گرچه جان ما به ظاهرهست ازجانان جدا
موج را نتوان شمرد از بحر بی پایان جدا
ازجدایی، قطع پیوند خدایی مشکل است
گرشود سی پاره،ازهم کی شود قرآن جدا
می شود بیگانگان را دوری ظاهر حجاب
آشنایان را نمی سازد ز هم هجران جدا
زود می پاشد ز هم جمعیت بی نسبتان
دانه را از کاه در خرمن کند دهقان جدا
دل به دشواری توان برداشت ازجان عزیز
می شود یا رب سخن چون از لب جانان جدا
عشق هیهات است درخلوت شود غافل
ز حسن
نیست در زندان زلیخا از مه کنعان جدا
کم نگردد آنچه می آید به خون دل
به دست
نیست از دامان دریا پنجه ی مرجان جدا
قانع از روزی به تلخ و شور شو صائب
که ساخت
پسته را آمیزش قند از لب خندان جدا
#صائب_تبریزی
#و...دیگرهیچ
موج را نتوان شمرد از بحر بی پایان جدا
ازجدایی، قطع پیوند خدایی مشکل است
گرشود سی پاره،ازهم کی شود قرآن جدا
می شود بیگانگان را دوری ظاهر حجاب
آشنایان را نمی سازد ز هم هجران جدا
زود می پاشد ز هم جمعیت بی نسبتان
دانه را از کاه در خرمن کند دهقان جدا
دل به دشواری توان برداشت ازجان عزیز
می شود یا رب سخن چون از لب جانان جدا
عشق هیهات است درخلوت شود غافل
ز حسن
نیست در زندان زلیخا از مه کنعان جدا
کم نگردد آنچه می آید به خون دل
به دست
نیست از دامان دریا پنجه ی مرجان جدا
قانع از روزی به تلخ و شور شو صائب
که ساخت
پسته را آمیزش قند از لب خندان جدا
#صائب_تبریزی
#و...دیگرهیچ
#به نام خداوند بخشنده مهربان
#تقدیم به ملت فرهیخته کشورمان ایران زمین
#اساس راه دین را بر ادب دان
#مقرّب از ادب گشتند مردان
#ادب شد اصل کار و وصل هجران
#هم او شد مایهٔ هر درد و درمان
#نشاید بی ادب این ره بسر برد
#نشاید هیچکس را داشتن خورد
#بچشم حرمت و تعظیم در پیر
#نگه کن در همه کین هست توقیر
#بروزی هر که باشد مهتر از تو
#چنان میدان که هست او بهتر از تو
#بجان میکوش در تعظیم هر پیر
#که تا در دل نیابی زحمت از پیر
#ادب با خالق و خلقان نگهدار
#که تاکشت امیدت بر دهد بار
#نگهدار ادب شو در همه حال
#که تا مقبول باشد از تو اعمال
#چو اعمال تو با آداب باشد
#ترا صد گونه فتح الباب باشد
#همیشه بی ادب مهجور باشد
#مدام از حضرت حق دور باشد
#عمل چون با ادب هم یار نبود
#عمل را نزد حضرت بار نمود
#بترک یک ادب محجوب گردی
#یقین با صد هنر معیوب گردی
#چو باشی با ادب یابی معانی
#چو باشی بی ادب زو باز مانی
#ادب آمد درین ره اصل هر کار
#همی گویم ادب زنهار زنهار
# بیان الارشاد؛عطار نیشابوری رحمه الله علیه
#عزیزان؛هموطنان گرامی،بزرگواران،با سلام و درود و احترام و ادب
#متاسفانه در فضای مجازی و حقیقی کشورمان به علتهای گوناگون اجتماعی،بی پروائی در بی ادبی و تکرارحرفهای زشت و نامربوط و فحاشی های گوناگون به افراد حقیقی و حقوقی و انتشار فیلمها و صوتهای نامربوط و سخیف
#بسیار زیاد است و زیادتر شده است ؛که امیداست این پیام و این شعر زیبا از عطارنیشابوری اسطوره ی عاشق پیشه؛گشته هفت شهر عشق فرهنگ و هنر و علم و معرفت کشورمان ایران عزیز را آویزه روح و گوش و جانمان نمائیم
#و بیائیم هرجایی که هستیم،جلوگیری از هر بی ادبی و بی پروائی کلامی و رفتاری و غیره به هر شکلشش نمائیم که جدا بی ادبی و بی پروائی درکلام و رفتار،نابود_کننده_فرهنگ_و_تمدن_یک_کشور_و_ملت_است!
