همهی سهم من از خود دلی بود که به تو دادم
و هرشب بغض گلویت را در تابوت سیاهی که برایم ساخته بودی گریستم
و تو هرگز ندانستی که زخمهای مکررم بودند
نخهای آبیام تمام شدند
و گُلهای بقچهی چهل تیکهی دلم ناتمام ماندهاند
باید پیش از بند آمدن باران بمیرم...
#حسین_پناهی
#دو_مرغابی_در_مه
یادش را گرامی می داریم
@parnian_khyial
و هرشب بغض گلویت را در تابوت سیاهی که برایم ساخته بودی گریستم
و تو هرگز ندانستی که زخمهای مکررم بودند
نخهای آبیام تمام شدند
و گُلهای بقچهی چهل تیکهی دلم ناتمام ماندهاند
باید پیش از بند آمدن باران بمیرم...
#حسین_پناهی
#دو_مرغابی_در_مه
یادش را گرامی می داریم
@parnian_khyial
دنیا را بغل گرفتیم
گفتند امن است
هیچ کاری با ما ندارد
خوابمان برد ...
بیدار که شدیم
دیدیم
آبستن تمام دردهایش شده ایم
#حسین_پناهی
#زاد_روزش_گرامی🌸
@parnian_khyial
گفتند امن است
هیچ کاری با ما ندارد
خوابمان برد ...
بیدار که شدیم
دیدیم
آبستن تمام دردهایش شده ایم
#حسین_پناهی
#زاد_روزش_گرامی🌸
@parnian_khyial
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🍂
#دیالوگ
"چگونه سنگی بر بت های مرده بیاندازم حالا که بت های زنده بر روی زمین اند..."
#دیالوگ بینظیر #حسین_پناهی در فیلم "#روز_واقعه"
ششم شهریور، زادروز #حسین_پناهی
@parnian_khyial
🍂🍃
#دیالوگ
"چگونه سنگی بر بت های مرده بیاندازم حالا که بت های زنده بر روی زمین اند..."
#دیالوگ بینظیر #حسین_پناهی در فیلم "#روز_واقعه"
ششم شهریور، زادروز #حسین_پناهی
@parnian_khyial
🍂🍃
🍂
خواستگاری. ..
عابد کنار برکه نشست!
دستهایش در آب بود که دید
آنسوی برکه،
زنی گلو و گلوبندش را به نمایش گذاشته است!
چشمانش را بستُ
در سکوت خواند،
دور شو! شیطان!
از من دور شو!
چشمانش را که گشود،
زن، صنوبری بود و
گلوبندش،
ماه...
#حسین_پناهی
📕 #راه_با_رفیق
#نشر_دارینوش
🍁🍂🌾🍃
@parnian_khyial
خواستگاری. ..
عابد کنار برکه نشست!
دستهایش در آب بود که دید
آنسوی برکه،
زنی گلو و گلوبندش را به نمایش گذاشته است!
چشمانش را بستُ
در سکوت خواند،
دور شو! شیطان!
از من دور شو!
چشمانش را که گشود،
زن، صنوبری بود و
گلوبندش،
ماه...
#حسین_پناهی
📕 #راه_با_رفیق
#نشر_دارینوش
🍁🍂🌾🍃
@parnian_khyial
آدم زنده به محبت نیاز دارد
و مرده به فاتحه.
ولی ما جماعت برعکسیم
برای مرده گل میبریم
و فاتحهی زندگی بعضیها را
میخوانیم...!
#حسین_پناهی
@parnian_khyial
و مرده به فاتحه.
ولی ما جماعت برعکسیم
برای مرده گل میبریم
و فاتحهی زندگی بعضیها را
میخوانیم...!
