🌹محفل شهدا🌹
600 subscribers
49.6K photos
42.1K videos
688 files
1.89K links
اللهم صل علی محمد وآل محمد و عجل الفرجهم اینجا محفل شهداست به محفل شهدا خوش آمدید
Download Telegram
#پزشک مدافع سلامت،#شهید اصغر آقامحمدی
🍃🌷🍃
ایشان #فوق تخصص ایمونولوژی و #آلرژی اطفال و #رئیس مرکز #تحقیقات نقص ایمنی #دانشگاه تهران بود.
🍃🌷🍃
درتاریخ  ۱۳۳۰/۳/۸# در اهواز در یک محله متوسط به اسم لشکر آباد به دنیا آمد، پدر و مادرش اصالتاً ملایری بودند که به اهواز مهاجرت و سال ها در اهواز زندگی کردند.
🍃🌷🍃
۴#خواهر و برادر بودند ، در دوره دبستان خیلی درسخوان نبود و سطح دبستانشان هم نیز از سطح بالای آموزشی برخوردار نبود. 

#ویژگی بارزی که ایشان داشت این بود که #پرسشگر بود و #دوست داشت همه چیز را بداند.
🍃🌷🍃
در دوران ابتدائی دوست داشت #حقوق بخواند. دلیل این علاقه هنوز هم برایش روشن نیست.  بهرحال دوره دبیرستان را در دبیرستان دکتر حسابی طی کرد.
🍃🌷🍃
سال اول امتحان کنکور به دلیل عدم انتخاب مناسب و آشنا نبودن در آزمون کنکور قبول نشد.

با #تلاش شبانه روزی،ایشان در سال دوم در #رشته #پزشکی پذیرفته شد و بعد از #اتمام سال دوم با گرفتن #موافقت به #دانشگاه جندی شاپور اهواز منتقل شد و در سال 1357#فارغ التحصیل شد.
🍃🌷🍃
ایشان ودیگر#آتش‌نشانان موفق شدند ۱۵#نفر از #ساكنان #آپارتمان را از خطر #مرگ نجات بدهند كه در بين آنها #چند #كودك نيز #حضور داشتند.
🍃🌷🍃
#پيرزن معلول   ۸۶#ساله ای هم  در #زيرزمين #منزل مسكونی گرفتار شده بود. ایشان  زمانی كه برای #نجات #پیرزن رفته بود، ناگهان از #حال رفت و #نقش بر زمين شد.
🍃🌷🍃
دقايقی بعد وقتی #آتش‌نشانان ديگر به #زيرزمين آمدند ایشان را ديدند كه #بی حال روی #زمين افتاده بود و کمکش کردند. آنها #پيرزن #معلول و ایشان را از #زيرزمين خارج كردند اما بررسی ها نشان مي‌داد كه پيرزن #جانش را از #دست داده.😔
🍃🌷🍃
با اين حال ایشان كه #بيهوش بود به #بيمارستان منتقل شد ولی  با وجود #تلاش پزشكان #جان خود را از دست داد و به #شهادت رسید.
🍃🌷🍃
به روایت از #آقای محمدپور، #فرمانده #آتش‌نشانان اعزامی #ايستگاه‌27 :
وقتي به محل حادثه رسيديم با دود و آتش‌زيادی روبه‌رو شديم طوری كه اصلا باور نمي‌كرديم اين #حريق و #دود متعلق به يك #ساختمان #مسكونی باشد.
🍃🌷🍃
#ايستگاه ما،#نخستين گروهی بود كه به آنجا رسيد.با ديدن حريق دستورات لازم را دادم. #گروهی به #جدال با #شعله‌های آتش پرداختند و #گروه ديگر سعی
می كردند #ساكنان خانه را #نجات دهند.
🍃🌷🍃
ما از طريق #نردبان و هر #روزنه‌‌ای كه پيدا می شد، #تلاش می كرديم، #ساكنان را خارج كنيم. #علی قانع هم وقتی شنيد عده‌ای در #زيرزمين هستند، به #دل #آتش‌زد تا آنها را #نجات دهد.
🍃🌷🍃
لحظات #سخت و #وحشتناكی بود. همچنان در حال #هدايت #آتش‌نشانان بودم كه به من خبر دادند #علی دچار #حادثه شده.😭
#علی مثل پسرم بود.😭😭😭
🍃🌷🍃
مدتی قبل از #ايستگاه ديگری به ايستگاه ما آمده بود اما در همين مدت #خودش را توی #دل همه جا كرده بود. هر جا با #مشكلی روبه‌رو ميی شديم، در نهايت #او بود كه #چاره‌جویی می كرد.😭
🍃🌷🍃
#شهید دفاع مقدس علی راحتی
🍃🌷🍃
در تاریخ   ۱۳۴۵/۱۱/۹#   در شهر خوی در خانواده ای متدین ومذهبی متولدشد.

