Forwarded from محسن یارمحمدی
#جوگیرستان
مادرم
بانوی اندوههای هزارسال
آرزوی محال
تو نمیدانی#فرزندت_کجاست؟
خوب میدانی اما؛ #فرزندت_چه_کرده_برای_ایران
فدای نگاهت
من به غبارهایی فکرمیکنم
که ازعراق میریزند برسرما
@Niyazestanbarani
مادرم
بانوی اندوههای هزارسال
آرزوی محال
تو نمیدانی#فرزندت_کجاست؟
خوب میدانی اما؛ #فرزندت_چه_کرده_برای_ایران
فدای نگاهت
من به غبارهایی فکرمیکنم
که ازعراق میریزند برسرما
@Niyazestanbarani
Forwarded from محسن یارمحمدی
#جوگیرستان(۱۰۰)
کدامتان این نامها را به یاد دارید و برایشان کاری کرده اید!؟
#حدیثه، #ندا، #ستایش، #کیمیا، #آتنا، #بنیتا، #اهورا و..
#رومینا؟
بله یحتمل این آخری را به یاد دارید چون این روزها زیاد پستش کرده اید، زیاد استوریش کرده اید،بهانه ای بوده برای بیان نگرانی ها و فوران خشمهای فروخورده، برای عقده گشایی، یا ساخت یکنقاب، برای ارضای هیجان، فرصتی برای اظهار نظرهای باربط و بی ربط. اما یک هفته بعد؟
دارها برچیدند و خونها شسته اند و..
رومینا میرود کنار اسامی بالا هزاران دختر و پسری که..
و من همچنان بر جوگیری یک جامعه افسوس خواهم خورد که چرا یاد نمیگیریم که ابعاد پنهان قضایا را دریابیم؟ ابعادی که همان ریشه هاست. ریشه های پنهان در خاک های غفلت و تاریکی و قطعا منفعت طلبی های شیطانی چرا که خوراک شیاطین و فربگیشان از غفلت و تاریکی
و باز فکر خواهم کرد به بی شرفی یک سیستم دنیایی که بی توجه است به آینده ( آخرت) و هیچ کاری نمی کند برای سامان دادن آینده و عمدا نمی کند
چه کاری؟! همه ی این بساط در نبود #آموزش و#آموزش_درست پدید آمده که آموزش و دانایی از جنس نور است و نور #الله است و جامعه ای که نور دانایی ندارد از الله تهی است حالا هی تو برسر مناره الله الله کن
بیایید برخی ابعاد پنهان ماجرا را بررسی کنیم؛
دختری داریم ۱۳ ساله (بعدا گفتند ۱۴ ساله) فقط یک انسان دقیق میداند فاصله ی ۱۳ و ۱۴ در سن یک دختربچه چه فاصله ی ژرفی است
دختر زندگی میکند با پدری ۳۷ ساله در منطقه ای که قرنهاست تنوع قومی، زبانی، مذهبی و گاه دینی دارد
دختر ربطی می یابد با پسری(؟!) حدود سی و پنج ساله( کسی مثل پدرش، اما به یادتان باشد اگر دختر۳۰ساله بود و با همین اختلاف سنی، واکنش جامعه جور دیگر میشد) بعد گفتند: مرد سی و دو ساله است بعد افسر نیروی انتظامی گفت:سی سال دارد بعد گفتند با خود پسر حرف زده اند گفته ۲۸ ساله ام حالا بحث اختلاف سنی به کنار بعد پنهان این است که ما همچنان در جامعه ای زندگی میکنیم پر از تاریکی و ابهام
تمام حوزه ها غرق #عدم_شفافیت است و قطعا پر از #دروغ، دروغی که بزرگترین دشمن خداست
از #سینما_رکس تا #ترورهای_دهه_ی_شصت، از #جنگ تا #قتلهای_زنجیره_ای تا قرار داد #کی_روش و #ویلتموس و تا #آمار و ارقام #انتخابات تا #سقوط_هواپیماها تا #آمار_کرونا تا #پرونده_های #مالی #سیاسی #قضایی #اجتماعی #شهرداری #خودروسازی #اسکله_ها #قاچاق و..
