▫️ جنبش 77
نوشتهی: ویسکونته گریزی
ترجمهی: ساسان صدقی نیا
25 ژوئن 2018
🔸 جنبشِ 77 بهعنوان یک پدیده منحصر بهفردِ ایتالیایی با اولین جنبشهای جوانانِ کارگر در سال 1976 آغاز شد. جنبشِ 77 زمانی کوتاه و بطور تقریبیِ یکسال و شاید کمی بیشتر را در بر میگرفت. انفجار آغازینِ جنبش مصادف بود با اخراج لوچانو لاما از دانشگاه رم (ساپینزا) در فوریه 1977 که تا قیام بولونیا در مارس 1977 ادامه یافت. [این جنبش] پس از تظاهرات بزرگِ رم و عملا با کنفرانس ضدِ سرکوبِ بولونیا در سپتامبر 77 پایان یافت.
🔸 ...نمیتوان فراموش کرد که جنبش 77 با پشتیبانی و در تداوم نزدیک با مبارزات کارگران علیه کار، علیه مقاطعهکاری و البته پیش از آن، در برابر زمان کار در خط مونتاژ، شکل گرفت. بههر حال این جنبش بعدها منجر بهگسترش قلمرو «آزادی» در کارخانه شد. شکی نیست که تودهی کارگران در آنزمان بیشترین انرژی خود را در مبارزه با استبداد کارخانهای، صرف کردند و موفقیتهای در خور توجهی را نیز بهدست آوردند.
✔️متن کامل را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-mD
#ویسکونته_گریزی #ساسان_صدقینیا
#پرولتاریا #ایتالیا #جنبش_کارگری
👇🏽
🖋
@naghd_com
نوشتهی: ویسکونته گریزی
ترجمهی: ساسان صدقی نیا
25 ژوئن 2018
🔸 جنبشِ 77 بهعنوان یک پدیده منحصر بهفردِ ایتالیایی با اولین جنبشهای جوانانِ کارگر در سال 1976 آغاز شد. جنبشِ 77 زمانی کوتاه و بطور تقریبیِ یکسال و شاید کمی بیشتر را در بر میگرفت. انفجار آغازینِ جنبش مصادف بود با اخراج لوچانو لاما از دانشگاه رم (ساپینزا) در فوریه 1977 که تا قیام بولونیا در مارس 1977 ادامه یافت. [این جنبش] پس از تظاهرات بزرگِ رم و عملا با کنفرانس ضدِ سرکوبِ بولونیا در سپتامبر 77 پایان یافت.
🔸 ...نمیتوان فراموش کرد که جنبش 77 با پشتیبانی و در تداوم نزدیک با مبارزات کارگران علیه کار، علیه مقاطعهکاری و البته پیش از آن، در برابر زمان کار در خط مونتاژ، شکل گرفت. بههر حال این جنبش بعدها منجر بهگسترش قلمرو «آزادی» در کارخانه شد. شکی نیست که تودهی کارگران در آنزمان بیشترین انرژی خود را در مبارزه با استبداد کارخانهای، صرف کردند و موفقیتهای در خور توجهی را نیز بهدست آوردند.
