🔹نوشتههای دریافتی 🔹
▫️ جنبش انقلابی ژینا/مهسا:
▫️ خودسازماندهی، رهبری از پایین و همگرایی چندراستایی
نوشتهی: ناصر پیشرو
4 اکتبر 2022
🔸 جنبش انقلابی ژینا/مهسا که طی چند روز سراسر جامعهی ایران را فراگرفته و جمهوری اسلامی را آماج قرار داده به سمت فرایندهای یک انقلاب در حرکت است. اگرچه هنوز در فازهای نخستین این فرآیند هستیم و گذار به مراحل دیگری همانند اعتصاب عمومی و حضور جنبش طبقاتی کارگران در متن آن و ایجاد شکافهای عمیق در ساختار قدرت به صورتی که «حکومتکنندگان دیگر نتوانند» سرکوب کنند نیاز است. در این میانه همچنین سناریوهای دیگری همانند سازش و یا مصادرهی جنبش از بالا برای ایجاد بدیل ارتجاعی دیگری نیز امکانپذیر است. اما آنچه که از هماکنون روشن است بازگشت به شرایط پیشین برای جمهوری اسلامی امکانپذیر نیست.
🔸 سوژهی جنبش همانند همهی جنبشهای انقلابی مردم عادی و در مرکز آن نسل جوان و زنان پرشوری هستند که به خیابانها آمده به جسورانهترین اشکال ممکن ساختار حکومتی را آماج قرار دادهاند. آتش زدن نمادهای حجاب اجباری که از مرزهای ایدئولوژیک نظام حاکم است، طرح شعارهای آزادیخواهانه، جسارت و ازخودگذشتگی در مقابل دستگاه نظم و سرکوب، نشانههای شرایطی است که به سمت زیر و رو شدن نظم حاکم حرکت میکند. هر فرآیند انقلابی اما باید در متن شرایط زمینهسازِ بروز آن واکاوی شود.
🔸 در خیزشهای پسادیماه و جنبش انقلابی ژینا/مهسا همانند همهی خیزشها و جنبشهای انقلابی خودپویی و خودانگیختگی نقش برجستهای داشته و موتور محرکهی آنهاست. در هر پویش خودانگیخته نیز نوعی سازمانیابی وجود دارد که فرآیند شکلگیری و تداومِ آن را قوام بخشیده، ابتکارات و خلاقیت نوینی میآفریند که طی سالها فعالیت سازمانیافته کشف نمیشود. با این همه، نباید جایگاه خودسازماندهی و اشکال ویژهی آن را نادیده گرفت که از خیزش دیماه تا کنون همانند یک حلقهی بههمپیوسته امتداد داشته است که همانا نقش پیشروهایی است که از دل همین خیزشها شکل گرفتهاند و نقشی بااهمیتی در تداوم و پیوستگی و خودسازماندهی از پایین آنها داشتهاند. این نوع از خودسازمانیابی اما از نوع شناختهشدهی حزبی و سازمانی نیست.
🔸 از دوران پساخیزش دیماه تا کنون بخش معینی از پیشروان و رهبران عملی در خیابان شکل گرفته که بسترساز تداوم خیزشها بوده و هستند. آنها فراخوانها و محل اعتراضات در خیابان را تنظیم و چگونگی اشکال مواجهه با دستگاه سرکوب را تعیین میکنند، مراکز خبررسانی ایجاد کرده و در تعیین شعارها نقشآفرینند. آنها از ابتکارات تودههای مردم میآموزند و آموزش میدهند. این گروه از پیشروان یعنی رهبران عملی جنبش در خیابان هستند که میتوانند در پویش جنبش انقلابی و تداوم و پیوستگی نقش مهمی ایفا کنند...
🔹 متن کامل این نوشته را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-3bg
#مهسا_امینی #اعتصابات_سراسری
#زن_زندگی_آزادی
#خودانگیختگی
#خودسازماندهی
#قیام_ژینا
👇🏼
🖋@naghd_com
▫️ جنبش انقلابی ژینا/مهسا:
▫️ خودسازماندهی، رهبری از پایین و همگرایی چندراستایی
نوشتهی: ناصر پیشرو
4 اکتبر 2022
🔸 جنبش انقلابی ژینا/مهسا که طی چند روز سراسر جامعهی ایران را فراگرفته و جمهوری اسلامی را آماج قرار داده به سمت فرایندهای یک انقلاب در حرکت است. اگرچه هنوز در فازهای نخستین این فرآیند هستیم و گذار به مراحل دیگری همانند اعتصاب عمومی و حضور جنبش طبقاتی کارگران در متن آن و ایجاد شکافهای عمیق در ساختار قدرت به صورتی که «حکومتکنندگان دیگر نتوانند» سرکوب کنند نیاز است. در این میانه همچنین سناریوهای دیگری همانند سازش و یا مصادرهی جنبش از بالا برای ایجاد بدیل ارتجاعی دیگری نیز امکانپذیر است. اما آنچه که از هماکنون روشن است بازگشت به شرایط پیشین برای جمهوری اسلامی امکانپذیر نیست.
🔸 سوژهی جنبش همانند همهی جنبشهای انقلابی مردم عادی و در مرکز آن نسل جوان و زنان پرشوری هستند که به خیابانها آمده به جسورانهترین اشکال ممکن ساختار حکومتی را آماج قرار دادهاند. آتش زدن نمادهای حجاب اجباری که از مرزهای ایدئولوژیک نظام حاکم است، طرح شعارهای آزادیخواهانه، جسارت و ازخودگذشتگی در مقابل دستگاه نظم و سرکوب، نشانههای شرایطی است که به سمت زیر و رو شدن نظم حاکم حرکت میکند. هر فرآیند انقلابی اما باید در متن شرایط زمینهسازِ بروز آن واکاوی شود.
🔸 در خیزشهای پسادیماه و جنبش انقلابی ژینا/مهسا همانند همهی خیزشها و جنبشهای انقلابی خودپویی و خودانگیختگی نقش برجستهای داشته و موتور محرکهی آنهاست. در هر پویش خودانگیخته نیز نوعی سازمانیابی وجود دارد که فرآیند شکلگیری و تداومِ آن را قوام بخشیده، ابتکارات و خلاقیت نوینی میآفریند که طی سالها فعالیت سازمانیافته کشف نمیشود. با این همه، نباید جایگاه خودسازماندهی و اشکال ویژهی آن را نادیده گرفت که از خیزش دیماه تا کنون همانند یک حلقهی بههمپیوسته امتداد داشته است که همانا نقش پیشروهایی است که از دل همین خیزشها شکل گرفتهاند و نقشی بااهمیتی در تداوم و پیوستگی و خودسازماندهی از پایین آنها داشتهاند. این نوع از خودسازمانیابی اما از نوع شناختهشدهی حزبی و سازمانی نیست.
🔸 از دوران پساخیزش دیماه تا کنون بخش معینی از پیشروان و رهبران عملی در خیابان شکل گرفته که بسترساز تداوم خیزشها بوده و هستند. آنها فراخوانها و محل اعتراضات در خیابان را تنظیم و چگونگی اشکال مواجهه با دستگاه سرکوب را تعیین میکنند، مراکز خبررسانی ایجاد کرده و در تعیین شعارها نقشآفرینند. آنها از ابتکارات تودههای مردم میآموزند و آموزش میدهند. این گروه از پیشروان یعنی رهبران عملی جنبش در خیابان هستند که میتوانند در پویش جنبش انقلابی و تداوم و پیوستگی نقش مهمی ایفا کنند...
