Pathwaystogod
1.69K subscribers
6.61K photos
490 videos
153 files
203 links
اسرار درون ومديتيشن، چاکرا و کالبدها،حقایق روانشناسی ،تعالیم معنوی و عرفانی......
Download Telegram
صوت بعنوان انرژی
در اندیشه یوگی ها فکر، فرم و صوت همه یکی هستند؛ همچنانکه بخار، آب و یخ هر سه دارای یک طبیعت می باشند. فکر، فرم و صدا جنبه های مختلفی از طول موج خاصی هستند؛ بعبارت دیگر انرژی ارتعاشی واحدی هستند که در طی گذشتن از سطوح مختلف آگاهی بوجود می آیند. استفاده از زبان موجب تجزیه فکر به کلمات می شود و یا شنیدن کلمات مجزا در ذهن شنونده، به فکر تبدیل می شود. زبانها معمولا نارسا هستند؛ بطوریکه اگر جمله ای را از زبانی به زبان دیگر ترجمه کنند و مجزا همان جمله را از زبان دوم به زبان اصلی برگردانند معمولا ایده بسیار متفاوت و بدور از ایده اولیه حاصل می شود. صوت و فکر در دو انتهای چهار مرحله اساسی قرار دارند که صوت در یک انتها و فکر در انتهای دیگر طیف واقع شده اند.
🍃مرحله اول - ویک هاری : این مرحله واقعی ترین مرحله تفکر است. در این مرحله فکر به اسم و فرم دلالت می کند. نام، همان موج فکریست و این دو از همدیگر جدا نیستند. وقتی نام گربه تلفظ می شود فرم گربه به چشم می آید و برعکس با دیدن گربه نام آن بخاطر می آید. با اینهمه هر چه نامی تخیلی تر باشد مانند نام خدا، بنظر آوردن آن مشکلتر خواهد بود.
🌿مرحله دوم – مادهیاما : در این مرحله گوینده یا نویسنده فکر را بصورت کلمات ارایه می دهد. این کلمات توسط شنونده به فکر تبدیل می شود. در عین حال ذهن شنونده با افکار خاصی مغشوش می باشد. به این جهت است که فرستادن افکار بصورت کلمات، معمولا موجب سوء تعبیر و گمراهی هایی می شود.
🌱مرحله سوم - پاشیانتی یا صدای قابل رویت : مرحله سوم تله پاتی می باشد که فرد می تواند فرم فکری را حس کند. این مرحله، مرحله کیهانیست و در این سطح همه افکار صرف نظر از زبان یا ملیت شکل می گیرد. جدایی بین فکر و نام و فرم وجود ندارد. همانطوریکه اگر افرادی از ملیتهای مختلف به یک گل نگاه کنند، فکر مشابهی را در مورد آن گل در سطح غیر کلامی تجربه می کنند. در مرحله تله پاتی فکر می تواند به هر جایی در یک لحظه سفر کند.
مرحله چهارم - پارا : این مرحله بالاترین مرحله می باشد و مرحله ترنس سندنتال یا ماورایی است. این مرحله از طول موج خاصی ساخته شده و بالاتر از هر نام و فرمی می باشد. مرحله پارا، مرحله غیر متغیر و ریشه تمام زبانهاست و انرژی خالص (شاکتی) می باشد. مرحله چهارم به سابدا برهمان مربوط می شود که ارتعاش الهی است و همه را بهم پیوند می دهد. در این مرحله همه چیز در هم ادغام می شود. این مرحله فکر یا ارتعاش که در طی مدیتیشن قابل دسترسی است را اصطلاحا خدا می گویند
#صوت #فکر #فرم #صدا #انرژی
@pathwaystogod
ارتعاش ذرات
💥همه اشیاء و ماده ها در روی زمین از یک سلسله امواج نوری، صوتی و لمسی تشکیل می شوند که آنها را برای عقل ما انتقال می دهند و عقل آن صورت محدود را نامگذاری می کند. می توان گفت که هر شئی در جهان هستی طول موج مخصوصی دارد، ولی حواس ما برای درک همه این امواج که به ما می تابد، توانایی محدود دارد. مثلا گوش ما قادر به شنیدن تمامی اصوات نیست. گوش ما امواجی را می شنود که سرعت حرکت آنها بین بیست تا بیست هزار هرتز باشد. اما اگر امواجی که سرعتشان از بیست کمتر و از بیست هزار بیشتر باشد، گوش ما قادر به شنیدن آن نمی باشد.
حرکات موجی و یا ارتعاشات معروف در طبیعت امروز از لحاظ مبداء بودن در حدود چهارصد بیلیون نردبان موجی است که از هر طرف به ما احاطه دارند و به ما حمله ورند که ما تعداد بسیار کمی از آنها را می شناسیم. مثلا گوشهای ما از این همه نردبانهای امواج صوتی فقط یازده و نیم درصد از آن امواج را شناخته و بیلیونها موج باقی مانده برای ما ناشناخته اند. چشمان ما نیز فقط از یک و نیم درصد از امواج نوری که به ما می رسد متأثر می شود، لکن بیلیونها ارتعاشات نوری هست که چشم ما آنها را نمی بیند. سرعت طول موج رنگ بنفش هفتصدو پنجاه بیلیون سیکل در ثانیه می باشد که از همه رنگها سرعتش بالاتر و پایین ترین قرمز است که سرعتش چهارصد و هفتاد و دو بیلیون سیکل در ثانیه می باشد. هنگامی که تعداد ارتعاشات زیادتر شود نور به رنگ تبدیل می شود. وقتی ارتعاشات امواج نوری پایین آمده به کمتر از چهارصد بیلیون سیکل در ثانیه برسد، ما از آن امواج، حرارت احساس می کنیم.

