Forwarded from Nirvana🍁
♎️ #اندیشه
ما همه،هم خوب و هم بد،
هم خیر و هم شر هستیم
و اگر شما هیچ ناپاکی و پلیدی
در خودتان نمی بینید،
دلیلش آن است که
خوب به خودتان نگاه نکردهاید.
🖊 #استنلی_کوبریک
🆔 @LoveStand
ما همه،هم خوب و هم بد،
هم خیر و هم شر هستیم
و اگر شما هیچ ناپاکی و پلیدی
در خودتان نمی بینید،
دلیلش آن است که
خوب به خودتان نگاه نکردهاید.
🖊 #استنلی_کوبریک
🆔 @LoveStand
بعضی وقتا یه اتفاقایی تو زندگیت میفته
که باعث میشه دیگه
اون آدم احمق سابق نباشی
و این خیلی خوبه...!
#استنلی_کوبریک
که باعث میشه دیگه
اون آدم احمق سابق نباشی
و این خیلی خوبه...!
#استنلی_کوبریک
Forwarded from Ingmar Bergman
🎬 چشمان کاملاً بسته (Eyes Wide Shut) فیلمی به کارگردانی #استنلی_کوبریک محصول سال ۱۹۹۹ است. فیلم پس از مرگ کوبریک در سال ۱۹۹۹ اکران عمومی شد. چشمان بازِ بسته قبل از نمایش عمومی در آمریکا به دلیل صحنههای عریان در فیلم با سانسور مواجه شد.
■ داستان فیلم :
دکتر ویلیام (بیل) هارفورد (تام کروز)، که به همراه همسرش، آلیس (نیکول کیدمن)، به مهمانی یکی از سرشناسان نیویورک - ویکتور زیگلر (سیدنی پولاک) - رفتهاست، توسط صاحبخانه به طبقهٔ بالا خوانده میشود تا زن جوانی به نام مَندی را که در مصرف مواد مخدر زیادهروی کرده و در حال معاشقه با زیگلر بیهوش شدهاست، معاینه کند. آلیس، در غیاب بیل، با مهمان دیگری سرگرم گفتگو میشود. در انتهای شب در خانه، بحثی در مورد روابط جنسی زن و مرد و حسادت بین آنها درمیگیرد و آلیس پیش شوهرش اعتراف میکند که در یک شب به عشقبازی با یک افسر نیروی دریایی فکر کردهاست. بین زن و شوهر بحث درمیگیرد و مرد برای انجام یک فوریت شغلی از خانه بیرون میآید. سپس، پریشان از حرفهای آلیس، در شهر راه میافتد و به شکلی میخواهد با خیانت کردن، از حسی که آلیس نسبت به آن ملوان داشتهاست انتقام بگیرد.
بیل با آدمهای مختلفی برخورد میکند و یکی از دوستان قدیمیاش به نام نیک، که در یک کافه پیانو میزند، دربارهٔ یک میهمانی مخفی بالماسکه برایش تعریفهایی میکند. برای رفتن به این میهمانی، حاضران باید گذرواژه را بدانند. نیک این کلمه را به بیل میگوید. بیل برای رفتن به این میهمانی بالماسکه به لباسی مخصوص و ماسک نیازمند است. این لباس را به سختی تهیه میکند و به میهمانی میرود. در آنجا با صحنههای آیینی و مجلس عیاشی اسرارآمیزی روبهرو میشود. در این بین، زنی نزد بیل میآید و او را ترغیب به رفتن میکند، ولی بیل میماند و گرفتار میشود. یکی از مسئولان مهمانی کلمهٔ عبور دوم را از وی سؤال میکند که او آن را نمیداند. مرد به او میگوید که باید مجازات شود و از او میخواهد که ماسکش را بردارد و او بهناچار ماسکش را برمیدارد که پس از آن با دستور رئیس تشکیلات مبنی بر اینکه باید لباسهایش را نیز از تن خارج کند روبرو میشود؛ اما در این بین، زنی اعلام میکند که حاضر است تاوان کار بیل را بدهد و بهجای او مجازات شود؛ بنابراین، دکتر هارفورد از مجازات رهایی مییابد و به خانه میرود.