#هوش سرشارش از همان اوایل زندگی، #نظرها را به خود معطوف داشته و #چهره نورانی اش #آينده روشن و #درخشانش را نويد می داد.
🍃🌷🍃
دوران نوجوانی اش كه مصادف با #روزهای پرشور #انقلاب بود در #سنگر #مسجد بود و #تلاش #مخلصانه ای داشت.
🍃🌷🍃
آنچه بيشتر از هر چيز روح ایشان را آرام و روان تشنه اش را سيراب  می كرد #انس و #الفت روزافزونش با #آيات دلنشين #قرآن بود.
🍃🌷🍃
بعد از #پيروزی انقلاب ایشان با #اعتقاد خالصانه ای كه به #ولايت فقيه داشت #عضوی دلسوز و #خستگی ناپذير در پايگاه #شهدا بود ، تحصيلاتش را هم در دبيرستان #شهيدمدنی ادامه داد.
🍃🌷🍃
تا اينكه با #شروع جنگ تحميلی #لباس مقدس #بسيجی را بر تن كرده و عازم #جبهه هاي حق عليه باطل شد تا از #حريم انقلاب و #امامش #دفاع کند.
🍃🌷🍃
آوازه ی #کارهای خیری که به انجام رسانده تا نقاط دوری همچون جزیره ی کیش هم رسیده و من از سوی برخی از دوستان در این مناطق پیام‌ های تسلیتی دریافت کردم که آنها برای من ارسال کرده بودند.

چون زمینه ی کاری من هم مرتبط با موضوعات #عمرانی بود در رفت و آمدی که به کارگاه ساختمانی پسرم و همکارانش داشتم همیشه #سخت کوشی و #تلاش او زبانزد همه بود. همه از #امانتداری پسرم تعریف می‌کردند.😔

#به روایت از مادرشهید :

پسرم کم‌ حرف و #گزیده‌ گو بود و همه را از پر حرفی نهی می‌ کرد. جوانی فعال و مبتکر بود که در خانه به عنوان یک مرجع تعریف شده بود. همه چیز را با استناد به منابعی که آنها را مطالعه کرده بود پاسخ می‌ داد و این گونه نبود که از خودش حرفی بزند.😔

به عنوان مادر هیچ وقت ندیدم که مثلاً همیشه قرآن دست پسرم باشد اما وقتی صحبتی در زمینه ی علوم اسلامی میان اعضای خانواده پیش می‌ آمد او با دلیل و برهان و اشاره به #سوره‌ ای از قرآن به ما پاسخ می‌ گفت و ما تعجب می کردیم که چه زمانی فرصت کرده است که این گونه در قرآن و مفاهیم آن عمیق شود؟😔
#شهید دفاع مقدس علی راحتی
🍃🌷🍃
در تاریخ   ۱۳۴۵/۱۱/۹#   در شهر خوی در خانواده ای متدین ومذهبی متولدشد.

#هوش سرشارش از همان اوایل زندگی، #نظرها را به خود معطوف داشته و #چهره نورانی اش #آينده روشن و #درخشانش را نويد می داد.
🍃🌷🍃
دوران نوجوانی اش كه مصادف با #روزهای پرشور #انقلاب بود در #سنگر #مسجد بود و #تلاش #مخلصانه ای داشت.
🍃🌷🍃
آنچه بيشتر از هر چيز روح ایشان را آرام و روان تشنه اش را سيراب  می كرد #انس و #الفت روزافزونش با #آيات دلنشين #قرآن بود.
🍃🌷🍃
بعد از #پيروزی انقلاب ایشان با #اعتقاد خالصانه ای كه به #ولايت فقيه داشت #عضوی دلسوز و #خستگی ناپذير در پايگاه #شهدا بود ، تحصيلاتش را هم در دبيرستان #شهيدمدنی ادامه داد.
🍃🌷🍃
تا اينكه با #شروع جنگ تحميلی #لباس مقدس #بسيجی را بر تن كرده و عازم #جبهه هاي حق عليه باطل شد تا از #حريم انقلاب و #امامش #دفاع کند.
🍃🌷🍃
#۳نفر #شهدای مدافع وطن ومرزبان هستند که دوسال پیش در روز  ۱۳۹۷/۱۲/۱۱#   به #شهادت رسیدند.
🍃🌷🍃
از سمت راست،#محمد نوری ، #سرباز وظیفه #مجتبی یزدان پناه و #سرباز وظیفه #علی هولاکوئی هستند.
🍃🌷🍃
#صبح شنبه ۹۷/۱۲/۱۱#  باران شدیدی در مناطقی از #سیستان و بلوچستان شروع به باریدن کرد. هر لحظه بر شدت بارش افزوده می‌شد و به‌دلیل شرایط اقلیمی منطقه، باران موجب جاری شدن سیلاب در برخی مناطق شد.😔