#ارتعاش #ذره #ماده #نور #صوت #رنگ
@pathwaystogod
همه چیز و همه مواد قابل تبدیل به یکدیگر هستند
دیدگاه‌ها برای همه چیز و همه مواد قابل تبدیل به یکدیگر هستند.
برهان: برای اثبات قضیه می‌گوییم: چون: در شیمی سنتزی همه چیز را می‌توان به طور مصنوعی ساخت، یعنی متوجه می‌شویم که می‌توان همه چیز را به همه چیز تبدیل کرد و چون با شکستن و شکافتن اتم متوجه می‌شویم که با کم و زیاد کردن مدارها و الکترون‌های اتم‌ها می‌توان آنها را به یکدیگر تبدیل نمود، پس نتیجه می‌گیریم که : همه چیز قابل تبدیل به همه چیز است. و حکم ثابت است.
اجازه بفرمایید در این خصوص باز هم کمی بیشتر به آزمایشات علمی بپردازیم:
اسباب و ابزار برای آزمایش: چند تکه سیم، یک کوره یا چراغ پریموس، یک طبل، ظروف محتوای اکسیژن و ئیدروژن. حال آزمایشات را شروع می‌کنیم.
✳️آزمایش اول: سیم را حرارت می‌دهیم قرمز می‌شود، نورانی می‌شود، یا از سیم الکتریسیته عبور دهیم باز هم قرمز و نورانی می‌شود، بنابراین حرارت قابل تبدیل به نور و الکتریسیته نیز، قابل تبدیل به نور و حرارت است.
✳️آزمایش دوم: سیمی یا دیافراگمی را که به حرکت در آوریم صدا تولید می‌کند، و اگر در مقابل طبل یا دیافراگمی صدا کنیم به لرزش در می‌آید. بنابراین حرکت قابل تبدیل به صدا و صدا قابل تبدیل به حرکت است.
✳️آزمایش سوم: مفتول فلزی را حرارت می‌دهیم تا سرخ شود و در ئیدروژن قرار می‌دهیم، این مفتول در تمام جهات در خود الکترون یا الکتریسیته منفی صادر می‌کند.
✳️آزمایش چهارم: اگر شعاع یکنواخت مثل نور بنفش که طول موج معین دارد، به سطح فلزی برخورد کند، این شعاع از فلز الکترون بیرون می‌کشد و الکترون‌ها از فلز کنده شده و رگباری از آنها با سرعت معینی انجام می‌گیرد، یعنی قسمتی از انرژی نورانی تبدیل به انرژی حرکتی الکترون‌ها می‌شود.
✳️آزمایش پنجم: اگر جسم الکتریسیته داری را به سرعت حرکت دهیم، وزن آن بیشتر می‌شود.
✳️آزمایش ششم: مواد رادیو اکتیو تبدیل به نور و نیرو می‌شود.
✳️آزمایش هفتم: در بمب اتمی معروف، اتم مادی تبدیل به نیروی انفجار می‌شود. یعنی ماده تبدیل به نیرو می‌شود، و برعکس، توجه بفرمایید و به یاد داشته باشید که گفته شده ماده تبدیل به نور می‌شود. در آزمایش‌های یاد شده بالا و هم‌چنین در بسیاری دیگر آزمایش‌های فیزیکی و شیمیایی به این نتیجه می‌رسیم که نه فقط از نظر علمی هر ماده را می‌شود به ماده دیگر تبدیل کرد، بلکه هر مفهومی را می‌شود به مفهوم دیگر تبدیل نمود.
از آزمایشات و مشاهدات خود نتایج زیر را می‌گیریم:
نور قابل تبدیل به صدا است. صدا قابل تبدیل به نور است. حرکت قابل تبدیل به صدا است. صدا قابل تبدیل به حرکت است. نور قابل تبدیل به حرکت است. حرکت قابل تبدیل به نور است. الکتریسیته قابل تبدیل به نور است. نور قابل تبدیل به الکتریسیته است. الکتربسیته قابل تبدیل به صدا است. صدا قابل تبدیل به الکتریسته است. ماده قابل تبدیل به نور است. نور قابل تبدیل به ماده است. و بالاخره نیرو قابل تبدیل به ماده است. ماده قابل تبدیل به نیرو است. به طور کلی همه چیز قابل تبدیل به همه چیز است. با کشف اتم و شکستن و شکافتن آن، ما به آسانی درک می‌کنیم و به یاد شعر معروف خیام، این دسته کوزه: «دستی است که بر گردن یاری بوده است» می افتیم.