✔️متن کامل را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-mD
#ویسکونته_گریزی #ساسان_صدقینیا
#پرولتاریا #ایتالیا #جنبش_کارگری
👇🏽
🖋
@naghd_com
نقد: نقد اقتصاد سیاسی - نقد بتوارگی - نقد ایدئولوژی
جنبش 77
نوشتهی: ویسکونته گریزی ترجمهی: ساسان صدقی نیا رادیکالیسم جنبش با اشکال جدید مبارزاتی بیان میشود: خودکفایی، سلب مالکیت پرولتری، اشغال خانهها، گشتزنیِ پرولتاریا درقلمرو اشغالیِ خودش علیه کار سیا…
▫️ درسهای بحران ویروس کرونا در ایتالیا
▫️ برای کارگران جهان
نوشتهی: فِرِد وستون
ترجمهی: مهرداد امامی
یکم آوریل 2020
🔸 جهان، هم برحسب تهدید سلامت افراد و هم از نظر فروپاشی اقتصادی که شیوهی زیست انسانها را تغییر شگرفی میدهد، وارد بحرانی در مقیاس جهانی شده است. بنا بر یک پیشبینی، ایالات متحد ممکن است در سهماههی دوم امسال شاهد کاهش 30 درصدی در تولید ناخالص داخلی با نرخ بیکاری بالای 30 درصدی باشد، چیزی که تنها چند هفته پیش تصوّرناپذیر مینمود. برآوردها در چین حاکی است که اقتصاد در سهماههی نخست امسال در قیاس با سهماههی پیش از آن 40 درصد انقباض داشته است، یعنی بزرگترین کاهش در خلال 50 سال گذشته. با احتساب برآوردهایی از این دست که تولید ناخالص داخلی جهانی در سه ماههی نخست سال 8/0 درصد کاهش یافته، کل جهان اینک دچار کسادی است. این رقم ممکن است چندان زیاد به نظر نرسد اما اگر توجه کنیم که هر رشد زیر 2 درصدی در مقیاس جهانی کسادی تلقی میشود، آنگاه این رقم در چشمانداز درستی جای میگیرد...هر آنکه کتابهای تاریخی خوانده است یا سن و سالی دارد که دههی 1970 را تجربه کرده باشد، از مبارزهی طبقاتی عظیمی که در آن دهه پدیدار شد، آگاه است. سال 1974 که رشد تولید ناخالص داخلی در سطح جهان از 6 درصدِ سال پیش از آن با کاهشی شدید به کمتر از یک درصد در آن سال رسید، از لحاظ اقتصادی نقطه عطف بود. بنابراین، کاهش کنونی تولید ناخالص داخلی در سراسر جهان از منظر مبارزهی طبقاتی تأثیری مشابه، اما در مقیاسی بسیار بزرگتر، خواهد داشت.
🔸 اکنون هیچکس نمیتواند طبقهی کارگر ایتالیا را نادیده بگیرد یا موجودیت آن را انکار کند، آنطور که در محافل شبهروشنفکری طبقهی متوسطی رایج بود. بعدازظهرها، شبکههای خبری اصلی ناچارند به «کارگران» (operai)، کارگران صنعتی یقهآبی، اشاره کنند. و این کارگران از همدلی عظیمِ جمعیتِ گستردهتری برخوردارند. همین سخن را میتوان در خصوص صنعت ساختمانی هم گفت. لایهی دیگری از طبقهی کارگر وجود دارد که حتی هزینهی سنگینتری میپردازد: کارگرانی که مجبور به کار در صنایع ضروری از قبیل تولید غذا یا صنعت داروسازیاند. و البته کارگران بیمارستانها مانند پزشکان، پرستاران، خدمهی بیمارستان، کارگران آمبولانس و غیره. آنها نیروی کاری هستند که بالاترین میزان شیوع و به نحوی تراژیک، به مرور تلفات بسیاری دارند. تا کنون در میان پزشکان 41 مورد مرگ داشتهایم. در میان پرستارانی که دیگر توان تحمل زیر فشارهای سنگین را ندارند موارد خودکشی وجود داشته است.
🔸 با این حال، اگرچه بحران کنونی مردم را وادار به ماندن در چهاردیواریهای خود کرده است، فرآیند گستردهی رادیکالسازی در حال وقوع است. و زمانی که ویروس همهگیر به پایان رسد، جهان جایی بسیار متفاوتتر از چیزی خواهد بود که چند هفته پیش در آن وضعیت قرار داشت. طبقهی کارگر با روحیهای بسیار متفاوت وارد دوران جدیدی خواهد شد و از ماهیت واقعی سیستم و نیز قدرت و توان خود آگاهی بسیار بیشتری خواهد داشت. این موارد تحولاتی به غایت تهدیدکننده برای طبقهی سرمایهدار است. آنها میدانند که اوضاع پس از پایان ویروس همهگیر به چه ترتیب خواهد بود. سرمایهداران با شرکتهای ورشکستهی زیادی مواجه خواهند شد، با تعداد زیادی از بیکاران که به دولتی عادت کردهاند که برای تأمین غرامت پا پیش میگذارد. بدهیهای عمومی در نسبتهای بیسابقهای افزایش خواهند یافت، چیزی که سرمایهداران باید بیدرنگ از عهدهی آن برآیند. آنگاه تنها پاسخی که طبقهی حاکم خواهد داشت فشار برای اِعمال اقدامات ریاضتی ظالمانهتر از آن چیزی خواهد بود که پس از بحران مالی 2008 شاهدش بودیم.