فردا صبح، بیل به دنبال دوست پیانیستش - نیک - به هتل میرود و متوجه میشود که او در نیمهشب هتل را در حالی که صورتش زخمی بوده و دو نفر او را همراهی میکردند، ترک کردهاست. سپس به همان خانهٔ مهمانی میرود و در آنجا با نامهای تهدیدآمیز مواجه میشود که از او میخواهد از تحقیق دست بردارد. همان شب، بیل اطلاع مییابد که مَندی - مانکن جوانی که در مهمانیِ ابتدای فیلم معاینهاش کرده بود - به دلیل زیادهروی در مصرف مواد مخدر، مردهاست و پی میبرد که آن زن همان نجاتدهندهاش است. به سردخانه میرود و جسد او را میبیند تا او را از روی بدنش بشناسد. سپس دوست سرشناسش - زیگلر - او را به خانهاش دعوت میکند و به او میگوید که تمام ماجرا را میداند. او ادعا میکند تمام تهدید برای ترساندن وی بودهاست. زیگلر، که در مهمانی بوده، به او میگوید که مَندی همان دختر مهمانی است، ولی به خاطر مصرف بیش از حد مواد مخدر جان باختهاست و توطئه و قتلی در میان نیست. ویلیام به خانه بازمیگردد و میفهمد که آلیس ماسکی را که او در مهمانی به چهره داشته، یافتهاست و از آشکار شدن مخفیکاری و حس گناه میگرید. آلیس از خواب بیدار میشود. سپس بیل تمام ماجرا را برای آلیس نقل میکند و به هنگام صبح به همراه دختر کوچکشان برای خرید کریسمس به فروشگاه میروند.
@Ingmar_Bergman_7
🎬 چشمان کاملاً بسته (Eyes Wide Shut) فیلمی به کارگردانی #استنلی_کوبریک محصول سال ۱۹۹۹ است. فیلم پس از مرگ کوبریک در سال ۱۹۹۹ اکران عمومی شد. چشمان بازِ بسته قبل از نمایش عمومی در آمریکا به دلیل صحنههای عریان در فیلم با سانسور مواجه شد.
■ داستان فیلم :
دکتر ویلیام (بیل) هارفورد (تام کروز)، که به همراه همسرش، آلیس (نیکول کیدمن)، به مهمانی یکی از سرشناسان نیویورک - ویکتور زیگلر (سیدنی پولاک) - رفتهاست، توسط صاحبخانه به طبقهٔ بالا خوانده میشود تا زن جوانی به نام مَندی را که در مصرف مواد مخدر زیادهروی کرده و در حال معاشقه با زیگلر بیهوش شدهاست، معاینه کند. آلیس، در غیاب بیل، با مهمان دیگری سرگرم گفتگو میشود. در انتهای شب در خانه، بحثی در مورد روابط جنسی زن و مرد و حسادت بین آنها درمیگیرد و آلیس پیش شوهرش اعتراف میکند که در یک شب به عشقبازی با یک افسر نیروی دریایی فکر کردهاست. بین زن و شوهر بحث درمیگیرد و مرد برای انجام یک فوریت شغلی از خانه بیرون میآید. سپس، پریشان از حرفهای آلیس، در شهر راه میافتد و به شکلی میخواهد با خیانت کردن، از حسی که آلیس نسبت به آن ملوان داشتهاست انتقام بگیرد.
بیل با آدمهای مختلفی برخورد میکند و یکی از دوستان قدیمیاش به نام نیک، که در یک کافه پیانو میزند، دربارهٔ یک میهمانی مخفی بالماسکه برایش تعریفهایی میکند. برای رفتن به این میهمانی، حاضران باید گذرواژه را بدانند. نیک این کلمه را به بیل میگوید. بیل برای رفتن به این میهمانی بالماسکه به لباسی مخصوص و ماسک نیازمند است. این لباس را به سختی تهیه میکند و به میهمانی میرود. در آنجا با صحنههای آیینی و مجلس عیاشی اسرارآمیزی روبهرو میشود. در این بین، زنی نزد بیل میآید و او را ترغیب به رفتن میکند، ولی بیل میماند و گرفتار میشود. یکی از مسئولان مهمانی کلمهٔ عبور دوم را از وی سؤال میکند که او آن را نمیداند. مرد به او میگوید که باید مجازات شود و از او میخواهد که ماسکش را بردارد و او بهناچار ماسکش را برمیدارد که پس از آن با دستور رئیس تشکیلات مبنی بر اینکه باید لباسهایش را نیز از تن خارج کند روبرو میشود؛ اما در این بین، زنی اعلام میکند که حاضر است تاوان کار بیل را بدهد و بهجای او مجازات شود؛ بنابراین، دکتر هارفورد از مجازات رهایی مییابد و به خانه میرود.