#تبدیل #انرژی #نور #صوت #حرکت
@pathwaystogod
🍥همه چیز و همه مواد قابل تبدیل به یکدیگر هستند🍥
در دنیا همه چیز و همه مواد قابل تبدیل به یکدیگر هستند.
برهان: برای اثبات قضیه می‌گوییم: چون در شیمی سنتزی همه چیز را می‌توان به طور مصنوعی ساخت، یعنی متوجه می‌شویم که می‌توان همه چیز را به همه چیز تبدیل کرد و چون با شکستن و شکافتن اتم متوجه می‌شویم که با کم و زیاد کردن مدارها و الکترون‌های اتم‌ها می‌توان آنها را به یکدیگر تبدیل نمود پس نتیجه می‌گیریم که : همه چیز قابل تبدیل به همه چیز است و حکم ثابت است.
اجازه بفرمایید در این خصوص باز هم کمی بیشتر به آزمایشات علمی بپردازیم. اسباب و ابزار برای آزمایش:
چند تکه سیم، یک کوره یا چراغ پریموس، یک طبل، ظروف محتوای اکسیژن و هیدروژن. حال آزمایشات را شروع می‌کنیم.
🔵آزمایش ۱: سیم را حرارت می‌دهیم قرمز می‌شود، نورانی می‌شود، یا از سیم الکتریسیته عبور دهیم باز هم قرمز و نورانی می‌شود، بنابراین حرارت قابل تبدیل به نور و الکتریسیته نیز قابل تبدیل به نور و حرارت است.
🔵آزمایش ۲: سیمی یا دیافراگمی را به حرکت در آوریم صدا تولید می‌کند، در مقابل طبل یا دیافراگمی صدا کنیم به لرزش در می‌آید. بنابراین حرکت قابل تبدیل به صدا و صدا قابل تبدیل به حرکت است.
🔵آزمایش ۳: مفتول فلزی را حرارت می‌دهیم تا سرخ شود و در هیدروژن قرار می‌دهیم، این مفتول در تمام جهات در خود الکترون یا الکتریسیته منفی صادر می‌کند.
🔵آزمایش ۴: اگر شعاع یکنواخت مثل نور بنفش که طول موج معین دارد به سطح فلزی برخورد کند، این شعاع از فلز الکترون بیرون می‌کشد و الکترون‌ها از فلز کنده شده و رگباری از آنها با سرعت معینی انجام می‌گیرد، یعنی قسمتی از انرژی نورانی تبدیل به انرژی حرکتی الکترون‌ها می‌شود.
🔵آزمایش ۵: اگر جسم الکتریسیته داری را به سرعت حرکت دهیم وزن آن بیشتر می‌شود.
🔵آزمایش ۶: مواد رادیو اکتیو تبدیل به نور و نیرو می‌شود.
🔵آزمایش ۷: در بمب اتمی معروف اتم مادی تبدیل به نیروی انفجار می‌شود یعنی ماده تبدیل به نیرو می‌شود و برعکس، توجه بفرمایید و به یاد داشته باشید که گفته شده ماده تبدیل به نور می‌شود.
در آزمایش‌های یاد شده بالا و هم‌چنین در بسیاری دیگر آزمایش‌های فیزیکی و شیمیایی به این نتیجه می‌رسیم که نه فقط از نظر علمی هر ماده را می‌شود به ماده دیگر تبدیل کرد، بلکه هر مفهومی را می‌شود به مفهوم دیگر تبدیل نمود. از آزمایشات و مشاهدات خود نتایج زیر را می‌گیریم:
نور قابل تبدیل به صدا است. صدا قابل تبدیل به نور است. حرکت قابل تبدیل به صدا است. صدا قابل تبدیل به حرکت است. نور قابل تبدیل به حرکت است. حرکت قابل تبدیل به نور است. الکتریسینه قابل تبدیل به نور است. نور قابل تبدیل به الکتریسیته است. الکتربسیته قابل تبدیل به صدا است. صدا قابل تبدیل به الکتریسته است. ماده قابل تبدیل به نور است. نور قابل تبدیل به ماده است و بالاخره نیرو قابل تبدیل به ماده است. ماده قابل تبدیل به نیرو است. به طور کلی همه چیز قابل تبدیل به همه چیز است. با کشف اتم و شکستن و شکافتن آن، ما به آسانی درک می‌کنیم که طبق شعر معروف خیام، این دسته کوزه: «دستی است که بر گردن یاری بوده است».
#تبدیل #انرژی #اتم #نور #صوت
@pathwaystogod
🍥صوت درمانی چیست؟🍥
اين روش درمانى ساده‏ترين تعريف را دارد: استفاده از امواج صوت براى شفاى بيمارى‏ها. تاریخچه شکل گیری این روش چیست؟ امواج صوتى مى‏توانند نيرويى قدرتمند براى خير يا شر باشند، اما اين امواج را در روش صوت درمانى با اين قصد استفاده مى‏كنند كه به بدن انسان كمك كنند تا خود را درمان كند. اين روش چگونه عمل می کند؟ هر سلول و هر بافت و هر عضو موجود در بدن انسان فركانس ارتعاشى خاص دارد و با به كارگيرى امواج صوتى خاص تأثير مى‏گيرد، تعديل مى‏يابد و يا تغيير مى‏كند. هر ماده‏اى يكسره تا اساسى‏ترين ذرات بنيادى خود، كه آن‏ها را ذرات زير ميكروسكوپى و زير اتمى مى‏نامند، در حالت ارتعاش و نوسان دايمى است. فرآيند زندگى فعال در سلول این است که ميدان‏هاى انرژى منظمی را تولید کنند، ولی وقتى سلول به عللى بيمار مى‏شود نوعى آشفتگى در اين كار پديد مى‏آيد. درمانگران صوت درمانى مى‏گويند همه سلول‏ها و اعضاى بدن ما شبيه قلب عمل می كنند و همه بيمارى‏ها در تغيير اساسى فركانس يا ارتعاش انرژى توليدى بدن جلوه ‏گر مى‏شوند. اين گونه تغيير، مى‏تواند در گروه‏هاى سلولى يا در يك عضو بدن يا در كل بدن جلوه كند. صوت درمانى مى‏كوشد اين ارتعاشات را به حالت عادى بازگرداند. روش اجرا چگونه است؟ صوت درمانى، دستگاه‏هاى الكترونيك پخش‏كننده امواج صوتى را به كار مى‏گيرد. امواج حاصل از اين دستگاه‏ها را به وسيله يك عرضه‏ كننده يا انتقال‏دهنده كه روى عضو نيازمند درمان شخص بيمار قرار مى‏دهند به بدن او مى‏فرستند. چنين است كه فركانس‏هاى نامطلوب مولد بيمارى يا مولد بيمارى باطل مى‏شوند و انرژى‏هاى طبيعى بدن امكان مى‏يابند كه به بازسازى طبيعى بدن و شفاى بيمارى بپردازند. کاربرد صوت درمانى براى انواع بیماریها از رماتیسم گرفته تاسرطان قابل استفاده است...
#صوت_درمانی #امواج
@pathwatstogod
🍁🍃🔮🍃🍁