🔸 حاکمان از این فرآیند آگاهی دارند. آنها با اعلام خطری عظیم در حال نظارهی مبارزهی طبقاتی افزایشیابنده و آگاهی همپای آنند. این امر همچنین رفتار نامعقول تمام دولتهایی را توضیح میدهد که موضعشان مدام از روزی به روز دیگر متغیر است، چرا که تحت فشارهای طبقات مخالف قرار میگیرند. این وضعیت آنها را در منظر تودهها افشا میکند: تحولی بسیار خطرناک از منظر طبقهی سرمایهدار و نهادهای دولت بورژوایی. از این نظر، اوضاع شبیه وضعیت جنگی است. در زمان جنگ، آگاهی میتواند به سرعت از مراحل اولیه، زمانی که روحیهی وحدت ملی از بالا بر جامعه تحمیل میشود، به مرحلهی انقلاب آشکار برسد...
🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-1k4
#فرد_وستون #مهرداد_امامی
#کرونا #مبارزه_طبقاتی #ایتالیا #طبقه_کارگر
👇🏽
🖋@naghd_com
▫️ برای کارگران جهان
نوشتهی: فِرِد وستون
ترجمهی: مهرداد امامی
یکم آوریل 2020
🔸 جهان، هم برحسب تهدید سلامت افراد و هم از نظر فروپاشی اقتصادی که شیوهی زیست انسانها را تغییر شگرفی میدهد، وارد بحرانی در مقیاس جهانی شده است. بنا بر یک پیشبینی، ایالات متحد ممکن است در سهماههی دوم امسال شاهد کاهش 30 درصدی در تولید ناخالص داخلی با نرخ بیکاری بالای 30 درصدی باشد، چیزی که تنها چند هفته پیش تصوّرناپذیر مینمود. برآوردها در چین حاکی است که اقتصاد در سهماههی نخست امسال در قیاس با سهماههی پیش از آن 40 درصد انقباض داشته است، یعنی بزرگترین کاهش در خلال 50 سال گذشته. با احتساب برآوردهایی از این دست که تولید ناخالص داخلی جهانی در سه ماههی نخست سال 8/0 درصد کاهش یافته، کل جهان اینک دچار کسادی است. این رقم ممکن است چندان زیاد به نظر نرسد اما اگر توجه کنیم که هر رشد زیر 2 درصدی در مقیاس جهانی کسادی تلقی میشود، آنگاه این رقم در چشمانداز درستی جای میگیرد...هر آنکه کتابهای تاریخی خوانده است یا سن و سالی دارد که دههی 1970 را تجربه کرده باشد، از مبارزهی طبقاتی عظیمی که در آن دهه پدیدار شد، آگاه است. سال 1974 که رشد تولید ناخالص داخلی در سطح جهان از 6 درصدِ سال پیش از آن با کاهشی شدید به کمتر از یک درصد در آن سال رسید، از لحاظ اقتصادی نقطه عطف بود. بنابراین، کاهش کنونی تولید ناخالص داخلی در سراسر جهان از منظر مبارزهی طبقاتی تأثیری مشابه، اما در مقیاسی بسیار بزرگتر، خواهد داشت.
