نیازستان
1.55K subscribers
790 photos
107 videos
132 files
236 links
به ایران:
قسم به موی تو و گیسوان بر بادت
غریق آتش نسیان نمی‌شود یادت..
(حوصله دارید هم‌راه شوید)

ارتباط با ادمین
@Mohsenbarani_niyaz
Download Telegram
#درنگ_عربی
#عبدالوهاب_البیاتی

جرذان
حول الكلمات
دفنوا رأس الشاعر في حقل الرماد
لكن الشاعر
فوق صليب المنفى
حمل الشمس
و طار..
طار...

---------------------- ترجمه: محسن یارمحمدی

موشان ِ ناشناس
که حول واژه‌گان می‌پلکند
در دشت خاکستر
سر شاعر را
دفن کرده‌اند...

شاعر ولی
به بالای صلیب تبعیدگاه خویش
خورشید را
بر دوش کشید
پرواز کرد
پرید...

@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#کوتابلندآه..

این مرغ بی‌قرار
سالی هزاربار
با رودی از امید
در پیچ و تاب درد
زایید
بر تخم‌ها نشست
گرمای تن کوچک خود را
نثار کرد
شب پشت شب گذشت
صندوق‌های بسته‌ی خالی
مرغی دگر نگشت
زیرا در این قفس
مرغ نرینه‌‌ای
پُر داد و پر هوس
آواز بود و بس...
#محسن_بارانی

@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
( باز روایت یک گفت‌گو)

گفتم:
- زخم‌ها بسیار عجیب‌‌اند. زخم‌ها خیلی مهم‌اند. زخم‌ها خیلی درد‌ دارند. به‌ویژه زخم‌های همیشه خون‌چکان ، زخم‌هایی که زخم‌زیستان با ایجادشان و بعد با تلاش برای باقی ماندشان نمی‌گذارند التیام پیدا کنند، چرا که ایشان در جراحت دیگران و با مجروحیت دیگران هستند ، توانمند می‌شوند و می‌مانند. که این خود زخمی بزرگتر است و ما تک تک‌مان زخم‌خورده‌گان درورانیم و جامعه‌ای داریم با تنی زخمی، روانی مجروح و روحی جریحه‌دار...
حمید* گفت :
دقیقن همین طور است به همین دردناکی اما اینجا یک نکته‌ی بسیار مهم وجود. انسان زخم‌هایش نیست. متاسفانه تک‌تک ماهای زخمی و جامعه‌ی زخمی، همه چیز را دارد با چشم و گوش زخم‌هایش می‌بیند می‌شنود و وقتی هم حرف می‌زند نه با زبان تفکر، نه با دهان اندیشه و تأمل که از دهان زخم‌ها سخن می‌گوید. بسیاری از سخنان خُرد و کلان این جامعه از حنجره‌ی ملتهب زخم‌های سوزان بیرون می‌آید و این هم زخم دیگری است ...

#حمیداسکندری از نازنینان روزگار است که بیش از دو دهه است که با هم در سلوکیم و یادمی‌گیریم و...
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#لاطالائیل،

آدمیان در دیگری به دنبال صدا و تصویر خویش‌اند. همین است که در آغاز، آشنایی‌ها غالبن پرشوراند چون تصویر و صدای واقعی دیگری را درنیافته‌اند‌. بعد اندک اندک درمی‌یابند که آن‌چه می‌دیده و می‌شنیده‌اند هیچ شباهتی با این چه کشف کرده‌اند ندارد و همین است که کم‌کم خشم‌ها و نفرت‌ها شکل می‌گیرد و سرانجام بریدن پدیدار می‌شود.

@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#درنگ_عربی
#محمدالماغوط

قولوا لوطني الصغير و الجارح كالنمر:
- إنني أرفع سبابتي كتلميذ؛
طالباً الموت أو الرحيل!

--------------------- ترجمه: محسن یارمحمدی

به میهن کوچک من ، و این درنده‌تر از ببر،
بگویید: مانند یک بچه‌دبستانی
من دست بالا می آورم ؛
اجازه می‌گیرم: یا مرگ را و یا
هجرت را

@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#حیرت‌کده
- آیا می‌دانستید ...؟!