#حسین_پناهی
@parnian_khyial
Track 10
Unknown Artist
کفش ، ابتکار پر سه های من بود
و چتر ، ابداع بی سامانی هایم
هندسه ، شطرنج سکوت من بود
و رنگ ، تعبیر دلتنگی هایم
📝 #حسین_پناهی
و چتر ، ابداع بی سامانی هایم
هندسه ، شطرنج سکوت من بود
و رنگ ، تعبیر دلتنگی هایم
📝 #حسین_پناهی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#سکانس و #دیالوگ خاطره انگیز #حسین_پناهی در سریال امام علی ع
و حال و روز این روزهای جامعه ما و دلواپسان مو و حجاب
#بر_اخوت_و_صفا رحمه الله من قراء #فاتحه مع الصلوات.
ببینید و فوروارد کنید🙏👏💐
و حال و روز این روزهای جامعه ما و دلواپسان مو و حجاب
#بر_اخوت_و_صفا رحمه الله من قراء #فاتحه مع الصلوات.
ببینید و فوروارد کنید🙏👏💐
Forwarded from انجمن مبارزه با نشر جعلیات
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ما بدهكاريم
به كسانی كه صميمانه ز ما پرسيدند:
«معذرت میخواهم، چندم مرداد است؟!»
و نگفتيم
چون كه مرداد
گورِ عشقِ
گلِ خونرنگِ
دل ما بوده است.
شعر و صدای #حسین_پناهی #اصلی
۱۴ مرداد سالروز درگذشت حسین پناهی گرامی باد
#با_نشر_متون_اصلی_با_جعلیات_مقابله_کنیم
@jaliyat
@hoseinpanah
به كسانی كه صميمانه ز ما پرسيدند:
«معذرت میخواهم، چندم مرداد است؟!»
و نگفتيم
چون كه مرداد
گورِ عشقِ
گلِ خونرنگِ
دل ما بوده است.
شعر و صدای #حسین_پناهی #اصلی
۱۴ مرداد سالروز درگذشت حسین پناهی گرامی باد
#با_نشر_متون_اصلی_با_جعلیات_مقابله_کنیم
@jaliyat
@hoseinpanah
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
که جان را فرش مادر می توان کرد
#مولانا
نیم شبی به بسطام درآمد و به خانهٔ #مادر آمد . گوش داشت . آواز شنود که مادرش طهارت میکرد و میگفت : « خدایا ! آن غریبِ ما را نیکودار و دلِ مشایخ را با او خوش گردان و احوالِ نیکو او را کرامت کن . »
بایزید که آن بشنود ، گریه بر وی افتاد . پس در بزد ، مادرش گفت : « کیست ؟ » گفت : « غریبِ توست ... »
#تذکرهالاولیا
#عطار_نیشابوری
آسودگی از مِحَن ندارد مادر
آسایش جان و تن ندارد مادر
دارد غم و اندوه جگر گوشه خویش
ورنه غم خویشتن ندارد #مادر
#رهی_معیری
و اما تو
ای مادر
ای مادر
هوا همان چیزی ست
که به دور سرت می چرخد
و هنگامی تو می خندی
صاف تر می شود...
#حسین_پناهی
کانال موسیقی طبرستان
#مولانا
نیم شبی به بسطام درآمد و به خانهٔ #مادر آمد . گوش داشت . آواز شنود که مادرش طهارت میکرد و میگفت : « خدایا ! آن غریبِ ما را نیکودار و دلِ مشایخ را با او خوش گردان و احوالِ نیکو او را کرامت کن . »
بایزید که آن بشنود ، گریه بر وی افتاد . پس در بزد ، مادرش گفت : « کیست ؟ » گفت : « غریبِ توست ... »
#تذکرهالاولیا
#عطار_نیشابوری
آسودگی از مِحَن ندارد مادر
آسایش جان و تن ندارد مادر
دارد غم و اندوه جگر گوشه خویش
ورنه غم خویشتن ندارد #مادر
#رهی_معیری
و اما تو
ای مادر
ای مادر
هوا همان چیزی ست
که به دور سرت می چرخد
و هنگامی تو می خندی
صاف تر می شود...
