکی از عزیزانمان مواجه شدهایم.
اگر چنین باشد، پس تشخیص و شناسایی این مسائلی که باعث فعال شدن این احساسات دردناک در ما شدهاند، گام اولیه و مهمی است. گام دوم این است: اقدام عملی! اقدامی عملی، مفید و کارساز انجام دهیم تا به طور مؤثر با آن مسئله مقابله کنیم و یا با شرایط به وجود آمده بهتر وفق پیدا کنیم.
معمولاً چنین مسائلی واضح اند- و شما میتوانید با طرح پرسش بالا به راحتی آنها را شناسایی کنید. اما فرض کنید که هیچ پاسخ واضحی را برای سئوال در مورد اینکه چرا احساس اضطراب، غمگینی، بدخلقی و خشم دارید، پیدا نکنید؛ چه اتفاقی میافتد اگر به طرح این پرسش از خودتان ادامه دهید؟ خب، اگر این پرسش: «چرا من چنین احساسی دارم؟» را ادامه دهید و پاسخی فوری برای آن وجود نداشته باشد، معمولاً شما در نیمهی تاریک گرفتار میشوید.
⬛️ نیمهی تاریک
نیمهی تاریک این پرسش چیزی است که روانشناسان به آن «نشخوار فکری» میگویند. ما در افکارمان گم میشویم، تمام پاسخ های ممکن برای «چرا چنین احساساتی دارم؟» را تحلیل میکنیم. معمولاً، بعد از آن ما شروع می کنیم به بررسی کردن تمام اتفاقات ناخوشایندی که برایمان رخ داده است، تمام مواردی که در زندگی مان خوب پیش نرفته است، تمام چیزهایی که درون ما یا در دیگران و یا در جهان پیرامونمان آنقدر که باید خوب نیست، و فکر میکنیم که کدام یک از آنها باعث چنین احساسی بودهاند.
طبیعتاً هرچه بیشتر، هرچیزی که در زندگی مان کمبود داریم را بررسی کنیم، بیشتر ما را دچار نارضایتی و ناخشنودی میکند (تعجب آور نیست که این الگوی تفکر نقش بزرگی در افسردگی ایفا می کند).
بنابراین هنگامی که در چنین الگوی تفکر گرفتار شدید، ایدهی خوبی است که خودتان را از این دام خلاص کنید:
به فرایند تفکرتان توجه کنید و به آرامی برای آن نامی بگذارید: «آها! ذهن من داره تلاش می کنه که دوباره علت رو کشف کنه»، یا «آها! دوباره قصهی ذهنی "چرا من این احساسات رو دارم؟" شروع شد»، یا «این نشخوار فکریه».
از مهارت های #ذهن_آگاهی برای خلاص شدن از دام افکار استفاده کنید و به طور کامل در لحظهی حال غرق شوید.
اقداماتی معنادار و ارتقا دهندهٔ زندگی را آغاز کنید، و تمام توجهتان را به این اقدام تان بدهید.
خودتان را در کاری که انجام می دهید غرق کنید.
بدین ترتیب، خودتان را به طور مرتب از قصهی ذهنی «چرا چنین احساسی دارم؟» رها کنید- بارها و بارها و بارها دوباره؛ و به طور مرتب روی فعالیتی که انجام می دهید تمرکزتان را برگردانید.
اماچه کاری در مورد احساساتم می توانم بکنم؟
الف. از مهارت های ذهن آگاهی برای تمرین #پذیرش احساسات و #شفقت_نسبت_به_خود استفاده کنید.
ب. اقدام کنید: هر کاری را که می تواند موقعیت تان را بهبود ببخشد و یا مسائلی که با آنها درگیر هستید را حل کند انجام دهید.
ج. و اگر هیج اقدام مؤثری وجود ندارد که بتوانید اتخاذ کنید، مجدداً از گزینهی الف استفاده کنید. اما تحلیل احساساتتان را متوقف کنید، و به جای آن توجه و انرژی تان را صرف انجام کاری معنادار بکنید.
به خاطر داشته باشید که احساسات مانند هوا تغییر می کنند، و دیر یا زود این احساسات- صرف نظر از اینکه چقدر ناخوشایندند- می گذرند.
#دکتر_راس_هریس
🆔 @sayehsokhan
چرا من این احساسات را دارم؟
برای همهی ما، زمان هایی وجود دارد که احساسات خوبی نداریم. در آن لحظات، بسیاری از ما از خودمان این سئوال کاملاً منطقی را میپرسیم: "چرا من چنین احساساتی را دارم؟".
خب این پرسش یک نیمهی روشن دارد .... همچنین یک نیمهی تاریک دارد.
🔆 نیمهی روشن
نیمهی روشن این پرسش این است که به ما کمک میکند، چراکه به ما این هشدار را میدهد که نیاز داریم روی یک سری مسائل کار کنیم. به عنوان مثال، فرض کنید پاسخ این پرسش این باشد که: چون با همسرمان دعوا کردهایم، هله هوله زیاد خوردهایم، به اندازهی کافی نخوابیدهایم، زیاد کار کردهایم، به اندازهی کافی ورزش نکردهایم، سیگار کشیدهایم، مواد مخدر مصرف کردهایم، در مورد فرزندانمان نگرانیم، با یک بیماری مقابله میکنیم، با مسائل مالی درگیر هستیم، یا با مرگ یکی از عزیزانمان مواجه شدهایم.
