🌹محفل شهدا🌹
597 subscribers
49.8K photos
42.4K videos
691 files
1.89K links
اللهم صل علی محمد وآل محمد و عجل الفرجهم اینجا محفل شهداست به محفل شهدا خوش آمدید
Download Telegram
#تأسیس #سپاه پاسداران در #خراسان ایشان از #اولین افرادی بود که به این مجموعه پیوست و جزو اولین گروه هایی بود در سال ۵۸# به #کردستان و #شهر سقز اعزام شد.
🍃🌷🍃
با حضور #شهید محمود کاوه در سال ۵۹# در #کردستان در کنار او و جمعی دیگر از #نیروهای #خراسانی #جبهه #کردستان اولین گروه های اسکورت را برای تأمین راه ها و ترابری در #محورهای مواصلاتی کردستان شکل داد.
🍃🌷🍃
ایشان با شکل گیری #تیپ ویژه #شهدا به همت #شهید بروجردی در شمال غرب، نیز به این #یگان پیوست، در #تیپ ویژه #شهدا #مسئولیت های متعددی از جمله #فرماندهی گردان #حضرت رسول(ص)🌷را بر عهده داشت.
🍃🌷🍃
و این زمانی بود که در #عملیات تصرف و #پاک سازی شهر #استراتژیک مهاباد که #مهم ترین مرکز تجمع و هدایت ضد انقلاب به شمار می آمد، ایشان توانست با #فرماندهی این #عملیات، ضربه محکمی به دشمن وارد کند.
🍃🌷🍃
پس از پایان #جنگ فصل دیگری از #ایثارگری های ایشان بود با #ادغام #تیپ ویژه #شهدا در #لشکر ۵ نصر خراسان #مسئولیت های مختلفی را در این #یگان به عهده گرفت.
🍃🌷🍃
به روایت از مادر#شهید:
#پسرم در نانوايي کار مي‌کرد شنيده بود که نانواها را منطقه مي‌برند البته پشت #جبهه، سري اول با آنها رفته بود. سري دوم؛ درنامه نوشت من #لشکر #امام حسين(ع)🌷، #گردان امام حسين🌷 و #خط‌شکنم.
🍃🌷🍃
ما هم برايش نامه نوشتيم ولي ديگرخبري از نامه و جواب آن نشد. #چهار روز از رفتن او به #جبهه گذشته بود که خواب دیدم #دو شهيد آوردند، سه نفرهم نشسته بودند. نفهميدم اينها خانم هستند يا آقا.
🍃🌷🍃
فقط به من گفتند يکي ازاين تابوت‌ها مال شماست. يکدفعه با گريه از خواب پريدم و خواب را براي پدرش تعريف کردم. گفتم نمي‌دانم #مسعود #شهيد شده يا نه !😭😭
🍃🌷🍃
تااينکه يک روز #عصر 15يا 16# تيرماه بود. برادرش گفت: مامان رفيق #مسعود که با هم #جبهه رفته بودند آمده. گفتم: از او درباره #مسعود پرسيدي؟ گفت: نه از ماشين پياده شد و رفت. بدنم لرزيد.😭😭
🍃🌷🍃
وقتي پدرش از مسجد آمد. گفتم: رفيق #مسعود از#جبهه آمده برو احوال‌پرسي. گفت: تو چرا نرفتي؟ انگار مي‌ترسيدم بروم. باباش رفت و وقتي آمد دستش را گذاشت روي سينه‌اش و شروع کرد به گريه کردن.😭😭
🍃🌷🍃
به روایت از مادر#شهید:
#پسرم در نانوايي کار مي‌کرد شنيده بود که نانواها را منطقه مي‌برند البته پشت #جبهه، سري اول با آنها رفته بود. سري دوم؛ درنامه نوشت من #لشکر #امام حسين(ع)🌷، #گردان امام حسين🌷 و #خط‌شکنم.
🍃🌷🍃
ما هم برايش نامه نوشتيم ولي ديگرخبري از نامه و جواب آن نشد. #چهار روز از رفتن او به #جبهه گذشته بود که خواب دیدم #دو شهيد آوردند، سه نفرهم نشسته بودند. نفهميدم اينها خانم هستند يا آقا.
🍃🌷🍃
فقط به من گفتند يکي ازاين تابوت‌ها مال شماست. يکدفعه با گريه از خواب پريدم و خواب را براي پدرش تعريف کردم. گفتم نمي‌دانم #مسعود #شهيد شده يا نه !😭😭
🍃🌷🍃
تااينکه يک روز #عصر 15يا 16# تيرماه بود. برادرش گفت: مامان رفيق #مسعود که با هم #جبهه رفته بودند آمده. گفتم: از او درباره #مسعود پرسيدي؟ گفت: نه از ماشين پياده شد و رفت. بدنم لرزيد.😭😭
🍃🌷🍃
وقتي پدرش از مسجد آمد. گفتم: رفيق #مسعود از#جبهه آمده برو احوال‌پرسي. گفت: تو چرا نرفتي؟ انگار مي‌ترسيدم بروم. باباش رفت و وقتي آمد دستش را گذاشت روي سينه‌اش و شروع کرد به گريه کردن.😭😭
🍃🌷🍃
#دانش آموز شهید جعفر مهر پویان
🍃🌷🍃
درتاریخ    ۱۳۴۸/۱۲/۱۵#   در شهرستان قائم شهر در خانواده ای متدین ومذهبی متولدشد.

