Forwarded from رمانخونه romankhone.ir
#جایزه #محدثه_میرزایی عزیز
که برنده
#دومین_دوره_مسابقات_شعر
در #انجمن_و_سایت_رمانخونه شدن❤
به دستشان رسید.
@romankhoneir
جایزه: رمان #از_آن_هیجده_ماه_و_هفت_روز
نوشته بانو #شهلا_آبنوس
که برنده
#دومین_دوره_مسابقات_شعر
در #انجمن_و_سایت_رمانخونه شدن❤
به دستشان رسید.
@romankhoneir
جایزه: رمان #از_آن_هیجده_ماه_و_هفت_روز
نوشته بانو #شهلا_آبنوس
Forwarded from عکس نگار
یک سال گذشت...
یک سال سختی
یک سال مشقت
یک سالی که دشواری هایی داشت و اما لحظات خوشی را برامون رقم زد
و این شد...
#انجمن_بزرگ_رمانخونه
با مدیرانی دلسوز
با کاربرانی مهربون
با دوستانی عزیزتر از جان...
در این مدت عزیرانی آمدند و عزیزانی رفتند که هر کدوم به نوبه ی خود تلاشها و زحمات فراوانی برای این انجمن و سایت کشیدن و هم می کشند.
از مدیران مهربونی همچون:
(به ترتیب اسم)
#الهام_غلامی
#اکرم_زارعی
#خدیجه_سیاحی
#راسن_برزخی
#سارا ی عزیز
#سمانه_شیرمحمدی
#سعیده ی عزیز
#عارفه_راد
#فاطمه_حیرت
#فاطمه_میرشفیعی
#فرشته_تات_شهدوست
#کیمیا_ذبیحی
#مریم_صناعی
#نیوشا ی عزیز
که با زحماتشون اینجا رو خونه خودشون دونستند و رفتند.
همچنین دوستای مهربونی که با وجود مشغله های شخصی
پا به پای انجمن اومدند و نزاشتند چراغ اینجا خاموش بشه
از مدیران دلسوزی همچون:
#موژان_آندستا
#غزل_سلیمانی
#سحر_سیما
#زهرا_ابراهیم_زاده
#هانیه_صفامنش
#الناز_اسدزاده
#سلاله_علیائی
و یار شفیقم که این محیط زیبا و قشنگ رو با تموم سختیهاش برامون طراحی کرد
#علی_یوسفلاوی
از تیم ویراستاران و ناظران (به ترتیب اسم)
#الناز_اسدزاده
#الهام_غلامی
#روژینا_خوشه_گیر
#زهرا_ابراهیم_زاده
#سلاله_علیائی
#غزل_مسلم_زاده
#محدثه_میرزایی
#محمدحسین_فرحبخش
#مریم_صناعی
#موژان_آندستا
#ناهید_مردانی
#هانیه_صفامنش
#یاسمین_حاجی
از تیم طراحان
#غزل_سلیمانی
#زهرا_ابراهیم_زاده
از تیم زحمتکش مدیران گپ و گفتمان تلگرام
#بهنوش_طالبی
#فاطمه_طباطبایی
#فروزان عزیز
#محدثه_میرزایی
از سرپرست بخش صوتی
#خدیجه_سیاحی
و تیم فعال صوتی
#باران_آسایش
#زهرا_ابراهیم_زاده
#زیبا_مشگیر
#سلاله_علیائی
#عاطفه_ناظمی
#لیلی_حشمتی
#مائده_حقگو
#محدثه_میرزایی
#منیره_رحیمی
#نازنین_شکوهی
#نورا_خراسانی
از تیم مصاحبه گر های خوبمون
#غزل_سلیمانی
#هانیه_صفامنش
در پایان
در مدتی که گذشت
با وجود تموم مشغله هام همیشه و همیشه کنار انجمن بود
و حتی بیشتر از خودم برای اینجا زحمت کشید
که این همه موفقیت حاصل دلسوزی هایش بود
#سمانه_زارعی عزیز
مراتب سپاس مرا پذیرا باش و بدان تا ابد ممنونتم.
از همه تون ممنونم و از ته دلم آرزوی موفقیت برای تک تک تون رو دارم
و امیدوارم به این ماه عزیز توی زندگی شخصی همیشه و در همه حال لبتون خندون و دلتون شاد باشه
چه اونایی که رفتند و چه اونایی که قراره تا انتهای مسیر کنارمون باشند.
از همه تون متشکرم و امید است مرا بابت ناملایمت هایم، بدقولی هایم، ناسپاسی هایم، غرغر هایم، ببخشید
و اگه ته دلتون ازم ناراحتین به بزرگی خودتون ببخشید
که انشالله مشکلات شخصی منم حل بشه.
و انشالله تا سال دیگه
با کمک هم انجمنی بهتر و جالبتر و با آرامشتر بسازیم
تا همه نویسندگان بنام و نویسندگان نوقلم و همچنین کاربران و علاقمندان به رمان از این فضای فرهنگی استفاده کنند.
به امید فردایی بهتر...
با سپاس فراوان
حسین نجف زاده
یک سال سختی
یک سال مشقت
یک سالی که دشواری هایی داشت و اما لحظات خوشی را برامون رقم زد
و این شد...