اگر چنین باشد، پس تشخیص و شناسایی این مسائلی که باعث فعال شدن این احساسات دردناک در ما شدهاند، گام اولیه و مهمی است. گام دوم این است: اقدام عملی! اقدامی عملی، مفید و کارساز انجام دهیم تا به طور مؤثر با آن مسئله مقابله کنیم و یا با شرایط به وجود آمده بهتر وفق پیدا کنیم.
معمولاً چنین مسائلی واضح اند- و شما میتوانید با طرح پرسش بالا به راحتی آنها را شناسایی کنید. اما فرض کنید که هیچ پاسخ واضحی را برای سئوال در مورد اینکه چرا احساس اضطراب، غمگینی، بدخلقی و خشم دارید، پیدا نکنید؛ چه اتفاقی میافتد اگر به طرح این پرسش از خودتان ادامه دهید؟ خب، اگر این پرسش: «چرا من چنین احساسی دارم؟» را ادامه دهید و پاسخی فوری برای آن وجود نداشته باشد، معمولاً شما در نیمهی تاریک گرفتار میشوید.
⬛️ نیمهی تاریک
نیمهی تاریک این پرسش چیزی است که روانشناسان به آن «نشخوار فکری» میگویند. ما در افکارمان گم میشویم، تمام پاسخ های ممکن برای «چرا چنین احساساتی دارم؟» را تحلیل میکنیم. معمولاً، بعد از آن ما شروع می کنیم به بررسی کردن تمام اتفاقات ناخوشایندی که برایمان رخ داده است، تمام مواردی که در زندگی مان خوب پیش نرفته است، تمام چیزهایی که درون ما یا در دیگران و یا در جهان پیرامونمان آنقدر که باید خوب نیست، و فکر میکنیم که کدام یک از آنها باعث چنین احساسی بودهاند.
طبیعتاً هرچه بیشتر، هرچیزی که در زندگی مان کمبود داریم را بررسی کنیم، بیشتر ما را دچار نارضایتی و ناخشنودی میکند (تعجب آور نیست که این الگوی تفکر نقش بزرگی در افسردگی ایفا می کند).
بنابراین هنگامی که در چنین الگوی تفکر گرفتار شدید، ایدهی خوبی است که خودتان را از این دام خلاص کنید:
به فرایند تفکرتان توجه کنید و به آرامی برای آن نامی بگذارید: «آها! ذهن من داره تلاش می کنه که دوباره علت رو کشف کنه»، یا «آها! دوباره قصهی ذهنی "چرا من این احساسات رو دارم؟" شروع شد»، یا «این نشخوار فکریه».
از مهارت های #ذهن_آگاهی برای خلاص شدن از دام افکار استفاده کنید و به طور کامل در لحظهی حال غرق شوید.
اقداماتی معنادار و ارتقا دهندهٔ زندگی را آغاز کنید، و تمام توجهتان را به این اقدام تان بدهید.
خودتان را در کاری که انجام می دهید غرق کنید.
بدین ترتیب، خودتان را به طور مرتب از قصهی ذهنی «چرا چنین احساسی دارم؟» رها کنید- بارها و بارها و بارها دوباره؛ و به طور مرتب روی فعالیتی که انجام می دهید تمرکزتان را برگردانید.
اماچه کاری در مورد احساساتم می توانم بکنم؟
الف. از مهارت های ذهن آگاهی برای تمرین #پذیرش احساسات و #شفقت_نسبت_به_خود استفاده کنید.
ب. اقدام کنید: هر کاری را که می تواند موقعیت تان را بهبود ببخشد و یا مسائلی که با آنها درگیر هستید را حل کند انجام دهید.
ج. و اگر هیج اقدام مؤثری وجود ندارد که بتوانید اتخاذ کنید، مجدداً از گزینهی الف استفاده کنید. اما تحلیل احساساتتان را متوقف کنید، و به جای آن توجه و انرژی تان را صرف انجام کاری معنادار بکنید.
به خاطر داشته باشید که احساسات مانند هوا تغییر می کنند، و دیر یا زود این احساسات- صرف نظر از اینکه چقدر ناخوشایندند- می گذرند.
#دکتر_راس_هریس
نویسنده توانمند کتابهای: تله شادمانی، عمل عاشقانه، سیلی واقعیت، شکاف اعتماد به نفس
🆔 @sayehsokhan
برای همهی ما، زمان هایی وجود دارد که احساسات خوبی نداریم. در آن لحظات، بسیاری از ما از خودمان این سئوال کاملاً منطقی را میپرسیم: "چرا من چنین احساساتی را دارم؟".
خب این پرسش یک نیمهی روشن دارد .... همچنین یک نیمهی تاریک دارد.
🔆 نیمهی روشن
نیمهی روشن این پرسش این است که به ما کمک میکند، چراکه به ما این هشدار را میدهد که نیاز داریم روی یک سری مسائل کار کنیم. به عنوان مثال، فرض کنید پاسخ این پرسش این باشد که: چون با همسرمان دعوا کردهایم، هله هوله زیاد خوردهایم، به اندازهی کافی نخوابیدهایم، زیاد کار کردهایم، به اندازهی کافی ورزش نکردهایم، سیگار کشیدهایم، مواد مخدر مصرف کردهایم، در مورد فرزندانمان نگرانیم، با یک بیماری مقابله میکنیم، با مسائل مالی درگیر هستیم، یا با مرگ یکی از عزیزانمان مواجه شدهایم.
