Forwarded from اتچ بات
#کتاب_بخوانیم
#سوگ_سیاوش
#مردمان_بخارا را در کشتن #سیاوش نوحه هاست چنانکه درهمه ی ولایت ها معروف است و مطربان آن را سرودها ساخته اند و میگریند و قوّالان آن را گریستن #مغان خوانند و این سخن زیادت از ۳۰۰۰ سال است...
#تاریخ_بخارا تالیف هزارسال پیش
در باره ی اسطوره و اسطوره های ایران صدها کتاب و هزاران مقاله نوشته اند و خواهند نوشت و این یعنی؛ آدمیان از چیزهایی مینویسند که هنوز زنده اند و اتفاقا جریان بودنشان آنقدر قوی است که چه ما بدانیم وچه ندانیم بر زندگی ما اثرها دارند،گسترده و ژرف...
اسطوره ی #سیاوش از زنده ترین اسطوره های ایران ِفرهنگی است از فرغانه وپنجکنت تا خجند از سمرقند و بخارا تا بلخ و هرات از طوس و نشابور تا سپاهان و همدان و لرستان، از مُکران و سیستان تا شیراز و کرماشان، از کردستان تا آذرآبادگان و آناتولی و... همه ی ایران.
#شاهرخ_مسکوب از اسطوره پژوهان دانشمند و بینش مند ایران است. او در کتاب #سوگ_سیاوش تلاش می کند در سه فصل ِ غروب، شب و طلوع آنچه را از اسطوره ی سیاوش دریافته است با ما درمیان بگذارد و ما سیری کنیم #درمرگ_ورستاخیز
#سوگ_سیاوش پس از پیش درآمد با این جملات از #گاتها آغاز شده است :
"در آغاز آن دو گوهر همزاد در پندار و گفتار و کردار، بهتر و بدتر در اندیشه هویدا شدند درمیان این دو،نیک اندیشان درست برگزیدند نه بداندیشان"
چاپی که در اختیار من است چاپ هفتم به سال ۱۳۸۶ است و ناشر خوارزمی است.
خواندن این کتاب برای همه ی علاقه مندان #ایران_جان مغتنم است...
@niyazestanbarani
#سوگ_سیاوش
#مردمان_بخارا را در کشتن #سیاوش نوحه هاست چنانکه درهمه ی ولایت ها معروف است و مطربان آن را سرودها ساخته اند و میگریند و قوّالان آن را گریستن #مغان خوانند و این سخن زیادت از ۳۰۰۰ سال است...
#تاریخ_بخارا تالیف هزارسال پیش
در باره ی اسطوره و اسطوره های ایران صدها کتاب و هزاران مقاله نوشته اند و خواهند نوشت و این یعنی؛ آدمیان از چیزهایی مینویسند که هنوز زنده اند و اتفاقا جریان بودنشان آنقدر قوی است که چه ما بدانیم وچه ندانیم بر زندگی ما اثرها دارند،گسترده و ژرف...
اسطوره ی #سیاوش از زنده ترین اسطوره های ایران ِفرهنگی است از فرغانه وپنجکنت تا خجند از سمرقند و بخارا تا بلخ و هرات از طوس و نشابور تا سپاهان و همدان و لرستان، از مُکران و سیستان تا شیراز و کرماشان، از کردستان تا آذرآبادگان و آناتولی و... همه ی ایران.
#شاهرخ_مسکوب از اسطوره پژوهان دانشمند و بینش مند ایران است. او در کتاب #سوگ_سیاوش تلاش می کند در سه فصل ِ غروب، شب و طلوع آنچه را از اسطوره ی سیاوش دریافته است با ما درمیان بگذارد و ما سیری کنیم #درمرگ_ورستاخیز
#سوگ_سیاوش پس از پیش درآمد با این جملات از #گاتها آغاز شده است :
"در آغاز آن دو گوهر همزاد در پندار و گفتار و کردار، بهتر و بدتر در اندیشه هویدا شدند درمیان این دو،نیک اندیشان درست برگزیدند نه بداندیشان"
چاپی که در اختیار من است چاپ هفتم به سال ۱۳۸۶ است و ناشر خوارزمی است.
