🌹محفل شهدا🌹
570 subscribers
44.9K photos
36.6K videos
650 files
1.83K links
اللهم صل علی محمد وآل محمد و عجل الفرجهم اینجا محفل شهداست به محفل شهدا خوش آمدید
Download Telegram
#تأسیس #سپاه پاسداران در #خراسان ایشان از #اولین افرادی بود که به این مجموعه پیوست و جزو اولین گروه هایی بود در سال ۵۸# به #کردستان و #شهر سقز اعزام شد.
🍃🌷🍃
با حضور #شهید محمود کاوه در سال ۵۹# در #کردستان در کنار او و جمعی دیگر از #نیروهای #خراسانی #جبهه #کردستان اولین گروه های اسکورت را برای تأمین راه ها و ترابری در #محورهای مواصلاتی کردستان شکل داد.
🍃🌷🍃
ایشان با شکل گیری #تیپ ویژه #شهدا به همت #شهید بروجردی در شمال غرب، نیز به این #یگان پیوست، در #تیپ ویژه #شهدا #مسئولیت های متعددی از جمله #فرماندهی گردان #حضرت رسول(ص)🌷را بر عهده داشت.
🍃🌷🍃
و این زمانی بود که در #عملیات تصرف و #پاک سازی شهر #استراتژیک مهاباد که #مهم ترین مرکز تجمع و هدایت ضد انقلاب به شمار می آمد، ایشان توانست با #فرماندهی این #عملیات، ضربه محکمی به دشمن وارد کند.
🍃🌷🍃
پس از پایان #جنگ فصل دیگری از #ایثارگری های ایشان بود با #ادغام #تیپ ویژه #شهدا در #لشکر ۵ نصر خراسان #مسئولیت های مختلفی را در این #یگان به عهده گرفت.
🍃🌷🍃
به روایت از یکی از #خلبانان:
در یکی از #عملیاتها که در آن حضور داشتم (به #فرماندهی #شهید حراف) به قصد شکار تانکهای عراقی راهی شده بودم.

پس از #شکار موفقیت آمیز تک تک تانکهای عراقی و اتمام مهمات به پیشنهاد #شهید حراف با #اسکید (پایه ی هلیکوپتر) به چادرهای باقی مانده در منطقه میکوبیدیم.

