نقد
3.35K subscribers
200 photos
17 files
792 links
نقد اقتصاد سیاسی- نقد بتوارگی- نقد ایدئولوژی

بهترین، انقلابی‌ترین و نبوغ‌آمیزترین نظریه، بدون پیوند اندام‌وار با نبض، متن و کنشگران یک جنبش اجتماعی و سیاسیِ واقعی، به‌طور بلاواسطه، هیچ هوده‌ای ندارد.

www.naghd.com

Naghd.site@gmail.com
Download Telegram
✊🏽✊🏽✊🏽

پیوستن حلقه‌های تازه به مبارزه و اعتصاب سراسری کارگران صنعت نفت:

آگاهی به هم‌سرنوشت بودن، آگاهی به امکان و ضرورت سازمانیابی، آگاهی به نیاز به نهادین شدنِ پیوندها و همبستگی‌ها و هماهنگی‌ها، آگاهی و اعتماد به قدرت نهادین خود، آگاهی به آگاهی طبقاتی، آگاهی به نقش و جایگاه اجتماعی و سیاسی خود در مقام طبقه‌ی کارگر.

#اعتصابات_سراسری
#اعتصاب_کارگران_نفت
#جنبش_کارگری

🖋@naghd_com
🔹نوشته‌های دریافتی 🔹

▫️ این زیباترین ناامیدان تاریخ

نوشته‌ی: اسماعیل کرمی

27 سپتامبر 2022

🔸حکومت اسلامی ایران با بر باد دادن امیدهای چندین نسل که دل به تغییر و اصلاح بسته بودند و ضایع کردن ۲۰ سال از عمر متولدین دهه‌های سی، چهل و پنجاه که گفتمان اصلاحات را دنبال کردند، هم لطمه‌ی فراوانی به پیوندهای اجتماعی، احساس تعلق به جامعه و زندگی جمعی زد و هم حجم عظیمی از سرخوردگی اجتماعی به وجود آورد که در نگاه اول به نظر می‌آید نقشی مهم در حفظ، بقا و ادامه‌ی حیات حکومت دارد. اما حالا این میزان از ناامیدی کارکردی دیگرگونه یافته و به بزرگ‌ترین سلاح علیه خود حکومت بدل شده است. اکنون این سرخوردگی و ناامیدی مایه‌ی اصلی شکل‌گیری جنبشی فراگیر برای مطالبه‌ی آزادی و عدالت شده است.

🔸ولی شاید از بخت‌یاری ماست که آن‌چه بزرگ و عظیم می‌شود همواره زیباست و می‌تواند عامل تحول و دگرگونی شود، حتی اگر آن چیز ناامیدی باشد. این حجم سترگ از ناامیدی اجتماعی به‌خصوص در طردشدگان، یعنی کسانی که در تعریف رسمی «مردم» نمی‌گنجند، مردمی که از سوی حکومت «امت حزب الله» خوانده می‌شوند، به موتور محرک و تامین‌کننده‌ی نیروی اجتماعی بدل شده است. رژیم‌های حاکم هر تعریفی از «مردم» ارائه کنند به طرزی ناسازوار اکثر شهروندان را از دایره‌ی «مردم» بیرون می‌رانند و از حقوق اولیه و انسانی خود محروم می‌سازند، از همین رو همواره با خیل عظیم کسانی مواجه هستیم که به‌رغم کثرت عددی‌شان در اقلیت قرار می‌گیرند.

🔸حاضران در تظاهرات‌های این چندروزه در حال از سر گذراندن تجربه‌ای متفاوت هستند. آن‌ها بدنی جمعی را زندگی می‌کنند و پیوندهایی بی‌مثال با یک‌دیگر برقرار می‌کنند. اینک زنان و مردان یک‌دیگر را در قامت هم‌رزم تجربه می‌کنند نه همکار، همسایه یا همسر. آنان به‌واسطه‌ی اقدامی واقعی که نقشی حقیقی در زندگی‌شان دارد بدن جمعی تازه‌ای شکل داده‌اند که در کار رقم زدن سوژه‌های فردی جدید و بی‌سابقه و کم‌نظیر است. این فعلیت بدیع همان بدن بالقوه‌ای است که نظام‌های استثمارگر همواره می‌کوشند آن را در قالب‌ جمع‌هایی دروغین از جمله مدرسه‌، محیط ‌کار، ورزشگاه‌، پادگان‌ و مانند این‌ها به انقیاد درآورند و هر چه می‌توانند از این توان جمعی بهره بکشند و شیره‌ی جان‌ انسان‌ها را بمکند

🔸 حال که این بدن جمعی جدید سر برآورده است به‌وضوح می‌توان دید برخی بدن‌ها با این بدن جمعی انقلابی سازگارند و برخی ناسازگار، و جالب آن‌که ناسازگارترین آن‌ها بدن حکومتی است که تنها به مصلحت خود می‌اندیشد، حکومتی که قرار است منافع و حیات عده‌ای کوچک معروف به «چهاردرصدی‌ها» را تأمین و تضمین کند. اگر این بدن نوظهور می‌خواهد در برابر تنش‌های بیرونی دوام بیاورد و از هم نپاشد باید از هر کاری که او را به سمت فروپاشی سوق می‌دهد بپرهیزد و به کارهایی که توان او را افزایش می‌دهند اهتمام ویژه بورزد.