اگر چنین باشد، پس تشخیص و شناسایی این مسائلی که باعث فعال شدن این احساسات دردناک در ما شدهاند، گام اولیه و مهمی است. گام دوم این است: اقدام عملی! اقدامی عملی، مفید و کارساز انجام دهیم تا به طور مؤثر با آن مسئله مقابله کنیم و یا با شرایط به وجود آمده بهتر وفق پیدا کنیم.
معمولاً چنین مسائلی واضح اند- و شما میتوانید با طرح پرسش بالا به راحتی آنها را شناسایی کنید. اما فرض کنید که هیچ پاسخ واضحی را برای سئوال در مورد اینکه چرا احساس اضطراب، غمگینی، بدخلقی و خشم دارید، پیدا نکنید؛ چه اتفاقی میافتد اگر به طرح این پرسش از خودتان ادامه دهید؟ خب، اگر این پرسش: «چرا من چنین احساسی دارم؟» را ادامه دهید و پاسخی فوری برای آن وجود نداشته باشد، معمولاً شما در نیمهی تاریک گرفتار میشوید.
⬛️ نیمهی تاریک
نیمهی تاریک این پرسش چیزی است که روانشناسان به آن «نشخوار فکری» میگویند. ما در افکارمان گم میشویم، تمام پاسخ های ممکن برای «چرا چنین احساساتی دارم؟» را تحلیل میکنیم. معمولاً، بعد از آن ما شروع می کنیم به بررسی کردن تمام اتفاقات ناخوشایندی که برایمان رخ داده است، تمام مواردی که در زندگی مان خوب پیش نرفته است، تمام چیزهایی که درون ما یا در دیگران و یا در جهان پیرامونمان آنقدر که باید خوب نیست، و فکر میکنیم که کدام یک از آنها باعث چنین احساسی بودهاند.
طبیعتاً هرچه بیشتر، هرچیزی که در زندگی مان کمبود داریم را بررسی کنیم، بیشتر ما را دچار نارضایتی و ناخشنودی میکند (تعجب آور نیست که این الگوی تفکر نقش بزرگی در افسردگی ایفا می کند).
بنابراین هنگامی که در چنین الگوی تفکر گرفتار شدید، ایدهی خوبی است که خودتان را از این دام خلاص کنید:
به فرایند تفکرتان توجه کنید و به آرامی برای آن نامی بگذارید: «آها! ذهن من داره تلاش می کنه که دوباره علت رو کشف کنه»، یا «آها! دوباره قصهی ذهنی "چرا من این احساسات رو دارم؟" شروع شد»، یا «این نشخوار فکریه».
از مهارت های #ذهن_آگاهی برای خلاص شدن از دام افکار استفاده کنید و به طور کامل در لحظهی حال غرق شوید.
اقداماتی معنادار و ارتقا دهندهٔ زندگی را آغاز کنید، و تمام توجهتان را به این اقدام تان بدهید.
خودتان را در کاری که انجام می دهید غرق کنید.
بدین ترتیب، خودتان را به طور مرتب از قصهی ذهنی «چرا چنین احساسی دارم؟» رها کنید- بارها و بارها و بارها دوباره؛ و به طور مرتب روی فعالیتی که انجام می دهید تمرکزتان را برگردانید.
اماچه کاری در مورد احساساتم می توانم بکنم؟
الف. از مهارت های ذهن آگاهی برای تمرین #پذیرش احساسات و #شفقت_نسبت_به_خود استفاده کنید.
ب. اقدام کنید: هر کاری را که می تواند موقعیت تان را بهبود ببخشد و یا مسائلی که با آنها درگیر هستید را حل کند انجام دهید.
ج. و اگر هیج اقدام مؤثری وجود ندارد که بتوانید اتخاذ کنید، مجدداً از گزینهی الف استفاده کنید. اما تحلیل احساساتتان را متوقف کنید، و به جای آن توجه و انرژی تان را صرف انجام کاری معنادار بکنید.
به خاطر داشته باشید که احساسات مانند هوا تغییر می کنند، و دیر یا زود این احساسات- صرف نظر از اینکه چقدر ناخوشایندند- می گذرند.
#دکتر_راس_هریس
نویسنده توانمند کتابهای: تله شادمانی، عمل عاشقانه، سیلی واقعیت، شکاف اعتماد به نفس
🆔 @sayehsokhan
💠 مدیریت افکار و احساسات دردناک
✳️ برای اکثریت ما، رهایی از افکار و هیجاناتِ ناخواسته، وقتی که در حد ملایم اند، کار سختی نیست. هنگامی که کمی مضطربیم، اندکی عصبانی هستیم، یا کمی غمگینیم، معمولاً می توانیم این احساسات را نادیده بگیریم، حواس مان را پرت کنیم، و یا مثبت اندیشی کنیم، و از این طریق احساس بهتری به خودمان بدهیم.
❇️ اما هرچه این افکار و احساساتِ دردناک شدیدتر می شوند، انجام این کار سخت تر می شود. به عنوان مثال، وقتی ما کمی از چیزی غمگین باشیم، اگر خوراک لذیذی بخوریم - شکلات، چیپس، یا بستنی و یا هر چیز دیگری که برایمان لذت بخش باشد- اغلب ما متوجه می شویم که این غذای لذیذ به طور موفقیت آمیزی حواس مان را از آن احساسات ناخوشایند پرت می کند. اما اگر شدیداً از چیزی غمگین باشیم، و از همین روش های حواس پرتی استفاده کنیم، بی نتیجه خواهد بود. اغلب ما حتی مزهٔ غذا را هم در چنین شرایطی متوجه نمی شویم و هیچ حس خوشایندی نخواهد داشت.
