🔹نوشتههای دریافتی 🔹
▫️ «گیوتین»
▫️ نقد و بررسی ماهیت و مکانیزمهای قدرت استبدادی
نوشتهی: داریوش راد
16 نوامبر 2022
🔸 همزمان که این کلمات نوشته میشود، گسترهای از ابرهای سیاه برآمده از آتشی که برای چیرگی بر زنان و جوانان عصیانزده فوران کرده، و حرکت آن از بالای سر جلوی نور خورشید را گرفته، در گوشه و کنار ایران قابل مشاهده است. زنان و جوانان در خیابان و دانشگاه و مدارس به آسمان مینگرند و به زمانی فکر میکنند که آسمان به نظر آبی میرسید؛ وقتی که نور خورشید حداقل از بین ابرهای طوفانی خود را نشان میداد؛ آنها از خود میپرسند آیا آن روشنایی فقط خواب و خیال تعدادی انسان ناامید نبود؟ آیا از فاجعهای که اکنون در خیابان بر سر ما فرومیریزد زنده بیرون خواهیم آمد؟ آیا زندگی در آزادی و رهایی با ما فاصلهی چندانی ندارد؟ آیا این آتش مرگ را حقیقتاً میتوان به زودی خاموش کرد؟
🔸 همانطور که نمیتوانیم به دام این باور سادهلوحانه بیفتیم که مدینه فاضلهای در آیندهای نزدیک در انتظار این زنان و جوانان است، همچنین نمیتوانیم به سادگی تسلیم پیامبرانی شویم که از پایان تاریخ و فروپاشی انسان سخن میگویند. نه تنها به این دلیل که به زنان و جوانان عصیانزده در خیابان کمکی نمیکند، بلکه به این دلیل ساده که در طبیعت بشر پذیرش شکست نهایی وجود ندارد. همانطور که ارنست بلوخ در اثر خود «اصول امید» میگوید، «هرگاه که انسان در وضعیت نامطلوب قرار میگیرد، زندگی خصوصی و عمومی او را رویاها فرامیگیرند، رویای یک زندگی بهتر از آنچه تاکنون به او داده شده است.» او از رویاهای سرگردانی که بیهوده در تصورات روزانهی انسان پرورانده میشوند و هرگز واقعیتی قابل دوام و تداوم پیدا نمیکنند سخن نمیگوید. این رویا، در واقع درک پروژهای برای آینده است که رنج در بند بودن کنونی آنها را نفی میکند زیرا هم عملی و هم ضروری است. این رویا همان انگیزهی ارگانیک همهی انسانهای تحت ستم است، حتی بهرغم اینکه آنها را در مورد اهمیت این پروژه فریب داده باشند. با این حال، این را نیز میتوان فهمید که برای کسانی که با واقعگرایی ساختگی جامعهی سلسلهمراتبی سرمایهداری فریب خورده باشند هر پروژهای که بر امکان موفقیت انسان تأکید کند معمولاً پوچ و بیمعنی به نظر برسد. دقیقاً همچون کسی که در تاریکی برای مدت طولانی سکونت داشته و در نتیجه نور را فراموش کرده است، به همین دلیل به کوری تسلیم شدن برای او بسیار آسانتر از به یاد آوردن آن روشنایی است که زمانی با آن آشنا بوده است. در هر حال، هدف این نوشته یادآوری وجود نوری خارج از آن تاریکی محدودکنندهی اندیشه-عمل انسانهاست، و نشان دادن اینکه تنها راهی که میتواند ما را از تاریکی به روشنایی هدایت کند فقط امید به پیروزی انقلاب است.
🔸 در این مقاله سعی خواهد شد تا با یک چشم انداز تاریخی-اجتماعی پدیدهی قدرت از نوع استبدادی را مورد نقد و بررسی قرار دهیم که برای ایجاد این سیستم غولپیکر سیاسی در اعماق و در زیر سطح جامعه قرار داده شده است و معمولاً اگرچه به آن نیمنگاهی انداخته میشود لیکن هیچگاه در عمق به آن پرداخته نشده است. این در واقع همان مسئلهای است که هر بار جامعهی آزادیخواه ایران به چیستی ستم و قیام، استیلاء و استقلال، استبداد و آزادی میرسد با آن مواجه میشود و به نظر میرسد اکنون نیز با ضرورتی انکارناپذیر به همان نقطه رسیده است. از این رو برای رسیدن به این مقصود در ادامه، ماهیت و مکانیزمهای قدرت استبدادی و ابزارها و اهداف آن را به گونهای که در اعماق جامعه توسط ساختارهای مختلف حاکمیتی شکل گرفته و حقانیت و مشروعیت یافتهاند به بحث خواهیم گذاشت...
🔹 متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-3gn
#داریوش_راد
#زن_زندگی_آزادی #قیام_ژینا
#مهسا_امینی
#قدرت #نظام_استبدادی
👇🏼
🖋@naghd_com
▫️ «گیوتین»
▫️ نقد و بررسی ماهیت و مکانیزمهای قدرت استبدادی
نوشتهی: داریوش راد
16 نوامبر 2022
🔸 همزمان که این کلمات نوشته میشود، گسترهای از ابرهای سیاه برآمده از آتشی که برای چیرگی بر زنان و جوانان عصیانزده فوران کرده، و حرکت آن از بالای سر جلوی نور خورشید را گرفته، در گوشه و کنار ایران قابل مشاهده است. زنان و جوانان در خیابان و دانشگاه و مدارس به آسمان مینگرند و به زمانی فکر میکنند که آسمان به نظر آبی میرسید؛ وقتی که نور خورشید حداقل از بین ابرهای طوفانی خود را نشان میداد؛ آنها از خود میپرسند آیا آن روشنایی فقط خواب و خیال تعدادی انسان ناامید نبود؟ آیا از فاجعهای که اکنون در خیابان بر سر ما فرومیریزد زنده بیرون خواهیم آمد؟ آیا زندگی در آزادی و رهایی با ما فاصلهی چندانی ندارد؟ آیا این آتش مرگ را حقیقتاً میتوان به زودی خاموش کرد؟
🔸 همانطور که نمیتوانیم به دام این باور سادهلوحانه بیفتیم که مدینه فاضلهای در آیندهای نزدیک در انتظار این زنان و جوانان است، همچنین نمیتوانیم به سادگی تسلیم پیامبرانی شویم که از پایان تاریخ و فروپاشی انسان سخن میگویند. نه تنها به این دلیل که به زنان و جوانان عصیانزده در خیابان کمکی نمیکند، بلکه به این دلیل ساده که در طبیعت بشر پذیرش شکست نهایی وجود ندارد. همانطور که ارنست بلوخ در اثر خود «اصول امید» میگوید، «هرگاه که انسان در وضعیت نامطلوب قرار میگیرد، زندگی خصوصی و عمومی او را رویاها فرامیگیرند، رویای یک زندگی بهتر از آنچه تاکنون به او داده شده است.» او از رویاهای سرگردانی که بیهوده در تصورات روزانهی انسان پرورانده میشوند و هرگز واقعیتی قابل دوام و تداوم پیدا نمیکنند سخن نمیگوید. این رویا، در واقع درک پروژهای برای آینده است که رنج در بند بودن کنونی آنها را نفی میکند زیرا هم عملی و هم ضروری است. این رویا همان انگیزهی ارگانیک همهی انسانهای تحت ستم است، حتی بهرغم اینکه آنها را در مورد اهمیت این پروژه فریب داده باشند. با این حال، این را نیز میتوان فهمید که برای کسانی که با واقعگرایی ساختگی جامعهی سلسلهمراتبی سرمایهداری فریب خورده باشند هر پروژهای که بر امکان موفقیت انسان تأکید کند معمولاً پوچ و بیمعنی به نظر برسد. دقیقاً همچون کسی که در تاریکی برای مدت طولانی سکونت داشته و در نتیجه نور را فراموش کرده است، به همین دلیل به کوری تسلیم شدن برای او بسیار آسانتر از به یاد آوردن آن روشنایی است که زمانی با آن آشنا بوده است. در هر حال، هدف این نوشته یادآوری وجود نوری خارج از آن تاریکی محدودکنندهی اندیشه-عمل انسانهاست، و نشان دادن اینکه تنها راهی که میتواند ما را از تاریکی به روشنایی هدایت کند فقط امید به پیروزی انقلاب است.
🔸 در این مقاله سعی خواهد شد تا با یک چشم انداز تاریخی-اجتماعی پدیدهی قدرت از نوع استبدادی را مورد نقد و بررسی قرار دهیم که برای ایجاد این سیستم غولپیکر سیاسی در اعماق و در زیر سطح جامعه قرار داده شده است و معمولاً اگرچه به آن نیمنگاهی انداخته میشود لیکن هیچگاه در عمق به آن پرداخته نشده است. این در واقع همان مسئلهای است که هر بار جامعهی آزادیخواه ایران به چیستی ستم و قیام، استیلاء و استقلال، استبداد و آزادی میرسد با آن مواجه میشود و به نظر میرسد اکنون نیز با ضرورتی انکارناپذیر به همان نقطه رسیده است. از این رو برای رسیدن به این مقصود در ادامه، ماهیت و مکانیزمهای قدرت استبدادی و ابزارها و اهداف آن را به گونهای که در اعماق جامعه توسط ساختارهای مختلف حاکمیتی شکل گرفته و حقانیت و مشروعیت یافتهاند به بحث خواهیم گذاشت...
🔹 متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-3gn
#داریوش_راد
#زن_زندگی_آزادی #قیام_ژینا
#مهسا_امینی
#قدرت #نظام_استبدادی
👇🏼
🖋@naghd_com
نقد: نقد اقتصاد سیاسی - نقد بتوارگی - نقد ایدئولوژی
«گیوتین»
نقد و بررسی ماهیت و مکانیزمهای قدرت استبدادی نوشتهی: داریوش راد در ایران برتری جنسیتی یک فلسفهی محوری نظام استبداد دینی برای توجیه است، زیرا ساختارهای قدرت با استفاده از بنیادهای ذهنی ایدئولوژی …