پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)
294 subscribers
31.8K photos
10.6K videos
7.33K files
8.85K links
پرنیان خیال با مطالب ادبی ،شعر،مقاله ،کتاب ومتنهای اجتماعی تاریخی تلاش برای گسترش فرهنگ کتاب خوانی دارد.
Download Telegram
Forwarded from آرای قضایی
📝📝📝 #ضرورت شکل گیری #انجمن_مدنی مستقلی توسط #قضات برای صیانت و تقویت #استقلال_قضائی/ #كميسيون_حقوق_بشر اسلامي ايران
@arayeghazayi
#دكتر_محمود_آخوندي : « برای تقویت استقلال قضات در کشورمان ، علاوه بر اقدامات متعدد دیگر ، به وجود جامعه / انجمن قضات بیش از هر دوران دیگر احساس نیاز می شود . #جامعه /انجمنی که با شرکت کلیه قضات با رای مخفی و مستقیم آنان تشکیل یابد و به حفظ منافع #صنفی و دسته جمعی قضات و #تأمین استقلال #مادی و معنوی آنان یاری نماید و برای صیانت از ارزشهای قضایی بکوشد . در تهیه #لوایح و طرحهای #قوه_قضاییه با ارائه #نظریه های اصلاحی برای بهبود هر چه بیشتر وضع #دادگستری ، بررسی و نشان دادن علل و جهات طولانی شدن #دادرسی ها و نارضایتی های مراجعین حضور فعال داشته باشد.
جامعه / انجمنی که برای ارج نهادن به مقام #قضا و تأمین امنیت شغلی و بالا بردن شأن و حیثیت دادگستری و قضات ، حفظ استقلال دادرسان در برابر #قوه_مجریه ، #قوه_مقننه و مسئولان بلند پایه قوه قضاییه بتواند گامهای مؤثری بر دارد . »
@arayeghazayi
( ‼️ برگرفته از مقاله زنده یاد استاد دکتر آخوندی با عنوان استقلال قضات در #نظام_حقوقی ایران )

یک لحظه درنگ : @arayeghazayi
در #اعلامیه اصول مبنائی استقلال قضائی مصوب #مجمع_عمومی_ملل متحد در 1985 میلادی نکته مورد تأکید مرحوم دکتر آخوندی یکی از مؤلفه های مهم صیانت از استقلال قضائی قلمداد شده است . علیرغم تاکید #سند بین المللی یاد شده در 32 سال قبل و تجربه های مثبتی که در کشورهای دیگر در این زمینه به وقوع پیوسته به گونه ای که حتی امروزه در کشورهائی حتی مانند هند و پاکستان نیز انجمن مدنی و صنفی قضات قدرت مؤثری برای صیانت از استقلال قضائی از جمله در مقابل مقامات بلند پایه دستگاه قضائی دارند ، در کشور ما ایده ایجاد سازوکار مذکور چندان مطرح نشده یا اگر از سوی برخی #حقوقدانان شجاع و مستقل مانند زنده یاد دکتر آخوندی مطرح گردیده با واکنش مثبت مسئولان وقت #قضائی مواجه نشده است و بر همین اساس نیز باتجربه های بازنشسته یا قضات فعال کنونی در دستگاه قضائی از خیر پیگیری شکل گیری انجمن مدنی یاد شده گذشته اند. اینکه خلاء یاد شده چه زمان و چگونه در ایران مرتفع خواهد شد ، را باید در آینده به نظاره نشست .

@arayeghazayi
🔶🔷 به نام آفریدگار عشق 🔷🔶

#مرامنامه_وقوانین_تشکل_مبارزه_با_سرقتهای_ادبی


مدیران پیشقدم تشکل باتوجه به قابلیت فضای مجازی در مورد فعالیت های ادبی اقدام خواهند کرد و درجایگاه خود از حقوق همه شاعران ، چه شاعران حاضر در مجازی و چه شاعران خارج از مجازی دفاع مینماند اما وابسته به هیچ گروهی نیستند...

و تمام تلاش خود را می نمایند تا با ایجاد همکاری واشتراک مساعی و تبادل تحربه ها با مجامع ادبی خارج از مجازی نظیر انجمنهای ادبی نیز ارتباط تنگاتنگی ایجاد نمایند ....

