▫️ سرمایهداری در قامت سوسیالیسمهای گوناگون
نوشتهی: سونیا کریوکاپیچ
ترجمهی: شاپور گیتی
30 ژوئن 2019
🔸 هدف مقالهی پیشِ رو، بررسی پروژههای نظری سوسیالیستی گوناگون، و، با کمک واکاوی مارکسیستیِ سرمایهداری، نشاندادن این مسئله است که این پروژهها را میتوان نه ذیل سوسیالیسم، بلکه بهعنوان گونههایی از سرمایهداری طبقهبندی کرد. با اینکه برخی از این نظریهها، مانند اقتصادِ اتحاد شوروی، در عمل محقق شده بودند، هدف من ارائهی استدلالی نظری در اینباره است، و نه تاریخی. استدلالم در رابطه با بلشویکها شاملِ بررسی اقتصاد شوروی نیست، بلکه بررسی فهم آنها از سوسیالیسم خواهد بود و این مهم، هم با بهرهگیری از نظریههای مؤلفان مختلفی که در اینجا به بحث گذاشته شدهاند صورت خواهد گرفت، و هم نظریههایی که هرگز در هیچ جامعهی تاریخیای اجرایی نشدهاند.
🔸 پروژههای سوسیالیستیای که من اینجا واکاوی میکنم ... مشکلاتشان را میتوان بهطور تقریبی به دو گروه دستهبندی کرد:
۱) نادیده گرفتن شیوهی تولید به عنوان نقطهی عزیمت واکاویشان و جهش یکباره به مسائل مبادله، توزیع، یا مناسبات مالکیت و ۲) اشتباه گرفتنِ نشانههای بحران با علتهای آن.
مسلماً هرکدام از این پروژهها به لحاظ شیوهای که موجب تداوم این مسائل میشوند با هم متفاوتند، اما همگی، مستقیم یا غیرمستقیم، بیانگر همین امر هستند. به بیان دیگر، تمامی این پروژهها نشان میدهند که دو مشکل یادشده در خصوص آنچه بیان شده یا نشده، صادق است.
🔸 نظریههایی که اینجا بررسی کردیم گواهی بر انعطافپذیریِ پایدارِ سرمایهداریاند که پاسخ به این پرسش که «سرمایهداری چیست؟» را دشوارتر میسازد، اما این نظریات همچنین گواهی هستند بر فقدان تعریفی مکفی از سرمایهداری و نیاز به متصل ساختنِ دوبارهی نقاط معلوم به یکدیگر. برخی از این نظریهها، صرفاً نوع مشخصی از مالکیت و نه تمام انواع آنرا خصیصهی سرمایهداری محسوب میکنند. برخی دیگر تحولاتِ فرآیندهای دموکراتیک درون محل کار را با تحولات شیوهی تولید اشتباه میگیرند. اما برخی دیگر کاملاً نقش سود را در بحرانها نادیده میگیرند. این مقاله کوششی است ناچیز برای شفافسازی برخی موارد دربارهی واکاوی مارکس از سرمایهداری و امیدوارم یادآور اهمیتِ بازگشتن به مسائل بنیادین و هم محرکی برای غوطهور شدن در موضوعاتی پیچیدهتر نیز باشد. گرچه مورد دوم دشوار و زمانبر است، چارچوبهای نظریای که به دور زدن، از قلم انداختن یا تفسیر نادرست از عناصر حیاتی اقدام میکنند، حاصلی جز بدفهمی بیشتر ندارند. و چنین حاصلی قطعاً مطلوب ما نیست.
🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-X6
#سونیا_کریوکاپیچ #شاپور_گیتی
#بدیل_سوسیالیستی #سوسیالیسم_بازار #سوسیالیسم_دولتی #شوروی
👇🏽
🖋@naghd_com
نوشتهی: سونیا کریوکاپیچ
ترجمهی: شاپور گیتی
30 ژوئن 2019
🔸 هدف مقالهی پیشِ رو، بررسی پروژههای نظری سوسیالیستی گوناگون، و، با کمک واکاوی مارکسیستیِ سرمایهداری، نشاندادن این مسئله است که این پروژهها را میتوان نه ذیل سوسیالیسم، بلکه بهعنوان گونههایی از سرمایهداری طبقهبندی کرد. با اینکه برخی از این نظریهها، مانند اقتصادِ اتحاد شوروی، در عمل محقق شده بودند، هدف من ارائهی استدلالی نظری در اینباره است، و نه تاریخی. استدلالم در رابطه با بلشویکها شاملِ بررسی اقتصاد شوروی نیست، بلکه بررسی فهم آنها از سوسیالیسم خواهد بود و این مهم، هم با بهرهگیری از نظریههای مؤلفان مختلفی که در اینجا به بحث گذاشته شدهاند صورت خواهد گرفت، و هم نظریههایی که هرگز در هیچ جامعهی تاریخیای اجرایی نشدهاند.