فردا صبح، بیل به دنبال دوست پیانیستش - نیک - به هتل میرود و متوجه میشود که او در نیمهشب هتل را در حالی که صورتش زخمی بوده و دو نفر او را همراهی میکردند، ترک کردهاست. سپس به همان خانهٔ مهمانی میرود و در آنجا با نامهای تهدیدآمیز مواجه میشود که از او میخواهد از تحقیق دست بردارد. همان شب، بیل اطلاع مییابد که مَندی - مانکن جوانی که در مهمانیِ ابتدای فیلم معاینهاش کرده بود - به دلیل زیادهروی در مصرف مواد مخدر، مردهاست و پی میبرد که آن زن همان نجاتدهندهاش است. به سردخانه میرود و جسد او را میبیند تا او را از روی بدنش بشناسد. سپس دوست سرشناسش - زیگلر - او را به خانهاش دعوت میکند و به او میگوید که تمام ماجرا را میداند. او ادعا میکند تمام تهدید برای ترساندن وی بودهاست. زیگلر، که در مهمانی بوده، به او میگوید که مَندی همان دختر مهمانی است، ولی به خاطر مصرف بیش از حد مواد مخدر جان باختهاست و توطئه و قتلی در میان نیست. ویلیام به خانه بازمیگردد و میفهمد که آلیس ماسکی را که او در مهمانی به چهره داشته، یافتهاست و از آشکار شدن مخفیکاری و حس گناه میگرید. آلیس از خواب بیدار میشود. سپس بیل تمام ماجرا را برای آلیس نقل میکند و به هنگام صبح به همراه دختر کوچکشان برای خرید کریسمس به فروشگاه میروند.
@Ingmar_Bergman_7
Forwarded from Ingmar Bergman
Eyes Wide Shut 1999 (download new hd movies from this telegram channel '' @moviemagic '').mkv
990.3 MB
🎬 #دانلود_فیلم چشمان کاملاً بسته 1999
(Eyes Wide Shut)
🎥 کارگردان #استنلی_کوبریک
👤 بازیگران : #نیکول_کیدمن
#تام_کروز
@Ingmar_Bergman_7
(Eyes Wide Shut)
🎥 کارگردان #استنلی_کوبریک
👤 بازیگران : #نیکول_کیدمن
#تام_کروز
@Ingmar_Bergman_7
Forwarded from فیلم
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from فیلم
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from فیلم
💬
#استنلی_کوبریک
وحشتناکترین حقیقت دربارهی جهان هستی این نیست که تا چه اندازه خصومتآمیزه، بلکه اینه که چقدر بیقید و لاابالیـه. اما اگه ما بتونیم به سطحی برسیم که سرشاره از همین چالشهای لاابالی و پذیرفته شدهی زندگی، در محدودی مرزهای مرگ، — هر قدر هم که انسانِ بیثبات تواناییش رو داشته باشه — هستیِ ما میتونه معنای اصیل و کاملی داشته باشه... هر قدر هم که "تاریکی" پهناور و بیکران باشه، ما باید "نور" خودمون رو پیدا کنیم.
@Canalefilm
اندیشه و دوستانمان را شریک شویم
⚜
#استنلی_کوبریک
وحشتناکترین حقیقت دربارهی جهان هستی این نیست که تا چه اندازه خصومتآمیزه، بلکه اینه که چقدر بیقید و لاابالیـه. اما اگه ما بتونیم به سطحی برسیم که سرشاره از همین چالشهای لاابالی و پذیرفته شدهی زندگی، در محدودی مرزهای مرگ، — هر قدر هم که انسانِ بیثبات تواناییش رو داشته باشه — هستیِ ما میتونه معنای اصیل و کاملی داشته باشه... هر قدر هم که "تاریکی" پهناور و بیکران باشه، ما باید "نور" خودمون رو پیدا کنیم.
@Canalefilm
اندیشه و دوستانمان را شریک شویم
⚜
Forwarded from فیلم
🎬
#استنلی_کوبریک
قصد اصلی یک فیلم... روشنگری است، چیزی را به بیننده نشان دهد که به شیوه ای دیگر نمی تواند ببیند.
@Canalefilm
اندیشه و دوستانمان را شریک شویم
⚜
#استنلی_کوبریک
قصد اصلی یک فیلم... روشنگری است، چیزی را به بیننده نشان دهد که به شیوه ای دیگر نمی تواند ببیند.
@Canalefilm
اندیشه و دوستانمان را شریک شویم
⚜
■ سخنانی از بزرگان سینما
● #روبر_برسون:
- معمولیترین کلمه وقتی سر جای خودش قرار بگیرد، ناگهان درخششی یگانه پیدا میکند. این همان درخششی است که تصویر باید با آن جلوه کند.
- سینما، رادیو، تلویزیون و مجلهها پیشگامان مکتب بیتوجهی هستند: مردم نگاه میکنند بدون آنکه ببینند و گوش میدهند بدون آنکه بشنوند.
- وقتی نمیدانید که چهکار میکنید، در واقع دارید بهترین کار را انجام میدهید.
● #بیلی_وایلدر:
- باید رویایی داشته باشید تا بتوانید صبح از خواب بیدار شوید.
- حقیقت را نمیتوانید مستقیماً بیان کنید، باید اول آن را در شکلات فرو کنید.
- بعضی از فیلمها در یک اتاقک هشت نفره مسحورکنندهاند، اما فیلمی که در سالن دوهزارنفری جذاب باشد بدون تردید دارای چیزی از ذات سینماست.
● #استنلی_کوبریک:
- چهطور میتوانستیم از مونالیزا لذت ببریم اگر لئوناردو زیر تابلویش مینوشت: «بانو در حال لبخند زدن است چون دارد رازی را از عاشقش مخفی میکند.»
- جریان فیلمبرداری یک فیلم، احتمالاً دشوارترین و بدترین شرایطی است که میتوانید برای خلق اثری هنری تصور کنید.
- در فکر مخالفت با برداشت شما یا عرضه کردن برداشتی دیگر نیستم، چون فهمیدهام که بهترین سیاست این است که اجازه بدهیم خود فیلم حرفش را بزند.
● #استیون_اسپیلبرگ:
- بیشتر مردم فکر میکنند سنوسال تعیینکنندهی میزان اطلاعات و آگاهی شما نسبت به موضوعی است. این تفکر کاملاً اشتباه است، چون من فکر میکنم که شاید پنج سال پیش بیشتر از حالا میدانستم.
- وقتی میخواهم ترس ایجاد کنم، این کار را فقط در قالب یک هشدار انجام میدهم. به بازیگر میگویم: «قصد دارم این نما را فوقش در سه برداشت بگیرم.»
● #پل_ورهوفن:
- احتمالاً همهی ما هنوز آرزو میکنیم که فیلم، هنر باشد. قطعاً به این دلیل وارد عرصهی فیلمسازی شدم که فکر میکردم فیلم هنر است. اما حالا دیگر چنین عقیدهای ندارم.
● #ژان_لوک_گدار:
- وقتی ایدهها و افکار، تیره و تار و مبهم هستند، دلیلی ندارد که تصاویر واضح و روشن باشند.
- برای سینمای فرانسه افسوس میخورم چون هیچ پولی ندارد و برای سینمای آمریکا افسوس میخورم چون هیچ ایدهای ندارد.
- بودن یا نبودن؟ مسأله واقعاً این نیست.
- عکاسی ثبت واقعیت است و سینما ثبت 24 فریم واقعیت است در هر ثانیه.
- یک داستان باید آغاز، میانه و پایانی داشته باشد ولی نه لزوماً به همین ترتیب.
● #اورسن_ولز:
دوربین چیزیست خیلی فراتر از ابزاری برای ضبط تصویر. در واقع رسانهای است که به واسطة آن میتوان پیامهایی از دنیای دیگر دریافت کرد. دنیایی که مال ما نیست و ما را به دل رازی بزرگ میبرد. جادو از اینجا آغاز میشود.
● #آلفرد_هیچکاک:
- حتی اگر صدای یک فیلم خوب را هم حذف کنید، تماشاگر همچنان میتواند با داستانش ارتباط برقرار کند و از آن سر در بیاورد.
- همیشه تماشاگر را تا جایی که میتوانید و امکان دارد، عذاب بدهید.
- خیلی از فیلمها برشی از زندگی هستند ولی فیلمهای من برشی از کیک هستند.
- دزدیدن از خود هم یک سبک است.
- هیچ ترسی در صدای «تق» نیست. ترس فقط در انتظار کشیدن برای آن است.
■ سخنانی از بزرگان سینما
● #روبر_برسون:
- معمولیترین کلمه وقتی سر جای خودش قرار بگیرد، ناگهان درخششی یگانه پیدا میکند. این همان درخششی است که تصویر باید با آن جلوه کند.
