به کنارم تو بمان
شجریان
چه محفل آرائی چه شیرین سخنی
نمی کنم باور که مهمان منی
نمی کنم باور که با خنده خود
سکوت سنگین را چنین می شکنی
قدم نهادی در خانه من
شد تاز تو روشن کاشانه من
#سیمین_بهبهانی
#محمدرضا_شجریان
نمی کنم باور که مهمان منی
نمی کنم باور که با خنده خود
سکوت سنگین را چنین می شکنی
قدم نهادی در خانه من
شد تاز تو روشن کاشانه من
#سیمین_بهبهانی
#محمدرضا_شجریان
#بانودلکش/همره بهار
@sher_o_asal
«همره بهار»
همره بهار بیا بیا کنارم
دل به من سپار که جان تو را سپارم...
صدا #بانودلکش
شعر #لعبت_والا
آهنگ #انوشیروان_روحانی
همره بهار بیا بیا کنارم
دل به من سپار که جان تو را سپارم...
صدا #بانودلکش
شعر #لعبت_والا
آهنگ #انوشیروان_روحانی
و گفت غریب آنست که
او را از اقربا و پیوستگان خویش وحشت بود
با ایشان بیگانه باشد ...
" تذکرة الاولیاء "
" عطار نیشابوری "
او را از اقربا و پیوستگان خویش وحشت بود
با ایشان بیگانه باشد ...
" تذکرة الاولیاء "
" عطار نیشابوری "
📚#یک_دقیقه_مطالعه
راکن نباشیم...!
راکن هایی که نزدیک آب زندگی میکنند، غذایشان را قبل از خوردن در آب میشویند.
همین هم هست که اگر یک تکه قند به یک راکن بدهید انقدر در آب میشویدش تا تمامی قند ناپدید شود.
زندگی برای آدمهایی که به دنبال تحلیل وسواس گونه همه چیزند، دیر یا زود به همین نقطه میرسد؛ گاهی آنقدر شیرینی های زندگی را زیر و رو میکنند تا چیزی باقی نمیماند، گاهی زیر سوال بردن وسواسگونه همان معدود اتفاقات دلنشین زندگی، شادیها را ویران میکند.
#دکتراحمد_حلت
راکن نباشیم...!
راکن هایی که نزدیک آب زندگی میکنند، غذایشان را قبل از خوردن در آب میشویند.
همین هم هست که اگر یک تکه قند به یک راکن بدهید انقدر در آب میشویدش تا تمامی قند ناپدید شود.
زندگی برای آدمهایی که به دنبال تحلیل وسواس گونه همه چیزند، دیر یا زود به همین نقطه میرسد؛ گاهی آنقدر شیرینی های زندگی را زیر و رو میکنند تا چیزی باقی نمیماند، گاهی زیر سوال بردن وسواسگونه همان معدود اتفاقات دلنشین زندگی، شادیها را ویران میکند.
#دکتراحمد_حلت
در دنیا چیزی دشوارتر از صراحت و صداقت، و چیزی سادهتر و آسانتر از تملق وجود ندارد.
اگر در صداقت فقط جزو یکصدمین آن نادرست باشد، فوراً ناهمخوانی و ناموزونی مخصوصی به گوش میخورد و غوغایی به پا میشود و بهدنبالش رسوایی بهبار میآید. امّا در تملّق، حتّی اگر تمام اجزایش نادرست باشد، همچنان خوشایند است و نسبتاً با لذت شنیده میشود؛ گرچه این لذّت شاید ناقص باشد، باز لذّت است. تملّق هر قدر هم که ناشیانه باشد، دستکم نیمی از آن واقعی بهنظر میرسد. و در مورد همهٔ سطوح پیشرفت و لایههای جامعه نیز چنین است.
📕 جنایت و مکافات
#فئودور_داستایفسک
اگر در صداقت فقط جزو یکصدمین آن نادرست باشد، فوراً ناهمخوانی و ناموزونی مخصوصی به گوش میخورد و غوغایی به پا میشود و بهدنبالش رسوایی بهبار میآید. امّا در تملّق، حتّی اگر تمام اجزایش نادرست باشد، همچنان خوشایند است و نسبتاً با لذت شنیده میشود؛ گرچه این لذّت شاید ناقص باشد، باز لذّت است. تملّق هر قدر هم که ناشیانه باشد، دستکم نیمی از آن واقعی بهنظر میرسد. و در مورد همهٔ سطوح پیشرفت و لایههای جامعه نیز چنین است.
📕 جنایت و مکافات
#فئودور_داستایفسک
مرحبا طاير فرخ پي فرخنده پيام
خير مقدم چه خبر دوست کجا راه کدام
يا رب اين قافله را لطف ازل بدرقه باد
که از او خصم به دام آمد و معشوقه به کام
ماجراي من و معشوق مرا پايان نيست
هر چه آغاز ندارد نپذيرد انجام
گل ز حد برد تنعم نفسي رخ بنما
سرو مي نازد و خوش نيست خدا را بخرام
زلف دلدار چو زنار همي فرمايد
برو اي شيخ که شد بر تن ما خرقه حرام
مرغ روحم که همي زد ز سر سدره صفير
عاقبت دانه خال تو فکندش در دام
چشم بيمار مرا خواب نه درخور باشد
من له يقتل داء دنف کيف ينام
تو ترحم نکني بر من مخلص گفتم
ذاک دعواي و ها انت و تلک الايام
حافظ ار ميل به ابروي تو دارد شايد
جاي در گوشه محراب کنند اهل کلام
#حافظ
خير مقدم چه خبر دوست کجا راه کدام
يا رب اين قافله را لطف ازل بدرقه باد
که از او خصم به دام آمد و معشوقه به کام
ماجراي من و معشوق مرا پايان نيست
هر چه آغاز ندارد نپذيرد انجام
گل ز حد برد تنعم نفسي رخ بنما
سرو مي نازد و خوش نيست خدا را بخرام
زلف دلدار چو زنار همي فرمايد
برو اي شيخ که شد بر تن ما خرقه حرام
مرغ روحم که همي زد ز سر سدره صفير
عاقبت دانه خال تو فکندش در دام
چشم بيمار مرا خواب نه درخور باشد
من له يقتل داء دنف کيف ينام
تو ترحم نکني بر من مخلص گفتم
ذاک دعواي و ها انت و تلک الايام
حافظ ار ميل به ابروي تو دارد شايد
جاي در گوشه محراب کنند اهل کلام
#حافظ
Marziyeh - Bidad Zaman
Marziyeh - [ Listen2Music.ir ]
مرضیه
بیداد زمان
بیداد زمان
گر چه افتاد ز زلفش گرهی در کارم
همچنان چشم گشاد از کرمش میدارم
به طرب حمل مکن سرخی رویم که چو جام
خون دل عکس برون میدهد از رخسارم
پرده مطربم از دست برون خواهد برد
آه اگر زان که در این پرده نباشد بارم
پاسبان حرم دل شدهام شب همه شب
تا در این پرده جز اندیشه او نگذارم
منم آن شاعر ساحر که به افسون سخن
از نی کلک همه قند و شکر میبارم
دیده بخت به افسانه او شد در خواب
کو نسیمی ز عنایت که کند بیدارم
چون تو را در گذر ای یار نمییارم دید
با که گویم که بگوید سخنی با یارم
دوش میگفت که حافظ همه روی است و ریا
بجز از خاک درش با که بود بازارم
#حافظ
همچنان چشم گشاد از کرمش میدارم
به طرب حمل مکن سرخی رویم که چو جام
خون دل عکس برون میدهد از رخسارم
پرده مطربم از دست برون خواهد برد
آه اگر زان که در این پرده نباشد بارم
پاسبان حرم دل شدهام شب همه شب
تا در این پرده جز اندیشه او نگذارم
منم آن شاعر ساحر که به افسون سخن
از نی کلک همه قند و شکر میبارم
دیده بخت به افسانه او شد در خواب
کو نسیمی ز عنایت که کند بیدارم
چون تو را در گذر ای یار نمییارم دید
با که گویم که بگوید سخنی با یارم
دوش میگفت که حافظ همه روی است و ریا
بجز از خاک درش با که بود بازارم
#حافظ
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
برخیز تا یک سو نهیم این دلق ازرق فام را
بر باد قلاشی دهیم این شرک تقوا نام را
هر ساعت از نو قبلهای با بت پرستی میرود
توحید بر ما عرضه کن تا بشکنیم اصنام را
#سعدی
بر باد قلاشی دهیم این شرک تقوا نام را
هر ساعت از نو قبلهای با بت پرستی میرود
توحید بر ما عرضه کن تا بشکنیم اصنام را
#سعدی
دل ز تن بردی و در جانی هنوز
دردها دادی و درمانی هنوز
آشکارا سینهام بشکافتی
همچنان در سینه پنهانی هنوز
ملک دل کردی خراب از تیغ ناز
واندرین ویرانه سلطانی هنوز
هر دو عالم، قیمت خود گفتهای
نرخ بالا کن که ارزانی هنوز
ما ز گریه چون نمک بگداختیم
تو ز خنده شکرستانی هنوز
جان ز بند کالبد آزاد گشت
دل به گیسوی تو زندانی هنوز
پیری و شاهدپرستی هم خوشست!
خسروا تا کی پریشانی هنوز؟
#امیرخسرو دهلوی
دردها دادی و درمانی هنوز
آشکارا سینهام بشکافتی
همچنان در سینه پنهانی هنوز
ملک دل کردی خراب از تیغ ناز
واندرین ویرانه سلطانی هنوز
هر دو عالم، قیمت خود گفتهای
نرخ بالا کن که ارزانی هنوز
ما ز گریه چون نمک بگداختیم
تو ز خنده شکرستانی هنوز
جان ز بند کالبد آزاد گشت
دل به گیسوی تو زندانی هنوز
پیری و شاهدپرستی هم خوشست!
خسروا تا کی پریشانی هنوز؟
#امیرخسرو دهلوی
فصل گل و طرف جویبار و لب كشت،
با یك دو سه تازه دلبری حور سرشت؛
پیش آر قدح كه باده نوشان صبوح،
آسوده ز مسجدند و فارغ ز بهشت.
#عمر_خیام
با یك دو سه تازه دلبری حور سرشت؛
پیش آر قدح كه باده نوشان صبوح،
آسوده ز مسجدند و فارغ ز بهشت.
#عمر_خیام
اخگرِ داغِ جنونیم ز پا تا سرِ خویش
همچو آتش بنشینیم به خاکسترِ خویش
نوگرفتارم و در آرزویِ پروازی
از تپیدن به قفس ریخته بال و پرِ خویش
#گلشنی
همچو آتش بنشینیم به خاکسترِ خویش
نوگرفتارم و در آرزویِ پروازی
از تپیدن به قفس ریخته بال و پرِ خویش
#گلشنی