تعداد دانش آموزان ایران حدود ۱۵ میلیون
دانشجویان کاردانی ۷۵۰ هزار نفر
دانشجویان لیسانس۲/۲۰۰/۰۰۰ نفر
دانشجویان ارشد ۲۰۰ هزار نفر
دانشجویان دکتری عمومی و تخصصی ۱۰۰هزار نفر
معلمان و اساتید حدود ۱/۵۰۰/۰۰۰ هزار نفر اند؟!
آیا می دانستید مجموع تمام کسانی که روزانه مستقیمن با آموزش و تعلیم و تربیت و سر کار دارند ۱۹/۶۵۰/۰۰۰ نوزده میلیون و ششصدوپنجاه هزار نفرند و شماره‌گان کتاب‌های جدی در حوزه‌های بنیادین زنده‌گی بشری از سیصد چهارصد نسخه آغاز می‌شود و نهایتن هزار نسخه است؟!
آیا شما هم قبول دارید ما لایق جایی هستیم که هستیم؟!
راستی این آمار سوای دانش آموخته‌گان این مراکز است که شاید بالغ بر ۴۰میلیون نفر باشند..

@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#کتابستان
- آیینه‌ی زنگاری
ما ایرانیان بیش از یک قرن است از خوابی حدودن هزار ساله بیدارشده‌ایم و تلاش می‌کنیم که خود را وجهان را از نو ببینیم و بشنویم زیرا دیدن و شنیدن نخست شرط بیرون رفتن از مقام بغرنج پر از رنجی‌ست که داریم
این میان اما درنهایت تاسف اتفاقی هولناک و دردناک و البته طبیعی پیش‌آمد
«ما نخست خود را در آیینه‌ی غرب دیدیم»
منابع و مناظر ما درکشف خویش منابع و مناظر غربی بود.
حتا آن‌وقت که یک ایرانی(در هر سطحی از ایرانی بودن)می‌خواست مارا نشان دهد آیینه‌ی غرب را جلومان می‌گرفت
اغلب تاریخ نویسان و فرهنگ پژوهان به منابع غرب‌نوشت استناد می‌کردند که مستشرقان و سفرنامه نویسان غربی نوشته‌بودند و منبع اولیه‌ی ایشان هم طبعن یونان و روم بود که ایرانیان را بربر می‌نامیدند و از داستانهای نبردشان با ما اسطوره‌هایی بارنگ مذهب ساخته بودند تا مقدسش جلوه دهند و..
حال گویا مدتی‌ست خود غربی‌ها و برخی از ایرانیان متوجه شده‌اند آن آیینه چندان هم صاف نبوده و حالا به جبران مافات دارند از منبعی و منظری دیگر به ایران نگاه می‌کنند
این اثر شُسته رُفته و خواندنی یکی از آن‌هاست حتمن بخوانید
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#درنگ_عربی
#ممدوح_عدوان (سوری)

لم أبك عليه
بكيت الوطن المشلولْ
و‌ هو يعدّ فجائعه في صمتٍ
و يحولها مسبحة بلهاء
كنت وحيداً
أنصت للأرض الخرساء
والأرض تئن
و ترمقني وَجلهْ
وأنا أحسبها خجله

----------------ترجمه: محسن یارمحمدی

نه، هرگز برایش نگریسته‌ایم
وطنی علیل را گریه می‌کنم
و او فجایع‌اش را در سکوت می‌شمرد
و از آن‌ها تسبیح ابلهان می‌سازد

تنها بودم من
و به زمینِ گنگ گوش سپرده‌بودم
زمین فقط نالید
تا هراسان، نگرانش شوم
درحالی‌که شرمسارش می‌شمردم..