#انجمن_بزرگ_رمانخونه
با مدیرانی دلسوز
با کاربرانی مهربون
با دوستانی عزیزتر از جان...
در این مدت عزیرانی آمدند و عزیزانی رفتند که هر کدوم به نوبه ی خود تلاشها و زحمات فراوانی برای این انجمن و سایت کشیدن و هم می کشند.
از مدیران مهربونی همچون:
(به ترتیب اسم)
#الهام_غلامی
#اکرم_زارعی
#خدیجه_سیاحی
#راسن_برزخی
#سارا ی عزیز
#سمانه_شیرمحمدی
#سعیده ی عزیز
#عارفه_راد
#فاطمه_حیرت
#فاطمه_میرشفیعی
#فرشته_تات_شهدوست
#کیمیا_ذبیحی
#مریم_صناعی
#نیوشا ی عزیز
که با زحماتشون اینجا رو خونه خودشون دونستند و رفتند.
همچنین دوستای مهربونی که با وجود مشغله های شخصی
پا به پای انجمن اومدند و نزاشتند چراغ اینجا خاموش بشه
از مدیران دلسوزی همچون:
#موژان_آندستا
#غزل_سلیمانی
#سحر_سیما
#زهرا_ابراهیم_زاده
#هانیه_صفامنش
#الناز_اسدزاده
#سلاله_علیائی
و یار شفیقم که این محیط زیبا و قشنگ رو با تموم سختیهاش برامون طراحی کرد
#علی_یوسفلاوی
از تیم ویراستاران و ناظران (به ترتیب اسم)
#الناز_اسدزاده
#الهام_غلامی
#روژینا_خوشه_گیر
#زهرا_ابراهیم_زاده
#سلاله_علیائی
#غزل_مسلم_زاده
#محدثه_میرزایی
#محمدحسین_فرحبخش
#مریم_صناعی
#موژان_آندستا
#ناهید_مردانی
#هانیه_صفامنش
#یاسمین_حاجی
از تیم طراحان
#غزل_سلیمانی
#زهرا_ابراهیم_زاده
از تیم زحمتکش مدیران گپ و گفتمان تلگرام
#بهنوش_طالبی
#فاطمه_طباطبایی
#فروزان عزیز
#محدثه_میرزایی
از سرپرست بخش صوتی
#خدیجه_سیاحی
و تیم فعال صوتی
#باران_آسایش
#زهرا_ابراهیم_زاده
#زیبا_مشگیر
#سلاله_علیائی
#عاطفه_ناظمی
#لیلی_حشمتی
#مائده_حقگو
#محدثه_میرزایی
#منیره_رحیمی
#نازنین_شکوهی
#نورا_خراسانی
از تیم مصاحبه گر های خوبمون
#غزل_سلیمانی
#هانیه_صفامنش
در پایان
در مدتی که گذشت
با وجود تموم مشغله هام همیشه و همیشه کنار انجمن بود
و حتی بیشتر از خودم برای اینجا زحمت کشید
که این همه موفقیت حاصل دلسوزی هایش بود
#سمانه_زارعی عزیز
مراتب سپاس مرا پذیرا باش و بدان تا ابد ممنونتم.
از همه تون ممنونم و از ته دلم آرزوی موفقیت برای تک تک تون رو دارم
و امیدوارم به این ماه عزیز توی زندگی شخصی همیشه و در همه حال لبتون خندون و دلتون شاد باشه
چه اونایی که رفتند و چه اونایی که قراره تا انتهای مسیر کنارمون باشند.
از همه تون متشکرم و امید است مرا بابت ناملایمت هایم، بدقولی هایم، ناسپاسی هایم، غرغر هایم، ببخشید
و اگه ته دلتون ازم ناراحتین به بزرگی خودتون ببخشید
که انشالله مشکلات شخصی منم حل بشه.
و انشالله تا سال دیگه
با کمک هم انجمنی بهتر و جالبتر و با آرامشتر بسازیم
تا همه نویسندگان بنام و نویسندگان نوقلم و همچنین کاربران و علاقمندان به رمان از این فضای فرهنگی استفاده کنند.
به امید فردایی بهتر...
با سپاس فراوان
حسین نجف زاده
📌 دلنوشته های کاربران انجمن رمانخونه📌
#موژان_اندستا #غزل_سلیمانی
#زهرا_ابراهیم_زاده #هانیه_صفامنش
#الناز_اسدزاده #روژینا_خوشه_گیر
#محدثه_میرزایی #خدیجه_سیاحی
#باران_اسایش #سلاله_علیائی #کتایون
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
@channle_delnevis
👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆
#موژان_اندستا #غزل_سلیمانی
#زهرا_ابراهیم_زاده #هانیه_صفامنش
#الناز_اسدزاده #روژینا_خوشه_گیر
#محدثه_میرزایی #خدیجه_سیاحی
#باران_اسایش #سلاله_علیائی #کتایون
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
@channle_delnevis
👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆
Forwarded from دلنویس📝 (🎼Solaleh🎼)
✍دلــ💔ــنویس✍
📝 و تو فکر میکنی خاموش شده اند...دلتنگی هایی که هر روز ساکتشان میکنم!