✳️ به همین ترتیب، اگر از موردی که خیلی خطرناک و تهدیدآمیز نیست، اندکی نگران و مضطرب باشیم، و بعد در مورد آن به طور منطقی و عقلانی فکر کنیم (مثلاً با دقت حقایق موجود را بررسی می کنیم و خطرات واقعی را محاسبه می کنیم)، یا تکنیک های آرام سازی بدنیِ ساده را انجام دهیم (به عنوان مثال، چند نفس آرام می کشیم)، برای اکثریت ما، این اقدامات به سرعت اضطرابمان را کاهش می دهد، آرام مان می کند و نگرانی مان رفع می شود. اما اگر شدیداً از موردی که یک خطر جدی و واقعی است مضطرب باشیم، چنین راهکارهایی مؤثر واقع نمی شود. اگر شما برای یک جراحی جدی به بیمارستان رفته اید که ریسک بالایی هم دارد، چطور تفکر مثبت، آرام سازی بدنی، یا حواس پرتی شما را از احساس اضطراب خلاص می کند؟ مطمئناً، ممکن است که به طور کوتاه مدت با چنین روش هایی احساس آرامش کنید، اما چقدر طول می کشد که چنین احساساتی بازگردند؟
❇️ یک مثال خوب دیگر می تواند این باشد: اگر کسی که شما شدیداً عاشقش هستید، در بستر مرگ باشد، می توانید احساس غمگینی، خشم یا ترس خود را متوقف کنید؟ برای اکثریت انسان ها، تنها دو راه وجود دارد تا بتوانند چنین کاری را انجام دهند. یک راه که می تواند کاملاً شما را بی حس کند استفاده از مواد مخدر و الکل است. روش دوم که می تواند ارتباط ما را با هیجانات مان کاملاً قطع کند، به لحاظ تخصصی به آن "تجزیه" گفته می شود، که احساس ناخوشایند خلأ و بی حسی را می دهد.
✳️ به همین دلیل است که ما نیاز داریم مهارت های #ذهن_آگاهی، #پذیرش، و #شفقت_نسبت_به_خود را بیاموزیم. بدین ترتیب می توانیم به طرز انعطاف پذیرتری به افکار و احساسات دردناک پاسخ بدهیم. می توانیم فضایی را برای آنها ایجاد کنیم. به جای جنگ با آنها می توانیم با صلح برخورد کنیم. می توانیم اجازه دهیم در ما جریان پیدا کنند، اجازه دهیم بیایند و بمانند و در لحظات خوب مان بروند. این مهارت ها به راحتی حاصل نمی شوند، اما ارزش این را دارند که زمان و تلاشی را صرف آنها کنیم.
👤 نویسنده: #دکتر_راس_هریس
📝 مترجم: #سحر_محمدی (روانشناس-درمانگر رویکرد ACT و واقعیت درمانی)
#شادکامی #سلامت_روان #اکت #واقعیت_درمانی #مدیریت_افکار #مدیریت_احساسات
⚛ گروه شادکامی
✅ Channel: @happinessnet
🆔 @sayehsokhan
✳️ برای اکثریت ما، رهایی از افکار و هیجاناتِ ناخواسته، وقتی که در حد ملایم اند، کار سختی نیست. هنگامی که کمی مضطربیم، اندکی عصبانی هستیم، یا کمی غمگینیم، معمولاً می توانیم این احساسات را نادیده بگیریم، حواس مان را پرت کنیم، و یا مثبت اندیشی کنیم، و از این طریق احساس بهتری به خودمان بدهیم.
❇️ اما هرچه این افکار و احساساتِ دردناک شدیدتر می شوند، انجام این کار سخت تر می شود. به عنوان مثال، وقتی ما کمی از چیزی غمگین باشیم، اگر خوراک لذیذی بخوریم - شکلات، چیپس، یا بستنی و یا هر چیز دیگری که برایمان لذت بخش باشد- اغلب ما متوجه می شویم که این غذای لذیذ به طور موفقیت آمیزی حواس مان را از آن احساسات ناخوشایند پرت می کند. اما اگر شدیداً از چیزی غمگین باشیم، و از همین روش های حواس پرتی استفاده کنیم، بی نتیجه خواهد بود. اغلب ما حتی مزهٔ غذا را هم در چنین شرایطی متوجه نمی شویم و هیچ حس خوشایندی نخواهد داشت.