🔸میزان ابتکاراتی که بدن جمعی تظاهرات‌کنندگان هر روز به کار می‌بندد خیره‌کننده و باورنکردنی است، این یعنی موجود زنده‌ای در حال تقلا برای زنده ماندن است، موجودی که می‌کوشد در هستی بی‌مثال خود و در برابر خصم دیرینه‌اش که تنها از طریق تکه‌تکه کردن و پاره‌پاره کردن او می‌تواند به حیاتش ادامه دهد، پایدار بماند، یعنی در برابر خون‌آشامی که فقط با به انقیاد کشیدن و مکیدن خون او قادر است به حیات خود ادامه دهد. از این رو، این بدن زیبای جمعی می‌بایست فوراً از خون رساندن و تقویت خون‌آشامی که فقط و فقط با خون او زنده است دست بردارد: این زیباترین ناامیدان تاریخ باید دست به اعتصاب بزنند.

✊🏼 متن کامل این نوشته را در لینک زیر بخوانید:

https://wp.me/p9vUft-3aq



#مهسا_امینی #اعتصابات_سراسری
#زن_زندگی_آزادی
#Jîn_Jîan_Azadî
#MahsaAmini

👇🏼

🖋@naghd_com‏ ‏
✊🏼 خودپویی، دخالت آگاهانه و تداوم

▫️تداوم هر وضعیت انقلابی به رغم مکانیسم اجتناب‌ناپذیری که شکل‌گیری آن را ممکن می‌سازد نیازمند دخالت آگاهانه‌ی عناصر فعال در آن است. خودپویی اساساً به این معنا نیست که شرکت‌کنندگان در آن از بیان راهکارهای مناسب و مقتضی دست بشویند و بگذارند تا خود جنبش مسیر حرکت خود را بیابد. همین شرکت فعالانه برای این‌که پویایی یک جنبش حفظ شود خود بخشی از فرایند تکوین و تداوم است.

▫️نیروی محرک جنبش کنونی متکی است بر تضادهایی حل‌ناشدنی که نظام حاکم در طول حکومت خود بر هم انباشت و کومه کرد. اما از این سخن نباید برداشت کرد که این تضادها همواره و همیشه با لهیب آتشی شعله‌ور فوران می‌کنند و همواره قدرت گداخت خود را حفظ می‌کنند. جنبش هم‌چون زندگی نیاز به مراقبت دارد. تصویر خودپویی جنبش بدون مراقبتی آگاهانه همانند رشد چمن‌زاری است بدون رسیدگی.

▫️جنبش کنونی در یک همبستگی بی‌نظیر تقریباً اغلب شهرهای بزرگ و بسیاری از شهرهای کوچک را در برگرفت. جمعیت شهرنشین کشور با رشادتی باورنکردنی، دست خالی با اتکا به نیروی جوانی و دلاوری خود در مقابل عوامل تا دندان مسلح سرکوب ایستادند و مقاومت نشان دادند. سرکوب هار، خشونت بی‌وقفه، دستگیری‌های وسیع و کشتار روزمره در خلال این دوازده روز اخیر لحظه‌ای بازنایستاد و تنها توانست معترضان را از مرکز شهرهای بزرگ به حاشیه‌ها براند گرچه همین را هم در شهرهای کوچک نتوانست. بلندگوهای تبلیغاتی رژیم بی‌وقفه اعلام می‌کنند «تمام شد»، «اعتراضات خوابید»، اما شب‌ها بار دیگر خروش «زن زندگی آزادی» و «مرگ بر دیکتاتور» از خانه‌ها از خیابان‌ها از کوچه‌ها از میدان‌ها به عرش آسمان می‌رسد. جنبش با همان ضرب اولیه‌ی خود تا همین جا هم کاری غول‌آسا کرده است. اما اگر گمان کنیم این تداوم تنها به نیروی اراده میسر می‌شود افتادن در دام اراده‌باوری رمانتیکی است که واقعیت سرسخت سرکوب می‌تواند آن را در هم بشکند.

