آن را که گرفت عشق تو نیست
در معرض صد گرفتکاری است
وآن است عزیز در دو عالم
کز عشق تو در هزار خواری است
هر بیخبری که قدر عشقت
مینشناسد ز خاکساری است
#شیخ_عطار_نیشابوری
در معرض صد گرفتکاری است
وآن است عزیز در دو عالم
کز عشق تو در هزار خواری است
هر بیخبری که قدر عشقت
مینشناسد ز خاکساری است
#شیخ_عطار_نیشابوری
آنچه میجویی تویی وآنچه میخواهی تویی
پس ز تو تا آنچه گم کردی ره بسیار نیست
کل کل چون جان تو آمد اگر در هر دو کون
هیچکس راهست صاعی جز تورادربار نیست
چون به جان فانی شدی آسان به جانان ره بری
زانکه از جان تا به جانان تو ره دشوار نیست
#شیخ_عطار_نیشابوری
پس ز تو تا آنچه گم کردی ره بسیار نیست
کل کل چون جان تو آمد اگر در هر دو کون
هیچکس راهست صاعی جز تورادربار نیست
چون به جان فانی شدی آسان به جانان ره بری
زانکه از جان تا به جانان تو ره دشوار نیست
#شیخ_عطار_نیشابوری
از شیخ ابوالحسن خرقانی پرسیدند: غریب کیست؟
فرمودند : غریب نه آنست که تنش در این جهان غریب است،
بلکه غریب آنست
که دلش در تن غریب بود و
سرّش در دل غریب بود
#تذکرةالاولیاء
#شیخ_ابوالحسن_خرقانی
فرمودند : غریب نه آنست که تنش در این جهان غریب است،
بلکه غریب آنست
که دلش در تن غریب بود و
سرّش در دل غریب بود
#تذکرةالاولیاء
#شیخ_ابوالحسن_خرقانی
عمری ز پی کام دل و راحت تن
گشتیم و ندیدیم جز از رنج و محن
درد آمد و گفت از بن دندان با من
راحت طلبی به کام، دندان بر کن
#سلمان_ساوجی
گشتیم و ندیدیم جز از رنج و محن
درد آمد و گفت از بن دندان با من
راحت طلبی به کام، دندان بر کن
#سلمان_ساوجی
زندگی زیباست ای زیبا پسند
زنده اندیشان به زیبایی رسند
آنقدر زیباست این بی بازگشت
کز برایش میتوان از جان گذشت
مردن عاشق نمی میراندش
در چراغ تازه می گیراندش
باغها را گرچه دیوارو در است
از هواشان راه با یکدیگر است
شاخه ها را از جدایی گر غم است
ریشه هاشان دست در دست هم است
هوشنگ_ابتهاج
زنده اندیشان به زیبایی رسند
آنقدر زیباست این بی بازگشت
کز برایش میتوان از جان گذشت
مردن عاشق نمی میراندش
در چراغ تازه می گیراندش
باغها را گرچه دیوارو در است
از هواشان راه با یکدیگر است
شاخه ها را از جدایی گر غم است
ریشه هاشان دست در دست هم است
هوشنگ_ابتهاج
اندر بر خویشم بفشاری همه خوش
بر راه زنان مرگ گماری همه خوش
چون مرگ دهی از پس آن برگ دهی
از مرگ حیاتها برآری همه خوش
#مولانا
بر راه زنان مرگ گماری همه خوش
چون مرگ دهی از پس آن برگ دهی
از مرگ حیاتها برآری همه خوش
#مولانا
مراکز عشق به ناید شعاری
مبادا تا زیم جز عشق کاری
فلک جز عشق محرابی ندارد
جهان بیخاک عشق آبی ندارد
غلام عشق شو کاندیشه این است
همه صاحب دلان را پیشه این است
جهان عشقست و دیگر زرق سازی
همه بازیست الا عشقبازی
اگر بیعشق بودی جان عالم
که بودی زنده در دوران عالم
کسی کز عشق خالی شد فسردست
کرش صد جان بود بیعشق مردست
اگر خود عشق هیچ افسون نداند
نه از سودای خویشت وارهاند
مشو چون خر بخورد و خواب خرسند
اگر خود گربه باشد دل در و بند
به عشق گربه گر خود چیرباشی
از آن بهتر که با خود شیرباشی
نروید تخم کس بیدانه عشق
کس ایمن نیست جز در خانه عشق
ز سوز عشق بهتر در جهان چیست
که بی او گل نخندید ابر نگریست
شنیدم عاشقی را بود مستی
و از آنجا خاست اول بتپرستی
همان گبران که بر آتش نشستند
ز عشق آفتاب آتش پرستند
مبین در دل که او سلطان جانست
قدم در عشق نه کو جان جانست
#نظامی
مبادا تا زیم جز عشق کاری
فلک جز عشق محرابی ندارد
جهان بیخاک عشق آبی ندارد
غلام عشق شو کاندیشه این است
همه صاحب دلان را پیشه این است
جهان عشقست و دیگر زرق سازی
همه بازیست الا عشقبازی
اگر بیعشق بودی جان عالم
که بودی زنده در دوران عالم
کسی کز عشق خالی شد فسردست
کرش صد جان بود بیعشق مردست
اگر خود عشق هیچ افسون نداند
نه از سودای خویشت وارهاند
مشو چون خر بخورد و خواب خرسند
اگر خود گربه باشد دل در و بند
به عشق گربه گر خود چیرباشی
از آن بهتر که با خود شیرباشی
نروید تخم کس بیدانه عشق
کس ایمن نیست جز در خانه عشق
ز سوز عشق بهتر در جهان چیست
که بی او گل نخندید ابر نگریست
شنیدم عاشقی را بود مستی
و از آنجا خاست اول بتپرستی
همان گبران که بر آتش نشستند
ز عشق آفتاب آتش پرستند
مبین در دل که او سلطان جانست
قدم در عشق نه کو جان جانست
#نظامی
در ازدحام دنیا
اگر انسانی را یافتی
که تو را میفهمد رهایش نکن
چقدر آنها که ما را نمیفهمند بیشمارند
#غسان_زغطان
اگر انسانی را یافتی
که تو را میفهمد رهایش نکن
چقدر آنها که ما را نمیفهمند بیشمارند
#غسان_زغطان
عشق
الفتی رحمانی و الهامی شوقانی است
که خدا این دو حقیقت را برای هر موجودی
که روح دارد لازم شمرده است،
تا لذتی وصف ناپذیر که جز از الفت به دست نیاید، حاصل شود.
این الفت در نفس آدمی موجود و مراتب آن نزد اربابش محفوظ است.
پس کسی نیست مگر اینکه
به قدر طبقه خود در آفرینش عاشق است
به همین جهت است که برترین مراتب دنیوی،
مرتبه زاهدان است که با نگاه به زخارف دنیوی
از آن فاصله گرفته اند
و به حکایتی که از آن جز حرفی نشنیده اند،
توجه کامل دارند.
جنید بغدادی
الفتی رحمانی و الهامی شوقانی است
که خدا این دو حقیقت را برای هر موجودی
که روح دارد لازم شمرده است،
تا لذتی وصف ناپذیر که جز از الفت به دست نیاید، حاصل شود.
این الفت در نفس آدمی موجود و مراتب آن نزد اربابش محفوظ است.
پس کسی نیست مگر اینکه
به قدر طبقه خود در آفرینش عاشق است
به همین جهت است که برترین مراتب دنیوی،
مرتبه زاهدان است که با نگاه به زخارف دنیوی
از آن فاصله گرفته اند
و به حکایتی که از آن جز حرفی نشنیده اند،
توجه کامل دارند.
جنید بغدادی