🔹 متن کامل این نوشته را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-3bg
#مهسا_امینی #اعتصابات_سراسری
#زن_زندگی_آزادی
#خودانگیختگی
#خودسازماندهی
#قیام_ژینا
👇🏼
🖋@naghd_com
نقد: نقد اقتصاد سیاسی - نقد بتوارگی - نقد ایدئولوژی
جنبش انقلابی ژینا/مهسا:
خودسازماندهی، رهبری از پایین و همگرایی چندراستایی نوشتهی: ناصر پیشرو ایجاد همصدایی و همگرایی بین خیزشهای سیاسی و جنبشهای اجتماعی گام مهمی در سازمانیابی و پیشروی جنبشهای انقلابی است. ایجاد…
🔹نوشتههای دریافتی 🔹
▫️ آزادی زندانیان سیاسی
▫️ خواستهای هدفمند برای اعتصابات، برای ارتقای جنبش زن، زندگی، آزادی
نوشتهی: فرنگیس بختیاری
6 اکتبر 2022
🔸 ارتقای خیزش زن، زندگی، آزادی در مسیری آگـاهـانـه، اینجا و اکنون در گرو آزادی زندانیان سیاسی و پر کردن خلاء رهبری است؛ یک عامل مثبت سیاسی، که در این مرحله میتواند مبارزه علیه ستم جنسیتی و مذهبی را با مبارزه علیه ستم طبقاتی و ستم قومی به یک کل واحد فرا برد. تنیدگی مبارزه علیه این چهار ستم و جهت دادن به خشم و نفرت موجود توسط فعالان سیاسی شناختهشده، توان واقعاً موجود جنبش اجتماعی برای عدم تکرار انحراف انقلاب سال 1357 است.
🔸 در خیزش اخیر، چهار ویژگی مرتبط با زیست مهسا، ستم جنسی، ستم قومی، ستم مذهبی (شیعه نبودن) و ستم طبقاتی (فرودست بودن) موجب سراسری شدن آن، بیشتر بین نوجوانان اقشار میانی جامعه و کمتر نوجوانان بهحاشیهراندهشده است، موضوعی که از اهمیت وافر آن نمیکاهد. پیشرو بودن دختران نوجوان در این خیزش، شرکت پسران دوشادوش آنها و فریاد درد مشترک در خیابان و تويیتها، از فمنیسمِ معطوف به ستم مختص به زن فرا رفته است. بهطوریکه معترضان مرد و زن، پیر و جوان، کرد و فارس و عرب در نفی اجبار و الزامات قدرت حاکم نسبت به زن، خواسته و ناخواسته، رهایی خود را مییابند. جنبشی خودانگیخته که «ناگهان دوباره تا سطح بالا آمده و منفجر شده … به این دلیل که فلاکت مفرط، یا سرکوب تحقیرآمیز نه تنها اقتصادی بلکه سیاسی نیز، چنان فریاد بلندی از هر یک از قربانیانش برآورده که تمام قربانیان فریاد یکدیگر را میشنوند… خودانگیختگی تودهها موتور کنش انقلابی است.»
🔸 در این طوفان بزرگ، در این روزها، که نیروی چپ نیز مانند همه، پس جنبش زن، زندگی، آزادی روان است و امواج شدید آن همه را بهتزده کرده است. شعار زندانی سیاسی آزاد باید گردد نیز، زیر این امواج و پشت هلهلهی رسانهها از چشمها پنهان مانده است. نیروی محرکهای که باید پشت زندانها تجمع کند و فریاد بزند مهساهای ما را آزاد کنید در کف خیابان انرژی خود را مدام خالی میکند. ترکیدن بغض چهلساله، چنان خشمی در این خاک رها کرده که به نظر نگارنده از برآمد 1905 شوروی یا هر خیزشی در قرن بیستم تاکنون فراتر میرود. بریدن زنجیرها و فریادها، جنبش اسپارتاکوس را تداعی میکند. استمرار و اعتلای این خیزش خودانگیخته و خودگستری آن در خاورمیانه وقتی میتواند راهی نو برای اعتلای مبارزهی رادیکال علیه سلطه و استثمار در جهان بگشاید که در گرداب مهلک شور و هیجان خودرهبری منحرف نشود. در این فضا و موقعیت، بیانیهها و شعارهای نیرو چپ نیز در دریای گفتهها، نوشتهها و صداها محو میشود و جز معدودی گوش شنوا به آنها ندارند. تنها نیرویی که امکان دارد صدایش شنیده شود فعالان سیاسی خود مردم هستد. لایک، توئیت و صدای آنهاست که بیانیهها و رهنمودها را به نیروی مادی تبدیل میکند و موجها را در مسیری دیگر میاندازد. آزادی زندانیان سیاسی، جهانی کردن این خواسته، جهت دادن تظاهرات به سوی زندانها، پیوستن قلب تپیدهی جنبش به سر خود جهت ادامه و تکوین مبارزهی محوریترین راهبرد در این مرحله جنبش است. آزادی زندانیان سیاسی و پرکردن خلاء یک «اقلیت کنشگر»، توان انقلابی وارد جنبش میکنند، توانی که ریشه در تاریخ جنبش اخیر دارد و بعید نیست ترکتازی دموکراسی پارلمانی در گوشه و کنار جهان را تحتالشعاع قرار دهد...
🔹 متن کامل این نوشته را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-3bG
#فرنگیس_بختیاری
#مهسا_امینی #اعتصابات_سراسری
#زن_زندگی_آزادی
#زندانی_سیاسی
#قیام_ژینا
👇🏼
🖋@naghd_com
▫️ آزادی زندانیان سیاسی
▫️ خواستهای هدفمند برای اعتصابات، برای ارتقای جنبش زن، زندگی، آزادی
نوشتهی: فرنگیس بختیاری
6 اکتبر 2022
🔸 ارتقای خیزش زن، زندگی، آزادی در مسیری آگـاهـانـه، اینجا و اکنون در گرو آزادی زندانیان سیاسی و پر کردن خلاء رهبری است؛ یک عامل مثبت سیاسی، که در این مرحله میتواند مبارزه علیه ستم جنسیتی و مذهبی را با مبارزه علیه ستم طبقاتی و ستم قومی به یک کل واحد فرا برد. تنیدگی مبارزه علیه این چهار ستم و جهت دادن به خشم و نفرت موجود توسط فعالان سیاسی شناختهشده، توان واقعاً موجود جنبش اجتماعی برای عدم تکرار انحراف انقلاب سال 1357 است.
🔸 در خیزش اخیر، چهار ویژگی مرتبط با زیست مهسا، ستم جنسی، ستم قومی، ستم مذهبی (شیعه نبودن) و ستم طبقاتی (فرودست بودن) موجب سراسری شدن آن، بیشتر بین نوجوانان اقشار میانی جامعه و کمتر نوجوانان بهحاشیهراندهشده است، موضوعی که از اهمیت وافر آن نمیکاهد. پیشرو بودن دختران نوجوان در این خیزش، شرکت پسران دوشادوش آنها و فریاد درد مشترک در خیابان و تويیتها، از فمنیسمِ معطوف به ستم مختص به زن فرا رفته است. بهطوریکه معترضان مرد و زن، پیر و جوان، کرد و فارس و عرب در نفی اجبار و الزامات قدرت حاکم نسبت به زن، خواسته و ناخواسته، رهایی خود را مییابند. جنبشی خودانگیخته که «ناگهان دوباره تا سطح بالا آمده و منفجر شده … به این دلیل که فلاکت مفرط، یا سرکوب تحقیرآمیز نه تنها اقتصادی بلکه سیاسی نیز، چنان فریاد بلندی از هر یک از قربانیانش برآورده که تمام قربانیان فریاد یکدیگر را میشنوند… خودانگیختگی تودهها موتور کنش انقلابی است.»