پس از اتمام #ماموریت در هنگام خروج از معرکه متوجه شدیم، یکی از موتورهای هلی کوپتر نجفی آتش گرفته و ایشان مجبور به نشستن داخل نیروهای عراقی میکند.
🍃🌷🍃
زمان برای رسیدن #هلیکوپتر رسکیو(نجات) بسیار کم بود به همین دلیل #شهید حراف در یک اقدام #متبحرانه داخل نیروهای عراقی و در کنار #هلی کوپتر #نجفی نشست.
🍃🌷🍃
و با سرعت #عبدالله نجفی و #کمک خلبان را که روی #اسکید هلیکوپتر نشسته بودند از منطقه خارج کرد! #هلی کوپتر صدمه دیده لحظه ای بعد در میان آتش کاملا سوخت.😭
🍃🌷🍃
حدود 17 نفر از از نیروهای عراقی در حال فرار بودند.#حراف بلافاصله هلیکوپترش(کبرا) را جلوی آنها نشانده و #دست خالی #بدون هیچ #ترس و #واهمه ای از هلیکوپتر پیاده شده و به سمت آنها میرود.
🍃🌷🍃
با آغاز #جنگ، تلاش برای حضور در میدان های نبرد و سازماندهی نیروها در استان کرمان، از ایشان چهره ای #مخلص و #دلپذیر ساخته بود. در #موقعیت‌های گوناگون و در #پست‌های مدیریتی به خوبی #درخشید.
🍃🌷🍃
در سال ۱۳۶۳# ایشان به #فرماندهی #سپاه#پاسداران #شهرستان سیرجان منصوب و در طول #دو سال #خدمت، #تحولات بسیار چشمگیری در #سطح شهر #سیرجان ایجادکرد مدتی هم در #کردستان بود.
🍃🌷🍃
در سال ۱۳۶۴# در #عملیات «والفجر ۸»  به دلیل #بمباران های شیمیایی دشمن بعثی از #ناحیه #کمر و #پا به #شدت #مجروح شد و در همین زمان #مسئولیت واحد #بسیج #سپاه #پاسداران استان #کرمان را #پذیرفت.
🍃🌷🍃
در #جبهه جنوب در منطقه #دشت عباس با #سمت #مسئول #تبلیغات لشکر ۴۱ ثارالله به #فرماندهی #شهید#حاج قاسم سلیمانی مشغول #فعالیت شد.
🍃🌷🍃
در #عملیات کربلای ۴ ایشان هم علاوه بر #سخنرانی، #کارهای ستادی و #تجهیز نیروها و #پشتیبانی و #خدمت رسانی و #هدایت آنها تا #منطقه عملیاتی #فعالیت های بسیار زیادی داشت.
🍃🌷🍃
#مسئولیتش در این عملیات تجهیز و هدایت قایق ها تا نزدیک منطقه عملیاتی «کربلای ۴» بود و از آنجا که این عملیات با سختی و دشواری روبرو شد مجبور به بازگشت
سرانجام ایشان با پافشاری و اصرار زیاد توانست با جلب رضایت مسئولان در #عملیات «تنگه چزابه» حضور داشته باشد که پس از یک نبرد #شجاعانه از #ناحیه #سر،#گردن و #پا #زخمی شد.
🍃🌷🍃
پس‌ازآن از سوی #سردار صفوی، ایشان #مسئول جمع‌آوری تجربیات جنگی #رزمندگان اسلام در #جبهه‌ها و تدوین آنان شد و این #مسئولیت تا شروع #عملیات فتح المبین ادامه داشت.
🍃🌷🍃
در این #عملیات، ابتدا به‌عنوان #معاون #فرمانده گردان حضور  #شجاعانه‌ای داشت و پس‌ازآن #فرماندهی گردان امام سجاد (ع)🌷 به ایشان واگذار شد‌.
🍃🌷🍃
مجدانه و پا به‌پای سایر #رزمندگان و #نیروهایش در #گردان، در #سنگر سازی و سایر #فعالیت‌ها تلاش می‌کرد و #رفتار #متواضعانه ایشان #گردان را تحت تأثیر قرار داده بود.
🍃🌷🍃
در #عملیات #بیت‌المقدس نیز #فرماندهی گردان #امام سجاد (ع)🌷 که بعد به# لشگر ارتقاء یافت را بر عهده داشت که در این #عملیات #رزمندگان پس از ۲۰#کیلومتر پیش روی به #جاده اهواز خرمشهر دست یافتند.
🍃🌷🍃
در مرحله دوم همین #عملیات که #تیپ #امام حسین (ع)🌷و #تیپ #محمد رسول‌الله (ص)🌷 احتیاج به کمک پیدا کردند، تعدادی از هم‌رزمان ایشان در دوران مبارزه با طاغوت در این یگان‌
ایشان به یاد #استقامت #هم‌رزمانش در دوران رژیم ستم‌شاهی پهلوی افتاد،  با جدیت تمام به کمک دوستانش رفت که مورد #اصابت #ترکش خمپاره قرارگرفته و از #ناحیه #کتف زخمی شد.
🍃🌷🍃
ایشان #مجروح و به تهران منتقل شد و در بیمارستان مصطفی خمینی بستری شد، درحالی‌که به تشخیص پزشکان باید مورد #عمل جراحی واقع می‌شد.
🍃🌷🍃
تنها پس از ۳# ساعت حضور در بیمارستان با یک نقشه حساب‌شده #فرار کرد و پس از تهیه لباس از منزل برادر دانشجویش عازم #جبهه شد.
🍃🌷🍃
از #شهادت دوستانش ازجمله #معاون خودش در #گردان #امام سجاد (ع)🌷 بسیار متأثر شده بود و گفت: نمی‌تونم تحمل‌کنم و #هم‌رزمانم را تنها بگذارم.
🍃🌷🍃
دنیا در نظرش حقیر و تنگ‌شده بود و روح مشتاقش برای #لقا الله بی‌تابی می‌کرد و از عشقی عمیق می‌سوخت.
🍃🌷🍃
درحالی‌که وضعیت #زخم ایشان بسیار نامناسب  بود خود را به #خط مقدم رساند و در #مرحله سوم #عملیات #بیت‌المقدس نیروهای گردانش را #فرماندهی کرد.
🍃🌷🍃
#رزمندگان پس از عبور از یک میدان مین و پشت سر گذاشتن دو خاک‌ریز بعثی‌ها، مقاومت عراقی‌ها را در هم شکستند. عراقی‌ها در این عملیات چاره‌ای جز فرار یا تسلیم در مقابل #رزمندگان نداشتند.
🍃🌷
پس از گذراندن دوره #کارشناسی در رشته #مدیریت صنعتی در تاریخ 1/5/ 1382# #فارغ التحصیل و #مفتخر به پوشیدن #لباس سبز #پاسداری و #دفاع از #ارزشهای انقلاب اسلامی و #ولایت فقیه شد.
🍃🌷🍃
از سال 1383# تا زمان #شهادتش#مسئول دفتر #فرماندهی #پایگاه هوایی #شهید کریمی ، #نیروی هوا فضای #سپاه پاسدران کاشان بود.
🍃🌷🍃
ایشان در تاریخ  1380/5/5#با یکی از بستگانش ازدواج کرد که حاصل این ازدواج سسه فرزند است ،علی ۱۴ ساله، فاطمه پنج ساله و طاها سه ساله.
🍃🌷🍃
فردی #منظم و با #اخلاق کاری #بسیار عالی و #فعال و #جدی در امر #ورزش ، با #آمادگی جسمانی بالا بود، ایشان در تاریخ 1396/12/23# به #سوریه اعزام شد.
🍃🌷🍃
به روایت از یکی از دوستان#شهید:

در سال 64#شهيد علی راحتی #مسؤول #اطلاعات گردان #حضرت قاسم(ع)🌷 بود.#شهيد بزرگوار در چادر #فرماندهی نمی خوابيد.
🍃🌷🍃
#شبها به #چادر #گروهان 1 #دسته 1 كه اكثر نيروهای آن بچه های شهرستان خوی بودند، می آمد چادر ما شبها در آنجا می خوابيد.
🍃🌷🍃
#شهید علی راحتی ،خيلي #باصفا بود. در مدتی كه با هم بوديم #نماز #شبش ترك نمی شد. خوشا به حالش.😭😭😭
🍃🌷🍃
همه ما را یتیم کرد
با شروع جنگ تحمیلی #اولین ستاد جنگ را در اهواز راه‌اندازی کرد درحالی‌که همه اعزام‌های سطح کشور به قرارگاه کربلا در اهواز می‌رسید، بچه‌های خراسان در میدان چهارشیر اهواز (کوی نیرو) مکانی مستقل را مهیا کرده بودند و با #فرماندهی بابارستمی در چند جبهه مهم و سرنوشت‌ساز می‌جنگیدند.
فرماندهان‌ارشد جنگ، این توان را فقط در #نیروهای خراسان می‌دیدند. با همه این صلابت و نظامی‌گری، به‌معنای واقعی برای نیروها مثل پدر بود. با بچه‌ها کشتی می‌گرفت، شوخی می‌کرد و به حرف‌هایشان گوش می‌داد همه قبولش داشتند و برای همین، حرفش هیچ وقت زمین نمی‌ماند. من با کمال تاسف می‌گویم: «بابارستمی با رفتنش همه ما را یتیم کرد.»🍃🍃
#سردار شهید دفاع مقدس،محمدجواد، (بهمن) درولی
🍃🌷🍃
سال 1340# در دزفول متولد شد. دوران دبستان خود را با موفقیت اما در محرومیت و فقر گذراند.

