به روایت از برادر #شهید:
ما یک خانواده مذهبی داریم. پسردایی و #پسرخاله مادرم از شهدای دفاع مقدس هستند و سابقه #ایثارگری در بین اقوام و خانواده ما وجود داشت.
🍃🌷🍃
ما بیشتر #دوست بودیم تا برادر. هر هفته که منزل پدری جمع میشدیم، با هم شوخی میکردیم و کشتی میگرفتیم. #مهدی یک اخلاقی که داشت، به همه چه #کوچک و چه #بزرگ #احترام میگذاشت.😭
🍃🌷🍃
با #اصرار به #سوریه رفته بود. چون در بخش #اداری #هوافضای #سپاه کار میکرد، مسئولانش میگفتند اینجا به #تواناییهای او بیشتر #نیاز دارند.
🍃🌷🍃
بعدها فهمیدیم که ۸#ماه برای #اعزام به #سوریه #تلاش کرده بود. البته حرفی از #اعزام به ما نمیزد. میدانستم که #علاقهمند به #خدمت در #جبهه #مقاومت اسلامی است.
🍃🌷🍃
میگفت: دوست دارد به #کمک #مردم مظلوم #یمن برود. اما از موضوع #سوریه اصلاً خبر نداشتم. فقط همسرش میدانست که #پیگیر #رفتن است.
🍃🌷🍃
نمیخواست #نگرانش بشیم😔خصوصاً مادرمان که رماتیسم مفصلی دارد و تحریکات عصبی میتواند بیماریاش را تشدید کند.😔
🍃🌷🍃
ما یک خانواده مذهبی داریم. پسردایی و #پسرخاله مادرم از شهدای دفاع مقدس هستند و سابقه #ایثارگری در بین اقوام و خانواده ما وجود داشت.
🍃🌷🍃
ما بیشتر #دوست بودیم تا برادر. هر هفته که منزل پدری جمع میشدیم، با هم شوخی میکردیم و کشتی میگرفتیم. #مهدی یک اخلاقی که داشت، به همه چه #کوچک و چه #بزرگ #احترام میگذاشت.😭
🍃🌷🍃
با #اصرار به #سوریه رفته بود. چون در بخش #اداری #هوافضای #سپاه کار میکرد، مسئولانش میگفتند اینجا به #تواناییهای او بیشتر #نیاز دارند.
🍃🌷🍃
بعدها فهمیدیم که ۸#ماه برای #اعزام به #سوریه #تلاش کرده بود. البته حرفی از #اعزام به ما نمیزد. میدانستم که #علاقهمند به #خدمت در #جبهه #مقاومت اسلامی است.
🍃🌷🍃
میگفت: دوست دارد به #کمک #مردم مظلوم #یمن برود. اما از موضوع #سوریه اصلاً خبر نداشتم. فقط همسرش میدانست که #پیگیر #رفتن است.
🍃🌷🍃
نمیخواست #نگرانش بشیم😔خصوصاً مادرمان که رماتیسم مفصلی دارد و تحریکات عصبی میتواند بیماریاش را تشدید کند.😔
🍃🌷🍃
به روایت از همسر#شهید:
در آخرین مرخصی که آمده بود علناً به او گفتم که فکر میکنم واقعاً کامل شدهای یک شب قبل از اینکه با او صحبت کنم به محاسن سفیدش نگاهی کرد و احساس کردم که تغییر کرده.😭
🍃🌷🍃
قبل از آن ۴۵#روز به #مأموریت رفته بود و حال و هوایی دیگر داشت و بچهها هم اذعان میکردند که با همه گرمتر بود.
🍃🌷🍃
وقتی که #مرخصی او تمام شد و رفت دقیقاً #شب #لیله الرغائب خبر آوردند که #شهید شده 😭😭نمیدانستم باید باور کنم یا خیر؛ نمیدانستم باید چه بگویم.😭
🍃🌷🍃
نتیجه این همه #سال #مجاهدت و #تلاشهایش این شد که امروز در #جوار #امام حسین (ع)🌷#جایگاه عالی دارد و این مرا آرامش میدهد و امیدواریم بتوانیم راهشان را ادامه بدهیم.
🍃🌷🍃
بیان میکرد که دوست ندارم همه جا درباره #خاطرات و #کارهای من صحبت کنید و بسیار #تو دار بود،اصلاً به ما چیزی نمیگفت. بسیار میترسید که #ریا شود و بسیار #میترسید که #خودنمایی کند و این #امر #مراقبتهای او را نشان میداد.
🍃🌷🍃
چندان #عادت نداشت درباره #کارهایی که میکند صحبت کند برای همین از #بزرگ مردیهایش کسی چیزی #نمیداند او حتی #دوست نداشت #مسائلی که میدانیم جایی #بازگو شود.
