عشق و نور
997 subscribers
293 photos
1.16K videos
19 files
513 links
بیداری معنوی با نرمین



لینک گروه سلام زندگی و صوتی های نرمین مختص مالک کانال

https://t.me/salamzendgi7

لینک تمام کنفرانسها


https://t.me/narminbgs
Download Telegram
اشـoshoـو:
هر انسانی با سرنوشتی مشخص به این دنیا قدم می گذارد
او وظیفه ای دارد که باید ادا کند،
پیامی که باید ابلاغ شود،
کاری که باید تکمیل گردد.
تو تصادفا اینجا نیستی
بلکه به طور هدفمندی اینجا هستی،
در پس وجود تو منظوری نهفته است.



#خداگونگی

خداوند به این معنی نیست که کسی در آن بالاها در جایی نشسته باشد و تو قادر باشی او را ببینی و او به تو برکت بدهد و تو کنار پاي او بنشینی و در بهشت تفریح کنی
نه، چنان خدایی در هیچ کجا یافت نمی شود. و اگر در جست و جوي چنین خدایی هستی، در توهم به سر می بري. هرگز چنین خدایی را نخواهی یافت. تاکنون هیچکس قادر نبوده چنین خدایی را بیابد

خداوند حالت سرور غایی در معرفت و آگاهی تو است
خداوند یک شخص نیست، بلکه یک تجربه است. بنابراین هرگز با او چنان ملاقاتی نخواهی داشت که با او روبه رو شوي یا بتوانی او را ببینی: ملاقاتی که او در برابر تو ایستاده باشد و تو به او نگاه کنی. به هر چیزي که نگاه کنی، تخیلات خودت است. وقتی که تمام تخیلات و تمامی افکار از آگاهی تو ناپدید شوند، ناگهان هشیار می شوي که خودت بخشی زنده از این دنیاي بی پایان، از این جهان هستی و از این کائنات هستی. تپش قلبت با تپش تمامی کائنات یکی می شود
نفست با دم جهان هستی یکی می گردد، نیروي حیاتی تو با جهان هستی یک تپش دارد. هیچ مرزي باقی نمی ماند، هیچ تفاوتی بین تو و جهان هستی باقی نیست
آنوقت خواهی دانست که " من خدا هستم."
آنوقت در می یابی که آنچه که به عنوان "من" خود شناخته اي، بخشی اساسی از تمام جهان هستی است
" من هستی ام"
من این را تجربه خداگونگی می خوانم.

#اشو
‍ "از ذهن بشری به ذهن الهی"

ذهن های ما مدام در سر هایمان تصویر سازی می کنند تا ما نیز چون برده ای همواره همانها را بنگریم، و نه جهان واقعی را. تصویرهایی از گذشته ی معدوم، از آینده ی موهوم، از خیالات واهی، از حرف های این و آن، از اتفاقات ناگوار و ترس ها و اضطرابات و همچنین از خواهش ها و آرزوها ... ذهن اینکار را می کند تا بر تو مسلط باشد، تا اختیارت را بدست گیرد، تا بر کالبدت سوار شود، تا تو را از فطرت الهی ات دور کند، تا هیچگاه به نور حقیقی درونت واصل نشوی. این ذهن همان شیطانی است که بقول قرآن، تو را می بیند از جایی که تو او را نمی بینی. شیطانی که بر بسیاری فرمانرواست. وقتی تو با مراقبه، همه ی این تصویرها و تصورات واهی را درهم بشکنی و خود را از اسارت شان رها کنی، خواهی دید که حجاب ذهن بر داشته شده و این شیطانِ تاریک سازِ خفقان آور رفته است. پس از این واقعه آنچه که می ماند تنها یک فضای خالی و نوری غیر فیزیکی است که در ورای آن است. در چنین کیفیتی ابتدا مدتی مبهوت و مسحوری، از این وسعتی که به آن فرو افتاده ای چیزی نمی فهمی، و این بدان سبب است که عمری به زندگی ذهنی گذشته عادت کرده بودی. نباید ناامید شوی. به عقب بر نگرد، و تسلیم باش. نور درون به آرامی به تو کل نگری را می آموزد و ارتباطتت را با تمامیت هستی بر قرار و تقویت می کند. تو اکنون در "حال" زنده شده ای، و صاحب ذهنی الهی گشته ای، که با ذهن گذشته ات، از زمین تا آسمان متفاوت است. این در معنای دیگرش همان تولد دیگر است که بزرگان، بسیار از آن سخن گفته اند. زنده شدن، در جریانی زنده که هستی نام گرفته است. برای درک آگاهی های خاصی که از این کیفیت بر می خیزد، باید صبور باشی، چه هیچ کودکی به محض تولدش به یکباره فهیم و مُدرِک نمی شود "اِلّا ما شاءَ اللهُ"