🔸 در این طوفان بزرگ، در این روزها، که نیروی چپ نیز مانند همه، پس جنبش زن، زندگی، آزادی روان است و امواج شدید آن همه را بهتزده کرده است. شعار زندانی سیاسی آزاد باید گردد نیز، زیر این امواج و پشت هلهلهی رسانهها از چشمها پنهان مانده است. نیروی محرکهای که باید پشت زندانها تجمع کند و فریاد بزند مهساهای ما را آزاد کنید در کف خیابان انرژی خود را مدام خالی میکند. ترکیدن بغض چهلساله، چنان خشمی در این خاک رها کرده که به نظر نگارنده از برآمد 1905 شوروی یا هر خیزشی در قرن بیستم تاکنون فراتر میرود. بریدن زنجیرها و فریادها، جنبش اسپارتاکوس را تداعی میکند. استمرار و اعتلای این خیزش خودانگیخته و خودگستری آن در خاورمیانه وقتی میتواند راهی نو برای اعتلای مبارزهی رادیکال علیه سلطه و استثمار در جهان بگشاید که در گرداب مهلک شور و هیجان خودرهبری منحرف نشود. در این فضا و موقعیت، بیانیهها و شعارهای نیرو چپ نیز در دریای گفتهها، نوشتهها و صداها محو میشود و جز معدودی گوش شنوا به آنها ندارند. تنها نیرویی که امکان دارد صدایش شنیده شود فعالان سیاسی خود مردم هستد. لایک، توئیت و صدای آنهاست که بیانیهها و رهنمودها را به نیروی مادی تبدیل میکند و موجها را در مسیری دیگر میاندازد. آزادی زندانیان سیاسی، جهانی کردن این خواسته، جهت دادن تظاهرات به سوی زندانها، پیوستن قلب تپیدهی جنبش به سر خود جهت ادامه و تکوین مبارزهی محوریترین راهبرد در این مرحله جنبش است. آزادی زندانیان سیاسی و پرکردن خلاء یک «اقلیت کنشگر»، توان انقلابی وارد جنبش میکنند، توانی که ریشه در تاریخ جنبش اخیر دارد و بعید نیست ترکتازی دموکراسی پارلمانی در گوشه و کنار جهان را تحتالشعاع قرار دهد...
🔹 متن کامل این نوشته را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-3bG
#فرنگیس_بختیاری
#مهسا_امینی #اعتصابات_سراسری
#زن_زندگی_آزادی
#زندانی_سیاسی
#قیام_ژینا
👇🏼
🖋@naghd_com
نقد: نقد اقتصاد سیاسی - نقد بتوارگی - نقد ایدئولوژی
آزادی زندانیان سیاسی
خواستهای هدفمند برای اعتصابات، برای ارتقای جنبش زن، زندگی، آزادی نوشتهی: فرنگیس بختیاری ارتقای خیزش زن، زندگی، آزادی در مسیری آگـاهـانـه، اینجا و اکنون در گرو آزادی زندانیان سیاسی و پر کردن خل…
🔹نوشتههای دریافتی 🔹
▫️ ناظران کبیر و خیزش ستمدیدگان در ایران
▫️ قدرتهای جهانی در کدام سو ایستادهاند؟
نوشتهی: امین حصوری
29 اکتبر 2022
🔸 بگذارید حرف آخر را اول بزنیم: هیچ قدرتی در جهان نفع مشترکی با ستمدیدگان جغرافیای سیاسیِ ایران ندارد. اینکه اکثر سیاستمداران «جهان غرب»، که ظاهراً دشمنان نظام اسلامی ایران تلقی میشوند، در دفاع از حقانیت این خیزش یا در نکوهش (محتاطانهی) سرکوب معترضانْ ژستهایی رسانهای و دیپلماتیک گرفتند، به این تصور عامیانه دامن زده که گویا بناست (یا ممکن است) که این خیزشْ متحدانی از میان قدرتهای خارجی بیابد. این «امید»، که ترجمانیست از باور سمج «دشمنِ دشمنِ منْ دوستِ من است!»، اغلب در پس درکی عملگرایانه و تاکتیکی از مبارزهی سیاسی سنگر میگیرد؛ تاکتیکی که خود ریشه در درک ویژهای از مناسبات جهانی قدرت و نیز استراتژیِ مبارزه دارد. آرایش میدان نبردهای ژئوپولتیکی هم ظاهراً شواهدی در تأیید و تقویت چنین دریافت و رهیافتی عرضه میکند، که بیان فشردهی آن چنین است: «دولت ایران در بطن نبردی فرساینده با دولت آمریکا و متحدان غربیاش قرار دارد. برآمدن قدرتهای نوظهور شرقی (روسیه و چین) و قطبیشدنِ دوبارهی نظام قدرت جهانی، موجب نزدیکی راهبردی ایران به اردوگاه شرقی شده است. بنابراین، همانگونه که دولت روسیه حمایتی تمامقد از دولت ایران میکند، منافع دولت آمریکا و متحدانش هم ایجاب میکند که از خیزشی که یحتمل به فروپاشی دولت ایران بیانجامد حمایت کنند.»
🔸 این نوشتار جستاریست در نقد این «محاسبهی سرراستِ دو دو تا ــ چهار تا»، و توضیحی بر داعیه/گزارهي ابتدایی متن. هستهی اصلی استدلالی این متن، تحلیلی نظری از جایگاه جغرافیای سیاسی ایران در بافتار نظم جهانیِ معاصر است. با تکیه بر این تحلیل، ادامهی نوشتار نقدیست بر رویکردی که در فراز و نشیب خیزش انقلابی حاضر میکوشد ــ بار دیگر ــ راهکار کهنهی توسل به دولتهای غربی را، همچون ضرورتی برای بهثمرنشستن خیزش، برجسته سازد.
🔸 این پرسش همچنان بهقوت خود باقیست که چرا خواست ستمدیدگان ایران برای خلاصی از سلطهی رژیم مسلط نتواند موقتاً با خواست قدرتهای غربی برای تضعیف دولت ایران همپوشانی بیابد؟ پاسخ فشرده این است که برخلاف تبلیغات رژیم ایران و جریانات و رسانههای شبهآنتیامپریالیست (محور مقاومتی)، که از برجستهسازی خطر دشمنان خارجی تغذیه میکنند، خواست واقعی دولتهای غربی صرفاً تشدید فشارها بر دولت ایران برای مطیعسازی و سوقدادن آن بهسمت اردوگاه غربیست، نه سرنگونی دولت ایران. اما چرا؟ برای توضیح دلایل این امر باید به بافتار نظم جهانی و مناسبات قدرتِ پس پشت آن نظری بیاندازیم، تا به جایگاه دولت ایران در این بافتار و دلالتهای آن برسیم. چون در جهان درهمتنیدهی معاصر، فهم مسئلهی ایران در انتزاع (جدایی) از نظم جهانی و نظام قدرتِ محافظ آن ممکن نیست. اینکه متأثر از رویکردهای حقوقبشری و لیبرالْ «مسئلهی ایران» اغلب مجزا از مناسبات جهانیِ سلطه انگاشته شده و به استبداد دینی و اقتصاد رانتی فروکاسته میشود، نشاندهندهی هژمونی روششناسی پوزیتیویستی بر ساحت فکریِ جوامع امروزیست. خواهیم دید که این خطای روششناختی نه صرفاً در سپهر اندیشه، بلکه بیش از آن در حوزهی تدوین استراتژی سیاسیْ معضلساز میشود: جاییکه ــ بر پایهی چنین درکی ــ بخشی از قدرتهای جهانی همچون متحدان بالقوهی مردمان ستمدیده برای رسیدن به آزادی معرفی میگردند...