▫️چنین جنبشی با مختصات فعلی، بیش از هرچیز نیازمند گسترش و جلب همبستگی نیروهای گوناگونی است که در طی چهل سال اخیر هریک به نحوی از سیاست‌های طبقاتی، جنسیتی، فرهنگی و مرکزگرای حکومت آسیب دیده‌اند. ما نیاز به نیروهای جدید داریم. نیاز داریم با همه‌ نوع ابتکارات لهیب این آتش را به همه‌ی لایه‌ها برسانیم. در شرایطی که حکومت در تنگنای خودتافته‌ی سیاست‌های سرکوبگرانه‌ای گرفتار آمده که جز حمایت حلقه‌ای محدود از نیروهای اجتماعیِ دارای پیوندهای مستقیم اقتصادی و ایدئولوژیک با خود، هیچ نزدیکی و پیوند ارگانیکی با دیگر طبقات جامعه ندارد، دستاورد بعدی این جنبش در کوتاه‌مدت باید جلب حمایت و همبستگی گروه‌ها و افرادی باشد که به‌رغم به‌ ستوه آمدن از ستم سالیان، کماکان به‌شکلی انفعالی نارضایتی خود را بروز می‌دهند. ما نیاز داریم از تجربه‌ها، تاکتیک‌ها و فنون استفاده‌شده در شورش‌ها و قیام‌ها و انقلاب‌های قبلی در جهت بالیده‌تر شدن و گسترش جنبش بهره بگیریم. اگر نمی‌توان تظاهرات وسیع و گسترده کرد باید به تظاهرات ضربتی و موضعی روی آورد. اگر نمی‌توان ایده‌ی اعتصاب عمومی را تحقق بخشید می‌توان با تشکیل کمیته‌های اعتصاب اولین گام‌ها را برای سازمان‌دهی خود برداشت. اگر اینترنت قطع می‌شود می‌توان به تکثیر اعلامیه، دیوارنویسی و گرافیتی پرداخت. و با همه‌ی ابزارهای ممکن از شهرهای مقاوم، به‌ویژه در کردستان، حمایت کرد.

▫️خود جنبش در این رهگذر، می‌تواند با نقدی پویا، گرایش‌ها و شعارهای انحرافی را به حاشیه براند. چرا که خودپویی و همبستگی هرگز به معنی تعطیلی نقد در مسیر مبارزه نیست. برعکس، نقد به معنای افزایش توان بالقوه‌ و حفاظت از وجوه مترقی جنبشی است که شاید تنها امید ما برای برون‌رفت از بن‌بست سیاسی، اقتصادی و زیست‌محیطی‌ای باشد که در سطح ملی و منطقه‌ای با آن مواجهیم. مهم‌ترین مسئله در حال حاضر درک این موضوع است که هنوز زمان پیروزی مشخص نیست. بی‌تردید امواج پیاپی اعتراض از هر گوشه و کنار فرا می‌رسد اما در نهایت سرنوشت همه‌ی این‌ها علاوه بر عزم و اراده‌ای استوار، به بردباری و صبوری، هوشیاری و ابتکار عمل زاینده‌ی همه‌ی ما نیاز دارد.

#زن_زندگی_آزادی
#اعتصابات_سراسری
#مهسا_امینی
#Jîn_Jîan_Azadî
#MahsaAmini

🖋@naghd_com
فراموش نباید کرد که شب‌نامه‌های مهجور و دیوارنویسی‌های کوچه‌های گم‌نام نیز، آن‌گاه که شرایط عینی و ذهنی متناظراً فراهم است، می‌توانند به اوج گفتمان مسلط مبارزه نقب بزنند و حتی طومار تبلیغاتی تلویزیون‌های عظیم و «تینک‌تانک»‌های برپاشده با بودجه‌های میلیونی را یک‌شبه درهم‌بپیچند.

(از نقد، «در آستانه‌ی سال پنجم» - اسفند ۱۴۰۰)

✊🏼✊🏼✊🏼

#زن_زندگی_آزادی
#اعتصابات_سراسری
#مهسا_امینی
#Jîn_Jîan_Azadî
#MahsaAmini

🖋@naghd_com
خواسته‌ی آزادی پوشش، انکار آشکار یکی از قوی‌ترین پایه‌های مشروعیت ایدئولوژی حاکم جمهوری اسلامی ایران است. این خواسته‌ی «ساده» یکی از قدرت‌مندترین عناصر هویت جمهوری اسلامی را به‌ چالش می‌کشد و ایدئولوژی حاکم را، نه در چگونگی، بلکه در چیستی‌اش تهدید می‌کند. خلجان این واحد هستی‌شناختیِ زنده، فضایی به‌مراتب بازتر برای جولان خویش می‌طلبد و قدرت سفرِ حجمی بزرگ‌تر را در خطِ زمان دارد.

(از نقد، «دختران انقلاب» - 1396)

✊🏼✊🏼✊🏼

#زن_زندگی_آزادی
#اعتصابات_سراسری
#مهسا_امینی
#Jîn_Jîan_Azadî
#MahsaAmini

🖋@naghd_com
🔹نوشته‌های دریافتی 🔹

▫️ جنبش انقلابی ژینا/مهسا:
▫️ خودسازمان‌دهی، رهبری از پایین و هم‌گرایی چندراستایی

نوشته‌ی: ناصر پیشرو

4 اکتبر 2022

🔸 جنبش انقلابی ژینا/مهسا که طی چند روز سراسر جامعه‌ی ایران را فراگرفته و جمهوری اسلامی را آماج قرار داده به سمت فرایند‌های یک انقلاب در حرکت است. اگرچه هنوز در فاز‌های نخستین این فرآیند هستیم و گذار به مراحل دیگری همانند اعتصاب عمومی و حضور جنبش طبقاتی کارگران در متن آن و ایجاد شکاف‌های عمیق در ساختار قدرت به صورتی که «حکومت‌کنندگان دیگر نتوانند» سرکوب کنند نیاز است. در این میانه همچنین سناریوهای دیگری همانند سازش و یا مصادره‌ی جنبش از بالا برای ایجاد بدیل ارتجاعی دیگری نیز امکان‌پذیر است. اما آن‌چه که از هم‌اکنون روشن است بازگشت به شرایط پیشین برای جمهوری اسلامی امکان‌پذیر نیست.