#حسین_پناهی
کانال موسیقی طبرستان
پدرم همیشه می گفت: به زندگی بعد از مرگ اعتقاد داشته باش.
اما من با این مردم به مرگ قبل از زندگی
اعتقاد پیدا کردم و هر روز میمیرم
بی آنکه زندگی کرده باشم.
#حسین_پناهی
اما من با این مردم به مرگ قبل از زندگی
اعتقاد پیدا کردم و هر روز میمیرم
بی آنکه زندگی کرده باشم.
#حسین_پناهی
با چشمهای تو
تقدیر را کشیده اند
در تکرار ابدیت ویک روز
نگاهت آهنگ خواندن دارد
و سمفونی لبانت
بداهه های بوسه را
با آرامش در پرده های زیر می نوازند
تا وقت شلیک برزخم تن
عمیق تر بنشینند
هیچ فاتحی سرزمین اشغالی را
آسان رها نخواهد کرد
وتو شبهای بی شمار
شبیخونت راتکرار خواهی کرد
در سرزمین خوابها
وقتی آغوشم در تصرف توست
ودستانم بر حریر تنت
عاشقانه می نوازند
آخرین نتهای دلتنگی را
#بینا(ایرج)
درود شبتان زیبا و عاشقانه
اگر دلیل دوستیها صرفا دانش آدمها باشد، کتابخانهها بهترین دوست در دوستیاند چرا که پای دلت را لگد نمیکنند و قند و چاییت را هدر نمیدهند و به موقع ساکتند و به موقع حرف میزنند!
✍🏽 #حسین_پناهی
📕 کابوس های روسی
تقدیر را کشیده اند
در تکرار ابدیت ویک روز
نگاهت آهنگ خواندن دارد
و سمفونی لبانت
بداهه های بوسه را
با آرامش در پرده های زیر می نوازند
تا وقت شلیک برزخم تن
عمیق تر بنشینند
هیچ فاتحی سرزمین اشغالی را
آسان رها نخواهد کرد
وتو شبهای بی شمار
شبیخونت راتکرار خواهی کرد
در سرزمین خوابها
وقتی آغوشم در تصرف توست
ودستانم بر حریر تنت
عاشقانه می نوازند
آخرین نتهای دلتنگی را
#بینا(ایرج)
درود شبتان زیبا و عاشقانه
اگر دلیل دوستیها صرفا دانش آدمها باشد، کتابخانهها بهترین دوست در دوستیاند چرا که پای دلت را لگد نمیکنند و قند و چاییت را هدر نمیدهند و به موقع ساکتند و به موقع حرف میزنند!
✍🏽 #حسین_پناهی
📕 کابوس های روسی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
✍🌺شب می رسد به دفتر شعرم نگاه کن
گاهی مرا میان واژه شعرم عتاب کن
حکم است بنویسند به نامت خطاب ها
من را بیا مخاطب خاصت خطاب کن
#بینا(ایرج)
✍🌺روزه سکوت گرفته
کلیسا
دست از معجزه کشیده
مریم
در این پاندومی
خیس از لبخندهای افطاری
به بلاهت خود می خندند
و سفاهت مردمی که
پشت به دانش
تاریخ راسیاه می نویسند
#بینا(ایرج)
✔️💐درود شبتان بخیر وزیبا شاد باشید
پاندومی رابه خانه نبرید.شاید ان روز که آفتاب به این تاریک خانه بتابد بسیاری رسوا شوند
✍🌺و میرفتم و میرفتم و میرفتم
از روزی به روزی
از شهری به شهری
زیرِ آسمانِ وطنی
که در آن "فقط مرگ" را
به "مساوات" تقسیم میکردند!...