✳️ به همین ترتیب، اگر از موردی که خیلی خطرناک و تهدیدآمیز نیست، اندکی نگران و مضطرب باشیم، و بعد در مورد آن به طور منطقی و عقلانی فکر کنیم (مثلاً با دقت حقایق موجود را بررسی می کنیم و خطرات واقعی را محاسبه می کنیم)، یا تکنیک های آرام سازی بدنیِ ساده را انجام دهیم (به عنوان مثال، چند نفس آرام می کشیم)، برای اکثریت ما، این اقدامات به سرعت اضطرابمان را کاهش می دهد، آرام مان می کند و نگرانی مان رفع می شود. اما اگر شدیداً از موردی که یک خطر جدی و واقعی است مضطرب باشیم، چنین راهکارهایی مؤثر واقع نمی شود. اگر شما برای یک جراحی جدی به بیمارستان رفته اید که ریسک بالایی هم دارد، چطور تفکر مثبت، آرام سازی بدنی، یا حواس پرتی شما را از احساس اضطراب خلاص می کند؟ مطمئناً، ممکن است که به طور کوتاه مدت با چنین روش هایی احساس آرامش کنید، اما چقدر طول می کشد که چنین احساساتی بازگردند؟
❇️ یک مثال خوب دیگر می تواند این باشد: اگر کسی که شما شدیداً عاشقش هستید، در بستر مرگ باشد، می توانید احساس غمگینی، خشم یا ترس خود را متوقف کنید؟ برای اکثریت انسان ها، تنها دو راه وجود دارد تا بتوانند چنین کاری را انجام دهند. یک راه که می تواند کاملاً شما را بی حس کند استفاده از مواد مخدر و الکل است. روش دوم که می تواند ارتباط ما را با هیجانات مان کاملاً قطع کند، به لحاظ تخصصی به آن "تجزیه" گفته می شود، که احساس ناخوشایند خلأ و بی حسی را می دهد.
✳️ به همین دلیل است که ما نیاز داریم مهارت های #ذهن_آگاهی، #پذیرش، و #شفقت_نسبت_به_خود را بیاموزیم. بدین ترتیب می توانیم به طرز انعطاف پذیرتری به افکار و احساسات دردناک پاسخ بدهیم. می توانیم فضایی را برای آنها ایجاد کنیم. به جای جنگ با آنها می توانیم با صلح برخورد کنیم. می توانیم اجازه دهیم در ما جریان پیدا کنند، اجازه دهیم بیایند و بمانند و در لحظات خوب مان بروند. این مهارت ها به راحتی حاصل نمی شوند، اما ارزش این را دارند که زمان و تلاشی را صرف آنها کنیم.
👤 نویسنده: #دکتر_راس_هریس
📝 مترجم: #سحر_محمدی (روانشناس-درمانگر رویکرد ACT و واقعیت درمانی)
#شادکامی #سلامت_روان #اکت #واقعیت_درمانی #مدیریت_افکار #مدیریت_احساسات
⚛ گروه شادکامی
✅ Channel: @happinessnet
🆔 @sayehsokhan
Forwarded from کتابدرمانی
قصه زیبای سرنوشت شفقت در زندگی
#قصه_درمانی
#دکتر_علی_صاحبی
“تنها #زمان است که قادر است عظمت و زیبایی #شفقت و #مهربانی را درک کند.”
با صدای :#نیکو_قاسمی
@booktherapy1
#قصه_درمانی
#دکتر_علی_صاحبی
“تنها #زمان است که قادر است عظمت و زیبایی #شفقت و #مهربانی را درک کند.”
با صدای :#نیکو_قاسمی
@booktherapy1
💠 خیلی تعطیلات خوشایندی نیست؟
👤 نویسنده: #دکتر_راس_هریس
📝 مترجم: #سحر_محمدی (روانشناس و درمانگر رویکرد ACT و واقعیت درمانی)
✳️ ما می گوییم "تعطیلات خوش"، اما حقیقت این است که برای بسیاری از ما ایام عید چندان عالی نیست و ترکیبی از لذت و دلواپسی است. من خودم شخصاً چندین سال تعطیلات بسیار بدی را گذراندم--از طلاق های دشوار(اول والدینم، بعدها هم خودم! ) گرفته، تا مرگ یکی از عزیزان و یا دعواهای خانوادگی و موارد دیگر.
❇️ حال بیایید بررسی کنیم: هنگامی که تعطیلات فرا می رسد، منابع بالقوهی زیادی برای استرس و رنج وجود دارد. برای برخی افراد این زمان، موقع احساس تنهایی شدید است؛ به خاطر دلایل زیادی، شما ممکن است احساس انزوا، ، بریدگی و یا جدایی از دیگران داشته باشید. برای برخی دیگر از افراد زمانی برای غم و اندوه است، به ویژه اگر یکی از عزیزان تان در بستر بیماری است و یا فوت کرده است، و یا این که اولین عیدی است که او از میان تان رفته است. و تقریباً برای اکثر ما، این استرس همیشگیِ خرید هدیه (چه چیز بخریم، چقدر هزینه کنیم، آیا از این خوشش خواهد آمد یا نه؟)، موقعیت های اجتماعی چالش برانگیز (خویشاوندان دشوار، بحث و جدل های خانوادگی و فامیلی)، تعارض با توقعات خانوادگی (چه روزی به دیدن کدام یک از اقوام و اعضای خانواده باید برویم و چه مراسمی را با چه کسی جشن بگیریم؟) و یا صرفاً درگیری هایی که برای میزبانی کردن از مهمانان داریم، وجود دارد.
✳️ برای بسیاری از ما شکاف بزرگی میان "ایام عید" ی که در فرهنگ عمومی معنا دارد - شادی، دید و بازدید از دوستان و اقوام، لذت بردن از دورهمی ها و جشن ها- و آن چیزی که در زندگی واقعی تجربه می کنیم وجود دارد.و همین امر به خودی خود در صدر تمام انواع استرسی که می تواند داشته باشد به ناکامی و ناامیدی منتهی می شود.