🔸 سوژه‌ی جنبش همانند همه‌ی جنبش‌های انقلابی مردم عادی و در مرکز آن نسل جوان و زنان پرشوری هستند که به خیابان‌ها آمده به جسورانه‌ترین اشکال ممکن ساختار حکومتی را آماج قرار داده‌اند. آتش زدن نمادهای حجاب اجباری که از مرزهای ایدئولوژیک نظام حاکم است، طرح شعارهای آزادی‌خواهانه، جسارت و ازخودگذشتگی در مقابل دستگاه نظم و سرکوب، نشانه‌های شرایطی است که به سمت زیر و رو شدن نظم حاکم حرکت می‌کند. هر فرآیند انقلابی اما باید در متن شرایط زمینه‌سازِ بروز آن واکاوی شود.

🔸 در خیزش‌های پسادی‌ماه و جنبش انقلابی ژینا/مهسا همانند همه‌‌ی خیزش‌ها و جنبش‌های انقلابی خودپویی و خودانگیختگی نقش برجسته‌ای داشته و موتور محرکه‌ی آن‌هاست. در هر پویش خودانگیخته نیز نوعی سازمان‌یابی وجود دارد که فرآیند شکل‌گیری و تداومِ آن را قوام بخشیده، ابتکارات و خلاقیت نوینی می‌آفریند که طی سال‌ها فعالیت سازمان‌یافته کشف نمی‌شود. با این همه، نباید جایگاه خودسازمان‌دهی و اشکال ویژه‌ی آن را نادیده گرفت که از خیزش‌ دی‌ماه تا کنون همانند یک حلقه‌ی به‌هم‌پیوسته امتداد داشته است که همانا نقش پیشروهایی است که از دل همین خیزش‌ها شکل گرفته‌اند و نقشی بااهمیتی در تداوم و پیوستگی و خودسازمان‌دهی از پایین آن‌ها داشته‌اند. این نوع از خودسازمان‌یابی اما از نوع شناخته‌شده‌ی حزبی و سازمانی نیست.

🔸 از دوران پساخیزش دی‌ماه تا کنون بخش معینی از پیشروان و رهبران عملی در خیابان شکل گرفته که بسترساز تداوم خیزش‌ها بوده و هستند. آن‌ها فراخوان‌ها و محل اعتراضات در خیابان را تنظیم و چگونگی اشکال مواجهه با دستگاه سرکوب را تعیین می‌کنند، مراکز خبررسانی ایجاد کرده‌ و در تعیین شعارها نقش‌آفرینند. آن‌ها از ابتکارات توده‌های مردم می‌آموزند و آموزش می‌دهند. این گروه از پیشروان یعنی رهبران عملی جنبش در خیابان هستند که می‌توانند در پویش‌ جنبش انقلابی و تداوم و پیوستگی نقش مهمی ایفا کنند...

🔹 متن کامل این نوشته را در لینک زیر بخوانید:

https://wp.me/p9vUft-3bg

#مهسا_امینی #اعتصابات_سراسری
#زن_زندگی_آزادی
#خودانگیختگی
#خودسازمان‌دهی
#قیام_ژینا

👇🏼

🖋@naghd_com‏ ‏
🔹نوشته‌های دریافتی 🔹

▫️ آزادی زندانیان سیاسی
▫️ خواسته‌‌ای هدف‌مند برای
اعتصابات، برای ارتقای جنبش زن، زندگی، آزادی

نوشته‌ی: فرنگیس بختیاری

6 اکتبر 2022

🔸 ارتقای خیزش زن، زندگی، آزادی در مسیری آگـاهـانـه، این‌جا و اکنون در گرو آزادی زندانیان سیاسی و پر کردن خلاء رهبری است؛ یک عامل مثبت سیاسی، که در این مرحله می‌تواند مبارزه علیه ستم جنسیتی و مذهبی را با مبارزه علیه ستم طبقاتی و ستم قومی به یک کل واحد فرا برد. تنیدگی مبارزه علیه این چهار ستم و جهت ‌دادن به خشم و نفرت موجود توسط فعالان سیاسی شناخته‌شده، توان واقعاً موجود جنبش اجتماعی برای عدم تکرار انحراف انقلاب سال 1357 است.

🔸 در خیزش اخیر، چهار ویژگی مرتبط با زیست مهسا، ستم جنسی، ستم قومی، ستم مذهبی (شیعه ‌نبودن) و ستم طبقاتی (فرودست ‌بودن) موجب سراسری‌ شدن آن، بیش‌تر بین نوجوانان اقشار میانی جامعه و کم‌تر نوجوانان به‌حاشیه‌رانده‌شده‌ است، موضوعی که از اهمیت وافر آن نمی‌کاهد. پیشرو بودن دختران نوجوان در این خیزش، شرکت پسران دوشادوش آن‌ها و فریاد درد مشترک در خیابان و تويیت‌ها، از فمنیسمِ معطوف به‌ ستم مختص به ‌زن فرا رفته‌ است. به‌طوری‌که معترضان مرد و زن، پیر و جوان، کرد و فارس و عرب در نفی اجبار و الزامات قدرت حاکم نسبت به زن، خواسته و ناخواسته، رهایی خود را می‌یابند. جنبشی خودانگیخته که «ناگهان دوباره تا سطح بالا آمده و منفجر شده … به این دلیل که فلاکت مفرط، یا سرکوب تحقیرآمیز نه تنها اقتصادی بلکه سیاسی نیز، چنان فریاد بلندی از هر یک از قربانیانش برآورده که تمام قربانیان فریاد یک‌دیگر را می‌شنوند… خودانگیختگی توده‌ها موتور کنش انقلابی است.»

🔸 در این طوفان بزرگ، در این روزها، که نیروی چپ نیز‌‌‌‌‌ مانند همه‌، پس جنبش زن، زندگی، آزادی روان است و امواج شدید آن همه را بهت‌زده کرده است. شعار زندانی سیاسی آزاد باید گردد نیز، زیر این امواج و پشت هلهله‌ی رسانه‌ها از چشم‌ها پنهان مانده است. نیروی محرکه‌ای که باید پشت زندان‌ها تجمع کند و فریاد بزند مهساهای ما را آزاد کنید در کف خیابان انرژی خود را مدام خالی می‌کند. ترکیدن بغض چهل‌ساله، چنان خشمی در این خاک رها کرده که به نظر نگارنده از برآمد 1905 شوروی یا هر خیزشی در قرن بیستم تاکنون فراتر می‌رود. بریدن زنجیرها و فریادها، جنبش اسپارتاکوس را تداعی می‌کند. استمرار و اعتلای این خیزش خودانگیخته و خودگستری آن در خاورمیانه وقتی می‌تواند راهی نو برای اعتلای مبارزه‌ی رادیکال علیه سلطه و استثمار در جهان بگشاید که در گرداب مهلک شور و هیجان خودرهبری منحرف نشود. در این فضا و موقعیت، بیانیه‌ها و شعارهای نیرو چپ نیز در دریای گفته‌ها، نوشته‌ها و صداها محو می‌شود و جز معدودی گوش شنوا به آن‌ها ندارند. تنها نیرویی که امکان دارد صدایش شنیده شود فعالان سیاسی خود مردم هستد. لایک، تو‌ئیت و صدای آن‌هاست که بیانیه‌ها و رهنمودها را به نیروی مادی تبدیل می‌کند و موج‌ها را در مسیری دیگر می‌اندازد. آزادی زندانیان سیاسی، جهانی‌ کردن این خواسته، جهت دادن تظاهرات به سوی زندان‌ها، پیوستن قلب تپیده‌ی جنبش به سر خود جهت ادامه و تکوین مبارزه‌ی محوری‌ترین راهبرد در این مرحله جنبش است. آزادی زندانیان سیاسی و پرکردن خلاء یک «اقلیت کنش‌گر»، توان انقلابی وارد جنبش می‌کنند، توانی که ریشه در تاریخ جنبش اخیر دارد و بعید نیست ترک‌تازی دموکراسی پارلمانی در گوشه و کنار جهان را تحت‌الشعاع قرار دهد...

🔹 متن کامل این نوشته را در لینک زیر بخوانید:

https://wp.me/p9vUft-3bG

#فرنگیس_بختیاری
#مهسا_امینی #اعتصابات_سراسری
#زن_زندگی_آزادی
#زندانی_سیاسی
#قیام_ژینا

