عریضه "اشعار رضا دین پرور"
1.25K subscribers
161 photos
72 videos
1 file
12 links
مناجات، مدح و مرثیه اهل بیت (علیهم السلام)
*تنها صفحه رسمی*
Download Telegram
#حضرت_علی_اکبر_ع
#محرم

از تن تو همه اعضای تو منفک شده است
بدنت مثل ضریحی که مُشبّک شده است

خبرت را ز لب باد شنیدم اکبر
یال پیشانی اسب تو چرا لک شده است

هُرم این دشت نشسته به لب پُر ترکت
لب تو خشک تر از سودهء آهک شده است

پاشو که بی تو اباالفضل میان میدان
وسط این همه نامرد صفت، تک شده است

چونکه پاشیده ای از هم تو در این لحظهء تلخ
روزهء صبر دلم دایرهء شک شده است

مثل قالی که شده ریش، شده ریش دلم
خیمه گاه بدنت پاخور ِ پاتک شده است

اوّلش تا به تو افتاد نگاهم گفتم
عمر من زیر سُم اسب، چه اندک شده است

قامت سرو تو را شوردلان چشم زدند
بدنت ریز چو صد قطعهء کوچک شده است

زائرت هستم و بالا سر تو دراحرام
بدنت مثل ضریحی که مُشبّک شده است

@reza_dinparvar101
#حضرت_علی_اکبر_ع
#محرم

به روی ذکر لبت ربنا گره زده اند
مدینه و نجف و کربلا گره زده اند

عمامه ای که سرت هست را زنان حرم
شبیه تاج سر مصطفا گره زده اند

به هر دو پهلوی تو با سفارش زهرا
صد و ده آیهء یا مرتضا گره زده اند

دم وداع به قاسم چه گفته بودی که
تو را به روضه ای از مجتبا گره زده اند

نمی رسم به تو هرچند می کشم زانو
مرا جدا و ترا هم جدا گره زده اند

چه شد که تشنه شدی و نرفته برگشتی
دل تو و جگرم را کجا گره زده اند

نرفت شانهء دستم میان موهایت
تمام خاطره های مرا گره زده اند

برو بیا شده بین مسیر بوسهء من
خوشی بخت مرا زیر پا گره زده اند

به خود نپیچ شهید هزار و صد تکه
تن تو را به زمین نعل ها گره زده اند

ببین کنار تو سوز بلند اشکم را
به طبل و خندهء صد بی حیا گره زده اند

برای حرمت گیسو، زنان خیمه نشین
چه سفت معجری از عمه را گره زده اند

برای آنکه نریزد به روی خاک تنت
ز چند گوشه به زحمت عبا گره زده اند

@reza_dinparvar101
با عرض سلام وتبریک اعیاد شعبانیه
برای مشاهده اشعار قبلی حضرت علی اکبر علیه السلام از هشتک زیر استفاده فرمایید

#حضرت_علی_اکبر_ع

@reza_dinparvar101
آن شب که از جام لبت انگور می ریخت
در پیش پاهای تو کوه طور می ریخت
از چهرهء مشکل گشایت نور می ریخت
لیلا تمام غصه ها را دور می ریخت

اشک دو چشمت عمه را بی تاب می کرد
زهرا تو را تقدیم بر ارباب می کرد

اسرار قرآن در تجلّی تو گُم بود
اشک تو تفسیر "سَقاهُم رَبُّهُم" بود
تصویر حج در برکه ای نزدیک خُم بود
عشق حسین و خواهش روز دهم بود

از خاک پای تو طلا می آفریدند
از ذکر لبهایت دعا می آفریدند

این قدّ و بالا قدّ و بالای حسین است
این نور سیما نور سیمای حسین است
لبخندهای تو مسیحای حسین است
نام قشنگت نام بابای حسین است

تو آمدی هرچه گدا آقا شد امشب
تو آمدی آقای ما بابا شد امشب

یک طیف در دنیا سعادت می پسندند
یک قوم تسبیح و عبادت می پسندند
یک عده مجنونند ارادت می پسندند
ما را گدای خانه زادت می پسندند

لیلاترین لیلای عالم دلبری کن
حیدر که بودی یاعلی، پیغمبری کن

الله، اسم اکبرش را در تو دیده
حیدر روی پیغمبرش را در تو دیده
زهرا جلال حیدرش را در تو دیده
زینب حیای مادرش را در تو دیده

یکبار علی اکبر نوشتم پنج تن شد
خواندم ترا ابن الحسین، ابن الحسن شد

از عرش می گیرم سراغ یاربت را
تشنه شدم توحیدِ اذکار لبت را
تقدیس خواهم کرد کار هر شبت را
آنجا که می گیری رکاب زینبت را

