معرفی عارفان
1.26K subscribers
35.2K photos
13.1K videos
3.25K files
2.81K links
چه گفتم در وفا افزا جفا و جور افزودی
جفا کن جور کن جانا،غلط گفتم خطا کردم

فیض
Download Telegram
آسمان شو ابر شو باران ببار
ناودان بارش کند نبود به کار

آب اندر ناودان عاریتیست
آب اندر ابر و دریا فطرتیست

فکر و اندیشه‌ست مثل ناودان
وحی و مکشوفست ابر و آسمان

#مولانای_جان
داغِ تلخ‌گویانم، لذّتِ سَم از من پرس
محو تندخویانم، حیرت رم از من پرس

تیغ غمزه با اغیار آن‌چه کرد، می‌دانی!
خنجر تغافل را تیزیِ دم از من پرس

#غالب دهلوی
ای که
می‌دانی
ندارم غیر درگاهت پناهی
دیگر از من برنگردان روی خود،
گاهی
" نگاهی "...

اخوان ثالث
صوفی برحسب رسم "بندگی" خدا را پرستش و با او نیایش نمی‌کند، بلکه بر حسب "عشق" این حرکت را انجام می‌دهد. 
چون "زیبایی" را شناخته است،
خالق زیبایی را ستایش می‌کند.
 تصوف بر "مدار عشق می‌چرخد"
نه بر مدار "جبر و تعبد و زور مداری"

ابن_عربی
پروردگارت را به کلام پروردگارت و به تسبیح او تسبیح گوی، نه به عقلت -که از فکر و نظر خودش استفاده کرده است- ، زیرا جز جهل را استفاده نکرده است، پس آنچه را که برایت گفتم حفظ کن، زیرا آن بیماری سختی است که بهبودی از آن بسیار اندک است،
پس به نکوهش خدا نکوهش کن و به مدح خدا مدح کن، و به رحمت خدا رحم کن، و به لعنت خدا لعنت کن، تا به علم دست یازی و دو دستت را از خیر پر کنی.

شیخ محیی‌الدین ابن عربی

📚 فتوحات مکیّه، باب ۱۹۸

مردان رهش زنده به جانِ دگرند
مرغانِ هواش ز آشیان دگرند
منگر تو بدین دیده بدیشان، کایشان
بیرون ز دو کون در جهانِ دگرند

حضرت مولانا

📚 کلیات شمس
مسخ باطن‌ها در این زمان بسیار شده، همانگونه که مسخ در صور ظاهری در بنی اسرائیلیان ظاهر گشت، هنگامی که خداوند آنان را بوزینه و خوک کرد و ناگزیر در آخر زمان مسخ در این امّت ظاهر خواهد گشت...

شیخ محیی الدین ابن العربی

📚
فتوحات مکیه، باب ۲۸۸
@sonati444telegram
نی زن-استاد شجریان
نی زن
استادمحمدرضا شجریان
غیر خدا نیست کسی
در دو جهان همنفسی

هر چه وجود است تو را
جز که به ایجاد مده

#مولانای_جان
خالق عشق
لیلا فروهر
"لیلی فروهر"
ترانه خالق عشق
ترانه سرا هما میرافشار
آهنگساز انوشیروان روحانی
عشق نوعي ميلاد است.
اگر "پس از عشق" همان انساني باشيم كه "پيش از عشق" بوديم، به اين معناست كه به قدر كافي دوست نداشته ايم.
اگر كسي را دوست داشته باشي،
با معناترين كاري كه ميتواني به خاطر او انجام بدهي،تغيير كردن است!
بايد چندان تغيير كني كه تو از تو بودن به درآيي.