👇🏼

🖋@naghd_com‏ ‏
بدیهی است که رویکرد انتقادی و انقلابی در هر خیزشِ اجتماعی علیه ستم، بی‌عدالتی، فشار توان‌فرسای اقتصادی بر سطح معیشت تهیدستان، بلافاصله انقلابی کارگری و جنبشی با افق روشن و بلافصل سوسیالیستی و رهایی‌بخش نمی‌بیند. بر متن بحران تئوری و بحران چشم‌انداز تاریخیِ رهایی، حتی با نگاهی نزدیک‌بینانه به موقعیت اقتصادی، سیاسی و به‌ویژه ایدئولوژیک سرمایه‌داریِ جهانی و اوضاع بین‌المللی، چنین خیال‌بافی کودکانه‌ای کار نقد نیست؛ اما، رویکردی که در این خیزش‌ها و جنبش‌ها، ظرفیت‌ها، توان‌ها، اجتناب‌ناپذیری‌ها، قابلیت درخشش و رشد و شکوفایی تجربه‌های زنده و زیسته‌ی کارگران، افقِ بدیلِ ضدسرمایه‌داری و خودزایندگیِ پراتیک در پیکریابیِ نهادها و گشایش چشم‌اندازهای رهایی‌بخش را نبیند، و به‌جای گوشزد اشتباهات رژیم و طرح پیشنهادهای مشفقانه و چاره‌جویانه برای نجات آن، خود را بخش و جزئی فعال از پیکره‌ی این گرایش‌ها تلقی نکند، با پشتِ پا زدنِ آشکار به جنبش تهیدستان و به‌جان آمدگان و افق رهایی، خود را بازیچه آن توطئه‌ها و این جنبش را در سینی سیمین، تقدیمِ گرایش‌های ارتجاعی و منافع سیاسی و طبقاتی همان توطئه‌سازانی می‌کند که با ذره‌بینِ نظرِ «کارشناسان امنیتی» در جست‌وجوی آن‌هاست.


نقد، «خیزش آبان و رویکرد نقد»، آذر 1398
✊🏼✊🏼✊🏼

#زن_زندگی_آزادی
#اعتصابات_سراسری
#مهسا_امینی
https://t.me/naghd_com/804

🖋@naghd_com
▫️ نبرد فرسایش و امید
▫️ امکان‌ها، ضرورت‌ها و چشم‌اندازهای خیزش انقلابی ژینا

نوشته‌ی: تارا بهروزیان

16 اکتبر 2022

🔸 حدود یک ماه از خیزش ژینا می‌گذرد. خیزشی که در مدت زمانی کوتاه لایه‌ها و اقشار و گروه‌های گوناگون را با خود همراه ساخت و با پیشروی شگفت‌انگیز و دلاورانه‌ی خود و رادیکالیزه کردن جامعه، کلیت رژیم را نشانه گرفته است. اما این روزها که به‌رغم سرکوب گسترده، صدای خشم خروشنده‌ی مردم پیوسته از خیابان‌های شهرهای کوچک و بزرگ به گوش می‌رسد بسیاری هنوز در به کاربردن صفت انقلابی برای خیزش «زن، زندگی، آزادی» مردد هستند. این وسواس یا تردید شاید ریشه‌های نظری قابل‌توجیهی داشته باشد، اما لحظه‌ی انقلابی منتظر وسواس‌های نظری نمی‌ماند. دیگر نمی‌توان شکل‌گیری ذهنیت انقلابی و کنش گسترده‌ی هم‌پیوند با آن را در جامعه‌ی ایران انکار کرد. با این حال هر وضعیت انقلابی، و هر خواست جمعی انقلابی، برای تحقق انقلاب و حرکت به سمت چشم‌اندازهای رهایی‌بخش و در نهایت پیروزی مستلزم تداوم، ارتقا، و پیشروی مداوم است. به‌ویژه هنگامی که هنوز ابزارهای متنوع و زیادی در اختیار ندارد. در چنین وضعیتی بررسی مداوم امکان‌ها، ظرفیت‌ها و موانع خیزش انقلابی «زن زندگی آزادی» اهمیتی دوچندان می‌یابد و یافتن راه‌ها و راه‌حل‌های تازه‌ برای افزایش توان انقلابی و دمیدن خون تازه و آگاه به رگ‌های جنبش در مسیر مبارزه‌ی فرسایشی با رژیم به ضرورتی عاجل بدل می‌شود.

🔸 تصور تغییر بنیادین و ضرورت آن در اذهان جامعه به شکلی فراگیر مشروعیت پیدا کرده است و جنبش انقلابی اینک در مرحله‌ی به چالش کشیدن اقتدار رژیم و نفی هژمونی آن قرار دارد اما چگونگی فرارفتن از این مرحله تعیین‌کننده‌ی گام‌های بعدی است. مردم معترض از مرحله‌ی گسترش حرکت اعتراضی و تبدیل آن به یک جنبش انقلابی سراسری گذر کرده‌اند. اما هم‌زمان، دست‌کم هنوز، نهادهای ویژه‌ی خود را تشکیل نداده‌اند. پرسش محوری و مشخص در این مرحله می‌تواند این باشد که در وضعیت کنونی، این «ما»ی جمعی شکل‌گرفته چگونه می‌تواند در مسیر مبارزه به یک مرحله بالاتر ارتقا یابد؟