❇️ بسیار خب، چه کار می توانیم بکنیم تا اغلب در این ایام تعطیل، بتوانیم استرسی که به طور اجتناب ناپذیر همراه آن می آید را مدیریت کنیم؟
✳️ آنچه در جواب این سؤال می خواهم بگویم یک تمرین ساده است؛ کاری که می تواند به شما کمک کند که وقتی شرایط سخت می شود با آن به خوبی مواجه شوید. آنچه که در ذهن من است تمرین "شفقت" است- که اساساً به معنای تصديق رنجی که می برید و پاسخ مهربانانه دادن به آن است.
❇️ در طول تعطیلات هرگاه شرایط سخت و ناراحت کننده ای به وجود آمد آن را تصدیق کنید. لحظاتی درنگ کنید و تمام ناامیدی و ناکامی خود را و هیجانات ناخوشایندتان را به معنای واقعی تصدیق کنید. با پذیرندگی و صداقت تصدیق کنید که دردناک اند. آنگاه به دردی که دارید با گرمی واقعی و مهربانی پاسخ دهید؛ با خودتان به گونه ای رفتار کنید که اگر فردی که دوستش دارید در شرایط شما بود با او هم همانگونه رفتار می کردید*.
✳️ البته که تمرین "شفقت به خود" به طرز جادویی و معجزه آسا تعطیلات شما را "شاد، شاد، شاد!" نخواهد کرد. اما به شما کمک خواهد کرد تا با این چالش ها بهتر مواجه بشوید.
❇️ و در همان زمان، مترصد فرصت هایی باشید که در ارتباط با دیگران هم مشفق باشید. مطمئناً، آن ها هم احتمالاً درگیری هایی دارند. اگر شما بتوانید هنگامی که یکی از عزیزان تان لحظات دشواری دارد در کنارش باشید، و به شیوه ای حمایت گرانه و مهربانانه با او برخورد کنید، یکی از بهترین هدایایی است که می توانید به او بدهید.
-----------------------
* می توانید برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد این تمرین و نحوهٔ ایجاد شفقت نسبت به خود به پُست های مربوط به "شش بلوک ساختمان #شفقت_به_خود " مراجعه کنید.
✅ Channel: @happinessnet
🆔 @Sayehsokhan
👤 نویسنده: #دکتر_راس_هریس
📝 مترجم: #سحر_محمدی (روانشناس و درمانگر رویکرد ACT و واقعیت درمانی)
✳️ ما می گوییم "تعطیلات خوش"، اما حقیقت این است که برای بسیاری از ما ایام عید چندان عالی نیست و ترکیبی از لذت و دلواپسی است. من خودم شخصاً چندین سال تعطیلات بسیار بدی را گذراندم--از طلاق های دشوار(اول والدینم، بعدها هم خودم! ) گرفته، تا مرگ یکی از عزیزان و یا دعواهای خانوادگی و موارد دیگر.
❇️ حال بیایید بررسی کنیم: هنگامی که تعطیلات فرا می رسد، منابع بالقوهی زیادی برای استرس و رنج وجود دارد. برای برخی افراد این زمان، موقع احساس تنهایی شدید است؛ به خاطر دلایل زیادی، شما ممکن است احساس انزوا، ، بریدگی و یا جدایی از دیگران داشته باشید. برای برخی دیگر از افراد زمانی برای غم و اندوه است، به ویژه اگر یکی از عزیزان تان در بستر بیماری است و یا فوت کرده است، و یا این که اولین عیدی است که او از میان تان رفته است. و تقریباً برای اکثر ما، این استرس همیشگیِ خرید هدیه (چه چیز بخریم، چقدر هزینه کنیم، آیا از این خوشش خواهد آمد یا نه؟)، موقعیت های اجتماعی چالش برانگیز (خویشاوندان دشوار، بحث و جدل های خانوادگی و فامیلی)، تعارض با توقعات خانوادگی (چه روزی به دیدن کدام یک از اقوام و اعضای خانواده باید برویم و چه مراسمی را با چه کسی جشن بگیریم؟) و یا صرفاً درگیری هایی که برای میزبانی کردن از مهمانان داریم، وجود دارد.
✳️ برای بسیاری از ما شکاف بزرگی میان "ایام عید" ی که در فرهنگ عمومی معنا دارد - شادی، دید و بازدید از دوستان و اقوام، لذت بردن از دورهمی ها و جشن ها- و آن چیزی که در زندگی واقعی تجربه می کنیم وجود دارد.و همین امر به خودی خود در صدر تمام انواع استرسی که می تواند داشته باشد به ناکامی و ناامیدی منتهی می شود.
❇️ بسیار خب، چه کار می توانیم بکنیم تا اغلب در این ایام تعطیل، بتوانیم استرسی که به طور اجتناب ناپذیر همراه آن می آید را مدیریت کنیم؟
✳️ آنچه در جواب این سؤال می خواهم بگویم یک تمرین ساده است؛ کاری که می تواند به شما کمک کند که وقتی شرایط سخت می شود با آن به خوبی مواجه شوید. آنچه که در ذهن من است تمرین "شفقت" است- که اساساً به معنای تصديق رنجی که می برید و پاسخ مهربانانه دادن به آن است.
❇️ در طول تعطیلات هرگاه شرایط سخت و ناراحت کننده ای به وجود آمد آن را تصدیق کنید. لحظاتی درنگ کنید و تمام ناامیدی و ناکامی خود را و هیجانات ناخوشایندتان را به معنای واقعی تصدیق کنید. با پذیرندگی و صداقت تصدیق کنید که دردناک اند. آنگاه به دردی که دارید با گرمی واقعی و مهربانی پاسخ دهید؛ با خودتان به گونه ای رفتار کنید که اگر فردی که دوستش دارید در شرایط شما بود با او هم همانگونه رفتار می کردید*.
