معرفی عارفان
1.26K subscribers
35K photos
12.9K videos
3.24K files
2.8K links
چه گفتم در وفا افزا جفا و جور افزودی
جفا کن جور کن جانا،غلط گفتم خطا کردم

فیض
Download Telegram
از بهر خدا بنگر در روی چو زر جانا
هر جا که روی ما را با خویش ببر جانا

چون در دل ما آیی تو دامن خود برکش
تا جامه نیالایی از خون جگر جانا

#حضرت_مولانا
به دنیا نیامدن...
بهتــر از تعلیم نیافتن
و نادان ماندن است
زیرا جهالت ریشه
همه بدبختی هاست...

#افلاطون
دل تنگم و دیدار تو درمان من است

بی رنگ رخت زمانه زندان من است

#حضرت_مولانا
نه از منزل، نه از ره،
نه ز همراهان خبر دارم

من آن کورم که رهبر کرده در صحرا فراموشم


#صائب_تبریزی
 
روز شکار، پیرزنی با قباد گفت
کز آتش فساد تو، جز دود و آه نیست

روزی بیا به کلبه‌ی ما از ره شکار
تحقیق حال گوشه‌نشینان گناه نیست

هنگام چاشت، سفره‌ی بی نان ما ببین
تا بنگری که نام و نشان از رفاه نیست

دزدم لحاف برد و شبان گاو پس نداد
دیگر به کشور تو، امان و پناه نیست

از تشنگی، کدوبنم امسال خشک شد
آب قنات بردی و آبی به چاه نیست

سنگینی خراج، به ما عرصه تنگ کرد
گندم تُراست، حاصل ما غیر کاه نیست

در دامن تو، دیده جز آلودگی ندید
بر عیب‌های روشن خویشت، نگاه نیست

حکم دروغ دادی و گفتی حقیقت است
کار تباه کردی و گفتی تباه نیست

صد جور دیدم از سگ و دربان به درگهت
جز سفله و بخیل، درین بارگاه نیست

ویرانه شد ز ظلم تو، هر مسکن و دهی
یغماگر است چون تو کسی، پادشاه نیست

مُردی در آن زمان که شدی صید گرگ آز
از بهر مُرده، حاجت تخت و کلاه نیست

یک دوست از برای تو نگذاشت دشمنی
یک مرد رزمجوی، تُرا در سپاه نیست

جمعی سیاه‌روز سیه‌کاری تواند
باور مکن که بهر تو روز سیاه نیست

مزدور خفته را ندهد مزد، هیچکس
میدان همت است جهان، خوابگاه نیست

تقویم عمر ماست جهان، هر چه می‌کنیم
بیرون ز دفتر کهن سال و ماه نیست

سختی کشی ز دهر، چو سختی دهی به خلق
در کیفر فلک، غلط و اشتباه نیست

#پروین اعتصامی
دلی که بستهٔ زنجیر زلف یاری نیست
به پیش اهل نظر هیچش اعتباری نیست

ز عقل برشکن و ذوق بیخودی دریاب
که پیش زنده دلان عقل در شماری نیست

دگر مگوی که هر بحر را کناری هست
از آنکه بحر غم عشق را کناری نیست

#عبیدزاکانی
قلب سالک هم مونس اوست و هم محب اوست و هم موضع اسرار اوست.
به بیانی « قلب سالک عرش خداست

هر که طواف قلب خود کند، مقصود یابد و هر که راه دل گم کند، چنان دور افتد که هرگز خود را باز نیابد!

گفتم مَلِکا ترا کجا جویم من
وز خلعت تو وصف کجا گویم من

گفتا که مرا مجو به عرش و به بهشت
نزد دل خود که نزد دل پویم من

#عين_القضات_همدانی
هر دل که بسوی دلربائی نرود
والله که بجز سوی فنائی نرود

ای شاد کبوتری که صید عشق است
چندانکه برانیش بجائی نرود

     #مولانا
دل ترا در کوی اهل دل کشد
تن ترا در حبس آب و گل کشد

هین غذای دل بده از همدلی
رو بجو اقبال را از مقبلی

#مولانا
از سرا پرده دل بوی خدا می اید

صوفیان بوی خدا از دل ما می اید

کعبه مائیم وخدا در دل سودای ماست

بی خبر انکه از این قبله جدا می اید

گر خدا دردل دیوانه درویشان نیست

این همه بانگ انالحق زکجا می اید
ای ساقی جان مطرب ما را چه شده است
چون می‌نزند رهی ره او که زده است