🔸 مردم به هیات یک «ما» ظاهر شده‌اند. اما این «ما» به هیچ وجه یک دست نیست. ویژگی «ما»ی انقلابی در معنای مترقی آن، تکثر و چندگونگی است. ارجاع به مردم به مثابه‌ی یک کل همگن و بی‌شکل و حذف این تکثر و تفاوت به بهانه‌ی اتحاد می‌تواند به عامل تحلیل‌برنده‌ی خصلت انقلابی آن بدل شود. تداوم و ارتقای خیزش منوط به فراخواندن مطالبات و سویه‌های طبقاتی، اتنیکی، جنسیتی و فرهنگیِ همواره به‌حاشیه‌رانده شده و بازگشت این به‌حاشیه‌رانده‌شدگان به متن مبارزه و جامعه است. خیزش انقلابی ژینا تا همین جا نیز گام‌های بلندی در این مسیر برداشته است. به‌ویژه با پیشتازی زنان به عنوان بزرگ‌ترین گروه به‌حاشیه‌رانده‌شده و تحت ستم؛ یعنی اکثریتی عظیم که در شبکه‌ی اقتصادی، سیاسی و ایدئولوژیک رژیم به اقلیت بدل شده بود. یا پیشتازی کردستان به عنوان موتور محرک جنبش و هم‌دلی عظیم میان ملیت‌های ساکن ایران؛ امری که تا پیش از این شاهدش نبودیم. همه‌ی این‌ها نشانه‌های یک گسست انقلابی است. با این حال، مشخص شدن این «ما» در گرو مشخص شدن مطالبات متمایز و متکثر درون آن هم هست. افراد و گروه‌های اجتماعی حول خواست‌ها و اهداف مشخص بسیج می‌شوند. گرچه خواست سرنگون کردن رژیم به مثابه‌ی جدی‌ترین مانع بر سر راه دیگر خواست‌ها عامل وحدت‌بخش جنبش انقلابی است، اما پیشروی جنبش بدون طرح بدیل‌ ممکن نیست. برخلاف آن‌چه اپوزیسیون راست ترویج می‌کند طرح بدیل مسئله‌ای مربوط به فردای سرنگونی نیست. مسئله‌ای‌ است که بلاواسطه و بلافاصله با وضعیت کنونی و سرنوشت آن پیوند دارد. و طرح هرگونه بدیل وضعیت موجود، ناگزیر به معنای مشخص‌تر و متعین‌تر شدن «ما» است. چرا که ‌ادغام در جنبش از مجرای یک‌دست‌سازی نمی‌گذرد. ساطور «وحدت کلمه» مخل هم‌بستگی است. تنها مادام که گروه‌های اجتماعی تحت انواع ستمْ تبلور خواست و منافع مشخص خود را در پیروزی جنبش ببینند، فعالانه در آن را مشارکت می‌کنند. بنابراین گام دیگری که می‌تواند به ارتقا و پیشروی و سوخت‌رسانی به جنبش یاری رساند و از فرسایش آن جلوگیری کند، مشخص شدن خواست‌های گروه‌های گوناگون و برجسته ساختن پیوند‌های مشترک میان آن‌هاست...

🔹 متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:

https://wp.me/p9vUft-3cW

#مهسا_امینی
#زن_زندگی_آزادی
#اعتصابات_سراسری
#سازماندهی
#خیزش_انقلابی

👇🏼

🖋@naghd_com‏ ‏
🔹یادداشت دریافتی 🔹

فرنگیس بختیاری

▫️ توان و ظرفیت کارگران «رسمی» در راهبری جمعیت عظیم اما پراکنده‌ی کارگرانِ به‌حاشیه‌رانده

🔸 نهادهای کارگران و محلات با شعار، رهنمود و فرمانِ «متشکل شوید»، «شوراهای خود را تشکیل دهید» و... ایجاد نمی‌شوند. کارگران در میدان مبارزه، الگوهای متداول کار جمعی در شهر، قوم و فرهنگ خود را برمی‌گزیند، از کارگران دیگر که در این میدان حضور مستمر دارند، شناخته شده هستند و تجربه تشکل‌گرایی دارند می‌آموزند. از این نظر، فعالان کارگران «رسمی» فرهنگی و آموزشی تا کارگران کارخانجات و پروژه‌های بزرگ و متوسط به دلیل تجربه‌ی زیسته تشکل‌گرایی نقش مهمی در راهبری کارگران «غیررسمی» و انتقال تجارب تشکل‌گرایی خود به آنها دارند ... فرصت کوتاه است. اقشار مختلف کارگران «رسمی‌» راهی جز کنار گذاشن اختلافات مولد و غیرمولد، به‌هم‌پیوستن و عزم جزم برای راهبری ارتش عظیم کارگران «غیررسمی» ندارند. اگر آن‌ها این عرصه را تصرف نکنند، خارج‌نشینان مدعی رهبری، سیاست خمینی را ادامه ‌می‌دهند ، این بار به جای اسلام و امت، شعار ملت و مردم را در تنورِ سوزانٍ کارگران به‌حاشیه‌رانده خواهند چسباند.

