Mohammadreza Shajarian & Homayoun Shajarian Avaz Mahoor 2 Saedi…
Mohammadreza Shajarian & Homayoun Shajarian [BibakMusic.com]
ز عقل اندیشه ها زاید که مردم را بفرساید
گرت آسودگی باید برو عاشق شو ای عاقل
شعر: سعدی
آواز: محمدرضا_شجریان
گرت آسودگی باید برو عاشق شو ای عاقل
شعر: سعدی
آواز: محمدرضا_شجریان
Aghigh
Alireza Ghorbani
هر که دو پیمانه زد
همره مستان عشق
سر نکشد تا ابد
از سر پیمان عشق
علیرضاقربانی
همره مستان عشق
سر نکشد تا ابد
از سر پیمان عشق
علیرضاقربانی
شکیلا خط سوم
یکی او خواندی و لا غیر...
یکی همو خواندی هم غیر....
یکی نه اوخواندی و نه غیر او...
آن خط سوم منم.
یکی همو خواندی هم غیر....
یکی نه اوخواندی و نه غیر او...
آن خط سوم منم.
اگر وجود تو خدمتی باشد برای بسیاری از انسانها،
زندگیت غنیتر خواهد بود.
لحظهای که بخاطر خدمت به ديگران زندگی کنی،
زندگیت بامعنی و مهم میگردد.
📕 الماس هاى آگاهى
#اشو
زندگیت غنیتر خواهد بود.
لحظهای که بخاطر خدمت به ديگران زندگی کنی،
زندگیت بامعنی و مهم میگردد.
📕 الماس هاى آگاهى
#اشو
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
خدایا هر لحظه تو را شکر و سپاااااااس
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تا دیر نشده قدر همو بدونید، زندگی پر از خداحافظی های غیر منتظرهست...
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
خوشا آنان که یار باوفا دارند...
جز خدا کسی خدا را نمیبیند
او در همۀ آنچه مخلوقات یا مبتدعات نامیده میشوند،جریان دارد.
او در هر شاهدی شاهد و در هر مشهودی مشهود است، پس او همۀ هستی است.
او همان وجود و موجود است.
در هر معبودی او پرستیده میشود و در هر مقصودی او مورد قصد قرار میگیرد.
او وجودِ هر چیزی است و هر چیزی ترجمه و بیانِ اوست.
هنگامِ ظهورِ هر چیزی او ظاهر است و در هنگامِ فقدانِ هر چیزی او باطن است.
او اولِ هر چیزی و آخر هر چیزی است. عابد و معبود، ذاکر و مذکور، حاکم و قابل، تکلیف کننده و تکلیف شونده اوست.
پس منزّه است کسی که اشیاء را ظاهر کرده و خود عین آنهاست.
خدا را جز خدا کسی ذکر نمیکند و جز خدا کسی خدا را نمیبیند.
#شیخ_محی_الدین_ابن_عربی
او در همۀ آنچه مخلوقات یا مبتدعات نامیده میشوند،جریان دارد.
او در هر شاهدی شاهد و در هر مشهودی مشهود است، پس او همۀ هستی است.
او همان وجود و موجود است.
در هر معبودی او پرستیده میشود و در هر مقصودی او مورد قصد قرار میگیرد.
او وجودِ هر چیزی است و هر چیزی ترجمه و بیانِ اوست.
هنگامِ ظهورِ هر چیزی او ظاهر است و در هنگامِ فقدانِ هر چیزی او باطن است.
او اولِ هر چیزی و آخر هر چیزی است. عابد و معبود، ذاکر و مذکور، حاکم و قابل، تکلیف کننده و تکلیف شونده اوست.
پس منزّه است کسی که اشیاء را ظاهر کرده و خود عین آنهاست.
خدا را جز خدا کسی ذکر نمیکند و جز خدا کسی خدا را نمیبیند.
