معرفی عارفان
1.26K subscribers
35.4K photos
13.1K videos
3.25K files
2.81K links
چه گفتم در وفا افزا جفا و جور افزودی
جفا کن جور کن جانا،غلط گفتم خطا کردم

فیض
Download Telegram
گفتم مرو از دیدهٔ موج افکن ما گفت
پیوسته# وطن برلب دریا نتوان کرد

#خواجوی‌کرمانی
خاکِ غربت شود اندوهِ# وطن را درمان
آشنا زخم چو زد، مرهمِ بیگانه ببند

#طغرا_مشهدی
دل در آن زلف ندارد غم تنهایی ما
به #وطن هر که رسد،یاد ز غربت نکند...

#صائب
#صبر، گوارا کند هرچه تو را ناخوش است
ساعتی از کف بنه، آبِ گل آلود را

#کلیم_کاشانی
طبیبم# صبر فرماید ولی کی سودمند آید
که چون فرهاد میمیرم به تلخی از غم شیرین

#خواجوی_کرمانی
رباعی
لاادری

دانی چه بُوَد علامتِ درویشی ؟
پاکیّ و نیازمندی و دِلریشی

خوش‌خُلقی و #صبر و حلم و نیک‌اندیشی
این‌ها اگرت هست، برو؛ درویشی

و له

درویش کسی بُوَد که نامش نَبُوَد
وندر دو جهان، مراد و کامش نَبُوَد

در بوتۀ فقر، گر بسوزد همه‌سال
از کس طمعِ پخته و خامش نَبُوَد


شاعر: #نامشخص
از یک نسخۀ خطی مجلس ( تاریخ کتابت، قرن یازدهم ه.ق)
بر اثر هر شادی غمی چشم می‌باید داشت و بر اثر هر غم شادی‌ای توقّع می‌باید کرد و در همه احوال به قضای آسمانی راضی می‌بود که پیرایهٔ مردان در حوادث# صبر است.

#ابوالمعالی_نصرالله_منشی (۱۳۸۸). کلیله و دمنه. به تصحیح مجتبی مینُوی. چاپ اوّل. تهران: ثالث. صفحهٔ ۳۳۶.
مکافاتِ موذی به مالش مکن
که بیخش برآورد باید ز بُن

مکن# صبر بر عاملِ ظلم‌دوست
چه از فربهی بایدش کَند پوست

سرِ گرگ باید هم اول بُرید
نه چون گوسفندانِ مردم درید

#سعدی. بوستان
بابِ اول
گویند #صبر کن که بیاید نگار تو
آن روز صبر رفت که رفت از برم نگار

#قاآنی
ساقی از گردش آن چشم به فریادم رس
که من آن# صبر ندارم که می‌‌ ناب رسد

#صائب
خیال طرّه‌ی آشفته‌ی تو تا# دل شب
هزار بار پریشان کند خیال مرا

#فرخی‌یزدی
ز #دل شکستن ما، هرکه بود، بوئی برد
چو مجلسی که در او شیشهء گلاب شکست

#وحید_قزوینی
.
می‌رود صد جا# دل از آشفتگی، زلفی کجاست
تا کند شیرازه اوراق پریشان مرا؟

#صائب‌
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آواز :محمدرضا شجریان

رفت عمرم در سر سودای دل
وز غم# دل نیستم پروای دل

دل به قصد جان من برخاسته
من نشسته تا چه باشد رای دل

#مولانا
شرمنده نیستی که به این دستگاه حسن#
دل می‌بری ز مردم و انکار می‌کنی؟

#صائب
از چشم شوخش ای# دل ایمان خود نگه‌دار
کان جادوی کمانکش بر عزم غارت آمد

#حافظ
خانه‌ای بر سر خود ریخته‌ایم اما #عشق
همچنان منتظر لحظه‌ی ویرانی ماست


#فاضل_نظری
چونکه از عالم رود هندو بسوزندش ولی
من ز سوز #عشق تا بودم به‌عالم سوختم

#خوشدل‌تهرانی
#عشق تردست ترا نازم که در هر جلوه‌ای
کرد ویران یک جهان دل را و گردی برنخاست

#صائب
#عشق است هر دم افزون،گویی که هرچه مارا
از عمر می‌شود کم،در عشق می‌فزاید

#سلمان_ساوجی