🔸 اکنون هیچکس نمیتواند طبقهی کارگر ایتالیا را نادیده بگیرد یا موجودیت آن را انکار کند، آنطور که در محافل شبهروشنفکری طبقهی متوسطی رایج بود. بعدازظهرها، شبکههای خبری اصلی ناچارند به «کارگران» (operai)، کارگران صنعتی یقهآبی، اشاره کنند. و این کارگران از همدلی عظیمِ جمعیتِ گستردهتری برخوردارند. همین سخن را میتوان در خصوص صنعت ساختمانی هم گفت. لایهی دیگری از طبقهی کارگر وجود دارد که حتی هزینهی سنگینتری میپردازد: کارگرانی که مجبور به کار در صنایع ضروری از قبیل تولید غذا یا صنعت داروسازیاند. و البته کارگران بیمارستانها مانند پزشکان، پرستاران، خدمهی بیمارستان، کارگران آمبولانس و غیره. آنها نیروی کاری هستند که بالاترین میزان شیوع و به نحوی تراژیک، به مرور تلفات بسیاری دارند. تا کنون در میان پزشکان 41 مورد مرگ داشتهایم. در میان پرستارانی که دیگر توان تحمل زیر فشارهای سنگین را ندارند موارد خودکشی وجود داشته است.
🔸 با این حال، اگرچه بحران کنونی مردم را وادار به ماندن در چهاردیواریهای خود کرده است، فرآیند گستردهی رادیکالسازی در حال وقوع است. و زمانی که ویروس همهگیر به پایان رسد، جهان جایی بسیار متفاوتتر از چیزی خواهد بود که چند هفته پیش در آن وضعیت قرار داشت. طبقهی کارگر با روحیهای بسیار متفاوت وارد دوران جدیدی خواهد شد و از ماهیت واقعی سیستم و نیز قدرت و توان خود آگاهی بسیار بیشتری خواهد داشت. این موارد تحولاتی به غایت تهدیدکننده برای طبقهی سرمایهدار است. آنها میدانند که اوضاع پس از پایان ویروس همهگیر به چه ترتیب خواهد بود. سرمایهداران با شرکتهای ورشکستهی زیادی مواجه خواهند شد، با تعداد زیادی از بیکاران که به دولتی عادت کردهاند که برای تأمین غرامت پا پیش میگذارد. بدهیهای عمومی در نسبتهای بیسابقهای افزایش خواهند یافت، چیزی که سرمایهداران باید بیدرنگ از عهدهی آن برآیند. آنگاه تنها پاسخی که طبقهی حاکم خواهد داشت فشار برای اِعمال اقدامات ریاضتی ظالمانهتر از آن چیزی خواهد بود که پس از بحران مالی 2008 شاهدش بودیم.
🔸 حاکمان از این فرآیند آگاهی دارند. آنها با اعلام خطری عظیم در حال نظارهی مبارزهی طبقاتی افزایشیابنده و آگاهی همپای آنند. این امر همچنین رفتار نامعقول تمام دولتهایی را توضیح میدهد که موضعشان مدام از روزی به روز دیگر متغیر است، چرا که تحت فشارهای طبقات مخالف قرار میگیرند. این وضعیت آنها را در منظر تودهها افشا میکند: تحولی بسیار خطرناک از منظر طبقهی سرمایهدار و نهادهای دولت بورژوایی. از این نظر، اوضاع شبیه وضعیت جنگی است. در زمان جنگ، آگاهی میتواند به سرعت از مراحل اولیه، زمانی که روحیهی وحدت ملی از بالا بر جامعه تحمیل میشود، به مرحلهی انقلاب آشکار برسد...
🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-1k4
#فرد_وستون #مهرداد_امامی
#کرونا #مبارزه_طبقاتی #ایتالیا #طبقه_کارگر
👇🏽
🖋@naghd_com
نقد اقتصاد سیاسی - نقد بتوارگی - نقد ایدئولوژی
درسهای بحران ویروس کرونا در ایتالیا
برای کارگران جهان نوشتهی: فِرِد وستون ترجمهی: مهرداد امامی در دههی گذشته، طبقهی سرمایهدار به واسطهی استفاده از روشهایی که فراسوی تمام قوانین اقتصاد بازار حرکت میکردند، مثل تزریق مبالغ هنگفت…
🔹 نوشتههای دریافتی 🔹
▫️ تزهایی در باب توسعهی امپریالیستی
▫️ مرحلهی ضدانقلابی و توسعهی حزب طبقاتی (تزهای ۵۷)
نوشتهی: آریگو چروتو
ترجمهی: مهرزاد شجاعی
16 فوریه 2022
🔹در سوم و چهارم نوامبر ۱۹۵۷، اولین کنگرهی جنبش کمونیسم چپ در لیورنو برگزار شد. آریگو چروتو و لورنزو پارودی در این کنگره «تزهایی در باب توسعهی امپریالیستی، مدت زمان مرحلهی ضدانقلابی و توسعهی حزب انقلابی» را ارائه کردند. این تزها که به «تزهای ۱۹۵۷» موسوم هستند، برای اولین بار به شکلی ارگانیک دیدگاه استراتژیک جریان لنینیستی را ارائه کردند. این تزها با شناسایی روندهای بینالمللی و تعیین وظایف سازمان طبقاتی پایه و اساس توسعهی حزب لنینیستی در ایتالیا را تشکیل دادند. چشمانداز زمان و ایدههای کلی که پیرامون آن وجود داشت، امکان درک دهههای بعد تا زمان ما، و مرحلهی استراتژیک جدیدی که در آن قرار داریم، را فراهم کرد.
🔸 توسعهی فناورانه اشکال جدید تولید در سرمایهداری غربی (اتوماسیون، انرژی اتمی و غیره) و به ویژه در ایالات متّحده، روابط تولید کلاسیک سرمایهداری را تغییر نداده است.
پدیدهی توسعهی فناوری منحصراً غیر مستقیم به اَشکال فرآیند تولید مربوط میشود و این پدیده نه تنها مربوط به تغییر نیروهای مولده نیست، بلکه به تقویت آنها و گرایش به اجتماعیشدن وسایل تولید مرتبط است. تمرکز و تراکم سرمایهداری انحصاری و دولتی ــ فرآیندی که توسعهی فناورانه را تعیین میکند و با آن همراه است ــ شرایط را برای انحلال اشکال عقبماندهی مالکیت کوچک و تولید کوچک، برای گسترش پرولتاریاییشدن، برای اجتماعیشدن وسایل تولید که در سازمانهای بزرگ سرمایهداری و در دولت متمرکز شدهاند، ایجاد میکند.
🔸 توسعهی برخی از اشکال حقوقی، که روبنای اجتماعی را شکل میدهند، مانند حق مالکیت ابزار تولید، روابط تولید کلاسیک سرمایهداری را عوض نکرده یا تغییر نداده است.
در مرحلهی کنونی ــ و به ویژه در برخی کشورها ــ گرایش به سمت «سرمایهداری دولتی» در حال توسعه است، روندی که قبلاً انگلس در «آنتی دورینگ» پیشبینی کرده بود و لنین در «امپریالیسم» و در دیگر آثار مورد مطالعه قرار داده است و شامل تمرکز اهرمهای اجرایی-بخشنامهای دستگاههای اقتصادی در نهادهای دولتی است. این توسعهی اقتصادی که روابط تولید را بدون تغییر میگذارد (سرمایه و دستمزد، گردش کالا بر اساس قانون ارزش و غیره) با گذار قانونی از مالکیت خصوصی به مالکیت دولتی همراه است. از نظر اقتصادی هیچ تغییری در ویژگیهای بنیادی سرمایهداری روی نداده است، به طوری که «سرمایهداری دولتی» واجد هیچ «بدعت» کیفی نسبت به سرمایهداری کلاسیک نیست. از نظر اجتماعی تغییری اساسی در جامعهای تقسیمشده به دو طبقهی متخاصمی که جایگاه اساسی خود را در فرآیند تولید حفظ کردهاند روی نداده است.
🔸 به هیچ وجه، آنگونه که تزهای خروشچف میگوید، مبارزه برای استقلال کشورهای عقبمانده را نمیتوان مرحلهای از محدودیت بازار جهانی به ضرر امپریالیسم دانست. در واقع، دقیقاً برعکس این اتفاق میافتد، با تحمیل الزامات توسعهی سرمایهداری در کشورهای عقبمانده، بازار لاجرم بیش از پیش گسترش خواهد یافت. تنها زمانی بازار به دلیل وجود امپریالیسم کوچک میشود که توسعهی این کشورهای جدید به حداقلی از خودکفایی برسد. علاوه بر این، توسعهی اقتصادی این کشورها به هیچ وجه نمیتواند به شکلی صورت گیرد که سرمایهداری را کنار بگذارد و بتوان آن را «سوسیالیسم» تعریف کرد.