- سینما، رادیو، تلویزیون و مجلهها پیشگامان مکتب بیتوجهی هستند: مردم نگاه میکنند بدون آنکه ببینند و گوش میدهند بدون آنکه بشنوند.
- وقتی نمیدانید که چهکار میکنید، در واقع دارید بهترین کار را انجام میدهید.
● #بیلی_وایلدر:
- باید رویایی داشته باشید تا بتوانید صبح از خواب بیدار شوید.
- حقیقت را نمیتوانید مستقیماً بیان کنید، باید اول آن را در شکلات فرو کنید.
- بعضی از فیلمها در یک اتاقک هشت نفره مسحورکنندهاند، اما فیلمی که در سالن دوهزارنفری جذاب باشد بدون تردید دارای چیزی از ذات سینماست.
● #استنلی_کوبریک:
- چهطور میتوانستیم از مونالیزا لذت ببریم اگر لئوناردو زیر تابلویش مینوشت: «بانو در حال لبخند زدن است چون دارد رازی را از عاشقش مخفی میکند.»
- جریان فیلمبرداری یک فیلم، احتمالاً دشوارترین و بدترین شرایطی است که میتوانید برای خلق اثری هنری تصور کنید.
- در فکر مخالفت با برداشت شما یا عرضه کردن برداشتی دیگر نیستم، چون فهمیدهام که بهترین سیاست این است که اجازه بدهیم خود فیلم حرفش را بزند.
● #استیون_اسپیلبرگ:
- بیشتر مردم فکر میکنند سنوسال تعیینکنندهی میزان اطلاعات و آگاهی شما نسبت به موضوعی است. این تفکر کاملاً اشتباه است، چون من فکر میکنم که شاید پنج سال پیش بیشتر از حالا میدانستم.
- وقتی میخواهم ترس ایجاد کنم، این کار را فقط در قالب یک هشدار انجام میدهم. به بازیگر میگویم: «قصد دارم این نما را فوقش در سه برداشت بگیرم.»
● #پل_ورهوفن:
- احتمالاً همهی ما هنوز آرزو میکنیم که فیلم، هنر باشد. قطعاً به این دلیل وارد عرصهی فیلمسازی شدم که فکر میکردم فیلم هنر است. اما حالا دیگر چنین عقیدهای ندارم.
● #ژان_لوک_گدار:
- وقتی ایدهها و افکار، تیره و تار و مبهم هستند، دلیلی ندارد که تصاویر واضح و روشن باشند.
- برای سینمای فرانسه افسوس میخورم چون هیچ پولی ندارد و برای سینمای آمریکا افسوس میخورم چون هیچ ایدهای ندارد.
- بودن یا نبودن؟ مسأله واقعاً این نیست.
- عکاسی ثبت واقعیت است و سینما ثبت 24 فریم واقعیت است در هر ثانیه.
- یک داستان باید آغاز، میانه و پایانی داشته باشد ولی نه لزوماً به همین ترتیب.
● #اورسن_ولز:
دوربین چیزیست خیلی فراتر از ابزاری برای ضبط تصویر. در واقع رسانهای است که به واسطة آن میتوان پیامهایی از دنیای دیگر دریافت کرد. دنیایی که مال ما نیست و ما را به دل رازی بزرگ میبرد. جادو از اینجا آغاز میشود.
● #آلفرد_هیچکاک:
- حتی اگر صدای یک فیلم خوب را هم حذف کنید، تماشاگر همچنان میتواند با داستانش ارتباط برقرار کند و از آن سر در بیاورد.
- همیشه تماشاگر را تا جایی که میتوانید و امکان دارد، عذاب بدهید.
- خیلی از فیلمها برشی از زندگی هستند ولی فیلمهای من برشی از کیک هستند.
- دزدیدن از خود هم یک سبک است.
- هیچ ترسی در صدای «تق» نیست. ترس فقط در انتظار کشیدن برای آن است.
دوشنبه 6 اسفند 1397
25 فوریه 2019
🌀 #هوشنگ_ابتهاج (زاده ۶ اسفند ۱۳۰۶) متخلص به #سایه، شاعر ایرانی است. از مهمترین آثار هوشنگ ابتهاج تصحیح او از غزلهای حافظ است که با عنوان «حافظ به سعی سایه» نخستین بار در ۱۳۷۲ توسط #نشر_کارنامه به چاپ رسید. سایه در سال ۱۳۲۵ مجموعهٔ «نخستین نغمهها» را، که شامل اشعاری به شیوهٔ کهن است، منتشر کرد. از آثار وی میتوان به «سیاه مشق»، «سراب»، «بانگ نی»، «یادگار خون سرو»، «تاسیان»، «چند برگ از یلدا» و «شبگیر» اشاره کرد.