#شیخ_محی_الدین_ابن_عربی
انسانِ بدخوی در دستِ دشمنی اسیر است که اگر بر فلک رَوَد از خویِ بد خویش در امان نمی باشد. #سعدی
#حفظی
نی به چین است ایمن و نی در خُتَن
آن که خصمِ اوست سایه ی خویشتن
#مثنوی_شریف
#حفظی
نی به چین است ایمن و نی در خُتَن
آن که خصمِ اوست سایه ی خویشتن
#مثنوی_شریف
غزل ۳۱۰۴ مولانا
طوافِ کَعبهٔ دل کُن، اگر دلی داری
دل است کعبهٔ معنی، تو گِل چه پِنْداری
طَوافِ کعبهٔ صورت، حَقَت بِدان فرمود
که تا به واسطهٔ آن، دلی به دست آری
هزار بار پیاده طوافِ کعبه کُنی
قبول حق نشود، گَر دلی بیازاری
بِدِه تو مُلْکَت و مال و دلی به دست آور
که دلْ ضیا دهدت در لَحَد، شبِ تاری
هزار بَدْرِهٔ زَر، گَر بَری به حضرت حق
حقت بگوید دل آر، اگر به ما آری
که سیم و زر برِ ما لاشَی است، بیمقدار
دل است مَطْلَبِ ما، گَر مرا طَلَب کاری
زِ عَرش و کرسی و لوح و قلم، فُزون باشد
دلِ خراب که آن را کَهی بِنَشْماری
مَدار خوار دلی را، اگر چه خوار بُوَد
که بَسْ عزیزِ عزیز است دل دَران خواری
دلِ خراب چو مَنْظَرگَهِ اِلٰه بُوَد
زِهی سعادتِ جانی که کرد مِعْماری
عِمارَتِ دلِ بیچارهٔ دو صدپاره
زِ حَجّ و عُمره بِهْ آید، به حَضرتِ باری
کُنوزِ گَنجِ الهی، دلِ خَراب بُوَد
که در خَرابه بُوَد دَفْنِ گنجْ بسیاری
کَمَر به خِدمَتِ دلها بِبَند چاکروار
که بَرگُشایَد در تو طَریقِ اسراری
گَرَت سَعادت و اِقْبال گشت مَطْلوبَت
شَوی تو طالِبِ دلها و کِبْر بُگْذاری
چو هم عِنانِ تو گَردد عِنایَتِ دلها
شود یَنابِعِ حِکْمَت زِ قَلْبِ تو جاری
رَوان شود زِ لِسانَت، چو سیلْ آبِ حَیات
دَمَت بُوَد چو مَسیحا، دَوایِ بیماری
برایِ یک دل، موجود گشت هر دو جهان
شِنو تو نُکتهٔ لَوْلاکْ از لَبِ قاری
وَگَر نه کَوْن و مکان را وجود کِی بودی؟
زِ مِهْر و ماه و زِ اَرْض و سَمایِ زَنگاری
خَموش وَصْفِ دل اَنْدَر بیان نمیگُنجَد
اگر به هر سر مویی، دو صد زبان داری
طوافِ کَعبهٔ دل کُن، اگر دلی داری
دل است کعبهٔ معنی، تو گِل چه پِنْداری
طَوافِ کعبهٔ صورت، حَقَت بِدان فرمود
که تا به واسطهٔ آن، دلی به دست آری
هزار بار پیاده طوافِ کعبه کُنی
قبول حق نشود، گَر دلی بیازاری
بِدِه تو مُلْکَت و مال و دلی به دست آور
که دلْ ضیا دهدت در لَحَد، شبِ تاری
هزار بَدْرِهٔ زَر، گَر بَری به حضرت حق
حقت بگوید دل آر، اگر به ما آری
که سیم و زر برِ ما لاشَی است، بیمقدار
دل است مَطْلَبِ ما، گَر مرا طَلَب کاری
زِ عَرش و کرسی و لوح و قلم، فُزون باشد
دلِ خراب که آن را کَهی بِنَشْماری
مَدار خوار دلی را، اگر چه خوار بُوَد
که بَسْ عزیزِ عزیز است دل دَران خواری
دلِ خراب چو مَنْظَرگَهِ اِلٰه بُوَد
زِهی سعادتِ جانی که کرد مِعْماری
عِمارَتِ دلِ بیچارهٔ دو صدپاره
زِ حَجّ و عُمره بِهْ آید، به حَضرتِ باری
کُنوزِ گَنجِ الهی، دلِ خَراب بُوَد
که در خَرابه بُوَد دَفْنِ گنجْ بسیاری
کَمَر به خِدمَتِ دلها بِبَند چاکروار
که بَرگُشایَد در تو طَریقِ اسراری
گَرَت سَعادت و اِقْبال گشت مَطْلوبَت
شَوی تو طالِبِ دلها و کِبْر بُگْذاری
چو هم عِنانِ تو گَردد عِنایَتِ دلها
شود یَنابِعِ حِکْمَت زِ قَلْبِ تو جاری
رَوان شود زِ لِسانَت، چو سیلْ آبِ حَیات
دَمَت بُوَد چو مَسیحا، دَوایِ بیماری
برایِ یک دل، موجود گشت هر دو جهان
شِنو تو نُکتهٔ لَوْلاکْ از لَبِ قاری
وَگَر نه کَوْن و مکان را وجود کِی بودی؟
زِ مِهْر و ماه و زِ اَرْض و سَمایِ زَنگاری
خَموش وَصْفِ دل اَنْدَر بیان نمیگُنجَد
اگر به هر سر مویی، دو صد زبان داری
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بیستم مهرماه
بزرگداشت لسان الغیب شیرازی،
" حضرت حافظ"
گرامی باد.