زهرا به تو اجر عبادت داده اکبر
این کار را عباس یادت داده اکبر

میخواستم پیدا کنم شور و شعف را
گم کرده ام در بین مضمون ها هدف را
دیوانه ام برهم زدم هر وعده صف را
دیدم به عشق چشم تو خواب نجف را

گرچه نخوردم باده اما مستِ مستم
این چشم مست تو چه کاری داده دستم

عمامه بسته بر سرِ اکبر، ابالفضل
دارد روی لب یکسره اکبر، ابالفضل
در کربلا بال و پرِ اکبر، ابالفضل
از میمنه تا میسره اکبر، ابالفضل

اسم شب عباس و اکبر یاعلی بود
در اصل، در کرببلا سقا علی بود

بیگانه رفت از کوی تو دردآشنا نه
من می روم از عالم از پیش شما نه
درمان کن امراض دلم را با دوا نه
سال هزار و چارصد، بی کربلا نه

پایین پا بر عاشقانت جا ندادند
سهمیهء شش گوشهء ما را ندادند

آمد حسین و گفت نایی که نداری
ممنونم از دست جدایی که نداری
زانو کشانم پیش پایی که نداری
من ماندم و این تکه هایی که نداری

افتادنت در بین صحرا دردسر داشت
ای کاش میشد بوسه از کام تو برداشت

افتادی و بی معطلی آتش گرفتم
بابا در این مستاصلی آتش گرفتم
دیدم تو را هرجا علی آتش گرفتم
عمه کنار من ولی آتش گرفتم

مرگ من و داغ تو با هم بود اینجا
صد تا عبا هم داشتم کم بود اینجا


#حضرت_علی_اکبر_ع


@reza_dinparvar101
اگرچه سائل از اینجا بی ادّعا نگذشت
کریم، لحظه ای از خواهش گدا نگذشت

به رغم اینهمه گردن کِشیدنم یکبار
ز حرمتِ منِ بی آبرو خدا نگذشت

مرا خرید و دمی هم به خویش وا نگذاشت
چه سود! عمر منِ پست، بی خطا نگذشت

گناهِ تازه بلاهای تازه هم دارد
درست توبه نکردم که این بلا نگذشت

مسیرِ کهف ِخودش را همیشه گم کرده
کسی که از طرف مشهد الرضا نگذشت

برو حرم که بفهمی علی چقدر آقاست
بجز علی کسی از اشتباه ما نگذشت

قرار بود در آتش بسوزد این دنیا
حسین واسطه شد، ‌بد به بنده ها نگذشت

فدای اشک شهیدی که ارباً اربا شد
گذشت از سر و جانش، ز کربلا نگذشت

حسین پیش علی روی زانویش افتاد
لبش ز بوسه به صد جای دست و پا نگذشت

چه زود جسم علی شد تبرکی حرم
علی چه دید ز بابا که از عبا نگذشت

فدای غصهء زینب شوم بجای حسین
که راحت از وسط قوم اشقیا نگذشت

#مناجات_با_خدا
#حضرت_علی_اکبر_ع

@reza_dinparvar101
عمر من در انکسار پیکرش پیداشده
دانه هایی از انار پیکرش پیداشده

مثل تسبیحی که می ریزند و جمعش می کنند
خیلی اکبر از کنار پیکرش پیداشده

او که قرآن کثیر الانتشار من شده
قسمتی از انتشار پیکرش پیدا شده

صد نجف، صد کربلا، صد مکّه گم کردم ولی
یک مدینه در جوار پیکرش پیدا شده

نیزه در می آورد از پهلوی او فاطمه!
روضه خوانِ کهنه کار پیکرش پیدا شده

بین کوچه هر بلایی شد سرش آورده اند
زیر مرکب ذوالفقار پیکرش پیداشده

می گذارم در عبایم تکه هایش را ولی
باز می بینم دوباره پیکرش پیداشده

وادی من العطش، وادی او ثقل الحدید
می کشم زانو! عیار پیکرش پیدا شده

خشکی لبهای او با لختهء خون خیس خورد
از دهانش لاله زار پیکرش پیدا شده

عمه دارد مو پریشان می کند دور از حرم
پیش دشمن مستجار پیکرش پیدا شده

#حضرت_علی_اکبر_ع
#محرم

@reza_dinparvar101
چشم من گرچه شده تار حواسم به تو هست
دستپاچه شدم این بار حواسم به تو هست

