«ستاره مردهای که قلبش هنوز میتپد»
—---------------------------------------
https://goo.gl/FFk3dO
در این عکسِ تلسکوپ فضایی #هابل ناسا از سحابی خرچنگ، تابش وهمانگیز یک ستارهی مُرده را میبینیم که مدتها پیش به شکل #ابرنواختر منفجر شده بود. ولی گول نخورید، این جرم کوچک و بیچاره که زمانی در دل ستارهی مرده جای داشته، هنوز هم جان دارد و با آهنگی منظم و دقیق میتپد.
این "قلب" همان هستهی رمبیدهی ستارهی منفجر شده است. این جرم که به نام یک #ستاره_نوترونی [و البته یک #تپاختر] شناخته میشود، تقریبا همجرم خورشید است ولی به اندازهی رمبیده و فشرده شده که اکنون قطرش تنها چند کیلومتر است و ۱۰۰ میلیارد بار سختتر از فولاد شده. این نیروگاه کیهانی همان جرم ستاره-مانندِ نزدیک مرکز تصویر است.
این پسماندهی ستارهای یک دینام شگرف است که ۳۰ بار در ثانیه به دور خود میچرخد. با چنین سرعت چرخش سرسامآوری، یک #میدان_مغناطیسی مرگبار پدید آمده که ۱ تریلیون ولت برق تولید میکند. این فعالیت پرانرژی به آزاد شدن امواج حلقهمانندی انجامیده که یک حلقهی رو به گسترش میسازند و بهتر از همه در بالا، سمت راست این تپاختر دیده میشوند. [ویدیوی پست بعدی را ببینید👇🏼👇🏼]
گازهای داغ سحابیِ به جا مانده از ابرنواختر در سرتاسر طیف الکترومغناطیسی میدرخشد، از رادیویی گرفته تا پرتو X. هابل آن را در طیف نور دیدنی (مریی) هم به شکل سیاه و سفید به تصویر کشیده. این تلسکوپ با دوربین پیشرفتهی پیمایشی خود، از ژانویه تا سپتامبر ۲۰۱۲ از آن عکسهایی گرفت. تابش سبزفامی که به این سحابی نمایی هالووینی داده، دستاورد فیلترهای رنگیِ به کار رفته است.
#سحابی_خرچنگ یکی از تاریخیترین و شناخته شدهترین پَسمانهای ابرنواختر است. پیشینهی رصد این جرم به ۱۰۵۴ میلادی بر میگردد. در آن هنگام، ستارهشناسان چینی نخستین بار دیده شدنِ یک "ستارهی مهمان" را گزارش کردند که تا ۲۳ روز در روشنی روز هم دیده میشد. روشنی این ستاره شش برابر نور سیارهی ناهید بود. ستارهشناسان ژاپنی، خاورمیانهای، و بومیان آمریکا نیز پدیدار شدن این ستارهی رازگونه را در تاریخ ثبت کردهاند.
در سال ۱۷۵۸، ستارهشناس فرانسوی، #شارل_مسیه هنگامی که به دنبال دنبالهدارها میگشت، یک تودهی مهآلود را نزدیک همان جایی که آن ستارهی تاریخی دیده شده بود یافت. وی بعدها نام این سحابی را به عنوان نخستین مورد در فهرست کیهانی پرآوازهاش وارد کرد و "مسیه ۱" یا (#ام۱) نامید؛ مسیه این سحابی را یک "#دنبالهدار دروغین" (fake comet) خواند. تقریبا یک سده بعد، ستارهشناس انگلیسی #ویلیام_پارسونز طرح این سحابی را کشید و چون مانند یک جانور سختپوست دیده میشد، نام "سحابی خرچنگ" را به آن داد*. در سال ۱۹۲۸، اخترشناس #ادوین_هابل برای نخستین بار سحابی خرچنگ را همان "ستارهی مهمان" چینیها در سال ۱۰۵۴ دانست.
[* گفتنی است این سحابی به دلیل گسترش سریعی که دارد، اکنون به هر چیزی میماند به جز خرچنگ- م]
سحابی خرچنگ که به قدر کافی روشن هست که از پشت تلسکوپهای آماتوری هم دیده شود، با فاصلهی ۶۵۰۰ سال نوری از زمین، در #صورت_فلکی_گاو جای دارد.
—-------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2016/10/blog-post_42.html
—-------------------------------------------------
به تلگرام یک ستاره در هفت آسمان بپیوندید:
telegram.: @onestar_in_sevenskies
—---------------------------------------
https://goo.gl/FFk3dO
در این عکسِ تلسکوپ فضایی #هابل ناسا از سحابی خرچنگ، تابش وهمانگیز یک ستارهی مُرده را میبینیم که مدتها پیش به شکل #ابرنواختر منفجر شده بود. ولی گول نخورید، این جرم کوچک و بیچاره که زمانی در دل ستارهی مرده جای داشته، هنوز هم جان دارد و با آهنگی منظم و دقیق میتپد.
این "قلب" همان هستهی رمبیدهی ستارهی منفجر شده است. این جرم که به نام یک #ستاره_نوترونی [و البته یک #تپاختر] شناخته میشود، تقریبا همجرم خورشید است ولی به اندازهی رمبیده و فشرده شده که اکنون قطرش تنها چند کیلومتر است و ۱۰۰ میلیارد بار سختتر از فولاد شده. این نیروگاه کیهانی همان جرم ستاره-مانندِ نزدیک مرکز تصویر است.
این پسماندهی ستارهای یک دینام شگرف است که ۳۰ بار در ثانیه به دور خود میچرخد. با چنین سرعت چرخش سرسامآوری، یک #میدان_مغناطیسی مرگبار پدید آمده که ۱ تریلیون ولت برق تولید میکند. این فعالیت پرانرژی به آزاد شدن امواج حلقهمانندی انجامیده که یک حلقهی رو به گسترش میسازند و بهتر از همه در بالا، سمت راست این تپاختر دیده میشوند. [ویدیوی پست بعدی را ببینید👇🏼👇🏼]
گازهای داغ سحابیِ به جا مانده از ابرنواختر در سرتاسر طیف الکترومغناطیسی میدرخشد، از رادیویی گرفته تا پرتو X. هابل آن را در طیف نور دیدنی (مریی) هم به شکل سیاه و سفید به تصویر کشیده. این تلسکوپ با دوربین پیشرفتهی پیمایشی خود، از ژانویه تا سپتامبر ۲۰۱۲ از آن عکسهایی گرفت. تابش سبزفامی که به این سحابی نمایی هالووینی داده، دستاورد فیلترهای رنگیِ به کار رفته است.
#سحابی_خرچنگ یکی از تاریخیترین و شناخته شدهترین پَسمانهای ابرنواختر است. پیشینهی رصد این جرم به ۱۰۵۴ میلادی بر میگردد. در آن هنگام، ستارهشناسان چینی نخستین بار دیده شدنِ یک "ستارهی مهمان" را گزارش کردند که تا ۲۳ روز در روشنی روز هم دیده میشد. روشنی این ستاره شش برابر نور سیارهی ناهید بود. ستارهشناسان ژاپنی، خاورمیانهای، و بومیان آمریکا نیز پدیدار شدن این ستارهی رازگونه را در تاریخ ثبت کردهاند.
در سال ۱۷۵۸، ستارهشناس فرانسوی، #شارل_مسیه هنگامی که به دنبال دنبالهدارها میگشت، یک تودهی مهآلود را نزدیک همان جایی که آن ستارهی تاریخی دیده شده بود یافت. وی بعدها نام این سحابی را به عنوان نخستین مورد در فهرست کیهانی پرآوازهاش وارد کرد و "مسیه ۱" یا (#ام۱) نامید؛ مسیه این سحابی را یک "#دنبالهدار دروغین" (fake comet) خواند. تقریبا یک سده بعد، ستارهشناس انگلیسی #ویلیام_پارسونز طرح این سحابی را کشید و چون مانند یک جانور سختپوست دیده میشد، نام "سحابی خرچنگ" را به آن داد*. در سال ۱۹۲۸، اخترشناس #ادوین_هابل برای نخستین بار سحابی خرچنگ را همان "ستارهی مهمان" چینیها در سال ۱۰۵۴ دانست.
[* گفتنی است این سحابی به دلیل گسترش سریعی که دارد، اکنون به هر چیزی میماند به جز خرچنگ- م]
سحابی خرچنگ که به قدر کافی روشن هست که از پشت تلسکوپهای آماتوری هم دیده شود، با فاصلهی ۶۵۰۰ سال نوری از زمین، در #صورت_فلکی_گاو جای دارد.
—-------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2016/10/blog-post_42.html
—-------------------------------------------------
به تلگرام یک ستاره در هفت آسمان بپیوندید:
telegram.: @onestar_in_sevenskies
«مردگان متحرک فضا»
—------------------------------
https://goo.gl/98F8MD
* اگر از رخوت و سکون گورستان یا از زامبیهای در حال پوسیدن میترسید، پس هرگز به این سه #سیاره_فراخورشیدی تپاختری نزدیک نشوید.
هیچ چیز نمیتواند در این زیستناپذیرترین گوشهی کهکشان زنده بماند. فضانوردی که گذرش به سیارهی #پولترگایست (PSR B1257+12 c- روح شرور) بیفتد، خود را در میان سه سیارهی مرده خواهد یافت که سرگردان در دل میدانهای مغناطیسی در هم پیچیدهی یک جنازهی ستارهای (یک #تپاختر) به این سو و آن سو میروند.
این تپاختر #PSR_B1257_12 نام دارد و همچون ویرانههای خانهای که روزگاری بزرگ و باشکوه بوده، هستهایست که از یک ستارهی منفجر شده به جا مانده. PSR B1257+12 به نام #لیچ (lich) که نام یک موجود تخیلی #زامبی-گونه است نیز شناخته میشود.
ولی این هراسانگیزترین موضوع در این گورستان سیارهای نیست، لیچ دو باریکهی تابشی چرخان دارد که در زمانی کوتاهتر از یک چشم بر هم زدن فضا را دور میزنند و میتوانند در یک آن هر فضاپیمایی را به خاکستر تبدیل کنند. این باریکههای پرانرژی پی در پی بر پولترگایست و همسایههایش میتابند و شبهای تاریکشان را با #شفق هایی کمجان روشن میکنند.
دو سیارهی دیگر، یکی PSR B1257+12 b است که به نام دراگ (#Draugr)، یک موجود زامبی-گونه در اسطورههای اسکاندیناوی نامیده شده و دیگری PSR B1257+12 d که نام فوویتور (#Phobetor)، ایزد کابوسها در افسانههای یونانی را بر خود دارد.
هر سه سیاره در دههی ۱۹۹۰ و با بهره از روش "#زمانبندی_تپاختر" یافته شدند، روشی که ویژهی یافتن سیارههای پیرامون تپاخترها است. اگر ناهنجاری و بینظمیای در زمانبندی تپهای تپاختر دیده شود، میتوان به وجود سیارههایی پی برد که به گرد آن میچرخند. [در وبلاگ خواندید: * ۶ روش برای یافتن سیارههای فراخورشیدی (https://goo.gl/14oU46)]
فاصلهی این مردگان سرگردان از زمین حدود ۲۳۰۰ سال نوریست و در صورت فلکی #دوشیزه جای دارند. اگر آن چنان توانایی فراطبیعی داشتید که توانستید خود را به سطح یکی از این سه جنازه برسانید، برایتان آرزوی مرگی آسان و بیدرد میکنیم!!
—-------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2016/11/blog-post_2.html
—-------------------------------------------------
به تلگرام یک ستاره در هفت آسمان بپیوندید:
telegram: @onestar_in_sevenskies
—------------------------------
https://goo.gl/98F8MD
* اگر از رخوت و سکون گورستان یا از زامبیهای در حال پوسیدن میترسید، پس هرگز به این سه #سیاره_فراخورشیدی تپاختری نزدیک نشوید.
هیچ چیز نمیتواند در این زیستناپذیرترین گوشهی کهکشان زنده بماند. فضانوردی که گذرش به سیارهی #پولترگایست (PSR B1257+12 c- روح شرور) بیفتد، خود را در میان سه سیارهی مرده خواهد یافت که سرگردان در دل میدانهای مغناطیسی در هم پیچیدهی یک جنازهی ستارهای (یک #تپاختر) به این سو و آن سو میروند.
این تپاختر #PSR_B1257_12 نام دارد و همچون ویرانههای خانهای که روزگاری بزرگ و باشکوه بوده، هستهایست که از یک ستارهی منفجر شده به جا مانده. PSR B1257+12 به نام #لیچ (lich) که نام یک موجود تخیلی #زامبی-گونه است نیز شناخته میشود.
ولی این هراسانگیزترین موضوع در این گورستان سیارهای نیست، لیچ دو باریکهی تابشی چرخان دارد که در زمانی کوتاهتر از یک چشم بر هم زدن فضا را دور میزنند و میتوانند در یک آن هر فضاپیمایی را به خاکستر تبدیل کنند. این باریکههای پرانرژی پی در پی بر پولترگایست و همسایههایش میتابند و شبهای تاریکشان را با #شفق هایی کمجان روشن میکنند.
دو سیارهی دیگر، یکی PSR B1257+12 b است که به نام دراگ (#Draugr)، یک موجود زامبی-گونه در اسطورههای اسکاندیناوی نامیده شده و دیگری PSR B1257+12 d که نام فوویتور (#Phobetor)، ایزد کابوسها در افسانههای یونانی را بر خود دارد.