#بارش باران در منطقه #مرزی میرجاوه دوچندان بود و بیشتر منطقه دچار آب‌گرفتگی شده بود.😔

حدود ساعت10:30# بود که #دیده‌بان برجک۲ #پاسگاه۹۳ میرجاوه در #نقطه صفر مرزی #سیلاب گسترده‌ای را دید که از سوی پاکستان به طرف برجک به‌راه افتاده.😔

به‌دلیل اینکه خاک منطقه ماسه‌ای است و ممکن بود سیلاب با شستن زیر #برجک باعث #تخریب آن شد،این ۳#نفر عزیز از #نیروهای داخل برجک برای #منحرف کردن مسیر سیلاب از #برجک خارج شدند.
🍃🌷🍃
با #تجهیزات ابتدایی که در اختیار داشتند #تلاش کردند #خاکریز کوچکی جلوی #برجک ایجاد کنند تا شاید #سیلاب آسیبی به #برجک وارد نکند.
🍃🌷🍃
در میان #گل و لای ناشی از #سیلاب و #بارش شدید با همه #وجود برای #حفظ #برجک نگهبانی تلاش کردند هر لحظه بارش باران #شدیدتر و #سیلاب با #قدرت بیشتری به #برجک نزدیک می‌شد.😔
🍃🌷🍃
درحالی‌که این ۳#عزیز همچنان در حال #تلاش بودند، سیلاب بزرگ‌تری به سوی آنها #هجوم آورد،#قدرت این #سیلاب به‌حدی بود که هر ۳# نفر را با خود برد.😔
🍃🌷🍃
و #دیده‌بان برجک که نمی‌توانست از آنجا خارج بشه  همان لحظه ماجرا را به پاسگاه مرزی گزارش کرد.
🍃🌷🍃
این در حالی بود که از دست #نیروهایی که در #۶برجک‌های مجاور بودند نیز کاری ساخته نبود و به‌دلیل #باتلاقی شدن منطقه هیچ کدام نمی‌توانستند از #برجک‌شان خارج شوند.😔

دقایقی از این #حادثه گذشته بود که 4فروند بالگرد راهی محل #حادثه شدند و جست‌وجوها برای یافتن  ۳#عزیز که #سیلاب با خود برده بود، آغاز شد.
🍃🌷🍃
چند ساعت بعد با وجود اینکه هوا تاریک شده بود اما #جست‌وجوها ادامه یافت تا اینکه #پیکر #شهید محمد نوری که از #نیروهای کادری م#رزبانی بود چند کیلومتر دورتر از #برجک محل #خدمت کشف شد.😔
🍃🌷🍃
کشف #پیکر #محمد نشان می‌داد به‌احتمال زیاد 2#مرزبان دیگه که سرباز وظیفه هستند، هم #جان خود را از دس
آوازه ی #کارهای خیری که به انجام رسانده تا نقاط دوری همچون جزیره ی کیش هم رسیده و من از سوی برخی از دوستان در این مناطق پیام‌ های تسلیتی دریافت کردم که آنها برای من ارسال کرده بودند.

چون زمینه ی کاری من هم مرتبط با موضوعات #عمرانی بود در رفت و آمدی که به کارگاه ساختمانی پسرم و همکارانش داشتم همیشه #سخت کوشی و #تلاش او زبانزد همه بود. همه از #امانتداری پسرم تعریف می‌کردند.😔

#به روایت از مادرشهید :

پسرم کم‌ حرف و #گزیده‌ گو بود و همه را از پر حرفی نهی می‌ کرد. جوانی فعال و مبتکر بود که در خانه به عنوان یک مرجع تعریف شده بود. همه چیز را با استناد به منابعی که آنها را مطالعه کرده بود پاسخ می‌ داد و این گونه نبود که از خودش حرفی بزند.😔

به عنوان مادر هیچ وقت ندیدم که مثلاً همیشه قرآن دست پسرم باشد اما وقتی صحبتی در زمینه ی علوم اسلامی میان اعضای خانواده پیش می‌ آمد او با دلیل و برهان و اشاره به #سوره‌ ای از قرآن به ما پاسخ می‌ گفت و ما تعجب می کردیم که چه زمانی فرصت کرده است که این گونه در قرآن و مفاهیم آن عمیق شود؟😔
#شهید دفاع مقدس علی راحتی
🍃🌷🍃
در تاریخ   ۱۳۴۵/۱۱/۹#   در شهر خوی در خانواده ای متدین ومذهبی متولدشد.

