This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#سینما_سینماودیگرهیچ
#داگ_ویل
هرکار میکنم نمیتوانم از دیدن بارها و بارهای این فیلم بگذرم...
بی شک #داگویل در سیاهه ی پنج فیلم برتر من است که زندگی در این عصر به دیدن همین گونه فیلمها می ارزید...
اگر #سینمایی هستید خود را محروم نکنید...
@Niyazestanbarani
🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹
#داگ_ویل
هرکار میکنم نمیتوانم از دیدن بارها و بارهای این فیلم بگذرم...
بی شک #داگویل در سیاهه ی پنج فیلم برتر من است که زندگی در این عصر به دیدن همین گونه فیلمها می ارزید...
اگر #سینمایی هستید خود را محروم نکنید...
@Niyazestanbarani
🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹
#ذکرستان
شک نکنید که یکی از کلیدی ترین مفاهیم زندگی رو به رشد، زندگی رو به کامیابی و رستگاری بی شک #ذکر است. ویکی از معایب بزرگ انسان ایرانی و جامعه ی ایرانی #فراموشی است.
ذکر و یاد خوبیها یا بدیها، پیروزی ها یا شکست ها، معایب یا محاسن.. زندگی شخصی و اجتماعی، معجزه ی بزرگی در پی دارد. معجزه ای که تلاش برای سد کردن و جلوگیری از تکرار کاستیها و شکستهاست. و نیرو گرفتن و مجال دادن به پیروزی ها و نیکی هاست..
در مقام یک همیشه جستجوگر هیچ یک از دوستان و همسفرانم به یاد ندارند که بدیشان گفته باشم چیزی را #فراموش کنند. ناکامی های عاطفی، شکستهای کاری، از دست دادن ها و... در تمام این موارد گفته ام موضوع را به یاد بیاور سعی کن تمام ابعادش را، دلایلش را و نتایجش را بشناسی وقتی شناختی در موزه ی وجودت جای مناسبش را پیدا کن نشانی اش را به خاطر بسپار و گهگاه به ضرورت یا از سر #ذکر یادش کن.. فقط در چنین صورتی است که تو به #صلح رسیده ای، تنها در چنین حالتی است که خر در پا یا سنگریزه در کفش طی طریق نخواهی کرد، کاری که بی شک از بدترین عذابهای دوزخ است.
آری این تنها راه ساختن خویش و جامعه ی خویش است، انسان بی حافظه انسان بی موزه، انسان بی طبقه بندی شناختی.. تمام عمر در #مدار_صفر_درجه خواهد چرخید و در حالیکه اغلب مردم جهان چهار فصل خدا را تجربه میکنند و رنگارنگی حیات را میچشند، او اسیر سرد و یخزده ی برفهای نارویاست.
جامعه ی فراموشکار نیز جهنمی است که نتوانسته خود را به #چرخه ی طبیعی هستی برساند و در مدار صفر صرفا دور خویش میچرخد.
متاسفانه نسخه ی #فراموشش_کن از کودکی برای فرزندان ایران تجویز میشود آنگاه که کودک زمین میخورد حواسش را پرت میکنیم از درد تا بعدها آوار دردها او را له کند..
حال آنکه باید بالای سر کودک بایستیم و بگوییم: برخیز فرزندم، کجات درد گرفت؟ بیا ببینیم چقدر آسیب دیده؟ باید برایش فکری کنیم. به نظرت چه شد که افتادی؟ این افتادن غیر از درد حسنی هم دارد؟ چه کار باید بکنیم تا خوبیهاش بیشتر شود؟
کودکی که در چنین شرایطی برمی روید از نمره ی کم نمی ترسد، تحلیلش میکند تا راه بهتری بیابد. چنین فرزندی در دوست یابی و عاشقی اهل پرواست از #وقتش خبرهایی دارد. آهستگی میداند. و با تمام اینها اگر شکست خورد مینشیند مرور میکند ریشه می یابد دست به زانو مینهد و یا الله میگوید و راه می افتد چون او میداند به قول تنها #علی_عالی آمده است که بماند..
سبب یادداشت بالا صرفا یاد برخی اسمهایی بود که در چهل سال گذشته هیاهوها راه انداخت میان ملت #جوگیر و چندی بعد فراموش شده. فراموشی قطعا هدیه ی اهریمن است برای انداختن انسان در #مدار_صفر_درجه. فراموشی مجالی است برای بازسازی گناه و تباهی اگر جامعه بتواند پدیده ای را بشناسد و مثلا ویرانگری آن را دریابد میبرد میگذاردش در همان قفسه های شناختی وگرنه، نه اینکه طبق قوانین هستی چیزی نابود نمیشود، هیچ پدیده ی شومی هم فراموش نخواهد شد، او در کمین منتظر است و فرصتی میجوید که باز ما را شکار کند.
در ذیل برخی حوادث و اسامی را یادآوری میکنم که حالا برای بسیاری از ما روزگاری حتا بیشتر از واقعیتشان دردناک بوده و اکنون هیچ دردی ندارند..
#رضا_شاه #ساواک #محمدرضاشاه #برادران_رضایی #چیتگر #اوین #سیاهکل #سینما_رکس #خلخالی #حاج_عمران #سردشت #کربلای_چهار #حلبچه #۵۹۸ #قتلهای_زنجیره_ای #سعیدان_امامی #مرتضوی #حنایی #عسگر #حجاریان #توقیف_فله_ای_مطبوعات #دهنمکی #انصارحزب_الله #تعدیل_اقتصادی #رفیق_دوست #اژه_ای #کرباسچی #زنجانی #دکل_نفتی #هزارمیلیارد_ دلار_درآمد #۷۸ #۸۸ #۹۸
#نجفی_استاد #شهرداری_قالیباف #بم #رودبار_منجیل #سانچی #پلاسکو و.. بس است دیگر..
الحمد لله اولا و آخرا
#دکتر_محسن_یارمحمدی
همیشه جویای معرفت و محبت
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
شک نکنید که یکی از کلیدی ترین مفاهیم زندگی رو به رشد، زندگی رو به کامیابی و رستگاری بی شک #ذکر است. ویکی از معایب بزرگ انسان ایرانی و جامعه ی ایرانی #فراموشی است.
ذکر و یاد خوبیها یا بدیها، پیروزی ها یا شکست ها، معایب یا محاسن.. زندگی شخصی و اجتماعی، معجزه ی بزرگی در پی دارد. معجزه ای که تلاش برای سد کردن و جلوگیری از تکرار کاستیها و شکستهاست. و نیرو گرفتن و مجال دادن به پیروزی ها و نیکی هاست..
در مقام یک همیشه جستجوگر هیچ یک از دوستان و همسفرانم به یاد ندارند که بدیشان گفته باشم چیزی را #فراموش کنند. ناکامی های عاطفی، شکستهای کاری، از دست دادن ها و... در تمام این موارد گفته ام موضوع را به یاد بیاور سعی کن تمام ابعادش را، دلایلش را و نتایجش را بشناسی وقتی شناختی در موزه ی وجودت جای مناسبش را پیدا کن نشانی اش را به خاطر بسپار و گهگاه به ضرورت یا از سر #ذکر یادش کن.. فقط در چنین صورتی است که تو به #صلح رسیده ای، تنها در چنین حالتی است که خر در پا یا سنگریزه در کفش طی طریق نخواهی کرد، کاری که بی شک از بدترین عذابهای دوزخ است.
آری این تنها راه ساختن خویش و جامعه ی خویش است، انسان بی حافظه انسان بی موزه، انسان بی طبقه بندی شناختی.. تمام عمر در #مدار_صفر_درجه خواهد چرخید و در حالیکه اغلب مردم جهان چهار فصل خدا را تجربه میکنند و رنگارنگی حیات را میچشند، او اسیر سرد و یخزده ی برفهای نارویاست.
جامعه ی فراموشکار نیز جهنمی است که نتوانسته خود را به #چرخه ی طبیعی هستی برساند و در مدار صفر صرفا دور خویش میچرخد.
متاسفانه نسخه ی #فراموشش_کن از کودکی برای فرزندان ایران تجویز میشود آنگاه که کودک زمین میخورد حواسش را پرت میکنیم از درد تا بعدها آوار دردها او را له کند..
حال آنکه باید بالای سر کودک بایستیم و بگوییم: برخیز فرزندم، کجات درد گرفت؟ بیا ببینیم چقدر آسیب دیده؟ باید برایش فکری کنیم. به نظرت چه شد که افتادی؟ این افتادن غیر از درد حسنی هم دارد؟ چه کار باید بکنیم تا خوبیهاش بیشتر شود؟
کودکی که در چنین شرایطی برمی روید از نمره ی کم نمی ترسد، تحلیلش میکند تا راه بهتری بیابد. چنین فرزندی در دوست یابی و عاشقی اهل پرواست از #وقتش خبرهایی دارد. آهستگی میداند. و با تمام اینها اگر شکست خورد مینشیند مرور میکند ریشه می یابد دست به زانو مینهد و یا الله میگوید و راه می افتد چون او میداند به قول تنها #علی_عالی آمده است که بماند..
سبب یادداشت بالا صرفا یاد برخی اسمهایی بود که در چهل سال گذشته هیاهوها راه انداخت میان ملت #جوگیر و چندی بعد فراموش شده. فراموشی قطعا هدیه ی اهریمن است برای انداختن انسان در #مدار_صفر_درجه. فراموشی مجالی است برای بازسازی گناه و تباهی اگر جامعه بتواند پدیده ای را بشناسد و مثلا ویرانگری آن را دریابد میبرد میگذاردش در همان قفسه های شناختی وگرنه، نه اینکه طبق قوانین هستی چیزی نابود نمیشود، هیچ پدیده ی شومی هم فراموش نخواهد شد، او در کمین منتظر است و فرصتی میجوید که باز ما را شکار کند.
در ذیل برخی حوادث و اسامی را یادآوری میکنم که حالا برای بسیاری از ما روزگاری حتا بیشتر از واقعیتشان دردناک بوده و اکنون هیچ دردی ندارند..
#رضا_شاه #ساواک #محمدرضاشاه #برادران_رضایی #چیتگر #اوین #سیاهکل #سینما_رکس #خلخالی #حاج_عمران #سردشت #کربلای_چهار #حلبچه #۵۹۸ #قتلهای_زنجیره_ای #سعیدان_امامی #مرتضوی #حنایی #عسگر #حجاریان #توقیف_فله_ای_مطبوعات #دهنمکی #انصارحزب_الله #تعدیل_اقتصادی #رفیق_دوست #اژه_ای #کرباسچی #زنجانی #دکل_نفتی #هزارمیلیارد_ دلار_درآمد #۷۸ #۸۸ #۹۸
#نجفی_استاد #شهرداری_قالیباف #بم #رودبار_منجیل #سانچی #پلاسکو و.. بس است دیگر..
الحمد لله اولا و آخرا
#دکتر_محسن_یارمحمدی
همیشه جویای معرفت و محبت
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#انواع_ادبی_و_راه_نجات (۳)
#ادبیات_نمایشی_بخوانیم..
ادب #غنایی بسیار شخصی بود. فردیت مطلقی که هرچه غلیظ تر باشد عمومیت بیشتری میگیرد.ادب غنایی سفر به اعماق و نهانخانه های وجود انسان است و کمتر کسی جرات و توان رفتن و بازگشتن به چنین سفری را دارد اما چون رفت و آمد، چیزهایی میگوید که اکثر انسانها خویش را درآن میبینند.
ادب حماسی مربوط به #ملت است آنچه امروزه nation مینامند و با کشور و قوم و... فرق دارد و تعداد ملت های جهان در این تعریف بسیار اندک اند. باری ادب حماسی روی به بیرون دارد. بیرونی که در نهایتش میرسد به ساخت درون.
در آنچه غزل مینامیم و غنا فرد از فرد روایت میکند. تا ما در فردیت او خویش را بازشناسیم و در ادب حماسی فرد از جمع میگوید تا در آیینه ی بیرون علاوه بر جمع به فردیت برسیم.
این است که فردوسی بی همانند در پایان داستان پرشکوه #فریدون، پس از آنهمه روایت های گوناگون و شرح ماوقع بیرون میگوید:
فریدون فرخ فرشته نبود
ز عود و ز عنبر سرشته نبود
به داد و دهش یافت آن نیکویی
تو داد و دهش،کن فریدون تویی..
و اما در نظر من ادب #نمایشی محصول جامعه ای است که به امنیت نسبی بالایی رسیده فردانیت و جمعانیتش سروسامانی یافته و تکلیف اینها برای بسیاری ( آگاهانه یا خودکار) روشن شده است. ادب نمایشی محصول مرحله ای است که بشر فهمیده فرد در جمع معنا دارد و جمع از فرد ساخته میشود. یک تعامل مبتنی بر فرزانه گی..
کار را همه باید با همدیگر انجام بدهیم نوشتن برای نمایش با نوشتن برای خواندن ( خود برای خود -غنایی- یا دیگری برای تو-حماسی-) فرق دارد. اینجا جزییات مهمتر میشود چون پای تصویر عینی و چشم نیز در میان است..
از زاویه ی تابش نور، تا چگونگی و چرایی قرار گرفتن #تفنگ_چخوف بر دیوار و... مهم است خب صدا هم که هست.
می بینید نمایش محصول جمعیت است برای حماسه از #ملت استفاده کردم و برای #نمایش از #مدنیت استفاده میکنم از #پلیس یا مثلا #شهریت. نگاه کنید که نخستین نمایشها کجاها اجرا میشد؟
نمایش جادوی حضور است. حضوری فقط یکبار.. #وحدت در نمایش است که حضرتش را اینقدر جذاب میکند از یک بازیگر درست حسابی تئاتر بپرسید تفاوت #صحنه و #دوربین را تا بعد از کلی گفتن #فرق_دارد #فرق_دارد بگوید: ببین باید بچشی داستانو... هیچ نمایش بزرگی از منظر بازیگر بزرگ دوبار اجرا نمیشود و این جادوی درک نشدنی همان است که بازیگران و البته تماشاگران اصیل را برآن میدارد که بگویند #تئاتر چیز دیگری است. یا #تئاتر کجا و #سینما کجا؟
این است که ملت و کشور ما هنوز #نمایش ندارد و نمایش نمایش را اجرا میکند نه خودش را.. چون هنوز آن جمع مبتنی بر فرد در ایران شکل نگرفته و چون آن فرد هنوز نمی داند بود و نمودش فقط و به ناچار از پنجره ی جمع است که متجلی میشود.( که این سخنان البته مقامی میخواهد و مقالی که دارم بداهه مینویسم)
سخن دیگر اینکه اینها را انسان مینویسد همان انسان غنایی،حماسی، نمایشی پس هیچ استبعادی ندارد که ما رد پای تمامی انواع ادبی را نبینیم و البته با توجه به #نویسنده گه گاه یکی غالب آید بر دیگری بویژه با توجه به سرزمین و تاریخ نویسنده و تجربه ی زیسته اش..
اما خواندن چند نمایش را همیشه سفارش کرده ام دست کم #فاوست_گوته و #پرنده_آبی_مترلینگ را از داخلیها هم که حتما بلدید.. من نسل اول را میپسندم (رضا کمال شهرزاد و آن دو ناکام دیگر را) بعد ساعدی و بیضایی را و سری هم به نعلبندیان میزنم اما خواندن و بررسی دست کم پنج اثر را ضرورت زندگی یک انسان شهری میشمارم..
الحمدلله اولا و آخرا
دکترمحسن_یارمحمدی
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#ادبیات_نمایشی_بخوانیم..
ادب #غنایی بسیار شخصی بود. فردیت مطلقی که هرچه غلیظ تر باشد عمومیت بیشتری میگیرد.ادب غنایی سفر به اعماق و نهانخانه های وجود انسان است و کمتر کسی جرات و توان رفتن و بازگشتن به چنین سفری را دارد اما چون رفت و آمد، چیزهایی میگوید که اکثر انسانها خویش را درآن میبینند.
ادب حماسی مربوط به #ملت است آنچه امروزه nation مینامند و با کشور و قوم و... فرق دارد و تعداد ملت های جهان در این تعریف بسیار اندک اند. باری ادب حماسی روی به بیرون دارد. بیرونی که در نهایتش میرسد به ساخت درون.
در آنچه غزل مینامیم و غنا فرد از فرد روایت میکند. تا ما در فردیت او خویش را بازشناسیم و در ادب حماسی فرد از جمع میگوید تا در آیینه ی بیرون علاوه بر جمع به فردیت برسیم.
این است که فردوسی بی همانند در پایان داستان پرشکوه #فریدون، پس از آنهمه روایت های گوناگون و شرح ماوقع بیرون میگوید:
فریدون فرخ فرشته نبود
ز عود و ز عنبر سرشته نبود
به داد و دهش یافت آن نیکویی
تو داد و دهش،کن فریدون تویی..
و اما در نظر من ادب #نمایشی محصول جامعه ای است که به امنیت نسبی بالایی رسیده فردانیت و جمعانیتش سروسامانی یافته و تکلیف اینها برای بسیاری ( آگاهانه یا خودکار) روشن شده است. ادب نمایشی محصول مرحله ای است که بشر فهمیده فرد در جمع معنا دارد و جمع از فرد ساخته میشود. یک تعامل مبتنی بر فرزانه گی..
کار را همه باید با همدیگر انجام بدهیم نوشتن برای نمایش با نوشتن برای خواندن ( خود برای خود -غنایی- یا دیگری برای تو-حماسی-) فرق دارد. اینجا جزییات مهمتر میشود چون پای تصویر عینی و چشم نیز در میان است..
از زاویه ی تابش نور، تا چگونگی و چرایی قرار گرفتن #تفنگ_چخوف بر دیوار و... مهم است خب صدا هم که هست.
می بینید نمایش محصول جمعیت است برای حماسه از #ملت استفاده کردم و برای #نمایش از #مدنیت استفاده میکنم از #پلیس یا مثلا #شهریت. نگاه کنید که نخستین نمایشها کجاها اجرا میشد؟
نمایش جادوی حضور است. حضوری فقط یکبار.. #وحدت در نمایش است که حضرتش را اینقدر جذاب میکند از یک بازیگر درست حسابی تئاتر بپرسید تفاوت #صحنه و #دوربین را تا بعد از کلی گفتن #فرق_دارد #فرق_دارد بگوید: ببین باید بچشی داستانو... هیچ نمایش بزرگی از منظر بازیگر بزرگ دوبار اجرا نمیشود و این جادوی درک نشدنی همان است که بازیگران و البته تماشاگران اصیل را برآن میدارد که بگویند #تئاتر چیز دیگری است. یا #تئاتر کجا و #سینما کجا؟
این است که ملت و کشور ما هنوز #نمایش ندارد و نمایش نمایش را اجرا میکند نه خودش را.. چون هنوز آن جمع مبتنی بر فرد در ایران شکل نگرفته و چون آن فرد هنوز نمی داند بود و نمودش فقط و به ناچار از پنجره ی جمع است که متجلی میشود.( که این سخنان البته مقامی میخواهد و مقالی که دارم بداهه مینویسم)
سخن دیگر اینکه اینها را انسان مینویسد همان انسان غنایی،حماسی، نمایشی پس هیچ استبعادی ندارد که ما رد پای تمامی انواع ادبی را نبینیم و البته با توجه به #نویسنده گه گاه یکی غالب آید بر دیگری بویژه با توجه به سرزمین و تاریخ نویسنده و تجربه ی زیسته اش..
اما خواندن چند نمایش را همیشه سفارش کرده ام دست کم #فاوست_گوته و #پرنده_آبی_مترلینگ را از داخلیها هم که حتما بلدید.. من نسل اول را میپسندم (رضا کمال شهرزاد و آن دو ناکام دیگر را) بعد ساعدی و بیضایی را و سری هم به نعلبندیان میزنم اما خواندن و بررسی دست کم پنج اثر را ضرورت زندگی یک انسان شهری میشمارم..
الحمدلله اولا و آخرا
دکترمحسن_یارمحمدی
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
Forwarded from محسن یارمحمدی
#جوگیرستان(۱۰۰)
کدامتان این نامها را به یاد دارید و برایشان کاری کرده اید!؟
#حدیثه، #ندا، #ستایش، #کیمیا، #آتنا، #بنیتا، #اهورا و..
#رومینا؟
بله یحتمل این آخری را به یاد دارید چون این روزها زیاد پستش کرده اید، زیاد استوریش کرده اید،بهانه ای بوده برای بیان نگرانی ها و فوران خشمهای فروخورده، برای عقده گشایی، یا ساخت یکنقاب، برای ارضای هیجان، فرصتی برای اظهار نظرهای باربط و بی ربط. اما یک هفته بعد؟
دارها برچیدند و خونها شسته اند و..
رومینا میرود کنار اسامی بالا هزاران دختر و پسری که..
و من همچنان بر جوگیری یک جامعه افسوس خواهم خورد که چرا یاد نمیگیریم که ابعاد پنهان قضایا را دریابیم؟ ابعادی که همان ریشه هاست. ریشه های پنهان در خاک های غفلت و تاریکی و قطعا منفعت طلبی های شیطانی چرا که خوراک شیاطین و فربگیشان از غفلت و تاریکی
و باز فکر خواهم کرد به بی شرفی یک سیستم دنیایی که بی توجه است به آینده ( آخرت) و هیچ کاری نمی کند برای سامان دادن آینده و عمدا نمی کند
چه کاری؟! همه ی این بساط در نبود #آموزش و#آموزش_درست پدید آمده که آموزش و دانایی از جنس نور است و نور #الله است و جامعه ای که نور دانایی ندارد از الله تهی است حالا هی تو برسر مناره الله الله کن
بیایید برخی ابعاد پنهان ماجرا را بررسی کنیم؛
دختری داریم ۱۳ ساله (بعدا گفتند ۱۴ ساله) فقط یک انسان دقیق میداند فاصله ی ۱۳ و ۱۴ در سن یک دختربچه چه فاصله ی ژرفی است
دختر زندگی میکند با پدری ۳۷ ساله در منطقه ای که قرنهاست تنوع قومی، زبانی، مذهبی و گاه دینی دارد
دختر ربطی می یابد با پسری(؟!) حدود سی و پنج ساله( کسی مثل پدرش، اما به یادتان باشد اگر دختر۳۰ساله بود و با همین اختلاف سنی، واکنش جامعه جور دیگر میشد) بعد گفتند: مرد سی و دو ساله است بعد افسر نیروی انتظامی گفت:سی سال دارد بعد گفتند با خود پسر حرف زده اند گفته ۲۸ ساله ام حالا بحث اختلاف سنی به کنار بعد پنهان این است که ما همچنان در جامعه ای زندگی میکنیم پر از تاریکی و ابهام
تمام حوزه ها غرق #عدم_شفافیت است و قطعا پر از #دروغ، دروغی که بزرگترین دشمن خداست
از #سینما_رکس تا #ترورهای_دهه_ی_شصت، از #جنگ تا #قتلهای_زنجیره_ای تا قرار داد #کی_روش و #ویلتموس و تا #آمار و ارقام #انتخابات تا #سقوط_هواپیماها تا #آمار_کرونا تا #پرونده_های #مالی #سیاسی #قضایی #اجتماعی #شهرداری #خودروسازی #اسکله_ها #قاچاق و..
اگر اینگونه نیست بگویید؟! واگر هست خب بپذیرید هر میوه ی زهرآلودی که داریم میخوریم محصول همین بستر تاریک و پنهانکاری ها ودروغ است
نور که باشد، شفافیت که بیاید،دانایی که بتابد، بينايي خواهد آمد، امنيت خواهد آمد و جویهای شیر رشد و آب زندگی وعسل شادی جاری خواهد شد پای اشجاری که خود انسان اند و در این صورت #درخت_انسان جاودانه سبز میشود و میوه های بهشتی خواهدداد وبهشت ساخته خواهد شد
حالا جای آموزش کجاست؟
چرا مراجع آموزشی( از خانواده گرفته تا مدرسه و #تله_وزیان و کانون و ارشاد و حوزه و دانشگاه و..) نتوانسته اند در این مملکت ایجاد وفاقی بنیادین کنند بین مذاهب و زبانها و..!؟ کشوری که قرنهاست تنوع قومی، زبانی, فرهنگی، مذهبی و.. دارد و اساسا همین تنوع و تکثر ذاتی یکی از دلایل ماندگاری اوست.
چرا نتوانسته ایم به فرزندانمان آموزش دهیم دلداگی نیز مثل هرچیز دیگر #موقع دارد #عاشقی، #شیوه دارد؟!نه پدر و مادر آموزش ندیده میتواند #ربطها و #رابطه_ها را به فرزند یاد بدهد ونه چنبره زدگان بر کانونهای ثروت و قدرت چنین چیزی را می خواهند.
چرا مرد ۳۵ ساله یا ۳۰ساله، گیرم ۲۸ ساله این قدر جاهل است و بی شرف که نمیداند آنچه کودک ۱۳ ساله میخواهد عشق نیست، دلدادگی نیست. مرد سی ساله جایگاهش کدام است و برای کدام #ربطها آمادگی دارد و کودک ۱۳ ساله از جهان و روابط بین انسانها چه می داند و به کدام بلوغ رسیده و برای کدام ربط آماده است و..؟
اگر بستر درستی ساخته بودیم می توانستیم چنین مردی را مثل امریکاییهای( که مرگ برشان) به صلابه بکشیم که آخر چرا؟
مردم ما فقیرند فقیر در تمام حوزه ها، دانشی، مهارتی، بینشی، فکری،تحلیلی و البته مالی و..
چرا ندیدم کسی همین دو نکته را ببیند؟ حالا تصور کنید همین مرد یا مردی چهل وچند ساله می آمد خواستگاری این کودک بعد پدر موافقت میکرد و کودک اعلام غم،خودتان می دانید جو عمومی جامعه چه میشد و حرفها و رفتارها کدام سو میرفت
پس عموم ما هم #آموزش_ندیده ایم
حالا قاضی و قضاوت.چرا #ق.ق و #قضات ما اینقدر بیخبرند؟
یکحکم کوچک،دنیا و آخرت یک انسان را که به قول قرآن #خلیفة_الله است ،زیر ورو میکند.چطور یک مرجع قضایی در چنان بافتی نمی داند چه کند وچنین بذر پلیدی را میکارد!؟
بماند که معتقدم حاکمیت این سالها دورترین فاصله را با آموزه های قرآنی دارد فاعتبروا تا بعد..
#محسن_یارمحمدی
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
کدامتان این نامها را به یاد دارید و برایشان کاری کرده اید!؟
#حدیثه، #ندا، #ستایش، #کیمیا، #آتنا، #بنیتا، #اهورا و..
#رومینا؟
بله یحتمل این آخری را به یاد دارید چون این روزها زیاد پستش کرده اید، زیاد استوریش کرده اید،بهانه ای بوده برای بیان نگرانی ها و فوران خشمهای فروخورده، برای عقده گشایی، یا ساخت یکنقاب، برای ارضای هیجان، فرصتی برای اظهار نظرهای باربط و بی ربط. اما یک هفته بعد؟
دارها برچیدند و خونها شسته اند و..
رومینا میرود کنار اسامی بالا هزاران دختر و پسری که..
و من همچنان بر جوگیری یک جامعه افسوس خواهم خورد که چرا یاد نمیگیریم که ابعاد پنهان قضایا را دریابیم؟ ابعادی که همان ریشه هاست. ریشه های پنهان در خاک های غفلت و تاریکی و قطعا منفعت طلبی های شیطانی چرا که خوراک شیاطین و فربگیشان از غفلت و تاریکی
و باز فکر خواهم کرد به بی شرفی یک سیستم دنیایی که بی توجه است به آینده ( آخرت) و هیچ کاری نمی کند برای سامان دادن آینده و عمدا نمی کند
چه کاری؟! همه ی این بساط در نبود #آموزش و#آموزش_درست پدید آمده که آموزش و دانایی از جنس نور است و نور #الله است و جامعه ای که نور دانایی ندارد از الله تهی است حالا هی تو برسر مناره الله الله کن
بیایید برخی ابعاد پنهان ماجرا را بررسی کنیم؛
دختری داریم ۱۳ ساله (بعدا گفتند ۱۴ ساله) فقط یک انسان دقیق میداند فاصله ی ۱۳ و ۱۴ در سن یک دختربچه چه فاصله ی ژرفی است
دختر زندگی میکند با پدری ۳۷ ساله در منطقه ای که قرنهاست تنوع قومی، زبانی، مذهبی و گاه دینی دارد
دختر ربطی می یابد با پسری(؟!) حدود سی و پنج ساله( کسی مثل پدرش، اما به یادتان باشد اگر دختر۳۰ساله بود و با همین اختلاف سنی، واکنش جامعه جور دیگر میشد) بعد گفتند: مرد سی و دو ساله است بعد افسر نیروی انتظامی گفت:سی سال دارد بعد گفتند با خود پسر حرف زده اند گفته ۲۸ ساله ام حالا بحث اختلاف سنی به کنار بعد پنهان این است که ما همچنان در جامعه ای زندگی میکنیم پر از تاریکی و ابهام
تمام حوزه ها غرق #عدم_شفافیت است و قطعا پر از #دروغ، دروغی که بزرگترین دشمن خداست
از #سینما_رکس تا #ترورهای_دهه_ی_شصت، از #جنگ تا #قتلهای_زنجیره_ای تا قرار داد #کی_روش و #ویلتموس و تا #آمار و ارقام #انتخابات تا #سقوط_هواپیماها تا #آمار_کرونا تا #پرونده_های #مالی #سیاسی #قضایی #اجتماعی #شهرداری #خودروسازی #اسکله_ها #قاچاق و..
اگر اینگونه نیست بگویید؟! واگر هست خب بپذیرید هر میوه ی زهرآلودی که داریم میخوریم محصول همین بستر تاریک و پنهانکاری ها ودروغ است
نور که باشد، شفافیت که بیاید،دانایی که بتابد، بينايي خواهد آمد، امنيت خواهد آمد و جویهای شیر رشد و آب زندگی وعسل شادی جاری خواهد شد پای اشجاری که خود انسان اند و در این صورت #درخت_انسان جاودانه سبز میشود و میوه های بهشتی خواهدداد وبهشت ساخته خواهد شد
حالا جای آموزش کجاست؟
چرا مراجع آموزشی( از خانواده گرفته تا مدرسه و #تله_وزیان و کانون و ارشاد و حوزه و دانشگاه و..) نتوانسته اند در این مملکت ایجاد وفاقی بنیادین کنند بین مذاهب و زبانها و..!؟ کشوری که قرنهاست تنوع قومی، زبانی, فرهنگی، مذهبی و.. دارد و اساسا همین تنوع و تکثر ذاتی یکی از دلایل ماندگاری اوست.
چرا نتوانسته ایم به فرزندانمان آموزش دهیم دلداگی نیز مثل هرچیز دیگر #موقع دارد #عاشقی، #شیوه دارد؟!نه پدر و مادر آموزش ندیده میتواند #ربطها و #رابطه_ها را به فرزند یاد بدهد ونه چنبره زدگان بر کانونهای ثروت و قدرت چنین چیزی را می خواهند.
چرا مرد ۳۵ ساله یا ۳۰ساله، گیرم ۲۸ ساله این قدر جاهل است و بی شرف که نمیداند آنچه کودک ۱۳ ساله میخواهد عشق نیست، دلدادگی نیست. مرد سی ساله جایگاهش کدام است و برای کدام #ربطها آمادگی دارد و کودک ۱۳ ساله از جهان و روابط بین انسانها چه می داند و به کدام بلوغ رسیده و برای کدام ربط آماده است و..؟
اگر بستر درستی ساخته بودیم می توانستیم چنین مردی را مثل امریکاییهای( که مرگ برشان) به صلابه بکشیم که آخر چرا؟
مردم ما فقیرند فقیر در تمام حوزه ها، دانشی، مهارتی، بینشی، فکری،تحلیلی و البته مالی و..
چرا ندیدم کسی همین دو نکته را ببیند؟ حالا تصور کنید همین مرد یا مردی چهل وچند ساله می آمد خواستگاری این کودک بعد پدر موافقت میکرد و کودک اعلام غم،خودتان می دانید جو عمومی جامعه چه میشد و حرفها و رفتارها کدام سو میرفت
پس عموم ما هم #آموزش_ندیده ایم
حالا قاضی و قضاوت.چرا #ق.ق و #قضات ما اینقدر بیخبرند؟
یکحکم کوچک،دنیا و آخرت یک انسان را که به قول قرآن #خلیفة_الله است ،زیر ورو میکند.چطور یک مرجع قضایی در چنان بافتی نمی داند چه کند وچنین بذر پلیدی را میکارد!؟
بماند که معتقدم حاکمیت این سالها دورترین فاصله را با آموزه های قرآنی دارد فاعتبروا تا بعد..
#محسن_یارمحمدی
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#سینما
چقدر فیلم خوب ندیده هست
چقدر من هنوز که هنوز است با سینما درگیرم
از پنج شش سالگی که پا به سینما گذاشته ام و مفتون نور و رنگ و صدا شده ام در #آن_اتاق_تاریک بیش از چهل سال میگذرد و من همچنان با این محبوب ترین رفقا درجنگم حکایت من و سینما خیلی غریب است.
نمی پذیرمش اما نمی توانم ازش بگذرم . یک شرنگ گواراست برایم که باید بنویسمش..
اما در باره ی سینمای #ژان_پی_یر_ژونه چه بگویم جز آن مفتون شدن، این مرد چرا اینطور است!؟ دوربینش را چطور اینجا میگذارد؟ تدوینش را چطور اینطور میکند؟ چه رنگی می پاشد بر صحنه !؟ دیالوگ از کجا می آورد !؟ و این طنز عجیب در #کلاف_سر_در_گم
در باره ی این فیلم چقدر میتوان حرف زد چقدر میتوان زدش و چقدر میتوان مقهورش شد
شما #کلاف_سر_در_گم را ببینید تا من بتوانم این حیرتم را جمع و جور کنم و روزی بر این اثر عجیب مطلبی بنویسم .
اثری که بی شک اسیر توطئه ی سکوت گنده ها شده است...
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
چقدر فیلم خوب ندیده هست
چقدر من هنوز که هنوز است با سینما درگیرم
از پنج شش سالگی که پا به سینما گذاشته ام و مفتون نور و رنگ و صدا شده ام در #آن_اتاق_تاریک بیش از چهل سال میگذرد و من همچنان با این محبوب ترین رفقا درجنگم حکایت من و سینما خیلی غریب است.
نمی پذیرمش اما نمی توانم ازش بگذرم . یک شرنگ گواراست برایم که باید بنویسمش..
اما در باره ی سینمای #ژان_پی_یر_ژونه چه بگویم جز آن مفتون شدن، این مرد چرا اینطور است!؟ دوربینش را چطور اینجا میگذارد؟ تدوینش را چطور اینطور میکند؟ چه رنگی می پاشد بر صحنه !؟ دیالوگ از کجا می آورد !؟ و این طنز عجیب در #کلاف_سر_در_گم
در باره ی این فیلم چقدر میتوان حرف زد چقدر میتوان زدش و چقدر میتوان مقهورش شد
شما #کلاف_سر_در_گم را ببینید تا من بتوانم این حیرتم را جمع و جور کنم و روزی بر این اثر عجیب مطلبی بنویسم .
اثری که بی شک اسیر توطئه ی سکوت گنده ها شده است...
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#درستایش_بی_حافظگی(۲)
در یادداشت پیش، از #سینما_رکس گفتم و اینجا می خواهم چهار #گلمیخ_ذهن را برایتان به اشتراک بگذارم . گلمیخ دیگر اینجا تعبیر قشنگی نیست باید بنویسم #اره_یادها بر گلوی عصب ..
راستش اینها گاه و بیگاه به ذهن می آید و مرا میبرد به ستایش دوباره ی #بی_حافظگی و نهایتا #نادانی ... اما یادداشت پریشانی ما؛
چه شعوری دارد جهان!! آنهم شعوری مبتنی بر کین؟! خردکردن انسان؟! روکم کردن آدمی؟!
دست کم تجربه ی من میگوید گویا روح جهان چشم و گوش نهاده ببیند ما چه کاری را قبیح می دانیم یا چه تیپها یا شخصیتهایی را فرو میکوبیم و.. بعد مارا در بجایی می رساند در انجام آن کار یا تبدیل شدن به آن شخص که میشویم نمونه ی پلیدتری که خودمان روزگاری به طعنه آن نمونه را فرو میکوفتیم و خوار می داشتیم.
و چقدر زشت و تباه است این پاسخگویی ویرانگر .. که البته بیشتر دامن کسانی را میگیرد که با روح جهان ( سنن الهی ) آشنا نیستند هرچند که شعارشان و شعارشان ماخوذ باشد از سخنان الهی یا بافته شده باشد از تاروپودی آمده از بهشت ..
کسی فریاد میزد « شاه قبرستانها را آباد کرد » و فقط باید چند سال صبر میکرد که ببیند نوه اش برای پنجاه سالگی یک گورستان #جشن_تولد میگیرد . گورستانی که طی چهل سال بیشترین توسعه را نسبت به هر مجموعه ی دیگر داشته است.
یادم هست وقتی #ملی_مذهبی ها بیست سی سال پیش بر لزوم گفتگو با دول غربی تکیه میکردند امام جمعه ی تهران گفت : این آقایان #سنگ_استنجا هستند وقتی کار غرب با اینها تمام شود ... و من یخ زده بودم هم به سبب این تشبیه پلید هم به سبب حرمت نماز جمعه .او هم باید چند سال صبر میکرد تا مزد خدمات بی نظیرش همانگونه که طعنه زده بود بگیرد دخترانش را دهان دریدگان فحاش ناسزا می گفتند و خودش شد #مغروق_استخر_فرح
یادم هست ؛ بزرگ قوم در نشست قوم ، با خشمی آشکار میغرید ما #شاه_سلطان_حسین نمیخواهیم و #سید_اصلاحات رنگ به رخساره نداشت .. و حالا تحت زعامت همان بزرگ قوم شمال و جنوب کشور ملک طلق روسیه و چین شده است .
یا آن معجزه ی بدذات هزاره ی سوم که فرو میکوفت همه را به چماق بی عدالتی و فساد و... و خودش #ام_الفساد قرن شد و...
و حالا من مانده ام این یادها ... و میگویم : واقعا بهتر است مردم چنین چیزهایی را به یاد داشته باشند تا نگذارند تکرار شود یا اینقدر اینها در #مدار_صفر_درجه ی زیست ما تکراری است که همان بهتر که فراموش شوند ؟!
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
در یادداشت پیش، از #سینما_رکس گفتم و اینجا می خواهم چهار #گلمیخ_ذهن را برایتان به اشتراک بگذارم . گلمیخ دیگر اینجا تعبیر قشنگی نیست باید بنویسم #اره_یادها بر گلوی عصب ..
راستش اینها گاه و بیگاه به ذهن می آید و مرا میبرد به ستایش دوباره ی #بی_حافظگی و نهایتا #نادانی ... اما یادداشت پریشانی ما؛
چه شعوری دارد جهان!! آنهم شعوری مبتنی بر کین؟! خردکردن انسان؟! روکم کردن آدمی؟!
دست کم تجربه ی من میگوید گویا روح جهان چشم و گوش نهاده ببیند ما چه کاری را قبیح می دانیم یا چه تیپها یا شخصیتهایی را فرو میکوبیم و.. بعد مارا در بجایی می رساند در انجام آن کار یا تبدیل شدن به آن شخص که میشویم نمونه ی پلیدتری که خودمان روزگاری به طعنه آن نمونه را فرو میکوفتیم و خوار می داشتیم.
و چقدر زشت و تباه است این پاسخگویی ویرانگر .. که البته بیشتر دامن کسانی را میگیرد که با روح جهان ( سنن الهی ) آشنا نیستند هرچند که شعارشان و شعارشان ماخوذ باشد از سخنان الهی یا بافته شده باشد از تاروپودی آمده از بهشت ..
کسی فریاد میزد « شاه قبرستانها را آباد کرد » و فقط باید چند سال صبر میکرد که ببیند نوه اش برای پنجاه سالگی یک گورستان #جشن_تولد میگیرد . گورستانی که طی چهل سال بیشترین توسعه را نسبت به هر مجموعه ی دیگر داشته است.
یادم هست وقتی #ملی_مذهبی ها بیست سی سال پیش بر لزوم گفتگو با دول غربی تکیه میکردند امام جمعه ی تهران گفت : این آقایان #سنگ_استنجا هستند وقتی کار غرب با اینها تمام شود ... و من یخ زده بودم هم به سبب این تشبیه پلید هم به سبب حرمت نماز جمعه .او هم باید چند سال صبر میکرد تا مزد خدمات بی نظیرش همانگونه که طعنه زده بود بگیرد دخترانش را دهان دریدگان فحاش ناسزا می گفتند و خودش شد #مغروق_استخر_فرح
یادم هست ؛ بزرگ قوم در نشست قوم ، با خشمی آشکار میغرید ما #شاه_سلطان_حسین نمیخواهیم و #سید_اصلاحات رنگ به رخساره نداشت .. و حالا تحت زعامت همان بزرگ قوم شمال و جنوب کشور ملک طلق روسیه و چین شده است .
یا آن معجزه ی بدذات هزاره ی سوم که فرو میکوفت همه را به چماق بی عدالتی و فساد و... و خودش #ام_الفساد قرن شد و...
و حالا من مانده ام این یادها ... و میگویم : واقعا بهتر است مردم چنین چیزهایی را به یاد داشته باشند تا نگذارند تکرار شود یا اینقدر اینها در #مدار_صفر_درجه ی زیست ما تکراری است که همان بهتر که فراموش شوند ؟!
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
Forwarded from نیازستان
#سینما
چقدر فیلم خوب ندیده هست
چقدر من هنوز که هنوز است با سینما درگیرم
از پنج شش سالگی که پا به سینما گذاشته ام و مفتون نور و رنگ و صدا شده ام در #آن_اتاق_تاریک بیش از چهل سال میگذرد و من همچنان با این محبوب ترین رفقا درجنگم حکایت من و سینما خیلی غریب است.
نمی پذیرمش اما نمی توانم ازش بگذرم . یک شرنگ گواراست برایم که باید بنویسمش..
اما در باره ی سینمای #ژان_پی_یر_ژونه چه بگویم جز آن مفتون شدن، این مرد چرا اینطور است!؟ دوربینش را چطور اینجا میگذارد؟ تدوینش را چطور اینطور میکند؟ چه رنگی می پاشد بر صحنه !؟ دیالوگ از کجا می آورد !؟ و این طنز عجیب در #کلاف_سر_در_گم
در باره ی این فیلم چقدر میتوان حرف زد چقدر میتوان زدش و چقدر میتوان مقهورش شد
شما #کلاف_سر_در_گم را ببینید تا من بتوانم این حیرتم را جمع و جور کنم و روزی بر این اثر عجیب مطلبی بنویسم .
اثری که بی شک اسیر توطئه ی سکوت گنده ها شده است...
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
چقدر فیلم خوب ندیده هست
چقدر من هنوز که هنوز است با سینما درگیرم
از پنج شش سالگی که پا به سینما گذاشته ام و مفتون نور و رنگ و صدا شده ام در #آن_اتاق_تاریک بیش از چهل سال میگذرد و من همچنان با این محبوب ترین رفقا درجنگم حکایت من و سینما خیلی غریب است.
نمی پذیرمش اما نمی توانم ازش بگذرم . یک شرنگ گواراست برایم که باید بنویسمش..
اما در باره ی سینمای #ژان_پی_یر_ژونه چه بگویم جز آن مفتون شدن، این مرد چرا اینطور است!؟ دوربینش را چطور اینجا میگذارد؟ تدوینش را چطور اینطور میکند؟ چه رنگی می پاشد بر صحنه !؟ دیالوگ از کجا می آورد !؟ و این طنز عجیب در #کلاف_سر_در_گم
در باره ی این فیلم چقدر میتوان حرف زد چقدر میتوان زدش و چقدر میتوان مقهورش شد
شما #کلاف_سر_در_گم را ببینید تا من بتوانم این حیرتم را جمع و جور کنم و روزی بر این اثر عجیب مطلبی بنویسم .
اثری که بی شک اسیر توطئه ی سکوت گنده ها شده است...
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
Forwarded from نیازستان
@Niyazestanbarani
#نکته_دردستان
#عادت_میکنیم
عجیب است ما آدمها #عادت_میکنیم و عجیب تر اینکه همیشه هم به #بدیها عادت میکنیم.
این چه رازی است وچه کسانی این راز را فهمیده اند؟!
کسی به راستگویی عادت نمیکند اما طی چند ماه معتاد دروغ میشویم.
برای اعتیاد به بد بینی و بدگویی فقط چند هفته لازم داریم اما حتا اگر یکسال تمرین مثبت بینی کنیم و خوش گویی، به یکی دو روز میتوان کنار نهاد محصول یکسال را...
ما به مهرورزی و دوست داشتن خو نمی گیریم اما براثر حادثه ای، کینه میشود کیسه ی زهری همیشگی و هی میریزد در جویبار رگهایمان تا فقط حنظل برویاند و کبَست..
به بود ِعزیزانمان انس نمیگیریم.
بودشان آنقدر اعتیادآور نیست که خماری بکشدمان به خانه ی پدر، مادر، خواهر،دوست، برادر و...
اما چهلمشان نارسیده، نبودشان چنان عادی میشود برایمان که نه خطوط چهره شان در صفحه ی مات چشمهایمان میماند نه آهنگ صدایشان در پرده ی سنگین گوشهایمان..
#عادت_میکنیم ما
اما به نبودها و نابودها؛
به نبود ِ #کودکی #نوجوانی #دلهره #عاشقیت #صف_تلفنهای_دوریالی #سینما #عصرجدید #کتاب #روبروی_دانشگاه #آهنگ_ربنا(؟!) #پاییزوخوابهای_طلایی #موذن-اردبیلی #ابوالفضل_جلیلی #مهمانی #خنده #آدینه #کیان #گل_آقا #ادبستان #پس_قلعه #توچال #آب_کرج #فشاریها #چنارهای_ولیعصر #چشمه_علی #کوچه_باغها و..حتا به نبود ِ چیزهای خیلی تازه #فیس_بوک #تلگرام و...
#پدر #مادر #پدرمادربزرگها که هیچ..
#همسر #فرزند و..
ویک روز یادمان میرود اصلا که #من_ی بوده که #آرزوهای_بلندی داشته که در جوانی آسمان را سنگی میافته بر سینه اش که میخواسته #خدا شود روزی که...
#عادت_میکنیم به #نابود_خویش و..
سرانجام #عادت_میکنیم به نبود ِ ِ#زندگی که نبود ِ همه ی ماست که #مرگ است..
آری #عادت_میکنیم و
عجیبیم ما
اما؛
آنانکه زندگی را از ما میدزدند آن راز را فهمیده اند و خیلی خوب میدانند که #ما؛ #عادت_میکنیم
نه که #انسانیم ما...؟!
@Niyazestanbarani
🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹
#نکته_دردستان
#عادت_میکنیم
عجیب است ما آدمها #عادت_میکنیم و عجیب تر اینکه همیشه هم به #بدیها عادت میکنیم.
این چه رازی است وچه کسانی این راز را فهمیده اند؟!
کسی به راستگویی عادت نمیکند اما طی چند ماه معتاد دروغ میشویم.
برای اعتیاد به بد بینی و بدگویی فقط چند هفته لازم داریم اما حتا اگر یکسال تمرین مثبت بینی کنیم و خوش گویی، به یکی دو روز میتوان کنار نهاد محصول یکسال را...
ما به مهرورزی و دوست داشتن خو نمی گیریم اما براثر حادثه ای، کینه میشود کیسه ی زهری همیشگی و هی میریزد در جویبار رگهایمان تا فقط حنظل برویاند و کبَست..
به بود ِعزیزانمان انس نمیگیریم.
بودشان آنقدر اعتیادآور نیست که خماری بکشدمان به خانه ی پدر، مادر، خواهر،دوست، برادر و...
اما چهلمشان نارسیده، نبودشان چنان عادی میشود برایمان که نه خطوط چهره شان در صفحه ی مات چشمهایمان میماند نه آهنگ صدایشان در پرده ی سنگین گوشهایمان..
#عادت_میکنیم ما
اما به نبودها و نابودها؛
به نبود ِ #کودکی #نوجوانی #دلهره #عاشقیت #صف_تلفنهای_دوریالی #سینما #عصرجدید #کتاب #روبروی_دانشگاه #آهنگ_ربنا(؟!) #پاییزوخوابهای_طلایی #موذن-اردبیلی #ابوالفضل_جلیلی #مهمانی #خنده #آدینه #کیان #گل_آقا #ادبستان #پس_قلعه #توچال #آب_کرج #فشاریها #چنارهای_ولیعصر #چشمه_علی #کوچه_باغها و..حتا به نبود ِ چیزهای خیلی تازه #فیس_بوک #تلگرام و...
#پدر #مادر #پدرمادربزرگها که هیچ..
#همسر #فرزند و..
ویک روز یادمان میرود اصلا که #من_ی بوده که #آرزوهای_بلندی داشته که در جوانی آسمان را سنگی میافته بر سینه اش که میخواسته #خدا شود روزی که...
#عادت_میکنیم به #نابود_خویش و..
سرانجام #عادت_میکنیم به نبود ِ ِ#زندگی که نبود ِ همه ی ماست که #مرگ است..
آری #عادت_میکنیم و
عجیبیم ما
اما؛
آنانکه زندگی را از ما میدزدند آن راز را فهمیده اند و خیلی خوب میدانند که #ما؛ #عادت_میکنیم
نه که #انسانیم ما...؟!
@Niyazestanbarani
🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹
Forwarded from نیازستان
#سینما
چقدر فیلم خوب ندیده هست
چقدر من هنوز که هنوز است با سینما درگیرم
از پنج شش سالگی که پا به سینما گذاشته ام و مفتون نور و رنگ و صدا شده ام در #آن_اتاق_تاریک بیش از چهل سال میگذرد و من همچنان با این محبوب ترین رفقا درجنگم حکایت من و سینما خیلی غریب است.
نمی پذیرمش اما نمی توانم ازش بگذرم . یک شرنگ گواراست برایم که باید بنویسمش..
اما در باره ی سینمای #ژان_پی_یر_ژونه چه بگویم جز آن مفتون شدن، این مرد چرا اینطور است!؟ دوربینش را چطور اینجا میگذارد؟ تدوینش را چطور اینطور میکند؟ چه رنگی می پاشد بر صحنه !؟ دیالوگ از کجا می آورد !؟ و این طنز عجیب در #کلاف_سر_در_گم
در باره ی این فیلم چقدر میتوان حرف زد چقدر میتوان زدش و چقدر میتوان مقهورش شد
شما #کلاف_سر_در_گم را ببینید تا من بتوانم این حیرتم را جمع و جور کنم و روزی بر این اثر عجیب مطلبی بنویسم .
اثری که بی شک اسیر توطئه ی سکوت گنده ها شده است...
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
چقدر فیلم خوب ندیده هست
چقدر من هنوز که هنوز است با سینما درگیرم
از پنج شش سالگی که پا به سینما گذاشته ام و مفتون نور و رنگ و صدا شده ام در #آن_اتاق_تاریک بیش از چهل سال میگذرد و من همچنان با این محبوب ترین رفقا درجنگم حکایت من و سینما خیلی غریب است.
نمی پذیرمش اما نمی توانم ازش بگذرم . یک شرنگ گواراست برایم که باید بنویسمش..
اما در باره ی سینمای #ژان_پی_یر_ژونه چه بگویم جز آن مفتون شدن، این مرد چرا اینطور است!؟ دوربینش را چطور اینجا میگذارد؟ تدوینش را چطور اینطور میکند؟ چه رنگی می پاشد بر صحنه !؟ دیالوگ از کجا می آورد !؟ و این طنز عجیب در #کلاف_سر_در_گم
در باره ی این فیلم چقدر میتوان حرف زد چقدر میتوان زدش و چقدر میتوان مقهورش شد
شما #کلاف_سر_در_گم را ببینید تا من بتوانم این حیرتم را جمع و جور کنم و روزی بر این اثر عجیب مطلبی بنویسم .
اثری که بی شک اسیر توطئه ی سکوت گنده ها شده است...
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
Forwarded from نیازستان
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#سینما_سینماودیگرهیچ
#داگ_ویل
هرکار میکنم نمیتوانم از دیدن بارها و بارهای این فیلم بگذرم...
بی شک #داگویل در سیاهه ی پنج فیلم برتر من است که زندگی در این عصر به دیدن همین گونه فیلمها می ارزید...
اگر #سینمایی هستید خود را محروم نکنید...
@Niyazestanbarani
🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹
#داگ_ویل
هرکار میکنم نمیتوانم از دیدن بارها و بارهای این فیلم بگذرم...
بی شک #داگویل در سیاهه ی پنج فیلم برتر من است که زندگی در این عصر به دیدن همین گونه فیلمها می ارزید...
اگر #سینمایی هستید خود را محروم نکنید...
@Niyazestanbarani
🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