🆔 @Channle_delnevis
📌 دلنوشته های کاربران انجمن رمانخونه📌
#موژان_اندستا
#غزل_سلیمانی
#الناز_اسد_زاده
#زهرا_ابراهیم_زاده
#خدیجه_سیاحی
#روژینا_خوشه_گیر
#محدثه_میرزایی
#هانیه_صفامنش
#باران_آسایش
#کتایون
#سلاله_علیائی
ادمین تبادل🙋
@M_i_S_s_y
@solaleh_olyaei
🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷
🆔 @Channle_delnevis
🔶🔶🔶🔶🔶🔶🔶
https://t.me/joinchat/AAAAAELjdqDNtqyiHHeQQA
📝 و تو فکر میکنی خاموش شده اند...دلتنگی هایی که هر روز ساکتشان میکنم!
🆔 @Channle_delnevis
📌 دلنوشته های کاربران انجمن رمانخونه📌
#موژان_اندستا
#غزل_سلیمانی
#الناز_اسد_زاده
#زهرا_ابراهیم_زاده
#خدیجه_سیاحی
#روژینا_خوشه_گیر
#محدثه_میرزایی
#هانیه_صفامنش
#باران_آسایش
#کتایون
#سلاله_علیائی
ادمین تبادل🙋
@M_i_S_s_y
@solaleh_olyaei
🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷
🆔 @Channle_delnevis
🔶🔶🔶🔶🔶🔶🔶
https://t.me/joinchat/AAAAAELjdqDNtqyiHHeQQA
Telegram
دلنویس📝
📌 دلنوشته های کاربران انجمن رمانخونه📌
#موژان_اندستا #هانیه_صفامنش #الناز_اسدزاده #روژینا_خوشه_گیر #محدثه_میرزایی #خدیجه_سیاحی #باران_اسایش #سلاله_علیائی #کتایون_هوشیار #عارفه_راد #سارینا_قربانی
#موژان_اندستا #هانیه_صفامنش #الناز_اسدزاده #روژینا_خوشه_گیر #محدثه_میرزایی #خدیجه_سیاحی #باران_اسایش #سلاله_علیائی #کتایون_هوشیار #عارفه_راد #سارینا_قربانی
Forwarded from رمانخونه romankhone.ir
با سلام
ضمن تشکر از #نویسندگان و #نوقلمان عزیز و آرزوی موفقیت روز افزون برای همه عزیزانی که ما را در برگزاری #دوره_پنجم_نظرسنجی
#رمان_برتر_مجازی همراهی کردند.
به استحضار میرساند قسمت سوم مسابقه نظرسنجی به پایان رسید.
قسمت چهارم نظرسنجی در
#کانال_اختصاصی_انجمن با شیوه ای متفاوت برگزار می شود.
امیدوارم در این مرحله از مسابقه هم ما را با وجود و حضور خود همراهی فرمایید.
و اما #کاربران عزیز کانال
خواهش میکنم از طریق لینک تاپیک هر رمان به انجمن مراجعه کنید
و براساس نظر خودتون رای بدین.
نکته:
در انجمن عضو شوید و از قسمتها و بخشهای مفید آن استفاده کنید.
باتشکر مدیریت انجمن
#بزرگترین_مسابقه_رمان_برتر_مجازی
در #انجمن_رمانخونه
@romankhoneir
رمان شماره 1⃣
#در_برزخ_تنم
به قلم: #کبری_دلیری ( #سامیا )
https://t.me/romankhoneir/890
رمان شماره 2⃣
#و_خوابی_که_آرام_گرفت
به قلم: #ز_مطلوبی
https://t.me/romankhoneir/891
رمان شماره 3⃣
#صبح_مهتابی
به قلم: #غزل_سلیمانی
https://t.me/romankhoneir/892
رمان شماره 4⃣
#زیبا_رویان_بهشتی_در_زمین
به قلم: #خدیجه_سیاحی
https://t.me/romankhoneir/893
رمان شماره 5⃣
#آخرین_پروانه
به قلم: #ساناز_مضانی
https://t.me/romankhoneir/894
رمان شماره 6⃣
#دل_بریدن_از_عشق
به قلم: #سلاله_علیائی
https://t.me/romankhoneir/895
رمان شماره 7⃣
#رخنه
به قلم: #ریحانه_سجادی
https://t.me/romankhoneir/896
رمان شماره 8⃣
#تو_اول_تو_آخر
به قلم: #الناز_اسدزاده
https://t.me/romankhoneir/897
رمان شماره 9⃣
#کک
به قلم: #نیلوفر_پارسیان و #مهدیس_مسکینی
https://t.me/romankhoneir/898
رمان شماره 0⃣1⃣
#پاییز_مرگ
به قلم: #آرمان_فیروز
https://t.me/romankhoneir/899
رمان شماره1⃣1⃣
#لحد_شوم
به قلم: #زهرا_ابراهیم_زاده
https://t.me/romankhoneir/900
رمان شماره2⃣1⃣
#پاد_زهر
به قلم: #باران_آسایش
https://t.me/romankhoneir/901
رمان شماره3⃣1⃣
#تداعی
به قلم: #سپیده_وهاب_زاده
https://t.me/romankhoneir/902
رمان شماره4⃣1⃣
#نرگس
به قلم: #سپیده_وهاب_زاده
https://t.me/romankhoneir/903
رمان شماره5⃣1⃣
#میترسه_دلم
به قلم: #الناز_اسد_زاده
https://t.me/romankhoneir/904
رمان شماره6⃣1⃣
#شاهرگ
به قلم #دلارام_میری
https://t.me/romankhoneir/905
رمان شماره7⃣1⃣
#مدیونم_به_تو
به قلم: #fatemeh_ashd
https://t.me/romankhoneir/906
رمان شماره8⃣1⃣
#ژرفای_اطلس
به قلم: #محدثه_میرزایی
https://t.me/romankhoneir/907
رمان شماره9⃣1⃣
#شاید_نباید_خوش_آید
به قلم: #نگار_اکبری
https://t.me/romankhoneir/908
رمان شماره0⃣2⃣
#آراد_من_آراد_او
به قلم: #کبری_دلیری
https://t.me/romankhoneir/909
ضمن تشکر از #نویسندگان و #نوقلمان عزیز و آرزوی موفقیت روز افزون برای همه عزیزانی که ما را در برگزاری #دوره_پنجم_نظرسنجی
#رمان_برتر_مجازی همراهی کردند.