@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#شعرستان

همه‌ی اقوام و ملل دیرسال برای هر حس و حال یا دست آورد انسانی اسطوره ، افسانه‌ای ، روایتی و... حکایتی دارند.
چیستی شعر و کیستی نخستین شاعر در هر زبان و در فرهنگ‌ کهن‌سال‌ پاسخی زیبا و پر مفهوم دارد.
تازیان نخستین شعر را سروده‌ی «آدم»
،نخستین انسان مختار انتخاب‌گر مسئولیت پذیر گناه‌جوی و..، می‌دانند و سبب و انگیزه و باعث شعر را اندوه .. اندوه دور افتادن از آن‌چه دل‌خواه است و مرگ فرزندی به دست فرزندی دیگر... محصول این موقع و موضع بی‌نهایت الیم شعر است‌. بنابر این در نگاهی شعر محصول دیار فراق و فقدان و از کف دادن است...

تغیّرت البلاد و من علیها
فوجه الْأَرْض مغبرّ قبیح

تغیر کل ذی طعم و لون
و قَلَّ بشاشة الوجه الملیح

أری طول الحیاة علیَّ غمّاً
و هل أنا من حیاتی مستریح

و مالی لا اجود بسکب دمع
و هابیل تضمنه الضریح

قتل قابیلُ هابیلاً اخاه
فواحُزنی لَقَد فقد الملیح

----------------- ترجمه: محسن یارمحمدی

دگر گشته سرزمین‌ها و هرآن‌چه برآنهاست
زمین را رخساره غبارآلوده است و زشت

هر رنگی و طعمی دگرگون شده
و‌ شادمانی ِآن رخسار بانمک کاستی گرفته

طول عمرم مرا جز غم نیفزاید
و از زنده‌گی‌ام آسایشی برنمی‌آید

چِم اوفتاده که با اشک سیراب نکنم زمین‌را
درحالی‌که خاک هابیل در برگرفته

قابیل برادرش هابیل را به قتل رسانده
و مرا از آن زیباچهره‌ی ازدست‌داده جز ماتم نمانده...

@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
Forwarded from نیازستان
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#سینما_سینماودیگرهیچ

#داگ_ویل

هرکار میکنم نمیتوانم از دیدن بارها و بارهای این فیلم بگذرم...
بی شک #داگویل در سیاهه ی پنج فیلم برتر من است که زندگی در این عصر به دیدن همین گونه فیلمها می ارزید...
اگر #سینمایی هستید خود را محروم نکنید...

@Niyazestanbarani
🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹
#یادداشت_های_پریشانی
- مژده ای دل که مسیحا نفسی آمده است یا؛
- این درخت‌ زنده است