مسعود ریاعی

یکی از دلایل پذیرش یک #اعتقاد" ترس "است.
اگر اعتقادی نداشتیم چه بر سر ما می آمد؟
اگر ما الگوی عملی بر اساس اعتقاد نداشتیم باید خود را کاملا گم می پنداشتیم
این طور نیست؟
#ترس از هیچ بودن
خالی بودن است که ما را به پذیرش اعتقادات وا می دارد.
به هر حال فنجان وقتی مفید است که خالی باشد.
ذهن پر از اعتقادات
تنها یک #ذهن تکراری است.
اعتقادات مانع خودشناسی ما می شوند.
#کریشنامورتی

#رهایی
رهایی یعنی آزاد شدن از وابستگیها ، غلاده ای به نام افکار . رهایی بریدن از اشیا نیست بلکه بریدن از افکاره . رهایی تنها مربوط به درونه ، فرد قرار نیست از دنیا رها بشه بلکه قراره از افکارش رها بشه قراره به تعلقات وابسته نباشه.
تو قدم اول باید یاد بگیره با خودش نجنگه ، #خویشتن_پذیری.
شناگر نباشه شناور باشه .
با تسلیمش با جریان زندگی همسو میشه مثل همون برگی که رو سطح آب شناوره. 
برگ مقصدی رو نمیشناسه ، تجزیه و تحلیل نمی کنه ، مقاومت نمیکنه ، یه جاهایی هم به مانع بر می خوره و متوقف میشه ولی باز تسلیمه چون میدونه جریان بالاخره عبورش میده .
فقط باش همونجوری که هستی ، رسیدن به هر چیزی تنها توهمی جدیده ، هر چه که هست تو همین لحظه اس . رهایی یعنی یه لحظه ، فقط تو همین لحظه وایسا و ببین . بودن تنهاترین ادراکه ، نه سرزنش کن و نه ستایش ، همه تعاریف ذهنن ، خوب و بد ، درست و غلط همه بازی افکارن . تنها باید شاهد بود تا درک بشه خوب برادرِ بدِ ، غلط مکمل درسته ، خشم و کینه و حسادت هم پیمان عشقند . شاهد یک مجموعه ی کل میبینه نه خوب و بد ، بلکه کامل . همه مکمل هم دیگه هستند.

🌷#رهایی یعنی #خدایی و #خداگونگی🌷
ادامه👇👇

بنابراین وقتی می گویم خدا وجود ندارد، می گویم که شخصی به نام خدا وجود ندارد؛ تمام شخصیت های خدا همگی فرافکنی انسانی هستند. من مایلم که شما آن شخصیت را بردارید و بگذارید که خداوند آزاد باشد: آزاد از قید شخصیت هایی که شما براو تحمیل کرده اید..

وقتی که می گویید #خدا، یک اسم به کار می برید، چیزی ایستا، بی جان. وقتی من می گویم #خداگونگی کلامی را برای بیان چیزی زنده، جاری، درحال حرکت به کار می برم
پس این نکات باید برایتان روشن باشد. من یک باخداtheist مانند مسیح، محمد یا کریشنا نیستم، زیرا نمی توانم با مفهوم یک خدای مرده موافق باشم.
خداوند __ کامل Perfect ، مطلقabsolute ،
دانابرهمه چیزomniscient ،
همه جاحاضرomnipresent ،...
این ها واژگانی است که در تمام مذاهب برای خدا به کار برده شده __ مرده است، نمی تواند زنده باشد، نمی تواند نفس بکشد. نه. من چنین خدایی را پس می زنم، زیرا با چنین خدای مرده ای، تمامی این جهان هستی خواهد مرد.

#خداگونگی godliness بعدی تماماٌ متفاوت است. آنگاه سبزی درختان، آنگاه شکفتن یک گل سرخ، آنگاه پرنده ای درحال پروازکردن... همگی جزیی از آن هستند. آنگاه خداوند چیزی جدا از هستی نیست
آنگاه او خودش روح هستی است
آنگاه جهان هستی می تپد، می جنبد، نفس می کشد..... خداگونگی.
بنابراین من یک بی خدا نیستم؛ ولی یک باخدا هم نیستم!

#اشو
#توطئه_ای_به_نام_خدا