پدرش باغبان ومادرش خانه داربودند.
ایشان#کم سن ترین #شهید قائم شهر بود،
#شهید ۱۴#ساله.
🍃🌷🍃
درحال تحصیل درسال دوم راهنمایی در مدرسه حر  بود، از نظر #درس و #اخلاق بسیار عالی بود.
🍃🌷🍃
در فعالیت های #فرهنگی،#اجتماعی،و#انقلابی آن دوران و برگزاری #مراسمات مدرسه و #محل سکونت نقش #فعالی داشت.
🍃🌷🍃
در #بسیج #لشکر ۲۵ کربلا به اسلام خدمت می کرد، ودر #جبهه غرب کشور بود.
🍃🌷🍃
ولی  ما را به #لشکر  10 دادند و اصرارهای ما به جایی نرسید و با هم رفتیم #گردان علی اکبر (ع)🌷 #لشکر10 #سیدالشهدا🌷
#او را به #گروهان نصر دادند و من را به دسته #ادوات.
😔
🍃🌷🍃
در #عملیات کربلای 1 با هم شرکت کردیم ،#علی به #شدت دچار #موج گرفتگی شد به طوری که #نمی تونست #آب بر #تن بزنه😔 چون #رعشه به تنش می افتاد این وضع مدتی ادامه یافت تا این که این مشکل کمتر شد.
🍃🌷🍃
در #عملیات کربلای 2 هم باز شرکت کردیم و بعد از #عملیات برگشتیم تهران و باز هم مهر ماه #برگشتیم #گردان.😊
🍃🌷🍃
همین روزها بود که یک #مانور بسیار سخت در اطراف منطقه #قلاجه اسلام آباد غرب برگزار کردیم و بعد از #مانور اومدیم تهران بعد از برگشتن من به #گردان متوجه شدم که #اون #ماموریت گرفته برای #گردان عمار و دیگر #او را ندیدم.
🍃🌷🍃
#20مهر تهران بودم که رفتم به راه آهن بلیط گرفتم برگردم #گردان که رفته بود #اندیمشک بعد از گرفتن بلیط در خیابان #مرتضی چیتگری را دیدم #دوست #امیر بود.
🍃🌷🍃
اون گفت از #امیر خبر داری ؟ گفتم نه . دارم می رم #منطقه ،گفت نرو،گفتم چرا؟
گفت #امیر #شهید شده و الان هم #پیکرش را آوردن تهران برو به خانواده اش خبر بده.😭😭
🍃
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.
امشب شب کربلای ۴ است...
شب عشق بازی غواصان اروند است...
امشب در نهر عرایض و خین خبرهایی هست...
امشب درهای بهشت از سمت جزیره ام الرصاص و بلجانيه باز می شود...
امشب تا لحظاتی دیگر آسمان خرمشهر و شلمچه نورانی می شود...
امشب آخرین لحظات سوم دی ماه سال ۶۵ است...
کاروان عاشقان کربلا می رود و ما می مانیم و یک دنیا آه و حسرت...
.
#عملیات_کربلای_۴

#غواصان
#لشکر_۳۱_عاشورا
#لشکر_خوبان
#سردار «علی صلاحی» از فرماند‌ه‌هان #لشکر فاطمیون در جمع بسیجیان مسجد حضرت رسول (ص) مشهد در روایت چگونگی #شهادت «رضا سنجرانی» با نام #جهادی «کرار» مسئول آموزش پادگان فاطمیون را که در سوم محرم سال‌جاری در «دیرالزور» سوریه آسمانی شد، اظهار داشت: «رضا سنجرانی» سال گذشته به شهید «مرتضی عطایی (ابوعلی)» که قرار بود همراه ما به عملیات بیاید و رضا به خاطر شکستگی پایش قرار شد برگردد، گفت: «ابوعلی تو از گناه پاک شدی از بس اذیت شدی، تو می­‌روی، از خدا بخواه که من هم از گناه پاک بشوم و پشت سر تو بیایم».
وی افزود: یک منطقه در «دیرالزور» است که در آن‌جا رود «فرات» به دو قسمت تقسیم می­‌شود، وسط آن یک جزیره کوچکی واقع شده که تصرف آن را به #فاطمیون یگانی که «رضا سنجرانی» حضور داشته است، می­‌سپارند. روس‌ها پل­‌های عبور از فرات را می‌آورند و آن را نصب می‌نند. بچه‌ها نیز‌ از پل عبور می‌کنند و به سمت اولین خانه می­‌آیند.
سردار صلاحی ادامه داد: جنگ‌های پارتیزانی یک تعریف دارد و آن هم این است که وقتی روستا یا شهرکی را می‌خواهید تصرف کنید، باید از اولین خانه و بلندترین خانه‌­ای که مشرف است شروع کنید و جلو بیایید.
#سردار «علی صلاحی» از فرماند‌ه‌هان #لشکر فاطمیون در جمع بسیجیان مسجد حضرت رسول (ص) مشهد در روایت چگونگی #شهادت «رضا سنجرانی» با نام #جهادی «کرار» مسئول آموزش پادگان فاطمیون را که در سوم محرم سال‌جاری در «دیرالزور» سوریه آسمانی شد، اظهار داشت: «رضا سنجرانی» سال گذشته به شهید «مرتضی عطایی (ابوعلی)» که قرار بود همراه ما به عملیات بیاید و رضا به خاطر شکستگی پایش قرار شد برگردد، گفت: «ابوعلی تو از گناه پاک شدی از بس اذیت شدی، تو می­‌روی، از خدا بخواه که من هم از گناه پاک بشوم و پشت سر تو بیایم».
وی افزود: یک منطقه در «دیرالزور» است که در آن‌جا رود «فرات» به دو قسمت تقسیم می­‌شود، وسط آن یک جزیره کوچکی واقع شده که تصرف آن را به #فاطمیون یگانی که «رضا سنجرانی» حضور داشته است، می­‌سپارند. روس‌ها پل­‌های عبور از فرات را می‌آورند و آن را نصب می‌نند. بچه‌ها نیز‌ از پل عبور می‌کنند و به سمت اولین خانه می­‌آیند.
سردار صلاحی ادامه داد: جنگ‌های پارتیزانی یک تعریف دارد و آن هم این است که وقتی روستا یا شهرکی را می‌خواهید تصرف کنید، باید از اولین خانه و بلندترین خانه‌­ای که مشرف است شروع کنید و جلو بیایید.
ولی  ما را به #لشکر  10 دادند و اصرارهای ما به جایی نرسید و با هم رفتیم #گردان علی اکبر (ع)🌷 #لشکر10 #سیدالشهدا🌷
#او را به #گروهان نصر دادند و من را به دسته #ادوات.
😔
🍃🌷🍃
در #عملیات کربلای 1 با هم شرکت کردیم ،#علی به #شدت دچار #موج گرفتگی شد به طوری که #نمی تونست #آب بر #تن بزنه😔 چون #رعشه به تنش می افتاد این وضع مدتی ادامه یافت تا این که این مشکل کمتر شد.
🍃🌷🍃
در #عملیات کربلای 2 هم باز شرکت کردیم و بعد از #عملیات برگشتیم تهران و باز هم مهر ماه #برگشتیم #گردان.😊
🍃🌷🍃
همین روزها بود که یک #مانور بسیار سخت در اطراف منطقه #قلاجه اسلام آباد غرب برگزار کردیم و بعد از #مانور اومدیم تهران بعد از برگشتن من به #گردان متوجه شدم که #اون #ماموریت گرفته برای #گردان عمار و دیگر #او را ندیدم.
🍃🌷🍃
#20مهر تهران بودم که رفتم به راه آهن بلیط گرفتم برگردم #گردان که رفته بود #اندیمشک بعد از گرفتن بلیط در خیابان #مرتضی چیتگری را دیدم #دوست #امیر بود.
🍃🌷🍃
اون گفت از #امیر خبر داری ؟ گفتم نه . دارم می رم #منطقه ،گفت نرو،گفتم چرا؟
گفت #امیر #شهید شده و الان هم #پیکرش را آوردن تهران برو به خانواده اش خبر بده.😭😭
🍃
خداحافظ رفیق ...
واژه ایست ڪہ شهدا
به ما می‌گویند نه ما به شهدا ؛

خداحافظ رفیق ؛ یعنی !
خدا ما را خرید و بُرد ...
خدا شما را در بلیات دنیا حفظ کند

 
چہ ڪردہ اى . . .
تو بہ اين دل ، خانہ ات آباد
کہ رفتہ اى و خيالت
نمی رود از ياد

#پاسـدار_مدافع_حـرم
#شهـید_مصطفی_زال‌نژاد
#لشکر_۲۵_کربلا

◻️تاریخ ولادت : ۱۳۶۱/۰۸/۲۲
◻️محل ولادت : آمل_مازندران
◻️تاریخ شهادت: ۱۳۹۵/۱۱/۲۷
◻️محل شهادت: درعا_سوریه

#فرازی_از_وصیتنامه_شهیدزال‌نژاد

«ما حاضریم گرسنگی بکشیم و سختی و تحریم را تحمل کنیم ولی زیر بار زور نمی‌رویم. این درس را از سیدالشهدا آموختیم...»

#سالروز_شهـادت 🌹🍃

•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸

سوم اسفند سالروز عملیات غرور آفرین #خیبر گرامیباد.

#لشکر_۳۱_عاشورا
#عملیات_خیبر
#سردار_شهید_آقا_حمید_باکری
#سردار_شهید_مرتضی_یاغچیان
#سردار_شهید_بایرامعلی_ورمزیاری


هدیه به روح پاک و معطر شهـدا صلوات🌷

❁اللَّهمَّ‌صَلِّ‌عَلَى‌مُحمَّـدٍوآل‌مُحَمَّد و عجّل فرجهُم ❁

•┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈•
می گفت :
طوری تلاش می ڪنم
کہ اگر روزی امام زمان (عج) فرمودند
یڪ فرماندہ توپخانہ میخواهـم ؛
بفرمایند محمود بیاید . . .

#پاسدار_مدافع_حریم_اهلبیت
#شهید_محمود_رادمهـر
#لشکر_۲۵_کربلا

◻️تاریخ ولادت : ۱۳۵۹/۰۹/۰۳
◻️محل ولادت : ساری
◻️تاریخ شهادت: ۱۳۹۵/۲/۱۶
◻️محل شهادت: خان طومان_سوریه

🌷روزتون متبرک‌به‌نگاه‌شهدا

•┈••✾•🌿🌸🌺🌸🌿•✾••┈•
می گفت :
طوری تلاش می ڪنم
کہ اگر روزی امام زمان (عج) فرمودند
یڪ فرماندہ توپخانہ میخواهـم ؛
بفرمایند محمود بیاید . . .