اگر اینگونه نیست بگویید؟! واگر هست خب بپذیرید هر میوه ی زهرآلودی که داریم میخوریم محصول همین بستر تاریک و پنهانکاری ها ودروغ است
نور که باشد، شفافیت که بیاید،دانایی که بتابد، بينايي خواهد آمد، امنيت خواهد آمد و جویهای شیر رشد و آب زندگی وعسل شادی جاری خواهد شد پای اشجاری که خود انسان اند و در این صورت #درخت_انسان جاودانه سبز میشود و میوه های بهشتی خواهدداد وبهشت ساخته خواهد شد
حالا جای آموزش کجاست؟
چرا مراجع آموزشی( از خانواده گرفته تا مدرسه و #تله_وزیان و کانون و ارشاد و حوزه و دانشگاه و..) نتوانسته اند در این مملکت ایجاد وفاقی بنیادین کنند بین مذاهب و زبانها و..!؟ کشوری که قرنهاست تنوع قومی، زبانی, فرهنگی، مذهبی و.. دارد و اساسا همین تنوع و تکثر ذاتی یکی از دلایل ماندگاری اوست.
چرا نتوانسته ایم به فرزندانمان آموزش دهیم دلداگی نیز مثل هرچیز دیگر #موقع دارد #عاشقی، #شیوه دارد؟!نه پدر و مادر آموزش ندیده میتواند #ربطها و #رابطه_ها را به فرزند یاد بدهد ونه چنبره زدگان بر کانونهای ثروت و قدرت چنین چیزی را می خواهند.
چرا مرد ۳۵ ساله یا ۳۰ساله، گیرم ۲۸ ساله این قدر جاهل است و بی شرف که نمیداند آنچه کودک ۱۳ ساله میخواهد عشق نیست، دلدادگی نیست. مرد سی ساله جایگاهش کدام است و برای کدام #ربطها آمادگی دارد و کودک ۱۳ ساله از جهان و روابط بین انسانها چه می داند و به کدام بلوغ رسیده و برای کدام ربط آماده است و..؟
اگر بستر درستی ساخته بودیم می توانستیم چنین مردی را مثل امریکاییهای( که مرگ برشان) به صلابه بکشیم که آخر چرا؟
مردم ما فقیرند فقیر در تمام حوزه ها، دانشی، مهارتی، بینشی، فکری،تحلیلی و البته مالی و..
چرا ندیدم کسی همین دو نکته را ببیند؟ حالا تصور کنید همین مرد یا مردی چهل وچند ساله می آمد خواستگاری این کودک بعد پدر موافقت میکرد و کودک اعلام غم،خودتان می دانید جو عمومی جامعه چه میشد و حرفها و رفتارها کدام سو میرفت
پس عموم ما هم #آموزش_ندیده ایم
حالا قاضی و قضاوت.چرا #ق.ق و #قضات ما اینقدر بیخبرند؟
یکحکم کوچک،دنیا و آخرت یک انسان را که به قول قرآن #خلیفة_الله است ،زیر ورو میکند.چطور یک مرجع قضایی در چنان بافتی نمی داند چه کند وچنین بذر پلیدی را میکارد!؟
بماند که معتقدم حاکمیت این سالها دورترین فاصله را با آموزه های قرآنی دارد فاعتبروا تا بعد..
#محسن_یارمحمدی
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
کدامتان این نامها را به یاد دارید و برایشان کاری کرده اید!؟
#حدیثه، #ندا، #ستایش، #کیمیا، #آتنا، #بنیتا، #اهورا و..
#رومینا؟
بله یحتمل این آخری را به یاد دارید چون این روزها زیاد پستش کرده اید، زیاد استوریش کرده اید،بهانه ای بوده برای بیان نگرانی ها و فوران خشمهای فروخورده، برای عقده گشایی، یا ساخت یکنقاب، برای ارضای هیجان، فرصتی برای اظهار نظرهای باربط و بی ربط. اما یک هفته بعد؟
دارها برچیدند و خونها شسته اند و..
رومینا میرود کنار اسامی بالا هزاران دختر و پسری که..