در آخرین مرخصی که آمده بود علناً به او گفتم که فکر میکنم واقعاً کامل شدهای یک شب قبل از اینکه با او صحبت کنم به محاسن سفیدش نگاهی کرد و احساس کردم که تغییر کرده.😭
🍃🌷🍃
قبل از آن ۴۵#روز به #مأموریت رفته بود و حال و هوایی دیگر داشت و بچهها هم اذعان میکردند که با همه گرمتر بود.
🍃🌷🍃
وقتی که #مرخصی او تمام شد و رفت دقیقاً #شب #لیله الرغائب خبر آوردند که #شهید شده 😭😭نمیدانستم باید باور کنم یا خیر؛ نمیدانستم باید چه بگویم.😭
🍃🌷🍃
نتیجه این همه #سال #مجاهدت و #تلاشهایش این شد که امروز در #جوار #امام حسین (ع)🌷#جایگاه عالی دارد و این مرا آرامش میدهد و امیدواریم بتوانیم راهشان را ادامه بدهیم.
🍃🌷🍃
بیان میکرد که دوست ندارم همه جا درباره #خاطرات و #کارهای من صحبت کنید و بسیار #تو دار بود،اصلاً به ما چیزی نمیگفت. بسیار میترسید که #ریا شود و بسیار #میترسید که #خودنمایی کند و این #امر #مراقبتهای او را نشان میداد.
🍃🌷🍃
چندان #عادت نداشت درباره #کارهایی که میکند صحبت کند برای همین از #بزرگ مردیهایش کسی چیزی #نمیداند او حتی #دوست نداشت #مسائلی که میدانیم جایی #بازگو شود.
به روایت از همسر#شهید:
در آخرین مرخصی که آمده بود علناً به او گفتم که فکر میکنم واقعاً کامل شدهای یک شب قبل از اینکه با او صحبت کنم به محاسن سفیدش نگاهی کرد و احساس کردم که تغییر کرده.😭
🍃🌷🍃
قبل از آن ۴۵#روز به #مأموریت رفته بود و حال و هوایی دیگر داشت و بچهها هم اذعان میکردند که با همه گرمتر بود.
🍃🌷🍃
وقتی که #مرخصی او تمام شد و رفت دقیقاً #شب #لیله الرغائب خبر آوردند که #شهید شده 😭😭نمیدانستم باید باور کنم یا خیر؛ نمیدانستم باید چه بگویم.😭
🍃🌷🍃
نتیجه این همه #سال #مجاهدت و #تلاشهایش این شد که امروز در #جوار #امام حسین (ع)🌷#جایگاه عالی دارد و این مرا آرامش میدهد و امیدواریم بتوانیم راهشان را ادامه بدهیم.
🍃🌷🍃
بیان میکرد که دوست ندارم همه جا درباره #خاطرات و #کارهای من صحبت کنید و بسیار #تو دار بود،اصلاً به ما چیزی نمیگفت. بسیار میترسید که #ریا شود و بسیار #میترسید که #خودنمایی کند و این #امر #مراقبتهای او را نشان میداد.
🍃🌷🍃
چندان #عادت نداشت درباره #کارهایی که میکند صحبت کند برای همین از #بزرگ مردیهایش کسی چیزی #نمیداند او حتی #دوست نداشت #مسائلی که میدانیم جایی #بازگو شود.
در آخرین مرخصی که آمده بود علناً به او گفتم که فکر میکنم واقعاً کامل شدهای یک شب قبل از اینکه با او صحبت کنم به محاسن سفیدش نگاهی کرد و احساس کردم که تغییر کرده.😭
🍃🌷🍃
قبل از آن ۴۵#روز به #مأموریت رفته بود و حال و هوایی دیگر داشت و بچهها هم اذعان میکردند که با همه گرمتر بود.
🍃🌷🍃
وقتی که #مرخصی او تمام شد و رفت دقیقاً #شب #لیله الرغائب خبر آوردند که #شهید شده 😭😭نمیدانستم باید باور کنم یا خیر؛ نمیدانستم باید چه بگویم.😭
🍃🌷🍃
نتیجه این همه #سال #مجاهدت و #تلاشهایش این شد که امروز در #جوار #امام حسین (ع)🌷#جایگاه عالی دارد و این مرا آرامش میدهد و امیدواریم بتوانیم راهشان را ادامه بدهیم.
🍃🌷🍃
بیان میکرد که دوست ندارم همه جا درباره #خاطرات و #کارهای من صحبت کنید و بسیار #تو دار بود،اصلاً به ما چیزی نمیگفت. بسیار میترسید که #ریا شود و بسیار #میترسید که #خودنمایی کند و این #امر #مراقبتهای او را نشان میداد.
🍃🌷🍃
چندان #عادت نداشت درباره #کارهایی که میکند صحبت کند برای همین از #بزرگ مردیهایش کسی چیزی #نمیداند او حتی #دوست نداشت #مسائلی که میدانیم جایی #بازگو شود.