سه تار حسین علیزاده، تنبک داریوش زرگری - آلبوم پایکوبی
قطعه بیکلام پایکوبی
عشق ما را ..
پی کاری به جهان آورده است ..
ادب این است ..
که مشغولِ تماشا نشویم ..!
#صائب_تبريزی
#موسیقی_بیکلام_سنتی
#قطعه_پایکوبی
#استاد_حسین_علیزاده🍃
لذت ببرید ...
پی کاری به جهان آورده است ..
ادب این است ..
که مشغولِ تماشا نشویم ..!
#صائب_تبريزی
#موسیقی_بیکلام_سنتی
#قطعه_پایکوبی
#استاد_حسین_علیزاده🍃
لذت ببرید ...
از جدال با کسی که قدردان محبت های تو نیست بپرهیز اینکه تصور کنی روزی میتوانی او را متوجه اشتباهش سازی درست مثل آب کردن کوه یخ با " ها " است ..
چاره ای نیست! باران هم باشی برای کاسه های وارونه کاری نمیشه کرد
#استاد_قمشه ای
چاره ای نیست! باران هم باشی برای کاسه های وارونه کاری نمیشه کرد
#استاد_قمشه ای
شمعی فروخت چهره که پروانهٔ تو بود
عقلی درید پرده که دیوانهٔ تو بود
خم فلک که چون مه و مهرش پیالههاست
خود جرعهنوش گردش پیمانهٔ تو بود
تا چشم جان ز غیر تو بستیم پای دل
هر جا گذاشت جلوه جانانه تو بود
#استاد_شهریار
عقلی درید پرده که دیوانهٔ تو بود
خم فلک که چون مه و مهرش پیالههاست
خود جرعهنوش گردش پیمانهٔ تو بود
تا چشم جان ز غیر تو بستیم پای دل
هر جا گذاشت جلوه جانانه تو بود
#استاد_شهریار
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مکن به چشم حقارت نگاه در من مست
که آبروی شریعت بدین قدر نرود
تو کز مکارم اخلاق عالمی دگری
وفای عهد من از خاطرت به درنرود
بیار باده و اول به دست حافظ ده
به شرط آن که ز مجلس سخن به درنرود
#حافظ
#استاد_محمدرضا_شجریان
که آبروی شریعت بدین قدر نرود
تو کز مکارم اخلاق عالمی دگری
وفای عهد من از خاطرت به درنرود
بیار باده و اول به دست حافظ ده
به شرط آن که ز مجلس سخن به درنرود
#حافظ
#استاد_محمدرضا_شجریان
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دردم از یار است و درمان نیز هم
دل فدای او شد و جان نیز هم
این که میگویند آن خوشتر ز حسن
یار ما این دارد و آن نیز هم
یاد باد آن کو به قصد خون ما
عهد را بشکست و پیمان نیز هم
اعتمادی نیست بر کار جهان
بلکه بر گردون گردان نیز هم
#استاد_محمدرضا_شجریان
دل فدای او شد و جان نیز هم
این که میگویند آن خوشتر ز حسن
یار ما این دارد و آن نیز هم
یاد باد آن کو به قصد خون ما
عهد را بشکست و پیمان نیز هم
اعتمادی نیست بر کار جهان
بلکه بر گردون گردان نیز هم
#استاد_محمدرضا_شجریان
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مژده ای دل که مسیحا نفسی میآید
که ز انفاس خوشش بوی کسی میآید
از غم هجر مکن ناله و فریاد که دوش
زدهام فالی و فریادرسی میآید
#حافظ
#استاد_محمدرضا_شجریان
استاد #احمد_عبادی
گلهای تازه شماره ۱۴۴
که ز انفاس خوشش بوی کسی میآید
از غم هجر مکن ناله و فریاد که دوش
زدهام فالی و فریادرسی میآید
#حافظ
#استاد_محمدرضا_شجریان
استاد #احمد_عبادی
گلهای تازه شماره ۱۴۴
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
جان و جهان! دوش کجا بودهای؟
نی غلطم، در دل ما بودهای
دوش ز هجر تو جفا دیدهام
ای که تو سلطان وفا بودهای
آه که من دوش چه سان بودهام!
آه که تو دوش کرا بودهای!
رشک برم کاش قبا بودمی
چونک در آغوش قبا بودهای
زهره ندارم که بگویم ترا
« بی من بیچاره چرا بودهای؟! »
رنگ تو داری، که ز رنگ جهان
پاکی، و همرنگ بقا بودهای
آینهٔ رنگ تو عکس کسیست
تو ز همه رنگ جدا بودهای
#مولانا
#استاد_شجریان
نی غلطم، در دل ما بودهای
دوش ز هجر تو جفا دیدهام
ای که تو سلطان وفا بودهای
آه که من دوش چه سان بودهام!
آه که تو دوش کرا بودهای!
رشک برم کاش قبا بودمی
چونک در آغوش قبا بودهای
زهره ندارم که بگویم ترا
« بی من بیچاره چرا بودهای؟! »
رنگ تو داری، که ز رنگ جهان
پاکی، و همرنگ بقا بودهای
آینهٔ رنگ تو عکس کسیست
تو ز همه رنگ جدا بودهای
#مولانا
#استاد_شجریان
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
" گـفتـم ببینـمش مگـرم
درد اشـتـیـاق سـاکـن شـود
بـدیـدم و مشـتاق تر شـدم "
#استاد_شجریان
" گـفتـم ببینـمش مگـرم
درد اشـتـیـاق سـاکـن شـود
بـدیـدم و مشـتاق تر شـدم "
#استاد_شجریان
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
قومی متفکرند اندر ره دین
قومی به گمان فتاده در راه یقین
میترسم از آن که بانگ آید روزی
کای بیخبران راه نه آنست و نه این
#خیام
#استاد_شجریان
قومی به گمان فتاده در راه یقین
میترسم از آن که بانگ آید روزی
کای بیخبران راه نه آنست و نه این
#خیام
#استاد_شجریان
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#بیدل_دهلوی مضمونی دارد که به کرّات در دیوان اشعارش به کار برده است.
از نیشکری سخن میگوید که به خاطر داشتنِ گرههای شِکر در درونش، نمیتواند نفسِ نینواز را از درون خود عبور داده و نوای آزادی سر دهد. او در برخی اشعار، این گرهها را به عقدههای دل انسان، و در برخی ابیات به لذتها و شیرینیهای زندگی دنیوی تشبیه میکند.
در هر حال، این گرهها از هر جنسی که باشند، آزادی درونی انسان را مسدود کرده و نمیگذارند دمِ نینوازِ ازل از آن عبور کرده و نالههای باستانیترین خاطرهی انسان را آشکار سازد.
غمِ لذات دنیا برد از من ذوقِ آزادی
پرِ پروازِ چندین ناله، چون نی، از شکر بستم
تکنوازی نی:
#مثنوی
#استاد_محمد_موسوی
پینوشت:
به گفتهی یکی از دوستان، این مضمون ریشه در حدیثی از پیامبر(ص) دارد:
مَثَلُ المؤمنِ کَمَثَلِ المِزمارِ لایَحسُنُ صَوتُهُ الاّ بِخَلاءِ بَطنِهِ
مثل مومن، مثل نی است؛ صدایش زیبا نمیگردد مگر با خالی شدن درونش...
از نیشکری سخن میگوید که به خاطر داشتنِ گرههای شِکر در درونش، نمیتواند نفسِ نینواز را از درون خود عبور داده و نوای آزادی سر دهد. او در برخی اشعار، این گرهها را به عقدههای دل انسان، و در برخی ابیات به لذتها و شیرینیهای زندگی دنیوی تشبیه میکند.
در هر حال، این گرهها از هر جنسی که باشند، آزادی درونی انسان را مسدود کرده و نمیگذارند دمِ نینوازِ ازل از آن عبور کرده و نالههای باستانیترین خاطرهی انسان را آشکار سازد.
غمِ لذات دنیا برد از من ذوقِ آزادی
پرِ پروازِ چندین ناله، چون نی، از شکر بستم
تکنوازی نی:
#مثنوی
#استاد_محمد_موسوی
پینوشت:
به گفتهی یکی از دوستان، این مضمون ریشه در حدیثی از پیامبر(ص) دارد:
مَثَلُ المؤمنِ کَمَثَلِ المِزمارِ لایَحسُنُ صَوتُهُ الاّ بِخَلاءِ بَطنِهِ
مثل مومن، مثل نی است؛ صدایش زیبا نمیگردد مگر با خالی شدن درونش...
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شهر یاران بود و خاک مهربانان این دیار
مهربانی کی سر آمد شهریاران را چه شد؟
گوی توفیق و کرامت در میان افکندهاند
کس به میدان در نمیآید سواران را چه شد؟
صد هزاران گل شکفت و بانگ مرغی برنخاست
عندلیبان را چه پیش آمد؟ هزاران را چه شد؟
#حافظ
#استاد_شجریان
مهربانی کی سر آمد شهریاران را چه شد؟
گوی توفیق و کرامت در میان افکندهاند
کس به میدان در نمیآید سواران را چه شد؟
صد هزاران گل شکفت و بانگ مرغی برنخاست
عندلیبان را چه پیش آمد؟ هزاران را چه شد؟
#حافظ
#استاد_شجریان
محمدرضا شجریان،_آلبوم_چاوش_9،_ساز
@matalebzib
#استاد_شجریان
#استاد_لطفی
عزم آن دارم که امشب مست مست
پای کوبان کوزه دردی به دست
سر به بازار قلندر بر نهم
پس به یک ساعت ببازم هر چه هست
#عطار
#استاد_لطفی
عزم آن دارم که امشب مست مست
پای کوبان کوزه دردی به دست
سر به بازار قلندر بر نهم
پس به یک ساعت ببازم هر چه هست
#عطار
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شهر یاران بود و خاک مهربانان این دیار
مهربانی کی سر آمد شهریاران را چه شد؟
گوی توفیق و کرامت در میان افکندهاند
کس به میدان در نمیآید سواران را چه شد؟
صد هزاران گل شکفت و بانگ مرغی برنخاست
عندلیبان را چه پیش آمد؟ هزاران را چه شد؟
#حافظ
#استاد_شجریان
مهربانی کی سر آمد شهریاران را چه شد؟
گوی توفیق و کرامت در میان افکندهاند
کس به میدان در نمیآید سواران را چه شد؟
صد هزاران گل شکفت و بانگ مرغی برنخاست
عندلیبان را چه پیش آمد؟ هزاران را چه شد؟
#حافظ
#استاد_شجریان