سالهای ورود به دبیرستانش مصادف شد با اوج خفقان و اختناق ساواک و حکومت پهلوی.

در همان دوران شروع به #مطالعه کرد. #جلسات مخفیانه را به همراه دوستان و برادرانس در خانه برگزار می‌کرد و آنان را همانند خود آماده #قیام علیه حکومت پهلوی می‌کرد.
🍃🌷🍃
ایشان در دوران انقلاب در اکثریت #فعالیت های انقلابی نقش ایفا کرد  و پس از پیروزی انقلاب هم به #عضویت شورای #فرماندهی سپاه دزفول درآمد.
🍃🌷🍃
با آغاز #جنگ تحمیلی، حضور خستگی ناپذیرش در #جبهه های جنگ در بین دوستانش هم #مثال زدنی بود.
🍃🌷🍃
#جبهه های «پاوه» ، «ایلام»، «کوشک و دال پری»، «کرخه»، «دشت عباس و شوش»، «سایت 5»، «پاسگاه زید» و... ایشان را خوب می‌شناختند.
🍃🌷🍃
در سال 61# در آزمون #کنکور شرکت کرد و بعد از کنکور مجددا به #جبهه بازگشت.
🍃🌷🍃
پس از مدتی برادرانش به ایشان اطلاع دادند که در رشته #مهندسی متالوژی دانشگاه «علم و صنعت تهران» قبول شده و باید برای ادامه تحصیل به تهران برود.
🍃🌷🍃
به روایت از یکی از دوستان#شهید:

در سال 64#شهيد علی راحتی #مسؤول #اطلاعات گردان #حضرت قاسم(ع)🌷 بود.#شهيد بزرگوار در چادر #فرماندهی نمی خوابيد.
🍃🌷🍃
#شبها به #چادر #گروهان 1 #دسته 1 كه اكثر نيروهای آن بچه های شهرستان خوی بودند، می آمد چادر ما شبها در آنجا می خوابيد.
🍃🌷🍃
#شهید علی راحتی ،خيلي #باصفا بود. در مدتی كه با هم بوديم #نماز #شبش ترك نمی شد. خوشا به حالش.😭😭😭
🍃🌷🍃
با گذشت ایام، به دنبال محیط بزرگتری بود لذا با اصرار، پدر را راضی کرد تادر اردبیل خانه ای بخرند.