#حسین_پناهی
گاهی مرا میان واژه شعرم عتاب کن
حکم است بنویسند به نامت خطاب ها
من را بیا مخاطب خاصت خطاب کن
#بینا(ایرج)
✍🌺روزه سکوت گرفته
کلیسا
دست از معجزه کشیده
مریم
در این پاندومی
خیس از لبخندهای افطاری
به بلاهت خود می خندند
و سفاهت مردمی که
پشت به دانش
تاریخ راسیاه می نویسند
#بینا(ایرج)
✔️💐درود شبتان بخیر وزیبا شاد باشید
پاندومی رابه خانه نبرید.شاید ان روز که آفتاب به این تاریک خانه بتابد بسیاری رسوا شوند
✍🌺و میرفتم و میرفتم و میرفتم
از روزی به روزی
از شهری به شهری
زیرِ آسمانِ وطنی
که در آن "فقط مرگ" را
به "مساوات" تقسیم میکردند!...
#حسین_پناهی
اگر دلیل دوستی ها
صرفا دانش آدم ها باشد
کتابخانه ها بهترین
دوست در دوستی اند
چرا که پای دلت
را لگد نمی کنند
قند و چایت را هدر نمی دهند
و بموقع ساکتند
و بموقع حرف میزنند.
#حسین_پناهی📚
صرفا دانش آدم ها باشد
کتابخانه ها بهترین
دوست در دوستی اند
چرا که پای دلت
را لگد نمی کنند
قند و چایت را هدر نمی دهند
و بموقع ساکتند
و بموقع حرف میزنند.
#حسین_پناهی📚
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
در جاده تنهایی
تیغ برکشیده
رگ خواب زده عابر
شاید
نگذارد بهکما رود شب
وقتی یک یک
از چشمش می پرند
ستاره ها
واوهوایی صبحی است
که نمی آید
#ایرج_جمشیدی(بینا)
فرومایه تر از همیشه
ناقوس کلیسا
بر شانه های تردید می نواخت
وپنجره چشم اندازی نداشت
تا ببیند رنج فراموشی ازدواج_سفید را
بر دامان راهبه کاسه_لیس پاپ
وقتی در مراسم مرسوم
نقش قدیسان رابازی می کرد
#ایرج_جمشیدی(بینا)
رگ غیرت جاده را
تیغ زده بودند
وقتی به کما می رفت
وعابر غافل از فصل دلتنگی
مسیر را پیاده می دوید
وقتی با سر در چاله ها
سقوط می کرد
جاده تاب دلتنگی نداشت
وخود را به سیل می سپرد
وقت سیلی خوردن
از طوفانی که نابهنگام
شروع شده بود
تا راهبندان به غارت ببرد
ته مانده خیالش را
#ایرج_جمشیدی(بینا)
✔️🌺درود شبتان بر مدار شادی و عشق ودر آرامش .
✍🌺واکسن می تواند زنجیره کرونا را قطع کند و جامعه به حالت عادی برگردد.از واکسن کوبی حمایت کنیم
✍🌺📎کاش کتاب میخواندی
کاش میدانستی که کتاب خواندن چقدر گره گشا است. آن وقت به یک اشارتی میفهمیدی دلیل اینهمه بدبینی چیست.
آن وقت لذت بد بینی را میچشیدی!
📕 نامههایی به آنا
✍🏻 #حسین_پناهی
تیغ برکشیده
رگ خواب زده عابر
شاید
نگذارد بهکما رود شب
وقتی یک یک
از چشمش می پرند
ستاره ها
واوهوایی صبحی است
که نمی آید
#ایرج_جمشیدی(بینا)
فرومایه تر از همیشه
ناقوس کلیسا
بر شانه های تردید می نواخت
وپنجره چشم اندازی نداشت
تا ببیند رنج فراموشی ازدواج_سفید را
بر دامان راهبه کاسه_لیس پاپ
وقتی در مراسم مرسوم
نقش قدیسان رابازی می کرد
#ایرج_جمشیدی(بینا)
رگ غیرت جاده را
تیغ زده بودند
وقتی به کما می رفت
وعابر غافل از فصل دلتنگی
مسیر را پیاده می دوید
وقتی با سر در چاله ها
سقوط می کرد
جاده تاب دلتنگی نداشت
وخود را به سیل می سپرد
وقت سیلی خوردن
از طوفانی که نابهنگام
شروع شده بود
تا راهبندان به غارت ببرد
ته مانده خیالش را
#ایرج_جمشیدی(بینا)
✔️🌺درود شبتان بر مدار شادی و عشق ودر آرامش .