🔹 متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-3em
#مهسا_امینی #زن_زندگی_آزادی #قیام_ژینا
#امین_حصوری #نظم_جهانی #امپریالیسم
👇🏼
🖋@naghd_com
▫️ ناظران کبیر و خیزش ستمدیدگان در ایران
▫️ قدرتهای جهانی در کدام سو ایستادهاند؟
نوشتهی: امین حصوری
29 اکتبر 2022
🔸 بگذارید حرف آخر را اول بزنیم: هیچ قدرتی در جهان نفع مشترکی با ستمدیدگان جغرافیای سیاسیِ ایران ندارد. اینکه اکثر سیاستمداران «جهان غرب»، که ظاهراً دشمنان نظام اسلامی ایران تلقی میشوند، در دفاع از حقانیت این خیزش یا در نکوهش (محتاطانهی) سرکوب معترضانْ ژستهایی رسانهای و دیپلماتیک گرفتند، به این تصور عامیانه دامن زده که گویا بناست (یا ممکن است) که این خیزشْ متحدانی از میان قدرتهای خارجی بیابد. این «امید»، که ترجمانیست از باور سمج «دشمنِ دشمنِ منْ دوستِ من است!»، اغلب در پس درکی عملگرایانه و تاکتیکی از مبارزهی سیاسی سنگر میگیرد؛ تاکتیکی که خود ریشه در درک ویژهای از مناسبات جهانی قدرت و نیز استراتژیِ مبارزه دارد. آرایش میدان نبردهای ژئوپولتیکی هم ظاهراً شواهدی در تأیید و تقویت چنین دریافت و رهیافتی عرضه میکند، که بیان فشردهی آن چنین است: «دولت ایران در بطن نبردی فرساینده با دولت آمریکا و متحدان غربیاش قرار دارد. برآمدن قدرتهای نوظهور شرقی (روسیه و چین) و قطبیشدنِ دوبارهی نظام قدرت جهانی، موجب نزدیکی راهبردی ایران به اردوگاه شرقی شده است. بنابراین، همانگونه که دولت روسیه حمایتی تمامقد از دولت ایران میکند، منافع دولت آمریکا و متحدانش هم ایجاب میکند که از خیزشی که یحتمل به فروپاشی دولت ایران بیانجامد حمایت کنند.»
🔸 این نوشتار جستاریست در نقد این «محاسبهی سرراستِ دو دو تا ــ چهار تا»، و توضیحی بر داعیه/گزارهي ابتدایی متن. هستهی اصلی استدلالی این متن، تحلیلی نظری از جایگاه جغرافیای سیاسی ایران در بافتار نظم جهانیِ معاصر است. با تکیه بر این تحلیل، ادامهی نوشتار نقدیست بر رویکردی که در فراز و نشیب خیزش انقلابی حاضر میکوشد ــ بار دیگر ــ راهکار کهنهی توسل به دولتهای غربی را، همچون ضرورتی برای بهثمرنشستن خیزش، برجسته سازد.
🔸 این پرسش همچنان بهقوت خود باقیست که چرا خواست ستمدیدگان ایران برای خلاصی از سلطهی رژیم مسلط نتواند موقتاً با خواست قدرتهای غربی برای تضعیف دولت ایران همپوشانی بیابد؟ پاسخ فشرده این است که برخلاف تبلیغات رژیم ایران و جریانات و رسانههای شبهآنتیامپریالیست (محور مقاومتی)، که از برجستهسازی خطر دشمنان خارجی تغذیه میکنند، خواست واقعی دولتهای غربی صرفاً تشدید فشارها بر دولت ایران برای مطیعسازی و سوقدادن آن بهسمت اردوگاه غربیست، نه سرنگونی دولت ایران. اما چرا؟ برای توضیح دلایل این امر باید به بافتار نظم جهانی و مناسبات قدرتِ پس پشت آن نظری بیاندازیم، تا به جایگاه دولت ایران در این بافتار و دلالتهای آن برسیم. چون در جهان درهمتنیدهی معاصر، فهم مسئلهی ایران در انتزاع (جدایی) از نظم جهانی و نظام قدرتِ محافظ آن ممکن نیست. اینکه متأثر از رویکردهای حقوقبشری و لیبرالْ «مسئلهی ایران» اغلب مجزا از مناسبات جهانیِ سلطه انگاشته شده و به استبداد دینی و اقتصاد رانتی فروکاسته میشود، نشاندهندهی هژمونی روششناسی پوزیتیویستی بر ساحت فکریِ جوامع امروزیست. خواهیم دید که این خطای روششناختی نه صرفاً در سپهر اندیشه، بلکه بیش از آن در حوزهی تدوین استراتژی سیاسیْ معضلساز میشود: جاییکه ــ بر پایهی چنین درکی ــ بخشی از قدرتهای جهانی همچون متحدان بالقوهی مردمان ستمدیده برای رسیدن به آزادی معرفی میگردند...
🔹 متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-3em
#مهسا_امینی #زن_زندگی_آزادی #قیام_ژینا
#امین_حصوری #نظم_جهانی #امپریالیسم
👇🏼
🖋@naghd_com
نقد: نقد اقتصاد سیاسی - نقد بتوارگی - نقد ایدئولوژی
ناظران کبیر و خیزش ستمدیدگان در ایران
قدرتهای جهانی در کدام سو ایستادهاند؟ نوشتهی: امین حصوری جان کلام آنکه تثبیت و پیکریابی یک خیزش در چهرهها، مقدمهی استحاله و ادغام آن در نظم مسلط است. خیزش ژینا برای تحقق افق انقلابیِاش تنها م…
🔹نوشتههای دریافتی 🔹
▫️ قسم به خون یاران، ایستادهایم تا پایان!
▫️ مسیرها و چالشهای پیشِ روی جنبش دانشجویی
جمعی از دانشجویان
1 نوامبر 2022
📝 توضیح نقد: نوشتهی حاضر از سوی گروهی از دانشجویان برای سایت نقد ارسال شده است و با توجه به شرایط جنبش بدون ذکر نام نویسندگان منتشر میشود.
🔸 اوجگیری جنبش دانشجویی و کنشهای شکوهمند دانشجویان در چند هفتهی اخیر نویدبخش روزگاری نو در همگامی جنبشهای گوناگون اعتراضی در سراسر جامعه است. اشکال مختلف بروز این کنشها، از تجمع و تحصن گرفته تا اعتصاب و بیانیه، بخش مهمی از خیزش انقلابی این روزهای کشور است. اما تداوم و اثرگذاری جنبش دانشجویی مستلزم بررسی دقیقتر ویژگیهای فضای دانشگاه و شرایط خاص دانشجو در مقام سوژهای صنفی- سیاسی از یک سو، و واکاوی عمیق اقدامات فعلی و آتی رژیم برای سرکوب دانشجویان از سوی دیگر است. نکاتی که در ادامه میآید پیشنهادات و مسائلی تاکتیکی است که بحث و گفتوگوی بیشتر دربارهشان میتواند به درک عمیقتر مسیر و چالشهای پیشِ رو یاری برساند.