ایشان با بقیه برادرانش خیلی فرق داشت، از نظر #درستی و #اسلام خواهی، #اخلاق و #معرفت از همه #مقدم بود، از #بی نماز ها‌، افرادی که #غیبت می کردند و #تهمت می زدند، ‌بدش می آمد.
🍃🌷🍃
به همراه #برادرانش در #تظاهرات شرکت می کرد ،زمان #پیروزی انقلاب #سی و پنج سال داشت ،#همراه افرادی بود که به #شهربانی حمله کردند و در #دستگیری یکی از عوامل رژیم #شرکت داشت.
🍃🌷🍃
بعد از #پیروزی انقلاب به #بسیج پیوست و حدود #چهار سال #بدون #دریافت حقوق #خدمت کرد.
🍃🌷🍃
با #شروع #جنگ تحمیلی در آستانه ۴۰#سالگی قرار داشت، به #جبهه رفت، در طول #پنج سال #اکثر اوقات خود را در #جبهه بود وبه "حبیب ابن مظاهر" #شهرت یافته بود.
🍃🌷🍃
#سمت #فرماندهی #گردان انصار و #فرماندهی#گردان 72 ثارالله –#جمعی لشکر 31 عاشورا–و همچنین #مسئولیت #تعاون لشکر را به عهده داشت.
🍃🌷🍃
از صبح روزبعد همزمان با طلوع خورشید بار دیگر #عملیات #جست‌وجو آغاز شد تا اینکه سرانجام #پیکر #شهید مجتبی یزدان‌پناه و  #شهید علی هلاکویی هم #کشف شد.
🍃🌷🍃
شب بعدپیکر#شهید علی هلاکویی، به گلستان منتقل شد، صبح روز بعد  با حضور باشکوه مردم #شهیدپرور و #ولایت‌مدار از مقابل ستاد #فرماندهی انتظامی مینودشت تشییع و در #زادگاه ایشان خاکسپاری شد.
🍃🌷🍃
«پدر و مادرش هر دو ناشنوا و تحت حمایت بهزیستی هستند. با اینکه چند فرزند دیگر هم هستند اما ایشان برایشان طور دیگری بود و همیشه چشم‌انتظارش بودند تا از #سربازی برگردد.»💔
🍃🌷🍃
«حتی چند مرتبه از بهزیستی نامه برد تا شاید به خاطر پدر و مادرش به ایشان انتقالی بدهند اما نشد که نشد.»😔
🍃🌷🍃
خبر #شهادت ایشان را عمویش به خانواده اش داد،وقتی مادر #شهید فهمید گریه امانش را برید و نفسش بند آمد.😔 پدرش هم حالش بد شد چون  منتظر بودند بهار شود و #فرزند #شهیدشان علی هلاکویی برگردد.💔
🍃🌷🍃
سرانجام ۳#شهید #محمد نوری #مجتبی یزدان پناه و #علی هلاکویی هم بر اثر #جاری شدن #سیلاب در #برجک 2 #پاسگاه 93 شهرستان #مرزی میرجاوه استان سیستان و بلوچستان به #شهادت رسیدند.
🍃🌷🍃
#سردار شهید دفاع مقدس،محمدجواد، (بهمن) درولی
🍃🌷🍃
سال 1340# در دزفول متولد شد. دوران دبستان خود را با موفقیت اما در محرومیت و فقر گذراند.

سالهای ورود به دبیرستانش مصادف شد با اوج خفقان و اختناق ساواک و حکومت پهلوی.

در همان دوران شروع به #مطالعه کرد. #جلسات مخفیانه را به همراه دوستان و برادرانس در خانه برگزار می‌کرد و آنان را همانند خود آماده #قیام علیه حکومت پهلوی می‌کرد.
🍃🌷🍃
ایشان در دوران انقلاب در اکثریت #فعالیت های انقلابی نقش ایفا کرد  و پس از پیروزی انقلاب هم به #عضویت شورای #فرماندهی سپاه دزفول درآمد.
🍃🌷🍃
با آغاز #جنگ تحمیلی، حضور خستگی ناپذیرش در #جبهه های جنگ در بین دوستانش هم #مثال زدنی بود.
🍃🌷🍃
#جبهه های «پاوه» ، «ایلام»، «کوشک و دال پری»، «کرخه»، «دشت عباس و شوش»، «سایت 5»، «پاسگاه زید» و... ایشان را خوب می‌شناختند.
🍃🌷🍃
در سال 61# در آزمون #کنکور شرکت کرد و بعد از کنکور مجددا به #جبهه بازگشت.
🍃🌷🍃
پس از مدتی برادرانش به ایشان اطلاع دادند که در رشته #مهندسی متالوژی دانشگاه «علم و صنعت تهران» قبول شده و باید برای ادامه تحصیل به تهران برود.
🍃🌷🍃
به روایت از یکی از دوستان#شهید:

در سال 64#شهيد علی راحتی #مسؤول #اطلاعات گردان #حضرت قاسم(ع)🌷 بود.#شهيد بزرگوار در چادر #فرماندهی نمی خوابيد.
🍃🌷🍃
#شبها به #چادر #گروهان 1 #دسته 1 كه اكثر نيروهای آن بچه های شهرستان خوی بودند، می آمد چادر ما شبها در آنجا می خوابيد.
🍃🌷🍃
#شهید علی راحتی ،خيلي #باصفا بود. در مدتی كه با هم بوديم #نماز #شبش ترك نمی شد. خوشا به حالش.😭😭😭
🍃🌷🍃
با گذشت ایام، به دنبال محیط بزرگتری بود لذا با اصرار، پدر را راضی کرد تادر اردبیل خانه ای بخرند.