#عزیزانم،با عرض پوزش از همگی شما،خواهشی که داریم،حتی اگر به دشمنان خودتان هم چه در فضای مجازی و چه فضای حقیقی برخورد نمودید،ادب را مراعات نمائیم که هر شخصی به زیر زبانش و انعکاس رفتارش نهفته شده است!
#بزرگواران درگروههایی که هستید،اگر به شما کسی ادب می کند و سلام می کند،هرگز روی برنگردانید از این رفتار پسندیده که اگر حتی دوستی نیز میان شما نباشد،شما رابه یکدیگر نزدیک میکند وباعث گسترش نیکویی در رفتار و اخلاقها
#در هر فضائی می شود !متاسفانه در بسیاری از فضای مجازی که وارد می شویم،آنقدر حرفهای رکیک و زشت و فیلمها و صوتهای زشت وجود دارد که اگر انسانی عاقل باشد،به طور کلی از فضای مجازی باید خارج شود بدون هیچ تعارفی!
#عزیزان ،این را بدانید،حرفها و فیلمها و صوتهایی که منتشر می نمائیم،همه به دست کودکان و فرزندان و خواهران و مادران و خانواده های خودمان می رسد و آنان نیز در همان لحظه درحال بهره بردن ازاین فضای مجازی هستند!
#تمنا می کنیم،عزیزان بزرگوار،نسبت به این موضوع بسیار اندیشه کنیم و بسیار تاکید نمائیم !
#امید است که انتشار این شعر زیبا باعث گسترش و مورد عمل و فکر و گسترش محبت همگان قرار گیرد!!!!
#باسپاس از محبت یکایک ۸۲میلیون ایرانی فرهیخته و فهیم.......
#تقدیم به ملت فرهیخته کشورمان ایران زمین
#اساس راه دین را بر ادب دان
#مقرّب از ادب گشتند مردان
#ادب شد اصل کار و وصل هجران
#هم او شد مایهٔ هر درد و درمان
#نشاید بی ادب این ره بسر برد
#نشاید هیچکس را داشتن خورد
#بچشم حرمت و تعظیم در پیر
#نگه کن در همه کین هست توقیر
#بروزی هر که باشد مهتر از تو
#چنان میدان که هست او بهتر از تو
#بجان میکوش در تعظیم هر پیر
#که تا در دل نیابی زحمت از پیر
#ادب با خالق و خلقان نگهدار
#که تاکشت امیدت بر دهد بار
#نگهدار ادب شو در همه حال
#که تا مقبول باشد از تو اعمال
#چو اعمال تو با آداب باشد
#ترا صد گونه فتح الباب باشد
#همیشه بی ادب مهجور باشد
#مدام از حضرت حق دور باشد
#عمل چون با ادب هم یار نبود
#عمل را نزد حضرت بار نمود
#بترک یک ادب محجوب گردی
#یقین با صد هنر معیوب گردی
#چو باشی با ادب یابی معانی
#چو باشی بی ادب زو باز مانی
#ادب آمد درین ره اصل هر کار
#همی گویم ادب زنهار زنهار
# بیان الارشاد؛عطار نیشابوری رحمه الله علیه
#عزیزان؛هموطنان گرامی،بزرگواران،با سلام و درود و احترام و ادب
#متاسفانه در فضای مجازی و حقیقی کشورمان به علتهای گوناگون اجتماعی،بی پروائی در بی ادبی و تکرارحرفهای زشت و نامربوط و فحاشی های گوناگون به افراد حقیقی و حقوقی و انتشار فیلمها و صوتهای نامربوط و سخیف
#بسیار زیاد است و زیادتر شده است ؛که امیداست این پیام و این شعر زیبا از عطارنیشابوری اسطوره ی عاشق پیشه؛گشته هفت شهر عشق فرهنگ و هنر و علم و معرفت کشورمان ایران عزیز را آویزه روح و گوش و جانمان نمائیم
#و بیائیم هرجایی که هستیم،جلوگیری از هر بی ادبی و بی پروائی کلامی و رفتاری و غیره به هر شکلشش نمائیم که جدا بی ادبی و بی پروائی درکلام و رفتار،نابود_کننده_فرهنگ_و_تمدن_یک_کشور_و_ملت_است!