🔸 مهمترین مسئله در نظر گرفتن این نکته است که خیزش انقلابی کنونی برآیندی است از تمامی تضادهای جنسیتی، اتنیکی، اقتصادی و اجتماعیِ جامعه با رژیم حاکم، و به همین دلیل نمیتوان هیچ بخشی از خیزش را برابر با کلیت آن قلمداد کرد. به این ترتیب، جنبش دانشجویی نه «موتور پیشران» جامعه است و نه نماینده و مظهر آن، بلکه بخشی از این جنبش گسترده و سراسری است و باید با شناخت دقیق امکانها و بالقوگیهای خود با جنبش همراهی کند. بدیهی است که هیچ بخشی از جنبش صرفاً با اتکا به نیروی خود نمیتواند به سرنگونی رژیم، خواست اصلی و نهایی همهی مشارکتکنندگان، برسد، بنابراین از آنجا که چشمانداز پیشِ روی خیزش فقطوفقط با همیاری و همراهی تمامی بخشها حاصل میشود، همهی شاخههای متنوع باید تاکتیکهایی را به خدمت بگیرند تا در مسیر بلند رسیدن به هدف بیشترین اثرگذاری و بیشترین امکان مبارزهی مداوم را داشته باشند.
🔸 نباید از یاد برد که خیزش انقلابی جاری در ابتدای مسیر بلندِ پیشِ روی خود قرار دارد و موفقیت در این مسیر مستلزم آمادگی برای کنشهای جمعی در میانمدت و بلندمدت است. مهمترین کار شکل دادن به شبکهها و تشکیلاتی است که میتواند در روزهای تعیینکننده گامی برگشتناپذیر رو به پیش بردارد. تشکیل کمیتههای اعتصاب، کمیتهی پیگیری وضعیت دانشجویان زندانی و تعلیقی، کمیتهی حقوقی برای مشاورهی حقوقی به زندانیان دانشجو و غیردانشجو، کمیتهی اسکان برای دانشجویان خوابگاهی که از حضور در خوابگاه منع شدهاند یا بنابه شرایط امنیتی امکان بازگشت به خوابگاه را ندارند، و همینطور کمک به اسکان خانوادهی زندانیانی که از شهرهای دیگر برای پیگیری وضعیت زندانیان خود میآیند و... از جمله اقداماتی است که میتوان انجام داد. همچنین باید در نظر داشت که تکیهی بیشازحد به تشکلهای علنی، برای مثال شوراهای صنفی، با این خطر روبهروست که با دستگیری فعالانِ اغلب شناختهشدهی صنفی امکان دارد بخش مهمی از ارتباطات از میان برود و روند مبارزه مخدوش شود. از همین حالا باید شروع به تشکیل کمیتهها و تشکیلات تازه کرد...
🔹 متن کامل این نوشتار را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-3eM
#زن_زندگی_آزادی #قیام_ژینا
#جنبش_دانشجویی #سرکوب_دانشگاه
#مهسا_امینی
👇🏼
🖋@naghd_com
▫️ قسم به خون یاران، ایستادهایم تا پایان!
▫️ مسیرها و چالشهای پیشِ روی جنبش دانشجویی
جمعی از دانشجویان
1 نوامبر 2022
📝 توضیح نقد: نوشتهی حاضر از سوی گروهی از دانشجویان برای سایت نقد ارسال شده است و با توجه به شرایط جنبش بدون ذکر نام نویسندگان منتشر میشود.
🔸 اوجگیری جنبش دانشجویی و کنشهای شکوهمند دانشجویان در چند هفتهی اخیر نویدبخش روزگاری نو در همگامی جنبشهای گوناگون اعتراضی در سراسر جامعه است. اشکال مختلف بروز این کنشها، از تجمع و تحصن گرفته تا اعتصاب و بیانیه، بخش مهمی از خیزش انقلابی این روزهای کشور است. اما تداوم و اثرگذاری جنبش دانشجویی مستلزم بررسی دقیقتر ویژگیهای فضای دانشگاه و شرایط خاص دانشجو در مقام سوژهای صنفی- سیاسی از یک سو، و واکاوی عمیق اقدامات فعلی و آتی رژیم برای سرکوب دانشجویان از سوی دیگر است. نکاتی که در ادامه میآید پیشنهادات و مسائلی تاکتیکی است که بحث و گفتوگوی بیشتر دربارهشان میتواند به درک عمیقتر مسیر و چالشهای پیشِ رو یاری برساند.
🔸 مهمترین مسئله در نظر گرفتن این نکته است که خیزش انقلابی کنونی برآیندی است از تمامی تضادهای جنسیتی، اتنیکی، اقتصادی و اجتماعیِ جامعه با رژیم حاکم، و به همین دلیل نمیتوان هیچ بخشی از خیزش را برابر با کلیت آن قلمداد کرد. به این ترتیب، جنبش دانشجویی نه «موتور پیشران» جامعه است و نه نماینده و مظهر آن، بلکه بخشی از این جنبش گسترده و سراسری است و باید با شناخت دقیق امکانها و بالقوگیهای خود با جنبش همراهی کند. بدیهی است که هیچ بخشی از جنبش صرفاً با اتکا به نیروی خود نمیتواند به سرنگونی رژیم، خواست اصلی و نهایی همهی مشارکتکنندگان، برسد، بنابراین از آنجا که چشمانداز پیشِ روی خیزش فقطوفقط با همیاری و همراهی تمامی بخشها حاصل میشود، همهی شاخههای متنوع باید تاکتیکهایی را به خدمت بگیرند تا در مسیر بلند رسیدن به هدف بیشترین اثرگذاری و بیشترین امکان مبارزهی مداوم را داشته باشند.
🔸 نباید از یاد برد که خیزش انقلابی جاری در ابتدای مسیر بلندِ پیشِ روی خود قرار دارد و موفقیت در این مسیر مستلزم آمادگی برای کنشهای جمعی در میانمدت و بلندمدت است. مهمترین کار شکل دادن به شبکهها و تشکیلاتی است که میتواند در روزهای تعیینکننده گامی برگشتناپذیر رو به پیش بردارد. تشکیل کمیتههای اعتصاب، کمیتهی پیگیری وضعیت دانشجویان زندانی و تعلیقی، کمیتهی حقوقی برای مشاورهی حقوقی به زندانیان دانشجو و غیردانشجو، کمیتهی اسکان برای دانشجویان خوابگاهی که از حضور در خوابگاه منع شدهاند یا بنابه شرایط امنیتی امکان بازگشت به خوابگاه را ندارند، و همینطور کمک به اسکان خانوادهی زندانیانی که از شهرهای دیگر برای پیگیری وضعیت زندانیان خود میآیند و... از جمله اقداماتی است که میتوان انجام داد. همچنین باید در نظر داشت که تکیهی بیشازحد به تشکلهای علنی، برای مثال شوراهای صنفی، با این خطر روبهروست که با دستگیری فعالانِ اغلب شناختهشدهی صنفی امکان دارد بخش مهمی از ارتباطات از میان برود و روند مبارزه مخدوش شود. از همین حالا باید شروع به تشکیل کمیتهها و تشکیلات تازه کرد...
🔹 متن کامل این نوشتار را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-3eM
#زن_زندگی_آزادی #قیام_ژینا
#جنبش_دانشجویی #سرکوب_دانشگاه
#مهسا_امینی
👇🏼
🖋@naghd_com
نقد: نقد اقتصاد سیاسی - نقد بتوارگی - نقد ایدئولوژی
قسم به خون یاران، ایستادهایم تا پایان!