🔸از ۲۷ میلیون نفر فعالان اقتصادی و بیکاران آماری سال ۱۳۹۸، با کسر کارفرمایان خرد و کلان و مزدبگیران حافظ نظام، بقیه، بیش از۲۱ میلیون نفر، در جایگاه کارگر قرار دارند: اقلیت این کارگران در حوزه‌ی قانون و نظم شهری مصطلح به «رسمی» شامل کارخانجات بزرگ و متوسط مانند هفت‌تپه، نفت، فولاد، ذوب آهن، مس سرچشمه، هپکو همچنین کارکنان شرکت واحد، بخشی ازمعلمان و کارکنان دولت هستند. اکثریت کارگران، حداقل ۷۵٪ خارج این قلمرو، مصطلح به«غیر‌رسمی» یا کارگران به‌حاشیه‌رانده هستند. چند میلیون دانشجو و دانش‌آموزِ کار(جوانان و نوجوانان دختر و پسر) نیز، کارگران حوزه‌ی «غیر‌رسمی» هستند که در آمار فوق دیده نشده‌اند.

🔸پراتیک اعتراضی کارگران «رسمی» به‌علت حداقل ثبات‌‌کاری هم‌چنین تجربه‌‌ی زیسته تشکل‌گرایی، به‌صورت برنامه‌ریزی‌شده مانند اعتصاب و ترک کار، تحصن و تجمع در مکان‌های مشخص است. پراتیک اعتراضی کارگران «غیر‌رسمی» در دو شکل بروز کرده‌ است. ۱- در شکل شورش، مختص کارگران کارگاه‌های کوچک، کارگران کارمزدی و مستقل کار پراکنده، بیکاران، کشاورزان که در تیرس دید حراستی‌های انبوه کاری نیستند و نگران شناخته‌شدن هم نمی‌باشند، به سرعت قادر به خروج آزاد از محل کار، حضور در خیابان و هم صدا شدن با سایر کارگران مشابه‌ی خود هستند. ۲- دومین شکل پراتیک اعتراضی مختص کارگران ارکان ثالث -شرکتی، پیمانی و پروژه‌ای - در کارگاه‌های متوسط و بزرگ - بلاخص در بخش نفت، گاز، انرژی و مناطق آزاد و ویژه است که با روش اعتراضی کارگران کلاسیک - اعتصاب، تحصن و توقف کار - هم‌خوان است. کارگران «ارکان ثالث» در حوزه‌ی حساس انرژی از ظرفیت تشکل‌گرایی کارگران «رسمی‌»، همزمان از جسارت شورشی کارگرانِ «غیررسمی‌» برخوردارند.
به‌حاشیه‌رانده‌شدگان جبهه کار، سرکش و سرریز از خشم همان‌طور که انفجاری عمل می‌کنند، به‌سرعت هم عقب می‌نشینند و در انتظار نتایج زودهنگام می‌توانند مخاطب همه‌ی انواع ایدئولوژی‌ سازگار و مدافع مناسبات سرمایه‌دارانه‌ی جامعه قرار گرفته، بستری مناسب برای ایدئولوژی‌های گذشته‌گرا شوند.


(نوشتار بالا خلاصه‌ی از بخش پایانی مقاله‌ی واکاوی «مزدبگیران»، پالایش «شاغلان» است که قبل از اوج‌گیری جنبش جاری در سایت نقد منتشر گردید. در این مقاله با برآورد جمعیت آماری کارگران کشور در۳ حوزه، توان و شکل اعتراضات هر حوزه تشریح شده است تا جولانِ ایدئولوژی دموکراسی پارلمانی در شورش‌های خودانگیخته‌ی اقشار به‌حاشیه‌رانده، در غیاب تجربه‌دیدگانِ تشکل‌های مستقل، هشدار داده شود.)

#اعتصابات_سراسری
👇🏼

🖋@naghd_com‏ ‏
✊🏼روز دانشجو گرامی باد!

۱۶ آذر، روز دانشجو، روز گرامی‌داشت یاد سه دانشجوی مبارزی است که در اعتراض به سفر نیکسون معاون رئیس جمهور وقت آمریکا به ایران، به ضرب گلوله‌ی مزدوران و ماموران امنیتی رژیم سلطنتیِ کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ کشته شدند.
۱۶ آذر روز گرامی‌داشت جنبش دانشجویی است؛ جنبشی آزادی‌خواه، همیشه علیه اختناق و استبداد و همیشه بازو در بازوی جنبش ستم‌دیدگان.

دانشگاه همواره چه در رژیم‌های دیکتاتوری سلطنتی و چه ولایی، آماج حمله‌ی ماموران امنیتی و اونیفورم‌پوشان «گارد» و «سپاه» و «بسیج» بوده تا صدای دانشجو را خفه کند یا حکم دهد دانشجو نباید سیاسی باشد؛ اما امروز مشت گره‌کرده‌ی دانشجویان نشان از زنده‌بودن جنبش دانشجویی است، جنبشی که میراث‌دار خون‌های ریخته‌شده‌ی بسیاری است.
و چه امیدبخش است شنیدن فریاد اعتراض یکپارچه‌ی دانشجویان، از سنندج تا یزد، کرمانشاه، اهواز، مشهد، زاهدان، بجنورد، اصفهان، تهران و دیگر دانشگاه‌ها، که فریاد می‌زنند:
قسم به خون یاران، ایستاده‌ایم تا پایان.

#روز_دانشجو
#زن_زندگی_آزادی
#اعتصابات_سراسری

🖋@naghd_com