#عزیزانم،با عرض پوزش از همگی شما،خواهشی که داریم،حتی اگر به دشمنان خودتان هم چه در فضای مجازی و چه فضای حقیقی برخورد نمودید،ادب را مراعات نمائیم که هر شخصی به زیر زبانش و انعکاس رفتارش نهفته شده است!
#بزرگواران درگروههایی که هستید،اگر به شما کسی ادب می کند و سلام می کند،هرگز روی برنگردانید از این رفتار پسندیده که اگر حتی دوستی نیز میان شما نباشد،شما رابه یکدیگر نزدیک میکند وباعث گسترش نیکویی در رفتار و اخلاقها
#در هر فضائی می شود !متاسفانه در بسیاری از فضای مجازی که وارد می شویم،آنقدر حرفهای رکیک و زشت و فیلمها و صوتهای زشت وجود دارد که اگر انسانی عاقل باشد،به طور کلی از فضای مجازی باید خارج شود بدون هیچ تعارفی!
#عزیزان ،این را بدانید،حرفها و فیلمها و صوتهایی که منتشر می نمائیم،همه به دست کودکان و فرزندان و خواهران و مادران و خانواده های خودمان می رسد و آنان نیز در همان لحظه درحال بهره بردن ازاین فضای مجازی هستند!
#تمنا می کنیم،عزیزان بزرگوار،نسبت به این موضوع بسیار اندیشه کنیم و بسیار تاکید نمائیم !
#امید است که انتشار این شعر زیبا باعث گسترش و مورد عمل و فکر و گسترش محبت همگان قرار گیرد!!!!
#باسپاس از محبت یکایک ۸۲میلیون ایرانی فرهیخته و فهیم.......
Avaze Asheghi
Alireza Ghorbani
#و_همچنان
#چنگ_دل #آهنگ_دلکش_مي_زند...
کمینه چشمهاش چشمی است روشن
که ما از نور او صد فَرّ بگیریم
مولانا
#چنگ_دل #آهنگ_دلکش_مي_زند...
کمینه چشمهاش چشمی است روشن
که ما از نور او صد فَرّ بگیریم
مولانا
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#روح و #عشق هر دو در یک زمان موجود شدند و از مکوّن در ظهور آمدند، روح را بر عشق آمیزشی پدید آمد #و عشق را با روح آویزشی ظاهر شد، چون روح بخاصیت در عشق آویخت عشق از لطافت بدو آمیخت، بقوت آن آویزش و آمیزش میان ایشان اتحاد پدید آمد، ندانم که عشق صفت شد و روح ذات یا عشق ذات شد و روح صفت، حاصل هر دو یکی شدند. #چون_تابش_جمال_معشوق از اول دل ربانی پدید آمد عشق با روح در گفت و شنید آمد چون یکی بباد نسبت داشت و دیگری به آتش، باد آتش برمیافروخت و آتش مروراً میسوخت، حاصل آتش غالب شد و هوا مغلوب بماند. عشقِ غالب شده چون به پرتو انوارِ معشوق رسید مغلوب شد بدین سبب نتوان دانست که عشق با عاشق ساخته تر از آن بود که با معشوق، زیرا که عشق بر عاشق امیرست اما در قبضۀ اقتدار معشوق اسیر است.