#پاسدار_مدافع_حریم_اهلبیت
#شهید_محمود_رادمهـر
#لشکر_۲۵_کربلا

◻️تاریخ ولادت : ۱۳۵۹/۰۹/۰۳
◻️محل ولادت : ساری
◻️تاریخ شهادت: ۱۳۹۵/۲/۱۶
◻️محل شهادت: خان طومان_سوریه


#سالروز_شهـادت🌹🕊

•┈••✾•🌿🌸🌺🌸🌿•✾••┈•
#خان_طومان

✍️اردیبهشتِ مازندران از روز هفدهم در سال نود و پنج معنا و مفهوم دیگری دارد. بهترین و جان ترین و ناب ترین و رشیدترین فرزندان مازنی در خان طومان حماسه کربلا را بعد ازهزار و چهارصدسال باخون خود دوباره عاشورایی نوشتند و نشان دادندکه نسل شیرمردان مازنی تمام شدنی نیست.
❤️رزم ونبرد جانانه و ایستادگی و پایمردی؛ و عشق بازی شما دلاورانِ این آب و خاک با خدا، درجنگ تن و تانک و انتحاری و تکفیری، با اقتدا به سرور و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین(ع) تا ابد بر لوح دل وجانمان حک شده است.
❤️دلمان برایتان تنگ است،فراق دیگر کافیست، زودتر بیایید و این جان غبارگرفته مارا به یُمن قدومتان،روح تازه ای ببخشید.

ما ازین هستی ده روزه به جان آمده‌ایم
وای بر خضر که زندانی عمرِ ابد است.

#لشکر_بیست_و_پنج_کربلا
#مازندران_ایران
#خانطومان_حلب_سوریه

به نام خدا صبحتون زیبا ،یادکنیم از شهدا 🌹
یادی کنیم از ۱۶ علی اکبر کربلای خانطومان که ۱۳ نفر از این عزیزان در تاریخ ۱۶ و ۱۷ اردیبهشت سال ۹۵، به‌ فيض شهادت‌ نائل شدند.


#شهدای عزیزمان را یادکنیم باذکرمعطرصلوات

•┈••✾•🌿🌸🌺🌸🌿•✾••┈•
ای شهید
با همین هوشیاری
دیده‌بان قلب مان باش ؛
که از هجوم شیاطین روزگار
در امان بماند . . .

#پاسدار_مدافع_حریم_اهلبیت
#شهید #محمود_رادمهر
#لشکر_۲۵_کربلا

◻️تاریخ ولادت :  ۱۳۵۹/۰۹/۰۳
◻️محل ولادت : ساری
◻️تاریخ شهادت:  ۱۳۹۵/۰۲/۱۷
◻️محل شهادت:  خان طومان_سوریه

...میگفت پدر و مادر امامزاده های سیار هستند

هر وقت
#حاجت دارید بروید پیششان و عرض حاجت کنید؛ آنها که #دعا کنند حتما #مستجاب میشود.

#شهید_محمود_رادمهر

🌷شهدا را یاد کنید با ذکر صلوات

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ. وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ

•┈•••✾••┈•
🌹#سالروز_شهادت

🔖ما هنر شهادت‌ را هم که نداشته‌
باشیم ; هنرِ عمل‌ به وصیت‌نامه
شهدا را باید داشته باشیم ...خَلاص!
.
📸عکس : سردار شهید سید صادق شفیعی ( دانشجوی دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران) معاون گردان ادوات ؛ و فرمانده تیپ الحدید لشکر ویژه ۲۵ کربلا ؛ متولد : رودبار _ شهادت : جزیره مینو...
.
💡قسمتی از وصیت نامه شهید :
( #بهترین #لحظات #عمرم حضورم در #جبهه های نبرد حق علیه #باطل بود و تصور اینکه حتی لحظه ای از #جبهه دور #باشم برایم دردناک است . #همدیگر را دوست داشته باشید و #تقوا پیشه کنید و در خدمت #انقلاب باشید و پست و مقام وسیله #امتحان است ، اگر خدای نکرده خطا کنید در #قیامت باید #جوابگو باشید .
.
#وصیت_نامه
#دفاع_مقدس
#هفت_تپه_ی_گمنام
#لشکر_ویژه_۲۵_کربلا