ایشان با بقیه برادرانش خیلی فرق داشت، از نظر #درستی و #اسلام خواهی، #اخلاق و #معرفت از همه #مقدم بود، از #بی نماز ها‌، افرادی که #غیبت می کردند و #تهمت می زدند، ‌بدش می آمد.
🍃🌷🍃
به همراه #برادرانش در #تظاهرات شرکت می کرد ،زمان #پیروزی انقلاب #سی و پنج سال داشت ،#همراه افرادی بود که به #شهربانی حمله کردند و در #دستگیری یکی از عوامل رژیم #شرکت داشت.
🍃🌷🍃
بعد از #پیروزی انقلاب به #بسیج پیوست و حدود #چهار سال #بدون #دریافت حقوق #خدمت کرد.
🍃🌷🍃
با #شروع #جنگ تحمیلی در آستانه ۴۰#سالگی قرار داشت، به #جبهه رفت، در طول #پنج سال #اکثر اوقات خود را در #جبهه بود وبه "حبیب ابن مظاهر" #شهرت یافته بود.
🍃🌷🍃
#سمت #فرماندهی #گردان انصار و #فرماندهی#گردان 72 ثارالله –#جمعی لشکر 31 عاشورا–و همچنین #مسئولیت #تعاون لشکر را به عهده داشت.
🍃🌷🍃
در تاریخ ۱۵#فروردین ۱۳۶۰#هشت #فروند هواپیمای فانتوم از #پایگاه هوایی #همدان به #پرواز درآمدند  و با #چهار بار #سوخت گیری #هوایی و #پشت سر گذاشتن مسافتی بالغ بر #هزار کیلومتر، #پایگاه‌های الولید را #بمباران و همگی #سالم برگشتند.
🍃🌷🍃
از سوی #فرماندهی به #پایگاه ششم شکاری #مأموریت داده شد تا #پل العماره را بزنند، ایشان و چند تن از #خلبانان #شجاع این #پایگاه انتخاب شدند. پل، درست وسط شهر بود.
🍃🌷🍃
وقتی روی #پل رسیدند،#حملات ضد هوایی دشمن به #اوج خود رسیده بود و #اتومبیل‌هایی که مشخص بود #شخصی است، روی پل در حال #حرکت بودند، ایشان با #پذیرفتن #خطر دو رزد و پس از سعبور آنها، #پل را #سرنگون کرد.
🍃🌷🍃
وقتی از ایشان سئوال کردند، چرا چنین کردی، گفت: «فرزندی #یک ساله دارم، یک لحظه احساس کردم که ممکنه، توی #ماشین #بچه‌ای مثل «آرش» من باشه و چگونه قبول کنم که #پدری #بچه سوخته اش را در #آغوش بگیرد؟»😔
🍃🌷🍃
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#رهبرم تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد

من بهشت رضوان رو بی علی نمی خواهم

روزت مبارک جانان ❤️

‌‌┄┅┅٭❅٭┅┅┄
#درکشور عشق مقتدا امام خامنه ای ست
#فرماندهی ما وکل قوا امام خامنه ای ست
#آنروز که عزیز مصر حضرت یوسف بود
#امروز عزیز دل ما امام خامنه‌ای ست

┄┅┅٭┅┅┄
🇮🇷لَبَّیْڪ‌ یا‌خامَنہ‌اے‌ لَبَّیْڪ‌ یا‌حُسَیْن‌ است
.