وقتی در اوج دردهای غیرقابل تحمل خزان ۱۴۰۱ به اوضاع فکر می‌کردم و گه‌گاه با چشم و دهانی گشوده به حیرتی غیرقابل وصف با دوستان حرف می‌زدیم که چه شده و چه می‌شود؟
یک‌ جمله به ذهن و زبانم می‌رسید؛جامعه‌ی ایرانی از یک خط مفروض که نامش را #پوست_انداختن می‌دانم عبور کرده‌است. نمی‌دانم این خط موهوم شاید ترس بوده باشد.
ترس بزرگترین نیروی مقهور کننده‌ی انسان شاید بگویید مرگ بزرگترین است اما باور کنید ترس از مرگ ازخود مرگ مهیب تر است.
به هرحال ایران و ایرانی در این مدت از مرزی مهم و در تعبیر قرآنی‌اش از #عقبه‌ای درک نشدنی گذرکرده عقبه‌ای که #آزادی_گردن هاست
این سرزمین غم‌آلود که دست کم دویست‌سالی است درسودای فردایی بهتر درتب می‌سوزد و همه چیزی می‌گوید و همه کاری می‌کند،حالا وارد راه جدیدی شده.او که طی این دو سده به طُرقی دردناک بارها وبارها ناقص و کامل پوست انداخته این‌بار آن‌طور که بیشتر شبیه خودش است چنین کرده است.مردم از مرزی گذر کرده اند که بازگشت به پیش از آن ممکن نیست.بر خلاف همه‌ی زبل زرنگ‌ها یا کم خبران عجول که خواهان سرعت دادن به این گذرند بارها گفته و نوشته ام که بگذارید این غذا آرام آرام بپزد نکند شعله را زیاد کنید که مثل دفعه‌های پیشین یا غذای ناپخته بخوریم و رو دل کنیم یا بنشانندمان برسفره ی آشی سوخته و زغال شده که خوردنش جز سیاهی نتیجه‌ای ندارد
حالا و پس از گذر حدود نه ماه از #وقایع_اتفافیه من بیشتر از پیش به مردم ایران امیدوارم و فردا را بی هیچ شکی روشن‌تر و زیباتر می‌بینم
سبب این امید و شادی محصول آن، این که جامعه ‌ی ایرانی را زنده و پیش رونده یافته‌ام‌‌. مطالعات چند دهه‌ای‌ام در فرهنگ و عرفان و ادبیات و تاریخ و اجتماع و..این دیار نخستین چیزی را به من آموخته این است؛ جامعه‌ی ایرانی جامعه‌ای به شدت پیچیده و غامض است که اگر نبود نمی‌توانست عناصری بنیادین (ویرانی‌آور و آبادگر) را از هزاران سال پیش در خود نگه دارد.عناصری که هنوز هم در بود و نمود ایرانیان دارد کار میکند
این جامعه‌ی پیچیده و غامض آنقدر عجیب است که حتا عده‌ای توهمی‌اش می‌دانند و ایران را خیال می‌دانند اما این چه خیالی است که آن‌قدر تجسم و تجسد دارد که برای خود و دیگران هزاران مسأله و البته راه حل خرد و کلان تولید می‌کند و این‌همه #هست؟!
نکته‌ی اساسی امیدواری آن‌جاست که من پیکرینه‌گی این وجود و موجود را بیشتر از پیش منسجم و واحد یافته‌ام
مثلن می‌بینم و می‌شنوم که کنشگران آزاده‌ی این دیار بدون آن‌که چندان پیوندی در ظاهر با هم داشته باشند روش و منشی قریب به هم یافته‌اند.من نام این دسته از اندیشمندان و جست‌وجوگران ایرانی را دوردستان نزدیک یا بزرگانِ ملموس می‌گذارم
اگر برای نسل ما(دهه‌ی چهل و پنجاه) بزرگان درگذشته‌ عرصه‌های گوناگون مانند هدایت، آل احمد،شریعتی، معین،خانلری، زرین کوب، ساعدی، سحابی، شکوهی،روح الامینی،عابدی، حسابی، امانت، خالقی،مهرجویی، وزیری،شاملو، اخوان و..دهها بزرگ دیگر، هاله ای از سطوت و غیرت ناچار پوشیده بودند و اکثر ما مرعوبشان بودیم(مقتضیات روزگار و البته میل هر دو طرف به این جایگاه‌ها) این‌ گروه احیاگران و کنشکران و آفرینندگان و.. صمیمی‌اند و نزدیک.در عین این‌که هرکدام طی طریق‌ها کرده‌اند وبرای #شدن روزگاران را به کندوکاو در قنات خویش پنجه کشیده‌اند و با ناخن، سنگ وخاک کنار زنده اند تا آبی روانه کنند یاران را و دیاران را اما آن‌قدر فروتن‌اند که اطرافیانشان به دیده‌ی بت نمی‌نگرندشان که اگر بنگرند بازتولید همان عناصر تباهی آوری را کرده اند که هزاران سال قدمت دارد و دربالا اشارتی‌شان رفت
از نظر سن و سال جالب است که اکثریت این گروه میانسالان پا به راه پرشکوه پیری نهاده هم هستند.در میانشان جوان هست، پیر هم هست اما همه‌گی‌شان کأنه سالک یک راه‌اند چرا که بسیاری از محصولاتشان یکی است
علیرغم اختلافاتی که هست وگاه هم زیاد، بسیار خوشحال می‌شوم که می‌بینم و می‌شنوم که دستاوردهای ملکیان خیلی شبیه فراست‌خواه است.رنانی چیزهایی می‌گوید که سرگلزایی نوشته‌است.سخنان فاضلی بسیار همسو با مهرآیین است،محدثی و محمودی محصولات همانند نیز دارند و..
این همان #وضع‌ی است که جامعه‌ی ایرانی درش واقع شده در چهار گوشه وشش جهت این دیار صداها ونغمعاتی طنین انداخته که سخن از یگانگی دارند.محرومان شرق نشین حرف دل مرکزنشینان به ظاهر برخوردار را می‌زنند وبچه‌های جنوب وجنوب غرب خواسته‌هاشان مثل بچه‌های شمال و شمال غرب است. این یک‌بطنی وتپش هماهنگ در نظر من بسیار بسیار پربرکت خواهد بود و بیانگر این است که این درخت هنوز ریشه در آب و خاک رشد دارد و سر در هوای مهر و - چه بخواهی یا نخواهی - میوه‌اش #مهرآگاهی..
     جست‌وجوگر فرهنگ و تاریخ ایران؛
              محسن_یارمحمدی
#درنگ_عربی
#نجیب_محفوظ(مصری برنده‌ی نوبل ادبی)