با آگاهی مدیران تشکیل دهنده تشکل از :

۱—ظرفیتهای شعر فارسی در تلطیف روحها و سلیقه و ذوق واخلاق فردی و اجتماعی در راستای سلامت اجتماعی
۲—زمینه و ظرفیتهای فضای مجازی و قابلیتهای تلگرام
۳—ضرورتهای جامعه ادبی کشور بویژه ساماندهی فضای مجازی
۴—وضعیت نشر مجازی
۵—وضعیت دسترسی مخاطبان به آثار شاعران درفضای مجازی
۶—ضرورت مبارزه با سرقت ادبی در فضای مجازی

فعالیت تشکل خودبنیاد و مستقل مبارزه با سرقت ادبی در فضای مجازی را با همکاری همفکری همه مدیران گروه ها کانالها و شاعران حامی آغاز می نماید...

و #اعضا متعهد ،میشوند:

۱—کلیه قوانین ابلاغی تشکل را اجرا نمایند

۲—کلیه مراحل شناسایی بررسی، پیگیری و معرفی سارقان و نحوه برخورد از طریق تشکل انجام و ابلاغ خواهد شد

۳—نحوه همکاری مدیران گروه ها وکانالها مطابق قوانین ابلاغی خواهد بود

۴—قوانین با پیشنهاد تشکل وتایید مدیران گروه ها می تواند افزایش یابد

✳️✳️✳️✳️✳️✳️✳️✳️✳️✳️✳️✳️✳️✳️✳️✳️✳️


#اهداف_تشکل_مبارزه_با_سارقان_ادبی

۱_حمایت از حقوق مؤلفین وناشرین و شناسایی و معرفی سارقین ادبی در فضای مجازی با تأکـید برگروه ها و کانالهای تلگرامی

۲_تشویق و آموزش مدیران گروه ها وکانالهای تلگرامی در راستای مبارزه با سرقت ادبی

۳_ایجاد محیطی سالم وفضایی امن برای همه ی شاعران و تولیدکنندگان آثار ادبی
با ایجاد همدلی و همفکری با مدیران گروه ها و کانالها،
شاعران و نویسندگان و کاربران عادی...


✳️✳️✳️✳️✳️✳️✳️✳️✳️✳️✳️✳️✳️✳️✳️✳️✳️

#قوانین_تشکل_مبارزه_باسرقتهای_ادبی

۱— مدیران گروهها و شعرا درصورت مشاهده باید سارقین ادبی را به گروه تفحص تشکل جهت پیگیری معرفی نمایند

۲–باتوجه به مستندات و رسیدن به نتایج کامل توسط گروه تفحص ، ابتدا به سارق ادبی تفهیم اتهام میشود و چنانچه شخص مورد نظر اتهام خود را قبول کرد نامش افشا نخواهد شد اما در صورت عدم پذیرش اتهام ، نام سارق ادبی از طریق کانال تشکل و تالار اتحاد مدیران به همه گروههای ادبی جهت اخراج نامبرده ارسال میشود .

۳—پس از اعلام نام سارقین ادبی از طرف تشکل ، مدیران گروههای ادبی ضمن دیدن مستندات سرقت باید ظرف مدت یک روز سارق مورد نظر را از گروه اخراج کنند در غیر اینصورت شعرا گروه مورد نظر را ترک خواهند کرد ( درمواقعی که مدیرگروه در دسترس نبود فرصت برای به یقین رسیدن داده میشود )

۴—ارسال هرگونه پست بی نام در گروهها ممنوع میباشد

۵—الزام درج آیدی کانال توسط صاحبان کانالهای ادبی

۶—مدیران و ادمینهای گروهها باید فرهنگ ارسال پست با تاخیر را به جهت فرصت مطالعه برای اعضای محترم ترویج و اگر عضو یا عضوهایی در گروه رعایت نکردند نسبت به حذف پست اقدام کنند

۷—مدیران و ادمینهای محترم گروههای ادبی به جهت شفافیت بیشتر باید جنسیت خودرا با نام مشخص و به مجمع اتحاد مدیران اعلام نمایند