به استحضار میرساند قسمت سوم مسابقه نظرسنجی به پایان رسید.
قسمت چهارم نظرسنجی در
#کانال_اختصاصی_انجمن با شیوه ای متفاوت برگزار می شود.
امیدوارم در این مرحله از مسابقه هم ما را با وجود و حضور خود همراهی فرمایید.
و اما #کاربران عزیز کانال
خواهش میکنم از طریق لینک تاپیک هر رمان به انجمن مراجعه کنید
و براساس نظر خودتون رای بدین.
نکته:
در انجمن عضو شوید و از قسمتها و بخشهای مفید آن استفاده کنید.
باتشکر مدیریت انجمن
#بزرگترین_مسابقه_رمان_برتر_مجازی
در #انجمن_رمانخونه
@romankhoneir
رمان شماره 1⃣
#در_برزخ_تنم
به قلم: #کبری_دلیری ( #سامیا )
https://t.me/romankhoneir/890
رمان شماره 2⃣
#و_خوابی_که_آرام_گرفت
به قلم: #ز_مطلوبی
https://t.me/romankhoneir/891
رمان شماره 3⃣
#صبح_مهتابی
به قلم: #غزل_سلیمانی
https://t.me/romankhoneir/892
رمان شماره 4⃣
#زیبا_رویان_بهشتی_در_زمین
به قلم: #خدیجه_سیاحی
https://t.me/romankhoneir/893
رمان شماره 5⃣
#آخرین_پروانه
به قلم: #ساناز_مضانی
https://t.me/romankhoneir/894
رمان شماره 6⃣
#دل_بریدن_از_عشق
به قلم: #سلاله_علیائی
https://t.me/romankhoneir/895
رمان شماره 7⃣
#رخنه
به قلم: #ریحانه_سجادی
https://t.me/romankhoneir/896
رمان شماره 8⃣
#تو_اول_تو_آخر
به قلم: #الناز_اسدزاده
https://t.me/romankhoneir/897
رمان شماره 9⃣
#کک
به قلم: #نیلوفر_پارسیان و #مهدیس_مسکینی
https://t.me/romankhoneir/898
رمان شماره 0⃣1⃣
#پاییز_مرگ
به قلم: #آرمان_فیروز
https://t.me/romankhoneir/899
رمان شماره1⃣1⃣
#لحد_شوم
به قلم: #زهرا_ابراهیم_زاده
https://t.me/romankhoneir/900
رمان شماره2⃣1⃣
#پاد_زهر
به قلم: #باران_آسایش
https://t.me/romankhoneir/901
رمان شماره3⃣1⃣
#تداعی
به قلم: #سپیده_وهاب_زاده
https://t.me/romankhoneir/902
رمان شماره4⃣1⃣
#نرگس
به قلم: #سپیده_وهاب_زاده
https://t.me/romankhoneir/903
رمان شماره5⃣1⃣
#میترسه_دلم
به قلم: #الناز_اسد_زاده
https://t.me/romankhoneir/904
رمان شماره6⃣1⃣
#شاهرگ
به قلم #دلارام_میری
https://t.me/romankhoneir/905
رمان شماره7⃣1⃣
#مدیونم_به_تو
به قلم: #fatemeh_ashd
https://t.me/romankhoneir/906
رمان شماره8⃣1⃣
#ژرفای_اطلس
به قلم: #محدثه_میرزایی
https://t.me/romankhoneir/907
رمان شماره9⃣1⃣
#شاید_نباید_خوش_آید
به قلم: #نگار_اکبری
https://t.me/romankhoneir/908
رمان شماره0⃣2⃣
#آراد_من_آراد_او
به قلم: #کبری_دلیری
https://t.me/romankhoneir/909
Forwarded from عکس نگار
📚رمان زیبای: #به_ژرفای_اطلس
✍به قلم: #محدثه_میرزایی
📃ژانر: #عاشقانه #اجتماعی
@romankhoneir
📜خلاصه:
گذشته تلخ، خود به حد کافی دردناک هست اما اگر زمانی برسد و تو بفهمی که میتوانستی جزء خوشبخت ترین بچههای شهرت باشی و بر سر یک بچه بازی، کودکیات حرام شود با طرف مقابلات چه میکردی؟
و درست زمانی متوجه این قضیه شوی که خود درگیر هزار گیر و گرفتاری باشی. نه تنها درگیر مشکلات خودت بلکه مشکلات اطرافیانت.