🍥 خود را با فرکانس خدا تنظیم کنید 🍥

بهترین روش برای پاک کردن ذهن و جسم، به نحو توأم و همزمان، استفاده از «صوت» است؛

فقط یکی از اسماء الهی را که دوست دارید، انتخاب نموده و به تکرار آن ادامه دهید؛

بگذارید بدنتان با آن فرکانس، ارتعاش داشته باشد؛ در ابتدا لازم است از درون بر روی آن ارتعاش تمرکز نمود؛
اما پس از مدتی، تمام سلول های بدن شما شروع به تکرار مانترا و دعا خواهند نمود؛ و بعد تمام وجودتان، ذهن، بدن و همه چیزتان بر روی طول موج آن ارتعاش، تمرکز خواهد یافت؛

آن کلمه الهی مانند امواج رادیویی عمل می کند... موسیقی کیهانی که از سر منزل الهی می آید مدام در همه جای کیهان در حال پخش است؛

بعضی ها رادیوی دل خود را با آن فرکانس درست تنظیم نمی کنند و از این رو امواج مزاحم دریافت می کنند؛

ارتباط درست، انسجام و اتحاد را به همراه می آورد؛ انسجام واقعی، تنها زمانی ممکن خواهد بود که شما تمامی شخصیت تان را با فرکانس خدا تنظیم کنید؛

«سات چیت آناندا»

🍁🍃🔮🍃🍁

#صوت #مانترا #ذکر #تعالیم_معنوی #سات_چیت_آناندا #راهي_بسوي_خدا

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
❄️🌨🔮🌨❄️

🎆 صوت بعنوان انرژی 🎆

در اندیشه یوگی ها فکر، فرم و صوت همه یکی هستند؛ همچنانکه بخار، آب و یخ هر سه دارای یک طبیعت می باشند. فکر، فرم و صدا جنبه های مختلفی از طول موج خاصی هستند؛ بعبارت دیگر انرژی ارتعاشی واحدی هستند که در طی گذشتن از سطوح مختلف آگاهی بوجود می آیند. استفاده از زبان موجب تجزیه فکر به کلمات می شود و یا شنیدن کلمات مجزا در ذهن شنونده، به فکر تبدیل می شود. زبانها معمولا نارسا هستند؛ بطوریکه اگر جمله ای را از زبانی به زبان دیگر ترجمه کنند و مجزا همان جمله را از زبان دوم به زبان اصلی برگردانند معمولا ایده بسیار متفاوت و بدور از ایده اولیه حاصل می شود. صوت و فکر در دو انتهای چهار مرحله اساسی قرار دارند که صوت در یک انتها و فکر در انتهای دیگر طیف واقع شده اند.

🍃مرحله اول - ویک هاری : این مرحله واقعی ترین مرحله تفکر است. در این مرحله فکر به اسم و فرم دلالت می کند. نام، همان موج فکریست و این دو از همدیگر جدا نیستند. وقتی نام گربه تلفظ می شود فرم گربه به چشم می آید و برعکس با دیدن گربه نام آن بخاطر می آید. با اینهمه هر چه نامی تخیلی تر باشد مانند نام خدا، بنظر آوردن آن مشکلتر خواهد بود.

🌿مرحله دوم – مادهیاما : در این مرحله گوینده یا نویسنده فکر را بصورت کلمات ارایه می دهد. این کلمات توسط شنونده به فکر تبدیل می شود. در عین حال ذهن شنونده با افکار خاصی مغشوش می باشد. به این جهت است که فرستادن افکار بصورت کلمات، معمولا موجب سوء تعبیر و گمراهی هایی می شود.

🌱مرحله سوم - پاشیانتی یا صدای قابل رویت : مرحله سوم تله پاتی می باشد که فرد می تواند فرم فکری را حس کند. این مرحله، مرحله کیهانیست و در این سطح همه افکار صرف نظر از زبان یا ملیت شکل می گیرد. جدایی بین فکر و نام و فرم وجود ندارد. همانطوریکه اگر افرادی از ملیتهای مختلف به یک گل نگاه کنند، فکر مشابهی را در مورد آن گل در سطح غیر کلامی تجربه می کنند. در مرحله تله پاتی فکر می تواند به هر جایی در یک لحظه سفر کند.

☘️مرحله چهارم - پارا : این مرحله بالاترین مرحله می باشد و مرحله ترنس سندنتال یا ماورایی است. این مرحله از طول موج خاصی ساخته شده و بالاتر از هر نام و فرمی می باشد. مرحله پارا، مرحله غیر متغیر و ریشه تمام زبانهاست و انرژی خالص (شاکتی) می باشد. مرحله چهارم به سابدا برهمان مربوط می شود که ارتعاش الهی است و همه را بهم پیوند می دهد. در این مرحله همه چیز در هم ادغام می شود. این مرحله فکر یا ارتعاش که در طی مدیتیشن قابل دسترسی است را اصطلاحا خدا می گویند.