✍🌺واکسن می تواند زنجیره کرونا را قطع کند و جامعه به حالت عادی برگردد.از واکسن کوبی حمایت کنیم
✍🌺📎کاش کتاب میخواندی
کاش میدانستی که کتاب خواندن چقدر گره گشا است. آن وقت به یک اشارتی میفهمیدی دلیل اینهمه بدبینی چیست.
آن وقت لذت بد بینی را میچشیدی!
📕 نامههایی به آنا
✍🏻 #حسین_پناهی
مزار مرحوم حسین پناهی در دژکوه استان کهگیلویه و بویر احمد قرار دارد.
بر روی سنگ مزار حسین پناهی شعر زیر نوشته شده است :
خورشید
جاودانه می درخشد بر مدار خویش
ماییم که پا جای پای خود می نهیم
وغروب می کنیم هر پسین
#حسین_پناهی
بر روی سنگ مزار حسین پناهی شعر زیر نوشته شده است :
خورشید
جاودانه می درخشد بر مدار خویش
ماییم که پا جای پای خود می نهیم
وغروب می کنیم هر پسین
#حسین_پناهی
سرخ میشوی وقتی
میشنوی دوستت دارم
زرد میشوم وقتی میشنوم
دوستش داری...
چهارشنبه سوری
راه انداخته ایم،
سرخی تو از من
زردی من از تو..!
همیشه من می سوزم
و همیشه تو می پری...
#حسین_پناهی
میشنوی دوستت دارم
زرد میشوم وقتی میشنوم
دوستش داری...
چهارشنبه سوری
راه انداخته ایم،
سرخی تو از من
زردی من از تو..!
همیشه من می سوزم
و همیشه تو می پری...
#حسین_پناهی
فانوسهای دِه میدانند که بیهوده روشنند.
و سگان ده نیز میدانند که بیهوده
بیدارند.
وقتی در روشنی روز، دزدها به مهمانی کدخدا میروند!
۱۴ مرداد سالروز درگذشت #حسین_پناهی
۱۳۳۵-۱۳۸۳
روحش شاد و یادش گرامی
و سگان ده نیز میدانند که بیهوده
بیدارند.
وقتی در روشنی روز، دزدها به مهمانی کدخدا میروند!
۱۴ مرداد سالروز درگذشت #حسین_پناهی
۱۳۳۵-۱۳۸۳
روحش شاد و یادش گرامی
✍️🌺درود شبتان بخیر ودر آرامش.در این میانه طوفان هوای سالمندان را داشته باشیم.
🖋️🌿چه پاییز غم انگیزی چه مهر بی سرانجامی
چه خون افتاد در دلها زتاتاری وچنگیزی
حجاب افتاده است از سر به یغما رفته تا کشور
به خون بنشسته چشمان شقایق های پاییزی
#ایرج_جمشیدی_بینا
🖋️🌿می تکاند ابروی جهل را
خوابانده چشم
می کشد ماشه را
به رسم دیرین سهراب کشی
تا گیس بران کند
تهمینه
چه سووشونی
بر خاکستر عشق
وتیر شغادها
🖋️🌿شبی برای نخفتن
لبی برای اعتراض
موهای قیچی شده
دم یابویشان را
به رفتن گره می زنند
🖋️🌿دیدمت
میان خلسه انتظار
وبوی پابیز
لب بر می چیدی
وعشق از دامنت
می گریخت
بی هشداری
از ترس
می نوشتی
ومن از سهمت
در این آتش
سودای پاییزی..