مسیرها و چالشهای پیشِ روی جنبش دانشجویی میدانیم که رژیم بهشدت میکوشد شرایط جامعه را عادی جلوه دهد و خیزش را پدیدهای کمدامنه و گذرا معرفی کند. این نکتهای است که میتواند بسیار مفید باشد. در ش…
📝 شکست سکوت
«باید با تمام توان از تسلیم شدن به تئوریهای توطئه و فروغلتیدن به تخطئهی جنبش پرهیز کرد؛ نه از اینرو که ممکن است این تئوریها خطا باشند، بلکه به این دلیل که دشمنان هر جنبش آزادیخواهانه و انقلابی واقعی، از هیچ کوششی برای بیاعتبار کردن آن، حتی از اختراع و شایع کردن توطئههای دروغین اِبا نخواهند داشت. برعکس، با جدی گرفتن اینگونه شواهد و با افشای آنها باید نشان داد که حتی آنجا که واقعیت دارند، آتشی را افروختهاند، که دیر یا زود، دامنگیر خود آنها نیز خواهد شد. دلنگرانان پروسواس و دلسوزی که بنا بر تجربههای بسیار، هراس دارند جنبش تهیدستان از سر ناآگاهی بازیچه و قربانی طرحها و توطئههای داخلی و خارجی شود، باید بکوشند به وظیفهی روشنگرانهشان در راستای اعتلای همین جنبش و در خدمت آن عمل کنند؛ مبادا در انکار مشروعیت و حقانیتش.»
(کمال خسروی، «شکست سکوت»، ۱۳۹۶)
#مهسا_امینی
#زن_زندگی_آزادی
#خیزش_انقلابی
#قیام_ژینا
🖋@naghd_com
«باید با تمام توان از تسلیم شدن به تئوریهای توطئه و فروغلتیدن به تخطئهی جنبش پرهیز کرد؛ نه از اینرو که ممکن است این تئوریها خطا باشند، بلکه به این دلیل که دشمنان هر جنبش آزادیخواهانه و انقلابی واقعی، از هیچ کوششی برای بیاعتبار کردن آن، حتی از اختراع و شایع کردن توطئههای دروغین اِبا نخواهند داشت. برعکس، با جدی گرفتن اینگونه شواهد و با افشای آنها باید نشان داد که حتی آنجا که واقعیت دارند، آتشی را افروختهاند، که دیر یا زود، دامنگیر خود آنها نیز خواهد شد. دلنگرانان پروسواس و دلسوزی که بنا بر تجربههای بسیار، هراس دارند جنبش تهیدستان از سر ناآگاهی بازیچه و قربانی طرحها و توطئههای داخلی و خارجی شود، باید بکوشند به وظیفهی روشنگرانهشان در راستای اعتلای همین جنبش و در خدمت آن عمل کنند؛ مبادا در انکار مشروعیت و حقانیتش.»
(کمال خسروی، «شکست سکوت»، ۱۳۹۶)
#مهسا_امینی
#زن_زندگی_آزادی
#خیزش_انقلابی
#قیام_ژینا
🖋@naghd_com
🔹نوشتههای دریافتی 🔹
▫️ «گیوتین»
▫️ نقد و بررسی ماهیت و مکانیزمهای قدرت استبدادی
نوشتهی: داریوش راد
16 نوامبر 2022
🔸 همزمان که این کلمات نوشته میشود، گسترهای از ابرهای سیاه برآمده از آتشی که برای چیرگی بر زنان و جوانان عصیانزده فوران کرده، و حرکت آن از بالای سر جلوی نور خورشید را گرفته، در گوشه و کنار ایران قابل مشاهده است. زنان و جوانان در خیابان و دانشگاه و مدارس به آسمان مینگرند و به زمانی فکر میکنند که آسمان به نظر آبی میرسید؛ وقتی که نور خورشید حداقل از بین ابرهای طوفانی خود را نشان میداد؛ آنها از خود میپرسند آیا آن روشنایی فقط خواب و خیال تعدادی انسان ناامید نبود؟ آیا از فاجعهای که اکنون در خیابان بر سر ما فرومیریزد زنده بیرون خواهیم آمد؟ آیا زندگی در آزادی و رهایی با ما فاصلهی چندانی ندارد؟ آیا این آتش مرگ را حقیقتاً میتوان به زودی خاموش کرد؟
🔸 همانطور که نمیتوانیم به دام این باور سادهلوحانه بیفتیم که مدینه فاضلهای در آیندهای نزدیک در انتظار این زنان و جوانان است، همچنین نمیتوانیم به سادگی تسلیم پیامبرانی شویم که از پایان تاریخ و فروپاشی انسان سخن میگویند. نه تنها به این دلیل که به زنان و جوانان عصیانزده در خیابان کمکی نمیکند، بلکه به این دلیل ساده که در طبیعت بشر پذیرش شکست نهایی وجود ندارد. همانطور که ارنست بلوخ در اثر خود «اصول امید» میگوید، «هرگاه که انسان در وضعیت نامطلوب قرار میگیرد، زندگی خصوصی و عمومی او را رویاها فرامیگیرند، رویای یک زندگی بهتر از آنچه تاکنون به او داده شده است.» او از رویاهای سرگردانی که بیهوده در تصورات روزانهی انسان پرورانده میشوند و هرگز واقعیتی قابل دوام و تداوم پیدا نمیکنند سخن نمیگوید. این رویا، در واقع درک پروژهای برای آینده است که رنج در بند بودن کنونی آنها را نفی میکند زیرا هم عملی و هم ضروری است. این رویا همان انگیزهی ارگانیک همهی انسانهای تحت ستم است، حتی بهرغم اینکه آنها را در مورد اهمیت این پروژه فریب داده باشند. با این حال، این را نیز میتوان فهمید که برای کسانی که با واقعگرایی ساختگی جامعهی سلسلهمراتبی سرمایهداری فریب خورده باشند هر پروژهای که بر امکان موفقیت انسان تأکید کند معمولاً پوچ و بیمعنی به نظر برسد. دقیقاً همچون کسی که در تاریکی برای مدت طولانی سکونت داشته و در نتیجه نور را فراموش کرده است، به همین دلیل به کوری تسلیم شدن برای او بسیار آسانتر از به یاد آوردن آن روشنایی است که زمانی با آن آشنا بوده است. در هر حال، هدف این نوشته یادآوری وجود نوری خارج از آن تاریکی محدودکنندهی اندیشه-عمل انسانهاست، و نشان دادن اینکه تنها راهی که میتواند ما را از تاریکی به روشنایی هدایت کند فقط امید به پیروزی انقلاب است.
🔸 در این مقاله سعی خواهد شد تا با یک چشم انداز تاریخی-اجتماعی پدیدهی قدرت از نوع استبدادی را مورد نقد و بررسی قرار دهیم که برای ایجاد این سیستم غولپیکر سیاسی در اعماق و در زیر سطح جامعه قرار داده شده است و معمولاً اگرچه به آن نیمنگاهی انداخته میشود لیکن هیچگاه در عمق به آن پرداخته نشده است. این در واقع همان مسئلهای است که هر بار جامعهی آزادیخواه ایران به چیستی ستم و قیام، استیلاء و استقلال، استبداد و آزادی میرسد با آن مواجه میشود و به نظر میرسد اکنون نیز با ضرورتی انکارناپذیر به همان نقطه رسیده است. از این رو برای رسیدن به این مقصود در ادامه، ماهیت و مکانیزمهای قدرت استبدادی و ابزارها و اهداف آن را به گونهای که در اعماق جامعه توسط ساختارهای مختلف حاکمیتی شکل گرفته و حقانیت و مشروعیت یافتهاند به بحث خواهیم گذاشت...