✳️ البته که تمرین "شفقت به خود" به طرز جادویی و معجزه آسا تعطیلات شما را "شاد، شاد، شاد!" نخواهد کرد. اما به شما کمک خواهد کرد تا با این چالش ها بهتر مواجه بشوید.
❇️ و در همان زمان، مترصد فرصت هایی باشید که در ارتباط با دیگران هم مشفق باشید. مطمئناً، آن ها هم احتمالاً درگیری هایی دارند. اگر شما بتوانید هنگامی که یکی از عزیزان تان لحظات دشواری دارد در کنارش باشید، و به شیوه ای حمایت گرانه و مهربانانه با او برخورد کنید، یکی از بهترین هدایایی است که می توانید به او بدهید.
-----------------------
* می توانید برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد این تمرین و نحوهٔ ایجاد شفقت نسبت به خود به پُست های مربوط به "شش بلوک ساختمان #شفقت_به_خود " مراجعه کنید.
✅ Channel: @happinessnet
🆔 @Sayehsokhan
Forwarded from کتابدرمانی
قصه زیبای سرنوشت شفقت در زندگی
#قصه_درمانی
#دکتر_علی_صاحبی
“تنها #زمان است که قادر است عظمت و زیبایی #شفقت و #مهربانی را درک کند.”
با صدای :#نیکو_قاسمی
@booktherapy1
#قصه_درمانی
#دکتر_علی_صاحبی
“تنها #زمان است که قادر است عظمت و زیبایی #شفقت و #مهربانی را درک کند.”
با صدای :#نیکو_قاسمی
@booktherapy1
#دستنوشته_های_مدیر_سایه_سخن ۲۰
"امیدوارم"
✍ "رابرت تورمن" استاد دانشگاه کلمبیا درباره اینکه #زندگی_مشفقانه چه شکلی است؟ تشبیه متفاوتی دارد. او میگوید:
تصور کنید در متروی شلوغ شهرتان منتظر قطار ایستادهاید. ناگهان موجودات فرازمینی از راه میرسند و مترو را بطور غیرمنتظرهای بهم میریزند و شما مجبورید تا ابد در آن وضعیت غیرقابلتحمل با دیگران زندگی کنید.
چگونه واکنشی دارید؟
اکنون بدون هیچ انتخابی باید با این جمعیت ناخواسته زندگی کنید. طبیعی است که رنج میبرید، چون آنها را دوست ندارید و تاییدشان نمیکنید و حتی ممکن است از آنها منتفر باشید. بسیاری از رفتارهایشان شما را رنج میدهد.
جز پیدا کردن راهی که کمتر رنج ببرید، چارهای ندارید.
پس چه بهتر که به کمک آنها بشتابید.
اگر میبینید بچهای یا سالخوردهای زیر دست و پا افتاده نجاتش دهید.
اگر فردی دچار حمله عصبی شده، با همدردی و مراقبت یاری رسانش باشید........
حال همینطور که تصویر مترو را در ذهن خود داریم، تصور کنیم این موجودات فرازمینی به یک جشن عروسی شلوغی که به آن دعوت بودیم، حملهور شدهاند و اوضاع را کاملا آشفته و پریشان کردهاند.
اکنون چه بخواهیم یا نخواهیم بایستی برای همیشه با آن جمع زندگی کنیم، چون اینچنین به هم پیوند خوردهایم.
آمدن یا نیامدن به این جشن عروسی خارج از کنترل ما بود، پس چه بهتر که بکوشیم تا "بهترین خودمان" باشیم. #شفقت_و_مهربانی نسبت به خود و دیگران در دسترسترین کاریست که برای بهترین بودن خودمان، میتوانیم انجام دهیم.
چگونه؟
ابتدا دست خود را روی قلبمان بگذاریم و عبارات #مهرورزی_و_شفقت را بکار ببریم. بکوشیم نسبت به خود و دیگران رفتاری از سر سخاوت داشته باشیم و ببینیم اینکار چه حسی بهمراه دارد!
نفسی عمیق بکشیم و حضور در لحظه اکنون را پذیرا باشیم.
اکنون میتوانیم از چنین عباراتی استفاده کنیم:
✅ امیدوارم بتوانم با خودم مهربان باشم.
✅ امیدوارم خشمم را کنترل کنم.
✅ امیدوارم با خودم و دیگران با مهر رفتار کنم.
✅ امیدوارم در صلح زندگی کنم.
✅ امیدوارم از نفرت بدور باشم.
✅ امیدوارم بتوانم از خود حمایت کنم.
✅ امیدوارم بتوانم حامی دیگران باشم.
✅ امیدوارم خوبیهای خود را بشناسم.
✅ امیدوارم بتوانم خود را دوست بدارم.
✅ امیدوارم......
با اینکار نیتمان را تعیین میکنیم. حضور داشتن و توجه مهربانانه به هر لحظه، گشوده و پذیرابودن، مهربان بودن، پذیرفتن همهکس و همهچیز بدون نیاز به قضاوت و اصلاحکردن چیزی.
در چنین شرایطی از همه تجربیات بعنوان فرصتی برای رهاکردن دلبستگی، بیدار شدن و تجربه لحظه به لحظه زندگی، دعوت کنیم.