#هوش سرشارش از همان اوایل زندگی، #نظرها را به خود معطوف داشته و #چهره نورانی اش #آينده روشن و #درخشانش را نويد می داد.
🍃🌷🍃
دوران نوجوانی اش كه مصادف با #روزهای پرشور #انقلاب بود در #سنگر #مسجد بود و #تلاش #مخلصانه ای داشت.
🍃🌷🍃
آنچه بيشتر از هر چيز روح ایشان را آرام و روان تشنه اش را سيراب  می كرد #انس و #الفت روزافزونش با #آيات دلنشين #قرآن بود.
🍃🌷🍃
بعد از #پيروزی انقلاب ایشان با #اعتقاد خالصانه ای كه به #ولايت فقيه داشت #عضوی دلسوز و #خستگی ناپذير در پايگاه #شهدا بود ، تحصيلاتش را هم در دبيرستان #شهيدمدنی ادامه داد.
🍃🌷🍃
تا اينكه با #شروع جنگ تحميلی #لباس مقدس #بسيجی را بر تن كرده و عازم #جبهه هاي حق عليه باطل شد تا از #حريم انقلاب و #امامش #دفاع کند.
🍃🌷🍃
ایشان ودیگر#آتش‌نشانان موفق شدند ۱۵#نفر از #ساكنان #آپارتمان را از خطر #مرگ نجات بدهند كه در بين آنها #چند #كودك نيز #حضور داشتند.
🍃🌷🍃
#پيرزن معلول   ۸۶#ساله ای هم  در #زيرزمين #منزل مسكونی گرفتار شده بود. ایشان  زمانی كه برای #نجات #پیرزن رفته بود، ناگهان از #حال رفت و #نقش بر زمين شد.
🍃🌷🍃
دقايقی بعد وقتی #آتش‌نشانان ديگر به #زيرزمين آمدند ایشان را ديدند كه #بی حال روی #زمين افتاده بود و کمکش کردند. آنها #پيرزن #معلول و ایشان را از #زيرزمين خارج كردند اما بررسی ها نشان مي‌داد كه پيرزن #جانش را از #دست داده.😔
🍃🌷🍃
با اين حال ایشان كه #بيهوش بود به #بيمارستان منتقل شد ولی  با وجود #تلاش پزشكان #جان خود را از دست داد و به #شهادت رسید.
🍃🌷🍃
به روایت از #آقای محمدپور، #فرمانده #آتش‌نشانان اعزامی #ايستگاه‌27 :
وقتي به محل حادثه رسيديم با دود و آتش‌زيادی روبه‌رو شديم طوری كه اصلا باور نمي‌كرديم اين #حريق و #دود متعلق به يك #ساختمان #مسكونی باشد.
🍃🌷🍃
#ايستگاه ما،#نخستين گروهی بود كه به آنجا رسيد.با ديدن حريق دستورات لازم را دادم. #گروهی به #جدال با #شعله‌های آتش پرداختند و #گروه ديگر سعی
می كردند #ساكنان خانه را #نجات دهند.
🍃🌷🍃
ما از طريق #نردبان و هر #روزنه‌‌ای كه پيدا می شد، #تلاش می كرديم، #ساكنان را خارج كنيم. #علی قانع هم وقتی شنيد عده‌ای در #زيرزمين هستند، به #دل #آتش‌زد تا آنها را #نجات دهد.
🍃🌷🍃
لحظات #سخت و #وحشتناكی بود. همچنان در حال #هدايت #آتش‌نشانان بودم كه به من خبر دادند #علی دچار #حادثه شده.😭
#علی مثل پسرم بود.😭😭😭
🍃🌷🍃
مدتی قبل از #ايستگاه ديگری به ايستگاه ما آمده بود اما در همين مدت #خودش را توی #دل همه جا كرده بود. هر جا با #مشكلی روبه‌رو ميی شديم، در نهايت #او بود كه #چاره‌جویی می كرد.😭
🍃🌷🍃
#پزشک مدافع سلامت،#شهید اصغر آقامحمدی
🍃🌷🍃
ایشان #فوق تخصص ایمونولوژی و #آلرژی اطفال و #رئیس مرکز #تحقیقات نقص ایمنی #دانشگاه تهران بود.
🍃🌷🍃
درتاریخ  ۱۳۳۰/۳/۸# در اهواز در یک محله متوسط به اسم لشکر آباد به دنیا آمد، پدر و مادرش اصالتاً ملایری بودند که به اهواز مهاجرت و سال ها در اهواز زندگی کردند.
🍃🌷🍃
۴#خواهر و برادر بودند ، در دوره دبستان خیلی درسخوان نبود و سطح دبستانشان هم نیز از سطح بالای آموزشی برخوردار نبود. 