هر سه سیاره در دههی ۱۹۹۰ و با بهره از روش "#زمانبندی_تپاختر" یافته شدند، روشی که ویژهی یافتن سیارههای پیرامون تپاخترها است. اگر ناهنجاری و بینظمیای در زمانبندی تپهای تپاختر دیده شود، میتوان به وجود سیارههایی پی برد که به گرد آن میچرخند. [در وبلاگ خواندید: * ۶ روش برای یافتن سیارههای فراخورشیدی (https://goo.gl/14oU46)]
فاصلهی این مردگان سرگردان از زمین حدود ۲۳۰۰ سال نوریست و در صورت فلکی #دوشیزه جای دارند. اگر آن چنان توانایی فراطبیعی داشتید که توانستید خود را به سطح یکی از این سه جنازه برسانید، برایتان آرزوی مرگی آسان و بیدرد میکنیم!!
—-------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2016/11/blog-post_2.html
—-------------------------------------------------
به تلگرام یک ستاره در هفت آسمان بپیوندید:
telegram: @onestar_in_sevenskies
👑یک ستاره در هفت آسمان👑
«هیچ ردی از ماده تاریک در تابش پرتو گامای کیهانی دیده نمیشود» —--------------------------------------------------------------- پژوهشگران دانشگاه آمستردام (UvA) دقیقترین بررسیِ تابش پسزمینهی #پرتو_گاما که تا به امروز انجام شده بود را منتشر کردهاند. این…
ادامه از پست قبل 👆🏼👆🏼
دکتر ماتیا فورناسا، دانشمند اخترفیزیک ذرهای در UvA به همراه همکارانش با بهره از دادههایی که #تلسکوپ_فرمی در مدت ۸۱ ماه گردآوری کرده بود، یک بررسی گسترده و فراگیر روی پسزمینهی پرتو گاما انجام دادند- این دادهها بسیار بیشتر از دادههای بررسی پیشین و در دامنهی انرژی گستردهتری بود. این پژوهشگران با بررسی نوسانهایی که در شدت پسزمینهی پرتو گاما دیده میشود توانستند دو ردهی متفاوت از چشمهها را برای این تابش شناسایی کنند. یک رده از چشمههای پرتو گاما مسئول نوسانهای پسزمینه در انرژیهای پایین است (زیر ۱ گیگا الکترون ولت) و ردهی دیگر مسئول نوسانها در انرژیهای بالاتر. نشانههای این دو رده به گونهی چشمگیری با هم تفاوت دارند.
در پژوهشنامهی این دانشمندان آمده که پرتوهای گاما در دامنهی انرژی بالا (از چند گیگا الکترون ولت به بالا) به احتمال بسیار از بلازارهای دیده نشده سرچشمه گرفتهاند. پژوهشهای بیشتری دربارهی این چشمههای احتمالی در دست انجام است. ولی به نظر میرسد شناسایی سرچشمهی پرتوهای گاما با انرژی کمتر از ۱ گیگا الکترون ولت بسیار دشوارتر است. هیچ یک از گسیلندههای شناخته شدهی پرتو گاما رفتاری که با این دادههای تازه سازگار باشد ندارند.
🔹محدودیت در مادهی تاریک
تا امروز، تلسکوپ فرمی هیچ نشانهی قطعی از تابش پرتو گامای گسیلیده از ذرات مادهی تاریک نیافته. این پژوهش تازه هم هیچ نشانهای از یک سیگنال که به مادهی تاریک ربط داشته باشد نیافته. با بهره از این دادهها، فورناسا و همکارانش حتی توانستند برخی از مدلهای مادهی تاریک که در آنها یک سیگنال شناساییپذیر تولید میشود را هم رد کنند.
فورناسا که نویسندهی اصلی این پژوهشنامه است میگوید: «سنجش ما کامل کنندهی برنامههای پژوهشی دیگریست که در آنها هم برای یافتن مادهی تاریک دست به دامن پرتوهای گاما شده بودند، و همچنین سنجش ما تایید کرد که شانس چندانی برای وجود تابش پرتو گامای ریشه گرفته از مادهی تاریک در پسزمینهی همسانگرد پرتو گاما باقی نمانده.»
#بلازار #تپاختر #ابرنواختر
—-------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2016/12/gamma-ray.html
—-------------------------------------------------
به تلگرام یک ستاره در هفت آسمان بپیوندید:
telegram: @onestar_in_sevenskies
دکتر ماتیا فورناسا، دانشمند اخترفیزیک ذرهای در UvA به همراه همکارانش با بهره از دادههایی که #تلسکوپ_فرمی در مدت ۸۱ ماه گردآوری کرده بود، یک بررسی گسترده و فراگیر روی پسزمینهی پرتو گاما انجام دادند- این دادهها بسیار بیشتر از دادههای بررسی پیشین و در دامنهی انرژی گستردهتری بود. این پژوهشگران با بررسی نوسانهایی که در شدت پسزمینهی پرتو گاما دیده میشود توانستند دو ردهی متفاوت از چشمهها را برای این تابش شناسایی کنند. یک رده از چشمههای پرتو گاما مسئول نوسانهای پسزمینه در انرژیهای پایین است (زیر ۱ گیگا الکترون ولت) و ردهی دیگر مسئول نوسانها در انرژیهای بالاتر. نشانههای این دو رده به گونهی چشمگیری با هم تفاوت دارند.
در پژوهشنامهی این دانشمندان آمده که پرتوهای گاما در دامنهی انرژی بالا (از چند گیگا الکترون ولت به بالا) به احتمال بسیار از بلازارهای دیده نشده سرچشمه گرفتهاند. پژوهشهای بیشتری دربارهی این چشمههای احتمالی در دست انجام است. ولی به نظر میرسد شناسایی سرچشمهی پرتوهای گاما با انرژی کمتر از ۱ گیگا الکترون ولت بسیار دشوارتر است. هیچ یک از گسیلندههای شناخته شدهی پرتو گاما رفتاری که با این دادههای تازه سازگار باشد ندارند.
🔹محدودیت در مادهی تاریک
تا امروز، تلسکوپ فرمی هیچ نشانهی قطعی از تابش پرتو گامای گسیلیده از ذرات مادهی تاریک نیافته. این پژوهش تازه هم هیچ نشانهای از یک سیگنال که به مادهی تاریک ربط داشته باشد نیافته. با بهره از این دادهها، فورناسا و همکارانش حتی توانستند برخی از مدلهای مادهی تاریک که در آنها یک سیگنال شناساییپذیر تولید میشود را هم رد کنند.
فورناسا که نویسندهی اصلی این پژوهشنامه است میگوید: «سنجش ما کامل کنندهی برنامههای پژوهشی دیگریست که در آنها هم برای یافتن مادهی تاریک دست به دامن پرتوهای گاما شده بودند، و همچنین سنجش ما تایید کرد که شانس چندانی برای وجود تابش پرتو گامای ریشه گرفته از مادهی تاریک در پسزمینهی همسانگرد پرتو گاما باقی نمانده.»
#بلازار #تپاختر #ابرنواختر
—-------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2016/12/gamma-ray.html
—-------------------------------------------------
به تلگرام یک ستاره در هفت آسمان بپیوندید:
telegram: @onestar_in_sevenskies
1Star7Sky
هیچ ردی از ماده تاریک در تابش پرتو گامای کیهانی دیده نمیشود
پژوهشگران دانشگاه آمستردام (UvA) دقیقترین بررسیِ تابش پسزمینهی پرتو گاما که تا به امروز انجام شده بود را منتشر کردهاند. این دانشمندان...
«تپاخترهایی که تنها در هندسه تفاوت دارند»
—------------------------------------------—
https://goo.gl/rmAecg
رصدخانهی پرتو X چاندرای ناسا عکسهایی ژرف (با نوردهی بلند) از دو تپاختر پرانرژی نزدیک به زمین که در فضای کهکشان راه شیری به پیش میروند گرفته. شکل تابشهای این دو نشان میدهد برای تفاوتهای شگفتانگیزی که میان رفتارهای برخی از تپاخترها دیده شده میتوان یک توضیح هندسی ارایه داد.
تپاخترها -ستارگان نوترونی چرخان و به شدت مغناطیدهای که در انفجارهای ابرنواختری در پی رُمبش یک ستارهی بزرگ پدید میآیند- ۵۰ سال پیش، از روی تپهای رادیویی بسیار منظمشان شناسایی شدند. تپاخترها باریکههایی از پرتوهای رادیویی از قطبهای مغناطیسی خود میگسیلند که با چرخش آنها، مانند نور یک چراغ دریایی آسمان را در مینوردند. اگر زمین در مسیر این باریکهها باشد، آنها را مانند تپهایی از نور میبینیم.
در این ۵۰ سال هزاران #تپاختر یافته شده که بسیاری از آنها همزمان پرتوهای رادیویی و فرابنفش میگسیلند. ولی برخی از تپاخترها تنها تپهای رادیویی دارند و برخی دیگر تنها تپهای فرابنفش. تلسکوپ چاندرا تاکنون تابشهای پرتو X استوارتری را آشکار کرده که از ابرهای گستردهی ذرات پرانرژی به نام "سحابیهای باد تپاختر"، که هر دو گونهی تپاختر آن را دارند گسیلیده میشود. دادههای تازهی چاندرا از سحابیهای باد تپاختر شاید بتواند دلیلِ بود و نبود تپهای رادیویی و تپهای گاما در این دو گونه را توضیح دهد.
چهار نمایی که اینجا میبینید دو تپاختر از دو گونه را از چشم تلسکوپ چاندرا نشان میدهد. تپاختر جمینگا بالا، سمت چپ و تپاختر B0355+54 بالا، سمت راست. هر دوی این عکسها از همگذاری دادههای پرتو X چاندرا و دادههای فروسرخ تلسکوپ فضایی اسپیتزر ناسا درست شدهاند- پرتوهای X به رنگهای آبی و بنفش نشان داده شدهاند. دادههای فروسرخ هم ستارگانی که در میدان دید هستند را آشکار کرده. زیر هر چارچوب یک نقاشی میبینیم که جزییات بیشتری از تصور اخترشناسان دربارهی ساختار این دو سحابی باد تپاختر را نشان میدهد.
برای جمینگا، دانشمندان تصویر چاندرا که در چند سال و با نوردهیِ کلی هشت روزه به دست آمده بود را بررسی کردند و توانستند دنبالههای پیچیده و کمانیشکلی به بلندی نیم سال نوری و یک ساختار باریک درست پشت تپاختر را در عکس شناسایی کنند. برای B0355+54، نوردهی پنج روزهی چاندرا یک کلاهک روشن با یک دنبالهی دوگانه به درازای تقریبا پنج سال نوری را آشکار کرده.
خود تپاخترها کاملا همسانند. هر دو با سرعت حدود پنج دور در ثانیه میچرخند و سن هر دو هم به حدود نیم میلیون سال میرسد. با این وجود، جمیگنا دارای تپهای فرابنفش است و گسیلش رادیوییِ چندانی ندارد، ولی B0355+54 یکی از درخشانترین تپاخترهای رادیویی شناخته شده است که تقریبا هیچ پرتو گامایی ندارد.
یک برداشت احتمالی از عکسهای چاندرا اینست که دنبالههای باریک و بلندِ دو سوی جمینگا و دنبالهی دوگانهی B0355+54 نمایانگر فوارههای باریکی هستند که از قطبهای چرخش آنها بیرون زده. هر دو تپاختر همچنین چنبره ای از پرتوها به گرد استوای چرخشی خود دارند. همچنان که تپاخترها با سرعتهای زِبَرصوتی در فضای کهکشان به پیش میروند، این ساختارهای قرص-مانند و این فوارهها هم خمیده شده و رو به پشت تپاخترها کشیده شدهاند.
ما از روی زمین، چنبرهی جمینگا را تقریبا از پهلو (از لبه) میبینیم، ولی فوارههایش از چشم ما از دو سمت آن بیرون زدهاند. B0355+54 هم ساختاری همانند دارد ولی چنبرهاش را تقریبا از روبرو میبینیم، و فوارههایش یکی رو به زمین است و دیگری از زمین دور میشود. فوارههای به پس رانده شدهی B0355+54 تقریبا روی هم افتادهاند و نمای یک دُم دوتایی را پدید آوردهاند....
ادامه را در پست بعدی بخوانید:👇🏼👇🏼👇🏼👇🏼
—------------------------------------------—
https://goo.gl/rmAecg
رصدخانهی پرتو X چاندرای ناسا عکسهایی ژرف (با نوردهی بلند) از دو تپاختر پرانرژی نزدیک به زمین که در فضای کهکشان راه شیری به پیش میروند گرفته. شکل تابشهای این دو نشان میدهد برای تفاوتهای شگفتانگیزی که میان رفتارهای برخی از تپاخترها دیده شده میتوان یک توضیح هندسی ارایه داد.
تپاخترها -ستارگان نوترونی چرخان و به شدت مغناطیدهای که در انفجارهای ابرنواختری در پی رُمبش یک ستارهی بزرگ پدید میآیند- ۵۰ سال پیش، از روی تپهای رادیویی بسیار منظمشان شناسایی شدند. تپاخترها باریکههایی از پرتوهای رادیویی از قطبهای مغناطیسی خود میگسیلند که با چرخش آنها، مانند نور یک چراغ دریایی آسمان را در مینوردند. اگر زمین در مسیر این باریکهها باشد، آنها را مانند تپهایی از نور میبینیم.
در این ۵۰ سال هزاران #تپاختر یافته شده که بسیاری از آنها همزمان پرتوهای رادیویی و فرابنفش میگسیلند. ولی برخی از تپاخترها تنها تپهای رادیویی دارند و برخی دیگر تنها تپهای فرابنفش. تلسکوپ چاندرا تاکنون تابشهای پرتو X استوارتری را آشکار کرده که از ابرهای گستردهی ذرات پرانرژی به نام "سحابیهای باد تپاختر"، که هر دو گونهی تپاختر آن را دارند گسیلیده میشود. دادههای تازهی چاندرا از سحابیهای باد تپاختر شاید بتواند دلیلِ بود و نبود تپهای رادیویی و تپهای گاما در این دو گونه را توضیح دهد.