عین القضات همدانی
لوایح
عین القضات همدانی
لوایح
#روح و #عشق هر دو در یک زمان موجود شدند و از مکوّن در ظهور آمدند، روح را بر عشق آمیزشی پدید آمد #و عشق را با روح آویزشی ظاهر شد، چون روح بخاصیت در عشق آویخت عشق از لطافت بدو آمیخت، بقوت آن آویزش و آمیزش میان ایشان اتحاد پدید آمد، ندانم که عشق صفت شد و روح ذات یا عشق ذات شد و روح صفت، حاصل هر دو یکی شدند. #چون_تابش_جمال_معشوق از اول دل ربانی پدید آمد عشق با روح در گفت و شنید آمد چون یکی بباد نسبت داشت و دیگری به آتش، باد آتش برمیافروخت و آتش مروراً میسوخت، حاصل آتش غالب شد و هوا مغلوب بماند. عشقِ غالب شده چون به پرتو انوارِ معشوق رسید مغلوب شد بدین سبب نتوان دانست که عشق با عاشق ساخته تر از آن بود که با معشوق، زیرا که عشق بر عاشق امیرست اما در قبضۀ اقتدار معشوق اسیر است.
عین القضات همدانی
لوایح
عین القضات همدانی
لوایح
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#روح و #عشق هر دو در یک زمان موجود شدند و از مکوّن در ظهور آمدند، روح را بر عشق آمیزشی پدید آمد #و عشق را با روح آویزشی ظاهر شد، چون روح بخاصیت در عشق آویخت عشق از لطافت بدو آمیخت، بقوت آن آویزش و آمیزش میان ایشان اتحاد پدید آمد، ندانم که عشق صفت شد و روح ذات یا عشق ذات شد و روح صفت، حاصل هر دو یکی شدند. #چون_تابش_جمال_معشوق از اول دل ربانی پدید آمد عشق با روح در گفت و شنید آمد چون یکی بباد نسبت داشت و دیگری به آتش، باد آتش برمیافروخت و آتش مروراً میسوخت، حاصل آتش غالب شد و هوا مغلوب بماند. عشقِ غالب شده چون به پرتو انوارِ معشوق رسید مغلوب شد بدین سبب نتوان دانست که عشق با عاشق ساخته تر از آن بود که با معشوق، زیرا که عشق بر عاشق امیرست اما در قبضۀ اقتدار معشوق اسیر است.
عین القضات همدانی
لوایح
عین القضات همدانی
لوایح
#و_گفت: «کسانی ديده ام که به تفسير قرآن مشغول بوده اند، جوانمردان به تفسير خويش مشغول بوده اند» و گفت: «عالِم آن بود که به خويشتن عالِم بود، عالِم نبود آن که به علم خود عالم بود».
#ذكر_شیخ_ابوالحسن_خرقانی #تذکرةالاولیا
#عطارنیشابوری
#ذكر_شیخ_ابوالحسن_خرقانی #تذکرةالاولیا
#عطارنیشابوری
#داستان_زیبا_و_آموزنده_روایت_شده_توسط_مولانا_در_کتاب_مثنوی_معنوی
شخصی تجار که مدت های زیادی از عمرش را صرف تجارت و کار کرد و توانست ثروت بزرگی بدست بیاورد، با آن ثروت بزرگ خود زمین بزرگ را خریداری کرد، و باز هم با زحمت و کار کردن و تلاش های فراوان یک کاخ مجلل و زیبا ساخت.
وقتی می خواست به آن کاخ نقل مکان نمایید مأموران دولتی آمد و گفت زمین را اشتباهی بالایش کاخ ساخته ای این زمین از خودت نیست، زمین شما آن طرف تر است و شما بالای زمین کسی دیگر کاخ ساخته اید زمین خودت خالی مانده است.
#مولوی_چنین_میگوید.
ما انسان ها هم همین قسم هستیم، یک زمین داریم بنام بدن و یک زمین داریم بنام روح،
ما هرچه داریم خرچ بدن مان میکنیم و فکر میکنیم زمین اصلی ما بدن ماست،
وقتی می میریم به ما می گوید زمین شما روح تان بوده و شما روح را رها کرده و بدن تان را آباد کرده اید.
#و_مولانا_شعر_زیبایی_را_درباره_این_داستان_سروده_است
در زمیــــن مردمان خانه مکـــــــن
کار خود کن کار بیـــــــگانه مکـــن
کیست بیــــگانه تــــن خاکـــی تو
کز برای اوست غم نـــاکـــــی تو
تا تو تن را چــرب و شیـرین میدهی
جـــوهر خود را نبیــنی، فــــربهی
گر میـــان مشک تن را جـــــا شود
روزی مــــردن گنــــد او پیدا شود
مشک را بر تن مـــزن، بر دل بـــمال
مشــک چـــه بود نام پاک ذوالجلال
شخصی تجار که مدت های زیادی از عمرش را صرف تجارت و کار کرد و توانست ثروت بزرگی بدست بیاورد، با آن ثروت بزرگ خود زمین بزرگ را خریداری کرد، و باز هم با زحمت و کار کردن و تلاش های فراوان یک کاخ مجلل و زیبا ساخت.
وقتی می خواست به آن کاخ نقل مکان نمایید مأموران دولتی آمد و گفت زمین را اشتباهی بالایش کاخ ساخته ای این زمین از خودت نیست، زمین شما آن طرف تر است و شما بالای زمین کسی دیگر کاخ ساخته اید زمین خودت خالی مانده است.
#مولوی_چنین_میگوید.
ما انسان ها هم همین قسم هستیم، یک زمین داریم بنام بدن و یک زمین داریم بنام روح،
ما هرچه داریم خرچ بدن مان میکنیم و فکر میکنیم زمین اصلی ما بدن ماست،
وقتی می میریم به ما می گوید زمین شما روح تان بوده و شما روح را رها کرده و بدن تان را آباد کرده اید.
#و_مولانا_شعر_زیبایی_را_درباره_این_داستان_سروده_است
در زمیــــن مردمان خانه مکـــــــن
کار خود کن کار بیـــــــگانه مکـــن
کیست بیــــگانه تــــن خاکـــی تو
کز برای اوست غم نـــاکـــــی تو
تا تو تن را چــرب و شیـرین میدهی
جـــوهر خود را نبیــنی، فــــربهی
گر میـــان مشک تن را جـــــا شود
روزی مــــردن گنــــد او پیدا شود
مشک را بر تن مـــزن، بر دل بـــمال
مشــک چـــه بود نام پاک ذوالجلال
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
قصه به هر که میبرم فایدهای نمیدهد
مشکل درد عشق را حل نکند #مهندسی !!!!
#سعدی
#پنجم_اسفندماه،
#زادروز_خواجه_نصیر_طوسی
#و_روز_بزرگداشت_مهندس،
مشکل درد عشق را حل نکند #مهندسی !!!!
#سعدی
#پنجم_اسفندماه،
#زادروز_خواجه_نصیر_طوسی
#و_روز_بزرگداشت_مهندس،
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#دیدار خصوصی
#استاد محمدرضا_شجریان #اسماعیل_خویی
#و مجید_درخشانی در لندن
استاد شجریان در یکی از سفرهایش به لندن با "اسماعیل خویی" شاعر سرشناس ملاقات کرد و در باره شعر "صدای تو را دوست دارم" و اصولا چگونگی آفرینش شعری با هم گفت و گو کردند.
#استاد محمدرضا_شجریان #اسماعیل_خویی
#و مجید_درخشانی در لندن
استاد شجریان در یکی از سفرهایش به لندن با "اسماعیل خویی" شاعر سرشناس ملاقات کرد و در باره شعر "صدای تو را دوست دارم" و اصولا چگونگی آفرینش شعری با هم گفت و گو کردند.
#و_شمس_فرمود:
مرد آن باشد که در ناخوشی خوش باشد. در غم شاد باشد. زیرا که داند که آن مراد در بیمرادی همچنان درپیچیده است. در آن بیمرادی امید مرادست، و در آن مراد غصهی رسیدن بیمرادی.
مرد آن باشد که در ناخوشی خوش باشد. در غم شاد باشد. زیرا که داند که آن مراد در بیمرادی همچنان درپیچیده است. در آن بیمرادی امید مرادست، و در آن مراد غصهی رسیدن بیمرادی.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#روح و #عشق هر دو در یک زمان موجود شدند و از مکوّن در ظهور آمدند، روح را بر عشق آمیزشی پدید آمد #و عشق را با روح آویزشی ظاهر شد، چون روح بخاصیت در عشق آویخت عشق از لطافت بدو آمیخت، بقوت آن آویزش و آمیزش میان ایشان اتحاد پدید آمد، ندانم که عشق صفت شد و روح ذات یا عشق ذات شد و روح صفت، حاصل هر دو یکی شدند. #چون_تابش_جمال_معشوق از اول دل ربانی پدید آمد عشق با روح در گفت و شنید آمد چون یکی بباد نسبت داشت و دیگری به آتش، باد آتش برمیافروخت و آتش مروراً میسوخت، حاصل آتش غالب شد و هوا مغلوب بماند. عشقِ غالب شده چون به پرتو انوارِ معشوق رسید مغلوب شد بدین سبب نتوان دانست که عشق با عاشق ساخته تر از آن بود که با معشوق، زیرا که عشق بر عاشق امیرست اما در قبضۀ اقتدار معشوق اسیر است.
#عین_القضات_همدانی
#عین_القضات_همدانی
ایا کودک خوب شیرینزبان
مشو غافل از مادر مهربان
بدار این سهمقصود را نصب عین
نخستین خدا، زان سپس والدین
خدا منعم است و مربّی پدر
بود مادر از هر دو دلسوزتر
خدا را پرست و پدر را ستای
ولی جان به قربان مادر نمای
#ملک_الشعرا
#ولادت_حضرت_فاطمه(س)
#و_روز_مادر_بر_شما_مبارک💗
مشو غافل از مادر مهربان
بدار این سهمقصود را نصب عین
نخستین خدا، زان سپس والدین
خدا منعم است و مربّی پدر
بود مادر از هر دو دلسوزتر
خدا را پرست و پدر را ستای
ولی جان به قربان مادر نمای
#ملک_الشعرا
#ولادت_حضرت_فاطمه(س)
#و_روز_مادر_بر_شما_مبارک💗
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#روح و #عشق هر دو در یک زمان موجود شدند و از مکوّن در ظهور آمدند، روح را بر عشق آمیزشی پدید آمد #و عشق را با روح آویزشی ظاهر شد، چون روح بخاصیت در عشق آویخت عشق از لطافت بدو آمیخت، بقوت آن آویزش و آمیزش میان ایشان اتحاد پدید آمد، ندانم که عشق صفت شد و روح ذات یا عشق ذات شد و روح صفت، حاصل هر دو یکی شدند. #چون_تابش_جمال_معشوق از اول دل ربانی پدید آمد عشق با روح در گفت و شنید آمد چون یکی بباد نسبت داشت و دیگری به آتش، باد آتش برمیافروخت و آتش مروراً میسوخت، حاصل آتش غالب شد و هوا مغلوب بماند. عشقِ غالب شده چون به پرتو انوارِ معشوق رسید مغلوب شد بدین سبب نتوان دانست که عشق با عاشق ساخته تر از آن بود که با معشوق، زیرا که عشق بر عاشق امیرست اما در قبضۀ اقتدار معشوق اسیر است.
#عین_القضات_همدانی
#عین_القضات_همدانی