🔸 پروژههای سوسیالیستیای که من اینجا واکاوی میکنم ... مشکلاتشان را میتوان بهطور تقریبی به دو گروه دستهبندی کرد:
۱) نادیده گرفتن شیوهی تولید به عنوان نقطهی عزیمت واکاویشان و جهش یکباره به مسائل مبادله، توزیع، یا مناسبات مالکیت و ۲) اشتباه گرفتنِ نشانههای بحران با علتهای آن.
مسلماً هرکدام از این پروژهها به لحاظ شیوهای که موجب تداوم این مسائل میشوند با هم متفاوتند، اما همگی، مستقیم یا غیرمستقیم، بیانگر همین امر هستند. به بیان دیگر، تمامی این پروژهها نشان میدهند که دو مشکل یادشده در خصوص آنچه بیان شده یا نشده، صادق است.
🔸 نظریههایی که اینجا بررسی کردیم گواهی بر انعطافپذیریِ پایدارِ سرمایهداریاند که پاسخ به این پرسش که «سرمایهداری چیست؟» را دشوارتر میسازد، اما این نظریات همچنین گواهی هستند بر فقدان تعریفی مکفی از سرمایهداری و نیاز به متصل ساختنِ دوبارهی نقاط معلوم به یکدیگر. برخی از این نظریهها، صرفاً نوع مشخصی از مالکیت و نه تمام انواع آنرا خصیصهی سرمایهداری محسوب میکنند. برخی دیگر تحولاتِ فرآیندهای دموکراتیک درون محل کار را با تحولات شیوهی تولید اشتباه میگیرند. اما برخی دیگر کاملاً نقش سود را در بحرانها نادیده میگیرند. این مقاله کوششی است ناچیز برای شفافسازی برخی موارد دربارهی واکاوی مارکس از سرمایهداری و امیدوارم یادآور اهمیتِ بازگشتن به مسائل بنیادین و هم محرکی برای غوطهور شدن در موضوعاتی پیچیدهتر نیز باشد. گرچه مورد دوم دشوار و زمانبر است، چارچوبهای نظریای که به دور زدن، از قلم انداختن یا تفسیر نادرست از عناصر حیاتی اقدام میکنند، حاصلی جز بدفهمی بیشتر ندارند. و چنین حاصلی قطعاً مطلوب ما نیست.
🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-X6
#سونیا_کریوکاپیچ #شاپور_گیتی
#بدیل_سوسیالیستی #سوسیالیسم_بازار #سوسیالیسم_دولتی #شوروی
👇🏽
🖋@naghd_com
نقد: نقد اقتصاد سیاسی - نقد بتوارگی - نقد ایدئولوژی
سرمایهداری در قامت سوسیالیسمهای گوناگون
نوشتهی: سونیا کریوکاپیچ ترجمهی: شاپور گیتی آنچه در صددِ بررسی آن هستم، آثاریست از لنین، تروتسکی، بوخارین و پرئوبراژنسکی که نظریهای دربارهی سوسیالیسم دولتی ارائه میدهند. همهی این آثار منحصر ب…
▫️ سوسیالیسمِ عملی؟
▫️ نقد و بررسی دیدگاههای الک نووه
نوشتهی: رونالد لو
ترجمهی: تارا بهروزیان
9 سپتامبر 2020