خواندن این کتاب برای همه ی علاقه مندان #ایران_جان مغتنم است...
@niyazestanbarani
Telegram
attach 📎
#یادداشتهای_پریشانی
#آیین_عزاداری_و_زبل_بازی_ایرانیان(۲)
در یادداشت پیشین از آیین بودن سوگواری و ریشه های هزاران ساله آن گفتم و اینکه طبعا و با توجه به باور ایرانیان درباره ی خلود روان و حساب کتاب رستاخیز نباید اینهمه به فقدان کسی بپردازند که می پردازند و بنابراین باید به ابعاد و کارکردهای دیگر این آیین از مناظر مختلف توجه کرد.
به شاهنامه پرداختم و نخستین عزاداری را در اسطوره ی نخستین انسان و شهریار ( کیومرث) نشان دادم که پس از یکسال سروش به کیومرث گفت : رخت عزا درآرد و با کین_خواهی از خون سیامک دل را نیز بی خارخار کند.
در این اسطوره ما در می یابیم نخستین انسان در جهان ایرانیان مثل نخستین انسان سامیان #سوگوار است با این فرق که آدم در آغاز سوگوار هبوط و فراق بهشت است و چندی بعد سوگوار پسرش هابیل ..
به هر حال در شاهنامه چنین سوگواری های پرشور و غوغا ویژه ی نوادر مخصوصا جوانان کشته شده است نه آنان که عمرشان بویژه در پیری به سرآمده .مثلا عزاداری زال و رستم بر سام بسیار منطقی است و خالی از شور و غوغای آیینی و دراماتیک .. اما سوگ #سیاوش، #سهراب ، #اسفندیار یا جوانان خاندان گودرز کشودگان بسیار حزن انگیز و همراه آیینهاست؛
گیسو بریدن ، کبودپوشیدن، بر سر و روی زدن و گوشت و پوست کندن ،بریدن یال و بش اسب پهلوان و گاه پی کردن یا در بیابان رها کردن اسب ،ویله و فغان دسته جمعی و گردآمدن و چرخ زدن و..
پس از اسلام نیز اندک روایاتی مبنی بر تغزیت و گریستن بر #کشته_شدگان مظلوم داریم .
نقل است حضرت رسول پس از احد اندوهگین شد زیرا کسی بر #حمزه مویه نمیکرد بزرگان زنان قوم را به تعزیت و تسلیت نزد رسول الله فرستادند و پیامبر ضمن همراهی با گریه و مویه از ایشان تشکر کرد.
در سوگ اباعبدالله نیز نقل است اهالی کوفه و اعراب بادیه گرد به سوگواری نشسته اند و علی بن حسین نیز در روز عاشورا به تعزا می نشسته یا امامان پنجم و ششم در نگاهداشت این مظلومیت و گریه در روز عاشورا اهتمام داشته اند.
در ایران نیز گویا به طور فراگیر و رسمی این #آل_بویه بوده که برسوگواری عیان حسین(ع) اهتمام داشته اند و قطعا آیینهای عزاداری امام سوم شیعیان با آیینهای مرسوم سوگواری ایرانیان بویژه #سوگ_سیاوش ارتباطها یافته و طی بیش ازهزار و دویست سال دستخوش تحولات و تطورات گوناگون واقع شده است.
اما عاشورا و سوگ حسین را میتوان از ابعاد گوناگونی مورد بررسی قرار داد تا تصویری واقعی تر و روشن تری ازین فراگیرترین واقعه ی آیینی دست داد.
عظمت عاشورا و گستردگی این آیین در سراسر فلات ایران هرگز قابل چشم پوشی نیست . #تقلیل این آیین به چند خط از سر جهل یا #همه_چیز تلقی کردن این منسک و دربرابر قراردادن آن با سایر آیینهای ریشه دار ایرانیان پشت و روی سکه ی جهل اند. و این کار نشان از بی خبری بی هدف یا تجاهل هدف مند سودجویان بهره مند دارد.
نه امثال صادق هدایت عزای حسین را فهمیده اند نه امثال حاج آقا هدایت.. از نظر نویسنده هردوی ایشان ( دست کم دراین مورد) نقطه اشتراک محکمی به نام جهل دارند که گفتم ویرانگرترین ماده ی مخدر و مخرب سده ی گذشته در جامعه ی ایران است.