و من همچنان بر جوگیری یک جامعه افسوس خواهم خورد که چرا یاد نمیگیریم که ابعاد پنهان قضایا را دریابیم؟ ابعادی که همان ریشه هاست. ریشه های پنهان در خاک های غفلت و تاریکی و قطعا منفعت طلبی های شیطانی چرا که خوراک شیاطین و فربگیشان از غفلت و تاریکی
و باز فکر خواهم کرد به بی شرفی یک سیستم دنیایی که بی توجه است به آینده ( آخرت) و هیچ کاری نمی کند برای سامان دادن آینده و عمدا نمی کند
چه کاری؟! همه ی این بساط در نبود #آموزش و#آموزش_درست پدید آمده که آموزش و دانایی از جنس نور است و نور #الله است و جامعه ای که نور دانایی ندارد از الله تهی است حالا هی تو برسر مناره الله الله کن
بیایید برخی ابعاد پنهان ماجرا را بررسی کنیم؛
دختری داریم ۱۳ ساله (بعدا گفتند ۱۴ ساله) فقط یک انسان دقیق میداند فاصله ی ۱۳ و ۱۴ در سن یک دختربچه چه فاصله ی ژرفی است
دختر زندگی میکند با پدری ۳۷ ساله در منطقه ای که قرنهاست تنوع قومی، زبانی، مذهبی و گاه دینی دارد
دختر ربطی می یابد با پسری(؟!) حدود سی و پنج ساله( کسی مثل پدرش، اما به یادتان باشد اگر دختر۳۰ساله بود و با همین اختلاف سنی، واکنش جامعه جور دیگر میشد) بعد گفتند: مرد سی و دو ساله است بعد افسر نیروی انتظامی گفت:سی سال دارد بعد گفتند با خود پسر حرف زده اند گفته ۲۸ ساله ام حالا بحث اختلاف سنی به کنار بعد پنهان این است که ما همچنان در جامعه ای زندگی میکنیم پر از تاریکی و ابهام
تمام حوزه ها غرق #عدم_شفافیت است و قطعا پر از #دروغ، دروغی که بزرگترین دشمن خداست
از #سینما_رکس تا #ترورهای_دهه_ی_شصت، از #جنگ تا #قتلهای_زنجیره_ای تا قرار داد #کی_روش و #ویلتموس و تا #آمار و ارقام #انتخابات تا #سقوط_هواپیماها تا #آمار_کرونا تا #پرونده_های #مالی #سیاسی #قضایی #اجتماعی #شهرداری #خودروسازی #اسکله_ها #قاچاق و..
اگر اینگونه نیست بگویید؟! واگر هست خب بپذیرید هر میوه ی زهرآلودی که داریم میخوریم محصول همین بستر تاریک و پنهانکاری ها ودروغ است
نور که باشد، شفافیت که بیاید،دانایی که بتابد، بينايي خواهد آمد، امنيت خواهد آمد و جویهای شیر رشد و آب زندگی وعسل شادی جاری خواهد شد پای اشجاری که خود انسان اند و در این صورت #درخت_انسان جاودانه سبز میشود و میوه های بهشتی خواهدداد وبهشت ساخته خواهد شد
حالا جای آموزش کجاست؟
چرا مراجع آموزشی( از خانواده گرفته تا مدرسه و #تله_وزیان و کانون و ارشاد و حوزه و دانشگاه و..) نتوانسته اند در این مملکت ایجاد وفاقی بنیادین کنند بین مذاهب و زبانها و..!؟ کشوری که قرنهاست تنوع قومی، زبانی, فرهنگی، مذهبی و.. دارد و اساسا همین تنوع و تکثر ذاتی یکی از دلایل ماندگاری اوست.
چرا نتوانسته ایم به فرزندانمان آموزش دهیم دلداگی نیز مثل هرچیز دیگر #موقع دارد #عاشقی، #شیوه دارد؟!نه پدر و مادر آموزش ندیده میتواند #ربطها و #رابطه_ها را به فرزند یاد بدهد ونه چنبره زدگان بر کانونهای ثروت و قدرت چنین چیزی را می خواهند.
چرا مرد ۳۵ ساله یا ۳۰ساله، گیرم ۲۸ ساله این قدر جاهل است و بی شرف که نمیداند آنچه کودک ۱۳ ساله میخواهد عشق نیست، دلدادگی نیست. مرد سی ساله جایگاهش کدام است و برای کدام #ربطها آمادگی دارد و کودک ۱۳ ساله از جهان و روابط بین انسانها چه می داند و به کدام بلوغ رسیده و برای کدام ربط آماده است و..؟
اگر بستر درستی ساخته بودیم می توانستیم چنین مردی را مثل امریکاییهای( که مرگ برشان) به صلابه بکشیم که آخر چرا؟
مردم ما فقیرند فقیر در تمام حوزه ها، دانشی، مهارتی، بینشی، فکری،تحلیلی و البته مالی و..
چرا ندیدم کسی همین دو نکته را ببیند؟ حالا تصور کنید همین مرد یا مردی چهل وچند ساله می آمد خواستگاری این کودک بعد پدر موافقت میکرد و کودک اعلام غم،خودتان می دانید جو عمومی جامعه چه میشد و حرفها و رفتارها کدام سو میرفت
پس عموم ما هم #آموزش_ندیده ایم
حالا قاضی و قضاوت.چرا #ق.ق و #قضات ما اینقدر بیخبرند؟
یکحکم کوچک،دنیا و آخرت یک انسان را که به قول قرآن #خلیفة_الله است ،زیر ورو میکند.چطور یک مرجع قضایی در چنان بافتی نمی داند چه کند وچنین بذر پلیدی را میکارد!؟
بماند که معتقدم حاکمیت این سالها دورترین فاصله را با آموزه های قرآنی دارد فاعتبروا تا بعد..
#محسن_یارمحمدی
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#مغلطه_ی_بزرگ
#جوگیرستان
معترضان و منتقدان و... صد صد و پنجاه ساله ی اخیر ، چنان می گویند تاریخ و فرهنگ و عرفان و... ایران عامل اصلی عقب افتادن مردم شده کأنه اکثریت ملت هم تاریخ بیهقی را خوانده اند هم شاهنامه را، هم اساس الاقتباس را مطالعه کرده اند هم مثنوی را .هم شیخ اشراق میشناسند هم ملاصدرا را ، هم حسابی زیر و بم تاریخ مجهول این سرزمین را جسته و دانسته اند، هم فراز و فرود فرهنگ ایران را و آن گاه بر همان روشی رفته اند که مثلا بزرگمهر وزیر رفته یا خواجه نصیر طوسی یا فردوسی یا مولانای بلخ و روم و...
اتفاقا مردم که نه اگر اکثریتی از اهل نقد و اعتراض و.. می نشستند این گذشته را میخواندند ( که هرگز نخوانده اند چه برسد به خواندن تحلیلی و تعلیلی و تفسیری و انتقادی و...) ما طی صد صدوپنجاه سال اخیر اینقدر نمی چرخیدیم بر #مدار_صفر_درجه...
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#جوگیرستان
معترضان و منتقدان و... صد صد و پنجاه ساله ی اخیر ، چنان می گویند تاریخ و فرهنگ و عرفان و... ایران عامل اصلی عقب افتادن مردم شده کأنه اکثریت ملت هم تاریخ بیهقی را خوانده اند هم شاهنامه را، هم اساس الاقتباس را مطالعه کرده اند هم مثنوی را .هم شیخ اشراق میشناسند هم ملاصدرا را ، هم حسابی زیر و بم تاریخ مجهول این سرزمین را جسته و دانسته اند، هم فراز و فرود فرهنگ ایران را و آن گاه بر همان روشی رفته اند که مثلا بزرگمهر وزیر رفته یا خواجه نصیر طوسی یا فردوسی یا مولانای بلخ و روم و...
اتفاقا مردم که نه اگر اکثریتی از اهل نقد و اعتراض و.. می نشستند این گذشته را میخواندند ( که هرگز نخوانده اند چه برسد به خواندن تحلیلی و تعلیلی و تفسیری و انتقادی و...) ما طی صد صدوپنجاه سال اخیر اینقدر نمی چرخیدیم بر #مدار_صفر_درجه...
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#جوگیرستان
- جوگیری یا مقهور گفتمان غالب شدن
شاید یکی از بزرگترین آسیبهای شناختی انسان ایرانی صدسال اخیر همین جوگیری باشد. من جوگیری را به نوعی مقهور گفتمان غالب شدن میدانم.
گفتمان غالب در واقع از همان نوع مد است.
در فضای اجتماع بنا به دلایل گوناگون فلان جور لباس یا فلان ماشین و.... مد میشود و اکثریت خود را تابع آن مد میکنند و در فضای اذهان نیز چنین اتفاقی میافتد. مثلن همه فلان کتاب را میخوانند که خوانده باشند فلان نظریه را وجه غالب و قالب دهنده ی ذهن خود میکنند چون اکثریت اهل علم یا فکر به چنین گفتمانی تن داده اند اما با این تن دادن به جو است که قوهی تفکر دچار اختلال میشود.