و شاید در آن لحظه فکر کنی که برای سختی کشیدن و مرهم دردهای اطرافیانت بودن، خلق شدهای!
ولی هرچه که باشد همه زندگی تلخ نیست!
فراز و نشیب دارد، پستی و بلندی دارد. شاید مدتی طولانی در پستی زندگی بمانی اما بالاخره فراز و بلندی هم خواهد آمد.
هرچند که ممکن است در این میان خیلی چیزها را از دست بدهی و در ازایش تنها تجربه به دست آوری اما بدان که این رسم روزگار است...
@romankhoneir
📖قسمتی از متن رمان: باران نم نمی شروع به باریدن کرده بود . مردم هر یک به طریقی میخواستند خود را از این بارش هرچند کم باران نجات دهند . یکی چتر به همراه داشت، یکی کیف خود را بر روی سرش چتر کرده و دیگری از زیر سایه بان مغازه ها عبور می کرد. برف پاک کن ماشین هایی که در حال عبور از خیابان بودند، باز هم باید جور آدم های نشسته در ماشین را میکشیدند و جالب بود دیدن پیرمردی که آسوده و بدون آن که بخواهد خود را از شر بارش باران نجات دهد و هر طور شده به مقصد رساند. آرام و با طمأنینه در حال عبور از پیاده رو بود؛ بدون چتر، بدون بارانی، بدون پوتین. میتوان گفت جزء وصل ناشدنی آن مردم بود. شاید هم میدانست که باران در رفتن نمی خواهد ، عجله نمی خواهد بلکه باید بیش تر در خیابان معطل کرد تا حس کرد این نعمت را!
صدای زنگوله آویخته شده بر سر در کافه حواس مرد جوان را به سمت در کشاند. چشم از پنجره خیس از باران و مردم رهگذر گرفت و به در دوخت. ترمه با چشم به دنبالش میگشت که دست نیمه بلند شده او توجهاش را به آن سمت جلب کرد. لبخند کم رنگی به لب آورد و مرد جوان سری تکان داد. ترمه به سمت میز رفت. هنوز نفسش جا نیامده بود .
-سلام ببخشید خیلی دیر شد.
مرد به احترام او بلند شد.
-سلام نه خیلی هم دیر نشده.
و بعد با دست به صندلی روبه رویش اشاره زد.
-بفرمایین.
ترمه صندلی را کشید و بر رویش نشست. کیفاش را بر روی صندلی کناری گذاشت و دستانش را بر روی میز در هم قلاب کرد. کمی نفساش جا آمده بود.
-خوبین؟
به آرامی گفت:
-بله، ممنون.
-چی میل دارین؟
ترمه با صدای گارسون چشم از طرح گل های پرپیچ و خم بر روی جعبه ی دستمال کاغذی گرفت و به مردی که دفترچه به دست بالای سر آن ها ایستاده بود، داد و قبل از آن که جوابی بدهد آقای امینی گفت:
-دو فنجون قهوه ترک لطفا!
@romankhoneir
⚪️این رمان را در آدرس زیر دنبال کنید👇
http://yon.ir/1F03w
✍به قلم: #محدثه_میرزایی
📃ژانر: #عاشقانه #اجتماعی
@romankhoneir
📜خلاصه:
گذشته تلخ، خود به حد کافی دردناک هست اما اگر زمانی برسد و تو بفهمی که میتوانستی جزء خوشبخت ترین بچههای شهرت باشی و بر سر یک بچه بازی، کودکیات حرام شود با طرف مقابلات چه میکردی؟
و درست زمانی متوجه این قضیه شوی که خود درگیر هزار گیر و گرفتاری باشی. نه تنها درگیر مشکلات خودت بلکه مشکلات اطرافیانت.
و شاید در آن لحظه فکر کنی که برای سختی کشیدن و مرهم دردهای اطرافیانت بودن، خلق شدهای!
ولی هرچه که باشد همه زندگی تلخ نیست!
فراز و نشیب دارد، پستی و بلندی دارد. شاید مدتی طولانی در پستی زندگی بمانی اما بالاخره فراز و بلندی هم خواهد آمد.
هرچند که ممکن است در این میان خیلی چیزها را از دست بدهی و در ازایش تنها تجربه به دست آوری اما بدان که این رسم روزگار است...
@romankhoneir
📖قسمتی از متن رمان: باران نم نمی شروع به باریدن کرده بود . مردم هر یک به طریقی میخواستند خود را از این بارش هرچند کم باران نجات دهند . یکی چتر به همراه داشت، یکی کیف خود را بر روی سرش چتر کرده و دیگری از زیر سایه بان مغازه ها عبور می کرد. برف پاک کن ماشین هایی که در حال عبور از خیابان بودند، باز هم باید جور آدم های نشسته در ماشین را میکشیدند و جالب بود دیدن پیرمردی که آسوده و بدون آن که بخواهد خود را از شر بارش باران نجات دهد و هر طور شده به مقصد رساند. آرام و با طمأنینه در حال عبور از پیاده رو بود؛ بدون چتر، بدون بارانی، بدون پوتین. میتوان گفت جزء وصل ناشدنی آن مردم بود. شاید هم میدانست که باران در رفتن نمی خواهد ، عجله نمی خواهد بلکه باید بیش تر در خیابان معطل کرد تا حس کرد این نعمت را!
صدای زنگوله آویخته شده بر سر در کافه حواس مرد جوان را به سمت در کشاند. چشم از پنجره خیس از باران و مردم رهگذر گرفت و به در دوخت. ترمه با چشم به دنبالش میگشت که دست نیمه بلند شده او توجهاش را به آن سمت جلب کرد. لبخند کم رنگی به لب آورد و مرد جوان سری تکان داد. ترمه به سمت میز رفت. هنوز نفسش جا نیامده بود .
-سلام ببخشید خیلی دیر شد.
مرد به احترام او بلند شد.
-سلام نه خیلی هم دیر نشده.
و بعد با دست به صندلی روبه رویش اشاره زد.
-بفرمایین.
ترمه صندلی را کشید و بر رویش نشست. کیفاش را بر روی صندلی کناری گذاشت و دستانش را بر روی میز در هم قلاب کرد. کمی نفساش جا آمده بود.
-خوبین؟
به آرامی گفت:
-بله، ممنون.
-چی میل دارین؟
ترمه با صدای گارسون چشم از طرح گل های پرپیچ و خم بر روی جعبه ی دستمال کاغذی گرفت و به مردی که دفترچه به دست بالای سر آن ها ایستاده بود، داد و قبل از آن که جوابی بدهد آقای امینی گفت:
-دو فنجون قهوه ترک لطفا!
@romankhoneir
⚪️این رمان را در آدرس زیر دنبال کنید👇
http://yon.ir/1F03w
✍دلــ💔ــنویس✍
📝 و تو فکر میکنی خاموش شده اند...دلتنگی هایی که هر روز ساکتشان میکنم!
🆔 @Channle_delnevis
📌 دلنوشته های کاربران انجمن رمانخونه📌
#موژان_اندستا
#غزل_سلیمانی
#الناز_اسد_زاده
#زهرا_ابراهیم_زاده
#خدیجه_سیاحی
#روژینا_خوشه_گیر
#محدثه_میرزایی
#هانیه_صفامنش
#باران_آسایش
#کتایون
#سلاله_علیائی
ادمین تبادل🙋
@M_i_S_s_y
@solaleh_olyaei
🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷
🆔 @Channle_delnevis
🔶🔶🔶🔶🔶🔶🔶
https://t.me/joinchat/AAAAAELjdqDNtqyiHHeQQA
📝 و تو فکر میکنی خاموش شده اند...دلتنگی هایی که هر روز ساکتشان میکنم!
🆔 @Channle_delnevis
📌 دلنوشته های کاربران انجمن رمانخونه📌
#موژان_اندستا
#غزل_سلیمانی
#الناز_اسد_زاده
#زهرا_ابراهیم_زاده
#خدیجه_سیاحی
#روژینا_خوشه_گیر
#محدثه_میرزایی
#هانیه_صفامنش
#باران_آسایش
#کتایون
#سلاله_علیائی
ادمین تبادل🙋
@M_i_S_s_y
@solaleh_olyaei
🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷
🆔 @Channle_delnevis
🔶🔶🔶🔶🔶🔶🔶
https://t.me/joinchat/AAAAAELjdqDNtqyiHHeQQA
Telegram
دلنویس📝
📌 دلنوشته های کاربران انجمن رمانخونه📌
#موژان_اندستا #هانیه_صفامنش #الناز_اسدزاده #روژینا_خوشه_گیر #محدثه_میرزایی #خدیجه_سیاحی #باران_اسایش #سلاله_علیائی #کتایون_هوشیار #عارفه_راد #سارینا_قربانی
#موژان_اندستا #هانیه_صفامنش #الناز_اسدزاده #روژینا_خوشه_گیر #محدثه_میرزایی #خدیجه_سیاحی #باران_اسایش #سلاله_علیائی #کتایون_هوشیار #عارفه_راد #سارینا_قربانی
چمدانم را بستهام
من
میخواهم به شهری روم
مردمانش همه از اهل هنر
آسمانش آبی
خیابانش تهی از هرچه ماشین است
هوایش مالامال و آکنده از عطر گلهای یاس باشد
وقتی در آن قدم میزنی
خنکای باد صورتت را نوازش کند
شبهایش مسکوت و مملو و مبحوس در ّعطر شببوها باشد
دلم میخواهد
به شهری روم
که دویدن در خیابانها و زیر شلاق باران
را، دیوانگی تو نپندارند
میخواهم به شهری روم
که وقتی در آن راه میروی
دوربین عکاسیات را برداری و هرچه را شکار میکنی، بدون داشتن دغدغهی آنکه دیگران تو را به سخره گیرند، عکس بگیری نه آنکه پنهانی و با قطع صدای چیلیک دوربین و دلهره، تصویری نهچندان جالب بگیری
قلم و رنگ و بوم نقاشیات را برداری
،درست وسط خیابان بگذاری
و تا انتهای جاده را به تصویر بکشی
نه کسی به سخره گیرد تو را
و نه ماشینی درحال گذر از آن باشد
قلم و کاغذ و صندلی کوچکی را برداری و
در گوشهای از پیادهرو بنشینی
هرکه و هرچه را میبینی
به قلم بکشانی
میگویند شعر جوشیدن است نه کوشیدن
این جوشش هرلحظه امکان دارد باشد
میخواهم
وقتی درحال گذر از پیادهروها باشم
گر مصرعی به ذهنم رسید
به ناگاه بایستم و دفترچه را از جیبم بردارم و یادداشت کنم؛ و این جزء عادیترینها برای مردمش باشد و بیتوجه به راه خود ادامه دهند؛ نه آنکه رنگ تعجب بگیرد صورتشان را
و اندکی بعد سری به تاسف تکان دهند
من
میخواهم به شهری روم
که مردمانش همه از اهل هنر باشند
میخواهم زندگی کنم
اما مثل اینکه حقی ندارم!
#محدثه_میرزایی
#در_جوی_زمان
@channle_delnevis
من
میخواهم به شهری روم
مردمانش همه از اهل هنر
آسمانش آبی
خیابانش تهی از هرچه ماشین است
هوایش مالامال و آکنده از عطر گلهای یاس باشد
وقتی در آن قدم میزنی
خنکای باد صورتت را نوازش کند
شبهایش مسکوت و مملو و مبحوس در ّعطر شببوها باشد
دلم میخواهد
به شهری روم
که دویدن در خیابانها و زیر شلاق باران
را، دیوانگی تو نپندارند
میخواهم به شهری روم
که وقتی در آن راه میروی
دوربین عکاسیات را برداری و هرچه را شکار میکنی، بدون داشتن دغدغهی آنکه دیگران تو را به سخره گیرند، عکس بگیری نه آنکه پنهانی و با قطع صدای چیلیک دوربین و دلهره، تصویری نهچندان جالب بگیری
قلم و رنگ و بوم نقاشیات را برداری
،درست وسط خیابان بگذاری
و تا انتهای جاده را به تصویر بکشی
نه کسی به سخره گیرد تو را
و نه ماشینی درحال گذر از آن باشد
قلم و کاغذ و صندلی کوچکی را برداری و
در گوشهای از پیادهرو بنشینی
هرکه و هرچه را میبینی
به قلم بکشانی
میگویند شعر جوشیدن است نه کوشیدن
این جوشش هرلحظه امکان دارد باشد
میخواهم
وقتی درحال گذر از پیادهروها باشم
گر مصرعی به ذهنم رسید
به ناگاه بایستم و دفترچه را از جیبم بردارم و یادداشت کنم؛ و این جزء عادیترینها برای مردمش باشد و بیتوجه به راه خود ادامه دهند؛ نه آنکه رنگ تعجب بگیرد صورتشان را
و اندکی بعد سری به تاسف تکان دهند
من
میخواهم به شهری روم
که مردمانش همه از اهل هنر باشند
میخواهم زندگی کنم
اما مثل اینکه حقی ندارم!
#محدثه_میرزایی
#در_جوی_زمان
@channle_delnevis
Forwarded from دلنویس📝 (Khadijeh.s.95)
بهار: كي تموم ميشه اين دوري لعنتي
گفتم:
-به زودي، زود. اون وقت ميتونم شبا با بوسه چشمات بخوابم نه با حسرت لمس موهات
همانطور كه در آغوشم تكان ميخورد و به حلقه دست هايم تكيه ميداد گفت:
-از كى شاعر شدى حضرت عشق؟
-از وقتي تورو از بر شدم
رمان زيبارويان بهشتي در زمين
خديجه سياحى
https://t.me/Channle_delnevis
گفتم:
-به زودي، زود. اون وقت ميتونم شبا با بوسه چشمات بخوابم نه با حسرت لمس موهات
همانطور كه در آغوشم تكان ميخورد و به حلقه دست هايم تكيه ميداد گفت:
-از كى شاعر شدى حضرت عشق؟
-از وقتي تورو از بر شدم
رمان زيبارويان بهشتي در زمين
خديجه سياحى
https://t.me/Channle_delnevis
Telegram
دلنویس📝
📌 دلنوشته های کاربران انجمن رمانخونه📌
#موژان_اندستا #هانیه_صفامنش #الناز_اسدزاده #روژینا_خوشه_گیر #محدثه_میرزایی #خدیجه_سیاحی #باران_اسایش #سلاله_علیائی #کتایون_هوشیار #عارفه_راد #سارینا_قربانی
#موژان_اندستا #هانیه_صفامنش #الناز_اسدزاده #روژینا_خوشه_گیر #محدثه_میرزایی #خدیجه_سیاحی #باران_اسایش #سلاله_علیائی #کتایون_هوشیار #عارفه_راد #سارینا_قربانی
Forwarded from دلنویس📝 (❃۩ ℳ.რÎՐ乙Թξḯ ۩❃)
گاهی
حتی اگر پولدارترین آدم شهر هم که باشی
خیلی چیزها را نمیتوان خرید
مثل شوق بازیهای کودکی را
زمانی که بزرگیترین دلشورههایت، ناتمام ماندن مشقهایی بود که باید برای فردا آماده شان میکردی.