اما چیستی، چرایی ، چگونگی و... این آیین همچنان قابل بررسی است و در این میان پرسشهایی بنیادین وجود دارد که من یکی از آنها را مطرح میکنم و پاسخ به ذهن خویش رسیده را نیز خواهم گفت تا شاید فتح بابی باشد برای کسی و کسانی تا بهتر از پیش بتوانند این آیین شگرف را تعریف و وصف کنند. چیزی که بیشتر و پیشتر از تاییدها یا رد و اینکارها نیازمندش هستیم .
و اما پرسش من این است. که ما ایرانیان و شیعیان اعتقاد داریم همه امامانمان در مظلومیتی حزن آلود کشته میشوند اصلا این اعتقاد آنقدر قوی است که با هیچ غالبی همدل نیستیم چون در این راه غالب کسی است که شهید شود ( عدم همسویی مردم ایران با حاکمیت غالب این روزها و تلاش حاکمیت برای شهید پروری یا شهید سازی نکته ای مهم و بنیادین است) الان اگر عاشوراست و اینجا اگر کربلاست او که کشته میشود و محصور،حسینی و سجادی و زینبی است نه اوکه میکشد و محصور میکند .
عاشورا و فرهنگش عمیقتر و فراگیر تر از آن است که تصور میشود با اینحال سخن من این نبود سخن پرسشی که در یادداشت بعدی بدان می پردازم این است که ؛
چرا ایرانیان از میان امامان مقتول و مسموم اینهمه بر امام حسین تکیه دارند و بویژه او را در این گرامیداشت برتر از پدر مظلومش می نشاندند؟! پدر شهیدی که از یک منظر جایگاه و پایگاهی در اسلام و شیعه دارد که هیچکس جز محمد ندارد آنهم از روی ادب شرعی و البته به تاکید و تایید خود حضرت امیر ...
به گمانم پاسخ دادن درست به این پرسش بسیار روشنگرانه خواهد بود .
چرا تعزیت حسین برای شیعیان اهمیتی بیشتر از حتا امیرالمومنین علی دارد!؟
#دکتر_محسن_یارمحمدی
#جستجوگر_تاریخ_و_فرهنگ_ایران
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#آیین_عزاداری_و_زبل_بازی_ایرانیان(۲)
در یادداشت پیشین از آیین بودن سوگواری و ریشه های هزاران ساله آن گفتم و اینکه طبعا و با توجه به باور ایرانیان درباره ی خلود روان و حساب کتاب رستاخیز نباید اینهمه به فقدان کسی بپردازند که می پردازند و بنابراین باید به ابعاد و کارکردهای دیگر این آیین از مناظر مختلف توجه کرد.
به شاهنامه پرداختم و نخستین عزاداری را در اسطوره ی نخستین انسان و شهریار ( کیومرث) نشان دادم که پس از یکسال سروش به کیومرث گفت : رخت عزا درآرد و با کین_خواهی از خون سیامک دل را نیز بی خارخار کند.
در این اسطوره ما در می یابیم نخستین انسان در جهان ایرانیان مثل نخستین انسان سامیان #سوگوار است با این فرق که آدم در آغاز سوگوار هبوط و فراق بهشت است و چندی بعد سوگوار پسرش هابیل ..
به هر حال در شاهنامه چنین سوگواری های پرشور و غوغا ویژه ی نوادر مخصوصا جوانان کشته شده است نه آنان که عمرشان بویژه در پیری به سرآمده .مثلا عزاداری زال و رستم بر سام بسیار منطقی است و خالی از شور و غوغای آیینی و دراماتیک .. اما سوگ #سیاوش، #سهراب ، #اسفندیار یا جوانان خاندان گودرز کشودگان بسیار حزن انگیز و همراه آیینهاست؛
گیسو بریدن ، کبودپوشیدن، بر سر و روی زدن و گوشت و پوست کندن ،بریدن یال و بش اسب پهلوان و گاه پی کردن یا در بیابان رها کردن اسب ،ویله و فغان دسته جمعی و گردآمدن و چرخ زدن و..
پس از اسلام نیز اندک روایاتی مبنی بر تغزیت و گریستن بر #کشته_شدگان مظلوم داریم .
نقل است حضرت رسول پس از احد اندوهگین شد زیرا کسی بر #حمزه مویه نمیکرد بزرگان زنان قوم را به تعزیت و تسلیت نزد رسول الله فرستادند و پیامبر ضمن همراهی با گریه و مویه از ایشان تشکر کرد.
در سوگ اباعبدالله نیز نقل است اهالی کوفه و اعراب بادیه گرد به سوگواری نشسته اند و علی بن حسین نیز در روز عاشورا به تعزا می نشسته یا امامان پنجم و ششم در نگاهداشت این مظلومیت و گریه در روز عاشورا اهتمام داشته اند.
در ایران نیز گویا به طور فراگیر و رسمی این #آل_بویه بوده که برسوگواری عیان حسین(ع) اهتمام داشته اند و قطعا آیینهای عزاداری امام سوم شیعیان با آیینهای مرسوم سوگواری ایرانیان بویژه #سوگ_سیاوش ارتباطها یافته و طی بیش ازهزار و دویست سال دستخوش تحولات و تطورات گوناگون واقع شده است.
اما عاشورا و سوگ حسین را میتوان از ابعاد گوناگونی مورد بررسی قرار داد تا تصویری واقعی تر و روشن تری ازین فراگیرترین واقعه ی آیینی دست داد.
عظمت عاشورا و گستردگی این آیین در سراسر فلات ایران هرگز قابل چشم پوشی نیست . #تقلیل این آیین به چند خط از سر جهل یا #همه_چیز تلقی کردن این منسک و دربرابر قراردادن آن با سایر آیینهای ریشه دار ایرانیان پشت و روی سکه ی جهل اند. و این کار نشان از بی خبری بی هدف یا تجاهل هدف مند سودجویان بهره مند دارد.
نه امثال صادق هدایت عزای حسین را فهمیده اند نه امثال حاج آقا هدایت.. از نظر نویسنده هردوی ایشان ( دست کم دراین مورد) نقطه اشتراک محکمی به نام جهل دارند که گفتم ویرانگرترین ماده ی مخدر و مخرب سده ی گذشته در جامعه ی ایران است.
اما چیستی، چرایی ، چگونگی و... این آیین همچنان قابل بررسی است و در این میان پرسشهایی بنیادین وجود دارد که من یکی از آنها را مطرح میکنم و پاسخ به ذهن خویش رسیده را نیز خواهم گفت تا شاید فتح بابی باشد برای کسی و کسانی تا بهتر از پیش بتوانند این آیین شگرف را تعریف و وصف کنند. چیزی که بیشتر و پیشتر از تاییدها یا رد و اینکارها نیازمندش هستیم .
و اما پرسش من این است. که ما ایرانیان و شیعیان اعتقاد داریم همه امامانمان در مظلومیتی حزن آلود کشته میشوند اصلا این اعتقاد آنقدر قوی است که با هیچ غالبی همدل نیستیم چون در این راه غالب کسی است که شهید شود ( عدم همسویی مردم ایران با حاکمیت غالب این روزها و تلاش حاکمیت برای شهید پروری یا شهید سازی نکته ای مهم و بنیادین است) الان اگر عاشوراست و اینجا اگر کربلاست او که کشته میشود و محصور،حسینی و سجادی و زینبی است نه اوکه میکشد و محصور میکند .
عاشورا و فرهنگش عمیقتر و فراگیر تر از آن است که تصور میشود با اینحال سخن من این نبود سخن پرسشی که در یادداشت بعدی بدان می پردازم این است که ؛
چرا ایرانیان از میان امامان مقتول و مسموم اینهمه بر امام حسین تکیه دارند و بویژه او را در این گرامیداشت برتر از پدر مظلومش می نشاندند؟! پدر شهیدی که از یک منظر جایگاه و پایگاهی در اسلام و شیعه دارد که هیچکس جز محمد ندارد آنهم از روی ادب شرعی و البته به تاکید و تایید خود حضرت امیر ...
به گمانم پاسخ دادن درست به این پرسش بسیار روشنگرانه خواهد بود .