❄️🌨🔮🌨❄️

#صوت_بعنوان_انرژى #فکر #فرم #يوگا #راهی_بسوی_خدا

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🌿🌸🔮🌸🌿

🎆 نور و صوت 🎆

داستان نور گویا بیشتر از هر چیزی جلب توجه می کند؛ گویی که عاقبت همه چیز نور خواهد بود؛ هیچکس سعی نمی کند که بین علم و عرفا پلی بزند؛ زبان دین و زبان عرفان با علم متفاوت است؛ ولی بینش ها موازی هم حرکت می کنند؛ جهان هستی یک بینش نیست و اکثرا همه روزی به وحدت می رسند؛ عشق و نور گویی که انسان را یکی خواهند کرد؛ نه تنها انسان بلکه همه مخلوقات را؛ ما یک حقیقت واحد را دنبال می کنیم؛ بایستی روزی در جایی، عارف، عالم یا سالک و دانشمند به توافق برسند؛ از زمان های بسیار قدیم شرق اعتقاد بر این داشتند که هر صوت رنگ خاص خود را دارد؛ به همین دلیل در هندوستان هر نور را یک راگا می گویند؛ هر صدا رنگ خاص خود را دارد؛ دانشمندان فهمیدند که بین صوت و رنگ یک همخوانی وجود دارد؛ صوت چیزی نیست جز ارتعاش الکتریسیته و الکتریسیته رنگ است و همان نور وقتی یک اشعه نور در منشور شکسته می شود به هفت رنگ در می آید؛ درست مثل چاکرا ها؛ چاکرا ها انرژی گرفته شده را به هفت رنگ تبدیل می کنند، اگر آن هفت رنگ با هم متحد شوند تبدیل به رنگ سفید خواهند شد؛ هفت صوت وجود دارد درست مانند هفت رنگ؛ (هفت نت اصلى موسيقى).

حتما امکان آن است که هفت صوت با آن هفت رنگ در چیزی با هم مشترک باشند؛ رنگ سفید یعنی انفجار همه رنگ ها؛ برای همین است که لباس عرفا و دراویش سفید و مملو از انرژی های مرتبه دار که خود را به شکل سفید در آورده اند؛ رنگ سفید درست مثل آن است که هفت صوت به یک صوت تبدیل شده اند؛ همان ملکوت؛ گاهی در شب که همه خوابیده اند در بی صدایی صدایی می شنوی؛ که همه وجودت را می لرزاند؛ اگر گوشهایت را محکم بگیری آن صدا در گوشهایت اتفاق خواهد افتاد؛ زمانی که افکارت از بین می رود این امواج عمیق تر خواهد شد؛ و وقتی که ذهنت کار نکند، آن منشور شکسته خواهد شد؛ آن صوت با منشور ذهن است؛ که به هفت صوت تقسیم می شود؛ و همینطور در مورد رنگ؛ این شکاف ها انسان را به شکاف وا میدارد و هر شکاف انرژیایی وجود انسان را به چالش و خطر می کشاند؛ تمامی بیماری های روانی از همین فرمول نشات می گیرد؛ وقتی آن منشور برداشته شود همه صوت ها و رنگ ها یکی می شوند و در پی این وحدت صلح درونی و بیرونی اتفاق می افتد.

«موکتى»