🔸 آیا سوسیالیسم مسئلهای امروزی است؟ اگر بنا به آنچه در روزنامهها میخوانیم و بر اساس باور عمومی رایج و پوشش گستردهی رسانهها قضاوت کنیم، به نظر میرسد که پاسخ «منفی» خواهد بود. آدمها مسلماً دربارهی سوسیالیسم سخن میگویند اما فقط برای اینکه از آن انتقاد کنند یا آن را نپذیرند: «سوسیالیسم اصیل»، آرمانشهری خطرناک یا در بهترین حالت یک توهم است. «سوسیالیسم واقعا موجود» یک کابوس است. تجربهی اخیر دولتهای سوسیالیستی در کشورهای غربی ثابت میکند که سوسیالیسم فریبی بیش نیست، چرا که این دولتها نمیتوانند یا نمیخواهند از پذیرش یک لیبرالیسم بیرحم اقتصادی اجتناب کنند. اما اینک [سال 1983] یکی از چهرههای برجستهی مطالعات شوروی، «سوسیالیسم عملی» را پیشنهاد کرده است. الک نووه، نویسندهای که در حوزهی اقتصاد اتحاد جماهیر شوروی و بلوک شرق تخصص دارد و تاکنون هرگز به حمایت از سوسیالیسم معروف نبوده، اینک نسخهی خود از سوسیالیسم را ارائه کرده است. نخستین برداشت ــ که در جو ضدسوسیالیستی موجود، شاید فقط یک امید باشد ــ این است که این نویسنده قصد دارد دستکم از نوع معینی از سوسیالیسم حمایت کند. اظهارنظرهای همدلانهی پری اندرسون در آخرین کتابش این برداشت را تقویت میکند: «نووه در اثری سرشار از شفافیت و طراوت درخشان، عقل سلیم و طنزی قوی، منطق تحلیلی و جزییات تجربی، به یک قرن پیشداوری و توهمات ناآزموده دربارهی آنچه در آنسوی سرمایهداری ممکن است با آن روبهرو شویم خاتمه میدهد و چشمانمان را به روی نخستین دیدگاه واقعی دربارهی اینکه اقتصاد سوسیالیستی تحت کنترل دموکراتیک چطور چیزی میتواند باشد، باز میکند.»
🔸 اما در خوانش دوم، شک و تردیدها آغاز میشود. کاملاً طبیعی است که روشنفکری که در روسیه به دنیا آمده است و احتمالاً با مجادلات چپها آشنایی دارد، همچنان به معضلات سوسیالیستی علاقهمند باشد. او مفهومپردازی مارکس را رد میکند اما برای این کار دلایل خود را دارد و استدلالش منسجم است. از نخستین نوشتههایش دربارهی اتحاد جماهیر شوروی مشخص است که او نتایج تجربهی شوروی را نیز رد میکند. او در کتابش دربارهی سوسیالیسم، دیدگاههای اولیهی خود را به سادگی خلاصه میکند؛ دلایلش برای رد اتحاد جماهیر شوروی واضح هستند و استدلالهای مستندی در دفاع از آنها ارائه میکند. اما بههیچوجه بهخودیخود روشن نیست که چرا باید بپذیریم آنچه او میگوید ارتباطی با دیدگاهی سوسیالیستی دارد.
🔸 بحث من دربارهی درک نووه از سوسیالیسم است، اما خود او دربارهی اقتصاد سوسیالیسم بحث میکند. نووه در مقام یک اقتصاددان مینویسد اما همانگونه که از اظهارات مکرر او دربارهی ایدئولوژی، انسان جدید و تضادها میتوان دریافت، اظهارنظرهای او دربارهی اقتصاد به معنای دقیق کلمه بسیار فراتر میرود و او را به ترسیم تصویری کلی از جامعه سوق میدهد. البته این امری کاملاً موجه است. سوسیالیسم را نمیتوان همانند سرمایهداری به اقتصاد سیاسی (انباشت، سرمایهگذاری، روابط میان بخشهای گوناگون) فروکاست. چیزی بسیار بااهمیتتر در این میان وجود دارد؛ پای آیندهی جوامع در میان است...
🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-1I0
#رونالد_لو #تارا_بهروزیان
#الک_نووه #جامعهی_بدیل #دوران_گذار #سوسیالیسم_بازار
👇🏽
🖋@naghd_com
▫️ نقد و بررسی دیدگاههای الک نووه
نوشتهی: رونالد لو
ترجمهی: تارا بهروزیان
9 سپتامبر 2020
🔸 آیا سوسیالیسم مسئلهای امروزی است؟ اگر بنا به آنچه در روزنامهها میخوانیم و بر اساس باور عمومی رایج و پوشش گستردهی رسانهها قضاوت کنیم، به نظر میرسد که پاسخ «منفی» خواهد بود. آدمها مسلماً دربارهی سوسیالیسم سخن میگویند اما فقط برای اینکه از آن انتقاد کنند یا آن را نپذیرند: «سوسیالیسم اصیل»، آرمانشهری خطرناک یا در بهترین حالت یک توهم است. «سوسیالیسم واقعا موجود» یک کابوس است. تجربهی اخیر دولتهای سوسیالیستی در کشورهای غربی ثابت میکند که سوسیالیسم فریبی بیش نیست، چرا که این دولتها نمیتوانند یا نمیخواهند از پذیرش یک لیبرالیسم بیرحم اقتصادی اجتناب کنند. اما اینک [سال 1983] یکی از چهرههای برجستهی مطالعات شوروی، «سوسیالیسم عملی» را پیشنهاد کرده است. الک نووه، نویسندهای که در حوزهی اقتصاد اتحاد جماهیر شوروی و بلوک شرق تخصص دارد و تاکنون هرگز به حمایت از سوسیالیسم معروف نبوده، اینک نسخهی خود از سوسیالیسم را ارائه کرده است. نخستین برداشت ــ که در جو ضدسوسیالیستی موجود، شاید فقط یک امید باشد ــ این است که این نویسنده قصد دارد دستکم از نوع معینی از سوسیالیسم حمایت کند. اظهارنظرهای همدلانهی پری اندرسون در آخرین کتابش این برداشت را تقویت میکند: «نووه در اثری سرشار از شفافیت و طراوت درخشان، عقل سلیم و طنزی قوی، منطق تحلیلی و جزییات تجربی، به یک قرن پیشداوری و توهمات ناآزموده دربارهی آنچه در آنسوی سرمایهداری ممکن است با آن روبهرو شویم خاتمه میدهد و چشمانمان را به روی نخستین دیدگاه واقعی دربارهی اینکه اقتصاد سوسیالیستی تحت کنترل دموکراتیک چطور چیزی میتواند باشد، باز میکند.»
🔸 اما در خوانش دوم، شک و تردیدها آغاز میشود. کاملاً طبیعی است که روشنفکری که در روسیه به دنیا آمده است و احتمالاً با مجادلات چپها آشنایی دارد، همچنان به معضلات سوسیالیستی علاقهمند باشد. او مفهومپردازی مارکس را رد میکند اما برای این کار دلایل خود را دارد و استدلالش منسجم است. از نخستین نوشتههایش دربارهی اتحاد جماهیر شوروی مشخص است که او نتایج تجربهی شوروی را نیز رد میکند. او در کتابش دربارهی سوسیالیسم، دیدگاههای اولیهی خود را به سادگی خلاصه میکند؛ دلایلش برای رد اتحاد جماهیر شوروی واضح هستند و استدلالهای مستندی در دفاع از آنها ارائه میکند. اما بههیچوجه بهخودیخود روشن نیست که چرا باید بپذیریم آنچه او میگوید ارتباطی با دیدگاهی سوسیالیستی دارد.
🔸 بحث من دربارهی درک نووه از سوسیالیسم است، اما خود او دربارهی اقتصاد سوسیالیسم بحث میکند. نووه در مقام یک اقتصاددان مینویسد اما همانگونه که از اظهارات مکرر او دربارهی ایدئولوژی، انسان جدید و تضادها میتوان دریافت، اظهارنظرهای او دربارهی اقتصاد به معنای دقیق کلمه بسیار فراتر میرود و او را به ترسیم تصویری کلی از جامعه سوق میدهد. البته این امری کاملاً موجه است. سوسیالیسم را نمیتوان همانند سرمایهداری به اقتصاد سیاسی (انباشت، سرمایهگذاری، روابط میان بخشهای گوناگون) فروکاست. چیزی بسیار بااهمیتتر در این میان وجود دارد؛ پای آیندهی جوامع در میان است...
🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-1I0
#رونالد_لو #تارا_بهروزیان
#الک_نووه #جامعهی_بدیل #دوران_گذار #سوسیالیسم_بازار
👇🏽
🖋@naghd_com
نقد: نقد اقتصاد سیاسی - نقد بتوارگی - نقد ایدئولوژی
سوسیالیسمِ عملی؟
نقد و بررسی دیدگاههای الک نووه نوشتهی: رونالد لو ترجمهی: تارا بهروزیان دغدغهی واقعگرایی باعث میشود که نووه به سوسیالیسم در چارچوب یک کشور واحد بیندیشد. او به خوبی میداند که «سوسیالیسم در یک …