چرا تعزیت حسین برای شیعیان اهمیتی بیشتر از حتا امیرالمومنین علی دارد!؟
#دکتر_محسن_یارمحمدی
#جستجوگر_تاریخ_و_فرهنگ_ایران
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#باغستان
...وقتی در روح جوانه می زند که کار تن دارد ساخته می شود. آگاهی وقتی می آید که باغ رفته است.فقط آگاهی به باغ - یاد آن - در خاطره میماند... ص ۱۶ کتاب
چه دارد #باغ برای ما ایرانیان؟ چه رازی دارد و چه رمزی است باغ؟! باغی که نشسته در اعماق وجود ما؟! ما همچنان حسرت باغ داریم کدام ایرانی است که باغ و باغچه نخواهد و چرا؟
بهشت چه؟ چرا در باغ تعبیرش کرده اند؟!
نگارگری های ایرانی اساسش باغ است حتا در نبرد رستم و سهراب یا رستم و اسفندیار آن ته ها ردیفی از سرو هست که تداعی باغ می کند و...
#شاهرخ_مسکوب عزیز را با #سوگ_سیاوش یافتم و دیگر از دست ننهادم چون آثارش جز واجبات است.
#گفتگو_درباغ یک گفتگو نیست، واگویه ا ی #فرارونده_درواقع است.
چاپی که در دست من است از باغ آینه ۱۳۷۱ است..
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
...وقتی در روح جوانه می زند که کار تن دارد ساخته می شود. آگاهی وقتی می آید که باغ رفته است.فقط آگاهی به باغ - یاد آن - در خاطره میماند... ص ۱۶ کتاب
چه دارد #باغ برای ما ایرانیان؟ چه رازی دارد و چه رمزی است باغ؟! باغی که نشسته در اعماق وجود ما؟! ما همچنان حسرت باغ داریم کدام ایرانی است که باغ و باغچه نخواهد و چرا؟
بهشت چه؟ چرا در باغ تعبیرش کرده اند؟!
نگارگری های ایرانی اساسش باغ است حتا در نبرد رستم و سهراب یا رستم و اسفندیار آن ته ها ردیفی از سرو هست که تداعی باغ می کند و...
#شاهرخ_مسکوب عزیز را با #سوگ_سیاوش یافتم و دیگر از دست ننهادم چون آثارش جز واجبات است.
#گفتگو_درباغ یک گفتگو نیست، واگویه ا ی #فرارونده_درواقع است.
چاپی که در دست من است از باغ آینه ۱۳۷۱ است..
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#دریغستان
#سوگ_سیاوش
....چو آگاهی آمد به کاووس شاه
که شد روزگار سیاوش تباه
به کردار مرغان سرش را ز تن
جدا کرد سالار آن انجمن
ابر بیگناهش به خنجر به زار
بریدند سر زان تن شاهوار
بنالد همی بلبل از شاخ سرو
چو دراج زیر گلان با تذرو
همه شهر توران پر از داغ و درد
به بیشه درون برگ گلنار زرد
گرفتند شیون به هر کوهسار
نه فریادرس بود و نه خواستار
چو این گفته بشنید کاووس شاه
سر نامدارش نگون شد ز گاه
بر و جامه بدرید و رخ را بکند
به خاک اندر آمد ز تخت بلند
برفتند با مویه ایرانیان
بدان سوگ بسته به زاری میان
همه دیده پرخون و رخساره زرد
زبان از سیاوش پر از یادکرد
چو طوس و چو گودرز و گیو دلیر
چو شاپور و فرهاد و رهام شیر
همه جامه کرده کبود و سیاه
همه خاک بر سر بجای کلاه...
@niyazesyanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#کتابستان
#سوگ_سیاوش از آن کتابهاست که میتوان و باید بارها خواند. به گمان من بیشتر کارهای #مسکوب ازین دست اند. مقدمه ای بر رستم و اسفندیار یا در کوی دوست را بارها خوانده ام و به بارها خواندنش سفارش می کنم...
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#سوگ_سیاوش از آن کتابهاست که میتوان و باید بارها خواند. به گمان من بیشتر کارهای #مسکوب ازین دست اند. مقدمه ای بر رستم و اسفندیار یا در کوی دوست را بارها خوانده ام و به بارها خواندنش سفارش می کنم...
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