#ویژگی بارزی که ایشان داشت این بود که #پرسشگر بود و #دوست داشت همه چیز را بداند.
🍃🌷🍃
در دوران ابتدائی دوست داشت #حقوق بخواند. دلیل این علاقه هنوز هم برایش روشن نیست.  بهرحال دوره دبیرستان را در دبیرستان دکتر حسابی طی کرد.
🍃🌷🍃
سال اول امتحان کنکور به دلیل عدم انتخاب مناسب و آشنا نبودن در آزمون کنکور قبول نشد.

با #تلاش شبانه روزی،ایشان در سال دوم در #رشته #پزشکی پذیرفته شد و بعد از #اتمام سال دوم با گرفتن #موافقت به #دانشگاه جندی شاپور اهواز منتقل شد و در سال 1357#فارغ التحصیل شد.
🍃🌷🍃
تحصیلات خود را تا #فوق دیپلم #نظامی و پس از آن تا #لیسانس #حقوق ادامه داد و در #تیر‌ماه ۹۴# در #رشته #حقوق از دانشگاه پیام نور ملایر #فارغ‌التحصیل شد.
🍃🌷🍃
#اخلاق اسلامی  و #احترام خاصش به #والدین و #نیکی به مردم از #خصوصیات اخلاقی دیگر ایشان بود.
🍃🌷🍃
#مهربان بود، اما در مقابل کسانی که مخالف #ارزش‌های دینی و #امام بودند، #می‌ایستاد و با آنها #برخورد می‌کرد، درصدد #هدایت و #روشن کردن #واقعیت در #افکارآنان بود.
🍃🌷🍃
ایشان #ادای فریضه #امر به معروف و #نهی از منکر را در وهله اول در #خانواده و سپس در #اجتماع از #وظایف خود می‌دانست.
🍃🌷🍃
#شاگردان فعال و #متدینی را در پایگاه بسیج که در #مسجد امام حسن مجتبی(ع)🌷 #تأسیس کرده بود، #تربیت و #آموزش داده بود.
🍃🌷🍃
ایشان #ارادت خاصی نسبت به #کریم اهل بیت #امام حسن(ع)🌷داشت، برای #مسجد از #جان مایه می‌گذاشت، بسیاری از جوانان از ویژگی‌های اخلاقی تش، همچون #کمک به #فقرا شبانه و #مخفیانه #الگو برداری می‌کردند.
🍃🌷🍃
ایشان#تلاش زیادی در #برگزاری #مناسبت‌‌ها همچون #تولد و #شهادت ائمه اطهار(ع)🌷 در مسجد محله شان داشت.
🍃🌷🍃
#اولین وتنها #شهید مدافع حرم استان خراسان جنوبی، مرتضی بصیری پور
🍃🌷🍃
در تاریخ    ۱۳۶۵/۲/۱#   در روستای اسلام آباد در خانواده ای متدین ومذهبی متولدشد.

تحصیلات ابتدایی را در مدرسه تلاش بیرجند و مدرسه #شهید مولوی حسین بُر در شهر زاهدان و مقطع راهنمایی را در مدرسه راهنمایی #شهید رجایی زاهدان ادامه داد.
🍃🌷🍃
ایشان پس از به پایان رساندن دوره متوسطه راهی #خدمت مقدس سربازی شد، در #ناحیه مقاومت #بسیج زاهدان مشغول #خدمت شد.
🍃🌷🍃
در آبان 1392# به عضویت #سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در آمد و از #بدو ورود تا لحظه #شهادت لحظه ای از #تلاش برای #تحقق #آرمان‌های انقلاب اسلامی دست برنداشت.
🍃🌷🍃
ایشان متاهل بود ، طول زندگی مشترکش کمتر از  ۶#سال بود، تنها یادگارش آقا طاها زمان  #شهادت ایشان  ۳#ساله بود.
🍃🌷🍃