🔹 متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-3gn
#داریوش_راد
#زن_زندگی_آزادی #قیام_ژینا
#مهسا_امینی
#قدرت #نظام_استبدادی
👇🏼
🖋@naghd_com
▫️ «گیوتین»
▫️ نقد و بررسی ماهیت و مکانیزمهای قدرت استبدادی
نوشتهی: داریوش راد
16 نوامبر 2022
🔸 همزمان که این کلمات نوشته میشود، گسترهای از ابرهای سیاه برآمده از آتشی که برای چیرگی بر زنان و جوانان عصیانزده فوران کرده، و حرکت آن از بالای سر جلوی نور خورشید را گرفته، در گوشه و کنار ایران قابل مشاهده است. زنان و جوانان در خیابان و دانشگاه و مدارس به آسمان مینگرند و به زمانی فکر میکنند که آسمان به نظر آبی میرسید؛ وقتی که نور خورشید حداقل از بین ابرهای طوفانی خود را نشان میداد؛ آنها از خود میپرسند آیا آن روشنایی فقط خواب و خیال تعدادی انسان ناامید نبود؟ آیا از فاجعهای که اکنون در خیابان بر سر ما فرومیریزد زنده بیرون خواهیم آمد؟ آیا زندگی در آزادی و رهایی با ما فاصلهی چندانی ندارد؟ آیا این آتش مرگ را حقیقتاً میتوان به زودی خاموش کرد؟
🔸 همانطور که نمیتوانیم به دام این باور سادهلوحانه بیفتیم که مدینه فاضلهای در آیندهای نزدیک در انتظار این زنان و جوانان است، همچنین نمیتوانیم به سادگی تسلیم پیامبرانی شویم که از پایان تاریخ و فروپاشی انسان سخن میگویند. نه تنها به این دلیل که به زنان و جوانان عصیانزده در خیابان کمکی نمیکند، بلکه به این دلیل ساده که در طبیعت بشر پذیرش شکست نهایی وجود ندارد. همانطور که ارنست بلوخ در اثر خود «اصول امید» میگوید، «هرگاه که انسان در وضعیت نامطلوب قرار میگیرد، زندگی خصوصی و عمومی او را رویاها فرامیگیرند، رویای یک زندگی بهتر از آنچه تاکنون به او داده شده است.» او از رویاهای سرگردانی که بیهوده در تصورات روزانهی انسان پرورانده میشوند و هرگز واقعیتی قابل دوام و تداوم پیدا نمیکنند سخن نمیگوید. این رویا، در واقع درک پروژهای برای آینده است که رنج در بند بودن کنونی آنها را نفی میکند زیرا هم عملی و هم ضروری است. این رویا همان انگیزهی ارگانیک همهی انسانهای تحت ستم است، حتی بهرغم اینکه آنها را در مورد اهمیت این پروژه فریب داده باشند. با این حال، این را نیز میتوان فهمید که برای کسانی که با واقعگرایی ساختگی جامعهی سلسلهمراتبی سرمایهداری فریب خورده باشند هر پروژهای که بر امکان موفقیت انسان تأکید کند معمولاً پوچ و بیمعنی به نظر برسد. دقیقاً همچون کسی که در تاریکی برای مدت طولانی سکونت داشته و در نتیجه نور را فراموش کرده است، به همین دلیل به کوری تسلیم شدن برای او بسیار آسانتر از به یاد آوردن آن روشنایی است که زمانی با آن آشنا بوده است. در هر حال، هدف این نوشته یادآوری وجود نوری خارج از آن تاریکی محدودکنندهی اندیشه-عمل انسانهاست، و نشان دادن اینکه تنها راهی که میتواند ما را از تاریکی به روشنایی هدایت کند فقط امید به پیروزی انقلاب است.
🔸 در این مقاله سعی خواهد شد تا با یک چشم انداز تاریخی-اجتماعی پدیدهی قدرت از نوع استبدادی را مورد نقد و بررسی قرار دهیم که برای ایجاد این سیستم غولپیکر سیاسی در اعماق و در زیر سطح جامعه قرار داده شده است و معمولاً اگرچه به آن نیمنگاهی انداخته میشود لیکن هیچگاه در عمق به آن پرداخته نشده است. این در واقع همان مسئلهای است که هر بار جامعهی آزادیخواه ایران به چیستی ستم و قیام، استیلاء و استقلال، استبداد و آزادی میرسد با آن مواجه میشود و به نظر میرسد اکنون نیز با ضرورتی انکارناپذیر به همان نقطه رسیده است. از این رو برای رسیدن به این مقصود در ادامه، ماهیت و مکانیزمهای قدرت استبدادی و ابزارها و اهداف آن را به گونهای که در اعماق جامعه توسط ساختارهای مختلف حاکمیتی شکل گرفته و حقانیت و مشروعیت یافتهاند به بحث خواهیم گذاشت...
🔹 متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-3gn
#داریوش_راد
#زن_زندگی_آزادی #قیام_ژینا
#مهسا_امینی
#قدرت #نظام_استبدادی
👇🏼
🖋@naghd_com
نقد: نقد اقتصاد سیاسی - نقد بتوارگی - نقد ایدئولوژی
«گیوتین»
نقد و بررسی ماهیت و مکانیزمهای قدرت استبدادی نوشتهی: داریوش راد در ایران برتری جنسیتی یک فلسفهی محوری نظام استبداد دینی برای توجیه است، زیرا ساختارهای قدرت با استفاده از بنیادهای ذهنی ایدئولوژی …
▫️ کمیتهی محله، کمیتهی اعتصاب
▫️ بازیابی مفاهیم مبارزاتی ازیادرفته در خیزش انقلابی ژینا
نوشتهی: تارا بهروزیان
یک ژانویه 2023
🔸 خیزش انقلابی عرصهی فراخوانی مفاهیم و کنشهای بهمحاقرفته و فراموششده است. مفاهیمی که بهرغم سالها سرکوب، فراموشی و انکار، از خاکستر حافظهی جمعی سربرمیآورند و بار دیگر نه فقط ذهنها بلکه سپهر کنشگری جامعه را اشغال میکنند. قرار گرفتن در موقعیت خیزش انقلابی، شگفتی لحظههای تاریخی است آنگاه که تصور اموری را ممکن میسازند که پیش از این ناممکن و حتی در گفتمان مسلطْ مذموم به نظر میرسیدند. موقعیت خیزش انقلابی میدان ممکن شدن ناممکنهاست. همبستگی خیابانی، اعتصاب، دفاع مشروع، کمیتههای محلات، شورا و غیره، و بالاتر از همه خود «انقلاب» که جایگزین مفهوم ابتری چون «براندازی» میشود، فضایی فراتر از دنیای واژگان اشغال میکنند و ضرورت و مشروعیت خود را به کرسی مینشانند.