مثل آن روزهایی که وقتی تابستان میآمد انگار که بزرگترین هدیه را گرفتهای
و قرار گذاشتن با دوستانت
و چه حسی داشت وقتی که تا خود صبح از شوق زیاد، خواب به چشمانت نمیآمد
شاید بهتر باشد بگویم
مثل
گذشته را...
#محدثه_میرزایی
#در_جوی_زمان
@Channle_delnevis
حتی اگر پولدارترین آدم شهر هم که باشی
خیلی چیزها را نمیتوان خرید
مثل شوق بازیهای کودکی را
زمانی که بزرگیترین دلشورههایت، ناتمام ماندن مشقهایی بود که باید برای فردا آماده شان میکردی.
مثل آن روزهایی که وقتی تابستان میآمد انگار که بزرگترین هدیه را گرفتهای
و قرار گذاشتن با دوستانت
و چه حسی داشت وقتی که تا خود صبح از شوق زیاد، خواب به چشمانت نمیآمد
شاید بهتر باشد بگویم
مثل
گذشته را...
#محدثه_میرزایی
#در_جوی_زمان
@Channle_delnevis
Forwarded from رمانخونه romankhone.ir
#شعر دخترک
شاعر: #خدیجه_سیاحی
گوینده: #محدثه_میرزایی
تنظیم و میکس: #خدیجه_سیاحی
http://romankhone.ir/forums/topic/6747-تک-شعر-صوتی/?do=findComment&comment=39936
شاعر: #خدیجه_سیاحی
گوینده: #محدثه_میرزایی
تنظیم و میکس: #خدیجه_سیاحی
http://romankhone.ir/forums/topic/6747-تک-شعر-صوتی/?do=findComment&comment=39936
Forwarded from رمانخونه romankhone.ir
#شعر دخترک
شاعر: #خدیجه_سیاحی
گوینده: #محدثه_میرزایی
تنظیم و میکس: #خدیجه_سیاحی
http://romankhone.ir/forums/topic/6747-تک-شعر-صوتی/?do=findComment&comment=39936
شاعر: #خدیجه_سیاحی
گوینده: #محدثه_میرزایی
تنظیم و میکس: #خدیجه_سیاحی
http://romankhone.ir/forums/topic/6747-تک-شعر-صوتی/?do=findComment&comment=39936
Forwarded from |خَطّ و خَشْـ | (|سُلاٰلِهـ عُلیاٰئیـ |)
~~~~♥️~~~~
#دلنوشته_نویس
عکسها
دفترخاطراتی اند که ثانیههای زندگیات را ثبت کردهاند
اما همیشه
جای یک نفر در قاب خالیست
و آن عکاسیست که
همیشه در پشت قاب است و سعی دارد
بهترین و هنریترین
تصویر را ثبت کند؛
جای خالیای که
هیچوقت حس نمیشود...
#محدثه_میرزایی
Join us--> @delnevis_nevesht
~~~~♥️~~~~
#دلنوشته_نویس
عکسها
دفترخاطراتی اند که ثانیههای زندگیات را ثبت کردهاند
اما همیشه
جای یک نفر در قاب خالیست
و آن عکاسیست که
همیشه در پشت قاب است و سعی دارد
بهترین و هنریترین
تصویر را ثبت کند؛
جای خالیای که
هیچوقت حس نمیشود...
#محدثه_میرزایی
Join us--> @delnevis_nevesht
~~~~♥️~~~~
Forwarded from |خَطّ و خَشْـ | (|سُلاٰلِهـ عُلیاٰئیـ |)
~~~~♥~~~~
#دلنوشته_نویس
کس نداند هیچ ز حالم
در این آشفتهبازار خیالم
زنند زخم روی زخمهایم
ای یار و مونس و وفادارم
#محدثه_میرزایی
Join us--> @delnevis_nevesht
#دلنوشته_نویس
کس نداند هیچ ز حالم
در این آشفتهبازار خیالم
زنند زخم روی زخمهایم
ای یار و مونس و وفادارم
#محدثه_میرزایی
Join us--> @delnevis_nevesht
Forwarded from |خَطّ و خَشْـ | (|●سین عین عین●|)
~~~~♥️~~~~
#دلنوشته_نویس
عکسها
دفترخاطراتی اند که ثانیههای زندگیات را ثبت کردهاند
اما همیشه
جای یک نفر در قاب خالیست
و آن عکاسیست که
همیشه در پشت قاب است و سعی دارد
بهترین و هنریترین
تصویر را ثبت کند؛
جای خالیای که
هیچوقت حس نمیشود...
#محدثه_میرزایی
Join us--> @delnevis_nevesht
~~~~♥️~~~~
#دلنوشته_نویس
عکسها
دفترخاطراتی اند که ثانیههای زندگیات را ثبت کردهاند
اما همیشه
جای یک نفر در قاب خالیست
و آن عکاسیست که
همیشه در پشت قاب است و سعی دارد
بهترین و هنریترین
تصویر را ثبت کند؛
جای خالیای که
هیچوقت حس نمیشود...
#محدثه_میرزایی
Join us--> @delnevis_nevesht
~~~~♥️~~~~