#مجمع_مدیران_وشعرای_تشکل_مبارزه_باسرقتهای_ادبی


telegram.me/faghatchanddaghighe
Forwarded from فردای وطن
✳️ از روی آقا بلند شو!
تاجیک، نصرت اله - همه باید از روی آقاهای خود ساخته نه تنها در این چهل سال بلکه در طول تاریخ کشور بلند شویم تا آقای اصلی که حفظ و اعتلای کرامت انسانی مردم که غایت هدف حکومت است بتواند جلوه بروز و ظهور داشته باشد و محور همه تصمیمات و اقدامات قرار گیرد! جرا ما خود خواهانه حاضر نیستیم هر یک این بتهای خود ساخته را یکبار برای همیشه بشکنیم؟! دیگر انگشت اتهام به سمت دیگری گرفتن کار ساز نیست. همه مقصرند و جملات دو پهلوی مخالف خوانی دیگر دردی از مردم و مملکت دوا نمیکند. ما به تدریج با مشکلات و احتمالا" بحرانهای داخلی و خارجی بیشماری روبرو شده و تا فرصت باقی است خوبه با عزم ملی به دنبال راه چاره باشیم. نمیدانم کی شروع خواهد کرد اما امیدوارم در آغاز چهل سالگی انقلاب حکومت و دولت درک درستی از تحولات کشور، منطقه و دنیا داشته باشد و اقدام مناسبی برای نشان دادن این فهم از خود بروز دهند. این همه کار نیست و کارسختی هم نیست!
می‌گویند دو نفر امام‌زاده‌ای ساختند و کارشان گرفت. روزی در خلوت مشغول شمردن وجوه بودند که یکیشان نشست روی قبر و دیگری که دلواپس جیبش و نه گنبد و بارگاه بود، با تأثر، تأسف و نگرانی گفت: «زود بلند شو!» این بیانی طنزگونه از آنچه خود می‌سازیم و خودمان باورمان می‌شود که موجب مشکلات تلمبارشده ناشی از روش حکم‌رانی بد می‌شود.نویسنده در مورد خودشیفتگی محفلیسم به یک مصرع جامی اشاره می‌کند: «در خانه اگر کس است، یک حرف بس است» آزاده خوزستانی «رحیم قمیشی» دل‌نوشته‌ای تحت عنوان «پتو و چای داغ» نوشته است که ریشه مشکلات را با نقل داستانی از جبهه و جنگ درمی‌آمیزد و ما را به دوران اسارت می‌برد که در ادامه این داستان را مرور می‌کنیم:«عماد، نگهبان عراقی، در اردوگاه فارسی را کم‌کم یاد گرفته بود. روشی در اسارت برای داغ‌کردن چای تلخی یاد گرفته بودیم. آن را با سطل از آشپزخانه می‌آوردیم و همیشه یخ‌کرده‌اش را در هوای سرد زمستان باید می‌نوشیدیم. یاد گرفته بودیم سیم برق، دو قاشق چوبی وسطشان و قوس الکتریکی که ظرف چند دقیقه آب را به جوش می‌آورد. چای داغ می‌نوشیدیم عماد از پشت پنجره ما را نگاه می‌کرد. بیرون تاریک بود و داخل آسایشگاه چراغ‌ها روشن. او دیده نمی‌شد. وقتی متوجه‌اش شدم که با چوبش به پنجره می‌زد. - چای داغ؟! 
وحشت و نگرانی از اینکه دستگاه مهندسی‌ساز ما لو برود وجودم را فراگرفت. مکث کوتاهی کردم و گفتم: سیدی عماد، ما چای رو که میاریم داخل، پتو روش می‌گذاریم... هشت تا 10 پتو همین چای رو داغِ داغ می‌کنه. عماد کمی فکر کرد، سرش را تکان داد و گفت: خیلی خوب! و رفت. گفتیم فردا هم تفتیش هست و هم کتک برای دروغ گفتنمان. خدا خدا گفتن‌هایمان شروع شد. خدایا فقط عماد یادش برود و تا صبح نگرانی و بی‌خوابی ادامه داشت. فردا که در را باز کردند نه خبری از کتک بود و نه از تفتیش. عجیب بود، داشتیم شاخ درمی‌آوردیم. تا اینکه بچه‌های آسایشگاه دو و سه را که دیدیم معمای ما حل شد. می‌پرسیدند دیشب به عماد چه گفته بودید؟! آمده بود آسایشگاه ما که اگر می‌خواهید چایتان داغ شود ساده است. با 10 پتو روی آن می‌شود. آن چای را داغ نگه داشت. باورش شده بود... همین شد که سال‌ها با همین روش، چای را گرم می‌کردیم و نگهبان‌ها فکر می‌کردند با گذاشتن پتو چایمان داغِ داغ می‌شود.حالا سال‌هاست آزاد شده‌ایم... هی پتو می‌گذاریم روی مشکلات، هی پتو می‌گذاریم روی حقایق، پتو می‌گذاریم روی ناکامی‌هایمان، هشت تا پتو، 10 تا پتو، کم‌کم خودمان هم باورمان شده... انگار با پتو انداختن واقعاً چای داغ می‌شده. عماد ندانست ما که می‌دانیم. مبادا باورمان شود. نکند فکر کنیم همین‌طوری با پتو می‌شود مشکلات را حل کرد. ناامیدی، گرانی، بیکاری، سوء‌مدیریت، تبعیض، فاصله طبقاتی و از همه مهم‌تر بی‌اعتمادی بین مردم و مسئولان. مسائل کوچکی نیستند. با سخنان دوپهلو مشکل حل نمی‌شود. با بستن چشم‌ها مشکل حل نمی‌شود. با خرج کردن از ایثار جوان‌ها نمی‌شود. هر چیزی راهی دارد. با پتو، چای هم داغ نمی‌شود که کشور اداره شود. صداقت، گوهر گران‌بهایی است که ما کنارش گذاشته‌ایم. انگار با خودمان هم صادق نیستیم، با مردم هم بعضاً صادقانه صحبت نمی‌کنیم. مشکلات را نمی‌گوییم، به مردم شخصیت نمی‌دهیم، از آن‌ها کمک نمی‌خواهیم. مردم می‌فهمند. باور کنیم، با کِتمان، بحران ناپدید نمی‌شود! 