روزگاری گفتمان زیستشناسانهی تقسیم گونهها بر ذهن بشر غلبه میکرد و تمام علوم سعی میکردند ذیل چنان گفتمان و روشی مفاهیم حوزهی تخصصیشان را بازنمایی کنند یا امروزه علوم کامپیوتر بر اذهان غلبه کرده و غالبن همه تلاش میکنند که دانش خویش را به نوعی با جان و فرمت علوم کامپیوتر سازگار کنند.
این غلبه ی یک نوع نگاه ما را از پرداختن به سویههای متعدد موضوع مورد نظرمان محروم میکند و به نوعی معناکشی میانجامد. تاسف اینجاست که این جوگیری شامل حال خرد و کلان جامعه میشود.
مثلن سالهاست طعنه زدن، تمسخر ، ردکردن و.. گزین گفتهها و ضرب المثلهای فارسی ( به عنوان یکی از نمایندهگان سنت ایرانی) یکی از سرگرمیهای کوچک و بزرگ است. درحالی که هیچکدام از این افراد تلاشی برای فهم ریشهها و علل و چرایی و... پیدایش چنین سخنانی نمیکنند و در نتیجه حرفهایشان باد هواست. اما خب باد هوا توان آن را دارد که اگرنه خرابی که پریشانی به بار بیاورد..
بگذارید مثالی بزنم؛
طرف با بلاهت تام میگفت: سراغ کسی را گرفتم گفتند: عمرش را داد به شما ..
بعد طرف با یک قیافه ی فیلسوفمآبانه خاطرنشان (؟!) میکرد : آخه .... اگر عمری داشت که خودش میکرد و...
بدین شکل نابینایی خود را درکشف سویههای پنهان زبان فارسی نشان میداد. این سویههای پنهان زبان فارسی یکی از مختصات عجیب و شگفت زبان فارسی است و البته فقط اهل خرد راه بدین معنا دارند و بحثش هم مفصل است.
حال سویهی پنهان این جمله مکرر چیست؟!
در عبارت «عمرش را به شما داد» ظرافت کنایی بزرگی نهفته است و آن آرزوی طول عمر برای فرد پرسش کننده است. گوینده اولن از واژه ی اهریمنی مردن و مرگ میپرهیزد و بعد در ضمن کلام خواهان افزایش عمر شما میشود.
به نظر میرسد در نقد یا طرد سنت یا هریک از مظاهرش باید به نکات گفته شدهی بالا توجه کرد تا جوگیر نشد و ابعاد پنهان را فراموش نکرد...
#محسن_یارمحمدی
دانش آموختهی دکتری زبان و ادبیات فارسی
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
- جوگیری یا مقهور گفتمان غالب شدن
شاید یکی از بزرگترین آسیبهای شناختی انسان ایرانی صدسال اخیر همین جوگیری باشد. من جوگیری را به نوعی مقهور گفتمان غالب شدن میدانم.
گفتمان غالب در واقع از همان نوع مد است.
در فضای اجتماع بنا به دلایل گوناگون فلان جور لباس یا فلان ماشین و.... مد میشود و اکثریت خود را تابع آن مد میکنند و در فضای اذهان نیز چنین اتفاقی میافتد. مثلن همه فلان کتاب را میخوانند که خوانده باشند فلان نظریه را وجه غالب و قالب دهنده ی ذهن خود میکنند چون اکثریت اهل علم یا فکر به چنین گفتمانی تن داده اند اما با این تن دادن به جو است که قوهی تفکر دچار اختلال میشود.
روزگاری گفتمان زیستشناسانهی تقسیم گونهها بر ذهن بشر غلبه میکرد و تمام علوم سعی میکردند ذیل چنان گفتمان و روشی مفاهیم حوزهی تخصصیشان را بازنمایی کنند یا امروزه علوم کامپیوتر بر اذهان غلبه کرده و غالبن همه تلاش میکنند که دانش خویش را به نوعی با جان و فرمت علوم کامپیوتر سازگار کنند.
این غلبه ی یک نوع نگاه ما را از پرداختن به سویههای متعدد موضوع مورد نظرمان محروم میکند و به نوعی معناکشی میانجامد. تاسف اینجاست که این جوگیری شامل حال خرد و کلان جامعه میشود.
مثلن سالهاست طعنه زدن، تمسخر ، ردکردن و.. گزین گفتهها و ضرب المثلهای فارسی ( به عنوان یکی از نمایندهگان سنت ایرانی) یکی از سرگرمیهای کوچک و بزرگ است. درحالی که هیچکدام از این افراد تلاشی برای فهم ریشهها و علل و چرایی و... پیدایش چنین سخنانی نمیکنند و در نتیجه حرفهایشان باد هواست. اما خب باد هوا توان آن را دارد که اگرنه خرابی که پریشانی به بار بیاورد..
بگذارید مثالی بزنم؛
طرف با بلاهت تام میگفت: سراغ کسی را گرفتم گفتند: عمرش را داد به شما ..
بعد طرف با یک قیافه ی فیلسوفمآبانه خاطرنشان (؟!) میکرد : آخه .... اگر عمری داشت که خودش میکرد و...
بدین شکل نابینایی خود را درکشف سویههای پنهان زبان فارسی نشان میداد. این سویههای پنهان زبان فارسی یکی از مختصات عجیب و شگفت زبان فارسی است و البته فقط اهل خرد راه بدین معنا دارند و بحثش هم مفصل است.
حال سویهی پنهان این جمله مکرر چیست؟!
در عبارت «عمرش را به شما داد» ظرافت کنایی بزرگی نهفته است و آن آرزوی طول عمر برای فرد پرسش کننده است. گوینده اولن از واژه ی اهریمنی مردن و مرگ میپرهیزد و بعد در ضمن کلام خواهان افزایش عمر شما میشود.
به نظر میرسد در نقد یا طرد سنت یا هریک از مظاهرش باید به نکات گفته شدهی بالا توجه کرد تا جوگیر نشد و ابعاد پنهان را فراموش نکرد...
#محسن_یارمحمدی
دانش آموختهی دکتری زبان و ادبیات فارسی
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
Forwarded from نیازستان
#مغلطه_ی_بزرگ
#جوگیرستان
معترضان و منتقدان و... صد صد و پنجاه ساله ی اخیر ، چنان می گویند تاریخ و فرهنگ و عرفان و... ایران عامل اصلی عقب افتادن مردم شده کأنه اکثریت ملت هم تاریخ بیهقی را خوانده اند هم شاهنامه را، هم اساس الاقتباس را مطالعه کرده اند هم مثنوی را .هم شیخ اشراق میشناسند هم ملاصدرا را ، هم حسابی زیر و بم تاریخ مجهول این سرزمین را جسته و دانسته اند، هم فراز و فرود فرهنگ ایران را و آن گاه بر همان روشی رفته اند که مثلا بزرگمهر وزیر رفته یا خواجه نصیر طوسی یا فردوسی یا مولانای بلخ و روم و...
اتفاقا مردم که نه اگر اکثریتی از اهل نقد و اعتراض و.. می نشستند این گذشته را میخواندند ( که هرگز نخوانده اند چه برسد به خواندن تحلیلی و تعلیلی و تفسیری و انتقادی و...) ما طی صد صدوپنجاه سال اخیر اینقدر نمی چرخیدیم بر #مدار_صفر_درجه...
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#جوگیرستان
معترضان و منتقدان و... صد صد و پنجاه ساله ی اخیر ، چنان می گویند تاریخ و فرهنگ و عرفان و... ایران عامل اصلی عقب افتادن مردم شده کأنه اکثریت ملت هم تاریخ بیهقی را خوانده اند هم شاهنامه را، هم اساس الاقتباس را مطالعه کرده اند هم مثنوی را .هم شیخ اشراق میشناسند هم ملاصدرا را ، هم حسابی زیر و بم تاریخ مجهول این سرزمین را جسته و دانسته اند، هم فراز و فرود فرهنگ ایران را و آن گاه بر همان روشی رفته اند که مثلا بزرگمهر وزیر رفته یا خواجه نصیر طوسی یا فردوسی یا مولانای بلخ و روم و...
اتفاقا مردم که نه اگر اکثریتی از اهل نقد و اعتراض و.. می نشستند این گذشته را میخواندند ( که هرگز نخوانده اند چه برسد به خواندن تحلیلی و تعلیلی و تفسیری و انتقادی و...) ما طی صد صدوپنجاه سال اخیر اینقدر نمی چرخیدیم بر #مدار_صفر_درجه...
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