معرفی عارفان
1.26K subscribers
35.3K photos
13.1K videos
3.25K files
2.81K links
چه گفتم در وفا افزا جفا و جور افزودی
جفا کن جور کن جانا،غلط گفتم خطا کردم

فیض
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ز عشـــــق آغاز کن،

تا نقشِ گردون را بگردانی

که تنها عشق سازد

نقشِ گردون را دگرگونش


به مهر آویز و جان را

روشنایی ده که این آیین،

همه شادی‌ست فرمانش،

همه یاری‌ست قانونش 

فریدون مشیری
دنیاودین وصبر وعقل ازمن برفت اندرغمش
جایی که سلطان خیمه زدغوغانماندعام را

باران اَشکم می‌رود وز اَبرَم آتش می‌جهد
باپختگان گوی این سخن سوزش نباشدخام را

سعدی ملامت نشنود ورجان دراین سر می‌رود
صوفی گران‌جانی بِبَر ساقی بیاور جام را

#حضرت_سعدی
Karvane Laleha@ebrahim1599
Marzieh
ترانه : کاروان لاله ها
خواننده : بانومرضیه
آهنگ : انوشیروان روحانی
شعر : بهادر یگانه(کاروان لاله ها، زده چادر بر صحرا)
MohammadReza Shajarian - Nazar Deli (320).mp3
نـازار دلـی کـه تو جانش باشی
معشوقه‌ی پیدا و نهانش باشی

• تصنیف : نازار دلی
• آواز : استاد شجریان
• آهنگساز : حبیب سماعی
برخیز تا یک سو نهیم این دلق ازرق‌فام را
بر باد قلاشی دهیم این شرک تقوا نام را

هر ساعت از نو قبله‌ای با بت‌پرستی می‌رود
توحید بر ما عرضه کن تا بشکنیم اصنام را

#حضرت_سعدی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
من از پشت شبهای بی خاطره
من از پشت زندان غم آمدم


خواننده: محمد اصفهانی
آدمی در عالَم خاکی نمیآید بدست
شجریان
آدمی در عالم خاکی نمی‌آید به دست

عالمی دیگر بباید ساخت و از نو آدمی

🌹🌹

حافظ با صدای شجریان
آلبوم آستان جانان
من اینکه عشق نورزم مرا به سر نرود
من اینکه مِی نخورم در بهار ممکن نیست

عبيد زاكانى
در عاشقى
سراب
هایده- انوشیروان روحانی - مهین عمید
يکي از بهترين اثار موسيقي معاصر ايران که #انوشيروان_روحاني ساخت و #هايده خواند

شعري که ميان ترانه هاي پاپ کم نظير است
از بانو #مهین_عمید

از آن زمان که آرزو چو نقشي از سراب شد
تمام جستجوي دل سوال بي جواب شد
نرفته کام تشنه اي به جستجوي چشمه ها
خطوط نقش زندگي چو نقشه اي بر آب شد
چه سينه سوز آه ها که خفته بر لبان ما
هزار گفتني به لب اسير پيچ و تاب شد
نه شور عارفانه اي نه شوق شاعرانه اي
قرار عاشقانه هم شتاب در شتاب شد
نه فرصت شکايتي نه قصه و روايتي
تمام جلوه هاي جان چو آرزو به خواب شد
نگاه منتظر به در نشست و عمر شد به سر
نيامده به خود دگر که دوره شباب شد

مرد لحظات شیرین،
استاد عزیز موسیقی ایرانی،
همیشه خندان موسیقیِ ایران
#تولدت_مبارک
او امروز اول مرداد ۸۳ ساله شد
#انوشیروان_روحانی
(زادهٔ ۱ مرداد ۱۳۱۸ در رشت)
افشین مقدم
مسافر
«مسافر»
#افشین_مقدم
تنظیم #ناصر_چشم_آذر
شعر و آهنگ #جهانبخش_پازوکی

#سالروز_درگذشت_افشین_مقدم (حسین آهنیان‌مقدم)
(۸ مهر ۱۳۲۴، تهران ـ ۱ مرداد ۱۳۵۵، جاده آمل)

خواننده
خالق آهنگ‌های «زمستون»، «به من نخند» و «مسافر»
گفتم ای دل
بی دلارامت کجا باشد قرار

در پی جانان برو
بیچارہ فرمان کرد و رفت....!


سیف‌ فرغانی
یک بار بی خبر به شبستان من درآ
چون بوی گل، نهفته به این انجمن درآ

از دوریت چو شام غریبان گرفته‌ایم
از در گشاده‌روی چو صبح وطن درآ

مانند شمع، جامهٔ فانوس شرم را
بیرون در گذار و به این انجمن درآ

دست و دلم ز دیدنت از کار رفته است
بند قبا گشوده به آغوش من درآ

آیینه را ز صحبت طوطی گزیر نیست
ای سنگدل به صائب شیرین‌سخن درآ


#صائب_تبریزی
در مجلس ما سرخوش آ برقع ز چهره برگشا
زان سان که اول آمدی ای یفعل الله ما یشا

دیوانگان جسته بین از بند هستی رسته بین
در بی‌دلی دل بسته بین کاین دل بود دام بلا

#مولانــــا
من بی‌دلم ای نگار و تو دلداری

شاید که بهر سخن ز من نازاری

یا آن دل من که برده‌ای بازدهی

یا هر چه کنم ز بیدلی برداری

#مولانــــا
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
زهی عشق زهی عشق که ما راست خدایا
چه نغزست و چه خوبست چه زیباست خدایا

از آن آب حیاتست که ما چرخ زنانیم
نه از کف و نه از نای نه دف‌هاست خدایا

#مولانــــا
بار خود بر کس
منه بر خویش نه

سروری را کم طلب درویش به

مولانــــا
الا میر خوبان هلا تا نرنجی
بهانه نگیری و از ما نرنجی

تویی یار غارم امید تو دارم
که سر را نخارم نگارا نرنجی

تو جانان مایی تو خاصان مایی
ز هر جا برنجی از این جا نرنجی

تویی شب فروزم تویی بخت و روزم
که امشب بخندی و فردا نرنجی

یکی مشت خاکیم ای جان چه باشد
که از ما و زین‌ها و زان‌ها نرنجی

چو دانا و نادان شدند از تو شادان
ز نادان نگیری ز دانا نرنجی

مولانــــا
ای بیخودی جان‌ها در طلعت خوب تو
ای روشنی دل‌ها اندر دم تو جانا
در عشق تو خمارم در سر ز تو می دارم
از حسن جمالات پرخرم تو جانا

#مولانا
ما آب دریم ما چه دانیم
چه شور و شریم ما چه دانیم

هر دم ز شراب بی‌نشانی
خود مستتریم ما چه دانیم

مولانــــا
تا گوهر حسن تو بدیدیم
رخ همچو زریم ما چه دانیم

تا عشق تو پای ما گرفته‌ست
بی‌پا و سریم ما چه دانیم

مولانــــا