#اليف_شافاک
هرگز مگو که کعبه ز بتخانه خوش‌تر است
هرجا که هست جلوه‌ی جانانه خوش‌تر است

با برهمن حدیث محبت رواست، لیک
در دام طایر حرم این دانه خوش‌تر است

تسبیح و زهد خوش بود اما در این دو روز
جشن گل است، شیشه و پیمانه خوش‌تر است

گر در بهشت باده کشی فتنه گل کند
ساغر کشی به گوشه‌ی میجانه خوش‌تر است

گر شرط دوستی بشناسی به حسن شمع
اول محبت تو به پروانه خوش‌تر است

در صحبتی که شرم و ادب نیست فیض نیست
زان رو مرو به صحبت بیگانه خوش‌تر است

با نوش نیش مردم چشمم کرشمه‌هاست
هم‌صحبتی به مردم دیوانه خوش‌تر است

کفران نعمت گله‌مندان بی‌ادب
در کیش من ز شکر گدایانه خوش‌تر است

عرفی منال بیهده، احوال دل مگو
کز ناله‌های بی‌اثر، افسانه خوش‌تر است

#عرفی_شیرازی
به‌ گلشنی‌که نگاهت فشاند دامن ناز
چو لاله دیدهٔ نرگس ز سرمه لبریز است

غبار هستی من عمرهاست رفته به باد
هنوز توسن ناز تو گرم مهمیز است

#بیدل_دهلوی
#دیوان جلد اول، به تصحیح #استاد‌خلیل‌الله_خلیلی
عشق آن‌گاه حاصل می‌شود که
عاشق، صورتِ معشوق را
در خیال خود نقاشی می‌کند.
هنر عاشق تصویرگریِ روی معشوق است،
او دلداده‌ی هنر خویش است...

ابن_عربی

" درک اتصال به وحدت وجود "
آری بر قلب عاشق قفلی زده می‌شود که جز عشق و محبت محبوبش هیچکس و هیچ چیزی داخل نمی‌گردد،
حتی بر گنجینه خیال او هم قفل می‌زنند که غیر از چهره محبوبش را تصور نکند، اگر چنین نباشد نه عشق و محبتی وجود دارد و نه عاشقی زیرا اصل و اساس در عشق این است که تو عاشقِ عینِ معشوقت باشی
و در محبوبت از خودت غایب شوی، 
که در آن حال اوست که وجود دارد نه تو ...



محی‌الدین ابن عربی
‍ خدای تعالی از این همه خلق سه چیز درخواست:

☜یکی فرمانبرداری،
    ☜ دوم بسنده کاری،
            ☜سوم یاد داری.

فرمان‌برداری☜عبادت ا‌ست،
     بسنده کاری☜ عبودیت است،
              یاد داری ☜معرفت ا‌ست.

#شمس تبریزی
The Lords Of The Secrets Tasnif On Rumi Sonnets [Nex1Music.IR]
Homayoun Shajarian
خداوندان اسرار
#همایون_شجریان

خداوند خداوندان اسرار
زهی خورشید در خورشید انوار
ز عشق حسن تو خوبان مه رو
به رقص اندر مثال چرخ دوار
اگر خواهی عطای جاودانی
به عالم‌ های باقی مُلک بسیار
از آن باده كه ویرانی هوش است
ز شمس حق و دین بِستان و هش دار

#حضرت_عشق_مولانا
همچو بارانی که شوید جسم خاک

هستیم زآلودگی ها کرده پاک

ای تپش های تن سوزان من

آتشی در سایهء مژگان من




#_فروغ_فرخزاد
ناگهان
خوابی مرا خواهد ربود
من تهی خواهم شد
از فریاد درد...

فروغ فرخزاد
به لب هایم مزن قفل خموشی
که در دل قصه ای ناگفته دارم

ز پایم باز کن بند گران را
کزین سودا دلی آشفته دارم

منم آن مرغ ، آن مرغی که دیریست
به سر اندیشه ی پرواز دارم

سرودم ناله شد در سینه ی تنگ
به حسرت ها سر آمد روزگارم

فروغ_فرخزاد