تو کافردل نمیبندی
نقاب زلف و میترسم
که محرابم بگرداند
خم آن دلستان ابرو
#حافظ #محمدرضا_شجريان
بزرگداشت لسان الغیب شیرازی،
" حضرت حافظ"
گرامی باد.
تو کافردل نمیبندی
نقاب زلف و میترسم
که محرابم بگرداند
خم آن دلستان ابرو
#حافظ #محمدرضا_شجريان
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مَهْ فَشانَد نور و سگ عوعو کُند
هر کسی بر خِلْقَتِ خود میتَنَد
هر کسی را خِدمَتی داده قَضا
دَر خورِ آن گوهرش در اِبْتِلا
#مثنوی_مولانا
دفتر ششم، بخش ۱
ابیات: ۱۴ و ۱۵
☆ کارِ ماه برای نور افشانی است و کار سگ عوعو کردن، هرکسی همانی را انجام میدهد که برایش خلق شده است.
☆ هر موجودی برای انجام وظیفهای آفریده شده است و درونمایه و گوهر وجودش در مسائل و سختیهای زندگی نمایان میشود.
در این ابیات ماه اشاره به انبیا و اولیای الهی دارد و سگان هم حق ستیزان هستند.
بنظرم بیت اول در موقعیتهایی که افرادی با رفتار و گفتارشان قصد ایجاد اختلال در آرامش و بطور کلی در امورات زندگی ما دارند، کاربرد دارد. اگر ما به درستیِ کارِ خود ایمان داریم نباید به این افراد که عملکردشان از سر ناآگاهی و یا سوءنیت است، توجه کنیم و انتظار نداشته باشیم که سگ نورافشانی کند.
پرتاب سنگریزههای کسانی که پایین کوه ایستادند، چگونه میتواند به کسی که نوک قله ایستاده آسیب برساند!
#قضا
شاه شمشادقدان خسرو شيرين دهنان
که به مژگان شکند قلب همه صف شکنان
مست بگذشت و نظر بر من درويش انداخت
گفت اي چشم و چراغ همه شيرين سخنان
تا کي از سيم و زرت کيسه تهي خواهد بود
بنده من شو و برخور ز همه سيمتنان
کمتر از ذره نه اي پست مشو مهر بورز
تا به خلوتگه خورشيد رسي چرخ زنان
بر جهان تکيه مکن ور قدحي مي داري
شادي زهره جبينان خور و نازک بدنان
پير پيمانه کش من که روانش خوش باد
گفت پرهيز کن از صحبت پيمان شکنان
دامن دوست به دست آر و ز دشمن بگسل
مرد يزدان شو و فارغ گذر از اهرمنان
با صبا در چمن لاله سحر مي گفتم
که شهيدان که اند اين همه خونين کفنان
گفت حافظ من و تو محرم اين راز نه ايم
از مي لعل حکايت کن و شيرين دهنان
#حضرت_حافظ
که به مژگان شکند قلب همه صف شکنان
مست بگذشت و نظر بر من درويش انداخت
گفت اي چشم و چراغ همه شيرين سخنان
تا کي از سيم و زرت کيسه تهي خواهد بود
بنده من شو و برخور ز همه سيمتنان
کمتر از ذره نه اي پست مشو مهر بورز
تا به خلوتگه خورشيد رسي چرخ زنان
بر جهان تکيه مکن ور قدحي مي داري
شادي زهره جبينان خور و نازک بدنان
پير پيمانه کش من که روانش خوش باد
گفت پرهيز کن از صحبت پيمان شکنان
دامن دوست به دست آر و ز دشمن بگسل
مرد يزدان شو و فارغ گذر از اهرمنان
با صبا در چمن لاله سحر مي گفتم
که شهيدان که اند اين همه خونين کفنان
گفت حافظ من و تو محرم اين راز نه ايم
از مي لعل حکايت کن و شيرين دهنان
#حضرت_حافظ
معین
لیلی و مجنون
معین
لیلی و مجنون
معین
لیلی و مجنون
رندانه __ مرضیه
@baritonmosighi
"رندانه"
با صدای بانو_مرضیه
شعروآهنگساز درویش_حسن_خراباتی
دستگاه شور
با صدای بانو_مرضیه
شعروآهنگساز درویش_حسن_خراباتی
دستگاه شور