او میداند که عشق را نیک و بد است
نیک و بد عشق را ز مطرب مدد است

#مولانا
درویشی تهی‌ دست از کنار باغ کریم خان زند عبور می‌کرد. چشمش به شاه افتاد و با دست اشاره ای به او کرد. کریم خان دستور داد درویش را به داخل باغ آوردند.
کریم خان گفت: «این اشاره های تو برای چه بود؟»
درویش گفت: «نام من کریم است و نام تو هم کریم و خدا هم کریم.
آن کریم به تو چقدر داده است و به من چی داده؟»
کریم خان در حال کشیدن قلیان بود. گفت: «چه می‌خواهی؟»
درویش گفت: «همین قلیان، مرا بس است.»
چند روز بعد درویش قلیان را به بازار برد و قلیان بفروخت.
خریدار قلیان کسی نبود جز فردی که می‌خواست نزد کریم خان رفته و تحفه برای خان ببرد، که از قلیلن خوشش آمد و آن را لایق کریم خان زند دانست.
پس جیب درویش پر از سکه کرد و قلیان نزد کریم خان برد. چند روزی گذشت.
درویش جهت تشکر نزد خان رفت. ناگه چشمش به قلیان افتاد و گفت:
«نه من کریمم نه تو. کریم فقط خداست، که جیب مرا پر از پول کرد و قلیان تو هم سر جایش هست.»
#زباله های درون

بوی رایحه خوش از کسی که زباله حمل می‌کند بر نخواهد خواست. تا زباله‌ها را دور نریزی و خود را نشویی این بو، هم خودت و هم دیگران را آزار می‌دهد.
زباله‌های درون نیز چنین است.  باید آنها را از وجود خود بزدایی.
زباله‌هایی همچون:
منیت، حسادت، حرص و تعصب، خشم. رقابت، مقایسه و تنفر و....
مراقبه و آگاهی، شما را به پاکسازی درونی سوق می‌دهد....

#اوشو
@sedayeshajarian
shajarian_piri o marekeh giri2_3gah
#تصنیف پیری و معرکه گیری با #صدای محمدرضا شجریان
آهنگ : محمدرضا_شجریان
#شعر : لهجه مشهدی
#عماد: خراسانی
#دستگاه : سه_گاه
#ویولن : پرویز_یاحقی
مسخ باطن‌ها در این زمان بسیار شده، همانگونه که مسخ در صور ظاهری در بنی اسرائیلیان ظاهر گشت، هنگامی که خداوند آنان را بوزینه و خوک کرد و ناگزیر در آخر زمان مسخ در این امّت ظاهر خواهد گشت...

شیخ محیی الدین ابن العربی

📚
فتوحات مکیه، باب ۲۸۸
و إنّما ذكرناه لكون الخصم يعلم أنّه لابدّ أن ينزل في هذه الأمة، في آخر الزمان، و يحكم بسنّة محمّد- صلّی الله علیه و سلم- مثل ما حكم الخلفاء المهديون الراشدون، فيكسر الصليب، و يقتل الخنزير، و يدخل بدخوله من أهل الكتاب في الإسلام خلق كثير أيضا.

همانا از او (یعنی عیسی -علیه السلام-) یاد کردیم تا دشمن بداند که ناگزیر او در این امت در آخر الزمان نزول می‌کند و به سنت محمّد -صلی الله علیه و سلم- حکم می‌کند، مانند آنچه که خلفای مهدیین راشدین حکم کردند.
او صلیب را می‌شکند و خوک را می‌کشد و با داخل شدنش به این امّت خلق کثیری از اهل کتاب (یعنی امّتش) را نیز به اسلام مشرّف می‌سازد.

شیخ محیی الدین ابن العربی

📚 الفتوحات المکیه، باب ۷۳، سوال ۱۴۵
خداوند عالم خارج از انسان را نیافرید مگر مثالی برای انسان باشد، تا دانسته شود آنچه در عالم ظاهر می‌شود در اوست و انسان، عین مقصود است...
و در او مجموعه اسمای الهی و آثار آنها ظاهر گردیده است.

شیخ محیی‌الدین ابن عربی

📚 فتوحات مکیه، باب ۳۷۱
#مولانای_جان

بیا دل بر دلِ پُر دردِ من نِه
بیا رخ بر رخانِ زردِ من نِه

تویی خورشید وز تو گرم عالم
یکی تابش بر آهِ سردِ من نِه

‌‌‎
#مولانای_جان

گفتم که رفیقی کن
با من که منم خویشت
گفتا که بنشناسم من
خویش ز بیگانه
#عطار

در عشقِ تو ای
خلاصه ی زیبایی
با خاک یکی شدم،
چه می‌فرمایی...!؟