چهار نمایی که اینجا میبینید دو تپاختر از دو گونه را از چشم تلسکوپ چاندرا نشان میدهد. تپاختر جمینگا بالا، سمت چپ و تپاختر B0355+54 بالا، سمت راست. هر دوی این عکسها از همگذاری دادههای پرتو X چاندرا و دادههای فروسرخ تلسکوپ فضایی اسپیتزر ناسا درست شدهاند- پرتوهای X به رنگهای آبی و بنفش نشان داده شدهاند. دادههای فروسرخ هم ستارگانی که در میدان دید هستند را آشکار کرده. زیر هر چارچوب یک نقاشی میبینیم که جزییات بیشتری از تصور اخترشناسان دربارهی ساختار این دو سحابی باد تپاختر را نشان میدهد.
برای جمینگا، دانشمندان تصویر چاندرا که در چند سال و با نوردهیِ کلی هشت روزه به دست آمده بود را بررسی کردند و توانستند دنبالههای پیچیده و کمانیشکلی به بلندی نیم سال نوری و یک ساختار باریک درست پشت تپاختر را در عکس شناسایی کنند. برای B0355+54، نوردهی پنج روزهی چاندرا یک کلاهک روشن با یک دنبالهی دوگانه به درازای تقریبا پنج سال نوری را آشکار کرده.
خود تپاخترها کاملا همسانند. هر دو با سرعت حدود پنج دور در ثانیه میچرخند و سن هر دو هم به حدود نیم میلیون سال میرسد. با این وجود، جمیگنا دارای تپهای فرابنفش است و گسیلش رادیوییِ چندانی ندارد، ولی B0355+54 یکی از درخشانترین تپاخترهای رادیویی شناخته شده است که تقریبا هیچ پرتو گامایی ندارد.
یک برداشت احتمالی از عکسهای چاندرا اینست که دنبالههای باریک و بلندِ دو سوی جمینگا و دنبالهی دوگانهی B0355+54 نمایانگر فوارههای باریکی هستند که از قطبهای چرخش آنها بیرون زده. هر دو تپاختر همچنین چنبره ای از پرتوها به گرد استوای چرخشی خود دارند. همچنان که تپاخترها با سرعتهای زِبَرصوتی در فضای کهکشان به پیش میروند، این ساختارهای قرص-مانند و این فوارهها هم خمیده شده و رو به پشت تپاخترها کشیده شدهاند.
ما از روی زمین، چنبرهی جمینگا را تقریبا از پهلو (از لبه) میبینیم، ولی فوارههایش از چشم ما از دو سمت آن بیرون زدهاند. B0355+54 هم ساختاری همانند دارد ولی چنبرهاش را تقریبا از روبرو میبینیم، و فوارههایش یکی رو به زمین است و دیگری از زمین دور میشود. فوارههای به پس رانده شدهی B0355+54 تقریبا روی هم افتادهاند و نمای یک دُم دوتایی را پدید آوردهاند....
ادامه را در پست بعدی بخوانید:👇🏼👇🏼👇🏼👇🏼
«راز همسایه: آندرومدا یک تپاختر بزرگ دارد»
—-------------------------------------------
* پژوهشگران از یک راز در همسایهی راه شیری، کهکشان زن در زنجیر (آندرومدا) پرده برداشتهاند: یک چشمهی رازآلود #پرتو_X که به احتمال بسیار یک تپاختر است، جنازهی سریع-چرخان یک ستارهی بزرگ.
این چشمهی شگفتانگیز در زن در زنجیر که تنها ۲ میلیون سال نوری از زمین فاصله دارد، با بهره از دادههای آرایهی تلسکوپی طیفسنجی هستهای ناسا (نوستار، NuSTAR) آشکار شد. نوستار یک تلسکوپ فضایی حسمند به پرتوهای ایکس پرانرژی است.
نخستین بار این جرم در دادههای ماهوارهی سویفت ناسا و به نام "سویفت جی۰۰۴۲.۶+۴۱۱۲" ردهبندی شده بود. ولی شناسایی دقیق آن را ماهوارهی نوستار انجام داد. این چشمهی پرتو ایکس از همهی چشمههای پرتو ایکس کهکشان زن در زنجیر درخشانتر است و طیف نوری که میگسیلد بسیار همانند تپاخترهای راه شیری خودمان است.
در واقع این تپاختر در پرتوهای ایکس پرانرژی (با طول موج کوتاهتر)، از مجموع سیاهچالههای زن در زنجیر پرنورتر است. میهوکو یوکیتا، |ژوهشگر پسادکترا در دانشگاه جانز هاپکینز و نویسندهی اصلی پژوهشی دربارهی این تپاختر میگوید: «ما تا این چشمه را از پشت نوستار ندیده بودیم نمیدانستیم چیست.»
تپاخترها اجرامی بسیار چگالند- آنها گونهای ستارهی نوترونیاند با جرمی سه برابر خورشید که در کرهای به قطر تنها چند کیلومتر جا شده. پژوهشگران فکر میکنند این تپاختر عضو یک سامانهی دوتایی است که در آن، یک ستاره به گرد تپاختر میچرخد و موادی که از این ستاره به سوی تپاختر فروکشیده میشود، در مسیرشان داغ شده و پرتوهای ایکس میگسیلند.
کهکشانهایی مانند راه شیری و زن در زنجیر، ابرسیاهچالههایی در مرکز خود دارند و موادی که به سوی هستهی آنها کشیده میشود، بیاندازه داغ شده و آغاز به گسیلش پرتوهای X مینمایند. ولی این نمیتواند دلیل گسیلش زن در زنجیر را توضیح دهد. چشمهی پرتو ایکس نیرومند آن نخستین بار در دههی ۱۹۷۰ و توسط رصدخانهی مدارگرد اینشتین دیده شده بود، گرچه هیچ کس آن زمان نتوانست به چیستی آن پی ببرد. بعدها رصدخانهی پرتو X چاندرا، و همچنین ماهوارهی ایکسامام-نیوتن سازمان فضایی اروپا نیز پرتوهای آن را آشکار کردند. البته این ماهوارهها "سویفت جی۰۰۴۲.۶+۴۱۱۲" را در طیفهای کمانرژیتر مشاهده کردند. این رصدهای ماهوارهی #نوستار و دادههای سویفت بود که نشان دادند همهی این پرتوها از یک جرم سرچشمه گرفتهاند: یک #تپاختر.
این پژوهش در شمارهی ۲۲ مارس آستروفیزیکال جورنال منتشر شده است.
https://goo.gl/mQw1gN
—----------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/04/NuSTAR.html
—-------------------------------------------------
تلگرام یک ستاره در هفت آسمان:
telegram: @onestar_in_sevenskies
—-------------------------------------------
* پژوهشگران از یک راز در همسایهی راه شیری، کهکشان زن در زنجیر (آندرومدا) پرده برداشتهاند: یک چشمهی رازآلود #پرتو_X که به احتمال بسیار یک تپاختر است، جنازهی سریع-چرخان یک ستارهی بزرگ.
این چشمهی شگفتانگیز در زن در زنجیر که تنها ۲ میلیون سال نوری از زمین فاصله دارد، با بهره از دادههای آرایهی تلسکوپی طیفسنجی هستهای ناسا (نوستار، NuSTAR) آشکار شد. نوستار یک تلسکوپ فضایی حسمند به پرتوهای ایکس پرانرژی است.
نخستین بار این جرم در دادههای ماهوارهی سویفت ناسا و به نام "سویفت جی۰۰۴۲.۶+۴۱۱۲" ردهبندی شده بود. ولی شناسایی دقیق آن را ماهوارهی نوستار انجام داد. این چشمهی پرتو ایکس از همهی چشمههای پرتو ایکس کهکشان زن در زنجیر درخشانتر است و طیف نوری که میگسیلد بسیار همانند تپاخترهای راه شیری خودمان است.
در واقع این تپاختر در پرتوهای ایکس پرانرژی (با طول موج کوتاهتر)، از مجموع سیاهچالههای زن در زنجیر پرنورتر است. میهوکو یوکیتا، |ژوهشگر پسادکترا در دانشگاه جانز هاپکینز و نویسندهی اصلی پژوهشی دربارهی این تپاختر میگوید: «ما تا این چشمه را از پشت نوستار ندیده بودیم نمیدانستیم چیست.»
تپاخترها اجرامی بسیار چگالند- آنها گونهای ستارهی نوترونیاند با جرمی سه برابر خورشید که در کرهای به قطر تنها چند کیلومتر جا شده. پژوهشگران فکر میکنند این تپاختر عضو یک سامانهی دوتایی است که در آن، یک ستاره به گرد تپاختر میچرخد و موادی که از این ستاره به سوی تپاختر فروکشیده میشود، در مسیرشان داغ شده و پرتوهای ایکس میگسیلند.
کهکشانهایی مانند راه شیری و زن در زنجیر، ابرسیاهچالههایی در مرکز خود دارند و موادی که به سوی هستهی آنها کشیده میشود، بیاندازه داغ شده و آغاز به گسیلش پرتوهای X مینمایند. ولی این نمیتواند دلیل گسیلش زن در زنجیر را توضیح دهد. چشمهی پرتو ایکس نیرومند آن نخستین بار در دههی ۱۹۷۰ و توسط رصدخانهی مدارگرد اینشتین دیده شده بود، گرچه هیچ کس آن زمان نتوانست به چیستی آن پی ببرد. بعدها رصدخانهی پرتو X چاندرا، و همچنین ماهوارهی ایکسامام-نیوتن سازمان فضایی اروپا نیز پرتوهای آن را آشکار کردند. البته این ماهوارهها "سویفت جی۰۰۴۲.۶+۴۱۱۲" را در طیفهای کمانرژیتر مشاهده کردند. این رصدهای ماهوارهی #نوستار و دادههای سویفت بود که نشان دادند همهی این پرتوها از یک جرم سرچشمه گرفتهاند: یک #تپاختر.
این پژوهش در شمارهی ۲۲ مارس آستروفیزیکال جورنال منتشر شده است.
https://goo.gl/mQw1gN
—----------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/04/NuSTAR.html
—-------------------------------------------------
تلگرام یک ستاره در هفت آسمان:
telegram: @onestar_in_sevenskies
«راز ستارگانی که پس از مرگشان هم سیاره میسازند»
—----------------------------------------------—
به نظر میرسد اخترشناسان دکتر جین گریوز از دانشگاه کاردیف، و دکتر وین هولند از مرکز فناوری اخترشناسی بریتانیا در ادینبرو پاسخ راز ۲۵ سالهی چگونگی شکلگیری سیارهها در پسماندههای به جا مانده از انفجارهای ابرنواختری را یافتهاند. این دانشمندان یافتههای خود را در روز پنجشنبه، ۶ ژوییه در نشست ملی اخترشناسی که در دانشگاه هال برگزار میشود ارایه کرده، و گزارش پژوهش خود را نیز در ماهنامهی انجمن سلطنتی اخترشناسی منتشر خواهند کرد.
نخستین سیارههای فراخورشیدی ۲۵ سال پیش یافته شدند- آن هم نه پیرامون ستارهای معمولی مانند خورشید، بلکه پیرامون یک "ستارهی نوترونی" کوچک و اَبَرچگال. این اجرام پس از انفجار سهمگینِ ستارگانی با جرم چندین برابر خورشید از آنها به جا میمانند.
دانشمندان پی بردهاند که این گونه "سیارههای در تاریکی" به گونهای باورنکردنی کمیابند، و چگونگی پیدایش آنها تاکنون اخترشناسان را سردرگم کرده بود. انفجارهای ابرنواختری میتوانند هر سیارهای که پیش از انفجار پیرامون ستارهی منفجر شده وجود داشته را از میان ببرند، بنابراین ستارگان نوترونی سفید برای ساختن سیارههای تازه میبایست مواد خام را از جایی به دست بیاورند. این سیارههای پسامرگی (پس از مرگی) میتوانند به این دلیل دیده شوند که نیروی گرانششان زمان رسیدن تپهای رادیویی از ستارهی نوترونی (در واقع تپاختر) که به طور معمول بسیار منظم است را تغییر میدهد.
گریوز و هولند بر این باورند که توضیحی برای این رویداد را یافته اند. گریوز میگوید: «ما اندکی پس از یافته شدن سیارههای تپاختری به جستجوی مواد خام پرداختیم. هدف ما تپاختر جمینگا بود که با فاصلهی ۸۰۰ سال نوری از زمین، در صورت فلکی دوپیکر (جوزا) جای دارد. اخترشناسان در سال ۱۹۹۷ فکر کردند سیارهای را در آنجا یافتهاند، ولی سپس آن را نقصی در زمانبندی دانستند. زمان بسیاری پس از آن بود که من به سراغ دادههای اندک و پراکندهمان رفتم و کوشیدم تصویری بسازم.»
این دو دانشمند جمینگا را به کمک تلسکوپ جیمز کلارک ماکسول ( جیسیامتی) در هاوایی که در طول موجهای زیرمیلیمتری کار میکند رصد کردند. نوری که آنها دیدند طول موجی حدود نیم میلیمتر داشت، کمتر از توان دید انسان که به سختی میتواند از هوای زمین بگذرد.
هولند که یکی از اعضای گروه سازندهی دوربین تلسکوپ جیسیامتی به نام اسکوبا است میگوید: «چیزی که ما دیدیم بسیار کمنور بود. برای این که مطمئن شویم، در سال ۲۰۱۳ به کمک دوربین تازهای که گروهمان در ادینبورو برای تلسکوپ جیسیامتی ساخته شده بود به نام اسکوبا-۲، دوباره این #تپاختر را بررسی کردیم. آمیزهی هر دو دسته داده مطمئنمان کرد که آنچه دیدهایم تنها یک نقص ناچیز [در دستگاه] نبوده.»
