نقدى بر اسلام
48.1K subscribers
6.58K photos
3.97K videos
932 files
5.84K links
اين كانال براي زدودن خرافات و تقدس زدايى تشكيل شده است. هدف ما مبارزه با جهل اديان ميباشد.
سايت ما
www.eslam.nu
ارتباط با ادمين:
@Naghde_eslam_bot
كتابخانه كانال
@ketabkhaneh_naghd
يوتيوب
https://www.youtube.com/channel/UCUVpfPD7eKOt-vs8M9FvTtQ
Download Telegram
💠 حقيقت داستان #غدير_خم

#قسمت_چهارم

💥#واقدی كه از #بزرگترين و #معتبرترين مورخين #اسلام ميباشد در #المغازی به بهترين شكل اين موضوع را گفته است:
#عمر‌بن‌محمد‌بن‌عمر‌بن‌على، از قول پدرش نقل كرد كه: #على همه غنايم را جمع كرد و به پنج قسمت تقسيم نمود و قرعه كشى كرد و سهم خمس را كه با قرعه‌‏يى بنام «الله» بيرون آمده بود مشخص ساخت و به #هيچيك از مردم هم #غنيمتى نداد، حال آنكه پيش از آن فرماندهان به افرادى كه حضور داشتند چيزى از خمس مى‏‌دادند و بعد به #رسول_خدا گزارش مى‌‏دادند. على چنين نكرد و از او مطالبه كردند، ايشان نپذيرفت و فرمود: من تمام خمس را پيش #رسول_خدا میبرم هر طور كه خواست عمل فرمايد، وانگهى رسول خدا هم اكنون عازم شركت در مراسم حج است و ما با او برخورد مى كنيم و به هر چه خداوند مقدر فرموده باشد حكم خواهد فرمود. (دليل تنفر مردم همين رفتارهاى ناجوانمردانه عدم كفايت #على بعنوان گماشته #محمد بر آن سپاه بود).
#على براى مراجعت حركت كرد و #خمس را با هر چه كه قابل حمل بود با خود برد.

چون به #فتق رسيد خود با عجله پيش افتاد و جلو رفت و #ابو_رافع را به ‏فرماندهى اصحاب خود و مواظبت از خمس منصوب كرد. ضمن اموال خمس، مقدارى لباسها و پارچه‌‏هاى بهم پيچيده يمنى و شتران و دامهايى بود كه به غنيمت گرفته بودند و هم مقدارى از شتران، زكات كه مربوط به زكات اموال يمنى‏‌ها بود.
#ابو‌سعيد‌خدرى كه در اين جنگ همراه على بوده می گفته است كه: آن حضرت ما را از سوار شدن به شتران صدقه و زكات منع فرموده بود.
اصحاب على از ابو‌رافع درخواست كردند كه لباسى به آنها بدهد و ابو‌رافع بهره يك از ايشان دو جامه داد كه پوشيدند، و همينكه به منطقه #سدره كه داخل #مكه است رسيدند #على براى ديدار آنها آمد كه آنها را منزل دهد و به حضور پيامبر  ببرد و متوجه شد كه دوستان ما هر يك دو لباس نو پوشيده‏‌اند.
جامه‌‏ها را شناخت و به ابو‌رافع فرمود: چرا چنين است؟
گفت: اينها صحبت كردند و من از شكايت ايشان ناراحت شدم و پنداشتم كه اين كار بر شما گران نخواهد بود و امراى ديگر هم كه پيش از شما بودند چنين كارى كرده بودند.
#على فرمود: تو قبلا ديدى كه من اين تقاضاى ايشان را نپذيرفتم و حال آنكه تو تقاضاى ايشان را بر آورده‌‏اى!
گويد: على ايستادگى كرد به طورى كه جامه ‌هاى برخى را در آورد!! همينكه آنها به حضور پيامبر آمدند شكايت كردند.(۳)