🌿🌸🔮🌸🌿

#صوت_و_نور #تعاليم_معنوى #راهی_بسوی_خدا

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🌿🌸🔮🌸🌿

🎆 صوت ، کلام، همسويى 🎆

امواج صوتی ضربان های نامرئی خود را از راه هوا و آب و زمین ارسال کرده و مواد را به حرکت وا می دارد؛ نمونه های بارز آن در زلزله ، طوفان ، امواج خروشان دریا؛ ماندالا ها اصواتی هستند که به تصویر کشیده شده و از طریق آن ها امواج صوتی و همچنین امواج انرژیایی انتقال پیدا می کند؛ بعضی از صداها قابل شنود و بعضی غیر قابل شنود هستند؛ اغلب اشیاء چه کوچک از ذرات زیر اتمی گرفته تا بزرگ ترین آن ها یک یا چند فرکانس مختلف دارند؛ که به صورت طیف به ارتعاش در خواهند آمد. وقتی امواج صوتی به چیزی می خورد اگر بین فرکانس موج و فرکانس های موجود در اشیاء تناسبی وجود داشته باشد آن شی شروع به ارتعاش می کند؛ اثر این تناسب فرکانس را پیچیدن صدا می گوییم؛ اشیاء کوچک در ارتعاش توسط صوت در فرکانس بالاتر مرتعش می شوند؛ اشیاء بزرگ با امواج فرکانس پایین مرتعش می شوند؛ مثل مبل خانه که در اثر صدای بم یا باس ضبط صوت شروع به ارتعاش می کند؛ وقتی شی به ارتعاش در بیاید در اثر تناسب با موج اصلی شروع به مرتعش شدن می کند و این موج تشدید می شود ، در این حالت صدا بلند تر شده و تاثیرش چند برابر خواهد شد؛ در حقیقت بدون وجود ارتعاش موسیقی وجود ندارد؛ صدا ارتعاش است و از راه ارتعاشات این امکان به وجود می آید که ارتعاشات یک بدن مرتعش به جسم دیگر داده و آن را به حرکت وا می دارد؛ همسویی نشانه بارزی از هماهنگی و هم فرکانسی دوستی یا دو موجود یا دو انسان است؛ اگر با هم هماهنگ باشند و هارمونی داشته باشند این همسویی اتفاق خواهد افتاد؛ چه زیبا است لحظه ای که دو بدن می توانند با یکدیگر به ارتعاش در آورده شوند؛ می گویند تمام کائنات از یک ارتعاش اولیه شکل گرفته؛ این ارتعاش به عقیده مشرقی ها همان واژه اوم است؛ یا در کتاب سفر پیدایش می گویند در آغاز یک کلام بود ،کلام با خدا بود و کلام خود خدا بود؛ تمام کائنات ساخته همان یک کلام است؛ حافظه می گوید خدا چگونه با تصور خود از گل مجسمه ساخت و از روح خدا به آن وارد شد؟ ولی روح محدود شدن را دوست نداشت. دوست داشت آزادانه پرواز کند؛ خدا از فرشتگان خواست موسیقی بنوازند و روح آنقدر مجذوب شد که وارد کالبد شد مثل حافظه؛ خیلی از بزرگان اعتقاد دارند که زندگی از طریق موسیقی وارد کالبد شد؛ حقیقت این است که زندگی خود موسیقی است؛

می توان این را مد نظر داشت که ماده شامل ذراتی است که کیفیت های متفاوتی از ارتعاش سیم دارند مثل نت های مختلف موسیقی با سیمی که خودش ماده است بیرون می آید.

"موکتى"

🌿🌸🔮🌸🌿

#صوت #کلام #همسويى #تعاليم #راهی_بسوی_خدا

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
- آزمایشات علمی بر روی مانترا و صوت مانترا

#نام_خدا
#مانترا
#صوت
#کلمه
#فرابسامد

🕉 @ pathwaystogod
🍁🧘🔮🧘🍁

🎆 صوت الهي 🎆

موسيقي الهي را نمي توان با گوش بيروني شنيد، چرا كه فقط روح مي تواند صوت الهي را بشنود، اما اين موسيقي از نظر افرادي كه قادر به شنيدن آن نيستند، خيال بافي محض است.
شيخ شهاب الدين سهروردي در رساله «في حاله طفوليت» در اشاره به حواس دروني و توانايي شنيدن صوت الهي از طريق حواس باطني به وسيله ي عارفان و سالكان حق مي نويسد:
«جان ذوق را از دست گوش فيزيكي بستاند و به او گويد: تو سزاوار آن نيستي كه اين بشنوي، گوش را از شنيدن معذور كند و خويشتن شنود، زيرا كه در عالم بالا شنيدن كار گوش فيزيكي نبود» سهروردي معتقد است كه شنيدن اصوات الهي، كار گوش جسماني نيست، پس بايد صوت الهي را با حسّ ديگري به غير از گوش ظاهري شنيد.
براي شنيدن موسيقي الهي، انسان بايد حواس ظاهري خود را تعطيل نمايد تا حواس باطني انسان مجالي براي شنيدن داشته باشد، چرا كه به گفته ي مولانا، مانع اصلي شنوايي گوش باطني،گوش ظاهري انسان است و تا زمانيكه گوش ظاهري انسان فعال است، انسان نمي تواند اصوات الهي و ملكوتي را بشنود. «پنبه ي آن گوش سِر، گوش سَر است
تا نگردد اين كَر، آن باطن كَر است» (مثنوي معنوي- دفتر اول- بيت 567)