🔸 با این حال فراخوانی مفاهیم و کنشهای انقلابی و رادیکال ضرورتاً به معنای بازیابیِ تماموکمال و بلوغیافتهی آنها نیست. سالها سرکوب، گفتمانسازی و برساختن تعاریف ایدئولوژیک و جعلی برای بهحاشیهراندن رویکردهای پیشرو و مترقی باعث شده که این مفاهیم در ذهنیت آحاد جامعه گنگ، نامشخص و کژدیسه شوند. به عبارت دیگر، از آنجا که این مفاهیم و کنشها به دلیل سرکوب سیستماتیکْ بخشی از زندگی و تجربهی زیستهی بخش وسیعی از سوژههای حاضر در خیزش کنونی نبودهاند، بازیابی این مفاهیمِ بیگانهشده و مادیت یافتن آنها در قالب کنشهای جمعی با موانعی ذهنی و عملی واقعی روبهروست. بهویژه هنگامی که بستر این بازیابی، «خودانگیختگی» است. پرسش این است که در شرایطی که جامعه فاقد گسترهی وسیعی از انواع تشکلیابیهای محلی و فراگیر پیشینی است تا گروهها و لایههای گوناگون اجتماعی بتوانند از مجرای آنها بسیج شوند و به این مفاهیمِ ازمحاقبرخاسته در شکل بلوغیافتهاش مادیت ببخشند، بازیابی این مفاهیم و شکل دادن به سازماندهیهای نوین، بر بستر خودجوشی و خودپویی، چگونه و از طریق چه روشهایی ممکن است؟ آیا خودانگیختگی فینفسه مانع این بازیابی است یا در شرایطی معین، خودْ میتواند به کاتالیزوری برای بازیابی مترقی این مفاهیم و کنشها بدل شود؟ و بهطور مشخص، آیا جلوههایی از این «سازمانیابی خودانگیخته» در خیزش انقلابی ژینا وجود دارد؟ بالقوگیها، نقاط قوت و چالشهای پیشروی این سازمانیابیهای نو کدامند؟
🔸 مسیرهای سازمانیابی خودانگیخته در خیزش انقلابی ژینا در جهاتی که به سامانبخشی مردمپایهی سازوکارهای اجتماعی منجر شود نه تنها مسدود نیست بلکه از گشایش ظرفیتها و چشماندازهای متنوع حکایت دارد. با این حال نگاه خوشباورانه و غیرانتقادی به این مسیرها که ضعفها و مخاطرات پیشِ روی آنها را نادیده میگیرد، نه تنها کمکی به اعتلای فرایند انقلابی نمیکند، بلکه خود میتواند به مانعی برای حرکت مترقی و آگاهانهی آن بدل شود. در موقعیت کنونی، بررسی و واکاوی نمودهایی از این سازماندهیهای خودانگیخته و مسیرهایی که میتواند هدفمندی این سازماندهیها را به سمت اهداف مردمی و منافع طبقات و گروههای اجتماعی تحت ستم تقویت کنند، چه در عرصهی نظریه و مهمتر از آن در عرصهی پراتیک و تاکتیکهای میدانی، ضرورتی اجتناب ناپذیر و حیاتی است.
در این مقاله به دو عرصهی مشخص ممکن از این سازماندهیهای خودانگیخته در خیزش انقلابی ژینا پرداخته میشود:
کمیتهی محله و کمیتهی اعتصاب...
🔹 متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-3lO
#قیام_ژینا
#ژن_ژیان_ئازادی
#کمیتهی_محله #کمیتهی_اعتصاب
#تارا_بهروزیان
👇🏼
🖋@naghd_com
▫️ بازیابی مفاهیم مبارزاتی ازیادرفته در خیزش انقلابی ژینا
نوشتهی: تارا بهروزیان
یک ژانویه 2023
🔸 خیزش انقلابی عرصهی فراخوانی مفاهیم و کنشهای بهمحاقرفته و فراموششده است. مفاهیمی که بهرغم سالها سرکوب، فراموشی و انکار، از خاکستر حافظهی جمعی سربرمیآورند و بار دیگر نه فقط ذهنها بلکه سپهر کنشگری جامعه را اشغال میکنند. قرار گرفتن در موقعیت خیزش انقلابی، شگفتی لحظههای تاریخی است آنگاه که تصور اموری را ممکن میسازند که پیش از این ناممکن و حتی در گفتمان مسلطْ مذموم به نظر میرسیدند. موقعیت خیزش انقلابی میدان ممکن شدن ناممکنهاست. همبستگی خیابانی، اعتصاب، دفاع مشروع، کمیتههای محلات، شورا و غیره، و بالاتر از همه خود «انقلاب» که جایگزین مفهوم ابتری چون «براندازی» میشود، فضایی فراتر از دنیای واژگان اشغال میکنند و ضرورت و مشروعیت خود را به کرسی مینشانند.
🔸 با این حال فراخوانی مفاهیم و کنشهای انقلابی و رادیکال ضرورتاً به معنای بازیابیِ تماموکمال و بلوغیافتهی آنها نیست. سالها سرکوب، گفتمانسازی و برساختن تعاریف ایدئولوژیک و جعلی برای بهحاشیهراندن رویکردهای پیشرو و مترقی باعث شده که این مفاهیم در ذهنیت آحاد جامعه گنگ، نامشخص و کژدیسه شوند. به عبارت دیگر، از آنجا که این مفاهیم و کنشها به دلیل سرکوب سیستماتیکْ بخشی از زندگی و تجربهی زیستهی بخش وسیعی از سوژههای حاضر در خیزش کنونی نبودهاند، بازیابی این مفاهیمِ بیگانهشده و مادیت یافتن آنها در قالب کنشهای جمعی با موانعی ذهنی و عملی واقعی روبهروست. بهویژه هنگامی که بستر این بازیابی، «خودانگیختگی» است. پرسش این است که در شرایطی که جامعه فاقد گسترهی وسیعی از انواع تشکلیابیهای محلی و فراگیر پیشینی است تا گروهها و لایههای گوناگون اجتماعی بتوانند از مجرای آنها بسیج شوند و به این مفاهیمِ ازمحاقبرخاسته در شکل بلوغیافتهاش مادیت ببخشند، بازیابی این مفاهیم و شکل دادن به سازماندهیهای نوین، بر بستر خودجوشی و خودپویی، چگونه و از طریق چه روشهایی ممکن است؟ آیا خودانگیختگی فینفسه مانع این بازیابی است یا در شرایطی معین، خودْ میتواند به کاتالیزوری برای بازیابی مترقی این مفاهیم و کنشها بدل شود؟ و بهطور مشخص، آیا جلوههایی از این «سازمانیابی خودانگیخته» در خیزش انقلابی ژینا وجود دارد؟ بالقوگیها، نقاط قوت و چالشهای پیشروی این سازمانیابیهای نو کدامند؟
🔸 مسیرهای سازمانیابی خودانگیخته در خیزش انقلابی ژینا در جهاتی که به سامانبخشی مردمپایهی سازوکارهای اجتماعی منجر شود نه تنها مسدود نیست بلکه از گشایش ظرفیتها و چشماندازهای متنوع حکایت دارد. با این حال نگاه خوشباورانه و غیرانتقادی به این مسیرها که ضعفها و مخاطرات پیشِ روی آنها را نادیده میگیرد، نه تنها کمکی به اعتلای فرایند انقلابی نمیکند، بلکه خود میتواند به مانعی برای حرکت مترقی و آگاهانهی آن بدل شود. در موقعیت کنونی، بررسی و واکاوی نمودهایی از این سازماندهیهای خودانگیخته و مسیرهایی که میتواند هدفمندی این سازماندهیها را به سمت اهداف مردمی و منافع طبقات و گروههای اجتماعی تحت ستم تقویت کنند، چه در عرصهی نظریه و مهمتر از آن در عرصهی پراتیک و تاکتیکهای میدانی، ضرورتی اجتناب ناپذیر و حیاتی است.
در این مقاله به دو عرصهی مشخص ممکن از این سازماندهیهای خودانگیخته در خیزش انقلابی ژینا پرداخته میشود:
کمیتهی محله و کمیتهی اعتصاب...
🔹 متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-3lO
#قیام_ژینا
#ژن_ژیان_ئازادی
#کمیتهی_محله #کمیتهی_اعتصاب
#تارا_بهروزیان
👇🏼
🖋@naghd_com
نقد: نقد اقتصاد سیاسی - نقد بتوارگی - نقد ایدئولوژی
کمیتهی محله، کمیتهی اعتصاب
بازیابی مفاهیم مبارزاتی ازیادرفته در خیزش انقلابی ژینا نوشتهی: تارا بهروزیان تاثیر پیوند میان سازمانیابیهای نوپای خیزش کنونی و شبکههای ریشهدار ازپیشموجود را در مناطق پیشتازی چون کردستان میتو…