اين قسمت نيز نقل قول #بزرگترين_مورخين_اسلام بود كه مستندات كامل آن در بخش پايانى ارائه خواهد شد. تا اينجاى كار #عدم_كفايت در رهبرى و #قساوت و #سنگدلى_على كه نقش چماقدار محمد را داشته و نفرت مردم از ايشان را ديديد. ادامه داستان در قسمت بعدى
www.eslam.nu 👈👈
💥 آيا سلمان فارسى ايرانى بود ؟

#قسمت_اول
https://t.me/naghde_eslamm/22442

در مقاله قبلى كه در همين كانال با نام پژوهشى در زندگى #سلمان_فارسى خدمت شما ارائه شد، تمام داستانهايى كه در مورد زندگى سلمان فارسى و چگونگى آمدن وى به سرزمين حجاز و ديدار به محمد بن عبدالله، را بطور مفصل
شرح دادم.
در لينك زير ميتوانيد اين مقاله را مطالعه بفرماييد.
https://t.me/naghde_eslamm/22573

در اين مقاله ميخواهيم با بررسى و تحقيق در كتب تاريخى حقيقت زندگى اين شخصيت مرموز تاريخ اسلام را دريابيم و به اين سئوال مهم تاريخى پاسخ بدهيم كه آيا سلمان فارسى يك ايرانى بود؟
آيا لقب او بخاطر ايرانى بودن اوست و اثبات اينكه او اهل سرزمين ايران ميباشد يا ..
از شما عزيزان دعوت ميكنم كه براى يافتن پاسخ به تمامى اين سئوالات، اين مقاله را با دقت مطالعه بفرماييد.

پس از خواندن داسـتانهاى ياد شـده در مقاله قبلى کە چيـزی جـز افـسانه هاى خيـالی و داستانهاى واهی ساخته شده توسط اسلامگرايان و روحانيون اين ميباشد، نيست! میخواهيم از خودمان بپرسيم کە سلمان اهـل کجـا و از چە قومی بوده است؟ و چرا وى را سلمان فارسى خطاب ميكرده اند؟
ســلمان فارســی از جملــه شخــصيتهای تــاريخ اســلام اســت کە حقيقــتش توســط ياران محمد در پــس پــردۀ غلــيظ اﺑﻬــام ﻧﻬــان داشــته شــده اســت. بە رغم وجود نـشانه هـائی کە بيـانگر حـضور او از آغـاز ظهـور اسـلام در مکـه و در کنـار محمد است، و اينرا با بازخوانی ميان سطرهای گزارشـهای تـاريخی مربـوط بە ظهـور اسـلام مـیتـوان دريافـت، ولـی بەدلايلى کە بـرای مـا شـناخته شـده اسـت و در غيـاب گـواهى مکتـوب تاريخی بيان کردنی نيست، تـلاش شده است کە اين حضور انکار گردد. در گزارش ابن اسحاق و واقدی نام سلمان در کنــار مهاجرين اوليه بە ميان آمده و تـصريح شده کە پس از ورود مهاجرين بە مدينه هر کدام از مهاجرين با يک انصاری پيمــان اخوت بست و در خانۀ او جــا گرفــت؛ و سلمان فارسی با ابودرداء خزرجی برادر شد.(#منابع: سيره ابن هشام، ۲/ ۱۴۸۔۱۴۹. طبقات ابن سعد، ۴/ ۸۴)
#واقدی كه از بزرگترين مورخين مسلمان ميباشد، تأکيد کرده کە هرگونه مؤاخات(پيمان برادرى) مهاجرين و انصار پيش از جنگ بدر بوده است، و پس از بَـدر هـيچگونـه
مؤاخاتی صورت نگرفته است.(#منابع: طبقات ابن سعد، ۳/ ۲۲. أنساب الأشراف، ۱/ ۳۱۹)

ادامه دارد ...