🔸 مبارزهی کمونیسم چپ تنها میتواند مبارزهای در همهی جبههها علیه همهی نهادهای هژمونی سرمایهداری باشد. مبارزهی کمونیسم چپ، حتی برای ملاحظات «تاکتیکی» روزمره نیز، نمیتواند مبارزهای تدریجی و مختص به یک بخش باشد. بدون دستاورد نظری کادرهای انقلابی در فرآیند تشکیل حزب، هر مبارزهی تدریجی به نفع این یا آن بخش، که شامل هژمونی سرمایهداری میشود، رو به زوال خواهد رفت. هر اقدامی که علیه رهبری تولیاتی در حزب کمونیست ایتالیا انجام شود و وظیفهی انحصاری کمک به تشکیل کادرهای انقلابی برای سازمان ما را نداشته باشد، موقعیتهای قدرت هژمونی سرمایهداری را یک میلیمتر جابجا نخواهد داد، همانطور که هرگونه تضعیف رهبری تولیاتی معنایی غیر از تقویت یک عامل سیاسی دیگر سرمایهداری، که در این مورد خاص میتواند سوسیال دموکراسی ساراگات یا ننی باشد، ندارد...
🔹 متن کامل را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-2OU
#مهرزاد_شجاعی #آریگو_چروتو
#امپریالیسم #انقلاب_سوسیالیستی
#توسعهی_سرمایهداری #جنبش_کمونیستی #ایتالیا
👇🏽
🖋@naghd_com
▫️ تزهایی در باب توسعهی امپریالیستی
▫️ مرحلهی ضدانقلابی و توسعهی حزب طبقاتی (تزهای ۵۷)
نوشتهی: آریگو چروتو
ترجمهی: مهرزاد شجاعی
16 فوریه 2022
🔹در سوم و چهارم نوامبر ۱۹۵۷، اولین کنگرهی جنبش کمونیسم چپ در لیورنو برگزار شد. آریگو چروتو و لورنزو پارودی در این کنگره «تزهایی در باب توسعهی امپریالیستی، مدت زمان مرحلهی ضدانقلابی و توسعهی حزب انقلابی» را ارائه کردند. این تزها که به «تزهای ۱۹۵۷» موسوم هستند، برای اولین بار به شکلی ارگانیک دیدگاه استراتژیک جریان لنینیستی را ارائه کردند. این تزها با شناسایی روندهای بینالمللی و تعیین وظایف سازمان طبقاتی پایه و اساس توسعهی حزب لنینیستی در ایتالیا را تشکیل دادند. چشمانداز زمان و ایدههای کلی که پیرامون آن وجود داشت، امکان درک دهههای بعد تا زمان ما، و مرحلهی استراتژیک جدیدی که در آن قرار داریم، را فراهم کرد.
🔸 توسعهی فناورانه اشکال جدید تولید در سرمایهداری غربی (اتوماسیون، انرژی اتمی و غیره) و به ویژه در ایالات متّحده، روابط تولید کلاسیک سرمایهداری را تغییر نداده است.
پدیدهی توسعهی فناوری منحصراً غیر مستقیم به اَشکال فرآیند تولید مربوط میشود و این پدیده نه تنها مربوط به تغییر نیروهای مولده نیست، بلکه به تقویت آنها و گرایش به اجتماعیشدن وسایل تولید مرتبط است. تمرکز و تراکم سرمایهداری انحصاری و دولتی ــ فرآیندی که توسعهی فناورانه را تعیین میکند و با آن همراه است ــ شرایط را برای انحلال اشکال عقبماندهی مالکیت کوچک و تولید کوچک، برای گسترش پرولتاریاییشدن، برای اجتماعیشدن وسایل تولید که در سازمانهای بزرگ سرمایهداری و در دولت متمرکز شدهاند، ایجاد میکند.
🔸 توسعهی برخی از اشکال حقوقی، که روبنای اجتماعی را شکل میدهند، مانند حق مالکیت ابزار تولید، روابط تولید کلاسیک سرمایهداری را عوض نکرده یا تغییر نداده است.
در مرحلهی کنونی ــ و به ویژه در برخی کشورها ــ گرایش به سمت «سرمایهداری دولتی» در حال توسعه است، روندی که قبلاً انگلس در «آنتی دورینگ» پیشبینی کرده بود و لنین در «امپریالیسم» و در دیگر آثار مورد مطالعه قرار داده است و شامل تمرکز اهرمهای اجرایی-بخشنامهای دستگاههای اقتصادی در نهادهای دولتی است. این توسعهی اقتصادی که روابط تولید را بدون تغییر میگذارد (سرمایه و دستمزد، گردش کالا بر اساس قانون ارزش و غیره) با گذار قانونی از مالکیت خصوصی به مالکیت دولتی همراه است. از نظر اقتصادی هیچ تغییری در ویژگیهای بنیادی سرمایهداری روی نداده است، به طوری که «سرمایهداری دولتی» واجد هیچ «بدعت» کیفی نسبت به سرمایهداری کلاسیک نیست. از نظر اجتماعی تغییری اساسی در جامعهای تقسیمشده به دو طبقهی متخاصمی که جایگاه اساسی خود را در فرآیند تولید حفظ کردهاند روی نداده است.
🔸 به هیچ وجه، آنگونه که تزهای خروشچف میگوید، مبارزه برای استقلال کشورهای عقبمانده را نمیتوان مرحلهای از محدودیت بازار جهانی به ضرر امپریالیسم دانست. در واقع، دقیقاً برعکس این اتفاق میافتد، با تحمیل الزامات توسعهی سرمایهداری در کشورهای عقبمانده، بازار لاجرم بیش از پیش گسترش خواهد یافت. تنها زمانی بازار به دلیل وجود امپریالیسم کوچک میشود که توسعهی این کشورهای جدید به حداقلی از خودکفایی برسد. علاوه بر این، توسعهی اقتصادی این کشورها به هیچ وجه نمیتواند به شکلی صورت گیرد که سرمایهداری را کنار بگذارد و بتوان آن را «سوسیالیسم» تعریف کرد.
🔸 مبارزهی کمونیسم چپ تنها میتواند مبارزهای در همهی جبههها علیه همهی نهادهای هژمونی سرمایهداری باشد. مبارزهی کمونیسم چپ، حتی برای ملاحظات «تاکتیکی» روزمره نیز، نمیتواند مبارزهای تدریجی و مختص به یک بخش باشد. بدون دستاورد نظری کادرهای انقلابی در فرآیند تشکیل حزب، هر مبارزهی تدریجی به نفع این یا آن بخش، که شامل هژمونی سرمایهداری میشود، رو به زوال خواهد رفت. هر اقدامی که علیه رهبری تولیاتی در حزب کمونیست ایتالیا انجام شود و وظیفهی انحصاری کمک به تشکیل کادرهای انقلابی برای سازمان ما را نداشته باشد، موقعیتهای قدرت هژمونی سرمایهداری را یک میلیمتر جابجا نخواهد داد، همانطور که هرگونه تضعیف رهبری تولیاتی معنایی غیر از تقویت یک عامل سیاسی دیگر سرمایهداری، که در این مورد خاص میتواند سوسیال دموکراسی ساراگات یا ننی باشد، ندارد...
🔹 متن کامل را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-2OU
#مهرزاد_شجاعی #آریگو_چروتو
#امپریالیسم #انقلاب_سوسیالیستی
#توسعهی_سرمایهداری #جنبش_کمونیستی #ایتالیا
👇🏽
🖋@naghd_com
نقد: نقد اقتصاد سیاسی - نقد بتوارگی - نقد ایدئولوژی
تزهایی در باب توسعهی امپریالیستی
مرحلهی ضدانقلابی و توسعهی حزب طبقاتی (تزهای ۵۷) نوشتهی: آریگو چروتو ترجمهی: مهرزاد شجاعی با توجه به سطح فعلی بازار جهانی، که مناطق وسیعی برای آن هنوز در مرحلهی اول ساخت سرمایهداری هستند، مشک…