🌀 #کارلو_گولدونی (Carlo Goldoni) (زاده ۲۵ فوریه ۱۷۰۷ ـ درگذشته ۶ فوریه ۱۷۹۳) نمایشنامهنویس ایتالیایی بود. تعدادی از آثار او در زمره بهترین و محبوبترین کمدیهای جهان قرار دارد که مشهورترینشان کمدی «یک نوکر و دو ارباب» است. این اثر به همراه آثاری چون «باد بزن»، «بیوه زیرک»، «ارباب»، «دعواهای کیوتزا» و «مهمانخانهچی» به فارسی ترجمه شده است.
🌀 #امین_معلوف (زاده ۲۵ فوریه ۱۹۴۹) نویسنده لبنانی است. زبان مادری وی عربی است، اما به زبان فرانسه مینویسد و آثارش به زبانهای بسیار ترجمه شدهاست. وی در ۱۹۹۳ جایزه گنکور را برای رمان «صخره تانیوس» دریافت کرد. این کتاب را #نشر_ثالث با ترجمه #شهرنوش_پارسی_پور منتشر کرده است. کتابهای «دنیای بیسامان»، «سمرقند»، «مانی پیامبر باغهای اشراق»، «جنگهای صلیبی به روایت اعراب» و «هویتهای مرگبار» از دیگر آثار ترجمه شده وی به فارسی هستند.
🌀 #ابن_بطوطه (زاده 25 فوریه 1304 ـ درگذشته 1369) سیاح و سفرنامهنویس مراکشی بود. مهمترین اثر وی، کتاب «سفرنامه ابن بطوطه» یکی از کتابهای فراگیر جغرافیایی است و اهمیت تاریخی نیز دارد. این کتاب که به ۴۰ زبان زنده جهان منتشر شده، در ایران توسط #محمدعلی_موحد به فارسی برگردان شده است.
🌀 جان آنتونی برجس ویلسون یا #آنتونی_برجس (Anthony Burgess) (زاده ۲۵ فوریه ۱۹۱۷ _ درگذشته ۲۲ نوامبر ۱۹۹۳) داستاننویس، آهنگساز و منتقد ادبی بریتانیایی بود. کتاب «پرتقال کوکی» مهمترین اثر برجس است که فیلمی بر پایه آن توسط #استنلی_کوبریک ساخته شده است. «عیسی ناصری»، «قدرتهای زمینی»، «امپراتوری تبهکاران» و «تصویری از برجها و باروها» از دیگر آثار او هستند.
🎬 A Clockwork Orange (1971)
🌀 #آنتونیو_داماسیو (Antonio Damasio) (زاده 25 فوریه 1944) متخصص علوم اعصاب، نورولوژیست و نویسنده آمریکایی ـ پرتغالی است. کتاب «خطای دکارت» که یکی از مهمترین کتاب های داماسیو بشمار میآید نظریهی دکارتی دربارهی ذهن و بدن را به چالش کشیده است. این کتاب به همراه کتابهای «در جستجوی اسپینوزا» و «درک رخداد» از داماسیو توسط #نشر_نگاه_معاصر منتشر شده است.
🌀 #صباح_الدین_علی (Sabahattin Ali) (زاده ۲۵ فوریه ۱۹۰۷ – درگذشته ۲ آوریل ۱۹۴۸) نویسنده، شاعر و روزنامهنگار اهل ترکیه بود. وی بیشتر بهخاطر کتاب «مادونایی با پالتوی پوست» شناخته میشود که با همین نام توسط #نشر_نگاه و با نام «قدیسه پالتو پوش» توسط #نشر_فروزش در ایران منتشر شده.
🌀 #بندتو_کروچه (Benedetto Croce) (زاده ۲۵ فوریه ۱۸۶۶ – درگذشته ۲۰ نوامبر ۱۹۵۲) فیلسوف، نویسنده، منتقد و سیاستمدار ایتالیایی بود. از آثار وی کتابی با نام «کلیات زیباییشناسی» با ترجمه #فواد_روحانی توسط #نشر_علمی_و_فرهنگی منتشر شده است.
@parnian_khyial