#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://t.me/naghde_eslamm/22442
Forwarded from نقدى بر اسلام
💥 آيا سلمان فارسى ايرانى بود ؟

#قسمت_دوم

اين ابودرداء کە با #سلمان پيمان برادری بست پـيش از هجرت محمد بە مدينه از پارسايان حنيف در مدينــه بــوده، و ســپس در تــاريخ اســلام نيــز خودش و زنش ام دَرداء در شمار پارسايان بزرگ اند و شباهت بـسيار زيـادی
بە پارسايان مسيحی دارند.
#واقدی نوشـته کە سلمان در خانـۀ ابـودرداء مـیزيـست، وقتـی ابـودرداء بـسيار نمـاز میخواند سـلمان مـانع او مـیشـد، و وقتـی بـسيار روزه میگرفت سلمان مانع او میشد.
#ابودرداء میگفت: »نمیخواهی بگذاری کە خـدايم را عبـادت کـنم؟
سـلمان بە او مـیگفـت: چـشمانت بـر تـو حقی دارنـــد، اعضای خانه ات بر تـو حقى دارنـد. هـم نمـاز بخـوان و هـم بخواب، هـم روزه بگير و هم بى روزه باش«. محمد ايـن را شـنيد و گفـت: سـلمان مالامـال علـم
است«.( #منبع: طبقات ابن سعد، ۴/ ۸۵ )
بە هر حال، از گزارشـــها برمى آيـد کە سـلمان در زمان هجرت محمد
بە مدينــه يــک شخصيت نسبتا برجــسته بــوده است؛
زيــرا بــا شخصيتی نامدار از انصار برادر شده کە هم طراز و هم خاندان فردی بوده کە با ابوبکر برادر شده بـــوده اســـت.
بە عبـارت ديگر، سلمان در پيمـــان اخوت در مدينـــه همطراز ابوبکر قرار گرفته کە مشاور اول محمد بوده است؛ اما مثلا #عمار ابن ياسر کە در #مکـه حليـف بـوده بـا يـک مـرد همطـراز خـودش کە خـوش نـشين مدينـه و از حليفـان بنـی عبدالاشـهل بە نـام حذيفـة ابـن يمـان برادر خوانـده شـده اسـت.( #منبع: سيره ابن هشام، ۲/ ۱۴۹)
#حذيفـه ابـن يمـان پـدرش حسيل نـام داشـته و از قبيلـۀ بنـی عَـبس(از غطفـان) و ملقــب بە يمـــان بـــوده، و پيـــشترها بە مدينه گريخته و وابستۀ يکى از مـــردم مدينه شـده بـوده اسـت.( #منابع: أنساب الأشراف، ۱۳ / ۲۰۰. معارف ابن قتيبه، ۱۶۰)
لـذا حذيفـه از بى ريـشگان خـوش نـشين مدينـه بـوده است. عمار ياسر نيز در مكه همين وضع را داشت و وابسته يكى از بنى مخزوم بوده است.
دربارۀ ريــشۀ قــوم سلمان، يكجا ميخوانيم كه بعدها كه تراق و بخشى از ايران به دست اعراب افتاد يکــی از عرﺑﻬــا از ســلمان کە فرماندار مدائن بـوده مـیپرسـد کە اهـل کجـا بـوده؟ و سـلمان مـیگويـد: مـیدانـی کە رامهرمز کجا است؟
مرد میگويد: »آری، میدانم«. سلمان میگويـد مـن از مــردم رامهرمــز هستم. و يکبار يكی از عرﺑﻬا همــين پرســش را از ســلمان مــیکنــد، و ســلمان مــیگويــد کە مــن از مــردم روســتای جى از توابــع اصــفهان هستم.( #منبع: طبقات طبقات ابن سعد، ۴/ ۷۵ )
اين دو روايت كوتاه شده دو داستانى است كه در مقاله قبلى خوانديد.

ادامه دارد ...

#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://t.me/naghde_eslamm/22442