هر دو تصویر سیگنالی را در جای تپاختر و همچنین از کمانی پیرامون آن نشان میدادند. گریوز میافزاید: «این به نظر مانند یک موج کمانی میآید- جمینگا دارد با سرعتی باورنکردنی، بسیار سریعتر از صوت، در گاز میانستارهای کهکشان به پیش میرود. به نظر ما مواد در موج کمانی گیر افتادند و سپس ذرات جامد به آرامی به سوی تپاختر کشیده شدند.»
محاسبههای وی نشان میدهد که این "گرههای" میانستارهایِ به دام افتاده به هم افزوده شده و جرمشان دستکم چند برابر جرم زمین شد. بنابراین مواد خام میتوانسته به اندازهی کافی برای ساختن سیارههای آینده انباشته شده باشد.
گریوز یادآور میشود که هنوز دادههای بیشتری برای گشودن این راز ربعسدهای نیاز است: «تصویر ما بسیار افشان و کموضوح است، از همین رو برای بررسی آن با آرایهی بزرگ میلیمتری آتاکاما (آلما) درخواست دادهایم تا جزییات بیشتری را از آن ببینیم. ما امیدواریم به جای آن که یک تودهی دوردست در پسزمینهی کهکشانی ببینیم، با اطمینان این گره فضایی را ببینیم که به زیبایی به گرد تپاختر میچرخد!»
اگر دادههی آلما این مدل تازه را برای جمینگا تایید کنند، این دانشمندان امید خواهند داشت که سامانههای تپاختری دیگری از این دست را نیز بررسی کنند و با دیدن روند پیدایش سیارهها در محیطهای شگفتآور و نامعمول، سهمی در آزمایش نظریههای #سیارهزایی داشته باشند. این میتواند اندیشهی تولد سیارهها در هر جایی از کیهان را نیرو ببخشد.
#ستاره_نوترونی #سیاه_فراخورشیدی #ابرنواختر
—----------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/07/after-death-planet.html
—-------------------------------------------------
تلگرام یک ستاره در هفت آسمان:
telegram: @onestar_in_sevenskies
—----------------------------------------------—
به نظر میرسد اخترشناسان دکتر جین گریوز از دانشگاه کاردیف، و دکتر وین هولند از مرکز فناوری اخترشناسی بریتانیا در ادینبرو پاسخ راز ۲۵ سالهی چگونگی شکلگیری سیارهها در پسماندههای به جا مانده از انفجارهای ابرنواختری را یافتهاند. این دانشمندان یافتههای خود را در روز پنجشنبه، ۶ ژوییه در نشست ملی اخترشناسی که در دانشگاه هال برگزار میشود ارایه کرده، و گزارش پژوهش خود را نیز در ماهنامهی انجمن سلطنتی اخترشناسی منتشر خواهند کرد.
نخستین سیارههای فراخورشیدی ۲۵ سال پیش یافته شدند- آن هم نه پیرامون ستارهای معمولی مانند خورشید، بلکه پیرامون یک "ستارهی نوترونی" کوچک و اَبَرچگال. این اجرام پس از انفجار سهمگینِ ستارگانی با جرم چندین برابر خورشید از آنها به جا میمانند.
دانشمندان پی بردهاند که این گونه "سیارههای در تاریکی" به گونهای باورنکردنی کمیابند، و چگونگی پیدایش آنها تاکنون اخترشناسان را سردرگم کرده بود. انفجارهای ابرنواختری میتوانند هر سیارهای که پیش از انفجار پیرامون ستارهی منفجر شده وجود داشته را از میان ببرند، بنابراین ستارگان نوترونی سفید برای ساختن سیارههای تازه میبایست مواد خام را از جایی به دست بیاورند. این سیارههای پسامرگی (پس از مرگی) میتوانند به این دلیل دیده شوند که نیروی گرانششان زمان رسیدن تپهای رادیویی از ستارهی نوترونی (در واقع تپاختر) که به طور معمول بسیار منظم است را تغییر میدهد.
گریوز و هولند بر این باورند که توضیحی برای این رویداد را یافته اند. گریوز میگوید: «ما اندکی پس از یافته شدن سیارههای تپاختری به جستجوی مواد خام پرداختیم. هدف ما تپاختر جمینگا بود که با فاصلهی ۸۰۰ سال نوری از زمین، در صورت فلکی دوپیکر (جوزا) جای دارد. اخترشناسان در سال ۱۹۹۷ فکر کردند سیارهای را در آنجا یافتهاند، ولی سپس آن را نقصی در زمانبندی دانستند. زمان بسیاری پس از آن بود که من به سراغ دادههای اندک و پراکندهمان رفتم و کوشیدم تصویری بسازم.»
این دو دانشمند جمینگا را به کمک تلسکوپ جیمز کلارک ماکسول ( جیسیامتی) در هاوایی که در طول موجهای زیرمیلیمتری کار میکند رصد کردند. نوری که آنها دیدند طول موجی حدود نیم میلیمتر داشت، کمتر از توان دید انسان که به سختی میتواند از هوای زمین بگذرد.
هولند که یکی از اعضای گروه سازندهی دوربین تلسکوپ جیسیامتی به نام اسکوبا است میگوید: «چیزی که ما دیدیم بسیار کمنور بود. برای این که مطمئن شویم، در سال ۲۰۱۳ به کمک دوربین تازهای که گروهمان در ادینبورو برای تلسکوپ جیسیامتی ساخته شده بود به نام اسکوبا-۲، دوباره این #تپاختر را بررسی کردیم. آمیزهی هر دو دسته داده مطمئنمان کرد که آنچه دیدهایم تنها یک نقص ناچیز [در دستگاه] نبوده.»
هر دو تصویر سیگنالی را در جای تپاختر و همچنین از کمانی پیرامون آن نشان میدادند. گریوز میافزاید: «این به نظر مانند یک موج کمانی میآید- جمینگا دارد با سرعتی باورنکردنی، بسیار سریعتر از صوت، در گاز میانستارهای کهکشان به پیش میرود. به نظر ما مواد در موج کمانی گیر افتادند و سپس ذرات جامد به آرامی به سوی تپاختر کشیده شدند.»
محاسبههای وی نشان میدهد که این "گرههای" میانستارهایِ به دام افتاده به هم افزوده شده و جرمشان دستکم چند برابر جرم زمین شد. بنابراین مواد خام میتوانسته به اندازهی کافی برای ساختن سیارههای آینده انباشته شده باشد.
گریوز یادآور میشود که هنوز دادههای بیشتری برای گشودن این راز ربعسدهای نیاز است: «تصویر ما بسیار افشان و کموضوح است، از همین رو برای بررسی آن با آرایهی بزرگ میلیمتری آتاکاما (آلما) درخواست دادهایم تا جزییات بیشتری را از آن ببینیم. ما امیدواریم به جای آن که یک تودهی دوردست در پسزمینهی کهکشانی ببینیم، با اطمینان این گره فضایی را ببینیم که به زیبایی به گرد تپاختر میچرخد!»
اگر دادههی آلما این مدل تازه را برای جمینگا تایید کنند، این دانشمندان امید خواهند داشت که سامانههای تپاختری دیگری از این دست را نیز بررسی کنند و با دیدن روند پیدایش سیارهها در محیطهای شگفتآور و نامعمول، سهمی در آزمایش نظریههای #سیارهزایی داشته باشند. این میتواند اندیشهی تولد سیارهها در هر جایی از کیهان را نیرو ببخشد.
#ستاره_نوترونی #سیاه_فراخورشیدی #ابرنواختر
—----------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/07/after-death-planet.html
—-------------------------------------------------
تلگرام یک ستاره در هفت آسمان:
telegram: @onestar_in_sevenskies
1Star7Sky
ستارگانی که پس از مرگشان هم سیاره میسازند
* گویا اخترشناسان پاسخ پرسشی ۲۵ ساله دربارهی چگونگی پیدایش سیارهها در پسماندهای ابرنواختری را یافتهاند. به نظر میرسد اخترشناسان د...
«محیط مرگبار پیرامون تپاخترها هم میتوان زندگی کرد، ولی به یک شرط!»
—------------------------------------------------------—
https://goo.gl/KJS2bP
* اخترشناسان برای نخستین بار شرایط دوام آوردن یک سیارهی زیستپذیر پیرامون یک تپاختر را بررسی و تعیین کردهاند.
تپاخترها از شگرفترین و کمشناخته شدهترین اجرام کیهانند. این هستههای ستارهای که به بزرگی یک شهرند، نه تنها به فشردگی کوه اورست که در یک کولهپشتی جا شده هستند، بلکه میتوانند به سرعت یک فرفره بچرخند. افزون بر این، تپاخترها به دلیل میدان مغناطیسی بیاندازه نیرومند، و چرخش خودشان و این میدان، میدانهایی الکتریکی پدید میآورند که الکترونها و پروتونها را به سوی قطبهای آنها کشانده و باریکههای الکترومغناطیسی بیاندازه پرانرژیای پدید میآورند که از این قطبها بیرون میزند.
این موج پرتوهای مرگبار (و فوران ذرات نابودگر) باعث میشوند حتی فکر کردن به زندگی نزدیک این ستارگان هم خندهدار باشد. ولی، برای نخستین بار، اخترشناسان شرایطی که برای ادامهی زیستپذیری یک فراسیاره در محیط خشن و مرگبار پیرامون یک تپاختر نیازست را شناسایی کدهاند. و گویا تنها چیزی که نیازست یک جو است- البته یک جو بسیار (بسیار) ضخیم و چگال.
پژوهشگران به این نتیجه رسیدهاند که منطقهی زیستپذیر یک تپاختر (منطقهای که آب روی سطح سیاره میتوانند به حالت مایع بماند) میتواند به اندازهی مدار زمین پیرامون خورشید باشد. ولی تاکید کردند که سیاره باید یک ابَرزمین با جَوی تا یک میلیون بار ضخیمتر از جو زمین باشد.
نخستین مورد تایید شده از یک #سیاره_فراخورشیدی به سال ۱۹۹۲ بر میگردد، هنگامی که چند سیارهی زمینسان به گرد تپاختر پیاسآر_بی۱۲+۱۲۵۷، در فاصلهی ۲۳۰۰ سال نوری زمین و در صورت فلکی دوشیزه شناسایی شد. اکنون میدانیم که دستکم سه فراسیارهی سنگی به گرد این تپاختر که به نام لیچ (lich) هم شناخته میشود میچرخند که دو تای آنها ابَرزمینند (هر یک با جرمی نزدیک به چهار برابر زمین). ولی آیا هیچ یک از آنها میتواند به راستی زیستپذیر باشد؟
🔹پیش از این دربارهی این سه سیاره که به نام های پولترگایست، دراگ، و فوبیتر نامیده شدهاند خوانده بودید: * مردگان متحرک فضا (https://goo.gl/Bk8uxW)🔹
از آنجایی که یک #تپاختر در واقع گونهای ستارهی نوترونیست -هستهی رُمبیدهی یک ستارهی بزرگِ "مرده"- دیگر گرمایی از راه واکنشهای گرماهستهای در درونش تولید نمیشود. به دلیل همین نبودِ یک چشمهی پایدار انرژی در آنها، پژوهشگران باید راه دیگری برای آن که پیاسآر_بی۱۲+۱۲۵۷ بتواند سیارههایش را برای رساندن به دماهای مناسب آب مایع سطحی گرم کند بیابند.
اخترشناسان، الساندرو پاترونو از دانشگاه لیدن و بنیاد ASTRON، و میکل کاما از دانشگاههای لیدن و کمبریج با بهره از دادههای پرتو ایکس رصدخانهی پرتو X چاندرا، میزان انرژی آزاد شده از این تپاختر در طیف پرتو ایکس را اندازه گرفتند. آنها بر پایهی دادههای چاندرا دریافتند که میزان انرژی پرتو ایکسِ دریافتیِ دو سیارهی ابرزمین پیرامون این تپاختر برای مایع نگه داشتن آب سطحی بسنده میکند، البته اگر جَوی بیاندازه چگال داشته باشند.
به نوشتهی این گزارش، اگر سیارهای پیرامون پیاسآر_بی۱۲+۱۲۵۷ دارای جَوی به اندازهی کافی ضخیم و چگال باشد، میتواند پرتوهای مرگبار ایکس و ذرات پرسرعت این تپاختر را درآشامیده (جذب کرده) و به تابش فروسرخ که زیان کمتری دارد تبدیل کند- این تابش فروسرخ همان چیزیست که به نام گرما نیز میشناسیم. هر چند که این جو به اندازهای انبوه و چگال است که شرایط روی سطح سیاره مانند شرایط در ژرفای درازگودال ماریانا، ژرفترین جای اقیانوسهای زمین خواهد بود.
پاترونو میگوید: «بر پایهی محاسبههای ما، دمای سیارهها [پیرامون تپاخترها] میتواند برای بودن آب مایع سطحی مناسب باشد. ولی هنوز نمیدانیم که آیا این دو ابرزمین یک جو مناسبِ بیاندازه چگال دارند یا نه.»
شمار برآوردی تپاخترها تنها در کهکشان راه شیری حدود ۲۰۰ هزارتاست، بنابراین بررسی چگونگیِ پیدایش و همچنین رفتار سیارههای پیرامون این اجرام کار بیهودهای نیست. اخترشناسان میخواهند در پژوهشهای آینده از آرایهی آلما در رصدخانهی جنوبی اروپا برای جستجوی قرصهای غبار پیرامون تپاخترهای دیگر کمک بگیرند تا به رازهای پیدایش فراسیارههای تپاختر-گَرد پی ببرند.