#مجمع_اصللاح_طلبان
❇️ @majma_eslahtalaban
اکتبر روز جهانی کودک

🔹در سال ۱۹۴۶ بعد از #جنگ_جهانی دوم در اروپا، مجمع عمومی #سازمان_ملل به‌منظور #حمایت از کودکان، سازمانی به نام #یونیسف را ایجاد کرد که نخست «انجمن بین‌المللی ویژهٔ کودکان سازمان ملل» نام گرفت. در سال ۱۹۵۳، یونیسف یکی از بخش‌های دائمی در سازمان ملل متحد گردید و روز ۸ اکتبر #روز_جهانی کودک نام‌گذاری شد.

🔸این کنوانسیون در ۲۰ نوامبر ۱۹۸۹ مورد پذیرش #مجمع عمومی سازمان ملل متحد قرار گرفت و از ۲ سپتامبر ۱۹۹۰ (سی روز پس از تودیع بیستمین سند تصویب یا الحاق) لازم‌الاجرا شده‌است. تاکنون ۱۹۳ کشور (تمام اعضای ملل متحد به جز #آمریکا و #سومالی) این #سند را امضا کرده‌اند و در ۱۴۰ کشور اجرا می‌شود و به این ترتیب مقبول‌ترین سند #حقوق_بشر در #تاریخ می‌باشد.
فساد سیستماتیک و فاصله طبقاتی

ایران پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی اصلی‌ترین و شاید تنها کشوری در جهان است که شعار اصلیش حمایت از مستضعفین و فقرا نه فقط در کشور بلکه در سراسر جهان است.

اما حال چه اتفاقی رخ داده است که میلیونرهای [به دلار] ایرانی به بیش از دویست و پنجاه هزار نفر رسیده و از این لحاظ رتبه چهاردهم جهان را در اختیار دارد؟ چه اتفاقی افتاده، ایرانی که درآمد سرانه ناخالص داخلی آن جزء هشتاد کشور اول جهان هم نیست، تعداد ثروتمندانش روز به روز در حال رشد بوده و به رتبه چهاردهم جهان رسیده است؟ آیا جامعه ایران به دو بخش اکثریت قریب به اتفاق بی‌عرضه و بیکار و نادان و تنبل و تن‌پرور و اقلیت بسیار ناچیز نخبه و باهوش و زرنگ تقسیم شده است که اولی از همه جا رانده و مانده و دومی همه فرصت‌ها را به دست آورده است؟ آیا این جماعت کارتن‌خواب و زباله‌گرد و کودکان کاری که روز به روز در حال افزایش است همه ضعیف و نادان و بی‌عرضه بوده و جوانان و نوجوانانی که روز به روز به تعدادشان افزوده می‌شود و خودروهای چند میلیاردی سوار شده و در ویلاها و خانه‌های دهها میلیارد تومانی زندگی می‌کنند، همه نخبه اقتصادی بوده‌اند!؟

با نگاهی به جامعه به راحتی می‌توان پی برد که مساله چیزی بسیار فراتر از هوش و شم اقتصادی و تلاش فردی و مسایلی از این قبیل است.

در ایران معاصر به ویژه در دو دهه اخیر دولت‌های مختلف خواسته یا ناخواسته [اعم از سازندگی و اعتدال و احمدی‌نژاد و رییسی] تمام تلاش خود را برای بیشتر کردن شکاف اقتصادی به کار گرفتند. آن‌ها شرایطی را ایجاد کردند که عده‌ای [عموما صاحب رانت و دلال] یک روز با ثبت‌نام و فروش سیم‌کارت، یک روز با فروش و صف خودرو، یک روز با صف سکه و طلا و دلار، یک روز ارز رانتی، یک روز انحصار واردات، یک روز رانت اطلاعاتی، یک روز با زمین و ملک، یک روز هم با واگذاری فله‌ای منابع دولت در بورس و.. به ثروت کلانی دست یافتند. در تمام این واگذاری‌ها و سوداگری‌ها آن طبقه و قشری که ثروت کافی در اختیار داشت و می‌توانست با خرید این کالاها سرمایه خود را چندین برابر نماید، نه فقرا و کشاورزان و کارگران و زحمتکشان بلکه طبقه مرفه و دلال مسلکی بود که بدون هیچگونه فعالیت اقتصادی قدرت ورود به تمام این حوزه‌ها را در اختیار داشت و می‌توانست در سایه الطاف دولت‌ها سرمایه خود را چندین برابر نموده و با شرایطی تورمی افسارگسیخته به بیشتر شدن فاصله طبقاتی دامن بزند.

در این سال‌ها،
ایران تنها کشوری بود، هنگامی که نفت صد و چهل دلار به فروش می‌رفت، بنزین را لیتری چهارصد تومان عرضه می‌کرد و به اسم عدالت یارانه چهل و پنج هزار تومانی را به همه مردم کشور اعم از غنی و فقیر پرداخت کرد.

ایران تنها کشوری بود که قیمت کالاهای مصرفی در آن بیش از ده برابر شد، اما یارانه چهل و پنج هزار تومانیش تکانی نخورد.

ایران تنها کشوری است که سوبسید و یارانه مصرفی حوزه انرژی (گاز و بنرین و..) برای طبقات مرفه بیش از بیست برابر محروم‌ترین اقشار جامعه در روستاهای سیستان و بلوچستان و خراسان جنوبی و کهکیلویه و بویر احمد و کردستان و.. است.

ایران تنها کشوری بود که بزرگترین کلاهبرداری بورس به نفع عده‌ای قلیل را با موفقیت به انجام رساند.

ایران تنها کشوری بود که دستمزد سالیانه کارگرانش کفاف خرید دو متر زمین و آپارتمان در شهر محل سکونتش را نمی‌کرد. 

ایران تنها کشوری بود که بهشت دلال‌ها و بساز بندازها و صاحبان سرمایه دلالی و رانتی بود که از قِبَل پول و ثروت عمدتا بادآورده تا می‌توانست قیمت ملک و خانه و خودرو و طلا و سکه و حتا لوازم مصرفی و نیارهای اولیه را بالا برد، به گونه‌ای که خرید خانه و خودرو و طلا و.. را برای بسیاری از روستاییان و کارگران و طبقات محروم به آرزویی دست نیافتنی بدل ساخت.

ایران تنها کشوری بود که "عرضه" خودرو کمتر از یک سوم میزان "تقاضا" بود و عده‌ای با سوار شدن بر همین موج و منع واردات خودرو ار خارج، از هزاران میلیارد تومان رانت خرد و کلان منتفع شد.

ایران تنها کشوری بود که سود دلالی و واسطه‌گری ده‌ها برابر تولید و ارائه خدمات اجتماعی بود.

این چنین رانت‌هایی که (به ویژه) در دو دهه گذشته به برخی از اقشار جامعه تعلق گرفته است، را می‌توان فساد سیستماتیک یا دخالت سیستم حاکم به نفع اقلیتی از جامعه قلمداد کرد.

#مجمع_فعالان_اقتصادی