#ایرج_جمشیدی_بینا
✍️📒فضای رعب و وحشت ، توان تفکر انسان را حتی بیشتر از توان عقل او فلج و عقیم میکند. طلسمی را که جو رعب و وحشت بر تفکر آدمی غالب میکند ، نه از راه فکر کردن ، بلکه صرفا از راه آزادی میتوان شکست.
📕#انقلاب_مجارستان
✍#هانا_آرنت
✍️📒گلوله نمی دانست...
تفنگ نمی دانست...
شکارچی نمی دانست...
پرنده داشت برای جوجه هایش غذا میبرد.
خدا که می دانست ....
نمی دانست؟
#حسین_پناهی♦️
🖋️🌿چه پاییز غم انگیزی چه مهر بی سرانجامی
چه خون افتاد در دلها زتاتاری وچنگیزی
حجاب افتاده است از سر به یغما رفته تا کشور
به خون بنشسته چشمان شقایق های پاییزی
#ایرج_جمشیدی_بینا
🖋️🌿می تکاند ابروی جهل را
خوابانده چشم
می کشد ماشه را
به رسم دیرین سهراب کشی
تا گیس بران کند
تهمینه
چه سووشونی
بر خاکستر عشق
وتیر شغادها
🖋️🌿شبی برای نخفتن
لبی برای اعتراض
موهای قیچی شده
دم یابویشان را
به رفتن گره می زنند
🖋️🌿دیدمت
میان خلسه انتظار
وبوی پابیز
لب بر می چیدی
وعشق از دامنت
می گریخت
بی هشداری
از ترس
می نوشتی
ومن از سهمت
در این آتش
سودای پاییزی..
#ایرج_جمشیدی_بینا
✍️📒فضای رعب و وحشت ، توان تفکر انسان را حتی بیشتر از توان عقل او فلج و عقیم میکند. طلسمی را که جو رعب و وحشت بر تفکر آدمی غالب میکند ، نه از راه فکر کردن ، بلکه صرفا از راه آزادی میتوان شکست.
📕#انقلاب_مجارستان
✍#هانا_آرنت
✍️📒گلوله نمی دانست...
تفنگ نمی دانست...
شکارچی نمی دانست...
پرنده داشت برای جوجه هایش غذا میبرد.
خدا که می دانست ....
نمی دانست؟
#حسین_پناهی♦️
آدم زنده به محبت نیاز دارد،
و مرده به فاتحه.
ولی ما جماعت برعکسیم
برای مرده گل می بریم
و فاتحه ی زندگی بعضی ها را
می خوانیم...!
#حسین_پناهی
و مرده به فاتحه.
ولی ما جماعت برعکسیم
برای مرده گل می بریم
و فاتحه ی زندگی بعضی ها را
می خوانیم...!
#حسین_پناهی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«اگر میخواهی با مردنت زود فراموش نشوی، یا چیزهایی بنویس که ارزش خواندن داشته باشد، یا کارهایی بکن که ارزش نوشتن داشته باشد.»
📖 لولا کارسون اسمیت
.
#خسرو_شکیبایی #همایون_ارشادی #هدیه_تهرانی #جمشید_مشایخی #حسین_پناهی
از فیلمهای #درخت_گلابی و #پری داریوش مهرجویی / #کاغذ_بی_خط ناصر تقوایی / #سایه_خیال حسین دلیر
📖 لولا کارسون اسمیت
.
#خسرو_شکیبایی #همایون_ارشادی #هدیه_تهرانی #جمشید_مشایخی #حسین_پناهی
از فیلمهای #درخت_گلابی و #پری داریوش مهرجویی / #کاغذ_بی_خط ناصر تقوایی / #سایه_خیال حسین دلیر