در نهایت برای همه کسانی که در این جشن عروسی با ما هستند آرزوهای خوب طلب کرده و عشق و مهر خود را به آنان ابراز کنیم.
باز هم تکرار کنیم:
امیدوارم همگی شادکام باشیم.
امیدوارم همگی بسلامت باشیم.
امیدوارم همگی در صلح و آرامش زندگی کنیم..
حال به زندگی عادی خود ادامه دهیم.
هماکنون احساس سبکی میکنیم.
طعم شیرین پذیرش آنچه در کنترل ما نیست را حس میکنیم.
رفتار #مشفقانه_و_مهرورزانه برایمان آرامش بینظیری به ارمغان آورده است.
چه خوب که در این زمان همه ما آماده دریافت درسهای جدید زندگی شدهایم!
شاد و در لحظه باشید
ارادتمند
حسن ملکیان
🆔 @Sayehsokhan
"امیدوارم"
✍ "رابرت تورمن" استاد دانشگاه کلمبیا درباره اینکه #زندگی_مشفقانه چه شکلی است؟ تشبیه متفاوتی دارد. او میگوید:
تصور کنید در متروی شلوغ شهرتان منتظر قطار ایستادهاید. ناگهان موجودات فرازمینی از راه میرسند و مترو را بطور غیرمنتظرهای بهم میریزند و شما مجبورید تا ابد در آن وضعیت غیرقابلتحمل با دیگران زندگی کنید.
چگونه واکنشی دارید؟
اکنون بدون هیچ انتخابی باید با این جمعیت ناخواسته زندگی کنید. طبیعی است که رنج میبرید، چون آنها را دوست ندارید و تاییدشان نمیکنید و حتی ممکن است از آنها منتفر باشید. بسیاری از رفتارهایشان شما را رنج میدهد.
جز پیدا کردن راهی که کمتر رنج ببرید، چارهای ندارید.
پس چه بهتر که به کمک آنها بشتابید.
اگر میبینید بچهای یا سالخوردهای زیر دست و پا افتاده نجاتش دهید.
اگر فردی دچار حمله عصبی شده، با همدردی و مراقبت یاری رسانش باشید........
حال همینطور که تصویر مترو را در ذهن خود داریم، تصور کنیم این موجودات فرازمینی به یک جشن عروسی شلوغی که به آن دعوت بودیم، حملهور شدهاند و اوضاع را کاملا آشفته و پریشان کردهاند.
اکنون چه بخواهیم یا نخواهیم بایستی برای همیشه با آن جمع زندگی کنیم، چون اینچنین به هم پیوند خوردهایم.
آمدن یا نیامدن به این جشن عروسی خارج از کنترل ما بود، پس چه بهتر که بکوشیم تا "بهترین خودمان" باشیم. #شفقت_و_مهربانی نسبت به خود و دیگران در دسترسترین کاریست که برای بهترین بودن خودمان، میتوانیم انجام دهیم.
چگونه؟
ابتدا دست خود را روی قلبمان بگذاریم و عبارات #مهرورزی_و_شفقت را بکار ببریم. بکوشیم نسبت به خود و دیگران رفتاری از سر سخاوت داشته باشیم و ببینیم اینکار چه حسی بهمراه دارد!
نفسی عمیق بکشیم و حضور در لحظه اکنون را پذیرا باشیم.
اکنون میتوانیم از چنین عباراتی استفاده کنیم:
✅ امیدوارم بتوانم با خودم مهربان باشم.
✅ امیدوارم خشمم را کنترل کنم.
✅ امیدوارم با خودم و دیگران با مهر رفتار کنم.
✅ امیدوارم در صلح زندگی کنم.
✅ امیدوارم از نفرت بدور باشم.
✅ امیدوارم بتوانم از خود حمایت کنم.
✅ امیدوارم بتوانم حامی دیگران باشم.
✅ امیدوارم خوبیهای خود را بشناسم.
✅ امیدوارم بتوانم خود را دوست بدارم.
✅ امیدوارم......
با اینکار نیتمان را تعیین میکنیم. حضور داشتن و توجه مهربانانه به هر لحظه، گشوده و پذیرابودن، مهربان بودن، پذیرفتن همهکس و همهچیز بدون نیاز به قضاوت و اصلاحکردن چیزی.
در چنین شرایطی از همه تجربیات بعنوان فرصتی برای رهاکردن دلبستگی، بیدار شدن و تجربه لحظه به لحظه زندگی، دعوت کنیم.
در نهایت برای همه کسانی که در این جشن عروسی با ما هستند آرزوهای خوب طلب کرده و عشق و مهر خود را به آنان ابراز کنیم.
باز هم تکرار کنیم:
امیدوارم همگی شادکام باشیم.
امیدوارم همگی بسلامت باشیم.
امیدوارم همگی در صلح و آرامش زندگی کنیم..
حال به زندگی عادی خود ادامه دهیم.
هماکنون احساس سبکی میکنیم.
طعم شیرین پذیرش آنچه در کنترل ما نیست را حس میکنیم.
رفتار #مشفقانه_و_مهرورزانه برایمان آرامش بینظیری به ارمغان آورده است.
چه خوب که در این زمان همه ما آماده دریافت درسهای جدید زندگی شدهایم!
شاد و در لحظه باشید
ارادتمند
حسن ملکیان
🆔 @Sayehsokhan