—----------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/12/PSRB1257-12.html
—-------------------------------------------------
کانال یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
—------------------------------------------------------—
https://goo.gl/KJS2bP
* اخترشناسان برای نخستین بار شرایط دوام آوردن یک سیارهی زیستپذیر پیرامون یک تپاختر را بررسی و تعیین کردهاند.
تپاخترها از شگرفترین و کمشناخته شدهترین اجرام کیهانند. این هستههای ستارهای که به بزرگی یک شهرند، نه تنها به فشردگی کوه اورست که در یک کولهپشتی جا شده هستند، بلکه میتوانند به سرعت یک فرفره بچرخند. افزون بر این، تپاخترها به دلیل میدان مغناطیسی بیاندازه نیرومند، و چرخش خودشان و این میدان، میدانهایی الکتریکی پدید میآورند که الکترونها و پروتونها را به سوی قطبهای آنها کشانده و باریکههای الکترومغناطیسی بیاندازه پرانرژیای پدید میآورند که از این قطبها بیرون میزند.
این موج پرتوهای مرگبار (و فوران ذرات نابودگر) باعث میشوند حتی فکر کردن به زندگی نزدیک این ستارگان هم خندهدار باشد. ولی، برای نخستین بار، اخترشناسان شرایطی که برای ادامهی زیستپذیری یک فراسیاره در محیط خشن و مرگبار پیرامون یک تپاختر نیازست را شناسایی کدهاند. و گویا تنها چیزی که نیازست یک جو است- البته یک جو بسیار (بسیار) ضخیم و چگال.
پژوهشگران به این نتیجه رسیدهاند که منطقهی زیستپذیر یک تپاختر (منطقهای که آب روی سطح سیاره میتوانند به حالت مایع بماند) میتواند به اندازهی مدار زمین پیرامون خورشید باشد. ولی تاکید کردند که سیاره باید یک ابَرزمین با جَوی تا یک میلیون بار ضخیمتر از جو زمین باشد.
نخستین مورد تایید شده از یک #سیاره_فراخورشیدی به سال ۱۹۹۲ بر میگردد، هنگامی که چند سیارهی زمینسان به گرد تپاختر پیاسآر_بی۱۲+۱۲۵۷، در فاصلهی ۲۳۰۰ سال نوری زمین و در صورت فلکی دوشیزه شناسایی شد. اکنون میدانیم که دستکم سه فراسیارهی سنگی به گرد این تپاختر که به نام لیچ (lich) هم شناخته میشود میچرخند که دو تای آنها ابَرزمینند (هر یک با جرمی نزدیک به چهار برابر زمین). ولی آیا هیچ یک از آنها میتواند به راستی زیستپذیر باشد؟
🔹پیش از این دربارهی این سه سیاره که به نام های پولترگایست، دراگ، و فوبیتر نامیده شدهاند خوانده بودید: * مردگان متحرک فضا (https://goo.gl/Bk8uxW)🔹
از آنجایی که یک #تپاختر در واقع گونهای ستارهی نوترونیست -هستهی رُمبیدهی یک ستارهی بزرگِ "مرده"- دیگر گرمایی از راه واکنشهای گرماهستهای در درونش تولید نمیشود. به دلیل همین نبودِ یک چشمهی پایدار انرژی در آنها، پژوهشگران باید راه دیگری برای آن که پیاسآر_بی۱۲+۱۲۵۷ بتواند سیارههایش را برای رساندن به دماهای مناسب آب مایع سطحی گرم کند بیابند.
اخترشناسان، الساندرو پاترونو از دانشگاه لیدن و بنیاد ASTRON، و میکل کاما از دانشگاههای لیدن و کمبریج با بهره از دادههای پرتو ایکس رصدخانهی پرتو X چاندرا، میزان انرژی آزاد شده از این تپاختر در طیف پرتو ایکس را اندازه گرفتند. آنها بر پایهی دادههای چاندرا دریافتند که میزان انرژی پرتو ایکسِ دریافتیِ دو سیارهی ابرزمین پیرامون این تپاختر برای مایع نگه داشتن آب سطحی بسنده میکند، البته اگر جَوی بیاندازه چگال داشته باشند.
به نوشتهی این گزارش، اگر سیارهای پیرامون پیاسآر_بی۱۲+۱۲۵۷ دارای جَوی به اندازهی کافی ضخیم و چگال باشد، میتواند پرتوهای مرگبار ایکس و ذرات پرسرعت این تپاختر را درآشامیده (جذب کرده) و به تابش فروسرخ که زیان کمتری دارد تبدیل کند- این تابش فروسرخ همان چیزیست که به نام گرما نیز میشناسیم. هر چند که این جو به اندازهای انبوه و چگال است که شرایط روی سطح سیاره مانند شرایط در ژرفای درازگودال ماریانا، ژرفترین جای اقیانوسهای زمین خواهد بود.
پاترونو میگوید: «بر پایهی محاسبههای ما، دمای سیارهها [پیرامون تپاخترها] میتواند برای بودن آب مایع سطحی مناسب باشد. ولی هنوز نمیدانیم که آیا این دو ابرزمین یک جو مناسبِ بیاندازه چگال دارند یا نه.»
شمار برآوردی تپاخترها تنها در کهکشان راه شیری حدود ۲۰۰ هزارتاست، بنابراین بررسی چگونگیِ پیدایش و همچنین رفتار سیارههای پیرامون این اجرام کار بیهودهای نیست. اخترشناسان میخواهند در پژوهشهای آینده از آرایهی آلما در رصدخانهی جنوبی اروپا برای جستجوی قرصهای غبار پیرامون تپاخترهای دیگر کمک بگیرند تا به رازهای پیدایش فراسیارههای تپاختر-گَرد پی ببرند.
—----------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/12/PSRB1257-12.html
—-------------------------------------------------
کانال یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
«قلب درخشان خرچنگ»
—---------------—
سحابی خرچنگ یا ام۱ نخستین جرمیست که شارل مسیه نامش را وارد فهرست پرآوازهاش از اجرامی که دنبالهدار نبودند کرد. امروزه دیگر میدانیم که این خرچنگ یک #پسماند_ابرنواختر است، آوارهای به جا مانده از مرگ یک ستارهی بزرگ که دارند در فضا پخش میشوند.
این تصویر فریبنده با رنگهای نمایشی از پیوند دادههای رصدخانههای فضایی چاندرا، هابل، و اسپیتزر درست شده و در آن، پرتوهای X به رنگ آبی-سفید، پرتوهای دیدنی (مریی) به رنگ بنفش، و پرتوهای فروسرخ به رنگ صورتی نمایانده شدهاند.
#تپاختر خرچنگ -یکی از شگرفترین اجرام در اخترشناسی نوین- یک ستارهی نوترونی است که در هر ثانیه ۳۰ بار به گرد خود میچرخد. این جرم همان نقطهی روشن نزدیک مرکز تصویر است.
این ستاره که هستهی رُمبیدهی ستارهی منفجر شده است، مانند یک دینام کیهانی سحابی خرچنگ را روشن کرده و به درخشش در سرتاسر طیف الکترومغناطیسی واداشته.
سحابی خرچنگ حدود ۶۵۰۰ سال نوری از زمین فاصله دارد و در صورت فلکی گاو دیده میشود. پهنای این خرچنگِ رو به رشد تاکنون به حدود ۱۲ سال نوری رسیده.
#apod
https://goo.gl/b7dScx
—-------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2018/03/ap180317.html
—-------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
—---------------—
سحابی خرچنگ یا ام۱ نخستین جرمیست که شارل مسیه نامش را وارد فهرست پرآوازهاش از اجرامی که دنبالهدار نبودند کرد. امروزه دیگر میدانیم که این خرچنگ یک #پسماند_ابرنواختر است، آوارهای به جا مانده از مرگ یک ستارهی بزرگ که دارند در فضا پخش میشوند.
این تصویر فریبنده با رنگهای نمایشی از پیوند دادههای رصدخانههای فضایی چاندرا، هابل، و اسپیتزر درست شده و در آن، پرتوهای X به رنگ آبی-سفید، پرتوهای دیدنی (مریی) به رنگ بنفش، و پرتوهای فروسرخ به رنگ صورتی نمایانده شدهاند.
#تپاختر خرچنگ -یکی از شگرفترین اجرام در اخترشناسی نوین- یک ستارهی نوترونی است که در هر ثانیه ۳۰ بار به گرد خود میچرخد. این جرم همان نقطهی روشن نزدیک مرکز تصویر است.
این ستاره که هستهی رُمبیدهی ستارهی منفجر شده است، مانند یک دینام کیهانی سحابی خرچنگ را روشن کرده و به درخشش در سرتاسر طیف الکترومغناطیسی واداشته.
سحابی خرچنگ حدود ۶۵۰۰ سال نوری از زمین فاصله دارد و در صورت فلکی گاو دیده میشود. پهنای این خرچنگِ رو به رشد تاکنون به حدود ۱۲ سال نوری رسیده.
#apod
https://goo.gl/b7dScx
—-------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2018/03/ap180317.html
—-------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
«انجام یکی از پروضوحترین رصدها در تاریخ اخترفیزیک به کمک "عدسی پلاسما"»
—---------------------------------------------------------------------------
https://goo.gl/yGSaZG
* گروهی از اخترشناسان با انجام یکی از پروضوحترین رصدها در تاریخ اخترفیزیک، دو منطقهی گسیلشی درخشان به فاصلهی ۲۰ کیلومتر از هم را جداگانه مشاهده کردهاند، آن هم به گرد ستارهای در فاصلهی ۶۵۰۰ سال نوری زمین. دیدن چنین چیزی مانند اینست که از روی زمین، یک کک را روی سطح پلوتو ببینیم.
این رصد باورنکردنی با بهره از هندسهی کمیاب و ویژگیهای دو ستارهی همدم که به گرد یکدیگر در گردشند امکانپذیر شد. یکی از آنها یک کوتولهی قهوهای است که دُمی دنبالهدار-مانند از گازهایش پشت خود درست کرده و دیگری هم یک ستارهی نوترونی سریع-چرخان یا یک تپاختر است که در هر ثانیه بیش از ۶۰۰ بار به گرد محورش میچرخد.
رابرت مین، نویسندهی اصلی این پژوهش از دانشگاه تورنتو میگوید: «این گازها[ی بیرون زده از کوتولهی قهوهای] مانند یک ذرهبین درست جلوی تپاختر رفتار میکنند. اساسا هر بار که کوتولهی قهوهای از چشم ما از جلوی تپاختر میگذرد، ما تپاختر را از پشت این ذرهبین طبیعی میبینیم که به ما اجازه میدهد به طور دورهای این دو منطقه را جدا از هم ببینیم.» گزارش این دانشمند در شمارهی ۲۴ می نشریهی نیچر منتشر شده.
@onestar_in_sevenskies
این #تپاختر دو باریکه از پرتوها را از دو کانون در قطبهای مغناطیسیاش میگسیلد. دو منطقهی درخشانی که از پشت عدسی گازهای کوتولهی قهوهای دیده شدهاند مربوط به همین دو باریکه هستند.
ستارهی #کوتوله_قهوهای حدود یک سوم قطر خورشید را دارد. فاصلهی آن از تپاختر حدود دو میلیون کیلومتر (پنج برابر فاصلهی زمین و ماه) است و تقریبا هر ۹ ساعت یک بار تپاختر را دور میزند. این کوتوله با تپاختر در قفل گرانشی (کشندی) است، یعنی همیشه تنها یک سمتش رو به آن است، مانند ماه نسبت به زمین.
از آنجایی که این کوتولهی قهوهای به تپاختر بسیار نزدیک است به شدت زیر بمباران پرتوهای پرانرژی آنست. پرتوهای نیرومند تپاختر دمای یک سمت کوتولهی قهوهای را داغ کرده و آن را که جرمی به نسبت سرد است، به دمای خورشید، یعنی حدود ۶۰۰۰ درجهی سانتیگراد رسانده.
این پرتوها در پایان میتوانند مرگ کوتولهی قهوهای را رقم بزنند. تپاخترهای درون این گونه سامانههای دوتایی به نام تپاخترهای "بیوهی سیاه" شناخته میشوند. این عنوان برگرفته از نام گونهای عنکبوت است. درست همان گونه که عنکبوتهای "بیوهی سیاه" جفت خود را میکشند و میخورند، این تپاخترها هم به گمان دانشمندان با شرایط مناسبی که دارند میتوانند کم کم گازهای کوتولهی قهوهای را بفرسایند تا جایی که آنن را به طور کامل ببلعند و نابود کنند.
@onestar_in_sevenskies
دستاورد این پژوهش تنها وضوح باورنکردنی آن نیست، بلکه میتواند سرنخی از سرشت یکی از پدیدههای رازگونهی کیهان نیز به ما بدهد: انفجارهای زودگذر رادیویی یا فورانهای رادیویی تند ( افآربیها، FRBs).
مین میگوید: «بسیاری از ویژگیهای دیده شدهی افآربیها را میتوان با پرتویی که توسط عدسی پلاسما تقویت شده توضیح داد. ویژگیهای تپهای تقویت شدهای که ما در پژوهشمان بررسی کردیم یک همانندی چشمگیر با ویژگیهای پرتوی یک افآربی تکرارشونده [که در گذشته دیده شده بود] دارد، که نشان میدهد آن افآربی تکرارشونده هم میتواند توسط عدسی پلاسما در کهکشانش بزرگنمایی شده باشد.» [خبر این افآربیاف تکرارشونده را اینجا خوانده بودید: * برای نخستین بار سیگنال های رادیویی "تکرارشونده" از سرچشمه ای ناشناخته در آسمان دریافت شد (https://goo.gl/X14XfY)
—------------------------------------------
یادداشت:
۱) تپاختری که در این پژوهش از آن گفته شده PSR B1957+20 نام دارد و بر پایهی بررسیهای گذشته، شاید یکی از پرجرمترین تپاخترهای شناخته شده باشد. بررسیهای بیشتر دربارهی جرم آن میتواند به ما در بهتر فهمیدن رفتار ماده در بالاترین چگالیهای شناخته شده، و همچنین، اندازهگیری بیشینهی جرمی که یک ستارهی نوترونی تا پیش از رمبش و تبدیل شدن به یک سیاهچاله میتواند داشته باشد کمک کند.
#FRB
—-------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2018/05/BlackWidowPulsar.html
—-------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
—---------------------------------------------------------------------------
https://goo.gl/yGSaZG
* گروهی از اخترشناسان با انجام یکی از پروضوحترین رصدها در تاریخ اخترفیزیک، دو منطقهی گسیلشی درخشان به فاصلهی ۲۰ کیلومتر از هم را جداگانه مشاهده کردهاند، آن هم به گرد ستارهای در فاصلهی ۶۵۰۰ سال نوری زمین. دیدن چنین چیزی مانند اینست که از روی زمین، یک کک را روی سطح پلوتو ببینیم.
این رصد باورنکردنی با بهره از هندسهی کمیاب و ویژگیهای دو ستارهی همدم که به گرد یکدیگر در گردشند امکانپذیر شد. یکی از آنها یک کوتولهی قهوهای است که دُمی دنبالهدار-مانند از گازهایش پشت خود درست کرده و دیگری هم یک ستارهی نوترونی سریع-چرخان یا یک تپاختر است که در هر ثانیه بیش از ۶۰۰ بار به گرد محورش میچرخد.
رابرت مین، نویسندهی اصلی این پژوهش از دانشگاه تورنتو میگوید: «این گازها[ی بیرون زده از کوتولهی قهوهای] مانند یک ذرهبین درست جلوی تپاختر رفتار میکنند. اساسا هر بار که کوتولهی قهوهای از چشم ما از جلوی تپاختر میگذرد، ما تپاختر را از پشت این ذرهبین طبیعی میبینیم که به ما اجازه میدهد به طور دورهای این دو منطقه را جدا از هم ببینیم.» گزارش این دانشمند در شمارهی ۲۴ می نشریهی نیچر منتشر شده.
@onestar_in_sevenskies
این #تپاختر دو باریکه از پرتوها را از دو کانون در قطبهای مغناطیسیاش میگسیلد. دو منطقهی درخشانی که از پشت عدسی گازهای کوتولهی قهوهای دیده شدهاند مربوط به همین دو باریکه هستند.
ستارهی #کوتوله_قهوهای حدود یک سوم قطر خورشید را دارد. فاصلهی آن از تپاختر حدود دو میلیون کیلومتر (پنج برابر فاصلهی زمین و ماه) است و تقریبا هر ۹ ساعت یک بار تپاختر را دور میزند. این کوتوله با تپاختر در قفل گرانشی (کشندی) است، یعنی همیشه تنها یک سمتش رو به آن است، مانند ماه نسبت به زمین.
از آنجایی که این کوتولهی قهوهای به تپاختر بسیار نزدیک است به شدت زیر بمباران پرتوهای پرانرژی آنست. پرتوهای نیرومند تپاختر دمای یک سمت کوتولهی قهوهای را داغ کرده و آن را که جرمی به نسبت سرد است، به دمای خورشید، یعنی حدود ۶۰۰۰ درجهی سانتیگراد رسانده.
این پرتوها در پایان میتوانند مرگ کوتولهی قهوهای را رقم بزنند. تپاخترهای درون این گونه سامانههای دوتایی به نام تپاخترهای "بیوهی سیاه" شناخته میشوند. این عنوان برگرفته از نام گونهای عنکبوت است. درست همان گونه که عنکبوتهای "بیوهی سیاه" جفت خود را میکشند و میخورند، این تپاخترها هم به گمان دانشمندان با شرایط مناسبی که دارند میتوانند کم کم گازهای کوتولهی قهوهای را بفرسایند تا جایی که آنن را به طور کامل ببلعند و نابود کنند.
@onestar_in_sevenskies
دستاورد این پژوهش تنها وضوح باورنکردنی آن نیست، بلکه میتواند سرنخی از سرشت یکی از پدیدههای رازگونهی کیهان نیز به ما بدهد: انفجارهای زودگذر رادیویی یا فورانهای رادیویی تند ( افآربیها، FRBs).
مین میگوید: «بسیاری از ویژگیهای دیده شدهی افآربیها را میتوان با پرتویی که توسط عدسی پلاسما تقویت شده توضیح داد. ویژگیهای تپهای تقویت شدهای که ما در پژوهشمان بررسی کردیم یک همانندی چشمگیر با ویژگیهای پرتوی یک افآربی تکرارشونده [که در گذشته دیده شده بود] دارد، که نشان میدهد آن افآربی تکرارشونده هم میتواند توسط عدسی پلاسما در کهکشانش بزرگنمایی شده باشد.» [خبر این افآربیاف تکرارشونده را اینجا خوانده بودید: * برای نخستین بار سیگنال های رادیویی "تکرارشونده" از سرچشمه ای ناشناخته در آسمان دریافت شد (https://goo.gl/X14XfY)
—------------------------------------------
یادداشت:
۱) تپاختری که در این پژوهش از آن گفته شده PSR B1957+20 نام دارد و بر پایهی بررسیهای گذشته، شاید یکی از پرجرمترین تپاخترهای شناخته شده باشد. بررسیهای بیشتر دربارهی جرم آن میتواند به ما در بهتر فهمیدن رفتار ماده در بالاترین چگالیهای شناخته شده، و همچنین، اندازهگیری بیشینهی جرمی که یک ستارهی نوترونی تا پیش از رمبش و تبدیل شدن به یک سیاهچاله میتواند داشته باشد کمک کند.
#FRB
—-------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2018/05/BlackWidowPulsar.html
—-------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
«نسبیت عام از سختترین آزمون هم سربلند بیرون آمد»
--------------------------------------------------
* نظریهی نسبیت عام اینشتین سختترین آزمایش خود را نیز با پیروزی پشت سر گذاشت.
نسبیت عام، که فیزیکدان بزرگ، آلبرت اینشتین در سال ۱۹۱۶ آن را ارایه کرد میگوید گرانش دستاوردِ انعطافپذیریِ ذاتیِ بافتِ فضازمان است: این بافت توسط اجرام بزرگ خم میشود و گونهای چاه پدید میآورد که اجرام دیگر به گرد آن میچرخند.
مانند همهی نظریههای علمی، #نسبیت_عام هم پیشبینیهایی دارد که آنها را میتوان آزمایش کرد. یکی از مهمترین آنها "اصل همارزی" است که بر پایهی آن، همهی اجسام در مسیری یکسان فرو میافتند (سقوط میکنند)، جرمشان هر اندازه که باشد و از هر چیزی ساخته شده باشند تفاوتی ندارد.
پژوهشگران بارها اصل همارزی را روی زمین، و از همه پرآوازهتر، روی ماه آزمایش کردهاند. در سال ۱۹۷۱، دیوید اسکات فضانورد آپولو ۱۵ همزمان یک پَر و یک چکش را روی ماه رها کرد- هر دو با هم بر خاک خاکستری ماه افتادند- البته روی زمین، پر بسیار دیرتر از چکش روی زمین میافتد که دلیلش فشار هواست. [ویدیوی آزمایش در ماه را اینجا دیدید: * پر و چکش روی ماه، اثبات اصل همارزی]
@onestar_in_sevenskies
ولی آزمایش اصل همارزی در همهی شرایط آسان نیست- برای نمونه هنگامی که اجرامِ مورد کاربرد بیاندازه چگال یا سنگینند. این موضوع روزنهی امیدی برای اندک هواداران نظریههای جایگزین گرانش گشوده است.
این پژوهش تازه میتواند بخشی از امیدهای آنها را به باد دهد. یک گروه بینالمللی از اخترشناسان اصل همارزی را روی یک سامانه که از دو کوتولهی سفید چگال و یک ستارهی نوترونی فراچگال تشکیل شده بود آزمودند.
ستارهی نوترونی از یک گونهی سریع-چرخان است، جرمی که به نام تپاختر شناخته میشود. این اجرام شگفتانگیز ازین رو به این نام شناخته میشوند که به نظر میرسد تپهایی منظم از پرتوها میگسیلند. ولی این تنها اثر چشمانداز است. تپاخترها به طور پیوسته باریکههایی از پرتو میافشانند. این باریکهها در راستای محور مغناطیسی تپاختر گسیلیده میشود و چون این محور با محور چرخش آنها یکی نیست، به هنگام چرخش تپاختر، راستای باریکهی پرتویش یک مخروط در فضا میسازد. بنابراین اخترشناسان نمیتوانند آن را به طور پیوسته ببینند، تنها هنگامی میبینند که این باریکه با چرخش تپاختر، مسیرش رو به زمین شود و در بازههای زمانی منظم به چشم آنها برسد.
@onestar_in_sevenskies
سامانهی درون ای پژوهش با نام پیاسآر جی۰۳۳۷+۱۷۱۵، ۴۲۰۰ سال نوری از زمین دور است و در صورت فلکی گاو دیده میشود. تپاختر که در هر ثانیه ۳۶۶ بار به گرد خود میچرخد [و بنابراین باریکهاش در هر ثانیه ۳۶۶ بار از روی زمین دریافت میشود-م] یک همدم کوتولهی سفید دارد که هر دو در هر ۱.۶ روز زمین یک بار به گرد یک مرکز جرم مشترک میگردند. هر دوی اینها مداری ۳۲۷ روزه با یک کوتولهی سفید دارند که بسیار دورتر از آنهاست (این را کوتولهی سفید بیرونی، و کوتولهی همدم را کوتولهی سفید درونی مینامیم).
تپاختر ۱.۴ برابر خورشید جرم دارد که آن را در کرهای به پهنای شهر آمستردام جای داده، ولی جرم کوتولهی سفید درونی ۰.۲ خورشید، و بزرگیاش تقریبا برابر با زمین است. بنابراین آنها بسیار با هم متفاوتند- ولی اگر اصل همارزی درست باشد، هر دو باید به یک شیوه به سوی کوتولهی سفید بیرونی کشیده شوند.
پژوهشگران حرکت تپاختر را به کمک پرتوهای رادیوییِ گسیلیده از آن دنبال کردند. آنها این کار را شش سال ادامه دادند و برای آن از کمک تلسکوپ آمایش رادیویی وستربورک در هلند، تلسکوپ گرین بنک در ویرجینیای باختری، و رصدخانهی آرسیبو در پورتوریکو بهره جستند.
رهبر پژوهشگران، آنه آرچیبالد از دانشگاه آمستردام و بنیاد رادیواخترشناسی هلند میگوید: «ما میتوانیم تک تک تپهای تپاختر را از زمان آغاز رصدهایمان دنبال کرده و جایگاه آن را با خطای چند صد متر تعیین کنیم. این دقتی بسیار بالا برای ردگیری ستارهی نوترونی از جایی که بوده و جایی که دارد میرود است.»
@onestar_in_sevenskies
اگر اصل همارزی درست نباشد، میبایست اعوجاجی در مدار #تپاختر دیده شود- تفاوتی میان مسیر آن با مسیر همدمِ کوتولهی سفیدش. این کجروی باید باعث شود پرتوهای تپاختر در زمانی متفاوت با چشمداشتها به زمین برسد.
ولی پژوهشگران ....
ادامهی مطلب را در پست بعدی بخوانید 👇👇👇👇👇👇
--------------------------------------------------
* نظریهی نسبیت عام اینشتین سختترین آزمایش خود را نیز با پیروزی پشت سر گذاشت.
نسبیت عام، که فیزیکدان بزرگ، آلبرت اینشتین در سال ۱۹۱۶ آن را ارایه کرد میگوید گرانش دستاوردِ انعطافپذیریِ ذاتیِ بافتِ فضازمان است: این بافت توسط اجرام بزرگ خم میشود و گونهای چاه پدید میآورد که اجرام دیگر به گرد آن میچرخند.
مانند همهی نظریههای علمی، #نسبیت_عام هم پیشبینیهایی دارد که آنها را میتوان آزمایش کرد. یکی از مهمترین آنها "اصل همارزی" است که بر پایهی آن، همهی اجسام در مسیری یکسان فرو میافتند (سقوط میکنند)، جرمشان هر اندازه که باشد و از هر چیزی ساخته شده باشند تفاوتی ندارد.
پژوهشگران بارها اصل همارزی را روی زمین، و از همه پرآوازهتر، روی ماه آزمایش کردهاند. در سال ۱۹۷۱، دیوید اسکات فضانورد آپولو ۱۵ همزمان یک پَر و یک چکش را روی ماه رها کرد- هر دو با هم بر خاک خاکستری ماه افتادند- البته روی زمین، پر بسیار دیرتر از چکش روی زمین میافتد که دلیلش فشار هواست. [ویدیوی آزمایش در ماه را اینجا دیدید: * پر و چکش روی ماه، اثبات اصل همارزی]
@onestar_in_sevenskies
ولی آزمایش اصل همارزی در همهی شرایط آسان نیست- برای نمونه هنگامی که اجرامِ مورد کاربرد بیاندازه چگال یا سنگینند. این موضوع روزنهی امیدی برای اندک هواداران نظریههای جایگزین گرانش گشوده است.
این پژوهش تازه میتواند بخشی از امیدهای آنها را به باد دهد. یک گروه بینالمللی از اخترشناسان اصل همارزی را روی یک سامانه که از دو کوتولهی سفید چگال و یک ستارهی نوترونی فراچگال تشکیل شده بود آزمودند.
ستارهی نوترونی از یک گونهی سریع-چرخان است، جرمی که به نام تپاختر شناخته میشود. این اجرام شگفتانگیز ازین رو به این نام شناخته میشوند که به نظر میرسد تپهایی منظم از پرتوها میگسیلند. ولی این تنها اثر چشمانداز است. تپاخترها به طور پیوسته باریکههایی از پرتو میافشانند. این باریکهها در راستای محور مغناطیسی تپاختر گسیلیده میشود و چون این محور با محور چرخش آنها یکی نیست، به هنگام چرخش تپاختر، راستای باریکهی پرتویش یک مخروط در فضا میسازد. بنابراین اخترشناسان نمیتوانند آن را به طور پیوسته ببینند، تنها هنگامی میبینند که این باریکه با چرخش تپاختر، مسیرش رو به زمین شود و در بازههای زمانی منظم به چشم آنها برسد.
@onestar_in_sevenskies
سامانهی درون ای پژوهش با نام پیاسآر جی۰۳۳۷+۱۷۱۵، ۴۲۰۰ سال نوری از زمین دور است و در صورت فلکی گاو دیده میشود. تپاختر که در هر ثانیه ۳۶۶ بار به گرد خود میچرخد [و بنابراین باریکهاش در هر ثانیه ۳۶۶ بار از روی زمین دریافت میشود-م] یک همدم کوتولهی سفید دارد که هر دو در هر ۱.۶ روز زمین یک بار به گرد یک مرکز جرم مشترک میگردند. هر دوی اینها مداری ۳۲۷ روزه با یک کوتولهی سفید دارند که بسیار دورتر از آنهاست (این را کوتولهی سفید بیرونی، و کوتولهی همدم را کوتولهی سفید درونی مینامیم).
تپاختر ۱.۴ برابر خورشید جرم دارد که آن را در کرهای به پهنای شهر آمستردام جای داده، ولی جرم کوتولهی سفید درونی ۰.۲ خورشید، و بزرگیاش تقریبا برابر با زمین است. بنابراین آنها بسیار با هم متفاوتند- ولی اگر اصل همارزی درست باشد، هر دو باید به یک شیوه به سوی کوتولهی سفید بیرونی کشیده شوند.
پژوهشگران حرکت تپاختر را به کمک پرتوهای رادیوییِ گسیلیده از آن دنبال کردند. آنها این کار را شش سال ادامه دادند و برای آن از کمک تلسکوپ آمایش رادیویی وستربورک در هلند، تلسکوپ گرین بنک در ویرجینیای باختری، و رصدخانهی آرسیبو در پورتوریکو بهره جستند.
رهبر پژوهشگران، آنه آرچیبالد از دانشگاه آمستردام و بنیاد رادیواخترشناسی هلند میگوید: «ما میتوانیم تک تک تپهای تپاختر را از زمان آغاز رصدهایمان دنبال کرده و جایگاه آن را با خطای چند صد متر تعیین کنیم. این دقتی بسیار بالا برای ردگیری ستارهی نوترونی از جایی که بوده و جایی که دارد میرود است.»
@onestar_in_sevenskies
اگر اصل همارزی درست نباشد، میبایست اعوجاجی در مدار #تپاختر دیده شود- تفاوتی میان مسیر آن با مسیر همدمِ کوتولهی سفیدش. این کجروی باید باعث شود پرتوهای تپاختر در زمانی متفاوت با چشمداشتها به زمین برسد.
ولی پژوهشگران ....
ادامهی مطلب را در پست بعدی بخوانید 👇👇👇👇👇👇
«پیام کمک از سوی قربانی یک "بیوه سیاه"»
----------------------------------------
* دانشمندان با تبدیل سیگنالهای دریافت شده از یک ستارهی نوترونیِ سریع-چرخان (یک تپاختر) به امواج صدا، یک پیام "SOS" که از همدم نگونبخت آن میآید را آشکار کردند.
این تپاختر که ۶۵۰۰ سال نوری از زمین فاصله دارد و به نام پیاسآر بی۱۹۵۷+۲۰ ردهبندی شده، باریکههایی از پرتو از دو کانون در قطبهای مغناطیسیاش میگسیلد، و یک همدم ستارهایِ کمجرم از ردهی کوتولههای قهوهای نیز دارد.
فاصلهی کوتولهی قهوهای از این تپاختر تنها ۲ میلیون کیلومتر است و با آن در قفل کشندیست، مانند ماه که با زمین در قفل کشندی یا گرانشیست، یعنی همیشه تنها یک نیمکرهاش رو به تپاختر است. به دلیل نزدیکی این دو، کوتولهی قهوهای پیوسته زیر بارانی از پرتوهای نیرومند و پرانرژیست که از سوی تپاختر بر آن میبارند.
این گونه تپاخترها که چنین همدمی دارند به نام تپاخترهای "بیوهی سیاه" شناخته میشوند زیرا مانند همنام زمینیشان، عنکبوت بیوهی سیاه (black widow) که جفت خود را میکشد و میخورد، آنها هم با بمباران پرتوهای نیرومندشان میتوانند سرانجام همدم کیهانی خود را تحلیل برده و از پا در آوردند.
@onestar_in_sevenskies
تپاختر با پرتوهایش مواد سطح کوتولهی قهوهای را از آن جدا میکند و در نتیجه برای آن دُمی مانند یک دنبالهدار پدید آورده. این دم گازی هم به نوبهی خود مانند یک "ذرهبین" رفتار کرده و با تقویت و درخشانتر کردن تپهای تپاختر، نمایی دقیقتر را از آن به دانشمندان میدهد.
در حقیقت باریکههای #تپاختر با گذشتن از درون دم کوتولهی قهوهای، تا ۴۰ برابر درخشانتر میشوند. این دستاورد پژوهشیست که به رهبری رابرت مین از دانشگاه تورنتو انجام شده و در شمارهی ماه می ۲۰۱۸ نشریهی نیچر انتشار یافته است.
پژوهشگران به کمک رادیوتلسکوپ آرسیبو در پورتوریکو توانستند امواج رادیویی تپاختر را ثبت کرده و آنها را به موج صدا برگردانند. آنها با این کار دریافتند که تپاختر به طور کلی یک نوت پایدار "می-بمل" (Eb) مینوازد ولی هر از گاهی در میان این نوتها، یک صدای ناگهانی و گذرا هم شنیده میشود؛ این صدا زمانی پدید میآید که پرتوهای رادیویی تپاختر با گذشتن از درون دم کوتولهی قهوهای، تقویت شده و شدت میگیرند. پویانمایی بالا را ببینید.
صدای ساز کوبهای همین موجهای تقویتشده را نشان میدهد و صداهای دیگر هم نوتهای معمولِ سیگنال تپاختر هستند که در اثر پدیدهی نسبیتی فراخش (اتساع) زمان، بسامد و در نتیجه نوتشان تغییر میکند. صداهای تقویت شده کمی مانند کد مورس هستند، انگار که کوتولهی قهوهای دارد برای ما پیام اساواس میفرستد.
--------------------------------------------
چند ماه پیش هم دربارهی این تپاختر خوانده بودید:
🔲 انجام یکی از پروضوحترین رصدها در تاریخ اخترفیزیک به کمک "عدسی پلاسما"
--------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2018/08/SOS.html
---------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
----------------------------------------
* دانشمندان با تبدیل سیگنالهای دریافت شده از یک ستارهی نوترونیِ سریع-چرخان (یک تپاختر) به امواج صدا، یک پیام "SOS" که از همدم نگونبخت آن میآید را آشکار کردند.
این تپاختر که ۶۵۰۰ سال نوری از زمین فاصله دارد و به نام پیاسآر بی۱۹۵۷+۲۰ ردهبندی شده، باریکههایی از پرتو از دو کانون در قطبهای مغناطیسیاش میگسیلد، و یک همدم ستارهایِ کمجرم از ردهی کوتولههای قهوهای نیز دارد.
فاصلهی کوتولهی قهوهای از این تپاختر تنها ۲ میلیون کیلومتر است و با آن در قفل کشندیست، مانند ماه که با زمین در قفل کشندی یا گرانشیست، یعنی همیشه تنها یک نیمکرهاش رو به تپاختر است. به دلیل نزدیکی این دو، کوتولهی قهوهای پیوسته زیر بارانی از پرتوهای نیرومند و پرانرژیست که از سوی تپاختر بر آن میبارند.
این گونه تپاخترها که چنین همدمی دارند به نام تپاخترهای "بیوهی سیاه" شناخته میشوند زیرا مانند همنام زمینیشان، عنکبوت بیوهی سیاه (black widow) که جفت خود را میکشد و میخورد، آنها هم با بمباران پرتوهای نیرومندشان میتوانند سرانجام همدم کیهانی خود را تحلیل برده و از پا در آوردند.
@onestar_in_sevenskies
تپاختر با پرتوهایش مواد سطح کوتولهی قهوهای را از آن جدا میکند و در نتیجه برای آن دُمی مانند یک دنبالهدار پدید آورده. این دم گازی هم به نوبهی خود مانند یک "ذرهبین" رفتار کرده و با تقویت و درخشانتر کردن تپهای تپاختر، نمایی دقیقتر را از آن به دانشمندان میدهد.
در حقیقت باریکههای #تپاختر با گذشتن از درون دم کوتولهی قهوهای، تا ۴۰ برابر درخشانتر میشوند. این دستاورد پژوهشیست که به رهبری رابرت مین از دانشگاه تورنتو انجام شده و در شمارهی ماه می ۲۰۱۸ نشریهی نیچر انتشار یافته است.
پژوهشگران به کمک رادیوتلسکوپ آرسیبو در پورتوریکو توانستند امواج رادیویی تپاختر را ثبت کرده و آنها را به موج صدا برگردانند. آنها با این کار دریافتند که تپاختر به طور کلی یک نوت پایدار "می-بمل" (Eb) مینوازد ولی هر از گاهی در میان این نوتها، یک صدای ناگهانی و گذرا هم شنیده میشود؛ این صدا زمانی پدید میآید که پرتوهای رادیویی تپاختر با گذشتن از درون دم کوتولهی قهوهای، تقویت شده و شدت میگیرند. پویانمایی بالا را ببینید.
صدای ساز کوبهای همین موجهای تقویتشده را نشان میدهد و صداهای دیگر هم نوتهای معمولِ سیگنال تپاختر هستند که در اثر پدیدهی نسبیتی فراخش (اتساع) زمان، بسامد و در نتیجه نوتشان تغییر میکند. صداهای تقویت شده کمی مانند کد مورس هستند، انگار که کوتولهی قهوهای دارد برای ما پیام اساواس میفرستد.
--------------------------------------------
چند ماه پیش هم دربارهی این تپاختر خوانده بودید:
🔲 انجام یکی از پروضوحترین رصدها در تاریخ اخترفیزیک به کمک "عدسی پلاسما"
--------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2018/08/SOS.html
---------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
Telegram
یک ستاره در هفت آسمان
«تپاختری که از خط مرگ گذشته ولی هنوز زنده است!»
----------------------------------------------------
* اخترشناسان تنبلترین ستارهی نوترونی چرخان یا در حقیقت تپاختری که تاکنون یافته شده را شناسایی کردهاند، و این چیزیست که آنها را وادار به بازنگری در شناختشان از "خط مرگ" تپاخترها میکند.
تپاخترها از رازگونهترین اجرام کیهانند. این ستارگان نوترونیِ سریع-چرخان نه تنها به گونهای باورنکردنی چگالند، بلکه باریکههایی از پرتوهای پرانرژی را نیز با زمانبندی دقیق و پیوسته به بیرون میافشانند و از همین رو به نام "فانوسهای دریایی کیهانی" هم شناخته میشوند. ولی برخلاف فانوسهای دریایی زمینی، تپاخترها با نرخی بسیار سریع، حتی تا ۷۱۶ بار در ثانیه میچرخند و در هر چرخش، تپی از آنها به زمین میرسد.
@onestar_in_sevenskies
[باریکهی پرتوهای یک #تپاختر به طور پیوسته از قطبهای مغناطیسی آن بیرون میزند. از آنجایی که محور این میدان، با محور چرخش ستاره یکی نیست (مانند زمین)، این باریکهها در هر دور چرخش ستاره، یک دایره را در آسمان میپیمایند. اگر راستای این باریکه، در بخشی از مسیر دایرهایش رو به زمین باشد، در هر چرخش ستاره، تپی از آن به چشم ما میرسد-م]
این ۷۱۶ رکورد بالاترین نرخ برای یک تپاختر بوده، ولی اکنون دانشمندان تپاختری را یافتهاند که میتواند عنوان کندترین تپاخترِ شناخته شده را از آن خود کند. این تپاختر که در فاصلهی ۱۴ میلیون سال نوری زمین جای دارد، هر ۲۳.۵ ثانیه یک دور به گرد محورش میچرخد [بنابراین هر ۲۳.۵ ثانیه یک تپ از آن به زمین میرسد-م]، و این نرخ تقریبا سه برابر کندتر از رکوردار پیشین برای کندترین تپاخترهاست.
@onestar_in_sevenskies
این تپاختر تنبل توسط گروهی از پژوهشگران به رهبری چیا مین تان از دانشگاه منچستر یافته شد. آنها در برنامهی پیمایشی لوتاس (LOTAAS)، به جستجوی سرتاسر آسمان نیمکرهی شمالی برای یافتن تپاخترهای جالب پرداختند- و یک تپاختر رادیویی یافتند: "پیاسار جی۰۲۵۰+۵۸۵۴".
اصلا تپاختر چیست
هنگامی که یک ستارهی بزرگ (با جرمی میان ۱۰ تا ۳۰ برابر خورشید) به پایان گام همجوشی هستهایش میرسد، منفجر میشود و یک ابرنواختر زیبا پدید میآورد. بیشتر جرم ستارهی منفجر شده در رویدادی سهمگین و خشن به فضا پرتاب میشود، ولی در همین رویداد، هستهی ستاره هم در خود میرمبد و جرمی بیاندازه فشرده و چگال به نام یک ستارهی نوترونی پدید میآورد. مواد درون این جرم به اندازهای تنگِ هم چپیدهاند که تنها یک قاشق چایخوری از آن میتواند وزنی بیش ازهمهی ماهیهای دریاهای زمین داشته باشد.
@onestar_in_sevenskies
و از آنجایی که این ستارگان نوترونی بسیار کوچکتر از جرم مادری خود هستند، ناچارند برای حفظ تکانهی زاویهای، به شدت بر نرخ چرخش محوری خود بیفزایند (مانند رقصندههای اسکیت نمایشی که با جمع کردن دستها، بر سرعت چرخش خود میافزایند). از آنجایی که این ستارگان نوترونی اغلب میدانهای مغناطیسی بسیار نیرومندی هم دارند، چرخش سریعشان باعث حرکت میدان مغناطیسیشان شده و میدان الکتریکی نیرومندی پدید میآید، که به نوبهی خود ذرات باردار نزدیکش را شتاب داده و به سرعتهایی باورنکردنی میرساند. اینجاست که فوارههای نیرومندی از ذرات باردار و پرتوها پدید میآید که نشان ویژهی یک تپاختر است.
چرا اینقدر آهسته؟
با گذشت زمان، این فوارهها ...
ادامهی این مطلب را در پست بعدی بخوانید 👇👇👇👇
----------------------------------------------------
* اخترشناسان تنبلترین ستارهی نوترونی چرخان یا در حقیقت تپاختری که تاکنون یافته شده را شناسایی کردهاند، و این چیزیست که آنها را وادار به بازنگری در شناختشان از "خط مرگ" تپاخترها میکند.
تپاخترها از رازگونهترین اجرام کیهانند. این ستارگان نوترونیِ سریع-چرخان نه تنها به گونهای باورنکردنی چگالند، بلکه باریکههایی از پرتوهای پرانرژی را نیز با زمانبندی دقیق و پیوسته به بیرون میافشانند و از همین رو به نام "فانوسهای دریایی کیهانی" هم شناخته میشوند. ولی برخلاف فانوسهای دریایی زمینی، تپاخترها با نرخی بسیار سریع، حتی تا ۷۱۶ بار در ثانیه میچرخند و در هر چرخش، تپی از آنها به زمین میرسد.
@onestar_in_sevenskies
[باریکهی پرتوهای یک #تپاختر به طور پیوسته از قطبهای مغناطیسی آن بیرون میزند. از آنجایی که محور این میدان، با محور چرخش ستاره یکی نیست (مانند زمین)، این باریکهها در هر دور چرخش ستاره، یک دایره را در آسمان میپیمایند. اگر راستای این باریکه، در بخشی از مسیر دایرهایش رو به زمین باشد، در هر چرخش ستاره، تپی از آن به چشم ما میرسد-م]
این ۷۱۶ رکورد بالاترین نرخ برای یک تپاختر بوده، ولی اکنون دانشمندان تپاختری را یافتهاند که میتواند عنوان کندترین تپاخترِ شناخته شده را از آن خود کند. این تپاختر که در فاصلهی ۱۴ میلیون سال نوری زمین جای دارد، هر ۲۳.۵ ثانیه یک دور به گرد محورش میچرخد [بنابراین هر ۲۳.۵ ثانیه یک تپ از آن به زمین میرسد-م]، و این نرخ تقریبا سه برابر کندتر از رکوردار پیشین برای کندترین تپاخترهاست.
@onestar_in_sevenskies
این تپاختر تنبل توسط گروهی از پژوهشگران به رهبری چیا مین تان از دانشگاه منچستر یافته شد. آنها در برنامهی پیمایشی لوتاس (LOTAAS)، به جستجوی سرتاسر آسمان نیمکرهی شمالی برای یافتن تپاخترهای جالب پرداختند- و یک تپاختر رادیویی یافتند: "پیاسار جی۰۲۵۰+۵۸۵۴".
اصلا تپاختر چیست
هنگامی که یک ستارهی بزرگ (با جرمی میان ۱۰ تا ۳۰ برابر خورشید) به پایان گام همجوشی هستهایش میرسد، منفجر میشود و یک ابرنواختر زیبا پدید میآورد. بیشتر جرم ستارهی منفجر شده در رویدادی سهمگین و خشن به فضا پرتاب میشود، ولی در همین رویداد، هستهی ستاره هم در خود میرمبد و جرمی بیاندازه فشرده و چگال به نام یک ستارهی نوترونی پدید میآورد. مواد درون این جرم به اندازهای تنگِ هم چپیدهاند که تنها یک قاشق چایخوری از آن میتواند وزنی بیش ازهمهی ماهیهای دریاهای زمین داشته باشد.
@onestar_in_sevenskies
و از آنجایی که این ستارگان نوترونی بسیار کوچکتر از جرم مادری خود هستند، ناچارند برای حفظ تکانهی زاویهای، به شدت بر نرخ چرخش محوری خود بیفزایند (مانند رقصندههای اسکیت نمایشی که با جمع کردن دستها، بر سرعت چرخش خود میافزایند). از آنجایی که این ستارگان نوترونی اغلب میدانهای مغناطیسی بسیار نیرومندی هم دارند، چرخش سریعشان باعث حرکت میدان مغناطیسیشان شده و میدان الکتریکی نیرومندی پدید میآید، که به نوبهی خود ذرات باردار نزدیکش را شتاب داده و به سرعتهایی باورنکردنی میرساند. اینجاست که فوارههای نیرومندی از ذرات باردار و پرتوها پدید میآید که نشان ویژهی یک تپاختر است.
چرا اینقدر آهسته؟
با گذشت زمان، این فوارهها ...
ادامهی این مطلب را در پست بعدی بخوانید 👇👇👇👇
باریکهی پرتوهای یک #تپاختر به طور پیوسته از قطبهای مغناطیسی آن بیرون میزند. از آنجایی که محور این میدان، با محور چرخش ستاره یکی نیست (مانند زمین)، این باریکهها در هر دور چرخش ستاره، یک دایره را در آسمان میپیمایند.
اگر راستای این باریکه، در بخشی از مسیر دایرهایش رو به زمین باشد (مانند این تصویر)، در هر چرخش ستاره، تپی از آن به چشم ما میرسد
@onestar_in_sevenskies
اگر راستای این باریکه، در بخشی از مسیر دایرهایش رو به زمین باشد (مانند این تصویر)، در هر چرخش ستاره، تپی از آن به چشم ما میرسد
@onestar_in_sevenskies
«تپاختر پرسرعتی که سرانجام از کهکشان هم بیرون خواهد رفت»
-------------------------------------------------------------
انفجار نامتقارن ستارهای در ۱۰ هزار سال پیش باعث وارد شدن ضربهای نیرومند به هستهی آن و پرتابش به دل فضا شد- این هسته یک ستارهی نوترونی چرخان یا #تپاختر است و پیاسآر جی۰۰۰۲+۶۲۱۶ نام دارد. اکنون دادههای آرایهی بسیار بزرگ کارل جی. جانسکی و تلسکوپ فضایی پرتو گامای فرمی ناسا نشان میدهند که این تپاختر دارد با سرعت ۱۱۰۰ کیلومتر بر ثانیه (۴ میلیون کیلومتر بر ساعت) از خانهاش دور میشود و دنبالهای از ذرات پرانرژی و انرژی مغناطیسی به درازای ۱۳ سال نوری هم پشت سر خود پدید آورده است.
یک برنامهی شهروند-دانشمندی به نام Einstein@Home در سال ۲۰۱۷ این تپاختر را با بررسی دادههای تلسکوپ فرمی و از روی تپهای پرتو گامای آن شناسایی کرد. این تپاختر با سرعت حدود ۱۰ دور در ثانیه به گرد خود میچرخد و در هر دور، باریکهی پرتوهایش از روی زمین میگذرد و ما آن را مانند یک فانوس دریاییِ بیاندازه سریع میبینیم. اخترشناسان با زمانسنجیِ دقیقِ تپهای این تپاختر، تغییرات کوچکی را در آن دیدند که به آنان کمک کرد تا سرعت و جهتِ پیشروی آن را در فضا تعیین کنند.
دادههای رادیویی نشان میداد که ردِ دُم این تپاختر یکراست به خاستگاه آن میرسد: مرکز یک حباب گازی به نام سیتیبی ۱ در فاصلهی ۶۵۰۰ سال نوری زمین. این حباب پسماندِ همان ابرنواخترِ ۱۰ هزار سال پیش است و با برخوردِ لایههای بیرونی و پرتاب شدهی ستارهی منفجر شده به مواد میانستارهای، پرتوهای رادیویی میگسیلد. این حباب همچنان رو به گسترش است ولی تپاخترِ پرتاب شده حدود ۵۰۰۰ سال پیش به لبهی آن رسید و از آن گذشت. تپاختر اکنون کاملا از حباب بیرون رفته و ۵۳ سال نوری از مرکز آن دور شده است.
تپاخترهای پرتاب شده در گذشته هم یافته شده بودند ولی این یکی سریعترینِ آنهاست و سرانجام از کهکشان راه شیری هم بیرون خواهد رفت [سرعت پیشرویاش از سرعت گریز برای بیرون زدن از کهکشان راه شیری بیشتر است-م]. چنین بررسیهایی به دانشمندان در تعیین و شناختِ چگونگیِ این پرتاب شدنها کمک میکند.
فرانک شینزل از رصدخانهی ملی اخترشناسی رادیویی آمریکا (انآرایاو) و همکارانش یافتههای خود از این پژوهش را در نشریهی آستروفیزیکال جورنال لترز منتشر کردهاند.
**********************************
🔴 تصویر: حباب پسماند ابرنواختر سیبیتی ۱. سمت چپ، در جایگاه ساعت ۸ حباب یک رد رون میبینیم که دُم همان تپاختر است و ۱۳ سال نوری درازا دارد.خود تپاختر در نوک تیزش است.
---------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2019/03/PSRJ0002.html
---------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
-------------------------------------------------------------
انفجار نامتقارن ستارهای در ۱۰ هزار سال پیش باعث وارد شدن ضربهای نیرومند به هستهی آن و پرتابش به دل فضا شد- این هسته یک ستارهی نوترونی چرخان یا #تپاختر است و پیاسآر جی۰۰۰۲+۶۲۱۶ نام دارد. اکنون دادههای آرایهی بسیار بزرگ کارل جی. جانسکی و تلسکوپ فضایی پرتو گامای فرمی ناسا نشان میدهند که این تپاختر دارد با سرعت ۱۱۰۰ کیلومتر بر ثانیه (۴ میلیون کیلومتر بر ساعت) از خانهاش دور میشود و دنبالهای از ذرات پرانرژی و انرژی مغناطیسی به درازای ۱۳ سال نوری هم پشت سر خود پدید آورده است.
یک برنامهی شهروند-دانشمندی به نام Einstein@Home در سال ۲۰۱۷ این تپاختر را با بررسی دادههای تلسکوپ فرمی و از روی تپهای پرتو گامای آن شناسایی کرد. این تپاختر با سرعت حدود ۱۰ دور در ثانیه به گرد خود میچرخد و در هر دور، باریکهی پرتوهایش از روی زمین میگذرد و ما آن را مانند یک فانوس دریاییِ بیاندازه سریع میبینیم. اخترشناسان با زمانسنجیِ دقیقِ تپهای این تپاختر، تغییرات کوچکی را در آن دیدند که به آنان کمک کرد تا سرعت و جهتِ پیشروی آن را در فضا تعیین کنند.
دادههای رادیویی نشان میداد که ردِ دُم این تپاختر یکراست به خاستگاه آن میرسد: مرکز یک حباب گازی به نام سیتیبی ۱ در فاصلهی ۶۵۰۰ سال نوری زمین. این حباب پسماندِ همان ابرنواخترِ ۱۰ هزار سال پیش است و با برخوردِ لایههای بیرونی و پرتاب شدهی ستارهی منفجر شده به مواد میانستارهای، پرتوهای رادیویی میگسیلد. این حباب همچنان رو به گسترش است ولی تپاخترِ پرتاب شده حدود ۵۰۰۰ سال پیش به لبهی آن رسید و از آن گذشت. تپاختر اکنون کاملا از حباب بیرون رفته و ۵۳ سال نوری از مرکز آن دور شده است.
تپاخترهای پرتاب شده در گذشته هم یافته شده بودند ولی این یکی سریعترینِ آنهاست و سرانجام از کهکشان راه شیری هم بیرون خواهد رفت [سرعت پیشرویاش از سرعت گریز برای بیرون زدن از کهکشان راه شیری بیشتر است-م]. چنین بررسیهایی به دانشمندان در تعیین و شناختِ چگونگیِ این پرتاب شدنها کمک میکند.
فرانک شینزل از رصدخانهی ملی اخترشناسی رادیویی آمریکا (انآرایاو) و همکارانش یافتههای خود از این پژوهش را در نشریهی آستروفیزیکال جورنال لترز منتشر کردهاند.
**********************************
🔴 تصویر: حباب پسماند ابرنواختر سیبیتی ۱. سمت چپ، در جایگاه ساعت ۸ حباب یک رد رون میبینیم که دُم همان تپاختر است و ۱۳ سال نوری درازا دارد.خود تپاختر در نوک تیزش است.
---------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2019/03/PSRJ0002.html
---------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky