#بایگانی
همیشه باور داشته ام یکی از نقایص زندگی ما ایرانیان نداشتن #بایگانی درست و حسابی است (چه فردی چه اجتماعی) گویا قوی ترین بایگان سوزها و گذشته ویران کنها #اسکندر بوده و بعد شاهان ساسانی، دقت کنید ایشان آنقدر اثار و مدارک روزگار #اشکانیان را سوزانده اند که تقریبا هیچ چیز از آنها نمیدانیم. شما احتمالا نمیدانید در دوره ی ننگین #قاجار کسی مسول ویرانی آثار گوناگون #صفویه در تمام ایران بویژه سپاهان بوده است که همین چند اثر باقی مانده به پایمردی او و زیرسبیلی رد کردن او باقی مانده است.
ما در زندگی شخصی نیز این سفارش را بارها شنیده ایم؛ #فراموشش_کن..
اما باید این خلأ بزرگ را ترمیم کرد.
عکس بالا مرا یاد ایام نوجوانی انداخت که دراواخر دهه ی شصت سه تار به دست درخیابان میرفتم و نگاههای متعجب مردم را میدیدم ومیترسیدم
کسی متعرضم نشد اما هراس همیشه بود. پیشتر داستان #سه_تار #جلال_آل_احمد را خوانده بودم و همیشه منتظر شکسته شدن سازم بودم سازمن نشکست اماگویا بسیاری سازها شکسته شدند تا یک ملت برسد به اینجا
راستی (آقای شما هم #جنتلمنه)؟!
پ.ن: فرصت کردید نام امضاکننده را گوگل کنید
@Niyazestanbarani
🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹
همیشه باور داشته ام یکی از نقایص زندگی ما ایرانیان نداشتن #بایگانی درست و حسابی است (چه فردی چه اجتماعی) گویا قوی ترین بایگان سوزها و گذشته ویران کنها #اسکندر بوده و بعد شاهان ساسانی، دقت کنید ایشان آنقدر اثار و مدارک روزگار #اشکانیان را سوزانده اند که تقریبا هیچ چیز از آنها نمیدانیم. شما احتمالا نمیدانید در دوره ی ننگین #قاجار کسی مسول ویرانی آثار گوناگون #صفویه در تمام ایران بویژه سپاهان بوده است که همین چند اثر باقی مانده به پایمردی او و زیرسبیلی رد کردن او باقی مانده است.
ما در زندگی شخصی نیز این سفارش را بارها شنیده ایم؛ #فراموشش_کن..
اما باید این خلأ بزرگ را ترمیم کرد.
عکس بالا مرا یاد ایام نوجوانی انداخت که دراواخر دهه ی شصت سه تار به دست درخیابان میرفتم و نگاههای متعجب مردم را میدیدم ومیترسیدم
کسی متعرضم نشد اما هراس همیشه بود. پیشتر داستان #سه_تار #جلال_آل_احمد را خوانده بودم و همیشه منتظر شکسته شدن سازم بودم سازمن نشکست اماگویا بسیاری سازها شکسته شدند تا یک ملت برسد به اینجا
راستی (آقای شما هم #جنتلمنه)؟!
پ.ن: فرصت کردید نام امضاکننده را گوگل کنید
@Niyazestanbarani
🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹
#ذکرستان
شک نکنید که یکی از کلیدی ترین مفاهیم زندگی رو به رشد، زندگی رو به کامیابی و رستگاری بی شک #ذکر است. ویکی از معایب بزرگ انسان ایرانی و جامعه ی ایرانی #فراموشی است.
ذکر و یاد خوبیها یا بدیها، پیروزی ها یا شکست ها، معایب یا محاسن.. زندگی شخصی و اجتماعی، معجزه ی بزرگی در پی دارد. معجزه ای که تلاش برای سد کردن و جلوگیری از تکرار کاستیها و شکستهاست. و نیرو گرفتن و مجال دادن به پیروزی ها و نیکی هاست..
در مقام یک همیشه جستجوگر هیچ یک از دوستان و همسفرانم به یاد ندارند که بدیشان گفته باشم چیزی را #فراموش کنند. ناکامی های عاطفی، شکستهای کاری، از دست دادن ها و... در تمام این موارد گفته ام موضوع را به یاد بیاور سعی کن تمام ابعادش را، دلایلش را و نتایجش را بشناسی وقتی شناختی در موزه ی وجودت جای مناسبش را پیدا کن نشانی اش را به خاطر بسپار و گهگاه به ضرورت یا از سر #ذکر یادش کن.. فقط در چنین صورتی است که تو به #صلح رسیده ای، تنها در چنین حالتی است که خر در پا یا سنگریزه در کفش طی طریق نخواهی کرد، کاری که بی شک از بدترین عذابهای دوزخ است.
آری این تنها راه ساختن خویش و جامعه ی خویش است، انسان بی حافظه انسان بی موزه، انسان بی طبقه بندی شناختی.. تمام عمر در #مدار_صفر_درجه خواهد چرخید و در حالیکه اغلب مردم جهان چهار فصل خدا را تجربه میکنند و رنگارنگی حیات را میچشند، او اسیر سرد و یخزده ی برفهای نارویاست.
جامعه ی فراموشکار نیز جهنمی است که نتوانسته خود را به #چرخه ی طبیعی هستی برساند و در مدار صفر صرفا دور خویش میچرخد.
متاسفانه نسخه ی #فراموشش_کن از کودکی برای فرزندان ایران تجویز میشود آنگاه که کودک زمین میخورد حواسش را پرت میکنیم از درد تا بعدها آوار دردها او را له کند..
حال آنکه باید بالای سر کودک بایستیم و بگوییم: برخیز فرزندم، کجات درد گرفت؟ بیا ببینیم چقدر آسیب دیده؟ باید برایش فکری کنیم. به نظرت چه شد که افتادی؟ این افتادن غیر از درد حسنی هم دارد؟ چه کار باید بکنیم تا خوبیهاش بیشتر شود؟
کودکی که در چنین شرایطی برمی روید از نمره ی کم نمی ترسد، تحلیلش میکند تا راه بهتری بیابد. چنین فرزندی در دوست یابی و عاشقی اهل پرواست از #وقتش خبرهایی دارد. آهستگی میداند. و با تمام اینها اگر شکست خورد مینشیند مرور میکند ریشه می یابد دست به زانو مینهد و یا الله میگوید و راه می افتد چون او میداند به قول تنها #علی_عالی آمده است که بماند..
سبب یادداشت بالا صرفا یاد برخی اسمهایی بود که در چهل سال گذشته هیاهوها راه انداخت میان ملت #جوگیر و چندی بعد فراموش شده. فراموشی قطعا هدیه ی اهریمن است برای انداختن انسان در #مدار_صفر_درجه. فراموشی مجالی است برای بازسازی گناه و تباهی اگر جامعه بتواند پدیده ای را بشناسد و مثلا ویرانگری آن را دریابد میبرد میگذاردش در همان قفسه های شناختی وگرنه، نه اینکه طبق قوانین هستی چیزی نابود نمیشود، هیچ پدیده ی شومی هم فراموش نخواهد شد، او در کمین منتظر است و فرصتی میجوید که باز ما را شکار کند.
در ذیل برخی حوادث و اسامی را یادآوری میکنم که حالا برای بسیاری از ما روزگاری حتا بیشتر از واقعیتشان دردناک بوده و اکنون هیچ دردی ندارند..
#رضا_شاه #ساواک #محمدرضاشاه #برادران_رضایی #چیتگر #اوین #سیاهکل #سینما_رکس #خلخالی #حاج_عمران #سردشت #کربلای_چهار #حلبچه #۵۹۸ #قتلهای_زنجیره_ای #سعیدان_امامی #مرتضوی #حنایی #عسگر #حجاریان #توقیف_فله_ای_مطبوعات #دهنمکی #انصارحزب_الله #تعدیل_اقتصادی #رفیق_دوست #اژه_ای #کرباسچی #زنجانی #دکل_نفتی #هزارمیلیارد_ دلار_درآمد #۷۸ #۸۸ #۹۸
#نجفی_استاد #شهرداری_قالیباف #بم #رودبار_منجیل #سانچی #پلاسکو و.. بس است دیگر..
الحمد لله اولا و آخرا
#دکتر_محسن_یارمحمدی
همیشه جویای معرفت و محبت
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
شک نکنید که یکی از کلیدی ترین مفاهیم زندگی رو به رشد، زندگی رو به کامیابی و رستگاری بی شک #ذکر است. ویکی از معایب بزرگ انسان ایرانی و جامعه ی ایرانی #فراموشی است.
ذکر و یاد خوبیها یا بدیها، پیروزی ها یا شکست ها، معایب یا محاسن.. زندگی شخصی و اجتماعی، معجزه ی بزرگی در پی دارد. معجزه ای که تلاش برای سد کردن و جلوگیری از تکرار کاستیها و شکستهاست. و نیرو گرفتن و مجال دادن به پیروزی ها و نیکی هاست..
در مقام یک همیشه جستجوگر هیچ یک از دوستان و همسفرانم به یاد ندارند که بدیشان گفته باشم چیزی را #فراموش کنند. ناکامی های عاطفی، شکستهای کاری، از دست دادن ها و... در تمام این موارد گفته ام موضوع را به یاد بیاور سعی کن تمام ابعادش را، دلایلش را و نتایجش را بشناسی وقتی شناختی در موزه ی وجودت جای مناسبش را پیدا کن نشانی اش را به خاطر بسپار و گهگاه به ضرورت یا از سر #ذکر یادش کن.. فقط در چنین صورتی است که تو به #صلح رسیده ای، تنها در چنین حالتی است که خر در پا یا سنگریزه در کفش طی طریق نخواهی کرد، کاری که بی شک از بدترین عذابهای دوزخ است.
آری این تنها راه ساختن خویش و جامعه ی خویش است، انسان بی حافظه انسان بی موزه، انسان بی طبقه بندی شناختی.. تمام عمر در #مدار_صفر_درجه خواهد چرخید و در حالیکه اغلب مردم جهان چهار فصل خدا را تجربه میکنند و رنگارنگی حیات را میچشند، او اسیر سرد و یخزده ی برفهای نارویاست.
جامعه ی فراموشکار نیز جهنمی است که نتوانسته خود را به #چرخه ی طبیعی هستی برساند و در مدار صفر صرفا دور خویش میچرخد.
متاسفانه نسخه ی #فراموشش_کن از کودکی برای فرزندان ایران تجویز میشود آنگاه که کودک زمین میخورد حواسش را پرت میکنیم از درد تا بعدها آوار دردها او را له کند..
حال آنکه باید بالای سر کودک بایستیم و بگوییم: برخیز فرزندم، کجات درد گرفت؟ بیا ببینیم چقدر آسیب دیده؟ باید برایش فکری کنیم. به نظرت چه شد که افتادی؟ این افتادن غیر از درد حسنی هم دارد؟ چه کار باید بکنیم تا خوبیهاش بیشتر شود؟
کودکی که در چنین شرایطی برمی روید از نمره ی کم نمی ترسد، تحلیلش میکند تا راه بهتری بیابد. چنین فرزندی در دوست یابی و عاشقی اهل پرواست از #وقتش خبرهایی دارد. آهستگی میداند. و با تمام اینها اگر شکست خورد مینشیند مرور میکند ریشه می یابد دست به زانو مینهد و یا الله میگوید و راه می افتد چون او میداند به قول تنها #علی_عالی آمده است که بماند..
سبب یادداشت بالا صرفا یاد برخی اسمهایی بود که در چهل سال گذشته هیاهوها راه انداخت میان ملت #جوگیر و چندی بعد فراموش شده. فراموشی قطعا هدیه ی اهریمن است برای انداختن انسان در #مدار_صفر_درجه. فراموشی مجالی است برای بازسازی گناه و تباهی اگر جامعه بتواند پدیده ای را بشناسد و مثلا ویرانگری آن را دریابد میبرد میگذاردش در همان قفسه های شناختی وگرنه، نه اینکه طبق قوانین هستی چیزی نابود نمیشود، هیچ پدیده ی شومی هم فراموش نخواهد شد، او در کمین منتظر است و فرصتی میجوید که باز ما را شکار کند.
در ذیل برخی حوادث و اسامی را یادآوری میکنم که حالا برای بسیاری از ما روزگاری حتا بیشتر از واقعیتشان دردناک بوده و اکنون هیچ دردی ندارند..
#رضا_شاه #ساواک #محمدرضاشاه #برادران_رضایی #چیتگر #اوین #سیاهکل #سینما_رکس #خلخالی #حاج_عمران #سردشت #کربلای_چهار #حلبچه #۵۹۸ #قتلهای_زنجیره_ای #سعیدان_امامی #مرتضوی #حنایی #عسگر #حجاریان #توقیف_فله_ای_مطبوعات #دهنمکی #انصارحزب_الله #تعدیل_اقتصادی #رفیق_دوست #اژه_ای #کرباسچی #زنجانی #دکل_نفتی #هزارمیلیارد_ دلار_درآمد #۷۸ #۸۸ #۹۸
#نجفی_استاد #شهرداری_قالیباف #بم #رودبار_منجیل #سانچی #پلاسکو و.. بس است دیگر..
الحمد لله اولا و آخرا
#دکتر_محسن_یارمحمدی
همیشه جویای معرفت و محبت
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#یادداشتهای_پریشانی
#ما_و_تاریخ_تاریخ_سوزی
حکمت خالده ی #فراموشش_کن
۱- سر سیاه زمستان هفده سالگی از میان کتابهایی که می خواندم دو کتاب نقش بست بر وجودم: #نامه_های_تیرباران_شدگان و #غزل_داستانهای_سال_بد..
۲- آلمان همیشه برایم سرزمین شگفتی بوده و رعب.. شگفت بود چون گوته داشت و نیچه ، هگل و شلایر ماخر و کانت، هایدگر داشت رزا و هانا و.. مگر میشود اینهمه پر بود؟! شگفت بود چون بعد از تحقیر شدن درسال ۱۹۱۸ به دست دول متفق بیست سال نشده چنان قوی شد که آتش انداخت به تمام جهان و خود بیشتر از همه سوخت و خاکستر شد . اما پس از تحقیر مجدد در سال ۱۹۴۵ فقط بیست بیست و پنج سال لازم داشت که بشود جز قدرتمند ترین اقتصاد جهان و رعب آور بود چون هیتلر داشت و هیملر، گوبلز داشت و آیشمن و..
۳-دراین شگفتی رعب آور کتاب کوچک اما مهیب #نامه_های_تیرباران_شدگان را خواندم. پا به پای نوجوان و پیر و دختر و اغلب پسر میگریستم و تحسین میکردم و قلبم یخ میزد و شعله ور می شدم و هی یک سوال تکرار میشد: آلمانها به چه سبب شرح محاکمات این مخالفان خود را بایگانی کرده بودند و حتا نامه های آخر اعدامیانش با اسم و رسم ثبت و ضبط کرده بودند.. مگر کار راحت این نبود که بی هیچ نشانی دشمنان را معدوم کنند و خلاص؟ مگر احتمال نمی دادند اینها روزی می افتد به چنگ دیگران و..چرا اینها را نگه میداشتند!؟
و باید سالها میگذشت که بفهمم همانطور که #ژن_تاریخی من ایرانی برایش بدیهی است که باید سوخت و چیزی به جا نگذارد ژن آلمانی بداهتا میگفته هرچه انجام داده ایم ( نیک یا زشت) باید بماند برای نسل بعد تا از روی آن زندگی اش را بسازد. به همین سادگی
و بعد که به تاریخ خودمان نگاه کردم با تاریخ تاریخ_سوزی روبرو شدم #اسکندر الواح و پوست نوشته های فراوان نابود کرد و چون ساسانیان بر تخت نشستند چنان همه چیز را سوزاندند که جز چند نام مبهم چیزی نماند برای تاریخ.. تازیان نه تنها کتاب سوزاندند که هرکس را که خط خوارزمی میدانست سربریدند و غزنویان و بعدی هایشان نه تنها ۲۵ جلد از کتاب سی جلدی معتمدان خویش را به عمد تباه کردند که ۲۰۰ سال شاهنامه سوزاندند و ..قاجار ماموران داشت و چشم و گوشان تا ویران کنند هر بنا و اثری را که صفویان بجا نهاده بودند وپهلوی هر اثری از قاجار را انکار و امحا کرد تا خودش اسیر همین رفتار از سوی مجموعه ای شود که نه تنها پنجاه سال پیش از خود که هزاران سال پیش از خود را محو میخواست و منکر بود. مجموعه ای که در خودش رسید به نفی خودش هاشمی چشم پوشید بر دولت جنگ تا اصلاحات او را عقب براند تا عفریته ای بالا بیاید که کل سی سال قبل از خود را نفی کند و.. پیوسته شد این سلسله تا روز قیامت
آری حاکمان ما اثبات خود را در نفی دیگری دیده اند ومحو دیگری و در این کار چنان پیش رفته اند که کل تاریخ ما غرق تاریکی ابهام است کأنه در سیاهی است که میتوان حاکمیت شد
بعدها دیدم گویا این امری #شرقی است ( شرق نه در معنای اشراقی اش البته )
ممتیک ما شده این ابهام
به سبب سیاهزایی های مدام از بالا به پایین ما جلوی کدام واقعه یا فرد نمی توانیم علامت (؟!) نگذاریم؟ شیخ فضل الله وستایشگرش جلال جنی (؟!)
میرزاده ی عشقی وفرخی یزدی(؟!)
رضاشاه (؟!) #کاشانی (؟!) و..بیا تا #سینمارکس و چندین و چند مسعود و سعید(؟!) طالقانی و مطهری و بهشتی (؟!) سیزده آبان(؟!) رفسنجانی(؟!) جنگ (؟!) #مک_فارلین(؟!) #احمدی_نژاد(؟!).. کدام این وقایع روشن است که اطمینان بسازد؟ و این نبود نور و فقدان اطمینان به چه کسانی نیرو می دهد؟!
میگویم این در تاریکی و ابهام انداختن به سبب امحا مخصوص ایران نیست و یاد شوروی می افتم مرگ #ژدانف، #واقعه_ی_لنینگراد ، مرگ #کیریف، #توخاچفسکی ، و نهایتا مرگ خود #استالین که با آلمانها مذاکره میکرد و در همان حال کسانی را به اتهام میل به مذاکره با آلمانها سر میکوفت..
آری امروز نیز ارباب قدرت و ثروت و شهرت و... هیچ کدام به صورت عریان خاطرات خود را نمی نویسند و اگر بنویسند تنها اتفاقی که می افتد افزودن سیاهی و ابهام است چیزی که برایش ساخته شده اند
به گمانم در کل تاریخ ما یک استثنا وجود دارد آنهم مردان مردی است که بیش از هزار سال پیش گله به گله ی این خاک را چرخیدند و حکایات موجود را از گذشته جمع کردند و سپردند به فردوسی و او با امانتداری بسیار گرد آورد و همین بایگانی ناقص را جاودانه کرد تا کمی بدانیم که بوده ایم و چه شده ایم و چه میتوانیم بشویم و چگونه.
برگردیم به سوال اول :
چرا آلمان می تواند طی بیست سال از خاکستر برآید و ما پس از سی سال هنوز نتوانسته ایم آبادان و خرمشهر را آباد و خرم کنیم!؟
من فکر میکنم کسانی مثل شاملو به جای بلغور #این_ملت_حافظه_ی_تاریخی ندارد باید #بایگانی این حافظه را پدید می آوردند کاری که تقریبا هیچکس برای نجات نسل بعد نکرده است نه گوکوش نه فرح پهلوی نه بچه های اصیل جنگ و👇👇👇
#ما_و_تاریخ_تاریخ_سوزی
حکمت خالده ی #فراموشش_کن
۱- سر سیاه زمستان هفده سالگی از میان کتابهایی که می خواندم دو کتاب نقش بست بر وجودم: #نامه_های_تیرباران_شدگان و #غزل_داستانهای_سال_بد..
۲- آلمان همیشه برایم سرزمین شگفتی بوده و رعب.. شگفت بود چون گوته داشت و نیچه ، هگل و شلایر ماخر و کانت، هایدگر داشت رزا و هانا و.. مگر میشود اینهمه پر بود؟! شگفت بود چون بعد از تحقیر شدن درسال ۱۹۱۸ به دست دول متفق بیست سال نشده چنان قوی شد که آتش انداخت به تمام جهان و خود بیشتر از همه سوخت و خاکستر شد . اما پس از تحقیر مجدد در سال ۱۹۴۵ فقط بیست بیست و پنج سال لازم داشت که بشود جز قدرتمند ترین اقتصاد جهان و رعب آور بود چون هیتلر داشت و هیملر، گوبلز داشت و آیشمن و..
۳-دراین شگفتی رعب آور کتاب کوچک اما مهیب #نامه_های_تیرباران_شدگان را خواندم. پا به پای نوجوان و پیر و دختر و اغلب پسر میگریستم و تحسین میکردم و قلبم یخ میزد و شعله ور می شدم و هی یک سوال تکرار میشد: آلمانها به چه سبب شرح محاکمات این مخالفان خود را بایگانی کرده بودند و حتا نامه های آخر اعدامیانش با اسم و رسم ثبت و ضبط کرده بودند.. مگر کار راحت این نبود که بی هیچ نشانی دشمنان را معدوم کنند و خلاص؟ مگر احتمال نمی دادند اینها روزی می افتد به چنگ دیگران و..چرا اینها را نگه میداشتند!؟
و باید سالها میگذشت که بفهمم همانطور که #ژن_تاریخی من ایرانی برایش بدیهی است که باید سوخت و چیزی به جا نگذارد ژن آلمانی بداهتا میگفته هرچه انجام داده ایم ( نیک یا زشت) باید بماند برای نسل بعد تا از روی آن زندگی اش را بسازد. به همین سادگی
و بعد که به تاریخ خودمان نگاه کردم با تاریخ تاریخ_سوزی روبرو شدم #اسکندر الواح و پوست نوشته های فراوان نابود کرد و چون ساسانیان بر تخت نشستند چنان همه چیز را سوزاندند که جز چند نام مبهم چیزی نماند برای تاریخ.. تازیان نه تنها کتاب سوزاندند که هرکس را که خط خوارزمی میدانست سربریدند و غزنویان و بعدی هایشان نه تنها ۲۵ جلد از کتاب سی جلدی معتمدان خویش را به عمد تباه کردند که ۲۰۰ سال شاهنامه سوزاندند و ..قاجار ماموران داشت و چشم و گوشان تا ویران کنند هر بنا و اثری را که صفویان بجا نهاده بودند وپهلوی هر اثری از قاجار را انکار و امحا کرد تا خودش اسیر همین رفتار از سوی مجموعه ای شود که نه تنها پنجاه سال پیش از خود که هزاران سال پیش از خود را محو میخواست و منکر بود. مجموعه ای که در خودش رسید به نفی خودش هاشمی چشم پوشید بر دولت جنگ تا اصلاحات او را عقب براند تا عفریته ای بالا بیاید که کل سی سال قبل از خود را نفی کند و.. پیوسته شد این سلسله تا روز قیامت
آری حاکمان ما اثبات خود را در نفی دیگری دیده اند ومحو دیگری و در این کار چنان پیش رفته اند که کل تاریخ ما غرق تاریکی ابهام است کأنه در سیاهی است که میتوان حاکمیت شد
بعدها دیدم گویا این امری #شرقی است ( شرق نه در معنای اشراقی اش البته )
ممتیک ما شده این ابهام
به سبب سیاهزایی های مدام از بالا به پایین ما جلوی کدام واقعه یا فرد نمی توانیم علامت (؟!) نگذاریم؟ شیخ فضل الله وستایشگرش جلال جنی (؟!)
میرزاده ی عشقی وفرخی یزدی(؟!)
رضاشاه (؟!) #کاشانی (؟!) و..بیا تا #سینمارکس و چندین و چند مسعود و سعید(؟!) طالقانی و مطهری و بهشتی (؟!) سیزده آبان(؟!) رفسنجانی(؟!) جنگ (؟!) #مک_فارلین(؟!) #احمدی_نژاد(؟!).. کدام این وقایع روشن است که اطمینان بسازد؟ و این نبود نور و فقدان اطمینان به چه کسانی نیرو می دهد؟!
میگویم این در تاریکی و ابهام انداختن به سبب امحا مخصوص ایران نیست و یاد شوروی می افتم مرگ #ژدانف، #واقعه_ی_لنینگراد ، مرگ #کیریف، #توخاچفسکی ، و نهایتا مرگ خود #استالین که با آلمانها مذاکره میکرد و در همان حال کسانی را به اتهام میل به مذاکره با آلمانها سر میکوفت..
آری امروز نیز ارباب قدرت و ثروت و شهرت و... هیچ کدام به صورت عریان خاطرات خود را نمی نویسند و اگر بنویسند تنها اتفاقی که می افتد افزودن سیاهی و ابهام است چیزی که برایش ساخته شده اند
به گمانم در کل تاریخ ما یک استثنا وجود دارد آنهم مردان مردی است که بیش از هزار سال پیش گله به گله ی این خاک را چرخیدند و حکایات موجود را از گذشته جمع کردند و سپردند به فردوسی و او با امانتداری بسیار گرد آورد و همین بایگانی ناقص را جاودانه کرد تا کمی بدانیم که بوده ایم و چه شده ایم و چه میتوانیم بشویم و چگونه.
برگردیم به سوال اول :
چرا آلمان می تواند طی بیست سال از خاکستر برآید و ما پس از سی سال هنوز نتوانسته ایم آبادان و خرمشهر را آباد و خرم کنیم!؟
من فکر میکنم کسانی مثل شاملو به جای بلغور #این_ملت_حافظه_ی_تاریخی ندارد باید #بایگانی این حافظه را پدید می آوردند کاری که تقریبا هیچکس برای نجات نسل بعد نکرده است نه گوکوش نه فرح پهلوی نه بچه های اصیل جنگ و👇👇👇
نه .... من و تو.. چرا که برای برون رفت از هزار و یک مسئولیت و هزاران کار سخت یک فرمول ازلی ابدی داریم:
#فراموشش_کن..
#محسن_یارمحمدی
#جستجوگر_تاریخ_و_فرهنگ_ایران
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#فراموشش_کن..
#محسن_یارمحمدی
#جستجوگر_تاریخ_و_فرهنگ_ایران
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