#مرگ_هول‌ناک

قالت في قهر شديد:
« إني صائرة الى موت محقق »
فقال:
« كلنا صائرون الى الموت »
قالت:
«إنما أعني موتاً أفظع »
قال:
« ليس ثمة ما هو أفظع من الموت »
قالت:
«ثمة موت يدركك و أنت حي»

------------------------ترجمه: محسن یارمحمدی

در شکسته‌ترین حال زن گفت:
- رو به مرگی حقیقی دارم
مرد گفت:
- همه‌ی ما روبه مرگ داریم.
زن گفت:
- منظور مرگی ترس‌ناک‌تر است.
مرد گفت:
- اتفاقی هولناک‌تر از مرگ نیست.
زن گفت:
- هست،
این‌که مرگت آمده باشد و تو زنده باشی...

@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#لاطالائیل ،

دین فقط و فقط یک معنا دارد؛ «راه» و راه یعنی «رونده‌گی» در تمامت معنای‌اش.
کسی اهل دین است که همیشه پویا و در حرکت باشد همین‌که بر چیزی متوقف شوی و گمان کنی همین است بت‌پرست شده‌ای.
تمام آنان‌که پیامبرشان گفته‌اند کارشان بت‌ستیزی و بت‌شکنی بوده، آن‌ها تمامت چیزها و قوانینی را که ایستا و ناروا بوده‌اند شکسته‌اند و جالب اینکه از جانب بت‌پرستان به کفر و الحاد و بدعت متهم شده‌اند.
بت‌پرست کسی است که انگاره‌های خودتراشیده‌اش نسل‌ها نسل باقی می‌ماند و خود را پیرو آباء پیشین تلقی می‌کند. در حالی‌که خدا و راه به‌سوی او در همه‌ی ابعاد بی‌نهایت و جاری است..

@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#گفت_و_گو

می‌گوید: یادت هست در کودکی و نوجوانی ما ( دهه‌ی شصت ) شخصیت‌های کارتونی یا پدر نداشتند یا مادر یا هردو را؟! همه هم گرفتار غم و رنج و تنهایی و انواع سختی بودند؟!
- بله یادم هست
- واقعن چرا؟! چرا این.ها را برای کودکان و نوجوانان پخش می‌کردند؟!
- به نظرم برای جواب به اینکه چرا شخصیت ها پدر یا مادر نداشتند باید به زنده‌گی شخصی انتخاب کننده‌گان توجه کرد...
- شوخی می‌کنی ؟! من جدی پرسیدم
- نه واقعن شوخی نیست انتخابهای ما بر اساس زیرساخت‌های زنده‌گی ماست اما یک چیز دیگر هم هست، به نظرم آن حجم از غم و غصه و رنج و از دست دادن و.. علتی مهیب داشت. انتخاب کننده‌گان دانسته یا نادانسته به کودک و البته همه‌گان القا می‌کردند « ببینید همه جای جهان حتا در عالم خیال، همه‌ی انسان‌ها اسیر رنج و بلا و فقدان هستند. تنها شما نیستید که بی‌چاره‌اید.»
به این ترتیب فقر و رنج و نداشتن عادی‌سازی می‌شد و این نوع پرورش انسانی با ویژه‌گی‌های خاص خودش را بزرگ می‌کرد. این نگاه بسیار تباهی آور و غیر انسانی است می‌دانی چرا؟! چون اصالت و اساس را به رنج و فقر و فقدان می‌دهد در حالی که اینها فرع زنده‌گی اند. این‌که ما به انسان به‌ویژه کودکان القا کنیم برای شادمانی و رفاه و حال خوش به جهان آمده اند کجا و برعکسش کجا؟! عادی سازی نداری و فقر جنایت‌آمیز ترین کار شیطان است. چون ما اعتقاد داریم خداوند جهان و انسان را از سر فیض و رحمت پدید آورد نه برای رنج و زحمت..پس رنج عارضی و عَر‌َضی است نه اصیل و جوهری ...

@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#غروبستان
- همه جا پای غرب در میان است...

غرب و غربی‌ها بی‌شک دستاوردهایی بسیار بزرگ داشته و دارند اما همین غربی‌ها بسیار بسیار به خود و نیز دبگران زخم‌‌ها زده‌اند‌. عملکردشان به‌ویژه در رابطه با دیگران فجایعی آفریده که تمامی ندارد. این عملکرد قطعن برآمده از زیرساخت‌های فکری است. تقسیم جهان به شمال و جنوب و برنامه ریزیهای دقیق و بلند مدت برای حفظ این نظام ، استانداردهای دو یا چندگانه ، خویش‌مرکزانگاری و... از آفات مهیب غرب است که البته آسیبهایش دامن خود و دیگران را گرفته ...

#قحطی_ایران #خاورمیانه #هیروشیما #ناکازاکی #آمریکا #افریقا #یوگسلاوی #اوکرایین #الجزایر #رواندا #فلسطین #سرخ‌پوست‌ها #سیاهان #جنگهای_بی_پایان #فرانسه #هلند #آلمان #اسپانیا #انگلستان

@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#پندستان
- آن‌کس است اهل بشارت که اشارت داند..

«حضرت_حافظ»

... و گفت : بدان سبب که گمراهم کردی، برای گمراهی‌شان، در راه راستت محکم می‌نشینم و آن گاه از پیش‌ ِروشان و پشت ِسرشان، از سوی راست‌شان و سمت چپ‌شان بر‌ایشان می‌تازم و تو اغلبشان را سپاس‌گزار نخواهی یافت.

قرآن ، اعراف ۱۶ و ۱۷

این سخنان تعبیری است از قول #ابلیس، و در همان آغاز که در برابر امر «اُسجدوا لآدم» استکبار پیشه کرد و چون نتیجه‌ی تکبر و خودبرترانگاری‌اش را رانده شدن از درگاه حق دید، پرودگار را به گمراهی خویش متهم کرد و در عوض شدید و غلیظ سوگند یاد کرد که در راه مستقیم خدا می نشیند و همه‌ی بنی آدم را گمراه می‌کند.
این بخش از آیات بسیار قابل تامل است اما یادآوری یک نکته بسیار ضروری است و شرح حال ایام ما.
ابلیس به عنوان سرنمون خودبرتربینی ، خودحق‌انگاری ، خوارپنداری‌دیگری و.. برای اینکه بنی آدم را گمراه کند در کژراهه‌ها نخواهد نشست اگر دنبال او می‌گردی باید احتمال دهی کسی است که لباس اهل صلاح پوشیده ، سخن از خدا و پیغمبر و... می‌گوید ، کتاب مقدسی زیر بغل دارد ، دائم لب می‌جنباند ،بر پیشانی‌ آثار سجود دارد ، در مسجد و کلیسا و کنیسه و ..جاهایی از این دست نشسته و... همین ....

@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#لاطالائیل ،

در زنده‌گی کلمات و جملات ابلهانه بسیار خواهی شنید که از قضا غالبن ساخته‌ی انسان‌هایی تمامن جاهل، اما پرمدعا هستند. مثلن : «فرهنگ‌سازی» یا؛ «باید فرهنگ‌سازی کنیم.» این کلمه و جمله بیش‌تر و پیش‌تر از هرچیز نشان می‌دهد به‌کاربرنده‌گانش نه فرهنگ را می‌فهمند و نه ساختن را می‌شناسند...

@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
Forwarded from نیازستان
#ضیافت[ابدی]بابت

#وقتی_که_من_میخکوب_میشوم

خدایا چقدر از تو سپاسگزارم که فرصت زندگی ومهمتر از آن درین فرصت تنگ، مجال دیدن چیزهایی را دادی که اگر نمیدیدم آهی بر #آهستان وجودم افزون میشد آنهم چه‌آهی
پس ازمدتها من دربرابر یک فیلم به نفس نفس افتادم دادزدم سکوت کردم اشک ریختم واز ته دل لبخند زدم و..
به احترام همه ی عواملش ایستادم و تنهایی دست زدم
#ضیافت_بابت یک فیلم ابدی است دوسه مطلبی که درباره اش خواندم معلوم‌کرد چیزی ازفیلم نفهمیده‌اند
داستان فیلم اقتباسی است از اثرکارن_بلیکسن دانمارکی وکارگردانی گابریل آکسل اسکارگرفته
موید نظر من که سینمای سربلند،بیشتر ریشه درادبیات متعالی دارد
فیلمی کم خرج اما پرشکوه تا باز حرف مرا اثبات کند که سینما صنعت نیست وپول چرخ سینما را نمیچرخاند
-بگذار خفه شوند تمام پول پرستان پست جهان

میتوانم دهها صفحه درباره ی فیلم بنویسم
توجه به تاریخی که فیلم در آن اتفاق می‌افتد بسیار مهم است توجه به جغرافیای طبیعی و اسطوره ای فیلم بسیار مهم است فضاهای ناتورالیستی روبه‌امپرسیون مهم است وای بازیها بازیها،نور،دوربین،تدوین و..
خدایا چقدر میتواند یک فیلم بی‌نقص باشد چقدر؟
@Niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#درنگ_عربی
#فاروق_جویَدة (مصر)

لا تحزني..
إن الزمان الراكع المهزوم لن يبقى..

و لن تبقى،
خفافيش الحفر...

فغداً تصيح الأرض..
فالطوفان آت
و البراكين التي سجنت أراها تنفجر..

والصبح هذا الزائر المنفي من وطني يُطل الآن..
يجري..
ينتشر..
وغداً أحبك،
مثلما يوم حلمت..
بدون خوف أو سجون أو مطر.

-------------------- ترجمه: محسن یارمحمدی

غمگین مباش ای زن
این روزگاران ِ خمیده قامت ِ رنجور
باقی نخواهد ماند.

باقی نخواهد ماند
شب‌پره‌های غارهای تیره و تاریک
فردا زمین فریاد خواهدزد
طوفان به راه افتاده، در راه است
آتشفشان‌هایی که دربندند
-می‌بینم-
فردا،
در انفجاری سرخ می‌خندند

و صبح این مهمان ِ رانده از وطن
سرمی‌کشد حالا
و راه می‌افتد
و پخش خواهدشد

فردا،
تو را
من دوست خواهم داشت
مانند آن روزی که عشقت آرزویی سبز را می‌کاشت
بی‌ ترس،
یا زندان
یا تندی باران...
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
Forwarded from محسن یارمحمدی
سعدی_خوانی(۴).aac
3.7 MB
#سعدی_خوانی با #محسن_بارانی

حکایت از لب شیرین دهان سیم اندام
تفاوتی نکند گر دعاست یا دشنام ...

@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