هر طرف پرت شد اعضات و دل من هر جاست
پیش تو نیستم انگار حواسم به تو هست

جگرم پاره شد از وا شدن زخم لبت
نفست را تو نگهدار، حواسم به تو هست

جان نکن جان نکنم، آه نکش پا نکشم
گر شدم پیر و گرفتار حواسم به تو هست

گرچه صد تیر به روی بدنت ریخته است
روی این دشت پر از خار حواسم به تو هست

چارگوشه شده از چند جهت صحن تنت
جگرم سوخت به ناچار، حواسم به تو هست

صد و ده تا شده ای جلب توجه بکنی
می زنم دور و برت زار، حواسم به تو هست

نیزه ها دور سر تو همه سرگردانند
تو خودت پاشو و بشمار، حواسم به تو هست

عمه ات بی خبر آمد ز حرم فکری کن
گرچه کارم شده دشوار حواسم به تو هست

چون پریشانی موی تو پریشان شده ام
عمه و معجر و اصرار... حواسم به تو هست

دست بردم به عبا تا بروی سمت حرم
وسط خندهء اشرار حواسم به تو هست

#محرم
#حضرت_علی_اکبر_ع

@reza_dinparvar101
شرط تطهیر گناهان خاکساری کردن است
پای این درگاه، صورت را غباری کردن است

با طهارت باش در مجلس که درگاه خداست
گریه کردن نخل جان را آبیاری کردن است

دل اگر ناپاک شد بهتر که خاکستر شود
علت این سوختن، دل را بهاری کردن است

وقت طوفان، ماهی آرام است با دریای خویش
این سوار موج بودن، شهسواری کردن است

با تواءم! ای نفس که من را به زندان بُرده ای
این چه طرز اشتباه و بَرده داری کردن است

من همان طفلم که راه خانه را گم کرده ام
کار من هر صبح تا شب آه و زاری کردن است

التماس هیچکس را من نکردم جز علی
سائلی بین نجف چون شهریاری کردن است

بهترین اوصاف اکبر، شاهزاده بودن است
رزق آقازاده ی ما اشک، جاری کردن است

بهترین زاویه ی شش گوشه در پائین پاست
بهترین حال گدایی کفشداری کردن است

گر میان کربلایی روضه ی اکبر نخوان
این شب جمعه چه وقت سوگواری کردن است

پهلویش از بس شکسته بوی مادر می دهد
پیش اکبر کار زهرا بیقراری کردن است

بسکه پاره پاره افتاده میان هر مسیر
سختی کار پدر فکر مزاری کردن است

پیش زینب اکبرش را صدطرف دیده حسین
کار دشمن بین خنده، سرشماری کردن است

#مناجات_با_خدا
#حضرت_علی_اکبر_ع

@reza_dinparvar101
اینقدر این دست خالی را پُر از گوهر مکن
خاک این در کیمیای ماست، آن را زر مکن

برکتت را از زمین اهل آبادی مگیر
نهر دنیا را پُر از آبی بجز کوثر مکن

تا سحر در وا مکن، من هم به در، سر می زنم
حال این دیوانه ی آشفته را بهتر مکن

در به در بودم که دیدم بیخبر دعوت شدم
پس دگر من را اسیر این در و آن در مکن

کِیف کردی آمدم فوراً بغل کردی مرا
بنده ی رسوای خود را طرد تا آخر مکن

آبرودار! آبرو ریزی عبدت را بخر
صحبت پرونده ام را پیش پیغمبر مکن

من به زهرا قول دادم زود آدم میشوم
طفل بازیگوش را شرمنده ی مادر مکن

با همین آلودگی بیتوته کردم در حرم
کلب بازار نجف را دور، از حیدر مکن

سهم انگور مرا هم از ضریح او بده
سیرمانی مرا بشنو ولی باور مکن

چشم خیسم را برای تو فقط رو میکنم
چشم من را نزد شخصی جز حسینت، تر مکن

ای نسیمی که سحرگاهان در عالم می وزی!
جز نسیم کربلا را قسمت نوکر مکن

من فقط زانو زدم پائین پاهای حسین
پس مرا محتاج، جز شهزاده اش اکبر مکن

با سر زانو حسین آمد در آغوش علی
گفت ناله هرچه کردی پیش من، دیگر مکن

در عبا میچینمت، می ریزی از اطراف آن
اینقدر من را اسیر قوم غارتگر مکن

عمه ات گیسو پریشان می کند پاشو علی
فکر او کن، فکر من را بین این لشکر مکن

#مناجات_با_خدا
#حضرت_علی_اکبر_ع

@reza_dinparvar101
"دودمه حضرت علی اکبر علیه السلام"

جگر پنج تن آل عبا در علیَ است
تیغ اکبر، علی است
یل دشمن شکن ساقی لشکر علیَ است
تیغ اکبر، علی است

#محرم
#حضرت_علی_اکبر_ع

@reza_dinparvar101
"دودمه حضرت علی اکبر علیه السلام"

یوسف کنعان من از زیر قرآن می رود
از حرم، جان می رود
قل هوالله احد، اکبر به میدان می رود
از حرم، جان می رود

#محرم
#حضرت_علی_اکبر_ع

@reza_dinparvar101