پاراماهانسا يوگاناندا ، درباره ي شنيدن صوت الهي مي نويسد:
«سالك ابتدا، وضعيت فراهوشياري را تجربه مي كند، سپس به كمك مراقبه از هوشياري و نيمه هوشياري بايد عبور كند و از طريق خلسه ي عميق به مرتبه معنوي فراهوشياري رباني برسد تا به تجارب واقعي معنوي و درك حقيقت نائل آيد. روح القدس، ارتعاش هوشمند كيهاني خدا، همان صوت الهي است كه در هنگام مراقبه ي عميق در وضعيت فرا هوشياري، توسط حواس روحاني شنيده مي شود»
هنريك آكپيان در كتاب صداي هميشگي در مورد تاثير صوت الهي بر وجود خود مي نويسد:
«حين گوش دادن به اين صدا، احساس جمع و جذب شدن در پيشاني خود مي كردم و در آن حال به هر ستاره اي كه زياد خيره مي شدم آن ستاره شروع مي كرد به چرخيدن و به سرعت در دالاني از نور بنفش نيلي به طرف پيشاني من آمده مابين ابرويم فرو مي رفت.» چرا اين اصوات شنيده مي شوند؟
به راستي چرا اين اصوات در حين وحي، مكاشفه، واقعه و يا در هنگام رويا شنيده مي شوند؟! آيا همه اين اصوات مي توانند صوت خالص الهي باشند يا نه؟!

🍁🧘🔮🧘🍁

#صوت_الهی #ندای_درون #تعالیم_معنوی #راهی_بسوی_خدا

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🍁🧘🔮🧘🍁

🎆 صوت الهی 🎆
⚜️قسمت دوم:

جيمز هويت درباره صوت الهي می گوید : «متون قديمي سانسكريت اين صداها را به غرش امواج اقيانوس، رعد، طوفان، طبل و شيپور تشبيه كرده و رفته رفته اين صداها به صداي فلوت و چنگ و وزوز شباهت پيدا مي كند. اصل مهمي كه در اينجا مشخص مي شود رابطه ي بين اصوات متضاد است. اولين بار كه انسان به صداها گوش مي كند آن را عجيب مي يابد، در ابتدا صداهايي كه شنيده مي شود بسيار متنوع و بلند است، ولي به تدريج صداهاي مذبور رفته رفته لطيف تر و آرام تر مي شود و در مرحله ي آخر به صداي زنگ، فلوت، وزوز زنبور و نظاير آنها شباهت پيدا مي كند، اين صداهاي مختلف طوري شنيده مي شود كه انگار بدن آنها را توليد كرده است».

نتيجه گيري:
در نهايت بايد گفت براي شنيدن صوت الهي، انسان بايد ارتعاش خود را با ارتعاش موسيقي الهي هماهنگ كند و براي رسيدن به اين ارتعاش معنوي و خالص الهي، بايد ابتدا به تزكيه ي نفس بپردازد و وجود خود را از پليدي و ستم رها سازد. آنگاه به امور روحاني و معنوي مشغول شود تا بر حواس ظاهري خويش كنترل پيدا كند، تا بدين وسيله مجالي براي فعاليت حواس باطني پيدا شود، چرا كه شكوفايي حواس باطني همزمان با تعطيل شدن حواس ظاهري است. آن هنگام، سالك مي تواند موسيقي سحرانگيز الهي را بشنود و سرشار از لذتي جاودان گردد. پس از شنيدن اصوات الهي، فرد ديگر، همان فرد سابق نيست و نمي تواند همانند قبل زندگي كند. بلكه همواره به دنبال صداهاست تا بدين وسيله به سرچشمه ي اصوات (وجود حق) برسد. با دنبال كردن اصوات الهي، انسان قدم به قدم به آفريدگار خويش نزديك مي شود. اين صدا باعث پالايش درون مي گردد و تاثيرات عمده اي روي وجود انسان مي گذارد. چرا كه روح انسان، در مراتب بالاتر از نور و صوت آفريده شده است. روح انسان ثمره ي تجلي (نور و صوت) است و هنگاميكه با اصل خود ارتباط برقرار مي كند به خويشتن حقيقي خويش برمي گردد. همانگونه كه مولوي اعتقاد دارد ني را از نيستان بريده و به اينجا آورده اند و ني يا وجود انسان كامل يا نور و صوت جدا شده از نور و صوت اصلي(تجلي ذات حق) همواره ميل بازگشت به اصل و زادگاه خود را دارد. اصوات هنگام شنيده شدن، تاثيرات معنوي خاصي روي فرد شنونده مي گذارند كه از عمده ترين آنها مي توان به زندگي معنوي و خرد الهي در وجود شخص شنونده اشاره كرد. بعد از پالايش درون، هنگاميكه روح فردي با روح كل ارتباط برقرار مي كند، غالبا اين ارتباط با حس دروني نور و صوت همراه است، چرا كه روح كل از نور و صوت آفريده شده است. پيغام خالق، در نور و صوت الهي گنجانده شده است.

🍁🧘🔮🧘🍁

#صوت_الهی #تعالیم_معنوی #راهی_بسوی_خدا

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot